eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
و فروعی که ضربه خورده دین مقدس 《اسلام》 در حال حاضر بیش از هر چیز دیگر از ناحیه برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه می بیند . هجوم《استعمار غربی》با عوامل مرئی و نامرئی اش از یک طرف و قصور یا تقصیر بسیاری از《مدعیان حمایت از اسلام》در این عصر از طرف دیگر ، سبب شده که اندیشه های اسلامی در زمینه های مختلف از اصول گرفته تا فروع ، مورد هجوم و حمله قرار گیرد . 📚 عدل الهی ، مرتضی مطهری ، ص 14 @tabyinchannel
✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨ 🌷✨ ✨ ✅ تحصيل، کار و موفقيت 🔷بر اساس تجربه و گزارش، افراد برخي از قواعد تحصيل، کار و موفقيتشان به قرار زير است: 🔺۱. به گذر سريع زمان معتقد باشيد، گوش به زنگ و باشيد، به ياد داشته باشيد که گذر زمان هم فرصت هاي جديدي را فراهم مي آورد و هم با گذشت زمان بسياري از مشکلات حل ميشود. 🔺۲. با ترس هاي خود روبرو شويد، آنها را تحليل کنيد و تلاش کنيد آنها را به کنترل خود در آوريد. 🔺۳. براي زندگي کردن فلسفه اي داشته باشيد و خود را با شرائط فردي، اجتماعي، مادي و معنوي زندگي هماهنگ کنيد. 🔺۴. در گرداب نگرانيها غوطه ور نشويد (دست و پا نزنيد). هر چه زودتر از کمک بخواهيد. آنها آماده نجات شما هستند. 🔺۵. ميان واقعيات و تخيلات خود برقرار کنيد. هم اهل رؤيا باشيد و هم اهل عمل، هم اهل آرزو باشيد و هم سازنده، هم تخيل قوي داشته باشيد و هم با روبرو شويد. 🔺۶. و غرق شدن در ماديات از پناهگاه هاي ناامن هستند، پس چشمان خود را باز کنيد تا به دام نيفتيد و به عبارت واضح تر خود را به دام نيندازيد. 🔺۷. اگر شرايط موجود با اهداف شما سازگار نيست، سعي کنيد تا شرايط کاري و تحصيلي را به سليقه خود عوض کنيد. 🔺۸. شيوه ناموفق قبلي را براي کار جديد دوباره نيازماييد. 🔺۹. داشته باشيد، مطمئن باشيد که ضعيف نخواهيد شد. 🔺۱۰. باشيد، از و بپرهيزيد. 🔺۱۱. انجام کار و را از راه هاي مختلف بايد بياموزيد. 🔺۱۲. هرگز مگذاريد که به عادت کنيد. 🔺۱۳. براي خود و داشته باشيد. سرگرميهايي که علاقه شما را به خود جلب مي کنند. به نظر ما و از همه بهترند. 🔺۱۴. هم باشيد و هم . اميال دروني انسان اگر به خوبي هدايت شوند، مشعل ابديت را روشن مي کنند. @tabyinchannel 👇👇👇
✅ کدام وحدت و کدام اصول؟ 🔶پرسش‌های زیادی از ناحیه مومنین مطرح می‌شود که منظور از وحدت چیست و وحدت حول چه اصولی صحیح است؟ بهترین پاسخ‌ها را به این سوال داده‌اند. 🔷ایشان در تاریخ ۸۹/۰۵/۳۱ میفرمایند: هم که ما گفتیم منظور من اتحاد بر مبنای است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آنکسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازه‌ای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین. آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است. بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم".. ⭕️حالا طبق کدام شاخصه‌ها و اصول؟ مهم‌ترین اصول و شاخصه‌های اصولگرایی از نظر رهبر انقلاب چیست؟ ایشان در تاریخ ۸۵/۰۶/۰۶ مهم‌ترین اصول و شاخص‌های اصولگرایی را معرفی می‌کنند: 👈عدالتخواهی و عدالت‏‌گستری 👈فسادستیزی، سلامت اعتقادی و اخلاقیِ مسئولان کشور 👈ساده‏ زیستی و مردم‏‌گرایی 👈تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور 👈اجتناب از اسراف و ریخت‏ و پاش 👈خردگرایی و تدبیر و حکمت در تصمیم‏ گیری و عمل 👈مسئولیت‏‌پذیری و پاسخگویی 👈اهتمام به علم و پیشرفت علمی 👈سعه‏‌ی صدر و تحمل مخالف 👈اجتناب از هواهای نفس 👈شایسته‏‌سالاری، نظارت بر عملکرد زیر مجموعه 👈تلاش بی‏‌وقفه برای این خدمات 👈قانون‏گرایی 👈شجاعت و قاطعیت در بیان و اعمال آنچه که حق است 👈انس با خدا، قرآن و استمداد دائمی از خدا   🔺حالا همه کسانی که دنبال وحدت و تاکید بر شاخصه‌ها و اصول هستند، راه برایشان روشن شده و مجموعه‌ها و افراد را با این سنجه‌ها بنسجند نه بر مبنای تعصبات حزبی و دعواهای اصولگرایی اصلاح‌طلبی! ✍داود مدرسی یان @tabyinchannel
