ایام شهادت بانوی دوعالم فاطمه زهرا س روبه پیشگاه مقدس امام زمان عج و محبان انحضرت تسلیت عرض میکنم
مبحث امشب رو ابتدا با یه سوال شروع میکنم👇
چرا در اسلام يك زن نمي تواند چند شوهر داشته باشد در صورتي كه مرد ميتواند؟
در صورتيكه زن به هيچ وجه نتواند باردار شود وحتي شوهر او هم راضي باشد فلسفه حرمت آن چيست؟
پاسخ این سوال بايستي به دو سئوال مجزا تفكيك شود.
اول بايستي بررسي شود كه حكمت هاي جواز چند همسري براي مردان چيست؟
و در مرحله دوم فلسفه عدم جواز چند همسري براي زنان كدام است؟
براي روشن شدن مطلب ذكر اين نكته ضروري است كه ، يكي از اصول مسلم اسلام مبارزه با هواپرستي و شهوت راني است .
قران كريم هواپرستي را در رديف بت پرستي قرارداده است . در اسلام آدم «ذواق» يعني كسي كه هدفش اين است كه زنان گوناگون را مورد كامجويي قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفي شده است .
از نظر اسلام تمام غرايز بايد در حد اقتضا و احتياج طبيعت اشباع گردد. اما اسلام اجازه نمي دهد كه انسان آتش غرايز را دامن بزند و آن ها را به شكل يك عطش پايان ناپذير روحي درآورد .
👈 از اين رو اگر چيزي رنگ شهوت پرستي بگيرد كافي است كه بدانيم مطابق منظور اسلام نيست.
جاي ترديد نيست كه هدف قانون گذار اسلامي در مورد تعدد زوجات و ازدواج موقت اين نبوده است كه وسيله عياشي و شهوت راني براي برخي انسان هاي شهوت پرست ايجاد كند بلكه هدف او داراي مصلحت ها زيادي بوده است كه منظور نظر اصلي قانون گذار است .
همان طور كه هدف خداوند متعال از آيه كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ
👈 از روزي هاي پاكيزه بخوريد» آن نيست كه انسان ها به شكم پرستي و عياشي بپردازند بلكه هدف الهي جواز استفاده از منافع خوراكي ها بوده است هرچند در اين ميان عده اي شكم پرستي كرده و راه افراط برمي گزينند.
لذا امكان سوء استفاده برخي از انسان ها دليل ناعادلانه بودن و يا مفسده داشتن يك قانون نيست.
ضمن يادسپاري اين مقدمه به ذكر مسايلي در مورد ازدواج موقت و تعدد زوجات مي پردازيم.👇👇
اول. پيشينه تعدد زوجات چند همسري ريشهاي كهن در ميان جوامع مختلف بشري و اديان پيش از اسلام دارد.
ابتكار اسلام در اين باره، اين است كه آن را محدود ساخت و شرايط سنگيني از جهت اخلاقي، اقتصادي و ... بر آن حاكم كرد و بدون تحقّق آن شرايط، چند زني را غيرمجاز اعلام نمود.
دوم. چرايي چندهمسري در رابطه با چرايي چندزني، علل مختلفي ذكر شده كه به جهت اختصار به دو عامل اشاره ميشود:
1. فزوني زنان آماده ازدواج بر مردان. در طول تاريخ و در غالب جوامع به طور معمول تعداد زنان آماده ازدواج، از مردان افزونتر است.
آگبرن و نيم كوف مينويسد: «در سال 1805 در ميان 23000 تن از سرخپوستان منطقه اي از امريكا، در برابر هر 100 زن تنها 44 مرد وجود داشتند»
برتراند راسل مينويسد: «در انگلستان كنوني بيش از دو ميليون زن زايد بر مردان وجود دارد كه بنا بر عرف، بايد همواره عقيم بمانند و اين براي ايشان محروميت بزرگي است»
2. از نظر روانشناسي، تفاوتي اساسي بين ساختار رواني و گرايشها و عواطف زن و مرد وجود دارد.
