هدایت شده از املاک کشوری دلتا
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک کلیب درست و حسابی چ معقول و منطقی
🔹تا تعریف درست دیکتاتور را یاد بگیریم و بعد انتقال دهیم نشر و ترویج فرهنگ درست کمتر از شهادت نیست
السلام علیک یا اباالحسن یا علی ابن موسی الرضا ایهاالمرتضی (ع)
شیخ بهایی پس از طراحی حرم امام رضا(ع) در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشتند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام شده است.
قبل از آن که ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ سفر مهمی پیش میآید.
شیخ سفارش های لازم را به معماران و مسئولان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش می کنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند به جز سر در دروازه اصلی حرم، چرا که شیخ در نظر داشته روی آن کتیبه ای را که از اشعار خودش بوده نصب نماید.
رسم است بر سر در اصلی یا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار(ع) و حتی امامزادگان مطهر، کتیبه ای نصب میشود و درشأن آن بزرگوار روایت، جمله یا شعری نوشته میشود.
گاهی نیز روایت یا حدیثی از خود آن بزرگوار روی کتیبه نوشته میشود.
به هر حال، سفر شیخ به درازا میکشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر میماند.
هنگامی که از سفر باز می گردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسیار میبیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند.
شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میکند.
مسئول ساخت عرض میکند: ما میخواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هرچه سریع تر به پایان برسد.
هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نکردند. وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند: کسی دستور اتمام کار را داده که از شیخ خیلی بالاتر و بزرگتر است.
ما باز هم اصرار کردیم و خواستیم صبر کرده، منتظر شما بمانیم.
تولیت حرم گفتند: خود آقا علی بن موسی الرضا(ع) دستور اتمام کار را دادهاند.
شیخ بهایی همراه مسئول ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند.
تولیت حرم نقل میکند: چند شب پی در پی آقا امام رضا(ع) به خواب من آمده و فرمودند: کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ گاه به روی کسی بسته نمیشود و هر کس بخواهد، میتواند بیاید.
شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری میشود و به سمت ضریح میرود و ذکر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری میشود.
سپس در کنار ضریح آن قدر گریه میکند تا از هوش می رود، پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف میکند: من میخواستم یکی از طلسم ها را به صورت کتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی لازم را ندارند نمیتوانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا(ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.
کتاب دلشدگان، نوشته محمد لک علی آبادی
هدایت شده از دانشجوی مشروطی
13.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️رهبر ولگردی جنبش ززآ هم بایکوت شد!!!
🟠مسیح علینژاد: دولت آمریکا به من گفته اسمم را عوض کنم و حرف نزنم!
😂😃😁😜
🔹کاخ سفید از مسیح علینژاد خواسته تا هویت و اسمش را عوض و تا زمان نامعلومی سکوت کند. حالا علینژاد شاکی است که چرا او باید 'در آمریکایی که همه حق آزادی بیان دارند' اما او مجبور است علاوه بر سکوت اجباری اسمش را هم عوض کند.
📌او گفته از اینکه باید در یک گوشه خانه بنشیند، شوک زده شده و باور نمیکرده که در دل آمریکا بجای اینکه بگویند بیا علیه ایران حرف بزن بگویند هویتت هم باید عوض کنی.
http://Zil.ink/BehzadZare
🌸🍃🌸🍃
هیج وقت نگویید ای کاش می شد..
زیرا کاش گفتن احساس حسرت میدهد وارتعاش حسرت نیز منفی است وشما را در شرایط حسرت قرار می دهددر عوض بگویید اگر بشود...
زیرا اگر بشود امید وشور وشوق را به وجود می آورد.وذهن ناخودآگاه را به حرکت وادار میکند.
اگر بشود درآمدم زیاد شود..
اگر بشود همسری عالی بیابم..
اگر بشود..
🌸🍃🌸🍃
شیخ عباس قمی در فوائدالرضويه نقل ميكنند كه:
كاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا(علیه السلام )، سرخس اون نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینایی تو اونها بود،اسمش حیدر قلی بود.
اومدند امام رو زیارت كردند، از مشهد خارج شدند دارند برمیگردند سرخس، حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند
شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم، خسته ایم، بخندیم صفا كنیم
كاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تكون میدادند، اینها صدا میداد، بعد به هم میگفتند، تو از این برگه ها گرفتی؟ یكی میگفت: بله حضرت مرحمت كردند
فلانی تو هم گرفتی؟ گفت:آره منم یه دونه گرفتم، حیدر قلی یه مرتبه گفت: چی گرفتید؟
گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا تو يکى ازصحن ها برگ سبز میداد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان از آتش جهنم، ما این رو میذاریم تو كفن مون، قیامت دیگه نمیسوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا گرفتیم،
تا این رو گفتند، این پیرمرد یه دفعه دلش شكست، (دل كه بشكند عرش خدا ميشنود)با خودش گفت: امام رضا از تو توقع نداشتم، بین كور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، كور بودم از قلم افتادم، به من اعتنا نشده
دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه نگیرم سرخس نمیآم، باید بگیرم، گفتند:آقا ما شوخی كردیم، ما هم نداریم، هرچه كردند، دیدند آروم نمیگیرد، خیال میكرد كه اونها الكی میگند كه این برنگرده مشهد،
جلوش رو نتونستند بگیرند
شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره بر میگرده، یه برگ سبزم دستشه، نگاه كردند دیدند نوشته:
«اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا»
گفتند: این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی، گفت: چند قدم رفتم، دیدم یه آقایی اومد، گفت: نمیخواد زحمت بكشی، من برات برگ امان نامه آوردم، بگیر برو....
السلام عليك يا علی بن موسى الرّضا المرتضى عليه السلام.
🌸🍃🌸🍃
حاجت غلام در حرم حضرت امام رضا(ع) روا شد
ابوالحسن محمّد بن عبداللّه هروى مى گويد: مردى از اهالى بلخ با غلامش به زيارت حضرت امام رضا عليه السلام آمد، خود و غلامش آن حضرت را زيارت كردند. ارباب بالاى سر حضرت آمد و مشغول نماز شد و غلام پايين پاى حضرت به نماز ايستاد. چون هر دو از نماز فارغ شدند به سجده رفتند و سجده را طولانى نمودند، ارباب پيش از غلام سر از سجده برداشت و غلام را صدا كرد، غلام سر از سجده برداشت و گفت: لبيك اى مولاى من!
به غلام گفت: مى خواهى آزادت كنم؟ گفت: آرى، گفت: تو در راه خدا آزادى و فلان كنيز من هم كه در بلخ است در راه خدا آزاد است و من در اين حرم مطهر او را با اين مقدار مهريه به همسرى تو درآوردم و پرداخت آن را نيز ضامن شدم و فلان زمين حاصل خيز خود را هم وقف بر شما دو نفر و اولادتان و اولاد اولادتان و همين طور نسل و ذريه شما كردم و حضرت امام رضا عليه السلام را هم به اين برنامه شاهد گرفتم.
غلام گريست و به خدا و به حضرت رضا عليه السلام سوگند ياد كرد كه من در سجودم جز اين امور را نخواستم و به اين سرعت اجابتش از سوى خدا برايم معلوم شد!
برگرفته از اهل بيت عليهم السلام عرشيان فرش نشين نوشته استاد حسین انصاریان
التماس دعای زیاد
بنام خدای رحمان ورحیم وبا عرض سلام وادب واحترام وارزوی قبولی عزا داری ها حلول ماه ربیع الاوال را خدمت تان تبریک وتهنیت عرض می نمایم التماس دعای خاص ارادتمند شما حسن هنرمند خادم الشهدای استان قم
هدایت شده از دانشجوی مشروطی
☝️مرز حق و باطل هیچوقت مشخص تر از این نبوده!!!
🔺آخرین تلاش های جبهه ی کفر برای نرسیدن ایران اسلامی به قله!
🔷 آیا تردیدی باقی مانده؟!
👈 صرف نظر از دین و اعتقادات اگر کسی سرِ سوزنی دل در گرو ایران و وطن عزیزمون داره و این مسئله واضح وآشکار دشمنی دشمنان قسم خورده #ملت_ایران را نفهمد حتماً باید در اولین فرصت به یک روانپزشک مراجعه کند!!!
#ایران_قوی
#نزدیک_قله_ایم
http://Zil.ink/BehzadZare
هدایت شده از م
✅ ابر قدرت و کابوسی به اسم ایران!
🔷️ نشریه آمریکایی فارن افرز دیروز مقالهای داده و در انتهای اون مقاله این طور گفته که :
🔻«امروز، حال و هوای جمهوری اسلامی در مقایسه با همین یک سال پیش خود، پیروزمندانهس!
🔻 جمهوری خامنهای از تحریم ها و اعتراضات داخلی جان سالم به در برده، اقتصاد خود را تثبیت کرده و شروع به تکمیل نیروهای دفاعی خود کرده.
خامنهای کاری را انجام داده که خمینی نتوانست!
مسیر خامنهای بقای انقلاب را در برابر دشمن اصلیش آمریکا، تضمین و خاورمیانه را به منطقهای که ایران قدرت مسلط آن است تبدیل خواهد کرد.»
🔸حالا متوجه میشیم برای یه عده خود تحقیر داخلی که به حرف آقا که میگن به قلهها نزدیک شدیم باور ندارن باید از منابع خارجی تاییدیه آورد.
هدایت شده از علی اصغر ملکی
به نیت سلامتی حضرت مهدی (عج)
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم بعدد ما احاط به علمک🌸🌸🌸
اللهم عجل لولیک الفرج به حق امامان معصوم علیهم السلام 🤲🤲🤲
@tafsirghorangharaati
هدایت شده از 57142 M.F.F
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😡 انتقام شخصی آقای خامنهای از فردی به نام عباس خروس در بندر انزلی
📣📣 انتشار برای اوّلین بار