eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 امام حسن عسکری میفرمایند: «او غیبتی طولانی خواهد داشت که در آن [غیبت] هیچ کس نجات نمی یابد، مگر کسی که خدا او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج، موفق سازد.» 📚بحارالانوار،ج ۵٢، ص ١۴٩ 💐 ولادت علیه السلام را به فرزندشان امام زمان و همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنیم. @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️تبیین اوضاع عصر (ع) 🔶 (ع) یازدهمین امام و مهر سپهر ولایت، مهبط انوار الهی و منبع علوم ربانی است. چنان‌که آفتاب وجودش از منبع فیوضات احمدی سرچشمه گرفته است. حضرت پس از درگذشت پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) به امر خداوند و تعیین پیشوایان گذشته در سن ۲۱ سالگی به رسیدند و در هفت سالی که منصب امامت را برعهده داشتند به واسطه خفقان و فشارهای شدید حکومت بنی عباسی، یا در زندان به سر می‌بردند و یا با تقیه رفتار می‌نمودند. 💠با مطالعه حوادث آن دوران می‌توان دریافت که دو عامل بیشتر از همه در ایجاد شرایط بحرانی و تشدید فشارها دخیل بود: 🔷اولین عامل: گسترش شیعه و قدرت گرفتن نسبی شیعیان بود و عباسیان از همین امر واهمه و ترس شدیدی داشتند و به همین علّت به شدت شیعیان و به خصوص (ع) را تحت فشار و تنگنا قرار می‌دادند و جلوی ارتباط شیعیان با امام را می‌گرفتند. از همین رو امام با استفاده از وكلا و نمايندگان خود در مناطق مختلف، شیعیان را رهبری و هدایت می‌کرد. هم‌چنین امام برای حفظ ياران خود، به پنهان‌كاری و راز داری تأكيد می‌كردند تا آن‌جا كه عثمان بن سعيد عَمري يار مخصوص آن‌ حضرت و اولين نائب خاص امام مهدی(عج) زير پوشش روغن‌فروشی مطالب را محرمانه از (ع) به شيعيان و بالعكس گزارش می‌داد، از اين رو به او سمّان(روغن فروش) می‌گفتند.[۱] 🔷دومین عامل: باخبر بودن خلفای عباسی از ولادت حضرت ولی عصر(عج) بود، چرا که آنان از اخبار و روایات متواتر شنیده بودند که از نسل (ع) شخصی متولد خواهد شد که حکومت‌های طاغوت را از بین خواهد برد و به همین دلیل پیوسته از حضرت مراقبت می‌کردند تا جلوی تولد منجی عالم بشریت را بگیرند.[۲] (ع) در تبیین این موضوع، هنگام ولادت حضرت مهدی(عج) فرمودند: «ظالمان پنداشتند كه من‌را می‌كُشند تا نسل من‌را قطع نمايند، آن‌ها قدرت خداوند قادر را چگونه ديده‌اند!».[۳] مرحوم محدث قمی نیز در اين ‌باره می‌نويسد: «سه نفر از خلفای بنی عباس خواستند (ع) را به قتل برسانند، زيرا به آن‌ها خبر رسيده بود كه حضرت مهدی(عج) در صلب ایشان است، آن‌ها آن حضرت را چندين بار زندانی نمودند».[۴] 💠در نتیجه: این دو عامل باعث شد تا خلفای عباسی سخت‌ترین و شدیدترین فشارها و سانسور را بر پیشوای یازدهم و یارانش به وجود بیاورند. اما هرگز نتوانستند در مقابل تقدیر و مشیت خداوند متعال بایستند و ان‌شاءلله به زودی زود با ظهور فرزند این امام عزیز، جهان از  عدل و داد پر خواهد شد و انتقام تمام ظلم‌های دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام و طاغوتیان و مستکبران جهان را خواهد گرفت. پی‌نوشت [۱] سفينة البحار، ج ۶، ص ۱۴۳ [۲] سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (محمد رضا جباری)، ص۷۵ [۳] بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۱۴ [۴] انوار البهيّه، ص ۴۹۰ نویسنده: ناجی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️«عسکری» صحیح است یا «عسگری»؟ 🔹«عسگری» به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ همانطور که انگور عسگری به جهت بی دانه بودنش به این نام مشهور شده است. لذا دشمنان از این شهرت برای اتهام عقیم بودن (ع) و عدم وجود امام مهدی (ع) استفاده میکرده و میکنند! در حالی‌که «عسکر» محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.  🔹خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی (ع)، آن حضرت را در سال ۲۳۶ ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون (ع) و پدر بزرگوارشان امام هادی (ع) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند، به لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(ع) است و آنها را گفته‌اند.  🔹اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی (ع) نیز عقیم می‌بودند و از نعمت فرزند محروم تلقی می‌شدند. از سوی دیگر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف). در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند.  منبع: وبسایت عصر اسلام @tabyinchannel
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️سبک زندگی اسلامی در آموزه های علیه السلام (بخش اول) 🔶از آنجا که تمامی امامان معصوم علیهم السلام برترین اسوه صفات عالیه انسانی هستند، رفتار آنان در همه ابعاد میتواند برای پیروانشان درس آموز باشد. 💠سخاوت و بخشندگی امام 🔷 یکی از اخلاق های بارز در ائمه است. در روایت زیر این اخلاق الهی در مورد (ع) بیان میشود: محمد بن علی میگوید: زمانی بر اثر تهیدستی کار زندگی بر ما سخت شد. پدرم گفت: بیا با هم به نزد ابو محمد (امام عسکری علیه السلام) برویم. میگویند او مردی بخشنده است و به جود و سخاوت شهرت دارد. گفتم: او را میشناسی؟ گفت: نه، او را هرگز ندیده ام. با هم به راه افتادیم. در بین راه پدرم گفت: چقدر خوب است که آن بزرگوار دستور دهد به ما ۵۰۰ درهم بپردازند! تا با آن نیازهایمان را برطرف کنیم. دویست درهم برای لباس، دویست درهم برای پرداخت بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر! من پیش خود گفتم: کاش برای من هم سیصد درهم دستور دهد که با صد درهم آن یک مرکب بخرم و صد درهم برای مخارج و صد درهم برای پوشاک باشد تا به کوهستان (در اطراف همدان و قزوین) بروم. 🔷هنگامی که به سرای امام رسیدیم، غلام آن حضرت بیرون آمده و گفت: علی بن ابراهیم و پسرش محمد وارد شوند. چون وارد شده و سلام کردیم، امام به پدرم فرمود: «یا علی! ما خلفک عنا الی هذا الوقت؟؛ ای علی! چرا تا کنون نزد ما نیامده ای؟ پدرم گفت: ای آقای من! خجالت میکشیدم با این وضع نزد شما بیایم. وقتی از نزد آن حضرت بیرون آمدیم، غلام آمده و کیسه پولی را به پدرم داد و گفت: این پانصد درهم است، دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر. آنگاه کیسه ای دیگر درآورده و به من داد و گفت: این سیصد درهم است، صد درهم برای خرید مرکب و صد درهم برای پوشاک و صد درهم دیگر برای سایر هزینه ها، اما به کوهستان نرو بلکه به سوراء برو.[۱] 💠ساده زیستی امام 🔷 از ویژگی ها و اخلاق زیبای همه ائمه بوده است. در روایتی که در ادامه می آید این اخلاق در امام حسن عسکری(ع) بیان میشود: از آنجا که تمامی امامان معصوم علیهم السلام برترین اسوه صفات عالیه انسانی بودند، رفتار آنان در همه ابعاد میتواند برای پیروانشان درس آموز باشد. کامل بن ابراهیم مدنی در مورد زهد و ساده زیستی امام حسن عسکری(ع) میگوید: جهت پرسیدن سؤالاتی به محضر آن حضرت شرفیاب شدیم. هنگامی که به حضورش رسیدیم، دیدم آن گرامی لباسی سفید و نرم به تن دارد. پیش خود گفتم: ولی خدا و حجت الهی خودش لباس نرم و لطیف میپوشد و ما را به مواسات و همدردی با برادران دینی فرمان میدهد و از پوشیدن چنین لباسی باز میدارد. امام در این لحظه تبسم نمود و سپس آستینش را بالا زد و من متوجه شدم که آن حضرت پوشاکی سیاه و زبر بر تن نموده است. آنگاه فرمود: «یا کامل! هذا لله و هذا لکم؛ این لباس زبر برای خداست و این لباس نرم که روی آن پوشیده ام برای شماست.[۲] پی نوشت ها [۱] اصول کافی، کتاب الحجة، باب مولد ابی محمد الحسن بن علی، ح۳ [۲] مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۴۳. مستدرک سفینة البحار، ج۹، ص۲۲۰ منبع: حوزه نت به نقل از عرفان @tabyinchannel
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️سبک زندگی اسلامی در آموزه های (بخش دوم) 🔶از آنجا که تمامی امامان معصوم علیهم السلام برترین اسوه صفات عالیه انسانی بودند، رفتار آنان در همه ابعاد میتواند برای پیروانشان درس آموز باشد. 💠ایجاد روحیه تفکر در پیروان خود 🔷اسحاق کندی فیلسوف عراق بود. او به تالیف کتابی با موضوع تناقضات قرآن همت گماشت. او آن چنان با شور و علاقه مشغول تدوین این کتاب گردید که از مردم کناره گرفته و به تنهایی در خانه خویش به این کار مبادرت میورزید، تا اینکه یکی از شاگردانش به محضر پیشوای یازدهم شرفیاب شد. (ع) به او فرمود: «آیا در میان شما یک مرد رشید پیدا نمیشود که استاد شما را از این کارش منصرف سازد؟!» عرض کرد: ما از شاگردان او هستیم، چگونه میتوانیم در این کار یا کارهای دیگر به او اعتراض کنیم؟ امام فرمودند: «آیا آنچه بگویم به او میرسانی؟» گفت: آری. 🔷فرمود: «نزد او برو با او انس بگیر و او را در کاری که میخواهد انجام دهد یاری نما، آنگاه بگو سؤالی دارم، آیا میتوانم از شما بپرسم؟ به تو اجازه سؤال میدهد. بگو: اگر پدیدآورنده قرآن نزد تو آید، آیا احتمال میدهی که منظور او از گفتارش معانی دیگری غیر از آن باشد که پنداشته ای؟ خواهد گفت: امکان دارد؛ و او اگر به مطلبی توجه کند، میفهمد و درک میکند. هنگامی که جواب مثبت داد، بگو: از کجا اطمینان پیدا کرده ای که مراد و منظور عبارات قرآن همان است که تو میگویی؟ شاید گوینده قرآن منظوری غیر از آنچه تو به آن رسیده ای داشته باشد و تو الفاظ و عبارات را در غیر معانی و مراد متکلم آن به کار می بری؟ 🔷آن شخص نزد اسحاق کندی رفت و همانطوری که امام به او آموخته بود، با مهربانی تمام با او انس گرفت، سؤال خود را مطرح کرد و او را به تفکر و اندیشیدن وادار نمود. اسحاق کندی از او خواست سؤال خود را تکرار کند، در این حال به فکر فرو رفت و این احتمال به نظر او ممکن آمده و قابل دقت بود، برای همین شاگردش را قسم داد که منشا این پرسش را برای او بیان کند. او گفت: به ذهنم رسید و پرسیدم. استاد گفت: باور نمیکنم که به ذهن تو و امثال تو این پرسش خطور نماید، راستش را بگو، این سؤال را از کجا آموخته ای؟ شاگرد گفت: ابو محمد عسکری به من یاد داد. استاد گفت: آری، الان حقیقت را گفتی. چنین سؤالی جز از آن خاندان نمیتواند باشد. آنگاه نوشته های خود را در این زمینه در آتش سوزانید.[۱] 💠ترویج فرهنگ صرفه جویی 🔷برنامه ریزی صحیح در زندگی موجب رشد اقتصادی و از زیرساختهای توسعه اجتماعی و بالندگی اقتصادی یک جامعه محسوب میشود. در سیره (ع) در این رابطه نکات قابل توجهی وجود دارد و در ذیل نمونه ای از آن را میخوانیم: 🔷محمد بن حمزه سروری میگوید: توسط ابوهاشم جعفری - که با هم دوست بودیم - نامه ای به محضر (ع) نوشته و درخواست کردم که آن حضرت دعا کند تا خداوند متعال در زندگی من گشایشی ایجاد بفرماید. وقتی که جواب را توسط ابوهاشم دریافت کردم، آن حضرت نوشته بود: «مات ابن عمک یحیی بن حمزة و خلف ماة الف درهم و هی واردة علیک، فاشکرالله و علیک بالاقتصاد و ایاک و الاسراف، فانه من فعل الشیطنة؛ پسر عمویت یحیی بن حمزه از دنیا رفت و مبلغ صد هزار درهم ارث باقی گذاشت و این درهم ها بر تو وارد میشود (به ارث به تو میرسد) پس خدا را سپاسگذاری کن و بر تو باد به میانه روی، و از اسراف بپرهیز که اسراف از رفتارهای شیطانی است. 🔷بعد از چند روزی، پیکی از شهر حران آمده و اسنادی را مربوط به دارایی پسر عمویم به من تحویل داد. من با خواندن نامه ای که بین آن اسناد وجود داشت، متوجه شدم که پسرعمویم یحیی بن حمزه دقیقا همان روزی فوت کرده است که امام(ع) آن خبر را به من داد. به این ترتیب از تنگدستی و فقر رهایی یافته و بعد از ادای حقوق الهی و احسان به برادرهای دینی ام، طبق دستور امام(ع) زندگی خود را بر اساس میانه روی تنظیم نموده و از اسراف و ولخرجی پرهیز نمودم و به این ترتیب زندگی ام سامان یافت در حالی که در گذشته فردی مبذر و اسراف کار بودم.[۲] [۱] المناقب، ج۴، ص۴۲۴و۴۲۵؛ بحار، ج۵۰، ص۳۱۱ و ج۱۰، ص۳۹۲ [۲] کشف الغمه، ج۲، ص۴۲۴ منبع: حوزه نت به نقل از عرفان @tabyinchannel
⭕️ علیه السلام: 🔷به خدا سوگند، (عج) آن قدر غایب می شود که در (طولانی اش) از هلاکت نجات نمی یابد، مگر کسی که خدای بزرگ، او را بر عقیده به امامتش ثابت گرداند، و به او توفیق دهد که برای او دعا کند. 📕کمال الدین، ج ۲ ، ص ۳۸۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ در مورد موقعيت اجتماعی امام حسن عسکری (ع) چه گزارشاتی داده است؟ 🔹 (ع) اگر چه بسیار جوان بودند، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی، به ویژه و اعتقاد بی‌ شائبه آنان به امام و احترام بی‌ چون و چرای مردم از وی، شهرت فراوانی پیدا کرده بودند. هم‌چنين به دلیل آن که مورد توجه عام و خاص بودند، حاکمیت عباسی جز در مواردی چند، در ظاهر رفتار احترام‌ آمیزی از خود نسبت به آن حضرت نشان می‌ دادند. روایتی طولانی که در بسیاری از منابع نقل شده، حاکی از اهمیّت و عظمت موقعیت روزافزون (ع) در «سامرا» می‌ باشد. اینک به خاطر اهمیت این روایت به ذکر قسمت‌ هایی از آن می‌ پردازیم: «سعد بن عبدالله اشعری از علمای معروف شیعه که احتمالاً به ملاقات امام عسکری (ع) نیز شرفیاب شده [۱]، می‌ گوید: «در شعبان سال ۲۷۸ - هیجده سال پس از شهادت امام عسکری (ع) - در مجلس احمد بن عبیدالله بن خاقان [۲] - که آن روزها مسئولیت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نیز عداوت می‌ ورزید - نشسته بودیم، 🔹سخن از طالبیون ساکن سامرا و مذهب و موقعیت آنان در پیش حاکم به میان آمد، احمد گفت: من کسی از علویان را چون (ع) در سامرا ندیده و نشنیده بودم که اینچنین به وقار و عفاف و زیرکی و بزرگ‌منشی در میان اهل بیت خود شناخته شده و پیش سلطان و بنی هاشم محترم باشد، چنان که او را بر افراد مسن و حتی امراء و وزراء و منشیان نیز برتری می‌ دادند. روزی من بالای سر پدرم ایستاده بودم؛ آن روز پدرم برای دیدار با مردم نشسته بود. یکی از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا (ع) [۳] در بیرون در ایستاده است. پدرم با صدای بلندی گفت: او را اجازه ورود بدهید و او وارد شد ... وقتی پدرم او را دید چند قدم به سوی او رفت، کاری که ندیده بودم با کسی حتی امرا و ولات عهد انجام بدهد. وقتی به او نزدیک شد، دست به گردنش انداخت و صورت و پیشانی او را بوسید. آنگاه دستش را گرفت و در جای خود نشاند. 🔹پدرم خود روبروی او نشست و با وی به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با کنیه - که حاکی از احترام او بود - مورد خطاب قرار می‌ داد و مرتب می‌ گفت: پدر و مادرم فدایت... شب هنگام نزد پدرم رفتم ... و از وی پرسیدم: پدر! آن شخص که امروز آن همه اجلال و احترامش نمودی، چه کسی بود که حتی پدر و مادرت را فدای او می‌ کردی؟ گفت: او ابن الرضا (ع)، امام رافضیان بود؛ آنگاه ساکت شد. چند لحظه بعد سکوتش را شکست و ادامه داد: فرزندم اگر روزی خلافت از دست بنی عباس بیرون رود، در میان بنی هاشم، جز او کسی شایستگی تصدی آن را ندارد. او به خاطر فضل، صیانت نفس، زهد، عبادت و اخلاق نیکو سزاوار مقام خلافت است. اگر پدر او را دیده بودی، مردی بود بزرگوار، عاقل، نیکوکار و فاضل. با شنیدن این سخنان آتش خشم سر تا سر وجودم را فرا گرفت. در عین حال حس کنجکاویم برای شناختن او برانگیخته شد. از هر کس از بنی هاشم، منشیان، قضات، فقها، حتی مردم عادی که درباره‌اش سؤال می‌ کردم او را در نزد آنان در نهایت جلالت و بزرگواری و مقدم بر سایر افراد اهل بیت می‌ یافتم. 🔹همه می‌ گفتند: او امام رافضیان است. از آن پس اهمیت وی پیش من رو به فزونی گذاشت؛ زیرا دوست و دشمن او را به نیکی می‌ ستودند». [۴] این روایت با توجه به راوی آن که خود یکی از معاندان سرسخت اهل بیت علیهم السلام بوده، موقعیت اخلاقی و اجتماعی (ع) را در میان عامه مردم و حتی خواص نشان می‌ دهد. همچنین خادم (ع) می‌ گوید: روزهایی که امام به مقر خلافت می‌ رفت، شور و شعف عجیبی در مردم پیدا می‌ شد. خیابان‌ های مسیر آن حضرت از جمعیتی که سوار بر مرکب‌ های خود بودند، پر می‌ شد. وقتی امام تشریف می‌ آوردند، هیاهو یک باره خاموش می‌ گشت. آن حضرت از میان جمعیت گذشته و وارد مجلس می‌ شد. [۵] طبیعی است که باید بیشترین این افراد از شیعیانی باشند که از مناطق دور و نزدیک برای دیدن امام (ع) به سامرا می‌ آمدند؛ هر چند ارادت سایر مردم نسبت به فرزندان رسول خدا (ص) نیز آنها را برای دیدن امام حسن عسکری (ع) تهییج کرده و سبب فزونی جمعیت می‌ شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] رجال النجاشی، ص ۱۲۶ [۲] پدرش وزیر معتمد عباسی بود. (الكامل فی التاريخ، ج ۷، ص ۲۳۵) [۳] «ابن الرضا» عنوانی است که امام جواد و امام عسکری (علیهما السّلام) هر دو به آن شهرت یافته‌ اند [۴] بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۳۲۵ [۵] الغیبه، طوسی، ص ۱۲۹ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم‌ السلام)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۵۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آغاز امامت حضرت ولیعصر (عج) - (بخش اول) 🔸اندیشه پیروزی حق بر باطل که برگرفته از متن قرآن کریم است، بارقه ای از نور امید در دل ها تابانده است و همگان منتظر کسی هستند که منادی حق و سفیر نور و کشتی بان هدایت است. قافله سالار رهایی، این شخصیت بزرگ را در روایات اسلامی (عج) می نامد. چنین انتظاری، افضل عبادات شمرده شده است. منتظران واقعی، در حال مهیای جامعه مطلوب هستند. از این رو، برای حضور حضرت شرایطی لازم است که زمینه ساز قدومش باشد و پذیرای حکومت عدل او. در این مقاله، به سیره حکومتی آن حضرت و وظایف منتظران و همچنین به نقش رسانه در دولت مهدوی پرداخته و به صورت کوتاه به آنها اشاره شده است. 💠مقدمه 🔹انـدیـشـه مـهـدویـت در مـذهـب تـشـیـع، بـه دلیـل مـسـئله امـامـت و جایگاه اعتقادی آن، که در فرهنگ شیعه، تداوم رسالت است، جایگاه رفیعی دارد. شیعه امامیه معتقد است ، مقامی است که از و به واسطه پیامبر (ص)، برای امت پس از او قرار داده شده و کسی است که سرنوشت امور دینی و دنیایی مردم در دست اوست. از این رو، شیعیان منتظرند، در دولت کریمه آن حضرت، جامعه اخلاقی را در جهان تجربه کنند و بی عدالتی وجود نداشته نباشد و همه چیز بر پایه عدالت و اخلاق، سامان یابد. انتظار ظهور یک و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار دارد و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی نیز اختصاص ندارد. ازاین رو، همگان براساس فطرت ذاتی خود مایلند، روزی فرا رسد که جهان در پرتوی و آسمانی و با تأیید عنایت پروردگار، از ستم ستمگران نجات یابد و انسان ها از فلاکت موجود و نابسامانی و ناامنی و تیره روزی رها شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای دست یابند. 💠سیری کوتاه در زندگی نامه حضرت 🔹معتمد عباسی، (ع) را در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ه‍. ق، به شهادت رساند و که رهبری و ولایتش را پیامبر اکرم (ص) و معصومین پس از ایشان وعده داده بودند، آغاز شد. (عج) در شرایطی روی داد که امام یازدهم نیز مانند دیگر ائمه، زمینه ولایت را برای فرزند خود آماده کرده بود. شب پیش از شهادت، ایشان به دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری درباره این مسئله مهم به شهرهای گوناگون فرستاد. حکومت عباسی از مدت ها پیش، بر اساس سخن رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) مبنی بر اینکه فرزند امام حسن عسکری (ع) است، امام یازدهم شیعیان را زیر نظر داشتند و مراقب بودند فرزندی از ایشان باقی نماند. با تولد حضرت مهدی (عج) در ۱۵ شعبان سال ۲۵۵ ه‍..ق در سامرا، امام حسن عسکری (ع) با پنهان نگاه داشتن خبر ولادت فرزند خویش، این نقشه را باطل کرد. پس از شهادت امام حسن عسکری (ع)، خبر شهادت ایشان در سراسر سامرا پیچید و مردم در سوگ آن امام همام، عزاداری کردند. 🔹 (عج) مخفیانه بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند. پس از شهادت امام، (عج) که در آن زمان ۵ سال داشتند، به رسیدند و کم کم خبر وجود فرزندی از سلاله پاک امامت پخش شد که تلاش خلیفه عباسی برای یافتن ایشان بی فایده بود. امامت حضرت حجت (عج) در این دوران را می خواندند. این غیبت از زمان شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۶۰ ه‍ـ. ق، شروع و تا سال ۳۲۹ ه‍ـ. ق به طول انجامید. چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام (عج) و شیعیان را به عهده داشتند و احکام دین را از ایشان دریافت و در اختیار شیعیان قرار می دادند. این چهار نفر، عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سمری بودند. این غیبت، ۶۹ سال به طول انجامید. پس از غیبت صغرا، آغاز شد. از امامت ایشان تاکنون بیش از ۱۱۸۰ سال می گذرد. جهان در دو مرحله غیبت امام خود، در انتظار عدالت علوی است. در ادامه به برخی ویژگی های حکومت جهانی حضرت اشاره می شود. امید است مقبول نظر جامعه منتظر قرار گیرد. ... نویسنده: سید علی محمدی متکازینی منبع؛ حوزه نت به نقل از مجله  اشارات ایام (اشارات) شماره۱۴۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری (ع) و ولادت حضرت مهدی (عج) چگونه بوده است؟ 🔹درباره وضعیت سیاسی عصر (ع) و ولادت حضرت مهدی (عج) بايد گفت: امام حسن عسكرى (ع) در ماه ربيع الاول سال ۲۳۲ هجرى متولد شد و دوران او معاصر با حكومت سه نفر از حاكمان بنى عباس يعنى معتز، مهتدى و معتمد بوده است. معتمد عباسى تعصب و كينه خاصى نسبت به اهل بيت عليهم السلام نشان ميداد، از جمله كارهاى او اين بود كه بعد از شهادت امام عسكرى (ع) دستور داد خانه حضرت را تفتيش كرده تا از وجود فرزند حضرت آگاه شود و اين به جهت سعايتى بود كه جعفر به دستگاه حاكم كرده بود. 🔹داوود بن اسود مى گويد: امام عسكرى (ع) عصايى به من داد و فرمود: اين را به عمروى برسان. در بين راه عصا شكست، ناگهان مشاهده كردم كه در ميان آن نامه اى است؛ خدمت امام كه رسيدم جريان را بازگو كردم. حضرت فرمود: « ... وَ إِذَا سَمِعْتَ لَنَا شَاتِماً فَامْضِ لِسَبِيلِكَ الَّتِي أُمِرْتَ بِهَا وَ إِيَّاكَ أَنْ تُجَاوِبَ مَنْ يَشْتِمُنَا أَوْ تُعَرِّفَهُ مَنْ أَنْتَ فَإِنَّا بِبَلَدِ سَوْءٍ وَ مِصْرَ سَوْءٍ وَ امْضِ فِی طَرِيقِكَ فَإِنَّ أَخْبَارَكَ وَ أَحْوَالَكَ تُرَدُّ إِلَيْنَا فَاعْلَمْ ذَلِكَ؛ [۱] هر گاه مشاهده كردى كه كسى ما را دشنام مى دهد تو به دنبال مأموريتى كه فرستاده شدى برو و مبادا در صدد پاسخ او برآيى يا خودت را به او معرفى كنى؛ زيرا ما در بد شهرى قرار داريم، تو به راه خودت ادامه بده، اخبار و احوال تو به ما مى رسد، اين را به خوبى بدان». 🔹و حتى مشاهده مى كنيم كه امام (ع) به اصحاب خود دستور مى دهد تا هيچ كس به او سلام نكند و با دست به او اشاره ننمايد؛ زيرا در غير اين صورت جانش در امان نخواهد بود. [۲] حضرت (ع) براى ملاقات با شيعيان خود مكانى را معين مى كرد و مى فرمود: «صِيرُوا إِلَى مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا وَ إِلَى دَارِ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ الْعِشَاءَ وَ الْعَتَمَةَ فِي لَيْلَةِ كَذَا فَإِنَّكُمْ تَجِدُونِي هُنَاكَ ...؛ [۳] در فلان مكان و فلان خانه شب هنگام مراجعه كنيد كه مرا در آنجا خواهيد يافت...». 🔹محمد بن عبدالعزيز بلخى مى گويد: «صبح هنگامى در خيابان گوسفندفروشان نشسته بودم كه ناگهان مشاهده كردم امام عسكرى (ع) از منزل خود خارج شده و به سوى خانه عمومى مى رود در دلم گفتم: اگر فرياد زنم كه اين مرد حجت خداست بر شما باد كه او را بشناسيد، مرا خواهند كشت، هنگامى كه حضرت به من نزديك شد با انگشت سبابه خود بر دهان خود اشاره فرمود كه ساكت باش. همان شب حضرت را ملاقات كردم فرمود: «إِنَّهُ هُوَ الْكِتْمَانُ أَوِ الْقَتْلُ فَاتَّقِ اللَّهَ عَلَى نَفْسِكَ؛ [۴] يا بايد كتمان كنى و يا اينكه به قتل خواهى رسيد، در مورد حفظ جانت از دستورات الهی پیروی کن». به همين جهت است كه مرحوم مقدس اردبيلى مى فرمايد: «هر گاه حديثى از «رجل» نقل شد، مقصود امام حسن عسكرى (ع) است». 🔹اين قضايا وضعيت بس دشوار سياسى (ع) و زمان ولادت امام مهدی (عج) را مى رساند و به همين جهت است كه ولادت آن حضرت در اختفاى تام صورت پذيرفت. در اين بين امام عسكرى (ع) دو وظيفه را دنبال مى كرده است: يكى اينكه حضرت در صدد اثبات ولادت و وجود فرزندش بوده است و ديگر اينكه طورى بايد فرزندش را معرفى كند كه جانش در خطر نيفتد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، ج ‏۵۰، ص ۲۸۳، باب ۳، ح ۶۰ [۲] همان، ص ۲۶۹، باب ۳، ح ۳۴ [۳] همان، ص ۳۰۴، باب ۳، ح ۸۰ [۴] همان، ص ۲۹۰، باب ۳، ح ۶۳ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص ۱۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسن عسكرى عليه السلام:  🔸إتَّقُوا اللهَ و كُونوا لَنا زَينا و لا تَكوُنوا عَلَينا شَينا. 🔹 پيشه كنيد و مايه ما باشيد، نه مايه ما. 📕بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۷۲ @tabyinchannel
⭕️احترام به سادات 🔹احترام به و و محبت به آنها، خیلی شده است. بعضی فرموده‌اند بارها اتفاق افتاده با نظر مخالفت نمودم و چوبش را از جای دیگر خوردم. بلکه از این بالاتر، پدری که سید بود نقل می‌کرد: گاهی فرزند خود را به‌عنوان تأدیب کتک می‌زدم، بلافاصله گرفتاری و ناراحتی برایم پیش می‌آمد. 🔹 علیه‌ السلام به شخصی که به یکی از بی‌اعتنایی کرده بود ایراد گرفتند. آن شخص عرض کرد: بی‌ اعتنایی من به او، به‌ خاطر مخالفت او با شما بود. حضرت در جواب فرمود: چون او به ما انتساب دارد، نمی‌بایست چنین می‌کردی!   📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اوصاف امام حسن عسکری علیه السلام 💠دانش امام 🔹از احادیث نقل شده از (علیه السلام) آشکار می گردد که آن حضرت همچون امامان دیگر به مدد ارتباط با عالم غیب، از آگاهی و دانشی غیبی برخوردار بوده است و به نظر می رسد آن حضرت بیش از امامان دیگر، از این آگاهی به صورت «ابزار هدایت» استفاده می‌کردند. [۱] چنانچه در بسیاری از روایات نقل شده از آن حضرت، راوی ابراز داشته است که من فلان مطلب به ذهنم رسید یا فلان تقاضا را در ذهن داشتم و امام بدون آنکه من کلامی بگویم در آن مورد چنین گفت یا تقاضای مالی و غیره مرا همانگونه که در ذهن داشتم پاسخ داد. [۲] در مواردی علم آن حضرت در زمینه های مختلف برای دیگران از غیر اصحاب آن حضرت نیز ثابت شده بود. به عنوان نمونه «بطریق» شاگرد «بختیشوع» پزشک مسیحی از استاد خود نقل نموده است که به او درباره آن حضرت گفت: «بدان که او داناترین فرد روزگار ماست که بر زمین زندگی می کند». [۳] 💠عبادت امام 🔹 (علیه السلام) عابدترین فرد زمان خود بود و بیش از همه به اطاعت خداوند و انجام دستورات الهی می پرداخت؛ شبها را با تلاوت قرآن، نماز و سجود برای خدا تا بامداد سرمی کرد. محمد شاکری می گوید: «امام در محراب می نشست و به سجده می رفت و من می خوابیدم و بیدار می شدم، لیکن ایشان همچنان در حال سجده بودند». [۴] 💠جود و بخشش 🔹یکی‌دیگر از صفات‌بارز علیه السلام، سخاوت و بخشش ایشان بود؛ ایشان بخشنده ترینِ مردم بودند و وکلایی در بیشتر مناطق اسلامی تعیین فرموده بودند تا حقوق شرعیه را از مردم وصول کرده به فقیران، تهیدستان و درماندگان بدهند و با آنان عهد کرده بود که این اموال را در راه خیر و حل اختلافات میان مسلمین و دیگر موارد مفید صرف کنند. یکی از موارد بخشندگی امام را مورخان چنین نقل کرده اند: «محمد بن علی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفر می گوید: دستانمان خالی و روزگارمان سخت شده بود، پدرم به من گفت: ما را نزد این مرد - امام حسن عسکری - که وصف بخشش و سخاوت او را شنیده‌ایم ببر؛ 🔹به او گفتم: آیا او را می شناسی؟ گفت: او را نمی شناسم و تا کنون او را هرگز ندیده ام. ما نیز به قصد دیدار امام راه افتادیم در میانه راه پدرم گفت: چقدر خوب است که ایشان به ما پانصد درهم عطا کند؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و یکصد درهم برای مخارج. من هم با خود گفتم: ای کاش! به من نیز سیصد درهم ببخشد؛ با صد درهم الاغی بخرم و با صد درهم مخارج خود را تأمین کنم و صد درهم دیگر را خرج پوشاک کنم و به سوی منطقه «جبل» بروم. هنگامی که به خانه حضرت رسیدیم غلام ایشان به سوی ما خارج شد و گفت: علی بن ابراهیم و فرزندش محمد داخل شوند؛ 🔹همین که وارد شدیم و بر حضرت سلام کردیم ایشان به پدرم گفتند: یا علی! چرا تا کنون نزد ما نیامده ای؟ آقای من از اینکه شما را با این حال دیدار کنم خجالت می کشیدم. اندکی درنگ کردیم و سپس خارج شدیم. غلام حضرت به دنبال ما آمد و به پدرم کیسه ای پول داد و گفت: این پانصد درهم است؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و صد درهم برای مخارج. سپس کیسه ی دیگری به من داد و گفت این سیصد درهم است، صد درهم را برای خریدن الاغ خرج کن و صد درهم برای پوشاک و صد درهم برای مخارج. به سوی «جبل» نیز مرو بلکه به «سوراء» [۵] روانه شو. محمد نیز راه سوراء را پیش گرفت و در آنجا وضع مالی او خوب شده از توانگران علوی گشت». [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] طبسی، محمد جواد، حیاة الامام العسکری علیه‌السلام، ص۱۲۱. [۲] رجوع کنید: بحارالانوار، ج ۵۰، بخش مربوط به زندگانی امام حسن عسکری (ع)، باب معجزاته و معالی أموره (ص ۲۴۷-۳۰۶) [۳] بحارالانوار، ج۵۰ ، ص۲۶۰ [۴] دلائل الامامۀ، ص ۲ [۵] سوراء: جایی که گفته میشود کنار بغداد است و خود بغداد نیز گفته شده است. معجم البلدان، ط دار صادر، ج ۳، ص [۶] کشف الغمه، ج ۳، ص ۲ منبع؛ ویکی اهل البیت (علیهم السلام) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره شخصیت امام حسن عسکرى (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و رجال اهل سنت پى مى بریم که (علیه السلام) از احترام ویژه اى نزد برخوردار بوده است. اینک به برخى از کلمات آنان اشاره مى کنیم: 1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ (ت ۲۵۰ هـ.ق) هنگام مدح و ستایش از ده نفر از مى گوید: « ... هر کدام از آنان عالم، زاهد، ناسک، شجاع، جواد، طاهر و تزکیه کننده اند... این سلسله براى هیچ خانواده اى از عرب یا عجم اتفاق نیفتاده است». [۱] 2⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ هـ.ق) مى نویسد: «بدان که و را که خداوند به او اختصاص داده و نمونه آن را بر گردن حضرت آویزان نموده و به او عنایت فرموده و آن را صفت دائمى قرار داده که روزگار آن را کهنه نخواهد کرد، و زبان ها با تلاوت کردنش او را به فراموشى نخواهند سپرد، این است که (محمّد) (علیه السلام) از نسل او و متولّد یافته از او است، و فرزند منتسب به او و پاره تن جدا شده از او است». [۲] 3⃣سبط بن جوزى (ت: ۶۵۴ هـ.ق) مى گوید: «او بن محمّد بن على بن موسى الرضا بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ (علیهم السلام) ـ است؛ او شخصى عالم و ثقه بود...». [۳] 4⃣ابن صبّاغ مالکى مى گوید: « ... هرگز کسى در امامت او شک و تردید نکرده است... او خود و بود... او سید اهل عصرش و اهل زمانش بود. اقوالش محکم و افعالش مورد ستایش بود. هر گاه دانشمندان زمانش قصیده اى مى سرودند آن حضرت در مدح و قصیده آنان وجود داشت... او سواره اى بى همانند در تمامى علوم بود و او بیان کننده مشکلات علوم بود و از بیان آنها شانه خالى نمی کرد و خسته نمى شد. او پرده بردارنده از حقایق به نظر دقیق و واقع بین خود، و ظاهر کننده دقایق به فکر تیزبین خود بود. او از خبر مى داد. او و بود. خداوند او را غریق رحمتش کند و در مکان گسترده بهشت خویش جاى دهد به حقّ محمّد (ص)، آمین». [۴] 5⃣نورالدین على بن عبدالله سمهودى (ت: ۹۱۱ هـ.ق) مى گوید: «امّا فرزند او ـ امام هادى (علیه السلام) ـ است. او شخصى عظیم الشأن بود... هنگامى که معتمد فرزند متوکّل عباسى او را حبس نمود کرامتى جلیل براى او آشکار شد». [۵] 6⃣على جلال الحسینى (ت: ۱۳۵۱ هـ.ق) مى نویسد: «ابومحمّد حسن زکى که به او مى گویند: در سال ۲۳۲ هـ.ق متولد شد. او نمونه زمان خود در و و و بود». [۶] 7⃣خیرالدین زرکلى (ت: ۱۳۹۶ هـ.ق) مى گوید « ... بعد از وفات پدرش با او به عنوان بیعت کردند. او بر روش سلف صالحش بود. مردى و و بود...». [۷] 8⃣عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى (ت: ۱۱۷۱ هـ.ق) مى گوید: « ...او را از حیث شرف بس است که از اولاد او است. خداوند این بیت شریف و نسب عظیم را خیر دهد. و بس است تو را به این نسبت از افتخار، و بس است تو را به این نسبت از علوّ قدر. آنان همگى کریم النسبند، همانند دندانه هاى شانه متعادلند... خوشا به حال این خانواده عالى مرتبه و بلند مقام... چه بسیار اقوامى که درصدد پایین آوردن منزلت آنان بودند، ولى خداوند آنان را بالا برد... خداوند ما را به محبّت آنان زنده بدارد و بر آن بمیراند، و ما را مشمول شفاعت آنان گرداند...». [۸] 9⃣عباس بن نورالدین مکّى (ت: ۱۱۸۰ هـ.ق) مى گوید: «ابو محمّد ، نسبش مشهورتر از ماه شب چهارده است. او و پدرش معروف به عسکرى اند. و امّا را زبان ها نمى توانند شماره کنند». [۹] 🔟عارف احمد عبدالغنى مى گوید: «کان من الزهد والعلم على امر عظیم...» [۱۰]؛ (او از حیث و در مکانى عظیم قرار داشت...). 1⃣1⃣محمّد بن عبدالغفار هاشمى حنفى مى نویسد: «و کثر اتباعه وذاع صیته واتجهت إلیه الانظار...» [۱۱]؛ (او پیروان بسیار داشت. همه جا را گرفته و همه نظرها را به خود متوجه ساخته بود...). پی نوشت‌ها؛ [۱] رسائل جاحظ، ص ۱۰۶ [۲] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۴۸ [۳] تذکرة الخواص، ص ۳۲۴ [۴] الفصول المهمة، ص ۲۷۹ [۵] جواهر العقدین، ص ۴۴۸ [۶] الحسین (علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۰۷ [۷] الأعلام، ج ۲، ص ۲۰۰ [۸] الاتحاف بحبّ الأشراف، ص ۱۷۸ و ۱۷۹ [۹] نزهة الجلیس، ج ۲، ص ۱۸۴ [۱۰] الجوهر الشفاف فى انساب السادة الأشراف، ج ۱، ص ۱۶۰ و ۱۶۱ [۱۱] ائمة الهدى، ص ۱۳۸ • جهت کاهش حجم نوشتار، از آوردن متن عربی روايات صرف نظر گردیده است. 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۱۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام عسکری (علیه السلام) از امور غيبي نسبت به امامان پيشين بيشتر استفاده کرده است؟ 🔹مى ‏دانيم كه (عليهم السلام)، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از برخوردار بودند، و در مواردى كه اساس حقانيت اسلام يا مصالح عالى امت اسلامى (همچون مشروعيت امامت آنان) در معرض خطر قرار مى‏ گرفت، از اين آگاهى به صورت استفاده مى‏ كردند. پيشگويى ها و (علیهم السلام)، بخش مهمى از زندگينامه آنان را تشكيل مى‏ دهد، اما با يك مطالعه در زندگى (علیه السلام) چنين به نظر مى‏ رسد كه: آن حضرت بيش از امامان ديگر خود را آشكار مى ‏ساخته است. بر اساس تحقيق يكى از دانشمندان معاصر، از و گزارش هاى غيبى و اقدامات خارق العاده (علیه السلام)، «قطب راوندى» در كتاب «خرائج» جمعاً چهل مورد، «سيد بحرانى» در «مدينه المعاجز» صد و سى و چهار مورد، «شيخ حر عاملى» در «اثبات الهدايه» صد و سى و شش مورد، و «علامه مجلسى» در «بحار الأنوار» هشتاد و يك مورد را ثبت كرده اند [۱] 🔹و اين، به خوبى روشنگر فزونى بروز كرامات و از ناحيه آن حضرت مى‏ باشد. به نظر مى‏ رسد علت اين امر و جوّ پر اختناقى بود كه و پدرش امام هادى (علیهم السلام) در آن زندگى مى‏ كردند؛ زيرا از وقتى كه امام هادى (علیه السلام) از سر اجبار به سامرّاء منتقل گرديد، به شدّت تحت مراقبت و كنترل بود، از اين رو امكان معرفى فرزندش (علیه السلام) به عموم شيعيان به عنوان امام بعدى وجود نداشت و اصولاً اين كار، حيات او را از ناحيه حكومت وقت در معرض خطر جدى قرار مى‏ داد. به همين جهت كار معرفى (علیه السلام) به شيعيان و گواه گرفتن آنان در اين باب، در ماههاى پايانى عمر امام هادى (علیه السلام) صورت گرفت، [۲] به طورى كه هنگام شهادت آن حضرت هنوز بسيارى از شيعيان از امامت (علیه السلام) آگاهى نداشتند. [۳] 🔹گويا عامل ديگرى نيز در اين زمينه بى تأثير نبوده و آن اعتقاد گروهى از شيعيان به امامت «محمد بن على»، برادر امام حسن عسكرى (علیه السلام)، در زمان حيات امام هادى (علیه السلام) بوده است. اين گروه بر اساس همين پندار او را در محضر امام هادى (علیه السلام) احترام مى‏ كردند، ولى حضرت با اين پندار مبارزه مى‏ كرد و آنان را به امامت فرزندش (علیه السلام) راهنمايى مى‏ نمود. پس از شهادت امام هادى (علیه السلام) گروهى از خيانتكاران و نادانان، همچون «ابن ماهويه»، اين پندار را دستاويز قرار داده و به اغواى مردم و منحرف ساختن افكار از امامت (علیه السلام) پرداختند. اين عوامل دست به دست هم داده و موجب شك و ترديد گروهى از شيعيان در امامت آن حضرت در آغاز كار گرديده بود، چنانكه برخى از آنان در صدد آزمايش امام (علیه السلام) بر مى ‏آمدند [۴] و برخى ديگر در اين زمينه با امام مكاتبه مى‏ كردند. [۵] 🔹اين تزلزلها و ترديدها به حدّى بود كه (علیه السلام) در پاسخ گروهى از شيعيان در اين زمينه با آزردگى و رنجش فراوانى نوشت: «هيچ يك از پدرانم، مانند من، گرفتار شك و تزلزل شيعيان در امر امامت نشده اند...» [۶] (علیه السلام) براى زدودن زنگار اين شكها و ترديدها، و نيز گاه براى حفظ ياران خود از خطر، و يا دلگرمى آنان، و يا هدايت گمراهان، ناگزير مى ‏شد پرده‏ هاى حجاب را كنار زده، از آن سوى جهان ظاهر، خبر دهد، و اين، از مؤثرترين شيوه ‏هاى جلب مخالفان و تقويت ايمان شيعيان بود. «ابوهاشم جعفرى» يكى از نزديكترين ياران امام بود، مى‏ گويد: هر وقت به حضور (علیه السلام) مى‏ رسيدم، برهان و نشانه تازه ‏اى بر او مشاهده مى‏ كردم. [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] طبسى، شيخ محمد جواد، حياه الامام العسكرى، الطبعه الأولى، قم، دفتر تبليغات اسلامى، ۱۴۱۳ق، ص ۱۲۱ [۲] همان، ص ۲۱۷ [۳] مسعودى، اثبات الوصيّه، الطبعه الرابعه، نجف، المطبعه الحيدريه، ۱۳۷۴ق، ص ۲۳۴ [۴] همان، ص ۲۴۶ [۵] همان، ص ۲۳۸ [۶] حسن بن على بن شعبه، تحف العقول، الطبعه الثانيه، ۱۳۶۳ش، قم، مؤسسه النشر الاسلامى (التابعه) لجماعه المدرسين بقم المشرّفه، ص ۴۸۷ [۷] طبرسى، اعلام الورى، الطبعه الثالثه، دار الكتب الأسلاميه ص ۳۷۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ه.ش، ص ۶۴۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسن عسکری (علیه السلام) 🔹«ابومحمدحسن‌بن‌علی‌عسکری علیه السلام» (۲۳۱ یا ۲۳۲ - ۲۶۰ ه.ق) پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۵۴ هجری به رسیدند. سال های امامت ایشان در شهر و غالبا تحت کنترل شدید سپری شد. به نحوی که ارتباط آن حضرت با بسیار محدود و تنها به وسیله آن حضرت بود. آن حضرت در سال ۲۶۰ هجری به وسیله زهری که به دستور به ایشان خورانده شد به رسیدند. (علیه السلام)، پدر حجت خدا بر زمین، (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می باشند. 💠«کنیه و القاب» 🔹کنیه آن حضرت است و این کنیه را (علیه السلام) بر ایشان نهاده اند [۱] که اشاره به این دارد که فرزند آن حضرت، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که روایات ائمه پیشین ایشان را معرفی نموده بودند. آن حضرت که هر کدام آینه‌ و والای ایشان است، عبارتند از: : ایشان از هر آلایش و پلیدی پاک بودند. [۲] : ایشان و نشانه راهیابی و حرکت در صراط مستقیم برای عالمیان بودند. [۳] 🔹: سامرا یک منطقه نظامی به شمار می رفت و امام را به خاطر اقامت در آنجا (یا محله ای از آنجا) لقب دادند. لازم به ذکر است همانطور که مورخان تصریح کرده اند، اگر در جایی لقب «عسکری» به تنهایی بکار رود مراد است نه پدرشان. [۴] : ایشان شریف ترین و انسان روزگار خود بودند جان و دل خود را پاک کرده در راه اعمال نیک پرورش داده بودند. [۵] 🔹: خداوند ایشان را با و اجابت دعا، ویژه و خاص خود گردانیده بود. [۶] : ایشان خاموش بودند و جز به یاد خدا، تعلیم و حکمت گویی، لب نمی گشودند. [۷] : ایشان بودند در تیرگی ها و مردم را به و تقوا راهنمایی می کردند. [۸] : ایشان انسان زمان خود بودند و بیش از هر کس پاسدار احکام دین و متکی به پروردگار به شمار می رفتند. [۹] : عنوانی است که امام جواد و (علیهم السّلام) هر دو به آن شهرت یافته اند. [۱۰] 💠«شمایل امام» 🔹احمد بن عبیدالله بن خاقان، خصوصیات ظاهری و رخسار حضرت را چنین توصیف می کند: « (علیه السلام)، گندمگون، درشت چشم، نیکو قامت، خوبروی و خوش اندام بود و هیبت و جلالی تمام داشت». [۱۱] همچنین گروهی رخسار امام را گندمگون مایل به سپید دانسته اند. [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] اخبار الدول، ص ۱۱۷؛ بحرالانساب، ص. [۲] همان. [۳] همان. [۴] همان. [۵] تحفۀالانام، ص ۸۷. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۶] تحفۀالانام، ص ۸ [۷] همان. [۸] جوهرة الکلام، ص ۱. [۹] سفینۀالبحار، ج ۱، ص ۲۵۹. [۱۰] بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۱۱] همان. [۱۲] همان، ص ۲۳۸ منبع؛ ویکی اهل البیت (علیهم السلام) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام عسکری (علیه السلام) برای تثبیت امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه تدابیری اندیشیدند؟ 🔸 (عليه السلام) براى تثبيت امامت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راههاى مختلف استفاده نمود كه در ذيل به آنها اشاره میكنيم: 💠«تعليمات و بيانات» 1⃣موسى بن جعفر بن وهب بغدادى مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَلَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله...» [۱] (گويا شما را مى بينم كه در حق من اختلاف خواهيد كرد. آگاه باشيد! هر كس به بعد از (صلى الله عليه و آله) اقرار كند، ولى منكر فرزند من شود، همانند آن است كه به جميع انبياى خدا و رسولان او اقرار كرده، ولى نبوت (صلى الله عليه و آله) را انكار كرده است...). 2⃣احمد بن اسحاق مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «الْحَمْدُ لِله الَّذِی لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِيَ الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي ...» [۲] (ستايش خداوند را سزاست كه قبل از آنكه از دنيا رحلت كنم بعد از خودم را نشانم داد...). 3⃣در روز سوم ولادت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پدرش (عليه السلام) او را بر اصحاب خود عرضه كرد و فرمود: «هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ الْأَعْنَاقُ بِالْاِنْتِظَارِ...» [۳] (اين فرزند، و شما بعد از من و من بر شما است؛ او است كه مردم در انتظار او به سر خواهند برد...). 💠«نشان دادن به خواص» 1⃣احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گويد: «خدمت (عليه السلام) رسيدم تا از آن حضرت سؤال كنم؛ حضرت در ابتدا فرمود: اى احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى هرگز را از زمان خلقت حضرت آدم (عليه السلام) تا روز از بر خلق خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت؛ توسط است كه را از اهل زمين دفع مى كند، و به واسطه اوست كه نازل كرده و را بيرون مى آورد. آن گاه عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! و بعد از شما كيست؟ حضرت فوراً از جا بلند شد و داخل اتاق گشته، در حالى كه كودكى به مانند ماه پاره با حدود سه سال بر شانه خود داشت بر من وارد شد و فرمود: «اى احمد بن اسحاق! اگر كرامت تو نزد خداوند عزوجل و نزد حجت هاى خداوند نبود اين فرزند را بر تو عرضه نمى كردم ...)». [۴] 2⃣شيخ صدوق از ابى غانم خادم نقل مى كند: «وُلِدَ لِأَبِي مُحَمَّدٍ (عليه السلام) وَلَدٌ فَسَمَّاهُ مُحَمَّداً فَعَرَضَهُ عَلَى أَصْحَابِهِ يَوْمَ الثَّالِثِ وَ قَالَ هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ...» [۵] (خداوند به (عليه السلام) فرزندى عنايت فرمود كه نام او را نهاد؛ در روز سوم از ولادتش او را به اصحابش عرضه داشت و فرمود: اين و شما و بعد از من است...). 3⃣معاوية بن حكيم و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان عمروى مى گويند: «عَرَضَ عَلَيْنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عليه السلام) وَ نَحْنُ فِي مَنْزِلِهِ وَ كُنَّا أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَقَالَ هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا ...» [۶] (ما با چهل نفر در منزل (عليه السلام) بوديم كه آن حضرت خود را بر ما عرضه كرده و فرمود: اين و شما بعد از من است؛ او را كنيد و بعد از من در اديان خود متفرق نشويد كه هلاك خواهيد شد، بدانيد كه بعد از اين روز هرگز او را مشاهده نخواهيد كرد...). 4⃣يعقوب بن منقوش مى گويد: خدمت (عليه السلام) رسيدم در حالى كه كنار اتاقى كه بر درب آن پرده اى آويزان بود نشسته بودند. عرض كردم: اى آقاى من! صاحب امر [بعد از شما] كيست؟ فرمود: پرده را كنار بزن. كنار زدم، ناگهان كودكى با شمايلى خاص بر ما وارد شد و بر دامان (عليه السلام) نشست. حضرت فرمود: «هُوَ صَاحِبُكُمْ وَ اِمَامُكُمْ بَعْدِي...» [۷] (اين فرزند، و شما بعد از من است...). 📕موعودشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ۷ ۱۳۹۰ش ص۲۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel