🔉 گفتگو
🔶 موضوع |متنخوانی کتاب "آزادی، قانون و سازمان"
جلسه دوم
موسسه سُها
⏰ ۳ تیر ۱۴۰۱
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
آزادی قانون و سازمان- جلسه دوم.mp3
24.38M
🔉 گفتگو
🔶 موضوع | #متنخوانی کتاب "#آزادی، قانون و سازمان"
🔹 ما برای شناخت #تجدد و #غرب و #آزادی باید وجود و جهانشان را از طریق فکر درک کنیم. این امور پژوهشی نیستند که بخواهیم با پژوهش درکشان کنیم. ما میخواهیم غرب را با پژوهش فهم کنیم و این نادرست است. کار پژوهش این است که با سلب حیات از آن امر، در آن تصرف میکنیم و به یکسری مولفهها تبدیل میکنیم.
🔹ما وقتی از #غربشناسی صحبت میکنیم بیشتر جنبه پژوهشی دارد، همانطور که شرقشناسی هم با ابژه کردن فرهنگ رقم خورده است، این درکی از آن صحنه به ما نمیدهد و نمیتوان به عالم غرب وارد شد.
🔹ما در واقع #پژوهش را به عنوان یک امر ارتباطی ما با جهان را دریافتیم در حالی که نتوانستیم تفکر را دریابیم. حاصل پژوهش و علم غرب نمیتواند ما را به #توسعه برساند. ما فقظ ظاهر علم را گرفتیم و آن ظاهر، نمیتوانست ما را به منشا حیات برساند.
🔹همین نوع غربزدگی مجال امتداد توسعه را از خود اروپا هم گرفت است. زبان غرب با جهان زبان #ایدئولوژی و تسلط است و زبانی برای توضیح جهان خود ندارد. اینجا دیگر #فلسفه و هنر پروپاگاندا تبدیل میشود. آنچه که بوده اجساد مرده سازمانهاست که به جهانها صادر میشده است. ما هم نتوانستیم مشارکت در فهم کنیم و تلاش کردیم با زبان پژوهش جهان غرب را بشناسیم.
زبان درک غرب همین کاری است که داوری انجام میدهد تا جهان آزادی و غرب را توضیح بدهد.👍
⚜️ @Taammolat74
تاملات
🔰 فضای مجازی و آزادی سلسله یادداشتهایی در ایضاح کتاب «آزادی، قانون و سازمان» ✍️ سیدمهدی ناظمیقره
🔰 فضای مجازی و آزادی
سلسله یادداشتهایی در ایضاح کتاب «آزادی، قانون و سازمان»
✍️ سیدمهدی ناظمیقرهباغ
🔘 قسمت دوم
🔹اسارت انسان در چنگ تکنیک یحتمل برآمده از پرسش #مارتین_هیدگر از تکنولوژی باشد. آنجا هایدگر تاکید میکند که تکنولوژی در تحقق، ابزار است؛ اما از لحاظ ذاتش، ابزار نیست بلکه انضباطبخشی و به چهارچوب کشیدن هستی و طبعا حیات آدمی است. به همین خاطر است که تکنولوژی در نسبتی وثیق با علم، با ریاضیات و با تصرف در طبیعت قرار میگیرد.
🔹 همهچیزی که مارتین هایدگر درباره نسبت انسان و تکنولوژی بیان میکند و مبدل به یکی از تاثیرگذارترین فقرات فلسفه او میشود، توضیح نسبت انسان با تکنولوژی کلاسیک است. درواقع هیدگر توضیح چندانی درباره رسانهها نمیدهد و فضای مجازی هم اصلا در زمان او وجود نداشت.
🔹 از نظر نگارنده آن توضیح اساسی هیدگر درباره ذات تکنولوژی بسیار راهگشاست؛ اما توضیح خوبی درباره اساس تکنولوژیهای رسانهای جدید نمیدهد. همه تأملات اندیشمندان بعدی درباره رسانه و فضای مجازی هم مانند #دلوز، #بودریار، #دریفوس و دیگران، آنچنان فهم ریشهای به ما نمیدهد که هیدگر درباره ذات تکنولوژی میدهد.
🔹 به هرحال و در همدلی با تلقیهای مذکور، امروز دیگر باید روشن دانست که #تکنولوژی، انسان و جامعهای منضبط ایجاد میکند و این انضباط درواقع تحقق تام و تمام #متافیزیک_غربی است و نباید آن را با نظمهای انضمامی انسان در ادوار پیشین خلط کرد. این انضباطبخشی تکنیکی بهتدریج زندگی اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و... را تحتتاثیر خود قرار داده است.
🔹با این قید که کشورهای غربی از آنجا که به تعبیری خود مولد تکنولوژی بودهاند و با ذات آن انس و قرب بیشتری دارند، طبعا موفقیتهای بیشتری هم در محدود کردن اقتضائات آن داشته و از تلقیهای جهانسومی به آن بهمثابه یک الهه نجاتبخش، خود را رها ساختهاند. به همین خاطر و بهویژه در ابعاد فرهنگی و علمی کوشیدهاند تا روزنههایی برای خلاصی از سیطره تکنولوژی بیابند. این فیالمثل منجر به این نشده است که در دانشگاه از رایانه و سیستمهای الکترونیک استفاده نشود (و چرا نباید بشود؟) ولی منجر به این شد که راه بیشتری برای حفظ سنت علمی و فرهنگی بشر گشوده بماند.
🔹 اما اینبار و در زمانه #سیطره_فضای_مجازی، سیطرهای که درست مانند زمانه سیطره تکنولوژی کلاسیک باعث فزونییافتن ترس و نگرانیهای اندیشمندان شده است، رخداد جدیدی خود را نشان میدهد و این رخداد، محو شدن ذهنیت انسان در فضای مجازی است. امری که با محو شدن انسان عادی با همگنان متفاوت است.
⚜️ @Taammolat74
📍دانشگاه مدرن و جامعه ایرانی
نقدی بر روایت مقصود فراستخواه از نهاد علم در ایران
#دانشگاه_مدرن به معنای أخص کلمه که امروزه با آن مواجه هستیم تنها از قرن نوزدهم موضوعیت یافته است. #کانت در کتاب «تعارض دانشکدهها» از برآمدن دانشگاه جدید مبتنی بر «عقل خودبنیاد» بحث کرد. از این منظر، #دانشگاه نشانهای از ظهور بشریت جدید است. از طریق آن؛ انسان خردورز منتقد، ابراز وجود میکند. #هومبولت نیز در کتاب «درباره روح و چارچوب سازمانی نهادهای فکری در برلین»، دانشگاه را به مثابۀ «نهاد تفکر» ومبتنی بر «آزادی علمی وآکادمیک» مفهومسازی میکند. بدین ترتیب دانشگاه غربی به معنی مدرن آن، در متن تجربه مدرنیتۀ جوامع غربی ظهور یافت و فرزند شهر مدرن بود. در شهرهای جدید، حسّ سوژگی به بشر دست میداد و دانشگاه نماد ونهاد پرورش این آگاهی نوین و این نظام جدید دانایی بود.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
📍دانشگاه مدرن و جامعه ایرانی نقدی بر روایت مقصود فراستخواه از نهاد علم در ایران #دانشگاه_مدرن به م
🔘 بخش 1 از 2
🔹 برخی روایتهای پربسامد ارائه میشود با این مفروض که جامعه ایرانی در تأسیس نهاد علمی آموزشی پایدار ناتوان بوده و در حالی که هنوز کشور ایران، حتی یک دانشگاه هم نداشت، در انگلستان، بالغ بر دهها دانشگاه بزرگ با هزاران دانشجو، مشغول تربیت نسل آینده کشور خود بودند و از این دست قبیل سخنان. یکی از مروجین اصلی این نوع روایت از تأسیس نهاد علم در ایران، دکتر #مقصود_فراستخواه است.
