eitaa logo
طبس بانو
2.1هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
197 فایل
Admin1: @Kosarehagh Admin2: @Fs_hagh طبس بانویی ها 😍 📌نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودتون رو بصورت ناشناس برای ما ارسال کنید https://daigo.ir/secret/1583447807
مشاهده در ایتا
دانلود
  داستان 🌷 🌷 ⏪قسمت سیزدهم ⏪اولین رمضان مشترک تمام روزهای من به یه شکل بود … کم کم متوجه شدم متین نماز نمی خونه … نمی دونم چطور تا اون موقع متوجه نشده بودم … با هر شیرین کاری، حیله و ترفندی که بلد بودم سعی می کردم به خوندن نماز ترغیبش کنم … توی هر شرایطی فکر می کردم اگر الان فلان شهید بود؛ چه کار می کرد؟ … اما تمام تلاش چند ماهه من بی نتیجه بود … اولین رمضان زندگی مشترک ما از راه رسید … من با خوشحالی تمام سحری درست کردم و یه ساعت و نیم قبل از اذان، متین رو صدا کردم … اما بیدار نشد … یه ساعت قبل از اذان، دوباره با محبت صداش کردم … – متین جان، عزیزم … پا نمیشی سحری بخوری؟ … غذا نخوری حالت توی روز بد نمیشه؟ … با بی حوصلگی هلم داد کنار … – برو بزار بخوابم … برو خودت بخور حالت بد نشه … برگشتم توی آشپزخونه … با خودم گفتم … – اشکال نداره خسته و خواب آلود بود … روزها کوتاهه … حتما بدون سحری مشکلی پیش نمیاد … و خودم به تنهایی سحری خوردم … بعد از نماز صبح، منم خوابیدم که با صداهای ضعیفی از آشپزخونه بیدار شدم … چیزی رو که می دیدم باور نمی کردم … نشسته بود صبحانه می خورد … شوکه و مبهوت نگاهش می کردم … قدرت تکان خوردن یا پلک زدن رو هم نداشتم … چشمش که بهم افتاد با خنده گفت … – سلام … چه عجب پاشدی؟ … می خواستم اسمش رو ببرم اما زبانم حرکت نمی کرد … فقط میم اول اسمش توی دهنم می چرخید … – م … م` … همون طور که داشت با عجله بلند می شد گفت … – جان متین؟ … رفت سمت وسایلش … – شرمنده باید سریع برم سر کار … جمع کردن و شستنش عین همیشه … دست خودت رو می بوسه … همیشه موقع رفتن بدرقه اش می کردم و کیفش رو می دادم دستش … اما اون روز خشک شده بودم … پاهام حرکت نمی کرد … در رو که بست، افتادم زمین... 🔰🔰🔰🔰🔰 این داستان و رخدادهای آن ✅ براساس و می باشند http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
همایش تهذیب،تحصیل ،ورزش با حضور نوجوانان حلقات صالحین در پارک بانوان ۶مهر پایگاه ریحانه النبی-حوزه مقاومت بسیج خواهران حضرت فاطمه س بسیج جامعه زنان ناحیه طبس
جلسه جهاد فرهنگی حوزه مقاومت بسیج حضرت فاطمه س بسیج جامعه زنان ناحیه طبس
﷽ ⛔️شبهه نظر در مورد روحانی رهبرانقلاب: از مدیریت پخته و عاقلانه دکتر روحانی تشکر میکنم!! با این اوضاع عملکرد روحانی،مگه تشکر هم باید کرد؟؟؟؟!!!! ❇️ پاسخ @Antishobheh 🛑 این فیلم تقطیع شده فرمایشات مقام معظم در حقیقت یک کلیپ تبلیغاتی ستاد آقای حسن در انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ است. ✅ اما اصل فیلم مربوط به سال ۱۳۸۴ یعنی قبل از ریاست جمهوری آقای حسن روحانی، و در واقع جلسه تودیع ایشان در تاریخ ۱۳۸۴/۵/۲۴ از سمت دبیر شورای امنیت ملی در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد است. 🔹در آن زمان ایشان به مدت ۱۶ سال در دوره های ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، دبیر شورای امنیت ملی بودند و مقام معظم رهبری بخاطر ابتکار تشکیل جلسه تودیع با حضور اعضای شورای امنیت ملی با رهبر انقلاب، از ایشان تشکر کردند. 🔸حضرت امام خامنه ای در این جلسه همچنین از فعالیت ۱۶ ساله آقای روحانی در این پست تقدیر کردند و این تشکرات و تقدیرات هیچ ربطی به این چند سال ریاست جمهوری آقای روحانی ندارد. لینک فرمایشات مقام معظم رهبری در سایت رسمی ایشان:👇🏼 https://plink.ir/mlp3M پاسخگویان ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh
هیچ بلائی از ما برنگردد،مگر تو آن بلا را بگردانی دریاب ما را که سخت محتاج تو هستیم... ای صاحب عرش عظیم! اینک دست برآستان کبریائیت میزنیم و چشم بر آسمان رحمتت میدوزیم و فریاد برمی آوریم: " یا من تحل به عقدالمکاره" ختم دعای هفتم صحیفه سجادیه شروع یکشنبه ۴ آبان همزمان با شهادت امام حسن عسکری و آغاز امامت امام زمان عج الله بعد نماز مغرب و عشا به مدت ۴۰ شب درمساجد،منازل، حلقات صالحین و...
