eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
35.4هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
409 فایل
کانال رسمی مجموعۀ مستقل و مردمی تبیین (ارائه دهنده و مجری اولین سیر مطالعاتی آشنایی با منظومۀ فکری رهبر انقلاب) پایگاه اطلاع‌رسانی: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی فنی: @support_tabyin روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
جبهه‌ی انقلاب دچار شده برشی از کتاب من احساس می‌کنم جبهه انقلاب، دچار آفتِ سایش شده است. هر انسانی جز معصومین، در برخوردها و سایش‌ها و اصطکاک‌ها، ساییده و کم می‌شود و برجستگی‌های روحی‌اش تغییر می‌کند؛ باید مراقب بود. اینکه ذکر دائمی گفته‌اند، برای خاطر این است. انسان دائماً باید متذکر باشد، واِلّا خراب خواهد شد. بزرگان و ائمه و معصومین ما، مواظب خودشان، خودسازی‌شان، نمازشان، ذکرشان، دعایشان، توجهات و توسلاتشان بودند؛ برای اینکه ضایع و خراب نشوند. @t_manzome_f_r
خودی‌ها باید دفتر شناسایی استعداد‌ها دایر می‌کردند برشی از کتاب یکی از عوامل سایش در جبهه‌ی خودی، عدم توجه مسئولین به گزینش و شناسایی استعدادها بود. مسئولین خودی فرهنگ، مانند وزرات ارشاد و بعضی دستگاه‌های دیگر، بایستی دفتر گزینش دایر می‌کردند و به سراغ کسانی که اهل نویسندگی، شعر، فیلم‌سازی، موسیقی حلال و دیگر رشته‌های هنری بودند، می‌رفتند. حتی به سراغ کسانی می‌رفتند که صدای خوبی برای خوانندگی داشتند، [اما این کار درست انجام نشد]. @t_manzome_f_r
عناصر خودی، یکی از عوامل سایش است. برشی از کتاب یکی[دیگر] از عوامل سایش در جبهه خودی، خودباختگی عناصر جبهه‌ی خودی در مقابل شخصیت‌های جبهه‌ی دشمن، به‌خاطر احساس برتری صنفی آن شخصیت‌ها بر این عناصر بود. ممکن است که هنرمند جبهه‌ی مقابل، هنرش بالاتر باشد، اما شخصیتش کوچک‌تر از شخصیت اوست که در جبهه‌ی خودی است. من به شما عرض کنم همین‌هایی که گاهی در مجلات ایران اسمشان را با عظمت می‌آورند، هیچ‌ آبرویی در محیط های علمی و فرهنگی دنیا ندارند! چون متصدیان محیط‌های مذکور می‌دانند که اینها مامور و نان‌خور سازمان‌های اطلاعات و امنیت آنهایند. اما وقتی نوبت به جمهوری اسلامی و مردم ایران می‌رسد؛ زبان پیدا می‌کنند. آن جوانی که وسط میدان ایستاده، در مقابل شیطان بزرگ صلای مردی و مردانگی سرداده و اصلاً نظام جهانی را به محاکمه کشیده است و همه‌ی دنیا روی او حساب می‌کنند و از او می‌ترسند، چرا باید در برابر آدمی که گیرم هنرش از او بالاتر است، اما شخصیت انسانی‌اش یک‌صدم او نیست، احساس مربوعیت کند؟! هنرمندان جبهه خودی که مرعوب عناصر جبهه غیر خودی می‌شدند، غالبا نمی‌دانستند که آنها همان‌ کسانی هستند که روی پاهای نوکران شاه و فرح می‌افتادند، منت‌کشی می‌کردند و پول می‌گرفتند تا بتوانند به فلان سفر یا قهوه‌خانه روشنفکری بروند. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب یکی[دیگر] از عوامل سایش جبهه انقلاب این است که در جبهه‌ی خودی، بعضاً به دلایلی، در پایبندی نظام به حرف‌ها و آرمان‌های خودش تردید شد. گاهی احساس تردید در عنصر خودی به‌جا، ولی اکثراً بی‌جا بوده است. مثلاً یک وقت می‌دیدیم که رسانه‌های دشمن، حساب شده و روی مقاصدی، از یک شخص که در جمهوری اسلامی مسئولیتی داشت، تعریف می‌کردند. این تعریف ایجاد تردید می‌کرد که هان! چه شد؟! چرا تعریف می‌کنند؟! نکند حادثه‌ای در شُرف تکوین است؟! @t_manzome_f_r
برشی از کتاب یک عامل دیگر از عوامل هضم جبهه‌ی خودی و سایش آن، کشیده‌شدن پای عناصر این جبهه به دعواهای خطی است که در برهه‌ای از زمان، در این کشور واقعاً فاجعه آفرید. ناگهان بین سیاسیون، نماینگان مجلس و برخی دیگر از مسئولین، دعواهایی بروز کرد که اصل آن دعواها موجّه نبود. هر دو خط، بلاشک، در حدی جرم داشتند. هر دو خط، هم آدم‌های بسیار خوب داشتند، هم آدم‌های ناباب داشتند، هم آدم‌های متوسط داشتند. @t_manzome_f_r
مساله‌ی فرهنگ، مساله‌ی ارزشهاست برشی از کتاب مسئله فرهنگ، مسئله‌ی خط سیاسی چپ و راست نیست؛ مسئله‌ی ارزش‌هاست؛ انقلاب و اسلام، هویت اسلامی و انقلابی این کشور است. حتی آن کسی که دچار کج‌روی عملی هم هست، به‌هرحال دلش مسلمان است؛ یعنی مایل است که نظام، نظام اسلامی باشد. زنهار! مسئله‌ی خط و خطوط را در کارهای فرهنگی اصلاً داخل نکنید. هر خطی که باشد فرق نمی‌کند. خط، خط است. مطلقاً دیدگاه‌های خطی (چپی و راستی) را از هیچ‌طرف به مسائل فرهنگی وارد نکنید که ضربه خواهد زد و مشکل درست خواهد کرد. مبادا بگذارید که گزینش‌ها، ناشی از این‌گونه مسائل شود. البته آنجا که دیدید مثلاً زید در این مقوله، یا ضعیف عمل می‌کند یا بر طبق سیاست‌ها و شاخص‌ها عمل نمی‌کند، ملاحظه نکنید. اینجا هم نگویید که اگر ما این را دست بزنیم، خواهند گفت خط‌بازی کردید. خب، بگویند. چه اشکالی دارد؟! @t_manzome_f_r
برشی از کتاب عامل دیگر سایش که امتحان بسیار بزرگی بر سر راه همه است، عامل دنیا و جلوه‌های فریبنده‌ی آن بود. جلوه‌های دنیا پر جاذبه است و چشم‌ها و دل‌ها را می‌فریبد؛ چنان‌که بعضی از کسان را فریفت. ماهی وقتی به طمع خوردن کرم، قلاب را فرو داد، دیگر کار تمام شده است. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب این را بارها گفتم، اینکه گفته می‌شود، علی بیست‌وپنج سال خانه‌نشین شد، تعبیر غلطی است؛ در دوران بیست‌وپنج ساله مابین رحلت پیغمبر و خلافت امیرالمؤمنین، علی "علیه‌السلام" همیشه وسط صحنه بود، مورد مشورت بود، از مشاوران و از مسئولان بزرگ حکومتی به شمار می‌آمد. ملجأ خلفا بود، به او مراجعه می‌شد، از او استفاده می‌شد، تفسیر قرآن می‌‌گفت، به مردم آموزش می‌داد. درست در وسط عرصه‌ی زندگی هیچ‌وقت از سیاست، از زندگی، از جامعه و از فعالیت کناره‌گیری نکرد. این را بهانه‌ی کناره‌گیری نباید قرار بدهند کسانی که حال ورود در صحنه‌ها را ندارند. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب وقتی که پا برهنه‌های جامعه، فقرا و مستضعفین حس کند که خواص سرگرم دنیا شده‌اند، سرگرم شخص، سرگرم خودشان شده‌اند و دنیا یعنی دنیای شخص خودشان؛ وقتی این را احساس کردند، خدای ناکرده دیدند که ما هم یا بی‌تفاوتیم، یا معاذالله داخل در آنها و جزو آنها هستیم، ایمانشان از دست خواهد رفت. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب جبهه دشمن از ضعف‌های جبهه انقلاب، خوب استفاده می‌کند. تا کوچک‌ترین مشکلی مثلا در زمینه یک حادثه‌ای در کشور پیدا شود، فورا از آن برای تضعیف اراده عناصر مومن و خودی استفاده می‌کنند و تا عنصر ضعیفی پیدا شود، سعی در جذب او به طرف خودشان دارند. اما تا یکی از عناصر ما را اهل استقامت می‌یابند، به‌طور هماهنگ شروع به کوبیدن وی می کنند. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب در کشور ما متأسفانه بعضی‌ها مخالف‌خوان هستند؛ یعنی هر چه گفته شود، می‌خواهند چیزی برخلاف آن بگویند. تهاجم فرهنگی چیزی نیست که کسی بتواند آن را منکر شود؛ چیزی هم نیست که مخصوص ما باشد؛ چیزی هم نیست که مخصوص این زمان باشد. بنده که گفتم تهاجم فرهنگی، خواستم شدّتش را بگویم؛ واِلّا مگر از اول انقلاب تهاجم فرهنگی نبوده؟ @t_manzome_f_r
برشی از کتاب فریب خوردن امروز جرم است، دشمن را نشناختن و دوستانه و صادقانه و مخلصانه کاری را کردن که دشمن می‌کند هم جرم است. اولین دشمنی که بر ما می‌تازد، خواب و خواب‌آلودگی است. این اولین دشمن ماست. آن کسی که زمان خود را می‌شناسد، غافل‌گیر نمی‌شود؛ آن کسی که زمان خود را می‌شناسد، امکان شبیخون به دشمن نمی‌دهد. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب [یکی از معانی] تهاجم فرهنگی این است که فرهنگِ انقلابی حاکم بر ذهنیت جامعه را مورد هجوم قرار دهد. آن فرهنگ را دست‌کاری کنند؛ ذهن‌ها را مردّد کنند و دل‌های مؤمن و مستقر را از حالت استقرار خارج و دچار تردید کنند. اقدام به این کار دشوار نیست؛ مقابله‌ی با آن هم_اگر درست انجام بگیرد_دشوار نیست، اما اگر از آن غفلت شد، خیلی سخت می‌شود. مثلاً فرض کنید اگر کسی بخواهد برای عدم وجود خدا استدلال بیاورد، کار او مشکل است، اما ایجاد تردید آسان است. @t_manzome_f_r
جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است. برشی از کتاب تهاجم فرهنگی یکی از معانی‌اش این است که دشمن با ابزارهای فرهنگی، یعنی با تبلیغات، هنر، کتاب، مقاله، رمان، فیلم‌های وارداتی و تولید دیگر کالاهای فرهنگی به‌وسیله‌ی کسانی که در داخل ایران اسلامی زندگی می‌کنند، اما دلشان برای ایران، برای مردم ایران، برای عقاید و مصالح این ملت نمی‌تپد _بلکه دلشان برای منافع آمریکا و برای سرچشمه‌های گل‌آلود و متعفّن فساد در کشورهای غربی می‌تپد_ به میدان آمده است[یعنی تهاجم فرهنگی توسط داخلی‌ها]. کسی که زبانِ باز و دل روشن و مغز فعال دارد، می‌تواند مقابل تهاجم فرهنگی را بگیرد. با چه؟ با سنگر فرهنگی، با حصار فرهنگی و با سلاح دورزنِ فرهنگی‌. ابزار فرهنگی لازم است. جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است. در مقابلِ کسی که ابزار فرهنگی استفاده می‌کند، ابزار فرهنگی لازم است. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب تهاجم فرهنگی عبارت است از اینکه دشمن از طرق مخصوص خود، حمله به امّهات عقاید و پایه‌های فرهنگی جامعه را شروع کند، تا آن‌ها را در دل‌ها سُست کند. فرض بفرمایید مسئله‌ی زهد و پارسایی و حتی اعتقاد به ولایت و از این قبیل را مورد حمله قرار می‌دهد. تهاجم فرهنگی، با «تبادل فرهنگی» متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است. هیچ ملتی بی‌نیاز نیست از اینکه در همه‌ی زمینه‌ها، از جمله در زمینه‌ی مسائل فرهنگی از ملت‌های دیگر بیاموزد. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب بسیار اتفاق افتاده که تبادل فرهنگی، به تغییر مذهب یک کشور انجامیده است! مثلاً در شرق آسیا، بیشترین عاملی که اسلام را به این کشورها، از جمله به کشور اندونزی، به کشور مالزی و حتی به قسمت‌های مهمی از شبه‌قاره بُرد، دعوت مبلغین نبود؛ بلکه تجار و سیّاحان ایرانی راه افتادند، رفتند، آمدند و در سایه‌ی این رفت‌وآمدهاست که شما می‌بینید ملت بزرگی که امروز شاید بزرگ‌ترین ملت اسلامی در آسیاست یعنی اندونزی، مسلمان شده است. این اسلام را اول بار، نه مبلغین دینی برای آنها بردند و نه شمشیر جنگ! اسلام را همین رفت‌آمدها برد. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب در نظام انقلابی اسلامی، یکی از فرهنگ‌های اولیه‌ی مورد قبول، مبارزه با طاغوت بود. هیچ‌کس حاضر نبود که با طاغوت سر آشتی داشته باشد و کنار بیاید. اما اکنون [بعضا] یک جوان اصلاً نمی‌داند که طاغوت کیست و چیست. حالا وقت آن است که دشمن به آن مبارزه با طاغوتی که قولاً، فعلاً، احساساّ و عاطفتاً در زندگی روزمره از سوی همه‌ی مردم انجام می‌گرفت، حمله کند و آن را خدشه‌دار کند‌. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب یکی از فرهنگ‌های انقلاب، عبارت بود از جهاد، تلاش و مبارزه. اصل برای جوان مؤمن این بود که در راه خدا کاری انجام دهد. اگر به او می‌گفتند دَرست مانده، می‌گفت باید جهادم را بکنم. اگر می‌گفتند از کار و زندگی ماندی، می‌گفت باید زحمتم را بکشم و تلاش و جهادم را بکنم. اگر این روحیه به سمت حضور در صحنه‌های انقلاب هدایت نشد، به یک روحیه‌ی ضد جهادی تبدیل خواهد شد. این از آن جاهایی است که نقطه‌ی حمله‌ی دشمن است. روحیه‌ی جهاد را بکوبد و سعی کند که مجاهد فی سبیل الله را از جهاد گذشته‌ی خود پشیمان کند. این قبیل کارها که دشمن می‌کند، تهاجم اوست. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب چیست؟ ، با «تبادل فرهنگی» متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است. هیچ ملتی بی‌نیاز نیست از اینکه در همه‌ی زمینه‌ها، از جمله در زمینه‌ی مسائل فرهنگی از ملت‌های دیگر بیاموزد. عبارت است از اینکه دشمن از طرق مخصوص خود، حمله به امّهات عقاید و پایه‌های فرهنگی جامعه را شروع کند، تا آنها را در دل‌ها سُست کند. فرض بفرمایید مسئله‌ی زهد و پارسایی و حتی اعتقاد به ولایت و از این قبیل را مورد حمله قرار می‌دهد. این است که یک مجموعه‌ی سیاسی یا اقتصادی، برای مقاصد سیاسی خود و برای اسیر کردن یک ملت، به بنیان‌های فرهنگی آن ملت هجوم می‌برد. چنین مجموعه‌ای هم، چیزهای تازه‌ای را وارد آن کشور و آن ملت می‌کند، اما به زور و به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی. این اسمش تهاجم است. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب در محیط‌هایی که یک فرهنگ ملی مدافع حیثیت خود وجود دارد، کار اول دشمن این است که آن فرهنگ را از آنها بگیرد. یا آنها را خواب می‌کنند. بعد از آنکه این دشمن خودی_ یعنی خواب_از درون خودشان، چشم‌های آنها را بست و دست‌هایشان فلج شد، دشمن آمد هر چه خواست برداشت و برد. در تهاجم فرهنگی این گونه عمل می‌کنند. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب استعمارگران، در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین، هر جا خواستند وارد شوند، قبل از آنکه سیاست‌مداران و سربازان و قزّاق‌هایشان وارد شوند، میسیون‌های مسیحی و هیئت‌های تبشیری مسیحی‌شان وارد شدند! سرخ‌پوستان و سیاه‌پوستان را اول مسیحی کردند، بعد طناب استعمار به گردنشان انداختند. بعد هم از خانه و کاشانه‌شان، آواره‌شان کردند و پدرشان را در آوردند. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب تهاجم فرهنگی مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد. البته قبل از او مقدمات آن فراهم شده بود. کارهای فراوانی شده بود و روشنفکران وابسته، در داخل کشور ما کاشته شده بودند. انقلاب اسلامی که آمد، مثل مشتی به سینه‌ی مهاجم خورد؛ او را عقب انداخت و تهاجم را متوقف کرد، شما ناگهان دیدید که مردم ما در ظرف مدت کوتاهی، تغییرات اساسی در خلقیّات خودشان احساس کردند. گذشت در بین مردم زیاد شد، آز و طمع کم شد، همکاری زیاد شد، گرایش به دین زیاد شد، اسراف کم شد، قناعت زیاد شد. فرهنگ اینهاست. یکی، دوسال اول انقلاب تلاشِ دشمن برای پاشیدن بذر اخلاقیاتِ منفی متوقف شده بود و یک گرایش و یک توجه به اسلام پیش آمده بود. البته عمیق نبود. آن زمانی عمق پیدا می‌کند که روی موضوع، چند سالی کار شود. این فرصت پیش نیامد و آن تهاجم، به‌تدریج به مرور، از سر گرفته شد. تهاجم در اواسط دوران جنگ به‌وسیله‌ی ابزارهای تبلیغی و گفتارهای غلط و کج‌اندیشان شروع شد و آن ته‌نشین‌ها و رسوب‌های ذهنی و روحی خود ما مردم هم در تأثیرگذاری‌اش مؤثر بود. بعد از جنگ جبهه‌ی دشمن به شکل جدی مشغول کار شد‌. دشمن با یک محاسبه فهمید که جمهوری اسلامی را با تهاجم نظامی نمی‌شود از بین برد. دیدند با محاصره‌ی اقتصادی هم نمی‌شود. فهمیدند باید عقبه‌ی ما را بمباران کنند‌. عقبه‌ی ما در مبارزه‌ی با قلدری استکبار جهانی عبارت بود از فرهنگ ما‌. منطقه‌ی عقبه‌ی ما عبارت بود از اخلاق اسلامی، توکل به خدا، ایمان و علاقه‌ی به اسلام. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب از جمله‌ی روش‌هایی که دشمنان [در تضعیف روحیه هنرمندان انقلابی] در مجامع جهانی به کار زدند، این است که وقتی فیلم یا آثار و فرآورده‌های هنری ایران مطرح می‌شود، کاری که نشان از همین روحیات انقلابی در آن باشد مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرد. این مجمع جهانی مثلاً و به ظاهر یک مجمع غیرسیاسی است، اما باطن قضیه این‌طور نیست. چرا در همه‌ی مواردی که اینها جایزه دادند، یک مورد اثر انقلابی وجود ندارد؟! این همه فرآورده‌های انقلابی که جوانان ما درست کردند، هیچ‌کدام ارزش هنری ندارد؟! @t_manzome_f_r
بود که نیروها را کرد... برشی از کتاب از جمله کارهای مهمی که انقلاب کرده، یکی این است که یک عده عنصر فرهنگی و ادیب و هنرمند و دارای اقتدار فرهنگی تربیت کرده. در دوران استبدادهای اواخر دوران پادشاهی، حقیقتاً آدم‌های بزرگ، نویسندگان و هنرمندان بزرگ، به‌خصوص در بعضی از رشته‌های هنری، پرورش پیدا نمی‌کردند. لکن امروز می‌بینیم در میان بچه‌های جوان ما، سینماگران خوب، نمایشنامه‌نویسان خوب، کارگردانان خوب، شعرای و داستان نویسان خوب زیادند. انقلاب است که این نیروها را آزاد کرد. @t_manzome_f_r
برشی از کتاب یکی از کارهای این است که مجموعه‌ی مؤمن را منزوی کند. جوان بی‌تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمی کشور _مثلاً در یک مرکز فرهنگی کشور_ دو نفر به او اخم کردند، به او بی‌اعتنایی کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر می‌گذارد و او را کند می‌کند. من بارها از اعماق جان، قلبم برای این جوانان مؤمن و انقلابی سوخته و گداخته است. اینها هیچ چیزشان از آن کسانی که در جاهایی به عنوان هنرمند معروف شده‌اند کمتر نیست. در بسیاری از امور از آنها خیلی هم بهترند. اما به اینها بی‌اعتنایی می‌شود. @t_manzome_f_r