eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆 🔷آنگاه من گريستم و این اشعار را خواندم: افاطم لو خلت الحسين مجدلاً و قد مات عطشاناً بشط فرات اذا لطمت الخذ فاطم عنده و اجريت و مع العين في الوجنات افاطم قومي يابنة الخير فاندبي نجوم السموات بارض فلات قبور بكوفان و اخري بطيبه و اخري بفخ نالها صلواتي قبور ببطن النهر من جنب كربلا معرسهم فيها بشط فرات تُوفوا عطاشاً بالفرات فليتني توفيت فيهم قبل حين وفاتي الي الله اشكو لوعة عند ذكرهم سقتني بكاس الثكل و الفزعات بنات زياد في القصور مصونه و آل رسول الله منهتكات و آل زياد في الحصول منيعه و آل رسول الله في الفلوات و آل رسول الله تسبي حريمهم و آل زياد آمنوا السربات اي فاطمه(س)! اي كاش مي‌ديدي كه (ع) چگونه جنگ كرده و در كنار نهر فرات كشته شده است. در آن صورت (س) نزد (جنازه) او به صورت خود مي‌زدي و اشك چشمت را به صورتت جاري مي‌كردي. اي فاطمه(س)، اي دختر بهترين مردم، برخيز گريه كن به ستارگان آسمان كه در بيابان افتاده‌اند، قبرهايي در كوفه، قبري در طيبه (مدينه)، قبر ديگري در فخ كه درود من بر آنها باد. قبرهايي در كنار رودخانه در جنب كه حجله‌گاه‌هاي آنها در كنار فرات است. در كنار فرات از دنيا رفتند، اي كاش قبل از وفاتم، در ميان آنها مي‌مُردم. به خدا شكايت مي‌كنم كه ذكر مصيبت آنها به من جام سوگ و بي‌تابي را نوشانده است. دختران زياد، در قصرها مصون بودند، اما (ص) هتك حرمت شدند. خاندان زياد در قلعه‌ها در امنيت بودند و (ص) در بيابانها . (ص) اسير مي‌شدند، ولي خاندان زياد در امنيت زندگي مي‌كردند.[۵] و در كل، ‌(ع) و بقيه ی عليهم السّلام با استفاده از امكانات، فرصت‌ها و شرايط پيش آمده، مانند و ساير موارد تبليغي، به جهت اهميت و ، همه ی همّ خود را براي و عظمت ، به كار مي‌بردند و بي‌گمان حيات پر بركت و با عظمت ، و دوام پر شور آن تا الآن، مرهون اهتمام خاص (ع) و ساير عليهم السّلام به اين حادثه ی عظيم، بوده است. 🔺پی نوشت [۱] . ر.ك: ‌آيت الله مصباح يزدي، آذرخشي ديگر از آسمان كربلا، ‌انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، قم،‌ چ ۶، ۱۳۸۱ ص ۳۵ [۲] . ر.ك: ابن قولويه،‌كامل الزيارات، مكتبة صدوق، قم، ط ۱، ۱۳۷۵ ش. [۳] . الحر العاملي، محمد بن الحسن، وسائل الشيعه، المكتبة الاسلاميه، تهران، ط ۶، ۱۴۰۳ ق، ج ۱۰، ص ۳۹۴ [۴] . مناقب آل ابي‌طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج ۴، ص ۸۹ [۵] . الاغاني، دار احياء التراث العربي، بي‌تا، ج ۲۰، ص ۱۴۸ ∆منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
📝📝📝آزادی زنان و دیگر هیچ ✅ متأسفانه تمدن‌هایی که مبتنی بر ایدئولوژی لیبرالیسم جامعه‌سازی کرده‌اند، در زمینه خانواده به شدت مشکل دارند. طبق نقشه جهانی خانواده در سال ۲۰۱۹ (👈 http://yon.ir/GKVij ) اکثر کشورهای غربی در اروپا و آمریکا، دچار #زنازادگی، #هم_باشی و #گناه_همجنس_بازی هستند و غالباً کمتر از نیمی(!) از جمعیت‌شان دارای خانواده رسمی‌اند. ✅ مؤلفه #حلال_زادگی جزو مهم‌ترین مؤلفه‌های تمدن نوین اسلامی است تا بتوان اسلام و قرآن را در کشور پیاده کرد. چرا که افرادی‌که زنازاده باشند، #حسین(ع) را به مسلخ می‌برند و اجازه برپایی اسلام را نمی‌دهند و حرف حق به گوش‌شان نمی‌رود!! ✅ خدا را شاکریم که #حلال_زاده_ترین کشور جهان را داریم و مدعی تولید سیستم عامل نوین جهانی مبتنی بر اسلام هستیم. ⛔️اما پروژه دشمن خارجی و‌ منافقین داخلی برای از بین بردن گوهر با ارزش حلال‌زادگی چیست؟ ✅ در تاریخ اگر نگاه کنیم، موارد مختلفی می‌توان یافت که برای فاسد کردن یک کشور (مانند مصر توسط فرعون یا اندلس در اسپانیا) از طریق زنان وارد می‌شدند! ❇️ در دو سطح سِنّی، حلال‌زادگی را هدف گرفته‌اند: 1⃣ کودکان نابالغ که حتی احساس نیاز جنسی هم ندارند 2⃣ جوانان و نوجوانان بالغ که سرشار از نیاز جنسی هستند! ✅ برای کودکان و نوجوانان نسخه‌ی آموزش‌های جنسی را در قالب #سند۲۰۳۰ و.... می‌پیچند. به نوجوانان نیز توصیه می‌کنند که برای نیازهای عاطفی و‌ جنسی‌شان با جنس مخالف دوست شوند و یا اگر خانواده مذهبی‌ای دارند، از طریق #گناه_خودارضایی نیازشان را برطرف کنند تا دیگر نیاز نباشد مزاحم بچه مردم شوند! 👇👇👇👇
🔴ما هیات مذهبی داریم.. میگوید ما برای امام حسین سینه میزنیم ولی سینه زنی امام حسین ربطی به سیاست ندارد...‼️ 🔱چطور ربط ندارد⁉️... اگر سیاست نبود اصلا عاشورا نبود.... اصلا چرا امام حسین را کشتند؟ 🤔 شما فکر میکنید اگر امام حرف سیاسی نمیزد کربلا اتفاق میفتاد؟ مگر امام حسین را کشتند برای اینکه بچه پیغمبر بوده؟ اتفاقا ایشون قبل از قیام احترام داشت همین مخالفان هم به ایشون احترام میگذاشتند پیش ایشان میامدند نذر میکردند سوال شرعی میکردند.. کی گفتند او را باید کشت❓ وقتی که امام حسین شعار سیاسی داد... گفت این حکومت فاسد است، گفت حاکمیت حق اهل بیت است نه شما، عادل باید حکومت کند نه فاسد!! ✅ اصلا اگر نبود نبود!! شیعه آب خوردنش هم سیاسی است...👌 شما آب میخوری مستحب است چی بگویی؟ سلام بر حسین لعنت بر یزید. خب اون حسین و یزید که رفتند از این دنیا... این سلام بر حسین و نفرین بر یزید یعنی من وقتی آب هم میخورم به یاد کربلا و آ“ن تشنگی هستم... 🔵یعنی این آب هم سیاسی است یعنی من در جنگ حسین و یزید بیطرف نیستم! الان هم بیطرف نیستم! این جوری است...☝️ انتظار بر سر دو راهی عافیت طلبی یا انقلابی‌گری/ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 🎴 ✨وقتی پیامبر ﷺ فرمودند: "حسین، کشتی نجات است" کائنات، انگشت تحیر به دندان گرفتند که این کیست که رحمت عالمیان که خودش ختم مهربانی و دلسوزی و دستگیری و هدایتگری و نجات بخشی است، او را کشتی نجات می نامد؟ ◽️و مشتاقانه در انتظار نشستند تا ببینند زمینیان چگونه برای نجات و خوشبختی خود برای رسیدن به این کشتی از یکدیگر سبقت می گیرند. ◽️هیچ مخلوقی در مخیله اش هم نمی گنجید که روزی بیاید که آدمیان نه برای پیوستن به کشتی نجات حسین، بلکه برای تکه تکه کردن پیکر چاک چاک او از هم سبقت بگیرند! ◽️تا آنجا که آن کس هم که شمشیر و نیزه در اختیار نداشت، برای عقب نماندن از این مسابقه ی رذالت و جهالت، با پرتاب سنگی جراحتی بر زخم های حسین بیفزاید! @tabyinchannel
✳ هر اندازه به حسين(ع) نزديك شويم از حيله‌های معاويه‌ای مدرن آزاد می‌شويم 🔻 غرب، را بر سر كار آورد و او همان كاری را كرد كه انجام داد. اوّلين كار رضاخان تعطيل كردن جلسات عزاداری (ع) است. غرب می‌داند كه اين جلسات يك عشق و حضوری دربردارد كه اين عشق و حضور، غرب را می‌شناسد و در نتيجه به آن فرهنگ دل نمی‌بندد. غرب در خوار می‌شود و اين است كه هر اندازه به (ع) نزديك شويم از حيله‌های معاويه‌ای مدرن آزاد می‌شويم، حال چه فلان روزنامه‌ی تازه از راه رسيده امروز در تهران تبليغ بكند، و چه رضاخان در ايران و چه معاويه در شام، در حقيقت همه در يك جبهه هستند. و همه می‌خواهند ما را از (ص) و عالَم دينی خارج كنند و به سرگشتگی و بی‌عالَمی خودشان گرفتار سازند. اگر امروز كار ما نيز به پوچی كامل، در جهانی كه همه چيز به پوچی رسيده، نرسيده است، مديون حسين(ع) و منبر و وعظ و حكمت حسينی هستيم و اين‌ها راز ماندگاری ما و راز نابودی يزيد است. 📚 @tabyinchannel
