کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
#هم_اکنون #مشهد پخت هریسه #امشب توزیع ساعت ۲۳در چایخانه صحن رضوان حرم مطهر امام رضا علیه السلام توس
30.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم اکنون
حرم مطهر امام رضا علیهالسلام
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔴 قسمت چهل و هفتم ▫️نورالهدی مردد مانده بود و این مرد سالها پی
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ
🔴 قسمت چهل و هشتم
▫️ساعت از ۴ بعد از ظهر گذشته بود که سرانجام مهدی مقابل یک رستوران ماشین را متوقف کرد و رو به ما بیرمق تعارف زد:«بریم پایین شما نهار بخورید.»
▪️آمبولانس هم چند متر جلوتر از ما ایستاده بود و همین حجلۀ جدید همسرش کافی بود تا حتی یک قطره آب از گلویش پایین نرود که فقط دنبال ما تا رستوران آمد اما خودش لب به غذا نزد.
▫️اشتهای ما هم باز نبود و مهدی اصرار کرد غذا سفارش دهیم و شاید تنها به هوای اینکه زینب چیزی بخورد، راضی شدیم غذا بگیریم.
▪️بعد از صرف غذا،ساعتی در سکوت غمگین ماشین سپری شد و حرف نگفتهای روی سینۀ مهدی مانده بود که رو به نورالهدی آهسته شروع کرد:«خدا ابوزینب رو رحمت کنه.»
▫️نمیدانستم از شهادت ابوزینب خبر دارد و او با همان لحن شکسته، ادامه داد:«ما همون سال شنیدیم چه اتفاقی برای ابوزینب افتاده اما شرمندم شمارهای از شما نداشتم که باهاتون تماس بگیرم.»
▪️میدانست تمام این جنایتها از عماره عراق تا گلزار شهدای کرمان از کجا آب میخورد و پیکر پَرپَر همسر جوانش پیش چشمانش بود که تیغ غیرت گلویش را برید و بوی خون در لحنش پیچید: «والله! انتقام همۀ اینا رو میگیریم!»
▫️از به یادآوردن شهادت مظلومانه ابوزینب،نورالهدی آهی کشید که حرارتش دلم را سوزاند و او هر بار حرف شهادت همسرش میشد، خاطرۀ همراهی من خیالش را خوش میکرد که از تمام قصۀ آن شبِ سخت، تنها به من اشاره کرد:«اونشب تو آمبولانس آمال همراه ابوزینب رفته بود. تا لحظۀ آخر کنار ابوزینب بود.»
▪️طوری با حسرت این جملات را ادا میکرد که احساس کردم دلش میخواست خودش تا نفس آخر کنار عشقش باشد و کلامش به آخر نرسیده، کاسه چشمانش از گریه پر شد.
▫️مهدی از شنیدن همین چند کلمه، نگاه متحیرش از آیینه تا چشمان من کشیده شد و شاید توانی برای صحبت نداشت که چیزی نپرسید و نورالهدی پاسخ نگاهش را داد: «خدا رحم کرد که برای آمال اتفاقی نیفتاد. درِ آمبولانس رو بسته بودن و میخواستن ماشین رو آتش بزنن که نیروهای امنیتی میرسن.»
▪️با هر کلمه حالش خرابتر میشد و میدیدم قلبش دیگر گنجایش تنش ندارد که با سؤالی بحث را عوض کردم: «ما بریم مشهد، خودتون میتونید زینب رو آروم کنید؟»
▫️شاید انتظار این حد از صراحت را نداشت که هرآنچه در سینهاش مانده بود با نفسی بلند بیرون داد، با گوشه چشمش نگاهی به زینب کرد که در آغوشم خوابش برده بود و پاسخم را حواله به لطف پروردگار کرد: «مادربزرگ و خالههاش هستن، خدا بزرگه، انشاءالله خودش کمک میکنه.»
▪️و شاید هنوز از ما خجالت میکشید که لحنش بیشتر گرفت: «امروز دست تنها بودم که مزاحم شما شدم. تهران اقوام هستن کمک میکنن انشاءالله.»
▫️و تا رسیدن به تهران دیگر هیچکدام کلامی حرف نزدیم که زینب خوابیده و هر کدام از ما در خلسۀ پر از غصه خودش فرو رفته بود.