قبل از انقلاب اسلامی زنده ماندن مهم بود، اما چرا زنده ماندن و چگونه زنده ماندن خیلی اهمیت نداشت. این بود که با طرح ، چگونه ماندن و چرا ماندن را آموخت. بنابراین اصول انقلاب اسلامی در ۴۰ سال دوم نباید از بین رفته و حتی نسبت به آن کوتاهی کرد. 🔷بنابراین اولین مرحله دشمن شناسی و مقابله با آن در گام دوم انقلاب از منظر رهبری، پایبند بودن به و عدم کوتاهی از آن در مقابل دشمنان است. این چنین است که ایشان میفرمایند: «جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به خود بشدّت پایبند و به ‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمی‌کند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند.» ◀️متن کامل در لینک زیر👇 fa.abna.cc/71kN @tabyinchannel
تبیین
✅ حقیقت توحید در کلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌹سالروز ولادت پاره تن رسول الله(ص) و سرور زنا
درسلوک سياسی حضرت زهرا‌ (عليها السلام) علاوه بر روش‌هاي ، پايبندي نظري و عملي فاطمه عليها السلام به ، و فعاليت سياسي حضرت را بيش از پيش آشكار مي‌سازد. پس از خم و معرفي علي (عليه السلام) در جايگاه اميرمؤمنان و جانشين پيامبر، برای كنار زدن و امر پيامبر درباره سرپرستی امت پس از خود، شكل گرفت كه در نمود پيدا كرد. 🔺اين جريان، با شعار «ما حاكم منصوب نميخواهيم» شروع شد كه سبب شد. آن كسی كه اين جريان ايستاد و عوامل شد، حضرت عليها السلام بود. ❓ حال اين پرسش مطرح است كه چرا كردن امامت از حكومت برای اين جريان دارد و چرا حضرت فاطمه (عليها السلام) كه برخوردار از مقام است تا سر حد مرگ از ولايت كرد؟ فاطمه‌ (عليها السلام) دفاع را در محورهای زير ساماندهی كرد:  1⃣👈 ترسيم واگرايی از عترت  2⃣👈 و همه جانبه از ولایت  3⃣👈 ركن ركين و _عاطفي علي (عليه السلام) @tabyinchannel
﷽؛ 🌐حکومت اسلامی 78 "به خاطرِ حفظِ دینِ مردم، از قدرت کنار بروید" امام خامنه‌ای(روحی فداه) : 🔹...جریانِ حق یعنی جریانِ امام حسن، اصالت می‌دادند به . برایشان اصل، دین بود. دین یعنی چه؟! یعنی هم در و اعتقاد مردم، دین باقی بماند و مردم به دین متعبّد و پایبند بمانند در ایمان و ؛ و هم دین در اداره‌ی جامعه حاکمیت داشته باشد. 🔹اصل برای این‌ها(یعنی جریان حق) این بود که جامعه با اداره‌ی دین و با قدرت دین و حاکمیت دین، حرکت کند و نظامی باشد اسلامی. قدرت داشتن، حکومت داشتن، دست خودشان کار بودن، مسئله دوم و سوم و چهارم و... بود. 🔹 ...جریان دوم(یعنی جریان باطل)، برایش اصل این بود که قدرت را به دست بگیرد ...‌ کما اینکه این روش سیاسیون معمول دنیاست! و برایشان اصل نیست... گاهی همان جریانی که اصل برایش قدرت هست، ظواهر اسلامی را هم ملاحظه می‌کند... هر جور شد می‌خواهد در اختیارش زمام قدرت را داشته باشد. 📚 انسان ۲۵۰ساله، ص۱۲۶ @tabyinchannel
"به خاطرِ حفظِ دینِ مردم، از قدرت کنار بروید" امام خامنه‌ای(روحی فداه) : 🔹...جریانِ حق یعنی جریانِ ، اصالت می‌دادند به . برایشان اصل، دین بود. دین یعنی چه؟! یعنی هم در و اعتقاد مردم، دین باقی بماند و مردم به دین متعبّد و پایبند بمانند در ایمان و ؛ و هم دین در اداره‌ی جامعه حاکمیت داشته باشد. 🔹اصل برای این‌ها(یعنی جریان حق) این بود که جامعه با اداره‌ی دین و با قدرت دین و حاکمیت دین، حرکت کند و نظامی باشد اسلامی. قدرت داشتن، حکومت داشتن، دست خودشان کار بودن، مسئله دوم و سوم و چهارم و... بود. 🔹 ...جریان دوم(یعنی جریان باطل)، برایش اصل این بود که قدرت را به دست بگیرد ...