#غصه
🔹 یک: چندی پیش دوست عزیز و انقلابی ای زنگ زد و اول و آخر #دولت_جدید را گفت. ازاینکه چقدر زحمت کشیده برای رای آوردن رئیسی و چقدر این دولت آرزوها را به باد داده و شایستهسالاری نیست و... حالا قصه چی بود، منتظر بود بهسمتی منصوب شود و نشده بود.
چندی بعد همین برادر، جایی مدیر شد. دیگر هیچ انتقادی از او بهگوش نرسید. بدجور آرام شده بود.
🔹 دو: رفیق عزیز دیگری زنگ زد بین این مسئولیت و آن #مسئولیت مردد بود. صحبت از فیش حقوقی چرب تر مسئولیت دیگری شد، و دیگری که چرب تر بود اتفاقا انتخاب شد. ایشان هم آرام شد.
🔹 سه: نزد بزرگواری بودم که ظاهراً انتظار یک مسئولیت ملی را داشت که نشده بود. از #دفتر_آقا شروع کرد به شستن و فحش دادن تا پایین مملکت. حالا احتمالا بعد از انتصاب به یک مسئولیت ملی او هم آرام میشود.
🔹 چقدر قرصهای آرامبخش خوبی هستند این مسئولیتها!!!
🔻 داداش گلم، رفیق عزیزم، سرور بزرگوارم تو رو خدا بیخیال. #مسئولیت در جمهوری اسلامی #طعمه نیست، #طریق_وصال به یار و راهِ یاری یار است. عوض کنیم این عینکها را. یکی دنبال مسئولیت، آنیکی در حسرت مسئولیت، اینیکی در حال تهیه رزومه برای مسئولیت، آنیکی....
📍مسئولیت اگر برای خدا باشد خوب است و اگر برای دنیا باشد آتش است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹 از حق نگذرم خاطراتم از رفقای عشقی که مثل بچههای زمان جنگ هستند، کم نیست و بعدا خواهم نوشت ولی این چند روز چیزهایی پیش آمد که دردم آمد. همین! حیف که نمیتوان حرف زد و اشاره مستقیم داشت که کی و کجا!
#آسیبشناسی
#خستگی
#غصه
🆔 @taalighat