هدایت شده از Zahra
هدایت شده از Zahra
16-sahife7.mp3
2.01M
بابای دو کودک شهادتت مبارک🥀 شاید اگر حاضرین در صحنه لال نبودند الان زنده بودی ... 💠کانال صدای دختران انقلاب  ✅ @sedaye_dokhtarane_enghelab
  داستان 🌷 🌷 ⏪قسمت چهاردهم ⏪پایه های اعتماد تلخ ترین ماه عمرم گذشت … من بهش اعتماد کرده بودم … فکر می کردم مسلمانه … چون مسلمان بود بهش اعتماد کرده بودم … اما حالا … بدون اینکه بفهمه زیر نظر گرفتمش … تازه مفهوم حرف پدرم رو درک می کردم … پدرم حق داشت … متین پله پله و کم کم شروع کرد به نشان دادن خود حقیقیش … من به سختی توی صورتش لبخند می زدم … سعی می کردم همسر خوبی باشم … و دستش رو بگیرم… ولی فایده نداشت … کار ما به جایی رسیده بود که من توی اتاق نماز می خوندم… و اون بی توجه به گناه بودن کارش، توی تلوزیون، فیلم های مستهجن نگاه می کرد … و من رو هم به این کار دعوت می کرد … حالا دیگه زبان فارسی رو هم کاملا یاد گرفته بودم … اون روز، زودتر از همیشه اومد خونه … هر چند از درون می سوختم اما با لبخند رفتم دم در استقبالش … – سلام متین جان … خوش اومدی … چی شده امروز زودتر اومدی خونه؟ … – امروز مهمونی خونه یکی از دوست هام دعوتیم … قبلا زبان بلد نبودی می گفتم اذیت میشی نمی بردمت … اما حالا که کاملا بلدی … رفت توی اتاق … منم پشت سرش … در کمد لباس های من رو باز کرد … – هر جایی رو هم که نفهمیدی از من بپرس … هر چند همه شون انگلیسی فول بلدن … سرش رو از کمد آورد بیرون … – امشب این لباست رو بپوش … و کت و شلوار بنفش سلطنتی من رو گذاشت جلوم... 🔰🔰🔰🔰🔰 این داستان و رخدادهای آن ✅ براساس و می باشند http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
📷 شیرزنان ایرانی در مسیر خیرخواهی و سازندگی ✅ @Masaf
🔸 قضاوت امیرالمومنین(ع) 🔸 مردعربی از حضرت علی (ع) پرسيد : اگر من آب بنوشم حرام است؟ 🌕 فرمودند : نه گفت: اگر خرما بخورم حرام است؟ 🌕فرمودند: نه گفت: پس چطور اگه ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم تا شراب شود خوردنش حرام است ! 🌕اميرالمومنين (ع) فرمودند : اگر آب به روی سرت بپاشم دردی احساس ميكنی؟ گفت : نه 🌕فرمودند:اگر مشتی خاك بپاشم چطور ؟ گفت : نه 🌕فرمودند : اگر ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم آنگاه به سرت بزنم چطور ؟ گفت : فرق سرم شكافته ميشود. 🌕حضرت فرمودند : حكايت آن نيز اينگونه است . 📒 کتاب قضاوتهای امیرالمومنین(ع) @ tabasbanoo
2_دلتنگم آه ای سامرا.mp3
6.47M
▪️دل تنگم آه ای سامرا (واحد) 🎙 بانوای: 🏴 ویژه‌شهادت (علیه السلام)
سلام قرارگاه پیشرفت و آبادانی در نظر دارد دوره آموزشی سبک زندگی سالم ازنگاه طب ایرانی-اسلامی را توسط اساتید طراز اول کشوری به مدت 60 ساعت بصورت مجازی برگزار کند. اساتید دوره: استاد خیراندیش، دکتر اکبری، دکتراسماعیلی دکترکردافشار،استاد عالی،استادتاجبخش، خانم دکتراسدزاده، دکترقادری و دکتر موهبتی. هزینه ثبت نام(با ۹۰ درصد تخفیف): ۵۰ هزار تومان مهلت ثبت نام: پایان هفته جاری زمان شروع دوره بعد ازتکمیل ثبت نام اطلاع رسانی می شود.جهت ثبت نام مشخصات وتلفن متقاضیان رو به شماره۰۹۱۳۲۵۳۰۲۵۲(خواهر حقانی) پیام کنین. جهت کسب اطلاعات بیشتر مسئول کارگروه سلامت در شهرستان طبس حاج آقا خادمی زاده
هدایت شده از استاد مهدوی‌ ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*تحريف بزرگ در ٩ ربيع* و در سالروز آغاز ولايت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف لطفاً پس از مشاهده اين كليپ، آن را در سطح وسيع منتشر كنيد تا امسال نيز شاهد اين غفلت عظيم نباشيم. 🆔 @mahdavi_arfae
233579_718.mp3
6.77M
🎙دعای«هفتم صحیفه سجادیه»؛ 🔸آقای کریمی 🌷 @IslamlifeStyles
طبس بانو
عزیزانی که مایلند در قالب گروه جهادی باز به میدان بیایندجهت: ۱- همکاری با شبکه بهداشت و رسیدگی به بیماران کرونایی ۲- شناسایی خیرین ۳- جمع آوری کمکهای نقدی وغیر نقدی از مردم ۴- شناسایی نیازمندان واقعی لطفا هرچه سریعتر گروه جهادی تشکیل بدین وبه حوزه اطلاع بدین باتشکر
  داستان 🌷 🌷 ⏪قسمت پانزدهم ⏪مهمانی شیطان چند لحظه طول کشید تا به خودم بیام … – متین جان … مگه مهمونی زنانه است؟ … – نه … چطور؟ … – این کت و شلواری بود که عروسی خواهرت پوشیدم … کتش تنگ و کوتاهه … با حالت بی حوصله ای اومد سمتم … – یعنی چی تنگ و کوتاهه؟ … زن خارجی نگرفتم که این حرف های مسخره رو بشنوم … و بیاد با چادر بشینه یه گوشه مجلس … اونجا آدم هاش با کلاسن … امل بازی در نیاری ها … – امل بازی؟ … امل چی هست؟ … خندید و رفت توی اتاق کارش … با صدای بلند گفت … – یعنی همین اداهای تو … راستی رفتیم اونجا، باز وقت اذان شد پا نشی بری وایسی به نماز … سرش رو آورد بیرون … – محض رضای خدا … یه امشب، ما رو مسخره و مضحکه مردم نکن … تکیه دادم به دیوار … نفسم در نمی اومد … نمی تونستم چیزهایی رو که می شنیدیم درک کنم … مغزم از کار افتاده بود … اومد سمتم … – چت شد تو؟ … – از روز اول دیدی من چطور آدمی هستم … اگر من اینقدر مسخره ام؛ چرا باهام ازدواج کردی؟ … با خنده اومد طرفم … – زن بور اروپایی نگرفتم که بره لای چادر … زن گرفتم به همه پز بدم تا چشم هاشون در بیاد که زن های خودشون به زور هزار قلم آرایش، شبیه تو هم نمیشن … دوباره رفت توی اتاق … این بار قدرت حرکت کردن نداشتم که دنبالش برم … – راستی یه دستم توی صورتت ببر … اینطوری بی هیچی هم زیاد جالب نیست … همچین که چشم هاشون بزنه بیرون... 🔰🔰🔰🔰🔰 این داستان و رخدادهای آن ✅ براساس و می باشند http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