هدایت شده از خانه حبیب (کانون وابستگان قم)
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
...
کل نقشه امریکا رو در داستان طالبان و افغانستان با زبان بسیار روان و ساده توضیح داده.
دیدنش رو توصیه میکنم✅
| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم |
💡شبکه نفوذ
هدایت شده از خواص سوره ها وآیات قرآن کریم
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این صحبت های مرحوم امام رو صورتی ها و یه عده مسئولین و اساتید غرب زده دانشگاه نمیگذارن پخش بشه! تا میتونید منتشر کنید !
هدایت شده از یاد و یاد آوران
عاقبت خاندان پهلوی؟!
در مطلب زیر به بیان سرنوشتی که برای اعضای خاندان پهلوی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیش آمد، میپردازد.
شعار سال:1. رضاخان ، به دست اربابان غربی اش به جزیره ای در آفریقا تبعید شده و همانجا مُرد. جسد وی پس از سه سال، به ایران آورده شد و بعدها مجددا به مصر منتقل گردید.
۲. تاجالملوک ، همسر اول رضاخان، به دلیل امتناع رضا پهلوی از نگهداری او، در سرای بیخانمانهای نیویورک مُرد و به دست مأموران شهرداری در گورستان مخصوص ولگردها و بی خانمانها، دفن شد.
۳. ملکه توران ، همسر دیگر رضاقلدر و مادر غلامرضا پهلوی نیز در خانه سالمندانی در پاریس فوت کرد و همان جا دفن شد.
۴. علیرضا_پهلوی شبیه ترین فرد به رضاخان، در زمانی که شایعه ولیعهدی او بر سر زبان ها افتاد، در ۶ آبان ۱۳۳۳ در یک سانحه هوایی کشته شد و احتمال قتل وی به دست محمدرضا جدی است.
۵. شمس_پهلوی خواهر تنی محمدرضا نیز در کالیفرنیا از دنیا رفت طبق آیین مسیحیت! تدفین و در گورستانی ناشناخته مدفون شد!
۶. اشرف_پهلوی ، خواهر دوقلوی محمدرضا، پرحاشیهترین و یکی از فاسدترین اعضای خانواده پهلوی بود وی پس ابتلا به آلزایمر مُرد و در گورستان کشور موناکو مدفون شد.
۷. شهریار_شفیق فرزند اشرف، قاچاقچی عتیقه جات و مواد مخدر بود که در پاریس، با اصابت گلوله کشته شد.
۸. آزاده_دختر_اشرف که با صور اسرافیل در شبکههای سلطنتطلب همکاری میکرد، در پی اختلافات شدید با آنها، به طرز مشکوکی مرد و در کالیفرنیا مدفون شد.
۹. فاطمه پهلوی فرزند دهم رضاخان نیز بر اثر بیماری صعبالعلاجی در سال ۱۳۶۶ در لندن دفن شد.
۱۰. محمدرضا_پهلوی؛ شاه مخلوع ایران که پس از ۳۷ سال سلطنت ظالمانه بر مردم و پادویی برای منافع غرب، عاقبت با خفت هر چه تمام از ایران فرار کرد و بعد از مدت کمی، بخاطر مصرف زیادی که از داروهای جنسی در عیاشی ها و پاتوق های شبانه داشت، به سرطان سختی دچار شد و نهایتا به هلاکت رسید و مخذولانه در کشور مصر دفن گردید.
محمدرضا پنج فرزند داشت شهناز، فرحناز، لیلا، رضا و علیرضا
۱۱.لیلا_پهلوی در ۳۱ سالگی با مصرف ۱۷ قرص خواب دست به خودکشی زد.
۱۲. علیرضا_پهلوى ، فرزند دیگر محمدرضا هم با شلیک گلوله در دهانش بشکل مشکوکی مرد؛ عده ای رضا را متهم به برادر کشی کردند.
۱۳. غلامرضا_پهلوی ، خسیس ترین عضو خانواده پهلوی، در پاریس با مصرف مواد مخدر مرد.