برخي از دانشمندان مانند مرسيه، ويل دورانت، اشميد، دونتزلان، راسل لي و ... معتقدند: زنان به طور طبيعي «تك همسرگرا» ميباشند و فطرتاً از تنوع همسر گريزانند.
آنان خواستار پناه يافتن زير چتر حمايت عاطفي و عملي يك مرد ميباشند. بنابراين تنوع گرايي در زنان، نوعي بيماري است. ولي مردان ذاتاً تنوع گرا و «چندزنگرا» هستند.
دكتر اسكات ميگويد: «مرد اساساً چند همسرگرا است و توسعه تمدن، اين چندهمسرگرايي طبيعي را توسعه بخشيده است»
نكته ديگر در مورد تحريك پذيري زنان ومردان است . از نظر يافته هاي روانشناختي و ديگر علوم تجربي در حوزه غدد و هورمون ها «آستانه حسّ لمس و درد زنان از زمان تولد، پائينتر از مردان است يعني زنان به درد، حساسترند.
در عوض مردان، بينائي بهتري دارند. مردان بالغ به محرّكهاي بينائي شهواني، حسّاسيت بيشتر دارند.
. اين تفاوت حساسيّت از همان اوائل و تحت تأثير «اندروژنها» شكل ميگيرد اصطلاح «چشم چراني» كه براي اين ويژگي مردان بكار ميرود، زاييده حسّاسيت مردان نسبت به محرّكهاي بينائي شهواني است...»
سوم. روي آوردها در برابر اين واقعيات، سه راه وجود دارد:
1. هميشه تعدادي از زنان، درمحروميت كامل ج ن س ی به سرمیبرند! چنين چيزي فاقد توجيه منطقي است. زيرا به معناي سركوب غريزه و نياز طبيعي گروهي از انسانها و نوعي ستم بر آنان است.
افزون بر آن در سطح كلان و در طولاني مدت، شدني نيست. به عبارت ديگر سركوب غريزه، در نهايت به سركشي و طغيان آن خواهد انجاميد. تجربه آلمان و بسياري از ديگر كشورهاي غربي، شاهد اين مدعا است.
👈استاد مطهري در اين باره مينويسد: «اگر عدد زنان نيازمند بر مردان نيازمند، فزوني داشته باشد، منع تعدد زوجات خيانت به بشريت است.
زيرا تنها پايمال كردن حقوق زن در ميان نيست ... بحراني كه از اين راه عارض اجتماع ميشود، از هر بحران ديگر خطرناكتر است. همچنان كه خانواده از هر كانون ديگر، مقدستر است ... .
زنان محروم از خانواده نهايت كوشش را براي اغواي مرد - كه قدمش در هيچ جا اين اندازه لرزان و لغزان نيست - به كار خواهند برد.
و بديهي است كه «چو گل بسيار شد پيلان بلغزند» و متأسفانه از اين «گل» مقدار كمي هم براي لغزيدن اين پيل كافي است.
آيا مطلب به همين جا خاتمه پيدا ميكند؟
خير. نوبت به زنان خانه دار ميرسد. زناني كه شوهران خود را در حال خيانت ميبينند. آنها نيز به فكر انتقام و خيانت ميافتند و در خيانت دنباله رو مرد ميشوند.
نتيجه نهايي در گزارشي - كه به «كينزي راپورت» مشهور شده - در يك جمله خلاصه شده است: «مردان و زنان آمريكايي در بيوفايي و خيانت، دست ساير ملل دنيا را از پشت بستهاند»
2. گزينه ديگر اين است كه راه روابط نامشروع و روسپيگري و كمونيسم جنسي، گشوده و جامعه به فساد كشيده شود. اين همان راهي است كه عملاً غرب ميپيمايد:
نتيجه اين روي آورد را ميتوان در گزارش دكتر اسكات - مأمور پزشكي شهرداري لندن - مشاهده كرد. در گزارش او آمده است: «در لندن از هر ده كودكي كه به دنيا آمدهاند، يكي غيرمشروع است!
