هدایت شده از اقتصاد انرژی/همت قلی زاده
مشکل سمت عرضه را به سمت تقاضا حواله ندهیم...
@hemmatgholizadeh
نئولیبرالها نسخه گرانسازی نان را پیچیدهاند تا یک یورش دیگر به سفره مردم را تئوریزه کنند. این نسخه البته ابداع این جماعت نیست. قدمتی به عمر IMF دارد و از بس به شورش منجر شده، عبارت IMF Riots در وصف این اعتراضات ابداع شده است.
@syjebraily
✨برنامه هفتم؛ سیاست صنعتی یا توسعه بسیط؟
سیاست صنعتی عبارت است از تلاش استراتژیک از سوی دولت برای دستیابی به رشد و پیشرفت در بخشهای منتخب از صنعت. سیاست صنعتی شامل قوانین، مقررات، اصول، سیاستها و فرایندهایی است که از سوی دولت تعریف و وضع میشوند تا فعالیتهای صنعتی کشور را سامان بخشیده، کنترل کرده و توسعه دهند تا اهداف مشخص حاصل شود. در سیاست صنعتی وظایف متناظر بخشهای عمومی، خصوصی، تعاونی و همچنین نقشهایی که بخشهای بزرگ، کوچک و متوسط اقتصاد باید ایفا کنند برای رسیدن به پیشرفت صنعتی تعریف میشود.
سیاست صنعتی است که سیاستهای پولی و مالی، سیاست تعرفهای، سیاست اشتغال، رویکرد دولت به سرمایه خارجی، نقش شرکتهای چند ملیتی و... را در پیشرفت کشور مشخص میکند. بدون داشتن سیاست صنعتی، اساساً نمی توان برای دولت نقشی در نظریه حمایت هوشمند تعریف کرد.
با مطالعه برنامههای پنج ساله توسعه در ایران به وضوح میتوان خلاء سیاست صنعتی را مشاهده کرد. این برنامهها که عمدتاً توسط اندیشمندان لیبرال پایهگذاری و تدوین شدهاند، فاقد هدفگذاریهای مشخص صنعتی هستند و میتوان گفت نوعی از توسعه را دنبال میکنند که راونهیل آن را توسعه بسیط(Extensive Development) میخواند. توسعه بسیط را بطور خلاصه میتوان نوعی از توسعه دانست که در فقدان سیاست صنعتی اتفاق میافتد و نتیجه آن افزایش تیراژ تولید با اتکا به فناوری خارجی یا سرمایهگذاری مستقیم خارجی است نه دستیابی به فناوری و توان تولید صنعتی.
با یک مثال از برنامه ششم توسعه میتوان تصویر روشنتری از رویکرد توسعه بسیط -که نقطه مقابل سیاست صنعتی است- به دست داد. در برنامه پنج ساله ششم توسعۀ ایران که مربوط به بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ است اهداف کمی تعیین شده برای برخی صنایع بدین شرح است: افزایش تولید خودروی سواری و وانت از ۱.۴ میلیون به ۲ میلیون دستگاه، افزایش تولید دارو از ۴۵ میلیارد عدد به ۵۵ میلیارد عدد، افزایش تولید لاستیک از ۲۵۰ هزار تن به ۴۰۰ هزار تن، افزایش تولید کاغذ از ۶۰۰ هزار تن به ۷۵۰ هزار تن.
همان طوری که مشاهده میشود، هدف گذاری انجام شده برای صنایع، افزایش تیراژی و مقداری تولید است نه دستیابی به فناوریهای مشخص برای رسیدن به "توان تولید" خودرو، دارو، لاستیک و کاغذ. حال آنکه مسئله توسعه، نه تیراژ تولید این اقلام، که توان تولید آنهاست.
نتیجه چنین رویکردی آنست که تا زمانی که واردات مواد اولیه و واسطهای تولید از خارج جریان دارد، اهداف توسعه محقق میشود، اما به محض اینکه جریان واردات به هر دلیلی دچار اختلال میشود، اهداف تعیین شده برای برنامه، کاملا از دسترس خارج میشوند.