▪️برای نخستین بار بود که تهران را میدیدم؛ شهری که حداقل در این ساعت از شب، شلوغی و پر رنگ و لعابی خیابانهایش بیش از هر چیز به چشمم میآمد.
▫️ساعتی هم در ترافیک تهران معطل شدیم و حدود ساعت ۱۰ شب بود که وارد کوچهای پهن و کوتاه شدیم؛ ماشین مقابل خانهای حیاطدار و قدیمی متوقف شد و صاحبخانه منتظر بود که بلافاصله در را گشود.
▪️روحانی سیدی با محاسنی سپید، قامتی بلند و چشمانی پُرچین و چروک که غرق غصه به آمبولانس نگاه میکرد.
▫️مهدی بیمعطلی پیاده شد و پیرمرد روحانی به استقبالش آمده بود که خودش را در آغوش او رها کرد و شاید پس از یک شبانه روز، سینهای برای درددل پیدا کرده بود که به فارسی ناله میزد و میان نالههایش تنها نام فاطمه را با حسرت زمزمه میکرد.
▪️از پلاکاردهایی که روی سردر خانه و دیوارهای اطراف بود فهمیدم اینجا منزل پدری فاطمه است و به چند دقیقه نکشید که چند زن محجبه مویهکنان از خانه بیرون دویدند و دور مهدی را گرفتند.
▫️مهدی با اشاره به ما، با آنها صحبت میکرد و میفهمیدم ماجرای بیتابی زینب و راز همراهی ما دو زن غریبه را برای خانواده فاطمه میگوید.
▪️من و نورالهدی با چشمانی خیس از پشت شیشه فقط نگاهشان میکردیم و مهدی میدانست ما چقدر خسته شدیم که به سمت ماشین برگشت، در را باز کرد و با همان لحن غرق بغض تعارف زد: «امشب رو اینجا استراحت کنید. همین الان تو سایت چک میکنم برای فردا صبح براتون بلیط مشهد میگیرم.»
▫️و هنوز کلامش به آخر نرسیده زن جوانی جلو آمد و شاید خاله زینب بود که با نگاهی نگران دنبال زینب میگشت و پیش از آنکه من حرفی بزنم، مهدی اشاره کرد تا ساکت باشند مبادا زینب بیدار شود و باز بیقراری کند.
▫️همانطورکه زینب در آغوشم خوابیده بود از ماشین پیاده شدم و به همراه نورالهدی وارد خانه شدیم و تازه دیدم چه جمعیتی در خانه به عزای همسر مهدی نشستهاند...
#کانال_طبس_گلشن
📖 ادامه دارد...
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺کدام دهکها کالابرگ و کمکهای معیشتی را دریافت خواهند کرد؟
#کانال_طبس_گلشن
@tabasgolshantabas
#هر_هفته_با_شهدا_در_نماز_جمعه
#به_یاد_شهید_محمد_رضا_تنگدست
🥀خطبه های پر صلابت نماز عبادی ،سیاسی این هفته جمعه ، ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۳ و در آستانه فرارسیدن سالروز شهادت #شهید والامقام محمد رضا تنگدست در آستان مبارک حضرت حسین ابن موسی الکاظم (ع) طبس با حضور بیت مکرم این شهید گرانقدر و آحاد مردم ولایی و قدرشناس این خطه کویری برگزار می گردد .
گزیدهای از #وصیت_نامه شهید
«ولا تَحسَبَنّ اَلَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ الله اَمواتاً بَلْ اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقون»
👈 قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا میكنم قدرتی به بیان من عطا فرماید كه بتوانم از زبان یك شهید دست به قلم ببرم چرا كه جملات من اگر لیاقتی پیدا شد و مورد عفو و رحمتالله قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا كردم تحت عنوان پر افتخار آخرین وصایای شهید خوانده میشود، كلام یك شهید با معیارها شناختی كه او از الله پیدا نموده (در زمان نوشتن این وصیتنامه) از سخن قاصر من فرسنگها فاصله دارد این حقیر از پیش خود چیزی برای گفتن یا نوشتن ندارد آنچه هست پیام شهیدانی است كه من رسالت رساندن پیام آنها را بر دوش خود احساس میكردم.
✍ #کمیته_ایثار_و_شهادت ستاد نماز جمعه و روابط عمومی اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان طبس
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
🌷ثبت نام کلاس مداحی نحوه ثبت نام 👇 🍀حضوری: صبح ها ساعت ۸ تا ۱۱ در محل حوزه علمیه الزهراء سلام الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمدید شد، تمدید شد👇
🌷ثبت نام کلاس مداحی
📣#تمدیدثبتنامتانیمهشعبان
نحوه ثبت نام 👇
🔰 ارسال مشخصات زیر به آیدی @Montazer08
نام و نام خانوادگی
نام پدر
کدملی
شماره همراه
🔺(ویژه خواهران)
محل برگزاری کلاس: حوزه علمیه خواهران
توضیحات بیشتر در تیزر 👆👆👆👆
#حوزهعلمیهالزهراءسلاماللهعلیهاطبس
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
#اطلاعیه #سازمان_مدیریت_حمل_ونقل_ترافیک_شهرداری_طبس #تخفیف_ویژه_کرایه_حمل_مسافر 💠بنا به اعلام رئیس
#اصلاحیه_اطلاعیه
#سازمان_مدیریت_حمل_ونقل_ترافیک_شهرداری_طبس
#تخفیف_ویژه_کرایه_حمل_مسافر
💠بنا به اعلام رئیس سازمان مدیریت حمل نقل ترافیک شهرداری؛ بمناسبت فرارسیدن ۱۲ بهمن و آغاز دهه مبارک فجر و با عنایت به نظر مساعد اعضای شورای اسلامی شهر و سرپرست شهرداری طبس
👈خدمات حمل مسافر شرکتهای حمل و نقل درون شهری و تاکسی های گردشی در روز جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ از ساعت ۸صبح الی ۵ بعدازظهر مسیرهای منتهی به #آستان_مبارک رایگان و در بقیه نقاط شهر به صورت نیمه بها انجام خواهد گردید.
✍روابط عمومی شورای اسلامی شهر و شهرداری طبس
@tabasgolshantabas
#صاحب_الزمان_عج
#عید_مبعث_پیامبر
#شهید_احمد_غلامحسینی
✅برگزاری حلقه صالحین گروه خادمین شهید احمد غلامحسینی و همکاری در برگزاری نماز و قرائت قرآن کریم و مداحی در ایام مبعث پیامبر گرامی
✅ موضوع ؛ آشنایی با وظایف یک خادم و سیره و روش زندگی پیامبر گرامی اسلام
✍️کانون فرهنگی و هنری حضرت صاحب الزمان (عج)
✍️پایگاه مقاومت بسیج حضرت صاحب الزمان (عج)
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥دعوا روی آنتن زنده شبکه خبر
اظهارات نماینده پیشین مجلس در آستانه برگزاری مجمع عمومی ایرانخودرو و احتمال واگذاری مدیریت این شرکت به یک قطعهساز
➖➖➖➖➖➖➖➖
@tabasgolshantabas
#کانال_طبس_گلشن | اخبار مهم
🛑📸 امروز این شاسی بلندهای برقی تو نمایشگاه خودروی شهر آفتاب به نمایش درآمد. ظاهرا تاکسی های جدید تهران این شکلی هستن!
خیلی خفنه باورم نمیشه این تاکسی بشه
➖➖➖➖➖➖➖➖
@tabasgolshantabas
#کانال_طبس_گلشن | اخبار مهم
Omri Be Har Koy (320).mp3
9.24M
🛑🎼 عمری به هر کوه و گذر گشتم که پیدایت کنم...
➖➖➖➖➖➖➖➖
@tabasgolshantabas
#کانال_طبس_گلشن
🔻انتخابات شوراها و میاندورهای مجلس کی برگزار میشود؟
سید مرتضی محمودی، نماینده مجلس:
▪️قرار بود انتخابات هفتمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در تاریخ ۳۰ خرداد سال ۱۴۰۴ برگزار شود که ۶ ماه به تعویق افتاد.
▪️در صورتی که دوره فعلی شوراها تمدید نمیشد و با توجه به اینکه ما هیچ انتخابات دیگری به جز انتخابات شوراها در ۴ سال آینده نداریم، عملاً این چند حوزه انتخابیه تا آن زمان نماینده نداشتند
✅اخبار مجلس شورای اسلامی👇
@tabasgolshantabas