تولدهاي غيرقانوني در حال افزايش دائمي است واز 33838 نفر در سال 1957 به 53433 نفر در سال بعدي افزايش يافته است»
3. راه سوم اين است كه به طور مشروع و قانونمند، باقيود و شرايطي عادلانه، راه چند همسري گشوده شود
. دين مبين اسلام اين راه را - كه حكيمانهترين و بهترين راه است - گشوده و اجازه چندزني را به مرداني ميدهد كه توانايي كشيدن بارسنگين آن را به نحو عادلانه دارند و دستورات اكيدي در اين زمينه براي آنان وضع كرده است.
اين روش در واقع حقي براي زن و وظيفهاي بر دوش مرد ايجاد ميكند و نه تنها به ضرر زنان نيست. بلكه بيشتر تأمينكننده مصالح و منافع آنان است.
برخي از شرايط و توصيههاي اسلام در اين باره، عبارت است از:
الف. رعايت محدوديت.
اسلام گستره چندهمسري را محدود ساخته و تا چهار نفر تقليل داده است.
قرآن مجيد در اين باره ميفرمايد: فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْني وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ ...
. «با زنان پاك ازدواج كنيد، دو يا سه يا چهار همسر ...».
ب. رعايت عدالت.
قرآن مجيد در اهميت اصل عدالت در رابطه بين همسران ميفرمايد:
فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً . «اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، پس تنها يك همسر اختيار كنيد».
امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «كسي كه دو زن داشته باشد و در تقسيم رابطه خود با همسر و تقسيم مالي بين آنها به عدالت رفتار نكند، روز قيامت - در حالي كه دستهايش بسته و نيمي از بدنش به يك طرف كج شده است - آورده و به آتش داخل ميشود».
استاد مطهري مينويسد:
«اسلام براي شرط عدالت، آن قدر اهميت قائل است كه حتي اجازه نميدهد مرد و زن دوم، در حين عقد توافق كنند كه زن دوم در شرايطي نامساوي با زن اول زندگي كند. يعني، از نظر اسلام رعايت عدالت تكليفي است كه مرد نميتواند با قرار قبلي با زن، خود را از زيربار مسئوليت آن خارج كند»
ج. تأمين مالي.
از ديدگاه اسلام نفقه زوجه بر عهده مرد است. از اين رو كسي كه نميتواند نيازمنديهاي همسران متعدد را تأمين كند، نبايد به چندهمسري روي آورد.
د. تأمين عاطفي و جنسي. امام صادق عليه السلام فرموده است: «هر كه آن قدر زن بگيرد كه نتواند با آنها نزديكي كند و در نتيجه آن، يكي از همسرانش مرتكب زنا شود، گناه اين كار برگردن او است
امتياز روي آورد اسلام خانم بيزانت مينويسد:
«گفته ميشود كه در غرب تك همسري است. اما در واقع چندهمسري است بدون مسئوليت پذيري! همين كه مرد از زن سير شد، او را رها ميكند. او نيز كم كم زن كنار خياباني خواهد شد.
زيرا نخستين عاشق دلدادهاش هيچ مسئوليتي در برابر آينده او ندارد.
وضع زني كه به عنوان يك همسر و مادر، در خانهاي چندهمسري پناه گرفته، صد بار بهتر از اين است.
وقتي هزاران زن بدبخت را ميبينيم كه شبانگاه در خيابانهاي شهرهاي غرب پرسه ميزنند، به يقين درمييابيم كه غرب نميتواند اسلام را به جهت چندهمسري سرزنش كند.
براي زن بسي بهتر، خوشبختانه تر و محترمانه تر است كه در چندهمسري اسلامي زندگي كند و تنها با يك مرد اشتراك زندگي پيدا كند، فرزند قانوني خود را در آغوش گيرد و همه جا مورد تكريم و احترام باشد.
تا اينكه هر روز توسط اين و آن اغوا شود و احتمالاً با فرزندي نامشروع كنار خيابان رها گردد! نه تحت حمايت قانون باشد و نه پناهگاه و مراقبتي داشته باشد و هر شب قرباني هوس رهگذري گردد
والسلام علی من اتبع الهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والنصر_والعافیه