نقطه مقابل چنین رویکردی به توسعه را در برنامه های توسعه کره جنوبی میتوان مشاهده کردبه عنوان نمونه در برنامه پنج ساله توسعه چهارم کره جنوبی(۸۲-۱۹۷۷)، به جای هدفگذاری برای افزایش تیراژ تولیدات صنایع الکترونیک، ۵۷ آیتم شامل نیمه هادیها و پردازشگرها انتخاب شدند تاتوان لازم برای تولید آنها در داخل تحصیل شود و ضمن جایگزین شدن تولید داخلی با واردات، این تولیدات به خارج از کشور نیز صادر شوند. دولت کره برای رسیدن به این هدف، ضمن راهاندازی یک مجموعه ویژه برای تولید نیمه هادیها و پردازشگرها، یک مؤسسه تحقیقاتی نیز برای وارد کردن تکنولوژی خارجی و توسعه آن در داخل ایجاد کرد. اگر امروز کره جنوبی یکی از پیشروان نیمههادیهاست، نتیجه آن رویکرد است. این ایام، پاسخ این پرسش اساسی و حیاتی است که آیا بناست وابستگی به مسیر غلط "توسعه بسیط" تداوم یابد، یا برنامه هفتم، یک برنامه سیاست صنعتی باشد.
@syjebraily
فروش متری مسکن در بورس، یعنی هدایت نقدینگی به فعالیتهای غیرمولد. نکنید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علم اقتصاد به "هنجارها و اهداف" توجه ندارد؛ بلکه صرفا به ساخت الگوهایی برای انطباق مناسب ابزار کمیاب با اهداف معین توجه دارد. لذا علم اقتصاد ارزش چندانی برای حل مشکلات عملیاتی در حوزه "سیاست اقتصادی" ندارد| ایزابلا وبر، استاد اقتصاد دانشگاه ماساچوست
روز گذشته بررسی گزارش نظارت بر حسن اجرای «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» در جلسه هیئت عالی نظارت مجمع ادامه یافت و بخشهایی از گزارش نظارت بر ۲۴بند این سیاستها، در سومین جلسه این هیئت مورد بحث قرار گرفت.
http://maslahat.ir/index.jsp?siteid=3&fkeyid=&siteid=3&pageid=382&newsview=1840
41.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▶️ موشنگرافی کتاب دولت و بازار| فصل دوم| بخش هشتم
@syjebraily
🌟بانک مرکزی و مسئله توسعه
یک نکته مهم مرتبط با بحث استقلال بانک مرکزی از دولت این است که نهادها تککارکردی نیستند. رویکرد نئولیبرال به اقتصاد که در پی استقلال بانک مرکزی است، کارکرد این نهاد را به کنترل نرخ تورم تقلیل میدهد و در این میان مهمترین کارکردی که در تئوری غفلت و در تجویز حذف میشود، نقش توسعهای بانک مرکزی است. وقتی کارکرد بانک مرکزی به کنترل نرخ تورم محدود شده و تحقق این هدف به استقلال بانک مرکزی از دولت گره میخورد، به این مساله توجه نمیشود که پس از استقلال بانک مرکزی، دولت به عنوان متولی پیشرفت کشور، از یک ابزار حیاتی محروم میشود. پیشرفت از یک سو نیازمند برنامهریزی و از سوی دیگر محتاج سرمایه است. دولت باید ضمن ترسیم نقشه پیشرفت کشور، سرمایه لازم را برای صنایع پیشران تجهیز کند و استقلال بانک مرکزی از دولت یعنی انفکاک ماشین تجهیز و تخصیص منابع از نقشه پیشرفت و عقیمسازی دولت توسعهگرا.
