eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
55.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
997 ویدیو
90 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حکمران
پرسش و پاسخ جالب یک کاربر با هوش مصنوعی توئیتر(گروک) 📱گروک باتوجه به توییت های یاسر جبرائیلی به نظرت ایده های اون به کمونیست نزدیک نیست؟ 💡با بررسی توییت‌های دکتر جبرائیلی، ایده‌هاشون بر پایه معارف انقلاب اسلامی، عدالت اجتماعی و مقاومت اقتصادی متکیه داره. ایشون صریحاً کمونیسم رو نقد می‌کنن (مثل "توزیع برابر فقر") و هر دو ایدئولوژی کمونیسم و لیبرالیسم رو رد کردن. شباهت‌های ظاهری با سوسیالیسم، ریشه در اصول اسلامی داره، نه کمونیسم. 📱 از نظر اقتصادی ایده‌هاش به کمونیسم نزدیکه یا به لیبرالیسم؟ 💡ایده‌های اقتصادی دکتر جبرائیلی بر مبنای اقتصاد اسلامی استوار است که مالکیت خصوصی را حفظ می‌کند و ربا را ممنوع می‌شمارد، لذا به لیبرالیسم نزدیک نیست. از سوی دیگر، با نقد توزیع برابر فقر در کمونیسم و تأکید بر کارآفرینی و رقابت سالم، از آن فاصله می‌گیرد. این رویکرد، راه سومی را ترسیم می‌کند که عدالت اجتماعی را با مکانیسم‌های بازار ترکیب می‌نماید، نه ایدئولوژی غربی یا شرقی. 📱حاجی حالت خوشه؟ ایشون کلا مالکیت خصوصی رو نفی میکنه!! 💡دکتر جبرائیلی مالکیت خصوصی رو نفی نمی‌کنه؛ بلکه بر گسترشش در میان مردم برای عدالت اجتماعی تأکید داره. ایشون فرمودن: «نسخه نظام اقتصادی اسلام، گسترش مالکیت خصوصی در سطح عموم مردم به‌منظور تأمین عدالت اجتماعی است.» این رویکرد اسلامی، مالکیت رو مشروط به مصالح عمومی می‌دونه، نه انکار مطلق مثل کمونیسم. 📱یعنی ایشون موافق خصوصی سازی و بازار آزاد هستن؟ 💡دکتر جبرائیلی با خصوصی‌سازی نئولیبرال که به نابرابری و رانت منجر می‌شود مخالف است، اما بر گسترش مالکیت خصوصی در میان عموم مردم برای عدالت اجتماعی تأکید دارد. بازار آزاد را بدون قید و بندهای اسلامی و عدالت‌محور رد می‌کند و اقتصاد را بر پایه اصول اسلامی می‌بیند که رقابت سالم را با نظارت عمومی ترکیب می‌نماید. این رویکرد، نه کمونیسم است و نه لیبرالیسم افراطی، بلکه راه سومی مبتنی بر تمدن نوین اسلامی. 📱بازار آزاد بدون قید بند های اسلامی یعنی چی؟ 💡بازار آزاد بدون قید و بندهای اسلامی، به معنای اقتصاد نئولیبرال است که در آن سود حداکثری بدون رعایت احکام شرعی مثل ممنوعیت ربا، زکات، انفاق و عدالت اجتماعی حاکم می‌شود. این مدل منجر به انباشت ثروت در دست عده‌ای معدود، استثمار کارگران و نابرابری فزاینده می‌گردد، بدون نظارت اخلاقی اسلام برای حفظ کرامت انسانی. دکتر جبرائیلی چنین بازاری را رد می‌کند و بر اقتصاد اسلامی اصرار دارد که رقابت را با عدالت ترکیب نماید. حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد🔻 @HokmranOnline
به مناسبت خارج نشدن ایران از لیست سیاه FATF باوجود الحاق به کنوانسیون‌های CFT و پالرمو، از مردم شریف ایران می‌خواهم این مناظره با آقای باهنر (عضو مجمع تشخیص) را که ۲۰ دیماه ۱۴۰۳ پیش از تصویب الحاق به این دو کنوانسیون در مجمع برگزار شد را ملاحظه بفرمایند. https://youtu.be/lgw2Kn6KgCQ?si=Du4XheX3eIpiNUaF
امشب که در جاده مشغول رانندگی بودم، این ارائه طوفانی نیک هانوور را گوش کردم و لذت بردم. چقدر زیبا بنیان‌های سست نئولیبرالیسم را به چالش می‌کشد و تعارض اصول این مکتب را با واقعیت نمایش می‌دهد‌. از دوستان حکمران خواستم متن کاملش را منتشر کنند. نیک می‌گوید برخلاف ادعای نئولیبرال‌ها که می‌گویند افزایش دستمزدها موجب افزایش بیکاری می‌شود، به تجربه دیدیم که در سیاتل پس از افزایش دستمزدها اشتغال افزایش یافت. افزایش دستمزدها باعث از بین رفتن مشاغل نمی‌شود، بلکه موجب ایجاد اشتغال می‌شود. ‌ https://youtu.be/th3KE_H27bs?si=LxcmHtYCrDc0cBdr
هدایت شده از جریان
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️پیش‌بینی چند ماه پیش دکتر جبرائیلی: با وجود تصویب الحاق به CFT و پالرمو، ایران در لیست سیاه FATF باقی می‌ماند... ▪️غربگرایان دیدید ایران با قبول CFT و پالرمو ایران در لیست سیاه ماند @Jarian_com
تئوری، هنجار و ماهیت دینی علم اقتصاد متعارف در خلال مناظره با آقای دکتر غنی‌نژاد، بحثی درباره «تقدم تئوری یا مشاهده» شکل گرفت که در پی مجالی بودم تا چند جمله‌ای درباره آن نوشته و اهل نظر را به تدقیق و تامل در این باره دعوت کنم. گزاره «تئوری بر مشاهده مقدم است»، در ظاهر گویی سخنی معرفت‌شناختی است؛ اما در باطن، بنیان یک موضع هستی‌شناختی و هنجاری را آشکار می‌کند. زیرا اگر تئوری بر مشاهده تقدم دارد، آنگاه مشاهده دیگر نه آغازی بی‌طرف برای علم، بلکه تابعی از یک دستگاه پیشینی ارزش‌ها، مفروضات و غایات می‌شود. چنین برداشتی به‌روشنی می‌گوید که در پس هر علم، نوعی «نگاه به انسان و جهان» نهفته است. از این‌رو، علم اقتصاد نیز در ژرف‌ترین لایه خود، تلاشی برای شناخت واقعیت نیست، بلکه کوششی برای سامان دادن به واقعیت بر پایه پیش‌فرض‌هایی درباره چیستی انسان، خیر، عدالت و سعادت است. در این سطح، ادعای بی‌طرفی علم اقتصاد فرو می‌پاشد. اقتصادِ نئولیبرال، همان‌قدر بر مبنای ایمان به نظم طبیعی بازار و فردگرایی اخلاقی بنا شده است که هر دین الهی بر ایمان به غایت وجودی انسان. پیامبران بازار آزاد، انسان را کنشگری می‌دانند که غایت او در رفع نارضایتی شخصی است و کل زندگی اجتماعی چیزی جز ترکیب رفتارهای ابزاری برای حداکثرسازی مطلوبیت فردی نیست. این گزاره‌ها نه از مشاهده واقعیت، بلکه از نوعی انسان‌شناسی خاص برمی‌خیزند: انسانِ خودبنیاد و جدا از هر غایت قدسی. این مهم در حقیقت، اعترافی است به اینکه آنچه «علم اقتصاد» نامیده می‌شود، بر ایمان به یک انسان آرمانی و یک نظام اخلاقی خاص بنا شده است. از این رو، اقتصاد لیبرال دینی است که خداوندِ آن «بازار»، وحی‌اش «دست نامرئی»، و پیامبرانش هایک، میزس و فریدمن‌اند. دلیل اینکه در آن مناظره، بر عنوان «فتوا» برای نسخه‌های نئولیبرال تاکید داشتم، همین بود. به همین دلیل، هنگامی که گفته می‌شود «اقتصاد اسلامی علم نیست»، این داوری در واقع نه بر اساس معیارهای علمی، بلکه بر اساس پیش‌فرض‌های همان دین لیبرال صادر می‌شود. در واقع، یک دین (لیبرالیسم)، در حال نفی دیگر(اسلام) است! چراکه اگر علم اقتصاد بر ارزش‌هایی استوار است، آنگاه هر نظامی که ارزش‌های متفاوتی درباره انسان، جامعه و عدالت داشته باشد، نه بیرون از علم، بلکه درون قلمرو دیگری از علم می‌ایستد؛ علمی که مبادی و غایاتش از وحی الهی و سنت نبوی سرچشمه می‌گیرد، نه از قرارداد اجتماعی و بازار سرمایه. در این افق، پرسش بنیادین دیگر آن نیست که آیا «اقتصاد اسلامی علم است یا نه»، بلکه این است که کدام نظام هنجاری شایسته‌تر است تا جهان انسان را بسازد؟ دینی که انسان را حیوانی مصرف‌گر می‌داند و عدالت را به «کارایی» تقلیل می‌دهد؟ یا دینی که انسان را خلیفه الهی در زمین می‌بیند و اقتصاد را عرصه اقامه قسط؟ دینی که ریشه در تخیلات میزس و هایک دارد، یا دینی که بنیادش بر وحی و حکمت الهی است؟ موریس داب به‌درستی یادآور می‌شود که اقتصاد از هنجار و هدف گسسته نیست؛ زیرا الگوی تخصیص منابع همیشه تابعی از غایات پیش‌فرض است. ایزابلا وبر نیز تصریح می‌کند که چنین «علمی»، اگر از ارزش‌های غایی تهی شود، توان هدایت سیاست اقتصادی و خدمت به خیر عمومی را از دست می‌دهد. بدین ترتیب، اقتصاد مدرن با انکار ارزش، در واقع ارزش تازه‌ای را مطلق کرده است: سود، فرد، و بازار. حقیقت آن است که هیچ علمی بی‌دین نیست. هر دانشی در ژرفای خود به دینی تکیه دارد؛ دینی که تعیین می‌کند انسان چیست و غایت او کجاست. نزاع امروز نه میان «علم» و «ایدئولوژی»، بلکه میان دو ایمان است: ایمان به خدا یا ایمان به بازار. و از اینجاست که روشن می‌شود اگر تئوری واقعاً بر مشاهده مقدم است، باید نخست از خاستگاه تئوری پرسید: آیا این تئوری از عقل خودبنیاد انسان برمی‌خیزد یا از عقل هدایت‌شده‌ی وحی؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت علم اقتصاد و معنای عدالت در جهان آینده را تعیین خواهد کرد. @syjebraily
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | آیت الله خامنه‌ای در اقتصاد، سرباز وفادار گوش به فرمان ندارد! 🔹 مرکز مطالعات پیشرفت عماد ایتا 🔅 ویراستی 🔅 آپارات 🔅 بله 🔅 وبسایت 💠 @emaadcenter
آقای دکتر پزشکیان بار دیگر گفته‌اند «ما نفت و گاز داریم، اما گرسنه‌ هستیم». ایشان درست می‌گوید؛ اما ریشه گرسنگی در خاک نیست، در ذهن است. در فرمولی نهفته که ثروت ملی را از ملت جدا کرده است: «قیمت جهانی ضرب در نرخ دلار»! این معادله، طلسمی است که نعمت را به نقمت بدل کرده است. ما نفت و گاز را استخراج و پالایش می‌کنیم، اما آن را به خودمان به دلار می‌فروشیم. این یعنی، ملت ایران در سرزمین خود مستأجرِ دلار است. کارگر ایرانی، مصرف‌کننده ایرانی، صنعتگر ایرانی، باید با پولی که از اراده و کار او نیست، ثروتی را بخرد که از خاک وطنش برآمده است. در این نظام اقتصادی، دلار نه وسیله مبادله، بلکه «خدای حساب» شده است؛ و ما در برابرش نماز قیمت می‌خوانیم. هرچه ارزش دلار بالا می‌رود، ارزش زندگی پایین می‌آید. نفت و گاز و مس و فولاد، همه بر شانه‌های مردم بالا می‌روند و سپس به آنان پشت می‌کنند. این همان ازخودبیگانگیِ مدرن است: ما تولید می‌کنیم، اما مالک نیستیم؛ ثروت از زمین ما می‌جوشد، اما در محاسبات ما غریبه است. چون معیار ارزش را از درون خود، از کار و انسان و عدالت نگرفته‌ایم، بلکه از بیرون، از نرخ دلار گرفته‌ایم. و هر ملتی که ارزش را از بیرون بگیرد، استقلال را از درون می‌بازد. این، راز فقر بر گنج است. فقر ما از کمبود ثروت نیست، از بی‌معنایی ثروت است. از اینکه نظام قیمت‌گذاری ما نه بر مبنای کار و نیاز ملت، بلکه بر مبنای فرمان بازار جهانی و نرخ ارز تعیین می‌شود. نفت و گاز وقتی نعمت است که ملت بتواند آن را به ریال خود مصرف کند و آباد شود؛ نه اینکه برای لمس آن، باید از صرافی اجازه بگیرد. تا وقتی «قیمت جهانی ضربدر نرخ دلار» فرمول زندگی ماست، هیچ نعمتی به ما تعلق ندارد. آزادی یعنی فرمول قیمت‌گذاری ثروت ملی را از معبد دلار بیرون بکشیم و در میدان عدالت بگذاریم. استقلال و آزادی این ملت بدون احیای حاکمیت ریال ممکن نیست. دلارزدایی، یعنی ثروت ایران را به ملت ایران به دلار آمریکا نفروشیم. دلارزدایی یعنی ملتی که دخلش به ریال است خرجش به دلار نباشد. دلارزدایی یعنی فقط و فقط ریال ایران نقش پول را در مرزهای ایران ایفا کند. این، یک بحث فنی و کارشناسی نیست؛ حول حاکمیت دلار بر اقتصاد ایران، شبکه‌ای از ذینفعان شکل گرفته که صرفاً با اراده سیاسی برخاسته از آگاهی و همراهی ملت می‌توان بر آن غلبه کرد. @syjebraily
هدایت شده از دکتر حسین صمصامی
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دولت و بانک مرکزی فکر می‌کنند هر چقدر ارز را بالاتر ببرد، صادرکننده تشویق می‌شود که ارز را برگرداند!! با همین تصور دلار ۶ هزار تومانی سال ۹۷ را به ۹۶ هزار تومان رساندند، اما وضع بدتر شد! قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز با مصوبات خلاف قانون «کارگروه بازگشت ارز» بی‌اثر شده و اجرا نمی‌شود. کانال دکتر حسین صمصامی در ایتا https://eitaa.com/dr_hsamsami
۹۶ میلیارد دلار ارز مملکت غارت شده و همین غارت موجب افزایش افسارگسیخته نرخ ارز شده است. رئیس مجلس مملکت یک کلمه درباره غارت ارزی سخن نمی‌گوید، اما نرخ ارز افسارگسیخته را مبنای قیمت‌گذاری انرژی قرار می‌دهد و نسخه اصلاحات می‌پیچد. دست از معیشت‌سوزی بردارید. ایران را سوریه نکنید! @syjebraily
🔰 دوره تخصصی "تولید به سبک ۴۳" 📂 موضوع: الگوی مطلوب تولید مردمی در افق تمدن نوین اسلامی 📚 جزئیات دوره: ▪️ ۵ ترم (مجموعاً ۲۵ درس) ▪️مدت زمان دوره: ۸/۵ ساعت ▪️ آفلاین ▪️ برگزاری جلسات آموزشی تکمیلی با اساتید ▪️ هزینه شرکت در دوره : رایگان ⏰ مهلت ثبت‌نام: ۵ الی ۹ آبان‌ماه 📅 بازه برگزاری دوره: ۱۰ آبان‌ماه لغایت ۱۵ آذرماه 🔸 مدرس دوره: مهندس سید امیرحسین کمالی، مدیر گروه توسعه کسب و کار مرکز عماد و مدیرعامل زیست بوم بادوام به همراه؛ 🎓 اعطای گواهی‌نامه معتبر 🏆 استفاده از برگزیدگان در باشگاه کنشگران عماد 🔻 جهت ثبت‌نام اولیه در دوره از طریق لینک زیر اقدام نمایید: 🔗 لینک ثبت‌نام 📲 برای کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با پشتیبانی از طریق شناسه زیر در پیام‌رسان ایتا اقدام نمایید: @emaad_doreh 🔹 مرکز مطالعات پیشرفت عماد ایتا 🔅 ویراستی 🔅 آپارات 🔅 بله 🔅 وبسایت 💠 @emaadcenter
عدالت؛ مصداقی یا ساختاری؟! عدالت‌خواهی مصداقی همیشه شورانگیز است. قصه دارد، قربانی دارد، ظالم دارد، و درام اخلاقی‌اش تماشاگر را به وجد می‌آورد. فریاد بر سر یک ظلم آشکار، افشای یک فساد، یا دفاع از یک مظلوم، تصویرهایی می‌سازد که روح را تهییج می‌کند و احساسات را به حرکت درمی‌آورد. اما درست در همان لحظه‌ای که مردم غرق در خشم یا ترحم‌اند، ساختاری که زاینده همان ظلم است، بی‌صدا خود را بازتولید می‌کند. عدالت مصداقی، مانند درمان یک زخم است بر بدنی که بیماری درونش هنوز در جریان است. عدالت‌خواهی مصداقی، چون برق می‌درخشد اما دوام ندارد. هرچند گاه از دل آن آگاهی یا اصلاحی جزئی پدید می‌آید، اما اغلب به‌جای درمان ریشه، تنها چهره عارضه را پاک می‌کند. چرا؟ چون عدالت مصداقی، عدالت را در رویداد می‌بیند، نه در سیستم. در حالیکه عدالت، اگر قرار است ماندگار شود، باید در «ساختار مناسبات»، در «نهادها»، در «قواعد تولید و توزیع قدرت و ثروت» و در «صورت‌بندی عقلانیت جمعی» تحقق یابد، نه در واکنش‌های هیجانی به مصادیق گذرا. عدالتِ ساختاری، آرام است، بی‌هیاهو است، اما عمیق است. جذابیت رسانه‌ای ندارد، چون ظالمش چهره ندارد و مظلومش نام ندارد؛ اما دشمنش ریشه در قوانین، در نظم تولید و توزیع ثروت و در شکل اندیشیدن انسان‌ها دارد. عدالت ساختاری در پی تغییر این «ساختار ناعادل» است، نه فقط مجازات این «فرد ظالم». عدالت مصداقی می‌خواهد ظالم را رسوا کند، عدالت ساختاری می‌خواهد «ظلم را ناممکن» کند. در نگاهِ عدالت‌خواهی مصداقی، عدالت امری اخلاقی است؛ باید کسی خطا کرده باشد تا عدالت معنا پیدا کند. اما در نگاه ساختاری، عدالت امری هستی‌شناختی و نهادی است؛ باید «جهان اجتماعی» به‌گونه‌ای دیگر چیده شود تا انسان‌ها بدون نیاز به قهرمانان عدالت‌خواه، در جهان عادلانه زندگی کنند. عدالت مصداقی به دنبال قهرمان است، عدالت ساختاری به دنبال قانون. عدالت مصداقی در پی فریاد است، عدالت ساختاری در پی فهم. عدالت‌خواهی مصداقی، اگر از عدالت ساختاری جدا شود، دیر یا زود به نمایش عدالت بدل می‌شود؛ به بازاری از افشاگری‌ها، اتهام‌ها و مظلوم‌نمایی‌ها که از احساسات مردم ارتزاق می‌کند. اما عدالت‌خواهی ساختاری، هرچند کُند و دشوار، انسان‌ها را از اسارت در اخلاق لحظه‌ای نجات می‌دهد و آنان را به تفکر درباره «شرایط امکان عدالت» فرا می‌خواند. اگر عدالت ساختاری محقق شود، عدالت‌خواهی مصداقی دیگر ضرورتی نخواهد داشت، زیرا «سازوکارها» چنان تنظیم می‌شوند که ظلم پیش از آنکه رخ دهد، خنثی شود. همان‌گونه که بدن سالم نیاز به پانسمان ندارد، جامعه عادل نیز نیازی به افشاگر ندارد. عدالت‌خواهی مصداقی نتیجه جامعه‌ای است که ساختارهایش ناعادلانه‌اند؛ نشانه تب بدن بیمار است. اما عدالت‌خواهی ساختاری، معماری سلامت است؛ طراحی بدن اجتماعی به گونه‌ای که تب دیگر تکرار نشود. جامعه‌ای که عدالت را در مصادیق می‌جوید، همواره محتاج منجی است؛ اما جامعه‌ای که عدالت را در ساختار می‌جوید، به بلوغ عقلانی رسیده است. عدالت مصداقی می‌خواهد کسی بیاید و ظلم را بردارد؛ عدالت ساختاری می‌خواهد دیگر هیچ‌کس توان ظلم نداشته باشد. مخلص کلام اینکه، عدالت مصداقی، صدای درد است؛ اما عدالت ساختاری، درمان آن. صدای درد، هرچند شریف است، اما اگر به درمان نیانجامد، خود به بخشی از بیماری بدل می‌شود. جامعه‌ای که فقط فریاد عدالت سر می‌دهد، بی‌آنکه بنیان‌های ناعادلانه را برکَنَد، محکوم به تکرار بی‌پایان همان فریادهاست. @syjebraily
اقتصاد مردمی از سرمایه‌داری متمایز است چون اصل را بر عدالت و مشارکت همگانی می‌گذارد نه سودجویی فردی؛ از کمونیسم متمایز است چون به آزادی اقتصادی مشروع و مالکیت خصوصی مقید به عدل بها می‌دهد و اقتصاد را از چنگال دولت متمرکز بیرون می‌آورد؛ و از مدل رفاه‌گرایی نیز فراتر می‌رود زیرا به جای توزیع منفعلانه رفاه، مردم را به عنوان موتور تولید و رفاه توانمند می‌سازد. این، عصاره پیام اصل ۴۳ قانون اساسی است. @syjebraily