‌ کما اینکه این روش سیاسیون معمول دنیاست! و برایشان اصل نیست... گاهی همان جریانی که اصل برایش قدرت هست، ظواهر اسلامی را هم ملاحظه می‌کند... هر جور شد می‌خواهد در اختیارش زمام قدرت را داشته باشد. 📚 انسان ۲۵۰ساله، ص۱۲۶ @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش پنجم و پایانی) 💠 در نظام (شکل گیری و استمرار) 🔷به طور خلاصه در تبیین مفهوم مردمسالاری دینی می توان چنین بیان نمود: ناظر به مدلی از حکومت است، که بر و استوار بوده، و حاکم در چارچوب مقررات الهی، حق مداری، خدمت محوری و ایجاد بستری برای رشد و تعالی مادی و معنوی ایفای نقش می کند. [تبیین نظریه مردم سالاری دینی در قیاس با دمکراسی غربی، محمدجواد نوروزی، چکیده مقالات همایش مردم سالاری دینی ص۶۹] و این مدل بر دو پایه استوار است: ۱) از سویی ریشه در دارد. ۲) این آموزه ها را از رهگذر خواست، و اراده مردم دنبال می کند. لذا در نظام مردم‌سالاری‌ دینی، نظام سیاسی بر دو رکن و استوار است، و این نظام با در نظر داشتن اصول اعتقادی اسلام، رابطه مردم و حکومت را تبیین می کند. 🔷 عبارتند از: ۱) فضیلت محوری، ۲) هدایت محوری، ۳) حاکمیت الهی، ۴) ایمان دینی، ۵) انتخاب مردمی، ۶) آرمان گرایی، ۷) تکلیف محوری، ۸) شایسته سالاری، ۹) قانون محوری، ۱۰) رضایت مندی، [مردم سالاری دینی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، محسن مهاجرنیا، پیشین، ص۶۵] وجوه اشتراک و افتراق مردم سالاری دینی، با مردم سالاری غیردینی و دموکراسی غربی عبارتند از: الف. : ۱) ذی حق دانستن و حرمت نهادن به ملت. ۲) زمینه سازی برای در تمام مراحل تصمیم گیری سیاسی و اجتماعی. ۳) تعیین به عنوان طرق قانونی اعمال مردم سالاری. ۴) الزام به رأی اکثریت در امور اجرایی. ۵) احترام به آزادی های فردی و جمعی. ۶) توسعه همه جانبه و رشد و شکوفایی خلاقیت ها در پرتو تضارب آراء و تعامل افکار. 🔷ب. : ۱) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت ملی بطور مطلق پذیرفته می شود، ولی در مردم سالاری دینی، با پذیرش ، حاکمیت ملی، نسبی خواهد بود. ۲) مردم سالاری سکولار، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار می دهد، اما در مردم سالاری دینی، در بعد قانونگذاری، رأی اکثریت در چارچوب شریعت پذیرفته می شود. ۳) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت، اولاً و بالذات از آن مردم است، ولی در مردم سالاری دینی، اولا و بالذات از آن ، و حاکمیت مردم در طول حاکمیت خداوند است، نه در عرض آن. ۴) در مردم سالاری سکولار، دین صرفاً امری شخصی و مربوط به حوزه فردیست، اما در مردم سالاری دینی، حوزه فردی و اجتماعی مردم را در بر می گیرد. ۵) مردم سالاری سکولار، با مردم سالاری دینی، در ارائه تعریف از بشر و حقوق آن، در پاره ای از موارد دیگر با هم اختلاف دارند. [مردم سالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حسین جوان آراسته، پیشین، ص۱۷] 🔷و نکته دیگر اینکه، سه بحران در طرح نظریه مردم سالاری دینی مؤثر بوده اند: ۱) بن بست تئوریک اندیشه سیاسی غربی، ۲) بن بست دمکراسی در مقام عمل، ۳) بحران معنویت و دین. [محمدجواد نوروزی، پیشین، ص۶۹] در هر صورت «امروزه ، در نظام‌‌ حرف نو و جدیدی است که توجه بسیاری از ملت ها، شخصیتها و روشنفکران عالم را به سوی خود جلب کرده است.» [مقام معظم رهبری، روزنامه کیهان ۷۹/۸/۲۹] البته منظور از جدید بودن مردم سالاری دینی، نو بودن آن در ادبیات سیاسی جهان است، اما درونمایه آن، که برخاسته از است، ریشه های عمیق و دیرین دارد. 