💥پیام بالا دستور اسرائیل 💥
پیام اسرائیل به زبان فارسی
در حال انتشار
با هدف افغان هراسی در ایران
برای جنگ میان قومیت ها و مذاهب
در داخل کشور، اسرائیل برنامه دارد
لطفاً در نشر پیامها دقت کنید....
امروز اسرائیل امنیت و انسجام ملی را هدف گرفته
هرجا دیدی تذکر بده
بگو:
👇👇
اخراج آمریکا از منطقه مطالبه مردم ایران
پایان اسرائیل مطالبه مردم ایران
🔴خارج از کشور زندگی میکنه و صحبت های دکتر درباره پزشکای ایران رو توییت کرده
▪️بعد طرفداران زن زندگی آزادی حمله ور شدن که تو و دکترت باهم غلط کردید
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
💥جوهر خودکار که فکر میکنیم یه چیز ساده اس در تمام دنیا فقط ۶ کشور میتونن تولید کنن ولی ایران اخیراً به عنوان هفتمین کشور به این فناوری دست پیدا کرده!✌️🇮🇷
✍سد وحید
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینستاگرام رفع فیلتر هم که شد
به این سه دقیقه عمل کنید...
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
از چندین استاد شنیدم که زنها خیلی استعدادشون تو رشد در معنویات بیشتر از مردهاست. تو قضیه کربلا خیلی این نمود داره. برخی از زنها تاثیر زیادی در یاری رساندن شوهراشون به امام حسین، داشتن. چندتاشو مثال بزنم
1⃣ اموهب همسر عبداللهبنعمیرکلبی دائم باهمسرش درباره یاری امام صحبت میکرد ولی عبدالله بدلایلی جنگ رو به صلاح مسلمین نمیدونست تا اینکه سرانجام عبدالله به یاری امام آمد و شهید شد، و اموهب بالای سر همسرش رفت و شهادتش را تبریک گفت، که درهمان لحظه شمر دستور داد و همسرعبدالله رو شهید کردند که تنها زن شهید کربلا شد.
2⃣ نامه امام به زهیربنقین رسید، و زهیر از یاری امام اکراه داشت که همسرش به او گفت:《سبحان الله! فرزند رسول خدا از تو دعوت ميكند كه به يارياش بشتابي، اما تو در قبول دعوت او ترديد به دل راه ميدهي! چه طور ميشود كه سخنش را بشنوي و هرچه زودتر خود را به او برساني》، بعد از آن زهیر برای یاری امام مصمم شد.
🔻 مثال سوم رو حاج آقامجتبیتهرانی خیلی زیبا در روضه حبیب بیان کردند:
نامه امام به حبیببنمظاهر رسید که گفته بود اگر میخواهی مارا یاری کن سریع بیا، همسرش پرسید میروی یا نه؟ حبیب گفت نه، من نمیتوانم بروم! من پیر شدهام و کر و فری ندارم؛ چه طور با او راه بیفتم؟ میدانی اگر من بروم آن وقت عبیدالله خانه مرا خراب می کند و تو را به اسارت میگیرد و میبرد.
همسرش گفت تو برو، بگذار خانه را خراب کند، بگذار مرا به اسارت بگیرد. حبیب باز هم گفت نه، من نمی روم. اینجا بود که همسرش بلند شد، روسری خودش را انداخت روی سر حبیب و به حبیب گفت نمیروی؟! پس مثل خانمها در خانه بنشین! بعد گفت خدایا، کاش من مَرد بودم و می توانستم بروم کربلا تا حسین را یاری کنم! حبیب گفت نه، این حرف هایی که زدم، برای این بود که میخواستم ببینم تو چه می گویی. من آن چنان هجرتی کنم که تا قیامِ قیامت نامم در تاریخ ثبت شود.
ما از این زنها در عصر خودمون کم ندیدیم. مادرانی که فرزندان و همسرانشون رو تشویق میکردن برای شهادت و جنگیدن با دشمن.... همسران شهیدی که مرد زندگیشون رو راهی جبههها کردن و روزهای سختی رو چه تنها و چه با فرزندانشون سپری کردن. معمولا نقش زنها در این مسائل خوب دیده نمیشه. والبته الان هم که زمان جنگ نیست زنها همینطور هستن....
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
در ادامه مطلب قبل درباره زنان تاثیرگذار در تاریخ اسلام یه موردی هست خیلی آدم رو منقلب میکنه
عمربن حمق خزاعی یکی از بهترین یاران امیرالمؤمنین بود. امام علی (علیه السلام) درباره عمروبن حمق گفته بود ای کاش من 50نفر مثل تورو داشتم. زمان خلافت معاویه زمانی که هفتادهزار منبر در جهان اسلام امیرالمؤمنین رو دشنام میدادن، عمرو میرفت برای حضرت تبلیغ میکرد. معاویه گفت بگیریدش بکشیدش
عمرو رفت مخفی شد. معاویه دستور داد زنش رو گرفتن.
آمنه بنت شرید زن عمروبن حمق رو گرفتن. عمرو فهمید به گوش زنش رسوند که میخوام خودمو معرفی کنم. زنش گفت نه نیا. من طاقت میارم. زندانیش کردن، مجبورش کردن از امیرالمؤمنین اعلام بیزاری کنه، ولی نکرد
میگن عمروبن حمق تو داهات کورهها میرفت تبلیغ امیرالمؤمنین رو میکرد. و زنش کماکان تو زندان بود
دوسال بعد عمروبن حمق رو گرفتن، کشتن. اولین سری که به نیزه رفت، در سال 50هجری سر عمربن حمق بود، سر رو بردن تو زندان انداختن جلوی زنش. زنش انتظار چنین چیزی رو نداشت. میخواستن مقاومتش رو بشکونن، تسلیمش کنن. زنش تا سر رو دید، در آغوش گرفت و گفت
تن و جانم فدای سری که در راه امیرالمؤمنین خاکآلوده و خستهس، آب ندارم سرت رو بشورم، با گریه میشورمت
(امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص۹۵)
اگه ماها برای دفاع از ناموسمون، جونمونم حاضریم فدا کنیم
یه زمانی در راه امیرالمؤمنین شیعیان ناموسشون رو فدا میکردن.
اگر نقش زنان در زنده نگه داشتن دین خدا و مکتب اهل بیت رو نادیده بگیریم، ظلم بزرگی در حقشون کردیم.
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از مهمترین علت های درد کمر ما خانمها، کم آبی هست؛
مخصوصا بعد از اومدن فرزند، وقت نمیکنیم به تغذیه مون برسیم،
و بیشتر سعی میکنیم کارها رو هندل کنیم،
یه حجم شدید استرس هم که مادرها دچارش میشن،
همینا باعث میشه درد در کمر بوجود بیاد اونم شدید👌🌱
همیشه یه قوری دمنوش میزارم رو گاز تا ظهر استکان به استکان میخورم که در حین کار و فعالیت آب بدنمون خشک نشه مخصوصا الان که گرمترین فصل سال هستیم .👌
و همچنین شربت بهار نارنج عالیه👌
راستی شکر سرخ، از معدود تغذیه ای هست که در طب اسلامی هر چقدر بخوری محدودیت نداره و بسیار بسیار عالی هست برای کم خونی👌
#طب_اسلامی
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢المپیک با حضور کودک خواران!
☠رژیمی وحشی که با هر معیاری، مرتکب جنایات جنگی، نسل کشی و کودک کشی شده و خاک سرزمین غزه را از خون کشتگان و تکه های اجساد پر کرده در بازی های المپیک چه میکند؟
📎 #المپیک
📎 #غزه
📎 #فلسطین
......🍂🌼🌻🌼🍂......
👇🏻 کارهای ما رو دنبال کنید 👇🏻
🔸🟤 @CheheloNoh | گروه هنری 49 🟤🔸
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید سلیمانی فرموده بودند: «دادگاه جمهوری اسلامیست و من برای قوانین کشور احترام قائلم»
نشنیده بودید، نه؟!
روایت شهید بزرگوار امیرعبداللهیان از احضار سردار شهید سلیمانی به دادگاه نظامی رو حتما ببینید و بشنوید.
اینهاست که فرد رو عاقبت بخیر میکنه.
🗣 سِیّد امیرحسین هاشمی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا⤵️
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔
🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....
🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....
🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....
🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....
🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه....
🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....
🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
🔹شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم.....
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند....
🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم....
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم....
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد....
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم....
🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🥀
╭🥀🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🌸⃟🧕🏻 کانال #طبس_بانو
@Tabasbanoo
به ما بپیوندید...
طبس بانو
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔 🔹شهیدی که ق
این اولین باری نیست که زنده بودن شهدا ،وعند ربهم یرزقون بودنشون رو دیدیم
ماجرای امضای کارنامه زهرا توسط پدر شهیدش که اصل کارنامه هم درموزه موجوده
ماجرای مادری که پسرشهیدش هرشب میومد قرصهای رو میداد وپاهاش رو چرب میکرد
ماجرای مادر دیگه ای که پسرش رو خواب میبینه که از حرم آقا اباعبدلله(یا آقا اباالفضل)پارچه سبزی میاره ومیبنده به زانوی دردمند مادرش وصبح که پا میشن هم دیگه اثری از پادرد نبوده وهم اون پارچه واقعا موجود بوده وعطرخاصی در فضا...
💥برای اولین بار در خراسان جنوبی
اجرای بروزترین پروژه های گچبری مدرن و کلاسیک
✅️قابل اجرابرروی دیوارهای گچی داخل منازل ادارات تالارهاو سالن های زیبایی و...
✅️قابل اجرا برروی تابلوهای دیواری درسایزهای مختلف به همراه نورپردازی
💯در💯 تضمینی
☎️شماره تماس علیزاده
۰۹۳۳۷۱۶۲۴۲۴
۰۹۰۱۳۶۶۶۳۴۰
لینک کانال:
http://eitaa.com/joinchat/3319333694C7c517a9e2e
@Alizade657 ارتباط با ادمین