تامل در تجربه تاریخی کشورهای صنعتی نشان میدهد که بانکهای مرکزی این کشورها نقش بسیار مهمی در مدیریت تجهیز و تخصیص منابع مالی برای صنایع و بخشهای منتخب داشتهاند. بانک مرکزی کره جنوبی در دوره ریاست جمهوری ژنرال پارکچانگهی توانست با جمعآوری سپردههای مردمی، نرخ پسانداز ملی را از ۷ درصد در سال ۱۹۶۴ به ۱۶ درصد در سال ۱۹۶۹ افزایش داده و توامان فشارهای تورمی را نیز کنترل کند. تخصیص این منابع به صنایع پیشران، نقش مهمی در رسیدن به میانگین نرخ رشد ۱۱ درصد در سال طی این دوره داشت. برخی بانک های مرکزی، اخذ سپردههای دلاری را رواج دادند تا پساندازهای ارزی مردم را وارد چرخه اقتصاد کنند. بانک مرکزی ژاپن نیز در خدمت سیاست صنعتی این کشور بوده است. در اروپا و آمریکا، تامین مالی دولت، مدیریت نرخ بهره و حمایت از بخشهای تولیدی با استفاده از روشهای مداخله مستقیم، در زمره مهمترین ماموریتهای بانکهای مرکزی بوده و باید گفت که اساسا فلسفه وجودی بانک مرکزی انجام همین ماموریتها بوده است. بانکهای مرکزی در اروپا هرچند ماهیت خصوصی داشتند اما در قبال دریافت امتیازاتی از دولت نظیر انحصار چاپ پول و میزبانی حسابهای دولتی، تسهیلات یارانهای به صنایع مورد نظر دولت میدادند و این امر، نقش مهمی در پیشرفت صنایع این کشورها ایفا کرد. در واقع در این کشورها یک ساختار مالی دولت و بانک مرکزی شکل گرفته بود که این امکان را داشت تجهیز اعتبار کرده و هم فعالیتهای دولت را تامین مالی کند و هم صنعت را. بانک فرانسه در سال ۱۹۴۵ ملی شد و تحت نظر «شورای ملی اعتبار» قرار گرفت. این شورا کمک به مدرنیزاسیون اقتصاد فرانسه و افزایش توان اقتصاد این کشور برای رقابت در بازارهای بین المللی را از طریق اعطای تسهیلات یارانهای دنبال کرد و این سیاست، کمک زیادی به احیای اقتصاد فرانسه پس از جنگ جهانی دوم کرد. آلمان که به دنبال افزایش ذخایر طلای خود بود و صادرات طلا را ممنوع کرد و به واردات طلا وام بدون بهره داد. علاوه بر این رویکرد ایجابی، یک رویکرد سلبی نیز در اعطای تسهیلات توسط بانکهای مرکزی دیده میشود. برای نمونه، بانک انگلیس اعطای تسهیلات به بخشهایی نظیر «مصرف» و «تامین مالی واردات» را محدود کرد. این کنترل تسهیلات، با کنترل جریان سرمایه و کنترل نرخ ارز نیز همراه بود. به طور خلاصه، میتوان گفت که در طول تاریخ، بانکهای مرکزی دولتها را تامین مالی کردهاند، از روشهای تخصیص اعتبار و اعطای یارانه برای تقویت بخشهای منتخب صنعت استفاده کردهاند، نرخ ارز را از طریق کنترل جریان سرمایه و کنترل نرخ تسعیر، مدیریت کردهاند اما نسخهای که نئولیبرالیسم تجویز کرده و کارکرد بانک مرکزی را به کنترل تورم تقلیل میدهد، خلاف تاریخ و سنت بانکداری در کشورهای پیشرفته است.
@syjebraily
دلیل عمده حاشیهزدگیها در فضای سیاسی-رسانهای کشور ما، فقدان دستورکار ملی است. اگر برای چهار حوزهای که رئیس جمهور به درستی دست روی آنها گذاشته (مسکن، تغذیه، خودرو و سلامت) راهحل محوری انتخاب و اعلام شود، بر مبنای این راهحلها پروژههای ملی تعریف شود، آینده برای مردم ترسیم شود و حرکت جمعی به سوی این آینده در متن فضای سیاسی-رسانهای قرار گیرد، حواشی اساسا مجال طرح نمییابند یا در صورت طرح به متن نمیآیند.
@syjebraily
هدایت شده از ترجمۀ خواندنی قرآن
عیدتون مبارک😍
انشاءالله مشمول برکات این ماه عزیز
باشید🌺
عیدیِ ما به شما☺️👇
💚تخفیف ۳۰ درصدیِ ترجمهٔ خواندنی قرآن
با ارسال رایگان💚
🌺برای تهیه، سفارشتون رو از این طریق ثبت کنید:
پیام به آیدی ِ
@qurantr
سایت
https://qurantr.com/