🔴نتیجه آنکه، نه تنها به معنای تأیید شیوه دموکراسی نمی باشد، بلکه درست در نقطه مقابل آن می باشد، به این معنا که صرفا با ابتنای بر ، و در چارچوب تعالیم آن، حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان به رسمیت شناخته می شود. بر این اساس ما به دموکراسی، رنگ دین نزده ایم، بلکه این است، که را تبیین، و جایگاه مردم در حکومت را برای ما مشخص می کند. از این رو چنین شیوه ای که برخواسته از و است، به تعبیر می شود و دیگر «دین مردم سالار» که آموزه های دینی را در خواست و نظر مردم منحصر نماید، معنا و مفهومی ندارد. [مردم سالاری دینی ایران و لیبرال دموکراسی غرب، سید خدایار مرتضوی، فصلنامه راهبرد، ش۲۸، ص۲۰۰] منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش دوم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 ، طبق مکلف است را در اعمال خود بکار بندد، و در و ، نمونه و آراسته به فضائل عالی انسانی باشد. ، و و شرافت روح را از وظایف قطعی شناخته، و به هیچ سیاستمداری اجازه نداده است که باعث ذلت و خواری خود شود، و به حقارت و فرومایگی تن در دهد، و برای جلب منافع مادی، شرف انسانی خود را پایمال نماید. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند کارهای شخص را به خودش واگذار نموده، تا آن طوری که میل دارد، عمل نماید؛ ولی به وی اجازه نداده است که خود را نماید و موجبات پستی و خواری خویش را فراهم آورد». [وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۴، باب ۱۲ کراهه التعرض للذل] 🔷 ، مکر و فریب، دروغ و اغفال، خدعه و تدلیس و ریا و تزویر و سایر را از عیوب اخلاقی میداند و نفعی که از این راهها عاید شخص میگردد، ناپاک و پلید میخواند. در ، وسیله را توجیه نمیکند، و برای وصول به هدف، هر نوع وسیله را مجاز نمیداند، زیرا در یک ، نه تنها هدفها ارزش دارند، بلکه نیز دارای ارزش اند. بعبارت دیگر: سؤال اینکه: «هدف وسیله را مباح میکند یا نه؟» سئوالی نیست که بتوان جدا و بیرون از اعتبارات یک مکتب بدان پاسخ گفت، مکاتب ممکن است اندیشه های متفاوت درباره آن داشته باشند. ممکن است در مکتبی انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف مجاز شمرده شود ولی در مکتب دیگر نه. 🔷 از مکاتبی است که خود معین میکند برای وصول به چه وسائلی را می پسندد و کدام را مجاز نمیشمارد. در ، معقول نیست روش هایی برای تامین هدف برگزیده شود، و با آن اهدافی که در نظر دارد، تناقض داشته باشد. مثلا که ، ، ، پرهیز از دروغ و مکر و فریب و... را در صدر اهداف خود قرار داده، معقول نیست در عین حال، هر روشی را برای رسیدن به این اهداف تجویز کند، زیرا در این صورت به مرتکب شده است، به این معنی نمیتوان از مردم دوستی دم زد، اما به خاطر همین مردم، که رفاه و آزادی شان مورد نظر است، مردم را به انواع قتل و شکنجه و فریب و تحمیق گرفتار کرد. 🔷آری ، مبتنی بر و است و لذا موسس و خود عملا در همه حال بود، و ایشان هرگز در دوران رسالت خود، بر خلاف و اصول اخلاقی قدمی برنداشت، را اغفال نکرد و وعده دروغ به مردم نداد، و فضیلت را هیچ وقت نادیده نگرفت و از راه گول زدن و انواع حقه بازیها و دغل کاریها که عادت سیاستمداران منفور تاریخ است، خود را پیش نبرد؛ او هرگز به مصلحت رنگ عوض نکرد و برخلاف عقیده و ایمانش سخن نگفت. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️مواظبت بر حلال و حرام و کیفیت در عبادات 🔹چیزهای عجیب و غریب از نقل شده که چه اندازه و بوده‌اند، بلکه مواظبت آنها بر نیز بیش از ما بوده و بوده‌اند. آقایی که خود او و نیز پدرش از اهل کرامت بودند، نقل کرد که پدرش با آن کرامات و مقامات، در حال رکوع و سجود تنها سه مرتبه «سُبْحانَ الله» می‌گفت. 🔹آنها را در ملاحظه می‌کردند، نه کمیّت را. همین جریاناتی را که در آن قرار داریم و می‌بینیم، همان که و اشتغال داشتند از پیش می‌دیدند و خبر می‌دادند، بدون اینکه اظهار کنند که ما اهل کرامت و علم غیب هستیم. 