۱۴. فاطمه_پهلوی فرزند دهم رضاخان نیز بر اثر بیماری صعبالعلاجی در سال ۱۳۶۶ در لندن دفن شد.
۱۵. محمودرضا_پهلوى ، یکی از شاخص ترین ها در فساد اقتصادی، براثرمصرف بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست داد و مخفیانه در یکی از گورستانهای نیویورک دفن شد.
۱۶. حمیدرضا برادر هوسران و آلوده به مواد مخدر محمدرضا، عضو دیگر این خاندان بود. فسادهای اخلاقی او نیز مانند اشرف شهره بود. حمید رضا دو فرزند داشت.
۱۷. نازك_پهلوى ، فرزند حمیدرضا نیز که بازیگر فیلم های پورن شده بود، در 29سالگی در پاریس با حواشی بسیاری مرد.
۱۸. بهزاد_پهلوى فرزند دیگر حمیدرضا هم به دلیل اعتیاد شدید به کوکائین در اسپانیا جان داد.
خیانت های بی نظیر پهلوی ها به تاریخ و مردم ایران به حدی بود که خاک ایران، آنان را در خود نپذیرفت.
در عین حال ثروت مفتی و هنگفتی که از ملت ایران سرقت کردند در کنار فساد اخلاقی شان، از عوامل اصلی خودکشی های مکرر این خاندان است.
وسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون( آیه ۲۲۷ سوره شعراء)
و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه بازگشت گاهی (دوزخ انتقامی) بازگشت میکنند.
هدایت شده از یاد و یاد آوران
مشرق نیوز
دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ - Jun 5 2023
کد خبر 1335127تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۲
۶۶ نظر چاپ
سیاست
واگذاری ۷ منطقه راهبردی ایران در زمان پهلوی + تصاویر
جزئیاتی از واگذاری ۷ منطقه راهبردی ایران در زمان پهلوی + تصاویر
حاکمیت پهلوی بر ایران یک نقطه تمایز با همیشه تاریخ دارد و آن واگذاری نواحی مختلف از سرزمین ایران بدون هیچگونه درگیری است.
به گزارش مشرق، روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت: کشاکش نبردهای خونین و جنگهای مختلف بارها نقشه جغرافیایی ایران را دستخوش تغییر کرده و عرض و طول آن را کم و زیاد کرده است.
دوره تقریبا ۵ دههای حاکمیت پهلوی پدر و پسر بر ایران، اما از حیث واگذاری مرزهای کشور یک نقطه تمایز با همیشه تاریخ دارد و آن واگذاری نواحی مختلف از سرزمین ایران بدون هیچگونه درگیری است.
رضاخان که برای کسب قدرت و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی نیازمند عدم برانگیختن حساسیت شوروی بود و در دوره وزیرالوزرایی خود از قصبه فیروزه چشمپوشی کرده بود، با همین عادت پا در وادی قدرت نهاد و در معاهده سعدآباد با بخشیدن گوشههایی از ایران به هریک از ۳ همسایه دیگر حاضر در این معاهده یعنی عراق، ترکیه و افغانستان هزینه آنچه ثبات در منطقه خوانده میشد، یکتنه از جیب ملت ایران پرداخت کرد. بعدها پهلوی پسر نیز با پایگذاشتن در مسیر پدر همین رویکرد را نسبت به نقشه جغرافیایی ایران درپیش گرفت و ننگی را از خود در تاریخ به جای گذاشت که توسط امیرعباس هویدا، نخستوزیر وی با افتخار به شوهر دادن بحرین تعبیر شد. مناطقی که در نگاه پهلوی با بیاهمیت شمردهشدن از ایران جدا شد، هریک از موقعیت ژئوپلیتیکی برخوردار بودند که رقیبان با پی بردن به آن دست تعدی را بهسمتشان دراز کرده بودند. در ادامه به بررسی ماجرای جدایی نواحیای از ایران که پهلوی چوب حراج برآنها زد، پرداخته شده است.
