eitaa logo
علمداران سرو قامت تعالی (طلاب جانباز
27 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
41 فایل
بیان معارف دین و فرهنگ جهاد و دفاع
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌹دهکلانی🌹
عزیز همراهم سلام! ✅ «۳» چند سؤال ساده: ۱- آیا صربستان دست‌پرورده «آمریکا» نبود و مذهب «غالبِ» مردمش «مسیحی» نیست؟ ۲- آیا«صربستان» هیچ یک از «شاخصه»‌های ایران را در مقابل «آمریکا» و رژیم «کودک»کُش دارد؟ ۳- آیا «مردم» و مسئولین صربستان یک بار هم «مرگ» بر «آمریکا» گفته‌اند؟ ۴- پس چرا نماینده «قانونی» یک «ملت» را کدخدای «توهُّمی» و ساختگی، چنین تحقیر کرد؟ ۵-راستی پندار «مذاکره» با چنین «شیطانِ» بزرگی؛ «احمقانه» نیست؟ ۶- مذاکره‌ای که «رئیس» جمهور ایران با «۳۰۰» هزار شهید بر روی میز «محاکمه» بنشیند؛ توهین به «آرمان» شهدا نخواهد بود؟ ۷- مگر حاج قاسم نفرمود: «ما ملت امام حسینیم»؛ آیا معنی هیهات منّاالذِّله حسین بن علی، «مذاکره» با «نماد» کُفر است؟ ۸- چرا شیطان، جنازه «برجام» را دفن کرد؟ مگر برجام، ماحَصَل «مذاکره» نبود؟ . ممنون نگاه‌تانم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
🌸☘️🌾 🍀به مناسبت آغاز سال تحصیلی 🌺 👈بخش دوم: فضیلت علم و عالم: 🌸 1. سبب کلی خلقت جهان، عالم شدن انسان است؛ 2. دانشمند بر هر چیزی غیر از خودش برتری دارد؛ 3. مومن جاهل یک درجه دارد؛ اما مومن عالم، دارای درجات است؛ 4. تنها عالم است که به مقام خشیت الهی می رسد؛ 5. عالمان دارای مناقب و فضایل ویژه هستند؛ 6. طلب علم بر هر مسلمانی واجب است؛ 7. برتری عالم بر عابد، مثل برتری پیامبر است بر کمترین مردم؛ 8. خدا خیر هر کسی را بخواهد، او را عالم و فقیه در دین می کند؛ 9. فرشتگان بال های خود را زیر پای طالبان علم قرار می دهند؛ یعنی خادم او هستند؛ 10. طالبان حقیقی علم، آزاد شدگان از آتش اند؛ 11. عالم با انبیا در یک درجه است؛ 12. همه بر طالبان علم دعا می کنند حتی ماهیان دریا؛ 13. علمی که دیگران از آن استفاده کنند صدقه جاریه است برای عالم حتی بعد از مرگش؛ 14. هر که برای طلب علم از خانه خارج شود؛ گویا فی سیل الله گام برداشته. ✅با استفاده از کتاب «مُنیة المرید» شهید ثانی ✍️احمد سعیدی ✅ راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @fasle57
هدایت شده از سید مرتضی کسائیان
سلام علیکم چیزی براتون میفرستم عشق کنید ولی قول بدین برا همه خیلی دعا کنید ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام روی نوشته زیر انگشت بزن http://app.imamhussain.org/tour/ وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید. بنده رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه التماس دعا بفرستین توگروهاتون همه استفاده كنن
رار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. ‌بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».   یک بار هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. ۱۲:۵۰ اذان ظهر  حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.»  امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» حدود ساعت ۱۳ ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»  حدود ساعت ۱۴  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»  حدود ساعت ۱۵   امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.  امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» ۱۶:۰۶ اذان عصر وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد ...»  حدود ساعت ۱۷  بعد از شهادت امام(ع)، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن‌مطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد. نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر اما
خیلی قشنگه با حوصله بخونید 👇👇 *داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟* *وچه شدکه به اومقامل ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟* زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود ؛؛حبیب جوانی بیست ساله بود اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجا امام حسین(ع) می رفت این عشق وعلاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید پدر حبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسید: چه شده که لحظه ای از حسین(ع) جدانمی شوی ؟حبیب فرمود: پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مرا تاجایی می کشاند که در عشق خودفنا میشوم مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خود علی علیه السلام در میان گذاشت و از ایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد روزمهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین(ع) آرام و قرار نداشت بربالای بام خانه رفت واز دور آمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید از دور حسین ع را به همراه پدر دید درحالی که سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد فرمود:مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمی بینم ؟! پدر عذرخواهی نمود،گفت: او مشغول کاری است. امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او را جویا شد اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد امام اصرار کرد که حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین(ع) کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین(ع) جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین(ع) و محبت حسین(ع) حبیب را بار دیگر زنده کند در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت: ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین(ع) داری خداوندبه شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هرکس پسرم حسین(ع)را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین(ع) ثبت خواهی کرد. به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده سلام برکسی که دو بار زنده شد ودو بار از دنیا رفت🌴 💠ای حبیب تو را به عشق حسین(ع)قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را در دفترزائران حسین(ع) ثبت کن 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
م و یارانش اسب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود.  ۱۸:۴۹ اذان مغرب   داستان روز غم انگیز عاشورا این‌طور تمام می‌شود که درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده، سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام!» *لایوم کیومک یا اباعبدالله ...* السلام علیک أيها المظلوم و ابن المظلوم و ابن المظلومة و رحمة الله تعالي وبركاته 🏴
*آیا شفاعت یک نوع پارتی‌بازی است؟* شهید مطهری می‌نویسد: نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناه‌کار بتواند وسیله‌ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی‌بازی‌های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. بسیاری از عوام مردم شفاعت انبیا و ائمه (ع) را چنین می‌پندارند؛ می‌پندارند که پیغمبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) و ائمه اطهار، خصوصاً امام حسین (ع)، متنفّذهایی هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ می‌کنند، اراده خدا را تغییر می‌دهند و قانون را نقض می‌کنند. اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بت‌هایی که شریک خداوند قرار می‌دادند همین تصور را داشتند؛ آنان می‌گفتند که آفرینش منحصراً در دست خداست و کسی با او در این کار شریک نیست، ولی در اداره جهان بت‌ها با او شرکت دارند. شرک اعراب جاهلیت شرک در ”خالق“ نبود، شرک در ”رب“ بود. اگر در میان مسلمانان هم کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی سلطنتی دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست‌درکار است، چیزی جز شرک نخواهد بود. اگر کسی گمان کند که تحصیل رضا و خشنودی خدای متعال راهی دارد و تحصیل رضا و خشنودی فرضاً امام حسین (ع) راهی دیگر دارد و هریک از این دو جداگانه ممکن است سعادت انسان را تأمین کند دچار ضلالت بزرگی شده است. در این پندار غلط چنین گفته می‌شود که خدا با چیزهایی راضی می‌شود و امام حسین (ع) با چیزهایی دیگر؛ خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، زکات، راستی، درستی، خدمت به خلق، برّ [نیکی] به والدین و امثال اینها و با ترک گناهان از قبیل دروغ، ظلم، غیبت، شراب‌خواری و زنا راضی می‌گردد، ولی امام حسین (ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلاً برای فرزند جوانش علی اکبر (ع) گریه و یا لااقل تباکی [تظاهر به گریه] کنیم؛ حساب امام حسین (ع) از حساب خدا جداست. به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته می‌شود که تحصیل رضای خدا دشوار است، زیرا باید کارهای زیادی را انجام داد تا او راضی گردد، ولی تحصیل خشنودی امام حسین (ع) سهل است، فقط گریه و سینه زدن؛ و زمانی که خشنودی امام حسین (ع) حاصل گردد، او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت می‌کند و کارها را درست می‌کند، حساب نماز و روزه و حج و جهاد و انفاق فی سبیل الله که انجام نداده‌ایم همه تصفیه می‌شود و گناهان هرچه باشد با یک فوت از بین می‌رود! این‌چنین تصویری از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است، بلکه شرک در ربوبیت است و به ساحت پاک امام حسین (ع) که بزرگ‌ترین افتخارش ”عبودیت“ و بندگی خداست نیز اهانت است امام حسین (ع) کشته نشد برای اینکه العیاذ بالله دستگاهی در مقابل دستگاه خدا یا شریعت جدش رسول خدا به وجود آورد، راه فراری از قانون خدا نشان دهد. « شفاعت امام حسین (ع) به این صورت نیست که برخلاف رضای خدا و اراده او چیزی را از خدا بخواهد. امام حسین (ع) شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافته‌اند؛ او شفیع کسانی نیست که مکتبش را وسیله گمراهی ساخته‌اند. از این نکته نباید غفلت ورزید که همان‌طوری که از قرآن کریم گروهی هدایت یافته‌اند و گروهی گمراه شده‌اند، از مکتب امام حسین (ع) نیز گروهی هدایت شده و گروهی گمراه گشته‌اند و این مربوط به خود مردم است.» 📚 مطهری، مرتضی (۱۳۵۲).عدل الهی
◾◾◾◾◾◾◾◾◾  طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی 21 مهر سال 59 هجري شمسی می شود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم. 5:47 اذان صبح امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. حدود 6 امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 7:06 طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است. حدود 8 بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. حدود 9 روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده است.) حدود 10 بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند. حدود 11 بعد از این حملات، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم ق
*حاج قاسم عزیز* ◾نمی‌دانم در این دهه، باید کدام روز را به یاد تو بیارائیم؟ ◾روز مسلم را، به خاطر سفیر بودنت؟ یا روز حبیب را به خاطر یار بودنت؟ یا روز قاسم را برای قاسم بودنت؟ یا روز علی اکبر را برای اربا اربا شدنت؟ یا روز عباس را برای علمدار بودنت؟ ◾من فقط می‌دانم ما هنوز برای داغ تو یک دل سیر گریه نکرده‌ایم. ما هنوز مبهوتیم از نبودنت. ◾آری، در محرم امسال، در سیل اشک عاشقان، رد تو نیز هویداست. امسال وقتی به *"علی اصحاب الحسین"* می‌رسیم تو نیز از خاطرمان می‌گذری. ما را دعا کن 🖤🖤🖤🖤🖤
🌸☘️🌾 🍀به مناسبت آغاز سال تحصیلی 🌺 👈بخش سوم: مراحل علم از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله: 🍀 سکوت در برابر استاد و عالم؛ 🌿گوش دادن به سخن عالم؛ 🌱یادگیری، حفظ و نگه داری علم؛ 🌴عمل کردن به علم خود؛ 🌾انتشار و یاد دادن علم به دیگران؛ ✅با استفاده از کتاب «مُنیة المرید» شهید ثانی ✍️احمد سعیدی ✅ راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @fasle57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو دقیقه با پیر جبهه ها و محبوب رزمندگان، روحانی جانباز، حجت الاسلام و المسلمین (دایی) رضا بسطامی
📙فصلنامه علمی-اطلاع رسانی تعالی(2) 🌸مربوط به مدرسه علمیه حضرت ابوالفضل علیه السلام (جانبازان) ✅با مقدمه استاد آیت الله احمد عابدی ✅تاریخچه مدرسه در مصاحبه حجت الاسلام ساکت ✅و چند مقاله از طلاب محترم مدرسه ✅مدرسه علمیه حضرت ابوالفضل علیه السلام (جانبازان) ☎️025 32905901-3 ✅مؤسسه فرهنگی هنری طلاب سروقامت تعالی ☎️025 32912487 🆔 @H_janbazan
🌸📚📚 🍀به مناسبت آغاز سال تحصیلی 🌺📚📚 👈بخش چهارم: برخی از آثار و فضایل علم در فرمایش امیرمؤمنان علیه السلام: 💐📚📚 1. تواضع، سر علم است؛ 2. دوری از حسد، چشم علم است؛ 3. فهمیدن، گوش علم است؛ 4. راستی و درستی، زبان علم است؛ 5. بحث و کاوش، حافظه علم است؛ 6. نیک خواهی، قلب علم است؛ 7. شناخت امور، عقل علم است؛ 8. رحمت، دست علم است؛ 9. دیدار علما، پای علم است؛ 10. سلامتی، همت علم است؛ 11. ورع، حکمت علم است؛ 12. نجات، قرارگاه علم است؛ 13. عافیت و پاکیزگی، راهبر علم است؛ 14. وفا، مرکب علم است؛ 15. سخن نرم، سلاح علم است؛ 16. رضایت، شمشیر علم است؛ 17. مدارا، تیر و کمان علم است؛ 18. گفتگو با علما، لشکر علم است؛ 19. ادب، سرمایه علم است؛ 20. دوری از گناه، ذخیره علم است؛ 21. نیکی، توشه و داروی علم است؛ 22. صلح و آشتی، پناهگاه علم است؛ 23. هدایت، راهنمای علم است؛ 24. دوستی با برگزیدگان، رفیق علم است. ✅با استفاده از کتاب «مُنیة المرید» شهید ثانی ✍️احمد سعیدی ✅ راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @fasle57
هدایت شده از معرفی کتب سعیدی
📙کامل الزیارات (متن و ترجمه) 🌸(با قطع وزیری و در 804 صفحه) 🌸کتاب کامل الزیارات مرحوم ابن قولویه که استاد شیخ طوسی و صدوق بوده، از کتب اولیه و معتبر حدیثی است. 🌸اگرچه هدف کتاب، آوردن روایات پیرامون زیارت همه معصومین علیهم السلام بوده؛ ولی فقط احادیث در مورد امام حسین علیه السلام بیش از هفتاد درصد کتاب را دربرگرفته است. ✅این کتاب که به سفارش حضرت آیت الله احمد عابدی ترجمه شده، با مقدمه معظم له و توسط انتشارات زائر، وابسته به حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به چاپ رسیده است: ☎️025 32940851-3 ✍️احمد سعیدی راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @saeediketab
🌸📘🌸📗 🍀به مناسبت آغاز سال تحصیلی 🌺 🌺فضیلت علم و عالم 🌸آداب استاد و شاگرد 💐بخش ششم: آداب مشترک استاد و شاگرد: 1. اخلاص در نیت برای خدا در تعلیم و تعلّم؛ 2. عمل کردن به علم خود و گرنه وبال او خواهد شد؛ 3. توکل بر خدا و اعتماد و اتکای به او؛ 4. حسن خلق و تواضع بیش از سایر افراد؛ 5. پاکی نفس و علو همت را پیشه خود کند؛ 6. علم را برای دنیا و غیر خدا نخواهد؛ 7. به پا داشتن شعائر اسلامی و تخلّق به اخلاق پسندیده؛ 8. اجتناب از اخلاق ناپسند، بیش از سایرین؛ 9. پیوستگی اشتغال به علم، مطالعه، مذاکره، تفکر، حفظ و نوشتن؛ 10. خودداری از جدال و آزار، و نشان دادن عجز دیگران؛ 11. آمادگی برای نشر و تعلیم به افراد پایین تر از خود؛ 12. تسلیم بودن در برابر حق؛ 13. آمادگی استاد و شاگرد در آنچه می خواهند بگویند یا سؤال کنند؛ 14. همیشه با وضو و طهارت وارد جلسه درس شدن؛ 15. رعایت نظافت و بوی خوش، بیش از سایرین. ✅با استفاده از کتاب «مُنیة المُرید» شهید ثانی ✍️احمد سعیدی ✅ راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @fasle57
: 📕 بصیرت؛ قطب نما است 🌸پژوهشی در آیات و روایات ✅بخشی از فهرست: 🌸فصل اول: کلیات تعریف، اهمیت و جایگاه بصیرت مراحل و پایه های اساسی بصیرت آثار و برکات 🌸فصل دوم: بصیرت در بستر زندگی بخش1: بصیرت در ساحت اندیشه بخش2: بصیرت در ساحت گرایش بخش3: بصیرت در ساحت عمل 🌸فصل سوم: الگوهای بصیرت 🌸فصل چهارم: بی بصیرتی آفات، خطرات و عوامل بی بصیرتی نمونه های بی بصیرتی راه کارهای درمان بی بصیرتی کتاب ✅در سال 1393 ✅توسط انتشارات نیلوفران ✅به چاپ رسیده است 09367738319 🌸تألیف: علی اکبر قائدناظری؛ از طلاب و اساتید ✅مؤسسه فرهنگی هنری طلاب سروقامت تعالی 🆔 @H_janbazan
🌸📘🌸📗 🍀به مناسبت آغاز سال تحصیلی 🌺 🌺فضیلت علم و عالم 🌸آداب استاد و شاگرد 💐بخش هفتم: آداب استاد نسبت به خودش: 1. تا اهلیت و صلاحیت تدریس ندارد، از قبول آن خودداری کند؛ 2. علم را به غیر اهل آن نسپارد تا شأن و حیثیت دانش حفظ شود؛ 3. بیش از گذشته به علم خود عمل نماید؛ 4. بیش از گذشته در حُسن خُلق و فروتنی بکوشد؛ 5. در تعلیم به دیگران کوتاهی نکند؛ 6. اگر کسی به دنبال علم آمده، در بذل علم به او بیشتر بکوشد و بخل نکند؛ 7. گفتار و رفتار او مطابقت داشته باشد؛ 8. در اظهار حق و جلوگیری از بدعت ها شهامت داشته باشد. ✅با استفاده از کتاب «مُنیة المُرید» شهید ثانی ✍️احمد سعیدی ✅ راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @fasle57
هدایت شده از دانشجوی مشروطی
هوالصادق « ظلم جمهوری اسلامی به جامعه زنان » 💥 رهبررمعظم انقلاب درسالهای اخیربارهادرمورد خطر حقایق توسط دشمن هشدار داده اند وامسال روز عیدقربان برآن تاکیدفرمودند : « به موازات یک جریان تحریف هم هست؛ تحریف حقایق، واژگون نشان دادن واقعیّات؛ چه واقعیّات کشور ما، چه واقعیّات مرتبط با کشور ما » ۱۳۹۹/۰۵/۱۰ 🔹 بعنوان مثال درروزهای اخیر شاهد یک نمونه کوچک از هزاران نمونه عینی تحریف و جفا به ج.ا. بودیم . 🔴 دشمن خطای سهوی یا کج سلیقگی حذف کاریکاتور چند زن و دختر از روی جلد یکی از کتابهای درسی را پیراهن عثمان می کند و هزاران خبر دروغ و تحلیل غلط پیرامون نقض و نادیده گرفته شدن را تولید و منتشرمی کند ! ✅ نکته قابل توجه اش اینکه تمام این اکاذیب توسط شخصیتها و رسانه های متعلق به جریانی باز نشرداده شد که سال گذشته یکی از بزرگان این جریان با شلیک پنج گلوله به شقیقه زنش اختلافات خانوادگی خود راحل کرد !!! ❇️ معجزه تحریف را جدی بگیریم تحریف دو امام معصوم - امام علی (ع) وامام حسن (ع) - راخانه نشین کرد تحریف امام حسین (ع) را شهید وسایرائمه هُدای علیهم السلام را زمینگیرکرد و... ! این درحالیست که زن درغرب تا ۱۴۰ سال پیش نتنها حق مالکیت نداشته بلکه خود مِلک وکالا بوده ویل دورانت فیلسوف و مورخ برجسته غربی در کتاب « لذات فلسفی » اعتراف میکند : « برای اولین باردرسال ۱۸۸۲ در انگلیس به زنان حق مالکیت داده شد و اینکه دراین سال به مادران ماحق مالکیت دادند نه بخاطر احقاق حق بلکه برای ‌اینکه نیروی کار ارزان زنان را به کارخانه ها بکشانند و... » مقایسه عظمت جایگاه و منزلت زن دراسلام مثنوی هفتادمن کاغذ است و از حوصله این مقاله خارج می باشد ! ✅ و اما این فقط 👇 تنهابخش کوچکی ازکم توجهی ج.ا. به زنان است ببینیم وقضاوت کنیم تاشایدخطرتحریف حقایق را جدی گرفتیم ! ◀️ پیش از انقلاب، سهم زنان از کرسی استادی دانشگاه 1.4% بود که این رقم اکنون به ۲۰% رسیده است؛ تعداد فارغ‌التحصیلان زن دانشگاهی در سال ۱۳۵۵حدود ۶% ازکل فارغ التصیلان بوده درحالی‌که اکنون ۴۴% از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را زنان تشکیل می‌دهند! ❇️ تعداد پزشکان زن قبل از انقلاب ۳۵۰۰ نفر بوده که هم‌اینک به حدود ۶۰ هزار نفر رسیده است؛ پزشکان متخصص زن نیز از ۵۹۷ نفر قبل از انقلاب، با افزایش بیش از ۵۰ برابری به ۳۰ هزار نفر رسیده است ! ✳️ تعداد نویسندگان زن قبل از انقلاب کمتر از ۱۰ نفر بوده که اکنون به حدود ۴۰۰۰ نفر رسیده است ! 🔻 تا ۴۰ سال قبل اصلاً ناشر زن در کشور وجود نداشت درحالی‌که اکنون بیش از ۷۰۰ ناشر زن فعالیت می‌کنند ! 🔻در سال‌های قبل از انقلاب که حضور بی‌حجاب زنان اجباری بود، تعداد حضور زنان در مسابقات ورزشی و... خارجی ۶ مورد بوده ، اما اکنون این میزان به 12 هزار مورد رسیده است ! وهمچنان جمهوری اسلامی متهم به نادیده گرفتن حقوق است !!! ✍بهزادزارع @daneshjumashruti
✅راه های زنده نگه داشتن راهپیمایی اربعین👇 🌹انتشار عکسها و فیلم های مربوط به اربعین 🌹بیان خاطرات زیبای اربعین در خانواده و مدرسه و فضای مجازی 🌹ایجاد دفتر ثبت دلنوشته های اربعین (حقیقی و مجازی) 🌹ایجاد و انتشار نمادهای اربعین، ماکت کربلا، کوله پشتی 🌹ساخت کلیپ و مستندهای جذاب و کوتاه 🌹تجلیل از احیاکنندگان راهپیمایی اربعین 🌹ارسال پیام هایی به زبان عربی بخصوص برای عراقی ها 🌹یادآوری ایثارگری رزمندگان و شهیدان مدافع حرم و ایجاد ماکت آنان 🌹یادآوری ایثارگری شیعیان عراقی 🌹بر پایی مراسم اربعین در فضای باز، محافل خانوادگی و شبکه های مجازی 🌹تزئین وسایل نقلیه با پرچم و پوستر و نمادهای اربعین 🌹ایجاد پایگاه های صلواتی جمع آوری نذورات و توزیع اقلام بهداشتی 🌹ایجاد پایگاه های جمع آوری کمک های مؤمنانه برای نیازمندان 🌹تجدید بیعت با امام زمان و کربلا و رهبری، با هشتک های: ✅لطفا جهت تکمیل این نوشته، موارد پیشنهادی خود را از طریق شناسه 👈 @saeedi57 اطلاع دهید ✍️احمد سعیدی ✅ راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @fasle57