🔹او به طور مفصل تاریخ #دانشگاه_در_ایران را بازخوانی کرده و از #صفویه تا بعد از انقلاب مورد خوانش قرار داده است؛ اما پرسش اصلی او در کل این روایت و بازخوانی تاریخی، این است که چرا جامعه ایرانی دچار یک پسافتادگی و ناهمزمانی شده و از حیث ایجاد نظام آکادمیک مدرن، دچار تعویق و تأخیر شده است؟!
🔹این پرسش در محل خود بهجاست اما روایتی که فراستخواه در پاسخ به این پرسش ارائه میدهد ناصواب است. او با غفلت از فرایند #استعمار_پنهان جامعه ایرانی به ویژه حوزه در فرهنگی و سیستم آموزشی مدرن، نقطه پیکان انتقادات را به سمت بافتار سیاسی و اقتصادی جامعه ایرانی حواله میدهد.
🔹 او در جایی از کتاب خود مینویسد:« مقارن تغییر و تحولات دورة سوم یعنی رنسانس تا روشنگری که به گسترش آموزش و نوآوریها و رهیافتهای فکری و اجتماعی و رشد نهادهای جدید آموزشی و دانشگاهی انجامید، جامعه ایران آماج حوادثی شد که بر اثر آن، ضعفهای ساختاری درونی جامعه شدت میگرفتند و آنرا در مسیر نزولی سوق میدادند... در حالی که جوامع غربی با نقد سنتهای تعلیمیشان و با تحول بخشیدن به نهادها، برای تکوین نخستین دانشگاههای جدیدشان در قرن12 میلادی بسترسازی میکردند، مدارس نظامیة ما بر اثر سلطه مقاصد انحصارطلبانه و تنگنظریهای حکومتی، با آفت تعصب و تکنگری و غلبة آموزشهای شرعی بر آموزشهای علمی و فنی دست به گریبان بودند و بهتدریج به انحطاط گراییده و از رونق افتاده بودند.» ص43
🔹آقای فراستخواه به طور مستقیم بر مراکز و نهادهای آموزش سنتی میتازد که به جای پرداختن مسائل فنی و علمی! (که مشخصا منظورشان از علم مرادف since است!) به سمت آموزشهای دینی و شرعی میرفتند! در ادامه نیز حکومت صفویان را مستبد قلمداد کرده و به آنها خورده میگیرد که چرا پیشرفتهای جامعه غربی را نادیده انگاشتند: «بارزترین دورهای که پای غربیها و بهتبع آن، برخی از آثار و محصولات علمی وفنی نوینشان به ایران باز میشد، دوره حکومت صفویان است. این در حالی بود که حکمرانان مستبد صفوی در عالمی از اوهام و غرور به سر میبردند، به راز پیشرفتهای جوامع غربی اعتنایی نداشتند و فقط گاهی به اقتضای نیازشان به برخی نمودها و آثار جدید علمی و فنی اروپا توجه میکردند...» مفروض این روایت همان ادامه مسیر #روشنفکری دوره قاجار به بعد است که راه شکوفایی ایران و توسعه را در مسیر غربیشدن میداند.
⚜️ @Taammolat74
🔘 بخش 2 از 2
🔹 این نوع روایت و دیدگاه از جهات متعددی مورد ایراد و دقتنظر است که مبحث مفصل خود را میطلبد و در این مقال شاید گنجایش پرداخت به آن نباشد، اما در مقابل روایت مستندتری نیز از وضعیت نهاد علم در ایران وجود دارد و معتقد است اساساً شکل سنتی مراکز آموزشی در عین نقاط ضعفهایی که داشت، پاسخگو مسائل و نیازهای زمانه بوده است و اینگونه نیست که تنها مسیر توسعه و پیشرفت جامعه از طریق نهاد مدرنی مثل دانشگاه باشد، آنهم نهادی که از جهت مبنا و اغراض، ذاتاً با تفکر جامعه ایرانی که آمیخته با مذهب است، سرناسازگاری دارد.
🔹دکتر #موسی_حقانی از جمله این افراد است که روایت دیگری نسبت به وضعیت نهاد علم در ایران دارد. او در مصاحبهای که با همین موضوع ایراد کرده میگوید: «جریانی تقریباً از اوایل قاجاریه در کشور ما آمد که راه رشد و شکوفایی ایران را تبعیت از #فرهنگ_غربی میدانست، همان در مؤسسات آموزشی ما رسوخ و نفوذ کرد و همهی دستاوردهای گذشته را با نفرت کنار گذاشت و سپس بنای جدیدی را گذاشت که این بنای جدید مبانی آن غربی است.
🔹به همین جهت اگر شما بهترین مهندسین را هم تربیت کنید -البته این را من عرض میکنم و شاید هم آنها به همهی تعهدات خود نرسیدند- این افراد در یک نظام فرهنگی آموزش میبینند که آن نظام فرهنگی با #نظام_فرهنگی ما بیگانه است. هنگامی که وارد عرصهی #علوم_انسانی و غیره میشویم بهمراتب وضع بدتر میشود و افرادی کاملاً غربزده بیرون میآیند که کاملاً سمتوسوی فرهنگی کشور را تدوین و تعیین میکنند و همین تفکر به سینمای ایران میآید و در بخشهای دیگر نیز خود را نشان میدهد.»
🔹 حقانی همچنین مسیر برونرفت این مشکل را اینگونه توضیح میدهد: «ما به جای برخوردهای شکلی و صوری با مقولة فرهنگ در کشورمان، باید روی مبانی تأکید کنیم و اصلاح مشکلاتی که ما در حوزهی مبانی داریم. باید به سمت تعامل و تلاش جدی فکری برویم. برای تعریف نظام تعلیم و تربیت خود، بر اساس مبانی ایرانی، اسلامی برویم...
🔹 اگر با این مبنا که از تجربیات دیگران استفاده کنیم و به بسترهای فرهنگی خود و زمینههایی که داریم و ذخایری که در کشور از جهت فرهنگی وجود دارد، توجه کنیم و سعی کنیم با استفاده از تجربیات جدید بشری، نظام آموزشی خود را دچار یک تغییر اساسی محتوایی و روشی کنیم، میتوان تحولات مهمی را ایجاد کرد و #سیستم_آموزشی بومی را تأسیس کنیم. در برخی از زمینهها شامل رکود هستیم؛ یعنی هیچ نوآوری را مشاهده نمیکنیم و لازمهاش این است که هم در روشها و هم در مبانی با تکیه بر همان مبانی دینی اسلامی دست به نوآوری بزنیم.» این نوع روایت دوم، از سرآغاز با روایت غربیزده اول متفاوت است و همین مبنا در تحلیل تاریخ مؤثر باشد.
بخشی از گزارش مقاله خودم در شماره 43 نشریه دیدهبان اندیشه
⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع | مسئله #حجاب در اندیشه فرهنگی
🎙 مهدی جمشیدی
سلسله جلسات تحلیل شعار «زن، زندگی، آزادی»
رسانه کتابچی
⏰ ۲۲ آبان ۱۴۰۱
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
دکتر مهدی جمشیدی.mp3
38.52M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع | مسئله #حجاب در اندیشه فرهنگی
🎙 #مهدی_جمشیدی
🔹 #حجاب_اجباری یا الزامی؟
🔹 نقش #دولت_اسلامی در گسترش ارزشهای دینی و معنوی
🔹 هیجانزدگی و بیدقتی در فهم مسائل و رخنه فرهنگی علل اصلی وقایع اخیر بوده است.
🔹 ترکیب انتخاب ایمانی و الزام حکومتی
⚜️ @Taammolat74
⭕️ جواد طباطبایی تئوریسین پروژه ایرانشهری درگذشت
🔹 از آثار او میتوان به ابن خلدون و علوم اجتماعی، تاریخ اندیشه سیاسی در ایران، زوال اندیشه سیاسی در ایران، خواجه نظامالملک طوسی، تاریخ فلسفه اسلامی، فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی، تاملی دربارهی ایران، ملاحظات درباره دانشگاه و … اشاره کرد.
#جواد_طباطبایی با خوانشی خاص از ایران در اندیشههای سیاسی خود به دنبال بازگشت سلطنت بود!
به زودی نقد و بررسی اندیشههای طباطبایی در کانال تاملات بررسی خواهد شد.
⚜️ @Taammolat74
🔰جواد طباطبایی ضدروشنگر است!
✍️ یدالله موقن
🔹 #دکتر_طباطبایی مدعی میشود که اسلام سکولار است. اما ایشان باید بهتر از بنده بداند که نه دین بلکه #دولت_سکولار میشود. یعنی در دولتهای مدرن غربی به قول نیچه انسان جای خدا را گرفته است و اکنون این انسان است که قانونگذاری میکند.
🔹 اندیشۀ آقای طباطبایی یکدست و منسجم نیست. او به #آلاحمد و #شریعتی و #احسان_نراقی و #داریوش_شایگان ایراد میگیرد که چرا میگفتند: «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.»؛ ولی خودش هماکنون همین حرفها را میزند و حتی بلندتر و گوشخراشتر. ایدئولوگ ناسیونالیسم ایرانی شدن سبب میشود که ایدئولوگ دست به سفسطه و مغلطه بزند و ادعاهای عجیب و غریبی برای گذشتۀ ایران بکند.
🔹 ایشان میگویند محافظهکار و هگلی هستند. هگل میخواست «عدل خدا» یا تئودیسه را توجیه کند. از این رو مدعی بود که «آنچه هست عقلانی است.» او به #روشنگری ایراد میگرفت که در برابر «آنچه هست» یک «باید باشد» گذاشته است و وضع موجود را که عقلانی است، میخواهد به هم بریزد. به نظر میرسد که آقای دکتر طباطبایی هم چنین عقیدهای داشته باشند. یعنی ضد روشنگری و سنت پرست باشند.
⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع | ایرانشهری، اندیشهای محافظهكارانه
🎙 یوسف اباذری
سخنرانی در جلسه پایان نامه «نقدی بر اندیشه محافظه كاری در ایران، با تاكید بر اندیشه جواد طباطبایی»
دانشكده علوم اجتماعی تهران
⏰ مهرماه 1397
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
@SocioMedia_نقد_بر_اندیشه_های_طباطبایی.mp3
7.04M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع | #ایرانشهری، اندیشهای محافظهكارانه
🎙 #یوسف_اباذری
🔹 او با ترسیم خط پیوندی كه جریان اعتدال را به اندیشه ایرانشهری وصل میكند به نقد اجتماعی اندیشه طباطبایی پرداخت و بیان داشت كه اساس پیوند این دو اندیشه در منطق مواجهه یكسان آنها با نظم سیاسی اجتماعی نهفته است.
🔹 #اباذری نیز به نقش #محمد_قوچانی و نشریات او در هژمونیك كردن ایده #بازار_آزاد در ایران اشاره كرد و گسترش ایده #ایرانشهری در سطح جامعه را نیز مرهون تریبونی دانست كه نشریات قوچانی در اختیار #جواد_طباطبایی قرار دادهاند.
🔹 او با تاكید بر تعارض بنیادین بازار آزاد و ایدئولوژیهای شوونیستی از جمله ایده ایرانشهری، تبلیغ این دست ایدئولوژیها در نشریات قوچانی را ناشی از ضعف نظری و تناقضات فكری این دو نحله در ایران دانست.
🔹اباذری همچنین ایرانشهری و #باستانگرایی رایج را تفكراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایرانپرستی بعد از مشروطیت دانست كه نمود سیاسی آن احزاب سومكا و پانایرانیست بوده و تجلی آن در دوران شاه سابق تابلوی مشهور شاه-خدا-میهنی بود كه سركار استوارها بالای سر خود آویزان میكردند.
⚜️ @Taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ تصویری | «ملیت» یا «دیانت»؟
👈 سال ۹۲ فصلنامه روایت میزبان گفتوگویی بود با موضوع: «خاستگاه #ناسیونالیسم_ایرانی»، بین سید #جواد_طباطبایی و #حسین_کچویان که حواشی زیادی را حول آن گفتگو ایجاد کرد.
پس از انتشار گفتوگو طباطبایی گفت؛ در این گفتگو که به وقت تلف کردنش نمیارزید کچویان او را به محورقرادادن مفهوم ملیت سوق می دهد.
کچویان نیز در گفتوگویی که مدتی بعد در برنامه دریچه سیمافکر داشت، طباطبایی را به نپذیرفتن نتیجه منطقی بحث به دلیل تبعات سیاسی متهم میکند.
🔹 این گفتگو شاید یکی از جدیترین بحثهایی بود که علاوه بر پرداختن به مسئله مهم «هویت ایرانی» ، افکار طباطبایی به چالش کشیده میشد. در این گفتگو دکتر طباطبایی چهار عنصر هویت ایرانی؛ یعنی اسلام، ایرانیبودن، سنت عقلی یونانی و نیز تجدد را برمیشمرد و میگوید تعادل این چهار عنصر قوام هویت ایرانی ما را ساخته است و یکی را نمیتوان به نفع دیگری مصادره کرد. کچویان اما معتقد است عنصر «دین» تمام حرکتهای ایرانیان را جهت داده و هرجا این عنصر از آنها جدا شده، فروریختهاند.
🔹🔹بخش اول این گفتگو را میتوانید در اینجا ببینید.
⚜️ @Taammolat74
🔉 مناظره
🔶 موضوع | خواستگاه ناسیونالیسم ایرانی
🎙گفتگوی حسین کچوئیان و جواد طباطبایی درباره هویت ایرانی و پروژه ایرانشهری
بخش اول
مجله تصویری سیمافکر
⏰ اسفندماه 1392
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔉 مناظره 🔶 موضوع | خواستگاه ناسیونالیسم ایرانی 🎙گفتگوی حسین کچوئیان و جواد طباطبایی درباره هویت ای
خاستگاه_ناسیونالیسم_ایرانی1.mp3
13.15M
🔉 مناظره
🔶 موضوع | خواستگاه #ناسیونالیسم_ایرانی
🎙گفتگوی #حسین_کچوئیان و #جواد_طباطبایی درباره #هویت_ایرانی و پروژه #ایرانشهری
بخش اول
👈 ما باید به اکنونیت و لحظه اثرگذاری ایران در مواجهه با دوستان و دشمنانش، موفقیتها و شکستهایش، و موقعیتی که در جهان پیرامونش دارد توجه اساسی کنیم و با این توجه به فهمی از ایران برسیم. چه بسا ما با تقسیمبندیهای هویتیِ رایج که ایران را به مثابه تکههایی از مکتبهای گوناگون صورتبندی میکند، از ایرانی که حقیقتا صاحب اثر است و خود را در موقعیت امروزینش میشناساند غافل شویم.
🔹 #ناسیونالیسم مسئلهای نه برخاسته از فرهنگ و تاریخ ایرانی، بلکه حاصل مواجهه متجددانه با تاریخ ایران است. از نظر دکتر کچویان، در تاریخ معاصر ایران و از زمان مواجهه ما با غرب، همه کسانی که بهنوعی دل در گرو تجدد داشته و لذا برای خود جایی در سامان فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران پیدا نمیکردند، به ناسیونالیسم پناه بردند. بنابراین، ناسیونالیسم ایدئولوژی مدرنی است که با نگرشی تجددی به تاریخ ایران، نقش محوری در هویتیابی #تجددگرایان_ایرانی داشته است.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
🎞 کلیپ تصویری | «ملیت» یا «دیانت»؟ 👈 سال ۹۲ فصلنامه روایت میزبان گفتوگویی بود با موضوع: «خاستگاه
👆👆👆
⭕️ اگر چه برای اولین بار بود که حسین کچویان و سید جواد طباطبایی رو در روی هم به مناظره می نشستند اما سابقه مواجه قلمی این دو به نقد کوتاه کجویان به پروژه «زوال اندیشه سیاسی ایران» طباطبایی در کتاب «تطورات گفتمان های هویتی در ایران» بر می گردد.
کچویان البته بعدتر در کتاب «تجدد شناسی و غرب شناسی» خود به طور مفصل تر به طباطبایی پرداخت و اخیرا نیز در مقاله ای در شماره دوم نشریه « نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان» به مقایسه و نقد و بررسی آرای طباطبایی درباره ابن خلدون پرداخته است. مقالهای که البته واکنش طباطبایی را بر انگیخت و طباطبایی از تغییر و اصلاح دیدگاه های سابق خود که در کتاب «ابنخلدون و علوم اجتماعی» مطرح شده بود سخن به میان آورده است.
⚜️ @Taammolat74
هدایت شده از استاد محمدحسین فرجنژاد
📸 #گزارش_تصویری| کلاس «نقش آفرینی ژورنالیسم اندیشه» با حضور استاد رسول لطفی در دوره تکمیلی ژورنالیسم
🆔 eitaa.com/farajnezhad110
🆔 rubika.ir/faraj_nejad
🆔 wekhed.ir/Faraj_Nejad
هدایت شده از استاد محمدحسین فرجنژاد
استاد رسول لطفی.mp3
1.13M
🎙گفتگو با استاد رسول لطفی
📝دوره #ژورنالیسم_تکمیلی
🆔 eitaa.com/farajnezhad110
🆔 rubika.ir/faraj_nejad
🆔 wekhed.ir/Faraj_Nejad
👆👆👆
🔹 «تاملات ابزاری» خوانشی انتقادی از مجموعه کتاب «تاملی درباره ایران» نوشته ی سید جواد طباطبایی و مشخصا دو کتاب جلد دوم آن - «مکتب تبریز» و «نظریه ی حکومت قانون در ایران»- است. چنین خوانشی از این رو ضرورت می یابد که به نظر می رسد وی در این مجموعه به تدوین «پروژه»ای اقدام کرده است.
🔹قاضی مرادی، در این کتاب، در حوزه اندیشه و تحولات سیاسی برخی از اجزای این «پروژه» را به نقد میکشد. از نظر او طباطبایی در پرداختن به عاملان سیاسی در عصر مشروطیت به ادعانامهنویسی علیه روشنفکران تجددخواه و نیز ادعانامهنویسی به نفع دولتمردان و رجال سیاسی مصلح و روحانیت مشروطهطلب اقدام میکند. او برخی از جلوههای این ادعانامهنویسیها را در تحلیل آرا و فعالیتهای چند تن از این عاملان - ملکمخان، قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، مجدالملک، نائینی و ... - بررسی میکند و در پی آن، دو جنبه از ساختار نظری «پروژه» طباطبایی را - نخبهگرایی و دولتمحوری - شرح میدهد.
🔹دو محور اصلی اندیشه ایرانشهری، «شاه آرمانی» و بههم برآمدگی یا وحدت دین و دولتاند. از نظر طباطبایی «نظریه توأمان بودن دین و سیاست» «بنیادیترین مفردات اندیشه سیاسی ایرانشهری» بود. همین اندیشه بود که به سیاستنامههای دورهی اسلامی - یعنی دورهای که در واقعیت تاریخی «سلطنت تامه» در قدرت بود - راه یافت.
⚜️ @Taammolat74