واگذاری ۷ منطقه راهبردی ایران
آرارات
در فاصله سالهای ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ شمسی کردها در منطقه آرارات بر ضد دولت ترکیه به پا خاستند. در سال ۱۳۰۶ «ممدوح شوکتبیگ» سفیر ترکیه در تهران، ضمن ارسال نامهای به وزارت خارجه ایران از آغاز اقدامات نظامی ترکیه بر ضد کردهای آرارات در ماه ایلول (نهمین ماه در تقویم ترکیه) خبر میدهد. شوکتبیگ همچنین از مقامات ایرانی میخواهد ایران نیز در انجام این اقدامات با دولت ترکیه مشارکت داشته باشد.
عملیات ترکها بر ضد کردها در آرارات در شهریور ۱۳۰۹ آغاز شد و آنها از سمت بازرگان و کوه (آییک) وارد خاک ایران شده و کردها را به محاصره خود درآوردند.
ارتش ایران برای کمک به ترکیه غیر از عقبنشینی از سرحد به کردهای ایران اجازه نداد به کردها در آرارات کمک کنند. کوه آرارات کوچک برای دولت ترکیه، جهت سرکوب کردها و نیز تسلط بر آذربایجان، اهمیت راهبردی داشت. آنها پس از عقبنشینی نیروهای ایرانی آرارات کوچک را اشغال کردند، اما پس از پایان جنگ آن را تخلیه نکردند.
پس از سفر رشدیبیگ (وزیرخارجه وقت ترکیه) به ایران در بهمن ۱۳۱۰، موضوع تعیین حدود در دستورکار قرار گرفت. به این ترتیب در ناحیه آغریداغ (آرارات) قطعه زمینی از کوهستان مذکور به دولت ترکیه تسلیم شد و درعوض دولت ترکیه در ناحیه بارژ مقداری از اراضی خود را به دولت ایران واگذار کرد. درضمن در ناحیه قطور که سالها بین دولت دو کشور محل اختلاف بوده و خط سرحدی مبهم مانده بود، دولت ترکیه پذیرفت مقداری از اراضی محل منازعه را به ایران واگذار کند. به این ترتیب خط سرحدی مشخص شد و اختلافات مرزی بهطور موقت رفع شد. بهدنبال این توافق، کمیسیون تعیین حدود ایران و ترکیه، پس از مدتی وقفه در اواخر سال ۱۳۱۱ کار خود را دوباره از سر گرفت و عملیات تعیین حدود و نشانهگذاری مرزی از محل برخورد رودهای ارس و قرهسو آغاز شد و تا اواسط سال ۱۳۱۳ در کوه دالانپر، یعنی در نقطه مرزی مشترک میان ایران، ترکیه و عراق، پایان یافت.
براساس قرارداد سعدآباد در سال ۱۳۱۶، آرارات کوچک که در خلال لشکرکشی ترکها بر ضد کردها به اشغال نظامیان ترک درآمده بود، به دولت ترکیه واگذار شد و در مقابل دولت ترکیه از ادعایش بر ناحیه قطور که اصولا براساس پروتکل ۱۹۱۳ به ایران واگذار شده بود، صرفنظر کرد.
حراج سعد آباد
برای اطلاع از اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه آرارات (آغریداغ) نامه سرهنگ ریاض، آتاشه نظامی ایران در پاریس به مقامات سیاسی ایران محل رجوع مناسبی است. او با اشاره به تسلط این منطقه بر دره ارس، راهآهن جلفا و فلات مجاور مینویسد: «اگر ترکها روزی نظر خوبی نسبت به ما نداشته باشند، مقصودشان این خواهد بود که حائل و نوار کردنشین را که بین آذربایجان و ارضالروم است، برطرف کنند.»
او در ادامه گزارش خود ضمن هشدار نسبت به اینکه رفع این حائل به نفع ما نیست، در اختیار داشتن کوه آرارات کوچک را باعث تثبیت بهتر حکمیت ایران در منازعات دانسته و میگوید: «اگر این کوه را از
هدایت شده از یاد و یاد آوران
دست بدهیم، نه فقط نقطه راهبردی مهمی را از دست دادهایم، بلکه کردها نیز از ما سرخورده میشوند و به جلبتوجه و مساعدت دیگران روی خواهند آورد.»
با وجود این هشدارها سرانجام بنا به نظر رضاشاه، این کوه راهبردی از قلمرو ایران خارج و به ترکها داده شد.
سرلشکر ارفع در خاطرات خود درمورد بیتوجهی رضاخان به منطقه آرارات مینویسد: «من نقشهها و کاغذها را جمع کردم و یکراست به کاخ سلطنتی رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرایضی دارم. چند دقیقه بعد شاهنشاه وارد شدند، درحالیکه من نقشهها را روی میز پهن کرده بودم. همین که نقشهها را دیدند، فرمودند: «موضوع چیست؟» من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه چنین است، فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نیاز ماست، و از این حرفها…، ولی پس از مدتی که با حرارت عرایضی کردم، با کمال تعجب دیدم اعلیحضرت چیزی نمیفرمایند. وقتی سرم را بلند کردم، دیدم شاه با حالت مخصوصی به من نگاه میکند، گویی به حرفهایم چندان توجهی ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببیند من چه میگویم. من سکوت کردم. فرمودند: «معلوم است منظور مرا نفهمیدی… بگو ببینم این تپه اینجا از آن تپه که میگویی بلندتر نیست؟» عرض کردم: «بلی قربان.» ... فرمودند: «آن را چرا نمیخواهی؟ این یکی چطور؟» عرض کردم: «بلی.» فرمودند: «منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است که دودستگی و جدایی که بین ایران و ترکیه از چندین صد سال وجود دارد و همیشه به زیان هر دو کشور و به سود دشمنان مشترک ما بوده است، از میان برود. مهم نیست که این تپه از آن که باشد. آنچه مهم است این است که ما با هم دوست باشیم.»
قره سو
درحالحاضر ترکیه با در دستداشتن ناحیه قرهسو که با آرارات کوچک از ایران جدا شد، توانسته با جمهوری آذربایجان هممرز شود. مناقشات قرهباغ و تلاش ترکیه برای بهرهبرداری از این مناقشات در جهت اشغال کریدور زنگزور نشان داد همین هممرزی با آذربایجان، اردوغان را به طمع انداخته تا برای رسیدن به آسیای میانه و تحقق آرمانهای نوعثمانیگرایانه خود دست به بحرانآفرینی در مرزهای شمالی ایران بزند. چهبسا اگر چنین امکانی در زمان رضاخان به ترکیه داده نمیشد، حال بعد از گذشت یک قرن تبعات آن را در بحران قرهباغ شاهد نمیبودیم.
تجزیه سیستان
جدایی افغانستان از ایران در معاهده پاریس یک مناقشه آبی را بین دو کشور برجای گذاشت. مناقشهای که بعد از یک قرن و نیم هنوز تبعات آن دامنگیر مردم جنوبشرق ایران است. درقبال این مناقشه آبی، اما بدترین مواجهه را رضاخان از خود نشان داد.
رضاخان که تصمیم گرفته بود در توافق سعدآباد هزینه رویای ثبات و از بینرفتن مناقشات مرزی در منطقه را بهتنهایی و البته از جیب مردم ایران پرداخت کند، افغانستان را نیز از این بخشش کریمانه بینصیب نگذاشت.
قبل از توافق سعدآباد رضاخان برای پایاندادن به مناقشه آبی با افغانستان، آتاتورک را بهعنوان حکم معرفی کرد و او هم نمایندهای به ایران فرستاد. نتیجه مذاکرات امضای توافقی به ضرر منافع ایران بود. مطابق این توافق که درابتدا پنهانی بسته شد و در زمان پیمان سعدآباد آشکار شد، ۱۶۰ فرسخ از خاک ایران شامل مناطق (هشتادان، موسیآباد، شمتیغ و...) در شرق ایران به افغانستان واگذار شد و در مقابل قرار شد ایران و افغانستان بهطور مساوی از آب هیرمند استفاده کنند که این مورد با ساخت سدی روی هیرمند توسط افغانستان زیر پا گذاشته شد و ایران از حقابه خود محروم ماند، یعنی دشت ناامید بدون هیچ دستاوردی از دست رفت. دشت ناامید منطقهای در امتداد مرز ایران و افغانستان است که در میان چندمنطقه پرارتفاع واقع شده و بخشی از آن بهوسیله رودخانه فراه و شاخههای فرعی آن آبیاری میشود. اگر این دشت امروز در دست ایران قرار داشت، مردم منطقه میتوانستند از منابع آبی آن بهرهمند شوند. همانطوری که روزگاری از آن برای کوچنشینی و دامپروری بهره میبردند. چهبسا استفاده از موقعیت حاصلخیز این منطقه نیز ضمن رونق کشاورزی میتوانست مانع از فرسایش خاک شده و آنچه امروز به بادهای ۱۲۰ روزه معروف شده، متوقف میساخت.
افغانستان و سیستان و بلوچستان
منطقه چکاب، منطقه دیگری از دشت ناامید بود که برای اعتمادسازی به افغانستانیها داده شد. رضاشاه در توجیه این واگذاری به شوکتالملک، حاکم سنتی چکاب، معتقد است: «ارزش چکاب چه از لحاظ سوقالجیشی و چه از نظر وجود مراتع برای دامها بدان پایه نیست که همسایه خود ناراضی باشد و روابط دو دولت ایجاد سوءتفاهم کند.» سیاست اهدای خاک برای جلوگیری از ناراحتی همسایگان همان سیاستی است که رضاشاه را قانع کرد تا مناطق کوهستانی آرارات را تقدیم دست ترکزبان خود یعنی آتاتورک کند.
اروندرود و مناطق نفتی بین قصرشیرین و خانقین
پیدا شدن نفت در جنوبغرب ایران عثمانیان را به طمع انداخت تا برای تسلط بر مناطق نفتخیز وارد درگیری با ایران شوند. نتیجه این
هدایت شده از یاد و یاد آوران
مناقشات به پروتکل استانبول در ۲۰ آذر ۱۲۹۰ انجامید. پروتکلی که مطابق آن حق دریانوردی روی اروند از ایران سلب شده و مناطق نفتی بین قصرشیرین و خانقین نیز از ایران جدا میشد. این پروتکل هیچوقت رسمیت پیدا نکرد؛ اما منجر به ایجاد یک مناقشه مرزی دائمی شد. با شکست طرف عثمانی در جنگجهانی اول بخشی از سرزمینهایی که امروز عراق خوانده میشود از عثمانی جدا شد. از آنجا که عراق قبل از اعلام استقلال در سال ۱۳۱۱ نیاز به صلح با همسایگان خود داشت، در مذاکره با ایران پذیرفت هر دو کشور بهطور مساوی بر اروند حق حاکمیت داشته باشند. اما عراق بعد از اعلام استقلال بهعنوان وارث خودخوانده امپراتوری عثمانی مدعی حاکمیت بر سراسر شطالعرب و اروندرود شد.
درنهایت رضاخان طی معاهده سعدآباد در سال ۱۳۱۶ مناطق نفتی مورد مناقشه را به عراق واگذار کرده و حق کشتیرانی در اروندرود بهجز ۵کیلومتر از آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ را نیز از ایران سلب میکند. درواقع مسیر اروند بهکلی به عراق واگذار شد و مرزهای ایران تا حد سواحل شرقی اروند عقب نشست. مطابق قرارداد الجزایر مجدد خط تالوگ اروند بهعنوان مرز دو کشور تعیین شد؛ اما معاهده سعدآباد که رضاخان تن به پذیرش آن داد، بهانهای را در اختیار صدام قرار داد تا وی با دستاویز قراردادن آن، قرارداد الجزایر را پاره کرده و با ادعای دوباره بر حاکمیت اروند جنگ تحمیلی علیه ایران را آغاز کند.
اترک
مطابق پیمان آخال سرزمینهای شمالی اترک به روسیه واگذار شد؛ اما روسها با حملات پیاپی به ایران برخی سرزمینهای ایران شامل (سرخس کهنه، قصبه فیروزه، قریه حصار و حاشیه شیخحسینقلی) را اشغال کرده و مرز را ۳۰ کیلومتر به جنوب آورده و نهر موسیخانی را بهعنوان رود اترک قلمداد کردند. مطابق قرارداد ۱۹۲۱ دولت شوروی ریاکارانه پذیرفت مرزهای معاهده ۱۸۸۱ را به رسمیت شناخته و سرزمینهای اشغالی را به ایران واگذار کند؛ اما این اتفاق هیچوقت نیفتاد و رضاخان با سکوت مصلحتاندیشانه برای کسب قدرت به اشغال این مناطق رسمیت بخشید و مناطق جنوب اترک را به دولت شوروی هدیه داد.
منطقه فیروزه هم قطعه ای جدا افتاده از مام وطن
قصبه فیروزه که در زمان قاجار اشغال و در زمان پهلوی دوم رسما به روسیه داده شد، شهری استراتژیک در ۳۰ کیلومتری غرب قوچان است که در دامنه رشتهکوههای بین ایران و ترکمنستان قرار دارد. این شهر امروزه بهعنوان منطقهای ییلاقی به تفرجگاه مردم ترکمنستان تبدیل شده است.
حتی مطابق قرارداد آخال نیز قصبه فیروزه بهطور رسمی به روسیه واگذار نشده بود و این مناطق مدتها در اشغال دولت شوروی باقی مانده بود؛ اما در زمان پادشاهی قاجار دولت شوروی براساس قرارداد ۱۹۲۱ متعهد شده بود که مناطق اشغالی در دوره روسیه تزاری ازجمله قصبه فیروزه را به ایران بازگرداند، بااینحال این تعهد هیچوقت اجرایی نشد و رضاشاه که مدتی قبل از کودتا جایگاه رئیسالوزرایی ایران را برعهده گرفته بود این حق را مسکوت میگذارد تا بتواند رضایت شوروی را برای انتقال حکومت کسب کند، به همین جهت زمانی که به نخستوزیری میرسد، با شومیاتسکی، سفیر وقت شوروی در ایران، مذاکره کرده و متعهد میشود که منافع شوروی را در ایران تامین کند. رضاخان در مشی از دستدادن سرزمینهای متعلق به ایران روی قاجار را سفید کرد و بدون هیچ جنگی منطقه فیروزه را صرفا با هدف کسب قدرت از دست داد.
ییلاق فیروزه
کار ناتمام رضاشاه را پسرش تمام کرد و تیر خلاص را برای جدا شدن فیروزه شلیک کرد. پس از رسمیتبخشیدن به اشغال فیروزه در دوره رضاشاه با پایان دوره پهلوی اول پس از کودتای ۲۸ مرداد با معاوضه فیروزه با بخشی دیگر از سرزمینهای اشغالشده ایران به این قضیه خاتمه داده شد. در دوره زاهدی، موافقت شد به جای فیروزه در ناحیه مغان صدکیلومترمربع از زمینهای مورد اختلاف به ایران واگذار شود. همچنین ۲۰ کیلومترمربع در سرخس و ۲۰ کیلومترمربع در «دیمان» و بخشی از زمینهای مورد اختلاف در «یدی اولر» در نزدیکی آستارا به ایران واگذار شد.
مناطق مرز شمالغرب
در جریان اشغال ایران در جنگجهانی دوم ارتش شوروی با پیشروی در حدود مرزی آذربایجان مناطق (مغان، نمین، باغچهسرا، یدیاولر، دیمان، تازهکند و بهرامتپه) را مورد اشغال قرار داد که تا پایان دوره رضاشاه نیز هیچ تلاشی برای بازگرداندن این سرزمینها به ایران نشد و درنهایت در دوره زاهدی بخشی از این مناطق با قصبه فیروزه معاوضه شد و بخشی نیز برای همیشه از خاک ایران جدا شد.
بحرین
در قرن ۱۹، انگلستان با سوءاستفاده از وضعیت نامطلوب حکمرانی قاجار چندین قرارداد را با شیخنشینان بحرین که آن زمان جزئی از خاک ایران بود، امضا کرد. انگلستان بعدها با استناد به همین قراردادها این ادعا را مطرح کرد که از زمان انعقاد اولین قرارداد یعنی قرارداد ۱۸۲۰ بحرین را کشور مستقل میدانست. انگلستان در نفوذی که طی سالها در بحرین برای خ
هدایت شده از دانشجوی مشروطی
گزارش جلسه امیدبخش با رئیسی و تیمش 230524 .MP3
46.88M
🎙آینده روشن دولت رئیسی چیزهایی که باورت نمیشه و در رسانه بهت نمیگن!!
⛔️گزارش جلسه خصوصی با رئیسی⛔️
👈🏻دوست عزیز قبل از اینکه فحش بدی یک دور گوش بده
➖من هم مثل شما اول نگاهم مثبت نبود!
➖ولی خداوکیلی این فایل صوتی را گوش بدهی کلا نگاهت به دولت عوض می شه!
🎙گزارش جلسه «جهادتبیین» رو در رو و شفاف و چالشی و البته امیدبخش با
👈🏻حاج آقا رئیسی و تیمش
محسن منصوری
خاندوزی
بهادری جهرمی
محمد مخبر
📌روز جمعه 12 خرداد 1402 نهاد ریاست جمهوری
📝 این جلسه غیررسمی و خیلی خصوصی بود و لذا خبری ازش در رسانه ها منتشر نشد!!
ولی ما خواستیم به شما یک حالی بدهیم و براتون جزئیات را هم گفتیم برید حالشو ببرید...
قرارگاه افسران جنگ نرم
┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄
هدایت شده از علی صالحی
قسم به روح خمینی،قسم به سیدعلی
به امر رهبر و فرمودهای شخص ولی
قسم به عارف جبهه،به مصطفی چمران
به گریه دردل سنگر،تلاوت قرآن
قسم به ترکش وقطع نخاع وجانبازی
قنوت ودست جدای حسین خرازی
قسم به جوخه اعدام وسینه نواب
به عالمان شهید فتاده در محراب
به انتهای افق،سرگذشت حاج احمد
خوراک کوسه شدن درتلاطم اروند
قسم یه پیکربی سر،قسم به حاج همت
به چادر و به حجاب زنان باعفت
به صبح دوکوهه،به دردوصبراز رنج
غروب دشت شلمچه،به کربلای پنج
قسم یه سیدحسن شیرمردحزب الله
به جنگ سی وسه روزه،نبردحزب الله
قسم به حنجرلگدشده حجاج درمکه
به رمل های روان و به مقتل فکه
قسم به باکری وباقری وزین الدین
به غرش نهم دی به فتنه رنگین
قسم به تنگه مرصادوعقده ازصیاد
به غربت اسرا و شکنجه و فریاد
قسم به روح هنر از نگاه آوینی
به جنگ معتقدان ضدرنگ بی دینی
قسم به قدرت خون دربرابر شمشیر
به یک پدرکه نیامدپسر، اوشدپیر
به مادرسه شهیدی که خم نکرد ابرو
به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو
به دست خالی رزمنده ای که میجنگید
به آن جنازه که باچشم بازمیخندید
قسم به روح بلند حاج قاسم سلیمانی
که شد در جهان افتخار هر ایرانی
قسم به خون خلیلی شهید راه حیا
به ندبه وبه کمیل و زیارت عاشورا
که تارمق به تنم هست مکتبی هستم
حسینی ام وفدایی سیدعلی هستم
🌹به برکت صلوات برمحمدوال محمد(ص)
#امام_ایمان_و_امید
#امام_خامنه_ای
#مکتب_امام_و_رهبری
#آینده_روشن_است
#فاخته_۲۶۶
🌴🌴🌴