این ولایت باید تا روز قیامت همراه مردم باشد و بالاخره باید یک روز به هدف بزرگ خود برسد و جامه عمل بپوشاند و آن تشکیل حکومت جهانی و ندیریت جهان بر اساس عدالت و شرافت و توحید است ولی ولایت تشریعی در بعد مسایل شرعی و "تشکیل حکومت" و اجرای حدود و دفع خطر از بلاد اسلامی و مبارزه با مظاهر شرک و کفر و ظلم و استبداد است

خب، می دانیم ولایت دارای دو حوزه و نوع است اولی ولایت تکوینی است که عصمت می خواهد قطعا.. و کاربرد آن بسیار شخصی تر از نوع دوم یعنی ولایت تشریعی است. ولایت در تکوین به ولی اجازه می دهد برای جان و مال و ازدواج و طلاق افراد نظر دهد و اعنال نفوذ کند

شاید بتوان گفت هم ولایت تکوینی و هم تشریعی دنبال یک هدف اصلی باشند و آن رفع فتنه از عالم و نجات بشر باشد.. همان داستان هدایت جامعه به سمت بهشت که در آخرین جملات دعای ندبه تاکید شده،، حکمت اسلامی وظیفه دارد مردم را وارد بهشت کند و این زمانی میسر است که حکمتی که حرف اخر را در جریان اداری جامعه می زند، اسلامی و ولایی باشد

از بعد پیامبر تا آعاز غیبت صغرا ما عملا هیچ حکمتی نداریم که در رأس ان ولی خدا نشسته باشد. فق آن 4 سال و 9 ماه خلافت امام مظلوم ما علی بن ابیطالب علیه السلام بود که بخاطر عدم ولایتپذیری مردم، امام فقط با خیلی از مثلا مسلمانان جنگید .

این نکته اول است که تا اغاز غیبت صغرا جامعه اسلامی سمت ولایت نرفت و امامان ما موفق به تشکیل حکومت نشدند 4 نفر شیعه ناب و بزرگ داریم که به ترتیب و با معرفی خود حضرت، شدند رابط میان امام و امت امام

البته در آن سالها هم هیچ اثری از حکومت ولی خدا نداریم این 4 بزرگوار هیچ تاثیری و دخالتی در امر ولایت و امور مربوط به امام عصر نداشتند و صرفا فقهایی بودند که امر و نهی و ارشادات امام معصوم را به مردم بی بهره از ارتباط مستقیم با امام خویش، می رساندند بعد از اتمام دوره نیابت خاص جناب سمری نائب چهارم و نزدیکی مرگ ایشان حضرت از دو چیز خبر می دهند

#دومین نکته در پیام حضرت به نائب چهارم مربوط به واژه هایی است که امام بکار بردند فرمود در حوادث واقع به فقه شناسان مراجع كنيد كه ايشان حجت از طرف من بر شما هستند و من حجت خدا بر ايشانم و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله عليهم

اولا حوادث واقعه يعني امورات غير شخصي كه از محيط بيرون بر انسان تحميل شود ثانيا استفاده از كلمه حجت براي فقيه است كه عملا و روشن مي فرماید در غیبت طولانی امام، حجت بر مردم ان امام غایب نیست و حرف آخر را در اومر خارجی و حوادث ولی فقیه می زند #دوستان‌اهل‌بیت‌مدیرانی دوراندیش و برنامه ریزانی دقیق و بی مانندند

اولین ثانیه های غیبت کبرا با یک برنامه ریزی برای ورود به رویارویی با حوادث جهانی شد مردم امر شدند تا در کنار واجبات و محرمات که به مراجع و مجتهدین سپرده شده بود، در مقابل حوادث جهان اطراف گوششان به دهان کسی باشد که حجت شده بر ایشان از طرف امام زمان، و البته خود این افراد هم در زیر چتر هدایت و الهام حجت خدا کار خواهند کرد

حال شاید این شبهه مطرح شود که مگر فقیهان عصر غیبت کبرا، از نظرمقام معنوی به پای امامان معصوم می رسند؟ پس نباید ولایت و ماموریت فقها را در اندازه ولایت و ماموریت امام معصوم لحاظ کرد! #این مهمترین نقطه عطف حیات حکومتی اهل بیت است.

250 سال بود که امام معصوم تنها در اندازه یک مرجع تقلید و روحانی احکامگو برای مردم جایگاه داشت و مردم بیشتر از این کارکرد، برای حجت خدا نمی شناختند پاسخ این است: عمق و دایره اختیار ولایت با نقام ولی خدا سنجیده نمی شود. امام علی علیه السلام هرگز به مقام پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم نمی رسد ولی دقیقا همان ولایت ایشان را دارد.

لذا ولی فقیه از نظر ولایت هیچ فرقی با پبامبر و ائمه هدا نبايد داشته باشد، چرا که ماموریت و هدفش دقیقا همان هدف معصومین است با اجازه دوستان، بحث را اینجا موقتا نگه داریم نکات زیبایی از بحثم مونده که بخاطر حجم و اهمیت بصورت مجزا تقدیم خواهیم کرد