✳ شجاع‌ترین چهره‌ی تاریخ اسلام 📌 من معتقدم علیه السلام شجاع‏‌ترین چهره‌‏ى تاریخ اسلام است. می‌پرسید از علیه السلام هم شجاع‏‌تر است، از برادرش علیه السلام هم شجاع‏‌تر است که در میدان جنگ، آن جنگ خونین، با آن فداکارى عجیب خودش را به کشتن داد؟ بله، شجاعت واقعى این است که انسان برطبق آنچه مصلحت فکر و ایدئولوژى او است اقدام بکند، اگرچه کسى نفهمد. و امام حسن حاضر شد خود را و نام خود را و وجهه‏‌ى خود را و محبوبیّت خود را در میان دوستان نزدیکش، فداى مصلحت واقعى بکند؛ حاضر شد که او را نشناسند، براى اینکه اسلام را بشناسند و اسلام بماند. 🔸 آیا امام حسن می‌توانست در جنگ با معاویه شهید باشد؟ نه، نمی‌توانست! شهید کیست؟ شهید آن کسى است که جان خود را مایه می‌گذارد، خون خود را می‌ریزد، براى ابقای فکر و ایده‌‏اى که به آن احترام می‌گذارد؛ این شهید است. امام حسن اگر در میدان جنگ کشته می‌شد، به این معنا بود که معاویه تنها منازع خود را، تنها کسى را که امکان دارد نقش افشاگرى و رسواگرى در برابر روش‌هاى پنهانى و ریاکارانه‏‌ى معاویه ایفا کند، یک چنین رقیبى را دیگر در مقابل راه خود نبیند. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 صص۴۲-۴۴ @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (ع) زینت آسمان ها و زمین (بخش اول) 🔷حضرت (ع) ۱۰ سال امامت کردند و آخرین سال امامت ایشان مصادف شد با مرگ بن ابی سفیان، و روی کار آمدن فرزندش . چهره يزيد با پدرش معاويه بسيار متفاوت بود، او اصلا به دين و ديانت و حتی ظاهر شريعت اهميتی نمی‌داد و تنها به فکر شهوت‌رانی و عيش و نوش خود بود؛ او مردی سگ‌باز، ميمون‌باز، شراب‌خور، بسيار شهوت‌ران و... بود که اصلا به دين و شريعت اهميتی نمی‌داد، پس با وجود او و خليفه بودن او، حتی ظواهر دين و در خطر عظيمی قرار می‌گرفت؛ 🔷به همين خاطر است که (ع)، بعد از اين‌که به خلافت رسيد فرمود: «وَ عَلَى الاِسْلَامِ السّلَامُ اِذْ قَدْ بَلِيَتِ الْاُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْل يَزِِيد؛ آن‌گاه كه امت، گرفتار حاکمی چون گردد، بايد فاتحه اسلام را خواند». [۱] با اين اوصاف، ديگر درنگ جايز نبود و حرکت امام (ع)‏ شروع شد؛ اتفاقا به خاطر جايگاه رفيع حضرت در ميان مردم، حرکت ايشان، حال يا بيعت کنند يا قيام، از اهميت ويژه‌ای برخوردار بود، بنابراين اين قيام يا بيعت، بازتاب بسيار گسترده‌ای در ميان مردم داشت و به منزله تاييد يا عدم تاييد تلقی می‌شد، که حضرت را انتخاب کرد و در نهایت به شهادت ایشان در سال ۶۱ قمری انجامید. 🔷در شان و جایگاه حضرت همین بس که نقل شده: روزی پیامبر اکرم(ص) به (ع) که از در وارد شدند فرمودند: «خوش آمدی ای » یکی از حاضران به نام اُبیّ بن کعب [با تعجب] عرض کرد: یا رسول اللّه، آیا جز شما کسی دیگر هم زینت آسمان‌ها و زمین محسوب می‌شود؟ حضرت فرمودند: «ای ابیّ بن کعب، سوگند به خدا، همانا (ع) در از روی زمین بیشتر شناخته شده است. نام او در این گونه نوشته شده: «اِنّ الحُسینَ مِصباحُ الهُدی و سفینةُ النّجاة» همانا مشعل هدایت و کشتی نجات است». [۲] همچنین پیامبر اکرم(ص) بارها در مورد امام حسن مجتبی و امام حسین علیهم السلام فرمودند: «الْحَسَنَ‏ وَ الْحُسَيْنَ‏ سَيِّدَا شَبَابِ‏ أَهْلِ‏ الْجَنَّة: حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند». [۳] ... پی‌نوشت‌ها [۱] اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، ص ۲۴ [۲] بحرانى، مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر و دلائل الحجج على البشر، ج‏۴، ص۵۲ [۳] من لا يحضره الفقيه (۴جلد) ج‏۴، ص۱۷۹ نویسنده: محمد فرضی پوریان منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (ع) زینت آسمان ها و زمین (بخش دوم) 💠 (ع) از زبان اهل سنت 🔷اگر به منابع اهل سنت هم مراجعه کنیم، علمای آنان در وصف سیدالشهداء (ع) جملات زیبایی دارند که در مورد کمتر کسی چنین سخنانی گفته اند، از جمله اینکه: خالد محمّد خالد، از علمای اهل سنت مصر می‌نویسند: «(ع) برای حفظ دین دست به فداکاری زد... بنابراین موضوعِ نیز حفظ دین بود؛ چرا که در آن زمان نیاز زیادی به حفظ دین احساس می‌شد». 🔷محمدعلی جناح، رهبر فقید پاکستان، می گوید: «هیچ نمونه‌ای از شجاعت، بهتر از آن‌چه (ع) نشان داد در عالم پیدا نمی‌شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی کنند». عباس محمود العقّاد نویسنده و ادیب بزرگ مصری، می‌نویسد: «جنبش (ع) از بی‌نظیرترین جنبش‌های تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پدیدار گشته است». 🔷سید قطب می‌نویسد: «هیچ شهیدی در سراسر زمین مانند (ع) نیست که احساسات و قلب‌ها را قبضه کند و نسل‌ها را به غیرت و فداکاری بکشاند. چه بسیار از کسانی‌که اگر هزار سال هم می زیستند امکان نداشت عقیده و دعوت‌شان را گسترش دهند. ولی (ع) عقیده و دعوتش را با شهادتش به کرسی نشاند. نتوانست قلب ها را به سوی خود سوق دهد و میلیون ها نفر را به سوی اعمال بزرگ بکشاند، مگر خطبه آخرِ (ع) که با خون خود آن را امضا کرد و برای همیشه موجب حرکت و تحول مردم در خط طولانی تاریخ گردید». 🔷محمد اقبال لاهوری فلسفه را در حریّت بخشی می داند. از دید اقبال، (ع) و یارانش برای حفظ آزادگی و گریز از بندگی طاغوت و غیر خدا و اثبات بندگی نسبت به خدا و برخوردار ساختن دیگران از آزادی در سایه تعبد الهی بود. [۱] ... پی‌نوشت [۱] منبع سایت حوزه نویسنده: محمد فرضی پوریان منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (ع) زینت آسمان ها و زمین (بخش سوم و پایانی) 💠 (ع) از زبان دشمنان حضرت 🔷 به یزید سفارش می کند: «مبادا خدا را در حالی ملاقات کنی که خون بر گردن تو باشد». نقل شده است وقتی هنگام مرگ معاویه شد، چنین گفت: «خون و گوشت از خون و گوشت پیامبر است». در حادثه کربلا خطاب به بن ذی الجوشن می‌گوید: «به خدا سوگند، با بیعت نخواهد کرد؛ چون روح پدرش علی بر وجود او حکم فرماست». 🔷 می گوید: «فَلَعُمری لَهُوَ کُفوٌ کریمٌ؛ به جان خودم سوگند، هم‌آوردی آزادمنش و کریم است». همچنین نقل میکنند وقتی شمر شروع به بریدن سر مقدس (ع) نمود، چنین می گفت: «به خدا سوگند، من در حالی سرت را از تنت جدا میکنم که میدانم تو و و از نظر پدر و مادر بهترین مردم به شمار می آیی». 🔷 - فرماندهِ نیروهای پیاده عمر سعد در کربلا - گفت: «خدا به اهل این شهر (کوفه) هرگز خیر ندهد و آنها را از رشد و استقامت محروم سازد! آیا تعجب آور نیست که ما با علی بن ابیطالب و بعد از او با پسرش حسن برای یاری آل ابی سفیان پنج سال نبرد کردیم، و پس از آن در کنار آل معاویه و ابن زیاد با ـ که بهترینِ روی زمین بود ـ جنگ کردیم؟» مادر عبیدالله بن زیاد پس از ماجرای عاشورا به پسر خود گفت: «ای خبیث! پسر رسول خدا را کشتی؛ به خدا قسم، هرگز بهشت را نخواهی دید». [۱] پی‌نوشت [۱] منبع سایت حوزه نویسنده: محمد فرضی پوریان منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بررسی عوامل اجتماعی و سیاسی صلح امام حسن (ع) با مقایسه با شرایط فعلی (بخش اول) 🔷درباره  (ع) و شخصیت، سیره، تاریخ و زندگى نامه وى بسیار نوشته و گفته‏اند و زوایاى مهمى از زندگى وى را به روى مردم گشوده‏ اند؛ و لیکن درباره با و و عوامل پذیرش آن، گرچه سخن‏هاى زیادى گفته شده است، ولى این مبحث هم چنان باز است و جاى بحث و بررسى بیشترى دارد. به ویژه در این عصر که طرح پرسش‏های سیاسی و اجتماعی و یا ایجاد شبهه‏ ها در میان جوانان و نوجوانان، از سوى مغرضان و بدخواهان به صورت گسترده و همه گیر در جریان است و نیاز به پاسخ‏هاى تازه‏اى دارد. 🔷در اینجا این پرسش مطرح مى‏گردد که آیا صلح با دشمن و چشم‏ پوشى از حق خود و حقوق مؤمنان و مسلمانان با مبانى شیعه و مکتب اهل بیت (ع) منافاتى ندارد؟ اصولاً راز پذیرش صلح امام حسن (ع) چه بوده است؟ علل و عواملى سیاسی و اجتماعی که وى را وادار به پذیرش صلح نموده‏اند، چه بوده است؟ در پاسخ  اولا بعنوان مقدمه یک توهمی که در اذهان بعضی از جوانها می تواند باشد بهتر است بیان شود و آن این است که (ع) با که دشمن دیرینه پدرش بوده، صلح کرد؟ بله درست است که صلح کرد، اما باید دید در چه شرایطی و حالاتی این کار صورت گرفته است. این مطلب خیلی مهمی است. در واقع باید گفت (ع) صلح نکرد، بلکه . وضعیت مردم و حالات جامعه طوری بود که صلح به عنوان یک مسئله ضروری بر امام تحمیل شد و حضرت جز پذیرفتن صلح چاره ای نداشت. [۱] 🔷در زمان حاضر و شرایط حاضر بعضی از جوانها در مسایل سیاسی کشور گفتگو میکنند و میگویند که برای برجام هم اجازه دادند، مگر ایشان نمیدانستند که نتیجه برجام چه خواهد شد؟ مگر نمیدانستند که آمریکا قابل اعتماد نیست، پس چرا قبول فرمودند که این توافق صورت بگیرد؟ خوب اینجا بحث زیاد است، اما نکته مهم همان این مسئله بر ایشان است؛ یعنی رهبر معظم انقلاب در شرایطی قرار گرفتند که جز صلح و قبول مذاکره چاره ای ندیدند، دلیل تحمیل شدن هم این است که ایشان در سخنرانی های مختلف و متعدد فرمودند «بنده به این مذاکرات خوش بین نیستم» [۲] و لذا در مورد مذاکرات بعدی چون میدانستند که مردم این را به خوبی فهمیده اند و درک کرده اند، که مذاکره با آمریکا، با این شرایطی که دارد، هیچ فایده ای نداره، لذا همان زمان فرمودند «مذاکره مطلقا ممنوع و سم است و با این دولت فعلی [آمریکا] سم مضاعف است». [۳] 🔷 (ع) هم با صلح نکرد، شاید یکی از علت هایش می تواند همین باشد که مردم آن زمان از صلح برادرش (ع) فهمیده بودند که اینها (بنی امیه) اهل صلح نیستند، و هستند، چون همه پیمان های صلح را زیر پا گذاشتند، مثل دولت وقت آمریکا که همه تعهدات برجام و بین المللی را زیر پا گذاشت. حالا با این مقدمه به علل و عوامل صلح می پردازیم: در کتاب خوب «سیره پیشوایان» عوامل و علل زیادی برای (ع) بیان شده است که بحث طولانی را می طلبد و در این نوشتار نمی گنجد، خوانندگان محترم میتوانند به این کتاب مراجعه کنند. در اینجا عوامل صلح امام حسن (ع) از یک زاویه دیگر ذکر میشود و آن از لحاظ اعتقادی، اجتماعی سیاسی و نظامی است. یعنی از لحاظ اعتقادی آیا صلح امام درست بود یا نه؟ 💠دلیل اعتقادی صلح 🔷در پاسخ این سؤال در خصوص دلیل اعتقادی، به جهت عدم اطاله کلام اکتفا به جمله ای از خود (ع) در این رابطه می نماییم. امام (ع) در پاسخ این سؤال، عنوان داشتند: «آیا من بر مردم نیستم؟ آیا من همان کسی نیستم که پیامبر (ص) درباره من و برادرم فرمود: و (علیهم السلام) چه کنند و چه (قیام نکنند)؟ ای اباسعید پس من امام هستم، چه قیام کنم و چه بنشینم. پس وقتی که من امامم چرا نباید رای من و آنچه که انجام می دهم مورد اطمینان و قبول باشد، چه در صلح و چه در جنگ، هرچند که ممکن است مواردی هم بر شما مشتبه باشد... کار من شما را خشمگین و ناخشنود کرد، زیرا به و این کار جاهل هستید؛ بدانید که اگر این کار را انجام نمی دادم یک نفر از شیعیان ما بر روی زمین باقی نمی گذاشتند مگر کشته می شد». [۴] پس معلوم میشود که (ع) کاملا طبق موازین شرعی و بوده است، و هیچگونه تضاد یا مخالفتی با احکام الهی ندارد. ... پی نوشت ها: [۱] پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۹۷ [۲] بیانات در دیدار مردم تبریز و شهرهای مختلف استان آذربایجان شرقی ۹۲/۱۱/۲۸ [۳] بیانات در جمع کارگزاران نظام ۹۸/۰۲/۲۴ [۴] ابن بابویه، علل الشرایع، ج۱، ص۲۱۱ پدید آورنده: شهزاد عباس مولایی منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق قرآن خدا با عروج حضرت عيسی (ع) او را از مهلكه نجات داد و مانع شهادتش شد، امّا مانع شهادت امام حسين (ع) نشد، چرا؟ 1⃣خداوند سبحان هر كاری را براساس مصلحت و حكمت خاصی انجام ميدهد و حقيقت اسرار و حكمت كارهای خدا را هيچكسی نميداند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احياناً برای برخی مسائل طرح ميشود، تنها در حد يك احتمال است، و اگر در برخی روايات گاهی مسائل عنوان شده  است، در حد يك جلوه‌ای از اسرار فراوان آن مسائل است، وگرنه حقيقت اسرار كارهای خداوند را غير خود او كسى نميداند. جريان حضرت عيسی (ع) و  (ع) نيز از اين قاعده بيرون نيست و كسى نميداند كه در اين دو مورد چرا خداوند دو نوع اراده نموده است، تنها در برخی روايات آمده است كه در يك حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «يا حسين اخرج الی العراق، فان الله قد شاء أن يراك قتيلاً» [۱] ای به سوی عراق حركت نما كه خدا خواسته است كه در آن سرزمين نصيب تو بشود. 🔹لذا معلوم ميشود كه برخلاف جريان نجات عيسی مسیح(ع) در جريان  آن حضرت مورد بوده است و در متون و منابع اسلامی آمده كه وقتى برخی افراد به حضور امام رسيدند تا او را از رفتن به عراق باز دارند، حضرت به همان كلام الهام شده استناد ميكرد و آنها را قانع مينمود كه جريان رفتن به عراق و شهادت مورد مشيّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا بايد بروم. [۲] گذشته از اين قبل از جريان كربلا حتی در زمان (ع) در روايات متعدد آمده كه (ص) از جريان او خبر داده است. [۳] از مجموع اين حقايق بدست می آيد همانطور كه مشيت خداوند بر نجات حضرت عيسی(ع) قرار گرفت، مشيت او بر (ع) تعلق گرفت. در نتيجه چرايی اين دو مسأله را بايد به مشيت و خواست خداوند حواله داد و كسى از اسرار اين دو گونه انتخاب آگاهی ندارد. 2⃣نكته ديگر تحليل نقش و است، يعنى بعيد نيست كه اگر در آن زمان حضرت عيسی(ع) بدست كفار شهيد ميشد، اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نميداشت، لذا خداوند او را نجات داد. اما در جريان امام حسين (ع) قضيه برعكس است، يعنى شهادت او به اندازه ای در و معارف وحیانی اثر داشت، كه خداوند خواست، آخرين دين آسمانی را با خون و شهادت این بنده خاص خود حفظ كند و اگر  (ع) همانند عيسی(ع) به آسمان برده ميشد، شايد دين خدا از بين ميرفت و مورد نابودی قرار ميگرفت، لذا خداوند از طريق شهادت امام حسين(ع) دين خاتم را تا ابد حفظ كرد. امام خمينی(ره) درباره تأثير شهادت امام حسين(ع) در حفظ اسلام ميگويد: « (ع) مذهب را بيمه كرد، با عمل خودش را بيمه كرده... و مكتب اسلام را نجات بخشيد». 🔹و از آنجا كه حفظ دين در زمان امام حسين (ع) تنها از طريق شهادت امام حسين(ع) تأمين ميشد، خداوند حضرت را همچون عيسی (ع) نجات نداد، لذا «در دوران سيدالشهداء (ع) شرايطی پيش آمده بود كه جز با حماسه شهادت، بيدارى امت فراهم نميشد، و جز با خون این بنده عزيز خدا، نهال دين جان نميگرفت، اين بود كه امام و اصحاب شهيدش، عاشقانه، آگاهانه به استقبال شمشيرها و نيزه ها رفتند تا با مرگ خونين خويش طراوت و سرسبزی را تأمين و تضمين كنند و اين سنت همچنان در تاريخ باقی ماند و درس بزرگ و ماندگار برای همه نسلها و عصرها گشت». [۴] پس بنابر فلسفه عدم نجات امام حسين(ع) ميتوان چنين تعبير و تحليل كرد كه ، تنها از طريق (ع) تأمين ميشد، لذا خداوند او را عيسی گونه نجات نداد، بلكه برای حفظ و بقای دينش، شهادت در راه خدا را نصيب او نمود. 3⃣نكته ديگر آن است كه بر خلاف تعبيرى كه در سؤال آمده، يك هلاكت نيست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلكه نيست، بلكه شهادت بالاترين، زيباترين و آگاهانه ترين سعادت و حيات است، لذا قرآن كريم هرگز اجازه نداده است كه ، مرگ تلقی شود، بلكه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «و لا تقولوا لمن يقتل فی سبيل الله امواتٌ بل احياءٌ و لكن لا تشعرون». طبق اين فرهنگ قرآنی هرگز مناسب نيست كه گفته شود عيسی(ع) از مهلكه نجات يافت و امام حسين(ع) نجات نيافت، زيرا شهادت زندگی برتر است و نه هلاكت. فيض شهادت چنان ارزشمند است كه اولياء دين همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته اند، در مكتب خاندان وحی، شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگشان با شهادت بوده است. [۵]، پس طبق اين تفسير ميتوان گفت حضرت عيسی(ع) از شر كفار نجات يافت، ولی (ع) با شهادت خود نه تنها به حيات و نجات برتر رسيد، بلكه دين خدا را نيز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد و اين مقام بطور يقين، از مقام عيسوی بالاتر و برتر است. مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
⭕️رسول اکرم صلی الله علیه و آله: 🔸«الأَئِمَّةُ بَعدي بِعَدَدِ نُقَباءِ بَنی إسرائيلَ كانُوا اثنَی عَشَرَ ـ ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلى صُلبِ الحُسَينِ عليه السلام و قالَ: ـ مِن صُلبِهِ تِسعَةٌ أئِمَّةٌ أبرارٌ، وَالتّاسِعُ مَهدِيُّهُم، يَملَأُ الأَرضَ قِسطًا و عَدلاً كَما مُلِئَت جَورًا و ظُلمًا، فَالوَيلُ لِمُبغِضيهِم». 🔹 پس از من، به تعداد اند، که بودند؛ حضرت سپس دست خود را بر شانه علیه السلام نهاد و فرمود: از ، نُه امام پاک پا به عرصه هستی می‌گذارند که نهمین نفر، (عج) آنان است، او زمین را از و داد پر می‌کند، همانگونه که از جور و ستم پر شده است: پس، وای بر کسانی که آنان را دشمن بدارند. 📕مناقب ابن شهر آشوب ۲۹۵/۱ عن سلمان الفارسی @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انتخاب نام «امام حسن» و «امام حسين» (عليهم السلام) از جانب چه كسی بود؟ 🔹بین شیعه و سنی مشهور است که انتخاب نام و (علیهم السلام) به امر خدا، بوده است. ابن اثیر در کتاب اسدالغابه می نویسد: «مردم پیش از ولادت و (علیهم السلام) با این نام آشنا نبودند، تا فرزندان خود را به این دو نامگذارى کنند، چرا که این دو اسم در زمان ولادت حسنین، از جانب بر (صلى الله علیه و آله) وحى شد، تا آن حضرت بر فرزندان (علیه السلام) و (سلام الله علیها) این نام‏ها را بگذارد». [۱] 🔹همچنین جلال الدّین سیوطى (از علماى معروف اهل سنّت) نقل کرده است که: « و دو نام از نام‏هاى اهل بهشت، برای (علیهم السلام) است، چرا که مردم عرب پیش از این، این دو نام را بر فرزندان خویش نام نمى‏ نهادند». [۲] در کتاب عبقات الانوار آمده است: آن روز که (علیه السّلام) متولد شد (علیه السّلام) بر (صلّى الله علیه و آله) فرود آمد و گفت: «ای محمد! به تو سلام رساند و مى‏ فرمود که (علیه السّلام) برای تو به منزله برای موسى است، لیکن بعد تو نیست، پس مسمى کن این پسر خود را بنام پسر هارون، که فرزندان هارون: و یعنی «حسن» و «حسین» نام داشتند». [۳] 🔹هم چنین قندوزی می نویسد: «آن گاه که (علیه السّلام) به دنیا آمد. (صلّى الله علیه و آله) او را - به امر خدا - نام نهاد، و او را به ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب سپرد تا او از شیر فرزندش به نام قثم، او را شیر دهد». [۴] و در اعیان الشیعه آمده است: آنگاه که (علیه السّلام) متولد شد به (علیه السّلام) عرض کرد که نام او را بگذار؛ امام فرمود من در نامگذاری او بر (صلّى الله علیه و آله) سبقت نمی گیرم... آنگاه پیامبر (صلّى الله علیه و آله) او را نام نهاد و این نام در عصر جاهلیت شناخته شده و معروف نبود. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] اسد الغابة، ج ۲، ص ۹ [۲] تاریخ الخلفاء، ص ۲۰۹ [۳] عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏ ۱۱، ص؛ الاستیعاب، ج‏ ۱، ص ۳۸۴ [۲] ینابیع الموده، ۲۲۱، ۳۱۸؛ تهذیب تاریخ دمشق، ج ۴، ص ۳۱۶؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۱۸ - ۴۱۹؛ تذکرة الخواص، ص ۲۳۲؛ و... [۱] اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌ بن‌ علی (ع) است 🔹هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به (علیه‌السّلام) است. همان طور که فرمود: «و انا من حسین»؛ بنا بر این معنا، یعنی دین من، ادامه‌ی راه من، به وسیله‌ی (علیه‌ السّلام) است. اگر حادثه‌ی نبود، اگر این فداکاری عظیم در تاریخ اسلام پیش نمی آمد، این تجربه، این درس عملی، به امت اسلامی داده نمی‌شد و یقیناً اسلام دچار انحرافی می‌شد از قبیل آنچه که ادیان قبل از اسلام دچار آن شدند و چیزی از حقیقت اسلام، از نورانیت اسلام باقی نمی‌ماند. 🔹 به این است. البته مصیبت در عاشورا سنگین است، خسارت بزرگ است، جان کسی مثل (علیه‌ السّلام) به همه‌ی آسمان و زمین می‌ارزد، جان های پاک و طیب و طاهر آن اصحاب، آن جوانان، آن اهل‌ بیت، قابل مقایسه‌ی با جان هیچ کسْ دیگر نیست؛ اینها در این میدان به خاک و خون غلتیدند، فداکاری کردند، فدا شدند، حرم معزز پیغمبر و امیرالمؤمنین به اسارت افتادند؛ این حوادث خیلی سنگین است، خیلی تلخ است، خیلی سخت است، اما آنچه که بر تحمل این حوادث تلخ و سخت مترتب شد، آنچنان بزرگ است، آنچنان باعظمت و ماندگار است که تحمل این حوادث سخت را بر کسی مثل حسین‌بن‌علی (علیه‌ السّلام) و یاران او و خانواده‌ی او آسان می کند. 🔹این را بزرگان نقل کرده‌اند، مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی (رضوان الله علیه) در مراقبات - که حرف ایشان سند است، حجت است - تأکید می‌کنند که در روز عاشورا هرچه مصیبت‌ ها سنگینتر می شد، چهره‌ی حسین‌ بن‌ علی (علیه‌ السّلام) برافروخته‌تر، آثار شکفتگی در آن بزرگوار بیشتر آشکار می شد. این حقایق پرمغز، پر راز و رمز، اینها باید دائماً در مقابل چشم ما باشد. بیانات مقام معظم رهبری ۹۱/۰۹/۰۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ سیمای ‌امام‌ زمان (عج) در هنگام ظهور 🔹یکی از خصوصیات‌ و ویژگی‌ های (عج) این است که در حضرت تأثیر ندارد، و ایشان‌ در ، مردی به‌ نظر می‌ رسند، که از لحاظ هم در وضعیت فوق‌العاده‌ای به سر می‌برند. [۱] بدون تردید جوانی، یکی از نعمت‌های بی‌بدیل الهی برای انسان است که زمینه بسیاری از کارهای مهم را فراهم می‌آورد، از این‌رو را تشکیل می‌دهند و تنها بخش اندکی از یاران حضرت مسن هستند. [۲] 🔹 (عج) نیز در عین‌ حال که سال‌ها از عمر مبارک شان گذشته است، همچنان هستند. روایات ‌فراوانی دلالت می‌کند که گذشت ‌زمان و طولانی‌ بودن‌ عمر، حضرت را پیر نمی‌کند، بطوری‌ که در یک تار موی سر و صورت حضرت سفید نیست. [۳] در بعضی از روایات غیبت حضرت، به غیبت حضرت یونس (ع) تشبیه شده است، که پس از غیبت طولانی از قومش، به صورت جوان در میان آنان بازگشت و (عج) هم با وجود اینکه سال‌ های طولانی از تولدشان می‌گذرد، ولی در مانند یک مرد سی یا چهل ساله است. [۴] 🔹اباصلت هروی یکی از یاران نزدیک امام‌ رضا (ع) می‌گوید: از امام (ع) درباره علامت (عج) هنگام ظهور پرسیدم، آن حضرت فرمود: «علامت‌ (عج) این است که به لحاظ سن، پیر، ولی برابر دیدگان مردم است، به گونه‌ای که بینندگان تصور می‌کنند او یا کمتر است و نشانه او این است که پس از ظهور هم با گذشت شب و روز پیر نمی‌شود تا زمان رحلتش فرا رسد». [۵] 🔹اما ممکن است عده‌ای سؤال کنند که مگر ممکن است شخصی که چند قرن از عمرش می‌گذرد، به گونه‌ای جوان به نظر برسد که حتی یک موی سفید هم در سر و رویش نباشد؟ در پاسخ به این سؤال باید دانست که این امر با توجه به قدرت بی‌نهایت پروردگار عالم، هیچ استبعادی ندارد (تحقق پذیر است) و اگر عالم اراده کند، گذشت زمان کسی را پیر نمی‌کند؛ زیرا تمام هستی تحت قرار دارد و حتی یک برگ بدون اراده خداوند از درخت نمی‌افتد و در واقع اثرگذاری و اثرپذیری تمام موجودات عالم به اراده خداوند بوده و محتاج به اجازه اوست. 🔹پس خداوندی که یک چنین قدرت و عظمت و اقتداری دارد، می‌تواند در مواردی علل و عوامل را بی‌تأثیر کند. آری خداوندی که حضرت عیسی (ع) را در فاصله کوتاهی از مادری باکره متولد کرد و از دل یک کوه، شتر حضرت صالح (ع) را بیرون آورد و از آب روان، یک سد مستحکم پدید آورد و بنی‌ اسرائیل را از میان رود عظیم نیل عبور داد، این قدرت دارد تا را به صورت حفظ کند که این خود یکی از معجزات خداوند منان است. 🔹 (ع) می‌ فرمایند: «نهمین فرزند برادرم (ع) پسر بانوی کنیزان است، که خداوند او را در طولانی می‌کند، سپس او را به صورت جوان کمتر از چهل سال ظاهر می‌کند تا اینکه دانسته شود خداوند بر هر چیزی قادر و تواناست». [۶] در نتیجه می‌توان گفت مسئله‌ (عج) با سیمای‌ ، یکی از و نعمت‌ های خداوند است که در حق آخرین منجی انسان‌ها ارزانی داشته است و با توجه به سنت معجزات الهی امری معقول و ممکن است. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] ر.ک به بحارالانوار (موسسه‌ الوفاء، بیروت) ج۵۱، ص۴۰ و ج۵۲، ص۳۲۲ [۲] الغیبه، نعمانی (تحقیق علی‌اکبر غفاری)، ص۳۱۶ [۳] الغیبه، شیخ‌ طوسی (تحقیق عبادالله‌ طهرانی)، ص۴۲۰-۴۲۱ [۴] کمال‌الدین‌ و تمام‌ النعمه (تصحیح علی‌ اکبر غفاری)، ص۳۲۷ [۵] همان، ص۶۵۲ [۶] معجم‌ احادیث‌ الامام‌ المهدی‌ عج (علی‌ کورانی و همکاران)، ج۳، ص۱۶۵ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت امام حسین (علیه السلام) را چگونه توصیف کرده اند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم پى مى بریم که (علیه السلام) مورد مدح و ستایش آنان بوده است: 1⃣ابن حجر عسقلانى: « بن ابیطالب، هاشمى، ابوعبدالله، مدنى، (صلى الله علیه وآله) و دسته گل او از دنیا، و یکى از دو آقاى جوانان اهل است». [۱] 2⃣زرندى حنفى: « (علیه السلام)، نماز و روزه و حج و عبادات بسیار انجام مى داد. او مردى و بود. بیست و پنج بار پیاده حج به جاى آورد». [۲] 3⃣یافعى: «دسته گل رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و نوه او و ، محل و و ، ابوعبدالله (علیه السلام) است». [۳] 4⃣سبط بن الجوزى: سبط بن الجوزى مى گوید: «و کنیته ابوعبدالله ویلقّب بالسیّد والوفىّ والولىّ والمبارک والسبط وشهید کربلاء»؛ [۴] (کنیه او ، و ملقب به ، ، و است). 5⃣ابن سیرین: «آسمان بر کسى بعد از یحیى بن زکریا به جز (علیه السلام) نگریست، و هنگامى که کشته شد سیاه گشت، و ستارگان در روز، پدیدار شدند، به حدى که سیاره جوزاء در وقت عصر دیده شد، و خاک قرمز [از آسمان] فرو ریخت، و آسمان تا هفت شبانه روز به مانند لخته خونى بود». [۵] 6⃣عباس محمود عقّاد: « (علیه السلام) صفتى است که از او غریب نیست، زیرا صفتى است که از سرچشمه گرفته است. و این است که از به ارث برده و به فرزندان بعد از خود به ارث گذارده است... و در بین بنى آدم از وى کسى شجاع تر از حیث قلب دیده نشده، آن هنگام که (علیه السلام) در چنین اقدامى را انجام داد... این او را بس که در این دنیا تنها او در طول صدها سال، فرزند شهید و پدر شهیدان است...». [۶] 7⃣دکتر محمد عبده یمانى: « (علیه السلام) مردى و بود. همیشه او را روزه دار مشاهده مى کردند. شب ها را بیدار و مشغول عبادت بود. همیشه در از دیگران سبقت مى جست و در از دیگران سرعت مى گرفت...». [۷] 8⃣عمر رضا کحاله: « (علیه السلام)، بزرگ اهل عراق در و و و بخشش بود». [۸] پی نوشت‌ها؛ [۱] تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۹۹ [۲] نظم دررالسمطین، ص ۲۰۸ [۳] مرآة الجنان، ج ۱، ص ۱۳۱ [۴] تذکرة الخواص، ص ۲۳۲ [۵] تاریخ ابن عساکر، ج ۴، ص ۳۳۹ [۶] ابوالشهداء، ص ۱۹۵ [۷] علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبى (ص)، ص ۱۳۳ [۸] اعلام النساء، ج ۱، ص ۲۸ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۴۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حدیث سیادت» چه فضیلتی را برای «امام حسن» و «امام حسین» (علیهم السلام) اثبات می کند؟ 🔹 (صلى الله عليه و آله‏) در حديثى در و برترى و ، و ‏ (عليهم السلام‏) - كه در نزد مسلمانان ثابت و قطعى است - مى‏ فرمايد: «الحسن والحسين سيّدا شباب أهل الجنّة»؛ ( و دو سرور هستند). تِرمذى به سند خود، از ابوسعيد خُدرى نقل مى‏ كند كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله‏) فرمود: «الحسن والحسين سيّدا شباب أهل الجنّة»؛ [۱] ( و دو سرور جوانان اهل بهشت هستند). 🔹ابن ماجه نيز به سند خود، از عبدالله بن عمر اين گونه روايت مى‏ كند: ابن عمر مى‏ گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله‏) فرمود: «الحسن والحسين سيّدا شباب أهل الجنّة، وأبوهما خيرٌ منهما»؛ [۲] ( و دو سرور ‏ اند و از آن دو بهتر است). 🔹احمد بن حنبل را با سندى ديگر نقل مى‏ كند. حذيفه مى‏ گويد كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله‏) فرمود: فرشته‏اى از فرشتگان كه تا پيش از اين شب به زمين فرود نيامده بود، از پروردگارش اجازه خواست تا بر من درود فرستد و مرا بشارت دهد به اين كه: «إنّ الحسن و الحسين سيّدا شباب أهل الجنّة، و أنّ فاطمة سيّدة نساء أهل الجنّة»؛ [۳] ( و دو سالار جوانان اهل بهشت‏اند و سرور زنان بهشت است). 🔹حاكم نيشابورى نيز به سند خود از رسول خدا (صلى الله عليه و آله‏) اين گونه نقل كرده است كه فرمود: «أتاني جبرئيل‏ (عليه السلام‏) فقال: إنّ الحسن و الحسين سيّدا شباب أهل الجنّة»؛ [۴] (‏ (عليه السلام‏) نزد من آمد و عرض كرد: و دو سرور جوانان اهل بهشت ‏اند). 🔹ذهبى در كتاب‏ تلخيص المستدرك‏ اين حديث را صحيح شمرده است. آن سان كه روشن شد افراد بسيارى به نقل حديث سيادت پرداخته ‏اند. از جمله راويان اين حديث عبارتند از: ۱) ابن حبّان در كتاب‏ صحيح‏ خود، همان گونه كه در كتاب‏ موارد الظمآن‏ آمده است؛ [۵] ۲) نَسائى در كتاب‏ خصائص اميرالمؤمنين‏ (عليه السلام) ۳) خطيب بغدادى در كتاب‏ تاريخ بغداد؛ ۴) ابونعيم اصفهانى در كتاب‏ حلية الاولياء؛ ۵) ابن حجر عسقلانى در كتاب‏ الإصابه؛ ۶) ابن اثير جزرى در كتاب‏ اسد الغابه. [۶] 🔹اين حديث را زَركشى نيز در كتاب‏ التذكرة فى الأحاديث المشتهره‏، جلال الدين سيوطى در كتاب‏ الدرر المنتثرة فى الأحاديث المشتهره‏، و سخاوى در كتاب‏ المقاصد الحسنة فى الأحاديث المشتهره على الألسنه‏ نقل كرده‏ اند. زبيدى نيز در كتاب‏ لقط اللآلى المتناثرة فى الأحاديث المتواتره‏ آورده است. • مآخذ در منبع موجود است 📕احادیث واژگونه، سید علی حسینی میلانی، مرکز حقایق اسلامی، قم، ۱۳۸۷ ص ۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت خدیجه» (سلام الله عليها) در آیینه قرآن و روایات فریقین 🔹حضرت (سلام الله علیها)، اولین بانویی است که به (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد. [۱] او از دوران خود بود، که در راه پیشبرد همه خود را هزینه کرد تا جایی که در هنگام وفاتش حتی یک کفن برای خود نداشت. [۲] این بخشش آن‌چنان برای اسلام اثربخش بود که مشهور شد: و برافراشته شدن پرچم آن به برکت دو چیز است؛ شمشیر حضرت (علیه السلام) و اموال حضرت (سلام الله علیها). [۳] 💠حضرت خدیجه از منظر قرآن 🔹با توجه به روایات اسلامی، زمانی که آیه «...رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»؛ [۴] (...و کسانی که گویند: پروردگارا، ما را و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند و ما را پیشوای اهل تقوا قرار ده) نازل شد (صلی الله علیه و آله) به (علیه السلام) فرمودند: منظور از «مِنْ أَزْوَاجِنَا» كیست؟ 🔹حضرت جبرئیل عرض کرد: (سلام الله علیها). سپس (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «ذُرِّیَّاتِنَا» چه كسانی هستند؟ حضرت جبرئیل گفت: (سلام الله علیها)؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: مراد از «قُرَّةَ أَعْیُنٍ» چه كسانی هستند؟ جبرئیل پاسخ داد: و (علیهما السلام). ایشان گفتند: منظور از «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» چه كسی است؟ جبرئیل گفت: (علیهما السلام) 💠حضرت خدیجه از منظر روایات 🔹گوشه‌ای از و با عظمت (سلام الله علیها) در موجود در منابع فریقین بازتاب پیدا کرده است که به دلیل رعایت اختصار چند مورد را بیان می‌کنیم: 💠بهترین بانو 🔹طبق روایات شیعه و سنی، (سلام الله علیها) یکی از است که در دنیا به دست یافت که دیگر زنان عالم به آن جایگاه دست نیافته و نخواهند یافت. [۵] این بانوی بزرگ اسلام، در آنچنان اوج گرفت که در کنار دخترش، عنوان را دارا می باشد. (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «أفضلُ نساءِ أهلِ الجنةِ خديجةُ بنتُ خويلدٍ و فاطمةُ بنتُ محمدٍ و مريمُ بنتُ عمرانَ و آسيةُ بنتُ مزاحمٍ امرأةُ فرعونَ»؛ [۶] (بهترین زنان بهشت، ، ، و همسر فرعون می باشند). 💠غبطه حضرت آدم (علیه السلام) 🔹طبق‌روایات‌زمانی‌که (علیه السلام) از جایگاه (سلام الله علیها) و بذل و بخشش در راستای آبیاری نهال جوان آگاه شد، نسبت به غبطه خورد و فرمود: «مِمّا فَضَّلَ الله به إبنی عَلَیّ أن زوجته خَدیجهً کانَت عَوناً لَه عَلَى تَبلیغِ أمرِ الله (عزّ و جلّ)...»؛ [۷] (یکی از عالم بر فرزندم (پیامبر اسلام) این است که همسرش ، همکار و همیار او برای بود...). 💠بصیرت خدیجه (سلام الله علیها) 🔹زمانی که حضرت (سلام الله عليها) احساس كرد مرگش فرا رسيده است به (صلّی الله علیه و آله) به عنوان جملاتی را عرضه داشت که نشان از اوج و این بانوی بزرگ اسلام است. وی در اولين جمله خود خطاب به (صلی الله علیه و آله) چنین فرمود: اگر من در حق تو كوتاهي كرده ام مرا عفو كن. (صلّی الله عليه و آله) فرمود: ای ! من از تو كوچكترين قصوری نديدم و تو تمام خود را در خدمت به من و به كار بردی و بسيار خسته شدی و تمام زندگی ات را خرج كردی. [۸] 🔹 (سلام الله علیها) تمام خود را در مسیر اعتلای خرج کرد، ولی از آنجایی که عظمت اسلام را درک کرده است، نه تنها این عمل خود را بزرگ نمی‌پندارد، بلکه خود را مقصر نیز می‌داند. این است که بزرگان عالم خلقت، همچون (علیه السلام) به آن غبطه می‌خورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] انساب الاشراف، ج۱، ص۴۷۱؛ [۲] سیره ابن هشام، ج۱، ص۴۲۶؛ [۳] الصحیح فی سیره النبی الاعظم، ج۳، ص۱۹۸؛ [۴] قرآن کریم، سوره فرقان، آيه ۷۴؛ [۵] مجمع البیان، ج۵، ص۳۲۰؛ تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۵۰؛ [۶] مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۳؛ [۷] عمده القاری، ج۱، ص۶۳ ؛ [۸] شجره طوبی، ج۲، ص۲۳۵ نویسنده؛ علیرضا خاتم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا با توجه به آیه مباهله مى توان اثبات نمود که امام حسن (علیه السلام) فرزند رسول خدا (صلى الله علیه وآله) است؟ 🔹خداوند متعال در قرآن کریم، آيه ۶۱ سوره آل عمران مى فرماید: «...فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَ أَبْنَآءَکُمْ وَ نِسَآءَنَا وَ نِسَآءَکُمْ...»؛ (بگو: ...بیایید ما خود را دعوت مى کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را...). این آیه به صراحت مى فرماید: و (علیهم السلام) دو فرزند (صلى الله علیه و آله) هستند. 🔹رازى در تفسیر خود [۱] مى نویسد: دلالت مى کند بر اینکه و دو (صلى الله علیه و آله) هستند؛ زیرا آن حضرت وعده داد را (براى مباهله) بخواند، و و را آورد، پس این دو او هستند. و یکى از مواردى که این مطلب (نوه دخترى فرزند انسان محسوب مى شود) را تأکید مى کند سخن خداوند در آیات ۸۴ و ۸۵ سوره أنعام است: «وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیْمانَ» تا آنجا که خداوند مى فرماید: «وَ یَحْیَى وَ عِیسَى»؛ 🔹زیرا معلوم است که نسبت به (علیهم السلام) به وسیله است؛ پس ثابت شد که گاهى ، نامیده مى شود؛ والله اعلم. و شاهد بر این و اینکه حقیقتاً فرزندِ پدرِ دختر است، این سخنان است که از (صلى الله علیه و آله) نقل شده: 1⃣«أخبرنی جبریل: أنّ ابنی هذا ـ یعنی الحسین ـ یُقتل»؛ ( به من خبر داد که این ـ یعنى ـ کشته مى شود) . و در روایتى دیگر آمده است: «إنّ اُمّتی ستقتل ابنی هذا» [۲]؛ (اُمّت من این را مى کشند) . 2⃣درباره (علیه السلام) فرمودند: «ابنی هذا سیّد»؛ [۳] (این آقا و سرور است). 3⃣به (علیه السلام) فرمودند: «أنت أخی وأبو وُلدی»؛ [۴] (تو برادر و هستى). 4⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله): «المهدی من ولدی وجهه کالکوکب الدرّیّ»؛ [۵] ( از من، و صورتش مانند ستاره درخشان است). 5⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله) : «هذان ابنای من أحبّهما فقد أحبّنی»؛ [۶] (این دو ـ یعنى و ـ دو من هستند؛ هرکس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است). 6⃣و به (علیه السلام) فرمود: «أیّ شیء سمّیتَ إبنی؟ قال: ما کنتُ لأسبقک بذلک. فقال: وما أنا السابق ربّی فهبط جبریل، فقال: یا محمّد! إنّ ربّک یقرئک السلام و یقول لک: علیّ منک بمنزلة هارون من موسى لکن لا نبیّ بعدک، فسمّ ابنک هذا باسم ولد هارون»؛ [۷] ( را چه نام نهادى؟ گفت: من در این کار بر شما سبقت نمى گیرم. سپس فرمود: من هم از سبقت نمى گیرم؛ پس فرود آمد و گفت: اى محمّد! پروردگارت سلام مى رساند و مى فرمايد: على نسبت به تو مانند هارون نسبت به موسى است، امّا پیامبرى بعد از تو نیست؛ پس این فرزندت را به اسم فرزند هارون نامگذارى کن). 7⃣و سخن (علیه السلام) به ابوبکر وقتى بر منبر جدّش بود : «إنزل عن مجلس أبی»؛ (از جایگاه پایین بیا). ابوبکر گفت: «صدقت إنّه مجلس أبیک»؛ (راست گفتى اینجا جایگاه است). و در روایتى آمده است: «إنزل عن منبر أبی»؛ [۸] (از منبر پایین بیا). و ابوبکر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی»؛ (این منبر است نه منبر پدر من). 8⃣و سخن (علیه السلام) به عمر: «إنزل عن منبر أبی»؛ (از منبر پایین بیا). پس عمر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی مَنْ أمرک بهذا؟!»؛ [۹] (این منبر است نه منبر پدر من، چه کسى به تو امر کرده که چنین بگویى؟!). 🔹و اینها همه شاهدند بر اینکه (علیهم السلام)، (علیه السلام) محسوب مى شوند؛ و با وجود این شواهد از و چه چیز به برخى جرأت داده که آل الله را از (صلى الله علیه و آله) خارج کنند؟!. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ماجرای مباهله پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مسیحیان نجران چه بود؟ 🔹مفهوم متداول ، به معنى دو نفر به یکدیگر است، بدین ترتیب، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یکجا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که را و مجازات کند. خداى متعال در «آیه ۶۱ سوره آل عمران» مى فرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکاذِبینَ» 🔹[ترجمه آيه:](هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره مسیح] براى تو آمده [باز] کسانى با تو در آن به و برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما خود را دعوت مى کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را، ما از خود [کسانى که به منزله جان ما هستند] دعوت مى کنیم، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مى کنیم و را بر قرار مى دهیم). مفسرین گفته اند: این آیه و آیات قبل از آن درباره مرکب از «عاقب» و «سیّد» و گروهى که با آنها بودند نازل شده است؛ 🔹آنها خدمت (صلّی الله علیه و آله) رسیده، عرض کردند: آیا هرگز دیده اى فرزندى بدون پدر متولد شود؟ در این هنگام آیه «اِنَّ مَثَلَ عِیْسى عِنْدَ اللهِ...»، [آل عمران، ۵۹] نازل شد و هنگامى که (صلی الله علیه و آله) آنها را به دعوت کرد، آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه به شخصیت هاى نجران، (روحانى بزرگشان) به آنها گفت: «شما فردا به (صلی الله علیه و آله) نگاه کنید، اگر با و براى آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید؛ زیرا چیزى در بساط ندارد». فردا که شد، (صلی الله علیه و آله) آمد در حالى که دست (عليه السلام) را گرفته بود و (علیه السلام) و (علیه السلام) در پیش روى او راه مى رفتند، و (سلام الله علیها) پشت سرش بود؛ 🔹 نیز بیرون آمدند در حالى که آنها پیشاپیششان بود، هنگامى که نگاه کرد، دید (صلی الله علیه و آله) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال کرد، به او گفتند: «این پسرعمو و او و خدا نزد او است و این دو پسر، دختر او از (عليه السلام) هستند و آن بانوى جوان، دخترش (سلام الله علیها) است که نزد او، و نزدیکترین افراد به قلب او است...». «سیّد» به اسقف گفت: «براى قدم پیش گذار». گفت: نه، من مردى را مى بینم که نسبت به با کمال جرأت اقدام مى کند و من مى ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمى گذرد که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نخواهد داشت. 🔹 به (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «اى ابوالقاسم! ما با تو نمى کنیم، بلکه مى کنیم، با ما مصالحه کن. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آنها مصالحه کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى عدد نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلی الله علیه و آله) ضامن این عاریت ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند، و عهدنامه‌اى در این زمینه نوشته شد. و در روایتى آمده است: به آنها گفت: «من را مى بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوه ها را از جا برکند، چنین خواهد کرد، هرگز با آنها نکنید که خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند». 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چ چهل و هفتم، ج ۲، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات مجالس عزاداری و گريه بر سیدالشهداء (عليه السلام) حفظ رمز نهضت حسينی است. 🔹به راستی چرا در دوران منحوس سلاطين و پادشاهان جور از برپايی مجالس عزای (عليهم السلام) به خصوص جلوگيری می شد؟ آيا نه اين است كه و دیگر امامان شيعه، سبب می شود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابی، مردم را از ظلم های حکومت‌ها آگاهی دهند و انگيزه قيام آن حضرت كه و است به اطلاع مردم برسد. آری، اينگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاه هايى است كه به بهترين روش و زيباترين اسلوب مردم را به سوى دين خوانده و عواطف را آماده می كند، 🔹و جاهلان و بی‌خبران را از خواب سنگين غفلت بيدار می‌سازد و نيز در اين مجالس است كه مردم، را همراه با ، از مكتب (عليه السلام) می‌آموزند. گريه بر (عليه السلام) و تشكيل «مجالس عزای حسينی» نه تنها را حفظ می‌كند، بلكه باعث می گردد شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين برخوردار شده و در جهت رشد و پرورش يابند. 🔹كدام اجتماعی است كه در عالم چنين اثری را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثه‌ای است مانند «حادثه جانسوز كربلا» كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدينسان اثر خود را در جامعه بشريت گذارده، و روز به روز دامنه آن وسيعتر و پيروی و تبعيت از آن بيشتر گردد؟ از اين رو بايد گفت كه در حقيقت مراسم ، حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس  (عليه السلام) و در نتيجه حافظ اسلام و ضامن بقای آن است. 🔹«موريس دوكبری» اندیشمند فرانسوی می‌نويسد: «اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را می‌دانستند و درك می‌كردند كه چه روزی است، اين عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند، زيرا پيروان (عليه السلام) به واسطه (عليه السلام) می‌دانند كه و و استعمار را نبايد قبول كنند، زيرا شعار پيشرو و آقای آنان تن به زير بار و ستم ندادن است. قدری تعمق و بررسی در مجالس عزاداری (عليه السلام) نشان می‌دهد كه چه نكات دقيق و حيات بخشی مطرح می‌شود، 🔹در مجالس عزاداری (عليه السلام) گفته مى شود كه (عليه السلام) برای حفظ و مردم و بزرگی مقام و مرتبه ، از و و گذشت، و زير بار استعمار و ماجراجويی نرفت؛ پس بياييد، ما هم شيوه او را قرار داده از زيردستی استعمارگرايان خلاصی يابيم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجيح دهيم...»  منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات فردی «امام حسین» (علیه السلام) 💠محبت مكنون 🔹از جمله احاديث نبوی كه در واقع بيانگر تأثير پذيری معنوی مردم از وجود مبارك حضرت (عليه السلام) می‌باشد، حديثى است كه فرمود: «ان للحسين محبة مكنونة فى قلوب المؤمنين» [۱] (در كانون دل های مؤمنين، نهفته و ويژه، نسبت به (عليه السلام) وجود دارد). كيست كه نام (عليه السلام) را بشنود و فردی از افراد بشر يا تنی از اولاد انسان باشد و حالت و انكسار و دلباختگی برای او فراهم نشود؟ 🔹محبت (عليه السلام) دل ها را به التهاب در آورده و را گداخته و مذاب می‌سازد، و شورش دل و را به ريزش قطرات از ديدگان، آشكارا و عيان می‌كند. در كجای دنيا ديده می شود كه و دوستدار (عليه السلام) در آنجا باشد و اقامه نكند. كيست كه پس از دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود به اندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زمانی، آن مصيبت را فراموش نكند؛ جز مصيبت (عليه السلام) كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز اين تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر می گردد. 🔹آيا نه اين، جذبه و علاقه و تأثير و فرط و دلباختگی علاقه مندان نسبت به آن  است؟ و ای بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسينی تسليم شده و به تواضع و تكريم در مقابل نام مبارك (عليه السلام) و جلال و او قد خويش به تعظيم و تسليم خم نموده و به دين و آيين حسينی گراييده، و از اكسير محبت او مس خود را طلای ناب و زر خالص می‌گردانند. به راستی، چنين بوده كه محبت امامی كه مسير تاريخ را عوض كرده و دين الهی را نجات می‌بخشد، به گونه ای خاص در دل و جان مسلمين و مؤمنين قرار گيرد، 🔹حتی كسانى كه مقابل (عليه السلام) قرار گرفتند و به قول فرزدق: «دل هايشان با او بود، اگر چه بر اثر شمشيرهای شان بر روی او كشيده شد»، چه رسد به كه عشق و او با گِل آنان سرشته شده است. روایتی از (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «هر گاه به فرزندم (عليه السلام) می‌نگرم، گرسنگی و اندوه از وجودم رخت بر می‌بندد». [۲]  🔹و نيز می فرمود: «بار خدايا، من (عليه السلام) را دوست دارم و آنان كه او هستند نيز دوست دارم». [۳] راه (عليه السلام) راه دل است، و هرگاه به دل توجه كند او را پيدا می‌كند؛ لذا در برخی روايات وارد است كه: «قبر او در اوست». آری، جايگاه تابش نور پر فروغ و احياگر (عليه السلام) است، و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهری و مادی باشد، رنگ ابديت به خود می گيرد، زيرا پيوند اين در حريم بوده است و بقای آن به بقای فيض ذات سرمدی، جاودانه است. پی نوشت‌ها؛ [۱] حماسه حسينی، شهيد مطهری، ج ۳، ص ۲۴۷ [۲] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹ [۳] همان، ج ۴۳، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جزئیات پیوستن «حرّ ریاحی» به کاروان حسینی 🔹لحظه به لحظه ماجرای (علیه السلام) و جریان پر از شور و احساس و ، و نیز سرشار از «درس‌ های عبرت‌ آموز» است، به گونه‌ای که می‌توان گفت ، کاروانِ و چشمه ارزش‌هاست؛ ارزش‌ هایی که هر کدام از آنها برای رسیدن به کافی است. ماجرای کاروان حسینی به ما آموخت یعنی در پناه (علیه السلام) بودن، به خاطر (علیه السلام) بودن و در عالی‌ترین درجه، «حسینی شدن و حسینی زیستن». 🔹«حرّ بن یزید ریاحی» از افرادی بود که هرچند دیر به این حقیقت رسید، اما زمانی که خداوند قلب او را با روشن کرد، پای این حقیقت تا جان در بدن داشت، ایستاد و در این مسیر شربت را در پیشگاه مولای خویش نوشید و در جوار قرب الهی جای گرفت. 🔹راوی می‌گوید ، کم کم به (عليه السلام) نزدیک می‌شد. «مُهاجر بن اوس» او را با وضع غیر عادی دیده، پرسید اراده کجا داری؟ آیا می‌‏خواهی بر حمله کنی؟ ، پاسخی نداد و همان وقت لرزه سختی اندامش را فرا گرفته بود. مهاجر که وضع غیرعادی او را مشاهده می‏‌کرد اظهار کرد: عمل امروز تو مرا به شک می‌‏اندازد؛ سوگند به خدا در هیچ کارزاری تو را مانند امروز بیمناک ندیده بودم، و هر گاه از دلاورترین اهل کوفه از من بپرسند، غیر تو نمی‌گویم و امروز چه پیش آمده که ترا بر خلاف انتظار می‌‏بینم؟ 🔹، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیّر میان بهشت و دوزخ می‌‏یابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتی را بر بهشت بر نمی‏‌گزینم. سپس اسب خود را به سوی (علیه السلام) راند و دستها بر سر نهاده می‏‌گفت: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسْتُکَ عَن‏ الرُّجُوعِ وَ سَایَرْتُکَ فِی الطَّرِیقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ مَا عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَبْلُغُونَ مِنْکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ اللهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ إِلَی مَا أَرَی مَا رَکِبْتُ مِنْکَ الَّذِی رَکِبْتُ وَ إِنِّی تَائِبٌ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِمَّا صَنَعْتُ فَتَرَی لِی مِنْ ذَلِکَ تَوْبَة» 🔹(خدا مرا فدای تو کند ای پسر رسول خدا، من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم، و در طول راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاردم از راه منحرف شوی و تو را در این مکان فرود آوردم، و خیال نمی‏‌کردم این مردم حق جدّ تو را رعایت نکنند، و تو را با این حال گرفتار کنند. به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم هیچ گاه چنان رفتاری با تو انجام نمی‌دادم. اینک از در و انابه درآمده و از خدا می‏‌خواهم از کرده من درگذرد. شما درباره من چه نظری دارید، آیا توبه مرا می‏‌پذیرید؟)؛ «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ نَعَمْ یَتُوبُ الله عَلَیْکَ فَانْزِل‏» ( فرمود: بله خدا تو را می‌‏پذیرد؛ اینک فرود آی). سپس با اذن (علیه السلام) به عنوان اولین فرد از لشکر امام به دشمن هجوم برد و در این مسیر به رسید. 📚الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏۲، ص۱۰۰؛ اللهوف علی قتلی الطفوف (ترجمه فهری) ص۱۰۳ منبع: مشرق به نقل از تسنیم @tabyinchannel
⭕️شهادت در جهت مبارزات سیاسی شیعیان 🔹 - علیه السلام - و نیز - علیه السلام - و حبس و شکنجه و تبعید و مسمومیت های - علیهم السلام - همه در جهت شیعیان، علیه بوده است بیانات‌ حضرت‌ امام در مصاحبه با نشریه لبنانی «امل» ۵۷/۰۹/۱۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️الگو بودن «حضرت زهرا» (سلام الله عليها) برای انسان‌ها (بخش دوم) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (سلام الله علیها) و سرمشق برای همه انسان‌ها است؛ چنان که (صلی الله علیه و آله) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، دختر گرامیش نیز همه انسان های حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با فرزند 🔹با كمى دقت در برخورد عاطفى و منطقى (سلام الله علیها) در مى يابيم كه آن بانوى بزرگوار، در ساختن روح و شخصيت ، از ابزارى بسيار ظريف و دقيق استفاده كرده است، كه بسيارى از آنها در حال حاضر، ميان روانشناسان تربيتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و خبرگان اين فن، به نتايج مثبت آن ايمان آورده اند. بى شك، اين توفيق بى نظير در ، ناشى از و صحيحى است كه در مورد انسان، ارائه داده است. 🔹بنابراين اگر بگوئيم هر مكتبى به اندازه شناخت درستى كه از انسان دارد، در نظام تربيتى خود، به توفيقاتى دست مى يابد، سخن به گزاف نگفته ايم و چون اين دین آسمانى و الهى از و واقع بينانه ترين ، در مورد برخوردار است، بيشترين توفيق را در قضيه بدست آورده است. روش تربيتى و اخلاقى (سلام الله علیها) بهترين شيوه، و تجربه براى ساختن و سعادتمند است. از اين رو جا دارد كه پيروان و ارادتمندان ، با به كار بستن شيوه ها و ظرايف تربيتى آن حضرت در رشد و تربيت نسلى پاك، و پيشرو همت نموده، سعادت دنيا و آخرت فرزندان خود را بيمه كنند. 🔹 به گونه اى ساخته شده كه نياز به و ، يكى از اساسى ترين نيازهاى روحى او محسوب مى شود، بدين جهت كودكان محروم از اين نياز فطرى، دچار كمبودها و مشكلات روانى، و گاه نواقصى جسمى خواهند شد. (سلام الله علیها) كه خود از سرچشمه محبت و عطوفت (صلی الله علیه و آله) سيراب گشتند، و قلبش كانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در اين جهت نيز خود را به بهترين شكل انجام مى داد. 🔹سلمان مى گويد: روزى (سلام الله علیها) را ديدم كه مشغول آسياب بود. در اين هنگام، فرزندش (عليه السلام) گريه مى كرد، و بى تاب بود؛ عرض كردم براى كمك به شما آسياب كنم، يا بچه را آرام نمايم؟ ايشان فرمود: «من به آرام كردن فرزند اولى هستم، شما آسياب را بچرخانيد». [۱] از جمله مواردى كه در شيوه تربيت (سلام الله علیها) جايگاه خاصى داشت، تحرك و بود. 🔹اين فعاليت و تكاپو مقدارى براى سلامتى و رشد مناسب كودك، ضرورى است كه حتى براى تشويق آن ها به تحرك و بازى، بزرگترها نيز بايد تن به بازى و جست و خيز بدهند. نقل شده است كه (سلام الله علیها) با فرزندش (عليه السلام) بازى مى كرد و او را بالا مى انداخت و مى فرمود: «پسرم مانند پدرت باش، ريسمان ظلم را از حق بركن، خداى را بپرست كه صاحب نعمت هاى متعدد است، و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن». ... پی نوشت [۱] انصارى، عذرا، جلوه هاى رفتارى حضرت زهرا، قم، دفتر تبليغات اسلامى، ص ۳۹ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel