هدایت شده از (کشکول مذهبی)رحیمی طبسی
آن روز در بازار بی قرار و بی تاب آخریک ایوان نشسته و سرش را به دیوارتکیه داده بود
☘☘☘
از دور متوجه زنی میانسال شد که چشم از او برنمیدارد کمی خیره شد زن راشناخت
بلافاصله درست وحسابی نشست ولباس خودش را مرتب کرد
زن هم لبخندی زد وجلو آمد
نزدیک که شد قیس فهمیداشتباه تشخیص نداده این زن همان دایه ی لیلی است همه ی عمرش دوست داشت مانند این دایه ملازم لیلی باشد
زن لبخندش را جمع کرد وباجدیت گفت:
قیس؟خودتی جوان؟😐
_آری خود قیس هستم یا به قول شما همان مجنون
آهی کشید و سر پایین انداخت
زن به اطراف نگاهی کرد وگفت:
گوش کن قیس، الان وقت عجز وناله نیست دوست داری لیلی را ببینی؟😳
مجنون باسرعت به راست وچپش نگاهی کرد و گفت:لیلی؟لیلی اینجاست؟😢
_جواب سوالم را بده قیس!دوست داری لیلی را ببینی؟😕
_هعی دلت خوش است، لیلی که حوصله ی دیدنمن را ندارد 😞
زن با عصبانیت سری تکان داد وگفت: گفتم وقت ناله نیست دیدن لیلی را اگر آرزو داری من میتوانم بااو قراری برایت بگذارم
مجنون از جاپرید وبا شوق گفت:
آری؛آری مادر جان خدا پدر ومادرت رابیامرزت
زن صورت از مجنون گرفت و راه کجکرد تابرود فقط آهسته گفت ساعتی پس از نماز مغرب همین مکان👋
_حتما می آیم😋🙃
زن با لبخندگفت:من اگر جای تو بودم تاشب میگردم تا برای قراررخت تمیزی بپوشم و دستی به سروصورتم بکشم میدانی که لیلی میخواهد به دیدار قیس بیاید نه به دیدار مجنون🙂
مجنون به لباس هایش نگاهی کرد وباخنده گفت :ها البته... البته ...آری حق باتومیباشد بهترین البسه را میپوشم
زنرفتومجنون دادزد من ...من ...من همیشه چشمانتظار لیلی هستم
✔️✔️
آن روز هردقیقه اش یک ساعت و هرساعتش یک روز بر مجنون بیچاره گذشت لباس عربی سفیدی پوشید عطر مشک تهیه کرد و لباسش رامعطرنمود به موومحاسنش روغن کشید حسابی چهره اش تغییر کرده بود
اذان مغرب میگفتند که مجنون به موعدقرارآمد قدم میزد و سر بازار را نگاه میکرد هی احساس میکرد نفسش در سینه حبس شده از اینهمه منتظر بودن خسته نه اما کلافه شده بود برای بارصدم حرفهایی که قراربود بگوید و قربان صدقه ی لیلی شود را با خودش مرورکرد اشک چشمش سرازیربود.
شالی که به سر بسته بود را باز کرد و مرتب میکرد روی پله ی کنار ایوان نشست شروع به شمردن خشت های روی زمین کرد همچین بگی نگی چشمانش سنگین شده بود طفلک حق داشت خسته باشد از موقع چاشت که دایه ی لیلی بااون قرارگذاشته بود به چشمانش خواب نیامده بود الان دیگر واقعی خواب آلوده شده بود
دوباره سرش را به دیوار تکیه داد و ای وای که خواب مجنون را غافل کرد و ...
🤨🤨
چشمانش را که باز کرد انگار مرگش فرارسیده بود بوی لیلی را استشمام میکرد واین یعنی موقع آمدن لیلی درخواب بوده
تا خواست از جابلندشود چنددانه گردو جلو خودش دید که روی یک دستمال رنگی گذاشته شده بود.
گردو ها را برداشت دقیقا بوی دستان لیلی را میداد
آنها را بین شال کمرش گذاشت و گریه کنان به سمت خانه راه افتاد
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
رفیقش به اورسید وخواست دلداریش بدهد
وقتی ماجرا راشنید خنده ای کرد وگفت بیچاره اینکه گریه ندارد این عین عشق و عشق بازی است هم با گذاشتن گردو ها به تو گفته که سرقرارآمده هم گردو گذاشته که گرسنه نباشی و به تو گفته دوستت دارم و میخواهم گرسنه نباشی...
😒
مجنون دستش را برسرکوبید وگریه کنان گفت:
😭 نه نه ای کاش حرف تودرست میبود
به خدا که لیلی بااین گردو ها من را ترسانده او آمده و دیده من در خوابم گردو جلومن گذاشته و گفته پسرجان این چه رسم انتظار است اصلا تورو چه به عشق بازی و دل بردن تو اگر عاشق بودی که منتظر میماندی نه اینکه درخواب عمیق فرو بروی و بیدارنشوی این گردو هارا گذاشتم که تو بروی گردو بازی کنی هنوز بچه ای برای عاشقی کردن...
و این است حکایت این روزهای ما
😔😔😔😔😔
(حکایت واقعی اما به قلم خودم سید محمدتقی رحیمی)
@rahimiseyed
🔰مسمومیت با الکل در البرز
🔹منابع آگاه از فوت حدود ۱۰ نفر در ۴ روز اخیر در استان البرز بهدلیل مصرف الکل تقلبی خبر دادند.
🔹این منابع اعلام کردند ۹۶ نفر دیگر هم به این دلیل مسموم شدهاند و تحت درمان هستند.
#مسمومیت
هدایت شده از مجید نصیرایی
📡 جزئیات برنامه های حجت الاسلام نصیرایی را از منابع رسمی ایشان پیگیری نمایید.
🔸 در ایتـــــــــا
eitaa.com/Nasiraei_ir
🔹 در روبیکا
rubika.ir/Nasiraei_ir
🔸 در بله
ble.ir/Nasiraei_ir
🔹 در سروش
sapp.ir/Nasiraei_ir
🅰 در آپارات
https://www.aparat.com/Nasiraei_ir
پایگاه اطلاع رسانی حجتالاسلام مجید نصیرایی
✅ @Nasiraei_ir
📢 اهدای خون توسط کارکنان مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان طبس
📡 به گزارش روابط عمومی معاونت سازمان و مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان ، به مناسبت تقارن 24 خرداد ماه روز ملی اهدای خون و هفته جهادکشاورزی، تعدادی از کارکنان معاونت سازمان و مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان طبس ،مبادرت به امر خداپسندانه اهدای خون نمودند.
🇮🇷جهاد کشاورزی،امنیت غذایی، مهار تورم و رشد تولید
🌴روابط عمومی معاونت سازمان و مديريت جهاد کشاورزی شهرستان طبس🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰نمایی از حریق انبار چوب شهرداری عشق آباد
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰بدون تعارف با خانواده پزشکی که اعضای بدنش را اهدا کرد
#اهدای_عضو
#کار_جهادی
💢 به گزارش روابط عمومی معاونت استانداری و فرمانداری ویژه شهرستان طبس؛ قدردانی معاون استاندار و فرماندار ویژه شهرستان طبس از تلاش جهادی رئیس و کارکنان اداره ثبت اسناد و املاک.
🔹 مهندس علی اکبر رحیمی عصر روز جمعه ۲۶ خرداد ماه ضمن بازدید از اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان از تلاش جهادی و کوشش شبانه روزی رئیس و کارکنان این اداره جهت تسریع در صدور اسناد اراضی سایت ۳۵۰ هکتاری طرح نهضت ملی مسکن قدردانی نمود.
🇮🇷 @skh_tabas 🇮🇷
✅ 88 نفر در کرج بر اثر مصرف مشروبات الکی راهی بیمارستان شدند/ توزیعکننده بازداشت شد
🔹ایرنا به نقل از یک منبع آگاه نوشت:88 نفر از ساکنان منطقه اسلام آباد و حصارک شهرستان کرج به دلیل مصرف مشروبات الکی دچار مسمومیت شدید شده و به بیمارستان منتقل شدند.
🔹براساس گزارشهای دریافتی تاکنون چند نفر از این تعداد به دلیل شدت مسمومیت جان خود را از دست دادهاند.
🔹این حادثه شب گذشته اتفاق افتاده است و مسمومان به بیمارستانهای کوثر، البرز، رجایی و کسری شهر کرج مراجعه کردهاند.
🔹منابع غیر رسمی از فوت 14 نفر خبر میدهند اما مقامات رسمی اعلام دقیق تعداد فوتیها را منوط به گرداوری اطلاعات تا دقایقی دیگر دانستند.
کانال خبری وتبلیغات مجانی👇👇 #طبس_گلشن
روبیکا https://rubika.ir/tabasgolshantabas
ایتا
https://eitaa.com/tabasgolshantabas 🌴🍊🍃
.
يه شب قشنگ 🌸🍂
يه جمع صمیمی 🌸🍂
یه دل خوش ... 🌸🍂
آرزوى من براى شما 🌸🍂
شبتون خــوش در پنـاه خـــدا🌙⭐️
#شب_بخیر
┏━━ °•🍃🌸🍃•°━━┓
کانال خبری وتبلیغات مجانی👇👇 #طبس_گلشن
روبیکا https://rubika.ir/tabasgolshantabas
ایتا
https://eitaa.com/tabasgolshantabas 🌴🍊🍃