🔹آقایی می‌گفت: جماعتی بودیم، آقا عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف تشریف آوردند و کردند، ولی حمد و سوره را حسابی ساده قرائت فرمودند. خدا می‌داند همین و مختصر اگر از صادر شود چه اثرها دارد، ولی مفصّل آن از غیر اهلش بی‌اثر است. مطلب اجلّ از آن است که با گفت‌و‌شنود، تفهیم و تفهّم شود. از خدا می‌خواهیم که لیاقت دهد تا به ما الهام شود! 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️حفظ اسلام و اصول انقلاب 🔹امروز و ، جنگ و ، جنگ و ، و جنگ و شروع شده است؛ و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار را بر دوش گرفته‌اند و عزم در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده‌اند می‌بوسم؛ 🔹و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه و کمال نثار می‌کنم، و به و ایران هم عرض می‌کنم: خداوند آثار و برکات شما را به جهان صادر نموده است، و و چشمان پرفروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است، و شراره کینه انقلابی‌تان چپ و راست را به وحشت انداخته است. 🔹البته همه می‌دانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب، سختی‌ها و مشکلاتی را تحمل کرده و کسی مدعی آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کم درآمد و خصوصاً اقشار کارمند و اداری، در تنگنای مسائل اقتصادی نیستند؛ ولی آن چیزی که همه مردم ما فراتر از آن را فکر می‌کنند مسئله و است. 🔹 ثابت کرده‌اند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند، ولی تحمل‌ و ضربه به آن را هرگز نخواهند داشت. ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامی علیه اصول انقلاب خویش کرده است که در اینجا مجال ذکر همه آنها نیست. 📕صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۸۵ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) درمورد محدوده «حُبّ و بُغض» چه بیانی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از در بيان اوصاف آنها می فرمايد: « به كسى كه با او دشمنى دارد، روا نمى دارد و به خاطر كسى كه دوستش دارد نمى كند». (علیه السلام) در اين دو فراز اشاره به دو مطلب مهم مى كنند، يكى اينكه اگر به واسطه معيارهاى انسانى اسلامى با كسى عداوت و پيدا كرد بر او روا نمى دارد، با اينكه زمينه و انگيزه ظلم كه بُغْض و عداوت است موجود است؛ و ديگر اين كه اگر برحسب همان معيارها با كسى ورزيد به خاطر دوستى مرتكب نمى شود و براى رضا و خشنودى او پا روى اصول اعتقادى خود نمى گذارد. 🔹معمولا اگر انسان با كسى شد، وسوسه مى كند كه به او ضربه اى زند، و توجيهاتى نيز در جلو پاى او مى گذارد كه چنين و چنان كن، او بود كه به تو اهانت كرد، او بود كه حق تو را پايمال كرد، او بود آبروى تو را بُرد، او بود كه به تو ستم روا داشت... حتى اگر خودش نتواند در برابر او بايستد، مى گويد دوستان ديگر خود را ببين و وادارشان كن او را تنبيه كنند و گاهى مى گويد او را ادب كنند، يعنى وجهه اخلاقى به مسئله مى دهد، در حالى كه عمل خود و دوستانش است. از طرف ديگر وقتى انسان پيدا كرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گويد انجام دهد، و اين در بين دو بيشتر است؛ 🔹خدا نكند پسرى عاشق دخترى نااهل يا برعكس دختری عاشق پسرى نااهل شود، كه چه بسا اين عشق و محبت كاذب انسان را كور و كر مى كند، و حتى پا روى و مسلم و پذيرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد و دست به آلوده مى كند و محدوديت هاى مرزهاى الهى را مى شكند. چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فكر مى كند اگر در برابر اين دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دين را رعايت كند، اُمّل و غير مترقى است، و چه بسا دختر بواسطه اين كه پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى كشد و حريم عفّت را مى شكند! 🔹 (عليه السلام) در اين دو فراز، مرز و را مشخص مى كند كه نبايد از خارج شود. مثل بعضى قضات و يا اُمراءِ جور مباش كه وقتى بغض كسى را به دل گرفتند، در صدد ظلم به او هستند، و نه مثل كسى باش كه به خاطر دوست داشتن كسى، اگر خلاف كرد حكم شرعى او را نگويد. به خاطر به همسرش، دلش نمى آيد بگويد: چادر نازك و جوراب نازك مپوش چون رنجيده خاطر مى شود، بدين ترتيب را مى رنجاند، تا همسرش رنجيده نشود! 🔹حكماء گفته اند: پنج نوع است: ، مثل محبت اولاد؛ ، مثل محبت دوستان و ياران؛ (از روى شهوت و ميل درونى)، مثل محبت همسران؛ ، مثل محبت انعام كنندگان؛ و ، مثل محبت اهل خير. [۱]  به خاطر هيچكدام از اين محبت ها و دوستى ها مرز و حدود را نمى شكند. به خاطر خلاف مكن، را ناحق مكن و به ديگرى منما. و دو نيرو در روان آدمى است كه يكى جذب و ديگرى دفع مى كند. 🔹در صورتى اين دو نيرو خوب عمل مى كنند كه برآيند حاصل از اينها تحقق باشد، و نبايد انگيزه اى براى و شكستن حدود باشد، بلكه بايد وسيله اى براى سرعت دادن به باشد. به خاطر بغض ديگرى ظلم به او مكن، كه (عليه السلام) فرمودند: «البَغْىُ سَائِقٌ اِلَى الحِينِ» [۲] ( و تجاوز انسان را به مى برد). فكر مكن اگر به او كردى هنرى كرده اى و پيروزى و افتخارى نصيب خود كرده اى، كه (عليه السلام) فرمودند: «لَاظَفَرَ مَعَ البَغىِ» [۳] (با ، پيروزى حاصل نمى شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] اخلاق محتشمی، طوسی، نصيرالدين محمد بن محمد، دانشگاه تهران، چ سوم، ‏ص ۳۳ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية چ چهارم، ج ‏۸، ص ۱۹ [۳] مطلوب كل طالب من كلام أمير المؤمنين على بن أبى طالب، رشید وطواط، بی جا، ج ۱، ص ۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️احاطه علمی امام علی (علیه اسلام) به همه مسائل، از کجا نشأت گرفته بود؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۱۰ پس از بیان تعدادی از مشكلات مربوط به نقل احاديث به این مشکل می پردازد كه: «وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ، حَتَّى إِنْ كانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِيءُ، فَيَسْأَلَهُ حَتَّى يَسْمَعُوا». (چنان نبود كه همه (صلى الله عليه و آله) از او كنند و مسائل مختلف را جويا شوند تا آنجا كه عدّه اى دوست مى داشتند مرد عرب يا سؤال كننده اى تازه وارد بيايد و مطلبى از آن حضرت بپرسد تا آنها جواب آن را بشنوند و فرا گيرند). 🔹ظاهر اين است كه اين عبارت اشاره به گروهى از اصحاب دارد كه زياد اهل و جستجوگرى نبودند و ابتكار طرح درباره و نداشتند و همين سبب مى شد كه از ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و مجمل و مبيّن، سؤال نكنند و از به طور شفّاف آگاهى نيابند، ولى اگر تازه واردى پيدا مى شد و مسئله جديدى طرح مى كرد و پاسخ شايان توجّهى مى شنيد از آن استقبال مى كردند. 🔹بعضى از شارحان، جمله بالا را چنين تفسير كرده اند كه گروهى از به لحاظ ابهّت و و يا اينكه سؤال هاى متعدّد شايد حمل بر بى ادبى شود، از طرح سؤال خوددارى مى كردند؛ [۱] ولى اين احتمال با جمله هايى كه بعد در مورد (عليه السلام) آمده است سازگار نيست، زيرا امام (عليه السلام) در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «وَ كَانَ لاَ يَمُرُّ بِي مِنْ ذلِكَ شَيْءٌ إِلاَّ سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ». (من [اين گونه نبودم، بلكه] هر چه از خاطرم مى گذشت از آن حضرت و مى كردم [به همين دليل چيزى از فروع و اصول اسلام بر من مخفى نماند]). 🔹در بعضى از منابع اسلامى از جمله كتاب «كافى» جمله هاى گوياى ديگرى نيز در ذيل اين خطبه آمده، از جمله اينكه امام (عليه السلام) مى فرمايد: «من همه روز يك بار بر (صلى الله عليه و آله) وارد مى شدم و همچنين هر شب، و به من اجازه مى داد هر جا باشد همراه او باشم و اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى دانند كه او اين اجازه را به هيچ كس جز من نمى داد... و لذا هيچ آيه اى از بر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد مگر اينكه بر من كرد و 🔹آن را بر من خواند و من به خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست كه و و آن را به من عطا كند... و چيزى از حلال و حرام و امر و نهى مربوط به گذشته و آينده و دستوراتى كه بر انبياى پيشين درباره اطاعت و معصيت نازل شده بود نبود مگر اينكه همه را به من داد و آن را حفظ كردم و حتى يك حرف آن را فراموش ننمودم. سپس دست خود را بر سينه من نهاد و دعا كرد كه خداوند مرا پر از و و و كند». [۲] پی نوشت؛ [۱] البتّه عوامل ديگرى نيز در كار بود كه مانع از طرح سؤال مى شد؛ پرداختن گروهى به عبادات به گمان اينكه فقط مأمور به عبادتند، يا غرق شدن در دنيا كه انسان را از همه چيز غافل مى سازد، از ديگر عوامل ترك سؤال بود. [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۶۴، باب اختلاف الحديث، ح ۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «تولّی» و «تبرّی» که به عنوان دو دستور اسلامی به ما آموخته اند چیست؟ و آیا این دو دستور را در دنیای امروز نیز می توان انجام داد؟ 🔹معمولا را تشبیه به درخت برومندى مى کنند که ، و ریشه هاى آن را و هاى وسیع ، و شاخه هایش را تشکیل مى دهد. و نیز معمولا ده موضوع را به عنوان و برنامه های عملی ذکر می کند در حالی که گسترده تر از آن است که در ده موضوع خلاصه شود. ولى اهمّیّت این سبب شده است که آنها را در ردیف اوّل بشمارند، وگرنه مسلّماً منحصر به اینها نیست. 🔹از این دستورات ده گانه، مربوط به و نیایش و پیوند با خداست - نماز، روزه، حج - و مربوط به مسائل و پیوند با خدا - زکات، خمس و مربوط به مسائل و و است - جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، تولّى و تبرّى - فعلا سخن از دو دستور اخیر است که به معناى و است. چه کسى را دوست بداریم و از که متنفّر باشیم؟ 🔹دوستان خدا، مردم حق طلب، انسانهاى ارزنده و حامیان حقّ و عدالت را بداریم، و از آلودگان، ستمگران، بى بند و باران و دشمنان خدا و مردم، باشیم. چرا همه را دوست نداریم؟ چرا با همه خلق خدا خوب نباشیم؟ مگر در دنیاى امروز مى توان اصل زندگى مسالمت آمیز را با همه کس و در همه جا فراموش کرد؟ 🔹باید از کسانى که طرفدار «تز» دوستى با همه و در تحت هر شرایطى هستند پرسید: آیا در جهانى که و و و ، و ، و و و وجود دارد همه را دوست بداریم؟! با همه خوش باشیم؟! و به همه کمک کنیم؟! آیا چنین اجازه اى را به ما مى دهد؟ آیا عاطفه زنده هیچ مردمى با این ، هماهنگى دارد؟ 🔹اگر این در اصول اساسى برنامه هاى عملى گنجانیده شده، به خاطر آن است که طرفداران حقّ و عدالت و آزادگى و پاکى و درستى، صفوف خود را هر چه فشرده تر سازند و و و آلودگان هرچه تنهاتر بمانند و در یک محاصره اجتماعى و اخلاقى از طرف انسانهاى مثبت و ارزنده قرار گیرند. 🔹آیا بدن آدمى هر غذایى را مى پذیرد؟ آیا ذائقه انسان یک وسیله و ، براى جدا کردن غذاهاى مفید از زیانبخش نیست؟ آیا به هنگام خوردن غذاهاى مسموم و گرفتار شدن بدن به غذایى، «معده» راه سازشکارى را پیش مى گیرد و انسان را تسلیم مى کند یا این که تمام قدرت خود را به کار مى اندازد تا از طریق «استفراغ» خود را از غذاى مسموم ابراز کرده، آن را به بیرون پرتاب کند؟ 🔹آیا تعادل نیروى و ، رمز بقاى جهان هستى نیست؟ چگونه مى تواند از تعادل این دو نیرو که در شکل تولّى و تبرّى ظاهر مى شود مستثنا بماند؟ اگر به جاى این دو دستور، با همه کس و هر مکتب و بى تفاوت بودن در برابر هر چیز و هر صحنه پیدا شود، و و سازنده را جذب نکند، و و منفى را از خود نراند، نابودى چنان اجتماعى سریع خواهد بود؛ به همین دلیل، در حدیثى از (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «اَوْثَقُ عُرَى الإیَمانِ الحُبُّ فِى اللهِ وَ البُغْضُ فِى اللهِ»؛ (محکم ترین دستگیره هاى ، دوست داشتن براى خدا، و ابراز تنفّر کردن براى خداست). پی نوشت: [۱] سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۳ 📕پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چ دوم، ص ۴۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش دوم) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠تقوا و آزادى‏ 🔹لازمه‌ی اینکه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یک اختیار کند این است که از و مشخصى پیروى کند، و لازمه‌ی اینکه از اصول معین و مشخصى پیروى کند، این است که خود را در همان محدود کند، و از حدود آنها نکند، و آنجا که هوا و ‏ هاى آنى او را تحریک مى‏کند که از حدود خود تجاوز کند خود را کند. نام این «خود نگهدارى» که مستلزم ترک امورى است است. 🔹نباید تصور کرد که از مختصات دیندارى است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است که داشته باشد. در زمان ما مى‏بینیم که تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح کرده‏اند. چیزى که هست یک علوّ و قداست و استحکام دیگرى دارد و در حقیقت تنها روى پایه است که مى‏توان و با مبنا به وجود آورد، و جز بر مبناى محکم نمى‏توان بنیانى مستحکم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد. 🔹قرآن کریم مى‏فرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ» [۱] (آیا آن کس که را بر مبناى و رضاى او بنا کرده بهتر است، یا آن که بنیان خویش را بر مشرف بر آتش قرار داده است؟). به هر حال ، اعمّ از تقواى مذهبى و الهى و غیره، لازمه انسانیت است و خود به خود مستلزم ترک و اجتناب و گذشت‌ هایى است. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره توبه، آيه ۱۰۹ [۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تقوا، ده گفتار، ایران، انتشارات صدرا، چ ۸، ۱۳۷۷ش، ج ۲۳، ص ۶۹۷ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش دوم) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠تقوا و آزادى‏ 🔹لازمه‌ی اینکه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یک اختیار کند این است که از و مشخصى پیروى کند، و لازمه‌ی اینکه از اصول معین و مشخصى پیروى کند، این است که خود را در همان محدود کند، و از حدود آنها نکند، و آنجا که هوا و ‏ هاى آنى او را تحریک مى‏کند که از حدود خود تجاوز کند خود را کند. نام این «خود نگهدارى» که مستلزم ترک امورى است است. 🔹نباید تصور کرد که از مختصات دیندارى است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است که داشته باشد. در زمان ما مى‏بینیم که تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح کرده‏اند. چیزى که هست یک علوّ و قداست و استحکام دیگرى دارد و در حقیقت تنها روى پایه است که مى‏توان و با مبنا به وجود آورد، و جز بر مبناى محکم نمى‏توان بنیانى مستحکم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد. 🔹قرآن کریم مى‏فرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ» [۱] (آیا آن کس که را بر مبناى و رضاى او بنا کرده بهتر است، یا آن که بنیان خویش را بر مشرف بر آتش قرار داده است؟). به هر حال ، اعمّ از تقواى مذهبى و الهى و غیره، لازمه انسانیت است و خود به خود مستلزم ترک و اجتناب و گذشت‌ هایى است. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره توبه، آيه ۱۰۹ [۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تقوا، ده گفتار، ایران، انتشارات صدرا، چ ۸، ۱۳۷۷ش، ج ۲۳، ص ۶۹۷ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel