eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️خدا کند به منبع وحی متصل باشیم! 🔹خدا کند علوم و معارف ما مثل نهری که به دریا متصل است، یک نحو ارتباط، ولو به‌ صورت یک نخ باریک با و سرچشمه [، صلی‌ الله علیه‌ و آله‌ و سلم و علیهم‌ السلام] داشته باشد، وگرنه یک حوض پر از آب هم بدون ارتباط و اتصال با سرچشمه، فایده و دوام و تازگی ندارد. 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۲۵۷ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضایل حضرت علی اکبر (علیه السلام) 🔸 (علیه السلام) به و راز و نیاز با خداوند عشق می ورزید؛ در راه فراهم آوردن خدا کوشا بود؛ ، و به او بخشیده بود و در طریق و به کمالاتی نایل و چشمه های در روح و روانش جاری گشته بود؛ بنام بود و از جدّش روایت نقل می کرد. [۱] 💠دلایلی که از مقام والای این جوان هاشمی حکایت دارند، بدین صورت می توان برشمرد: 1⃣ و بهترین سخن در خصوص او همان بیانات حضرت (علیه السلام) است که وقتی جوانش عازم میدان رزم با اشقیا بود، بر زبان آورد. 2⃣ارزش معنوی (علیه السلام) تا به آن اندازه است که پدر بزرگوارش (علیه السلام) که دارای مقام عصمت و امامت می باشد، زندگی پس از او را فنا و مرگ می داند. 3⃣حضرت (علیه السلام) به هنگام بدرقه جوانش به سوی میدان، این آیه از قرآن را تلاوت فرمود: «انّ الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذرّیّه بعضها من بعض...» [۲] که درجاتی از پاکی و را برای (علیه السلام) به اثبات می رساند. 4⃣هنگامی‌که بدن (علیه السلام) زخم های فراوان خورده بود، خطاب به پدر گفت: «از که (صلی الله علیه و آله و سلم) به دستم داد، شدم که در آن تشنگی نمی باشد و امام را برای نوشیدن این شربت فرا خواند و این حقیقت شأن و (علیه السلام) را تأیید می کند». [۳] 5⃣ (علیه السلام) بدن مطهر او را در در مجاورت مرقد مطهر (علیه السلام) به گونه ای دفن نمود که از دیگر قبور شهدا مشخص باشد. [۴] 6⃣ (عليهم السلام) در روایات و ، مقام او را به پاکی و ستوده اند. [۵] 7⃣در موقفی به نام «بنی مقاتل» (علیه السلام) را خواب سبکی فرا گرفت که پس از آن آیه استرجاع بر زبان جاری نمود، در گفت و گویی که بین و پسر رخ داد، (علیه السلام) عرض کرد: ای وقتی بر بودن ما قطعی است، دیگر از در راه آن باکی نداریم. (علیه السلام) وقتی چنین را از پسر دید فرمود: «خدایت پاداشی نیکو عطا کند. نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر دریافت کند». [۶] 8⃣وقتی (علیه السلام) به شهادت رسید، (علیه السلام) او را به عنوان افرادی معرفی کرد که بر خداوند رحمان جسارت کرده و حرمت (صلی الله علیه و آله و سلم) را هتک نموده اند. [۷] 9⃣ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در او را از و تبار (علیه السلام) دانسته، بر او و پدرش درود فرستاده است. 🔟 و خصال حمیده این جوان در حدی است که در میان به و معروف بوده و ، صفات خوب او را مورد تحسین قرار داده اند. 1⃣1⃣ ‌(علیه السلام) از دو وجه، و طیبه دارد: یکی آن که ، و است. دیگر این که در راه ، حمایت از و ستیز با شقاوت به رسیده، از این جهت تا ابد زنده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص ۲۱؛ [۲] آل عمران، ۳۳ و ۳۴؛ [۳] علی الاکبر ابن الامام الحسین، علی محمد دخیل، صص ۱۲ ـ ۱۳؛ [۴] همان مأخذ؛ [۵] همان؛ [۶] ابصار العین، ص ۸۶؛ مشیر الاحزان، علامه جواهری، ص ۳۳؛ الارشاد، ج ۲، ص ۸۲؛ کامل ابن اثیر، ج ۴، ص ۵۱؛ المختار من مقتل بحار الانوار، صص ۷۵ ـ ۷۶؛ الفتوح، ابن اعثم، ص ۸۷۳؛ [۷] مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۳۱ نویسنده؛ مهدی ۱۲ منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) هنگام ورود به ماه «رمضان» چه سفارشی به مومنین می فرمایند؟ (بخش اول) 🔹سفارش‌ (صلی الله علیه و آله) برای ورود به ماه رمضان؛ «قَالَ النَّبِىُّ (صلى الله عليه و آله): ... وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَاءِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ احْفَظُوا ألْسِنَتَكُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الاِسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أسْمَاعَكُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أيْتَامِكُمْ وَ تُوبُوا إلَى اللهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ ارْفَعُوا إلَيْهِ أيْدِيكُمْ بِالدُّعَاءِ فِى أوْقَاتِ صَلَاتِكُمْ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روايت:] (پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد: ... بر و دهيد، و را كنيد، و بر كنيد و كنيد، و را حفظ كنيد، و را از آنچه كه نظر به آن است بپوشانيد، و را از آنچه كه شنيدن آن است حفظ كنيد، به محبّت كنيد تا به يتيم‌هاى شما محبّت كنند، و به سوى خدا از گناهان‌تان كنيد، و دست‌هايتان را براى در اوقات به درگاهش بلند كنيد). 🔹شرح حديث: در ميان رواياتى كه در مورد ماه وارد شده، ، حديث معروفى است كه هر چه انسان در مورد آن تعمّق كند مطالب جديدى به دست مى‌آورد؛ عبارات فوق چند جمله از آن روايت است. در فصلى از اين حديث (صلى الله عليه و آله) مى‌دهد، كه پنج و مردمى، و پنج دستور و سازنده است که در نوشتار ارائه خواهد گردید. با دقّت به اين حديث متوجّه مى‌شويم كه ماه بايد سازنده باشد، هم رابطه خلق با خلق و هم رابطه انسان با خالق را روشن مى‌سازد و در ضمن معلوم مى‌شود كه اسلام، آيين محبّت است. ... پی‌نوشت: [۱] عيون‌أخبارالرضا(ع)‏، ابن بابويه، لاجوردى، مهدى‏، نشر جهان‏، تهران،‏ ۱۳۷۸ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۹۵ 📕مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ‏ص ۱۰۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️در ماه رمضان قضیه‌ای اتفاق افتاده که ابعاد آن الی‌الابد در ابهام است 🔹در قضیه‌ای اتفاق افتاد که آن قضیه و آن قضیه در مانده است برای امثال ماها، و آن است. نزول قرآن بر قلب در ، و قضیه چه بوده است و در قلب آن حضرت را نازل کرده است، 🔹و از طرفی خدا انْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ این در قلب پیغمبر در لیله القدر کیفیتش چیست؟ باید بگویم غیر از خود و آنهایی که در دامن رسول اکرم بزرگ شدند و مورد عنایت خدای تبارک و تعالی، عنایات خاص او بودند، برای دیگران مطلقاً در ابهام است، که چی است، نزول در قلب چی است، 🔹روح الامین چی است، کیفیت وارد شدن روح الامین با قرآن در قلب رسول الله‌ چی است، چی است؟ اینها مسائلی است که به نظر سطحی یک مطالب آسانی است، و گاهی هم یک حرف هایی گفته شده است؛ لکن به شما عرض کنم در ابهام باقی مانده است برای امثال ما، و کیفیت نزول در لیله القدر و ماهیت . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۳/۲۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «روزه ماه رمضان» انسان را به یاد تشنگی و گرسنگی «قیامت» می اندازد؟ 🔹«ماه‌ مبارك‌ » از عظمت خاصي برخوردار است؛ (صلی الله علیه و آله) در ماه شعبان می‌فرمايد: «خودتان را آماده كرده و از خدا بخواهيد تا را با بركت و رحمت و مغفرتی كه می آيد، ادراك كنيد: «فَاسْأَلُوا اللهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَه‏»؛ [۱] (با و پاك از خداوند طلب توفيق برای و نماييد. كسى كه از محروم بماند، در حقيقت شقاوتش كامل است. به ياد تشنگی و گرسنگی باشيد». 🔹در بعضی از روايات فضيلت ، آمده است: « بگيريد، تا گرسنه شويد و درد را بچشيد». [۲] اين به زبان ما سخن گفتن و از قدم‌ های اوليه است، وگرنه چرا بايد بگذاريم كسى گرسنه باشد و خودمان هميشه سير باشيم؟ در عدّه ‏ای واقعاً گرسنه هستند، غذا می‌خورند ولی هرگز سير نمی‌شوند، همانطور كه در هرگز سير نمی‌شدند؛ چون حسّ آز و تمام شدنی نيست، در هم به صورت «هَلْ مِنْ مَزيدٍ» [سوره ق، آیه ۳۰] ظهور می‌كند. فرمود: شما به فكر گرسنگی و تشنگی باشيد، نه به فكر گرسنگی و تشنگی ديگران، آن را كه بايد در قدم‌های اوليه تأمين كرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] عيون‌أخبارالرضا، نشر جهان‏، چ۱‏، ج۱، ص۲۹۵ [۲] من‌لايحضره‌الفقيه‏، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين‏، چ۲، ج۲، ص۷۳ 📕حکمت عبادات (عبدالله جوادی آملی، محقق حسین شفیعی) مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️معرفی قوانین مترقی اسلام 🔹 برای همه چیز، برای همه ها، برنامه دارد. این را کی باید معرفی کند جز ؟ علمای اسلام - کثّر الله امثالهم - با همه زحمت هایی که می‌ کشند، با همه رنج هایی که می‌برند، لکن شان زیادتر از این معانی است. خدای تبارک و تعالی به آنها داده است، به آنها داده است، دیگران را تَبَع آنها قرار داده است، را تابع آنها قرار داده است؛ اینها همه مسئولیت می‌آورد؛ 🔹همانطوری که - صلی الله علیه و آله و سلم - داشت و کرد بر مسئولیت خودش؛ قیام کرد به مسئولیت خودش. باید قیام کرد به مسئولیت؛ باید را آنطوری که هست، نه آنطوری که حالا در دست مثلًا چهار تا فرض کنید مقدس مآب فقط کتاب مفاتیح است، و عرض می‌کنم که باید آنطوری که هست را معرفی کرد. گفت به دنیا که ما یک همچو کالای بزرگی داریم، یک همچو داریم. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علمای نجف ۴۴/۰۸/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
تبیین
⭕️بالاترین مصیبت اسلام سلب حکومت از حضرت امیر (عليه السلام) 🔹از اول، و گرفتار هواهای نفسانیه‌ای بوده‌اند و این گرفتاریها که ما الآن داریم سرچشمه‌اش همان بود که بعد از - صلی الله علیه و آله و سلم - به واسطه آن هواها نگذاشتند که تشکیل بشود. 🔹اگر گذاشته بودند که حکومتی که می‌خواهد، را که خدای - تبارک و تعالی - امر به تعیینش فرموده است، - صلی الله علیه و آله و سلم - تعیین فرمود، [۱] اگر گذاشته بودند که آن تشکیلات پیش بیاید، حکومتْ، باشد، حاکمْ، منتخَبِ‌ منصوبْ مِنْ قِبَلِ الله تعالی باشد، آن وقت مردم می‌فهمیدند که چیست و معنی چیست. 🔹مع الاسف بعد از - صلی الله علیه و آله و سلم - کردند مردم را از آن چیزی که امر فرموده بود. و اکتفا به انحراف در زمان خود هم نبود، بلکه زمینه فراهم کردند از برای اینکه تا آخر نشود یک حکومت اسلامی‌ تشکیل بشود. قضیه از چیزهایی بود که با دست سابقین، آن مشایخ سابق، این زحمت برای و پیش آمد. 🔹این اختلاف داخلی که بدتر از هر نحو اختلافی بود پیش آمد و - سلام الله علیه - مبتلا شد به این اساسی که آنها درست کرده بودند. و بعد از ایشان هم حکومت از صورت بکلی خارج شد و به صورت یا بیرون آمد. و تا آخر هم، تا حالا هم اسلام به خودش یک حکومت اسلامی [ندید]، مگر یک چند صباحی که - سلام الله علیه - بعد از رسول الله و بعد از آن حرفها متصدی امر شدند؛ 🔹آن هم با آن همه گرفتاری هایی که پیدا کرد: گرفتاری جنگ ، گرفتاری ، گرفتاری جنگ - آن همه گرفتاریها که بود. مع ذلک این چند صباحی که - سلام الله علیه - کردند و برنامه حکومتی خودشان را تعیین کردند، همین چند صباح هم، برای مسلمین و برای اسلام یک درس عبرتی شد؛ یک مطلبی شد که فهمیدند که اسلام یعنی چه؛ تا اندازه‌ای - همین چند صباح. پی نوشت؛ [۱] اشاره به قضیه غدیر خم بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علمای نجف ۵۰/۰۴/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) پس از ظهور با «اهل كتاب» چگونه رفتار خواهد كرد؟ 🔹مطابق برخى از روايات، (عجل الله تعالى فرجه الشریف) پس از بين به توراتشان و بين به انجيلشان و بين به زبورشان حكم خواهد كرد. در اينجا دو سؤال مطرح می شود؛ سؤال اول اين است كه آيا پس از ظهور، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) كسى از باقی مي ماند؟ و سؤال دوم اين است كه مقصود از بين اهل كتاب به كتاب آسمانی شان چيست؟ 💠در پاسخ به سؤال اول مى گوييم: 🔹همه انسانها در زمان حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمی شوند، و هستند كسانى از كه معاند نبوده، و در صدد ستيز و جنگ و مقابله با حضرت و حكومت او برنمی آيند. اين گروه از مى توانند در و مسلمين قرار بگيرند و با اعطاى به زندگى خود ادامه دهند. 💠اما در مورد سؤال دوم، دو احتمال وجود دارد: 1⃣مقصود، تطبيق اين كتب در آن قسمتى است كه فرمان به داخل شدن در و ايمان به (صلی الله عليه و آله) داده است؛ آن مواردی كه در نسخه هايى از که در دست (عجل الله تعالى فرجه الشریف) يا (عليه السلام) می باشد، وجود دارد و همان موارد را برای به اهل کتاب نشان مى دهند. 2⃣اينكه مقصود، آن است كه حضرت، اين كتب را بر معتقدان به آنها كه اسلام نياورده اند، ولى تحت به اجرا خواهد گذاشت. 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️لذت‌بردن از نماز، از مختصات انسان کامل 🔹در از هرطرف صدا شنیده میشود، و و حاصل ازآن به مراتب گواراتر از لذت اکل و شرب است. در روایتی از علیه‌السلام درباره آیه «إِیاک نَعْبُدُ» (تنها تو را می‌پرستیم) آمده است که فرمود: «لا زِلْتُ أُکررُها حَتی سَمِعْتُها مِنْ قائِلِها؛ پیوسته آن را تکرار میکردم، تا اینکه آن را از (حضرت حق) شنیدم». خوردن و خوابیدن و پرداختن به بعضی شئون حیوانی، ما را از برخی حیوانات پایین‌تر آورده است. 🔹خداوند متعال میفرماید: «وَ أَوْحَی رَبک إِلَی النحْلِ» (و پروردگارت به زنبور عسل وحی نمود). خدا میداند که زنبور عسل چه کارهای عجیبی را میکند که ما انسانها با ادعای شرافت معلوم نیست بتوانیم انجام دهیم. صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ میفرماید: «حُببَ إِلَی مِنْ دُنْیاکمْ أَلنسِاءُ وَالطیبُ، وَجُعِلَ قُرةُ عَینی فِی الصلاةَ؛ از دنیای شما سه چیز مورد علاقه من است: عطر، زنان، ولی نور چشم من در قرار داده شده است». 🔹هرکدام از اینها محبوبیت و لذت تکوینی دارد، ولی لذتی که در است، بیشتر از لذت آن دو است، اما چه کنیم که در ذائقه ما شور و تلخ است؛ لذا هرچه زودتر میخواهیم را به آخر برسانیم و از آن فارغ شویم! بعضی از پروانه‌ها و زنبورها نیز بوی خوش را طالبند، بهره‌گرفتن از جنس مخالف هم مشترک بین حیوانات است، ولی این از مختصات و امتیازات انسان کامل است که از لذت می‌برد. 📕در محضر بهجت، ج۱ ص۱۰۵ منبع:وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله بهجت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 1⃣در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت (صلی الله علیه و آله) رسيدم. عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ»؛ 🔹(اى قيس [همراه] با ، است و با ، و با ، و هر چيزى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو خواهى داشت كه با تو مى شود؛ در حالى كه او است و تو با او دفن مى شوى در حالى كه تو ، اگر او باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر باشد تو را [بدبختى] مى كند. او فقط با تو مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او مى شوى، پس آن را قرار ده؛ چرا كه اگر باشد موجب تو است و اگر باشد مايه تو است و او است!). 🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا ! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان! 🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از بپرهيز كه همنشين انسان در ، اوست. و هيچ چيز قبل از مرگ و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر او). [۲] 2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه مى ميرد همراه او در شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر. 🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من و آن كه دست چپ است مى گويد من و آن كه پيش رو است مى گويد: و آنكه پشت سر است مى گويد: و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من هستم كه نسبت به برادرانت كردى سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا «جهاد با نفس» بزرگتر و بالاتر از «جهاد با دشمن» است؟ 🔸از (عليه السلام) نقل شده كه (صلی الله علیه و آله) لشكرى را به جنگى فرستادند وقتى بازگشتند، فرمودند: «مَرحَباً بِقَومٍ قَضَوا الجِهَادَ الاَصغَرَ وَ بَقِىَ عَلَيهِمُ الجِهَادُ الاَكبَرُ فَقِيلَ: يَا رَسُولُ اللهِ مَا الجِهَادُ الاَكبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفسِ» [۱] (آفرين به گروهى كه را تمام كردند و باقى ماند بر آنها ، پس گفته شد: يا رسول الله [اين همه سختى و مشقت و مجروح و كشته در جنگ است چه چيزى بالاتر از اين است] چيست؟ فرمودند: مبارزه و !). 💠در اينجا به اختصار اشاره مى شود به چند جهت كه چرا نسبت به جهاد با دشمن خارجى بزرگتر و اكبر است؟ 1⃣«از جهت مدّت» 🔹از جهت مدّت، بيشتر است. ظاهراً بعد از زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جنگى به عنوان نباشد؛ ولى هست، و بر فرض هم كه بعد از حضرت جهادى باشد، در هر زمان بطور ممتد جهاد خارجى نيست، پس از نظر مدّت بيشتر و اكبر است. 2⃣«از جهت عُدّه» 🔹 يعنى «وسيله». وسيله هاى جنگى در هر زمان محدود است و به تناسب آن زمان بايد اسلحه هایى بدست گرفت؛ ولى جنگ درونى و وسيله مخصوصى ندارد، بايد از كلمات انبياء (عليهم السلام) و اولياء و تاريخ گذشتگان وسيله جنگى براى مبارزه با استخدام كرد هر وسيله اى كه بود: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ». [۲] 3⃣«از جهت عِدّه» 🔹 يعنى «نفرات». در جنگ معمولا جوانها و در سن مخصوصى به جنگ دشمن خارجى مى روند؛ مثلا از پنجاه ميليون، دو ميليون نفر، ولى در جنگ با ، از پنجاه ميليون، پنجاه ميليون نفر جنگ مى كنند. جنگ با هميشه مشكلتر و بزرگتر از جنگ با است؛ هم چنانكه در عتاب‌ها نسبت به كه از داخل مبارزه مى كنند، بيشتر از كفّار است؛ و اين همان است كه (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «دشمن ترين دشمنان، دشمنى است كه بين دو پهلوى تو است، يعنى كه است». 4⃣«جنگ با دشمن داخلى و جهاد نفسانى پشتوانه جهاد خارجى است» 🔹كسى كه بر پيروز است، مبارزه با برايش آسانتر است؛ ولى كسى كه اسيرِ لانه و دانه و همسر است، نمى تواند آن طور كه بايد و شايد با بجنگد. در جنگ آمريكا با ويتنام، آمریکایی ها پانصد هزار نفر سرباز كار كرده وارد عمل كردند، و براى روحيه دادن به آنها با هواپيماها مشروبات الكلى و زنهاى خواننده فرستادند؛ ولى در دوران جنگ تحميلى با عراق ديديم كه چگونه و و به رزمندگان روحيه مى داد! آرى بايد روحيه و پشتوانه از درون و از ميدان باشد نه از برون. 5⃣«اهميت جهاد به اهميت و قدرت دشمن است» 🔹جنگ با يك كشور كوچك آسانتر است تا با يك كشور بزرگ؛ زيرا هر چه قويتر باشد جنگ با آن مشكلتر است، و و هم پيمان آن ، قوی ترين دشمنان عالم هستند. 6⃣«از حيث نتيجه» 🔹نتيجه جهاد با دشمن خارجى يا پيروزى است يا شهادت، كه هر كدام باشد در مسير الهى (اِحدَى الحُسنَيَين) است، ولى نتيجه و پيروزی در آن ميدان، رسيدن به است و رضاى بنده از خدا و رضايت او از بنده «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ - ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً - فَادْخُلِى فِى عِبَادِى - وَ ادْخُلِى جَنَّتِى» [۳] (اى [و اى كسى كه به اين مقام رسيده اى] به سوى پروردگارت برگرد، در حالى كه راضى هستى، و از تو راضى است، پس داخل بندگان من شو و داخل من شو). پی نوشت: [۱] منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ‏۶، ص ۱۳۲ [۲] قرآن کریم، سوره انفال، آیه ۶۰ [۳] همان، سوره فجر، آیات ۲۷ الی ۳۰ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم، اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان‏، چ ۱، ج ۲، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️راه نجات، سعادت و امان 🔹در روایت آمده است که صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم فرمود: «أَهْلُ بَیتی أَمانٌ لأَهْلِ الأرْضِ، کما أَنّ النجُومَ أَمانٌ لأَهْلِ السماواتِ» (، مایه‌ امنیت زمینیان هستند، همان‌گونه که ستارگان مایه‌ امنیت آسمانیان هستند). راه علیهم‌ السلام، راه و و و مایه‌ دار دنیا و دار آخرت است. 📕در محضر بهجت، ج ٣، ص ٢۴۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات فردی «امام حسین» (علیه السلام) 💠محبت مكنون 🔹از جمله احاديث نبوی كه در واقع بيانگر تأثير پذيری معنوی مردم از وجود مبارك حضرت (عليه السلام) می‌باشد، حديثى است كه فرمود: «ان للحسين محبة مكنونة فى قلوب المؤمنين» [۱] (در كانون دل های مؤمنين، نهفته و ويژه، نسبت به (عليه السلام) وجود دارد). كيست كه نام (عليه السلام) را بشنود و فردی از افراد بشر يا تنی از اولاد انسان باشد و حالت و انكسار و دلباختگی برای او فراهم نشود؟ 🔹محبت (عليه السلام) دل ها را به التهاب در آورده و را گداخته و مذاب می‌سازد، و شورش دل و را به ريزش قطرات از ديدگان، آشكارا و عيان می‌كند. در كجای دنيا ديده می شود كه و دوستدار (عليه السلام) در آنجا باشد و اقامه نكند. كيست كه پس از دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود به اندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زمانی، آن مصيبت را فراموش نكند؛ جز مصيبت (عليه السلام) كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز اين تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر می گردد. 🔹آيا نه اين، جذبه و علاقه و تأثير و فرط و دلباختگی علاقه مندان نسبت به آن  است؟ و ای بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسينی تسليم شده و به تواضع و تكريم در مقابل نام مبارك (عليه السلام) و جلال و او قد خويش به تعظيم و تسليم خم نموده و به دين و آيين حسينی گراييده، و از اكسير محبت او مس خود را طلای ناب و زر خالص می‌گردانند. به راستی، چنين بوده كه محبت امامی كه مسير تاريخ را عوض كرده و دين الهی را نجات می‌بخشد، به گونه ای خاص در دل و جان مسلمين و مؤمنين قرار گيرد، 🔹حتی كسانى كه مقابل (عليه السلام) قرار گرفتند و به قول فرزدق: «دل هايشان با او بود، اگر چه بر اثر شمشيرهای شان بر روی او كشيده شد»، چه رسد به كه عشق و او با گِل آنان سرشته شده است. روایتی از (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «هر گاه به فرزندم (عليه السلام) می‌نگرم، گرسنگی و اندوه از وجودم رخت بر می‌بندد». [۲]  🔹و نيز می فرمود: «بار خدايا، من (عليه السلام) را دوست دارم و آنان كه او هستند نيز دوست دارم». [۳] راه (عليه السلام) راه دل است، و هرگاه به دل توجه كند او را پيدا می‌كند؛ لذا در برخی روايات وارد است كه: «قبر او در اوست». آری، جايگاه تابش نور پر فروغ و احياگر (عليه السلام) است، و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهری و مادی باشد، رنگ ابديت به خود می گيرد، زيرا پيوند اين در حريم بوده است و بقای آن به بقای فيض ذات سرمدی، جاودانه است. پی نوشت‌ها؛ [۱] حماسه حسينی، شهيد مطهری، ج ۳، ص ۲۴۷ [۲] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹ [۳] همان، ج ۴۳، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تقوا و پرهيزكارى» چگونه انسان را به بهشت می رساند؟ 🔹یکی از عوامل ورود به ، و پرهيزكارى است كه در آيات فراوانى از نيز روى آن تكيه شده است، از جمله در «آیه ۶۳ سوره مريم» بعد از اشاره «جَنَّاتُ عَدْنٍ»؛ (باغ هاى جاودانه بهشت) و بخشى از نعمت هاى آن مى فرمايد: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنَا مَنْ كانَ تَقِيّاً» [۱] (اين همان بهشتى است كه ما به ارث به بندگان پرهيزكار خود مى بخشيم). مى دانيم در نظام ارزشى ، موقعيت بسيار والايى دارد، همانگونه كه در «آيه ۱۳ سوره حجرات» كه به عنوان يك شعار اسلامى مشهور شده است مى خوانيم: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله اَتْقاكُمْ» (گرامی ترين شما نزد خدا شماست). 🔹با اين حال جاى تعجب نيست كه در آيات فراوانى از ، در حقيقت به عنوان شناخته شده و مى دانيم تقوا به معناى و پرهيز از و هرگونه در برابر فرمان خدا و حقّ و عدالت است؛ يا به تعبير ديگر آن حالت و كنترل درونى است، كه انسان را از هرگونه بازمى‌دارد، يعنى چنان دارد كه انجام همه وظایف الهى و اخلاقى انسان را فرا مى گيرد. تعبير به «تلك» در آغاز آيه - كه اشاره به دور است - در واقع اشاره اى است به عظمت ، گويى آنچنان والاست كه از دسترسى فكر و انديشه ما فراتر است. 🔹تعبير به ممكن است اشاره به يكى از نكات زير باشد: ۱) «ارث» به معناى هرگونه است؛ زيرا تنها ملكى كه قابل فسخ و بازگشت نيست، ملكى است كه از طريق به انسان مى رسد، براى پرهيزكاران نيز چنين است. ۲) بيش از آنكه جنبه قانونى و تشريعى داشته باشد، جنبه و دارد، كه طبق آن، صفات پدران و مادران به فرزندان منتقل مى گردد، بنابراين منظور از تعبير به در آيه فوق، وجود يك «رابطه معنوى تكوينى» ميان و است. 🔹۳) اموالى كه به مى رسد، اموالى است كه معمولا انسان براى آن زحمتى نكشيده؛ گويى آنچنان عظيم است كه در مقابل آن كاملا ناچيز محسوب مى شود، مثل اينكه را بدون زحمت و مجاناً به آنها داده اند؛ چرا كه زحمات آنها در برابر اين نعمت، بسيار كم اهمّيّت است، و به تعبير ديگر درست است كه اعمال انسان و او پايه استحقاق بهشت است؛ ولى «عظمت نعمت‌ هاى بهشتى» چنان است كه گويى رايگان به پرهيزكاران داده مى شود. اينجاست كه مى گوييم در عين اسحقاقى بودن، جنبه نيز دارد. 🔹۴) در روايت پر معنايى از (صلی الله علیه و آله) در تفسير اين مطلب مى خوانيم: «مَا مِنْ اَحَدٍ اِلَّا وَ لَهُ مَنْزِلٌ فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْزِلٌ فِی النَّارِ!: فَاَمَّا الْكافِرُ فَيَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النّارِ وَ الْمُؤْمِنُ يَرِثُ الْكافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنّةِ» (هر در و منزلگاهى در دارد، ، منزلِ دوزخى مؤمنان را به ارث مى برند و ، جايگاه بهشتىِ كافران را!). اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه همه آزاد آفريده شده اند، هم استعداد را دارند و هم را و اين بسته به انتخاب خود آنهاست. [۳] پی نوشت: [۱] آيات زير نيز اشاره به رابطه «تقوا» و «ورود در بهشت» دارد: آل عمران، ۱۵، ۱۳۳ و ۱۹۸؛ رعد، ۳۵؛ حجر، ۴۵؛ نحل، ۳۱؛ فرقان، ۱۵؛ شعراء، ۹۰؛ زمر، ۲۰ و ۷۳؛ دخان، ۵۱؛ محمّد، ۱۵؛ ق، ۳۱؛ ذاريات، ۱۵ و آيات ديگر. [۲] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان‏، ‏چ ۴، ج ۲، ص ۳۱ [۳] تعبير به «ارث» در مورد بهشت منحصر به آيه فوق نيست و در سور مؤمنون، آيات ۱۰ و ۱۱؛اعراف، ۴۳؛ زخرف، ۷۲؛ شعراء، ۸۵ نيز آمده است و اين يك تعبير پرمعناست. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ ۹، ج ۶، ص ۱۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مؤمنین چه تکالیف و وظايفی نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر عهده دارند؟ 🔸 در مورد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و موقعيت آن حضرت بر عهده دارند که به برخى از آنها اشاره مى كنيم: 1⃣«ايمان به حتمى بودن خروج (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»؛ در روايات اهل سنت مى خوانيم كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر كس منكر خروج شود به آنچه بر نازل شده كفر ورزيده است». [۱] 2⃣«صبورى و تمسك به دين حق در فتنه ها»؛ (عليه السلام) فرمود: «خوشا به حال كسى كه در غيبت ما متمسك به امر ما شده و قلب او بعد از هدايت منحرف نشود». [۲] 3⃣«تمسك به ولايت امام غايب»؛ امام باقر (عليه السلام) از (صلی الله علیه و آله) نقل كرده كه فرمود: «خوشا به حال كسى كه اهل بيت مرا درك كند و در او قبل از قيامش به او كند و...». [۳] 4⃣«طلب معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خداوند متعال»؛ شيخ كلينى (ره) به سند خود از ابوبصير نقل كرده كه (عليه السلام) به من فرمود: «آيا را شناخته اى؟ عرض كردم آرى به خدا سوگند قبل از آنكه از كوفه خارج شوم، فرمود: همین تو را بس است». [۴] 5⃣«تجديد بيعت و ثبات بر اطاعت»؛ در دعاى عهد از (عليه السلام) مى خوانيم: «بار خدايا همانا من براى او [حضرت مهدى] در اين روزم عهد و پيمان و بيعتى را در گردنم تجديد مى كنم، بيعتى كه از آن بازنگشته و هرگز آن را زايل نمی‌سازم، بار خدايا مرا از ياران و كمك كاران و مدافعين از آن حضرت قرار بده»؛ [۵] که در اين دعا سخن از با امام خود در هر روز است. 6⃣«مقابله با شبهات و اشكالات»؛ (عليه السلام) در حديثى فرمود: «پس خود را از شك و دور كنيد و از شك ها بپرهيزيد، شما بر حذر شديد، پس كنيد و من توفيق و ارشاد شما را از خداوند خواستارم». [۶] 7⃣«كمك و يارى برادران مؤمن»؛ (عليه السلام) در حديثى آيه «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» در «سوره عصر» را بر مواسات و هميارى برادران دينى منطبق ساخته اند. [۷] در تفسير امام عسكرى (عليه السلام) آمده است: هر كس براى ما شود كه محنت استتار ما او را وامانده كرده و از علوم ما كه به دستش رسيده او را سرشار كند، تا اينكه ارشاد شده و هدايت يابد، خداوند متعال در حق او مى فرمايد: «اى بنده كريم كه يارى كننده اى، من از تو در كرم سزاوارترم، اى ملائكه من براى او در بهشت به هر حرفى كه تعليم داده يك ميليون قصر قرار دهيد...». [۸] 8⃣«فريب نخوردن از مدعيان دروغين مهدويت»؛ (عليه السلام) فرمود: «... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه برپا خواهد شد كه از همديگر تشخيص داده نمى شود...». [۹] 9⃣«زياد دعا كردن براى تعجيل فرج»؛ حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقيعى كه در جواب سؤال هاى اسحاق بن يعقوب فرستادند فرموده اند: «زياد براى دعا كنيد؛ زيرا فرج شما در آن است». [۱۰] 🔟«اجتناب از جزع و بی تابی»؛ كلينى(ره) به سندش از (عليه السلام) نقل كرده كه فرمود: «همانا مردم به جهت كردن در اين امر هلاك شدند، خداوند به خاطر عجله بندگان عجله نخواهد كرد؛ زيرا براى اين امر نهايتى است». [۱۱] 1⃣1⃣«وقت معين نكردن براى ظهور»؛ (عليه السلام) فرمود: «همانا ما اهل بيت وقت معين نمى كنيم». [۱۲] 2⃣1⃣«دوست داشتن امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»؛ در روايات فراوانى به عصمت و طهارت (علیهم السلام) و از آن جمله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سفارش شده است. اين به نوبه خود مى تواند در جلب توجه مردم به حضرت و پيروى از دستورات او و ديگر امامان تأثير بسزايى داشته باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] فرائد السمطين، مؤسسة المحمود، چ۱، ج۲، ص۳۳۴، ح۵۸۵. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، اسلاميه‏، چ۲، ج۲، ص۳۵۸، باب۳۳. [۳] همان، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵. [۴] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۱، ص۱۸۵، ح۱۲. [۵] بحارالأنوار، دار إحیاء التراث العربی، چ۲، ج۹۹، ص۱۱۱، باب۷. [۶] همان، ج۵۱، ص۱۴۷، باب۶، ح۱۸. [۷] همان، ج۲۴، ص۲۱۴، باب۵۷، ح۱. [۸] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى، مدرسه امام مهدى، چ۱، ص۳۴۲. [۹] كمال الدين و تمام النعمة، همان، ج۲، ص۳۴۷، باب۳۳. [۱۰] همان، ص۴۸۵، باب ۴۵. [۱۱] الكافی، همان، ص۳۶۹. [۱۲] همان، ص۳۶۸ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص۴۳۱ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ» (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى ] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «و يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً» (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند نيست، بلكه است، و اگر بيش از مقداری که به او شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة»؛ (به دندان گزيدن) كنايه از است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، كه از خود او سر زده و باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» [۱] (آن كس كه ابتدا كرده تر است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»، ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از (عليهم السلام) نقل شده است. (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ» [۴](، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه (عليه السلام) فرموده است: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم»؛ و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ»؛  🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه خداوند از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد، همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ولادت پیامبر اکرم، مبدأ برکات و خیرات 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که «مبدا خیرات» است، «مبدا برکات» است، «مبدا کوبیدن ظالم» است، «مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌ها» است، مثل که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است، و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن [این دو قوه شکست‌]؛ مبدا شکست این دو قوه است. 🔹یکی طاق کسری که کنگره‌هایش، کنگره‌های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! به تولد ، این پایه‌ها، یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌های و خاموش شدن آتش های و و [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی ، در عالم به واسطه توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانیان مقیم خارج از کشور ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرهنگ «شهادت» در میان ارزش های اسلامی از چه جایگاهی برخوردار است؟ 🔹در فرهنگ اسلامى به عنوان يكى از «والاترين ارزش ها»، و از بلند مرتبه ترين انسانها هستند و مردان خدا همان گونه كه (عليه السلام) در خطبه ۱۲۳ بيان مى فرمايد: «همواره آرزوى در سر مى پرورانند و از مرگ طبيعى در بستر بیزار بودند، و را هزار بار از آن برتر مى دانستند، و حاضر بودند، ضربات زيادى بر پيكرشان وارد شود و بنوشند ولى در بستر نميرند، چرا كه بزرگترين هديه الهى است و چه بهتر كه اين نثار راه او شود، نه اين كه در بستر مرگ به هدر رود». 🔹همچنین (عليه السلام) با اشاره به این نكته مهم و پر ارزش، می فرماید: «إنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ! وَالَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِب بِيَدِهِ، لاَلْفُ ضَرْبَة بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةعَلَى الْفِرَاشِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللهِ». (به يقين بهترين مرگ در است؛ سوگند به آن كس كه جان فرزند ابوطالب در دست اوست هزار ضربه شمشير بر من آسانتر است تا مرگ‌ در بستر، در غير طاعت خدا!). اين تعبير حكايت از عظمت و امر مى كند تا آنجا كه (عليه السلام) حاضر است هزار ضربه شمشير را به جان بخرد ولى در بستر، به مرگ طبيعى نميرد و اين زبان قال يا حال همه و و پاك باختگان راه حق است. 🔹البته معناى اين سخن آن نيست كه احساس درد و رنج ضربات شمشير را نمى كنم ـ آن گونه كه بعضى از شارحان «نهج البلاغه» پنداشته اند ـ بلكه، منظور اين است از نظر و سزاوار است كه انسان به استقبال ضربات شمشيرها برود و در بستر، به نميرد زيرا افتخار شهادت، انسان را آماده تحمّل رنجها مى كند. البتّه اگر انسان در بميرد و در باشد ـ از روايات اسلامى استفاده مى شود ـ كه را دارد و اين همان چيزى است كه در آخر عبارت، (عليه السلام) به آن اشاره كرده است. 🔹در ، همين بس كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم که ایشان مشاهده كرد كسى دعا مى كند و عرض مى كند: «اللَّهُمَّ إنِّي أسْأَلُكَ خَيْرَ مَا تُسْئَلُ فَاَعْطِني أفْضَلَ مَا تُعْطِي» (خداوندا من بهترين چيزى كه بندگانت از تو مى خواهند را از تو مى طلبم، پس بهترين عطايت را به من ارزانى دار)؛ (صلى الله عليه و آله) فرمود: «إنْ استُجيْبَ لَكَ اُهْرِيْقَ دَمَكَ فِي سَبِيْلِ اللهِ» [۱] (هرگاه دعاى تو مستجاب شود در راه خدا خواهى شد). 🔹در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «ما مِنْ أحَد يَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَيَتَمَنّى أنْ يَخْرُجَ مِنْهَا إلاّ الشَّهِيْدُ فَإنَّهُ يَتَمَنّى أَنْ يَرْجِعَ فَيُقْتَلُ عَشْرَ مَرّات مِمّا يَرى مِنْ كَرامَةِ اللهِ» [۲] (هيچ كس وارد نمى شود كه آرزو كند از آن خارج شود، مگر كه آرزو مى كند باز گردد و دوباره در شهيد شود، به خاطر اين كه را نسبت به خود بسيار زياد مى بيند). 🔹آرى ، در فرهنگ فوق العاده زياد است و همانها بودند كه در هنگام خطر، را بيمه كردند، و اگر فداكاري هاى شهدايى همچون شهداى و يا نبود، شايد امروز خبرى از اسلام نبود. امروز نيز بيشترين وحشت را از و شهادت طلبى دارند؛ اين در حالى است كه آنها توان مقابله به مثل، نسبت به فرهنگ را ندارند و سلاحى كه بتوان از آن در برابر اين فرهنگ دفاع كرد در خود نمى بينند. پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، حسين بن محمد تقى‏، مؤسسة آل البيت، قم،‏ ‏۱۴۰۸ق، چ اول، ج ۱۱، ص ۱۳ [۲] همان 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۵، ص ۲۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) با مقداری تلخیص @tabyinchannel
⭕️قابلیت انسان برای نیل به مقامات انبیا و اوصیا 🔹 چه قابلیتی دارد و در چه فعلیتی است؟! «انسان» به‌ گونه‌ای آفریده شده که در تا کجا می‌تواند تنزل پیدا کند و در تا کجا می‌تواند نایل گردد؟! می‌تواند «مقامات مطلق انبیا» علیهم‌ السلام، غیر از مقامات مختصه انبیای خاص، را حائز گردد. صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم [۱] نمود. 🔹تازه بشر بعد از این همه اختراعات و اکتشافات می‌تواند به کره ماه برود و آن‌را استلام کند، آن‌هم با آلات و ادوات. تازه می‌تواند استلام کند، ولی از شق کردن آن عاجز است. چگونه صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم آن‌را با انگشت شق نمود، مگر کاغذ است که به‌راحتی آن را بشکافد؟! پی نوشت؛ [۱] برای توضیح بیشتر ر.ک: بحار‌الانوار، ج‌۷، ص‌۵۶؛ ج‌۱۶،ص ۴۱۲، ج‌۱۷، ص‌۳۴۷ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۳۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش اول) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠بیانات و توصیه های اخلاقی معصومین راجع به حجاب 🔹واکنش (علیهم السلام) به «پوشش زنان جامعه پیرامون خود» و توصیه آنها به رعایت و و ، با مطالعه روایات به جا مانده از آن حضرات به روشنی مشخص می شود. برای مثال می توان به حساسیت آن (علیهم السلام)به موضوع و و جایگاه این موضوع مهم در گفتارهای ایشان اشاره کرد؛ تا آنجا که در این گفتمان تربیتی، «نیکوترین پوشش دین» معرفی می‌شود. (علیه السلام) در این زمینه می‌فرماید: «أَحْسَنُ مَلَابِسِ الدِّينِ الْحَيَاء» [۱] (نیكوترین پوشش دین است). 🔹و نيز «برترین عبادت» معرفی می گردد. (عليه السلام) در روایتی در این رابطه می‌فرماید: «افضَلُ العبادَةِ العِفافُ» [۲] ( برترين عبادات است). احادیث و بیانات (علیهم السلام) راجع به این موضوع بسیار زیاد هستند؛ بطور مثال در حدیثی (علیه السلام) می‌فرمايد: «لَا حَيَاءَ لِمَنْ لَا دِينَ لَه‏» [۳] (آنکه ندارند، دین هم ندارد). و علاوه بر این دسته از احادیث، بیانات دیگری نیز در جوامع حدیثی وجود دارد که قدر مشترک شان، تشویق مردم به رعایت و بیان حدود و ثغور آن است. 🔹در این خصوص چند حدیث بسیار مورد توجه است؛ برای مثال می توان به این حدیث (صلی الله علیه و آله) در ارتباط با حفظ و بانوان اشاره کرد که فرمود: «اِنَّ مِن خَیرِ نِسَائَكُم اَلمُتَبَرَّجَةَ مِن زَوجِها الحصَانَ عَن غَیرِه» [۴] (بهترين زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرايش و خودنمايی کند، اما خود را از بپوشاند). 🔹یا دیگر حدیث نبوی در بیان ارزش پرهیز از نامحرم که می‌فرمايد: «حُمَادَيَاتُ النِّسَاءِ غَضُّ الْأَبْصَارِ وَ خَفَرُ الْأَعْرَاضِ وَ قِصَرُ الْوَهَازَة» [۵] (بارزترین درجه سه چیز است: پوشیدن چشم از نامحرمان، پوشیدن تمام اندام از بیگانگان، کم و با حیا از منزل بیرون شدن). یا این توصیه (صلی الله علیه و آله) به جوانان قریش که: «يا مَعشَرَ شَبابِ قُرَيشٍ اِحفَظوا فُروجَـكُم، اَلا مَن حَفِظَ فَرجَهُ فَلَهُ الجَنَّةُ» [۶] (اى جوانان قريش! پيشه كنيد؛ بدانيد هر كس خود را در برابر شهوت حفظ كند، از آن اوست). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، ص ۱۹۳. [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، ج ‏۲، ص ۷۹. [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۱۱۱. [۴] بحارالأنوار، همان، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵. [۵] معاني الأخبار، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ص ۳۷۶. [۶] المعجم الاوسط، الطبرانی، ریاض، دارالحرمین، چ ۱، ج ۷، ص ۶۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش سوم) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠رعایت حجاب در سیره شخصی خود معصومین (۱) 🔹اما در کنار این بیانات، سیره عملی و حیات شخصی خود (علیهم السلام) بهترین گواه اهمیت موضوع ، و نزد آن حضرات است. مطالعه زندگی حضرت صدیقه طاهره، (سلام الله علیها) نشان می دهد آن حضرت، چه در گفتار و دعوت کلامی به مسأله و و چه در رعایت این «واجب شرعی»، چه جایگاه رفیعی برای این آموزه اسلامی قائل بودند. آن حضرت در توصیه ای تربیتی به می فرمایند: «خَيْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ» [۱] (بهترين چيز برای آن است كه مردى را نبيند، و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد). 🔹علاوه بر این کلام نورانی، اتفاقاتی در زندگی آن حضرت رخ داده که بهترین گواه التزام ایشان به و است. برخی از آن اتفاقات بدین شرح است: روزی (صلّی الله علیه و آله) از اصحاب پرسید که چه وقتی (در چه شرایطی) نزدیک ترین حالت را به خداوند سبحان دارد؛ وقتی (سلام الله علیها) این مساله را شنید فرمود: «أَدْنَی مَا تَکونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیتِهَا» [۲] (نزدیکترین حالت برای نزدیکی به پروردگارش آن است که در خانه بماند). چنین تعبیر سختگیرانه‌ای از سوی (سلام الله علیها) نشانگر تأکید ایشان بر لزوم عدم پدید آمدن «اختلاط» بین و است. 🔹در نقلی دیگر که (علیه السلام) درباره حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با استناد به پدران معصوم خود ذکر می کند، این چنین می خوانیم: «قالَ عَلی: إستَأذَنَ أعمى عَلى فاطِمَة فَحَجَبَتهُ، فَقال رَسُول الله: لِمَ حَجَبته وَ هُو لا يَراكِ؟ فَقالَت: إِن لَم يَكُن يَراني فَإِنّي أَراهُ، وَهُوَ يَشِمّ الريح، فَقالَ رَسولُ الله: أَشهَد أَنّكِ بِضعَة مِنّي» [۳] 🔹[ترجمه روایت:] ([حضرت] فرمود که مردی نابینا اجازه خواست که نزد [حضرت] حاضر شود؛ [حضرت] خود را با پوشاند؛ در مواجهه با این صحنه به فرمود: چرا در حضور او بر خود پوشاندی؟ او که تو را نمی بیند؟ در پاسخ فرمود که حتی اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم و علاوه بر آن او [آن مرد نابینا] بوها را استشمام کند؛ بعد از آن بود که فرمود: من شهادت می دهم که تو پاره تن منی). چنین التزامی به پوشیده بودن حتی از رهگذری نابینا، بر آن حضرت از مردان نامحرم دلالت می کند. 🔹قاضی نعمان نیز از (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «قَالَ لَنَا رَسُولُ اللهِ أَيُّ شَيْ‏ءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ مِنَّا فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِفَاطِمَةَ فَقَالَتْ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ مِنْ أَنْ لَا تَرَى رَجُلًا وَ لَا يَرَاهَا فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللهِ فَقَالَ صَدَقَتْ إِنَّهَا بَضْعَةٌ مِنِّي» [۴] ( به ما گفت بهترین چیز برای چیست؟ کسی از ما جواب ایشان را نداد؛ این ماجرا را برای فاطمه نقل کردم؛ او گفت هیچ چیز برای یک بهتر از این نیست که مردی را نبیند و او نیز مردی را نبیند. وقتی سخن را برای رسول الله نقل کردم فرمود که فاطمه راست گفت؛ به راستی که او پاره تن پدرش است). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، قم، ج ‏۲۰، ص ۲۳۲. [۲] النوادر؛ راوندی کاشانی، انتشارات بنیاد فرهنگی کوشان پور، تهران، چ ۱، ص ۶۱. [۳] همان. [۴] دعائم الإسلام‏، ابن حیون، موسسه آل البیت، قم، چ ۲، ج ۲، ص ۲۱۵. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️الگو بودن «حضرت زهرا» (سلام الله عليها) برای انسان‌ها (بخش اول) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (سلام الله علیها) و سرمشق برای همه انسان‌ها است؛ چنان که (صلی الله علیه و آله) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، دختر گرامیش نیز همه انسان های حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با همسر 🔹پاسخ صريح و زيباى امام على (عليه السلام) به پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در فرداى عروسى، دلیل خوبی است بر رفتار نیکوی (سلام الله علیها) با (علیه السلام). امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) در اين جواب كوتاه و عميق، (سلام الله علیها) را بهترين يار و مددكار، در طاعت حق معرفى مى كند. وقتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از او پرسيد كه (سلام الله علیها) را چگونه يافتى؟ عرض كرد: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلى طاعَةِ الله» [۱] ( چه خوب ياورى براى اطاعت الهى است). 🔹و هنگامى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) همين پرسش را از (سلام الله علیها) كرد، پاسخى شنيد: «خَيْرُ بَعْل» ( است)، كه حكايت از كمال رضايت و خشنودى (سلام الله علیها) مى كند. تعاون بر تقوا، يكى از اركان زندگى مشترك (عليه السلام) و (سلام الله علیها) بود، و شايد يكى از بهترين و شكوهمندترين نشانه هاى آن اين است كه حضرت صدیقه‌ طاهره (سلام الله علیها) در طول زندگى پرفراز و نشيب خود با (عليه السلام) هيچ گاه از وى تقاضايى ننمود كه اجابت آن براى حضرت مشكل و موجب اذيّت وى باشد. 🔹لباس، زينت، اثاثیه خانه، مسكن وسيع و امثال آن خواسته هايى است كه معمولاً هر زنى به خود اجازه مى دهد كه از همسر خويش درخواست نمايد، امّا (سلام الله علیها) هرگز همسرش را براى تهيه اين نوع خواسته ها به زحمت نينداخت. حتى وقتى در بستر بيمارى بود و (عليه السلام) با دلى پر از عشق و محبت، از او خواست كه اگر خواسته اى دارد ابراز كند، (سلام الله علیها) از بيان تقاضاى خود ابا مى كرد. (عليه السلام) فرمود: فاطمه جان، چيزى از من بخواه؛ 🔹و هنگامى كه (سلام الله علیها) را همچنان ساكت و آرام ديد، او را سوگند داد كه از او تقاضايى كند. (سلام الله علیها) كه ديگر سكوت را جايز نمى ديد، گفت: اكنون كه سوگندم دادى اگر انارى باشد، مايل هستم. (عليه السلام) از اين كه ديد همسرش بعد از سالها زندگى و قناعت، بالاخره از او درخواستى كرده است، براى انجام خواسته او با خوشحالى از خانه بيرون آمد كه مشروح جريان آن، در كتاب هاى تاريخى و روايى آمده است. [۲] ... پی نوشت ها [۱] بحارالانوار، من منشورات الحكمة الاسلاميه، ج ۴۳، ص ۱۱۷ [۲] رياحين الشريعه، ج ۱، ص ۱۴۳ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️الگو بودن «حضرت زهرا» (سلام الله عليها) برای انسان‌ها (بخش دوم) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (سلام الله علیها) و سرمشق برای همه انسان‌ها است؛ چنان که (صلی الله علیه و آله) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، دختر گرامیش نیز همه انسان های حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با فرزند 🔹با كمى دقت در برخورد عاطفى و منطقى (سلام الله علیها) در مى يابيم كه آن بانوى بزرگوار، در ساختن روح و شخصيت ، از ابزارى بسيار ظريف و دقيق استفاده كرده است، كه بسيارى از آنها در حال حاضر، ميان روانشناسان تربيتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و خبرگان اين فن، به نتايج مثبت آن ايمان آورده اند. بى شك، اين توفيق بى نظير در ، ناشى از و صحيحى است كه در مورد انسان، ارائه داده است. 🔹بنابراين اگر بگوئيم هر مكتبى به اندازه شناخت درستى كه از انسان دارد، در نظام تربيتى خود، به توفيقاتى دست مى يابد، سخن به گزاف نگفته ايم و چون اين دین آسمانى و الهى از و واقع بينانه ترين ، در مورد برخوردار است، بيشترين توفيق را در قضيه بدست آورده است. روش تربيتى و اخلاقى (سلام الله علیها) بهترين شيوه، و تجربه براى ساختن و سعادتمند است. از اين رو جا دارد كه پيروان و ارادتمندان ، با به كار بستن شيوه ها و ظرايف تربيتى آن حضرت در رشد و تربيت نسلى پاك، و پيشرو همت نموده، سعادت دنيا و آخرت فرزندان خود را بيمه كنند. 🔹 به گونه اى ساخته شده كه نياز به و ، يكى از اساسى ترين نيازهاى روحى او محسوب مى شود، بدين جهت كودكان محروم از اين نياز فطرى، دچار كمبودها و مشكلات روانى، و گاه نواقصى جسمى خواهند شد. (سلام الله علیها) كه خود از سرچشمه محبت و عطوفت (صلی الله علیه و آله) سيراب گشتند، و قلبش كانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در اين جهت نيز خود را به بهترين شكل انجام مى داد. 🔹سلمان مى گويد: روزى (سلام الله علیها) را ديدم كه مشغول آسياب بود. در اين هنگام، فرزندش (عليه السلام) گريه مى كرد، و بى تاب بود؛ عرض كردم براى كمك به شما آسياب كنم، يا بچه را آرام نمايم؟ ايشان فرمود: «من به آرام كردن فرزند اولى هستم، شما آسياب را بچرخانيد». [۱] از جمله مواردى كه در شيوه تربيت (سلام الله علیها) جايگاه خاصى داشت، تحرك و بود. 🔹اين فعاليت و تكاپو مقدارى براى سلامتى و رشد مناسب كودك، ضرورى است كه حتى براى تشويق آن ها به تحرك و بازى، بزرگترها نيز بايد تن به بازى و جست و خيز بدهند. نقل شده است كه (سلام الله علیها) با فرزندش (عليه السلام) بازى مى كرد و او را بالا مى انداخت و مى فرمود: «پسرم مانند پدرت باش، ريسمان ظلم را از حق بركن، خداى را بپرست كه صاحب نعمت هاى متعدد است، و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن». ... پی نوشت [۱] انصارى، عذرا، جلوه هاى رفتارى حضرت زهرا، قم، دفتر تبليغات اسلامى، ص ۳۹ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️الگو بودن «حضرت زهرا» (سلام الله عليها) برای انسان‌ها (بخش سوم و پایانی) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (سلام الله علیها) و سرمشق برای همه انسان‌ها است؛ چنان که (صلی الله علیه و آله) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، دختر گرامیش نیز همه انسان های حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با مردم 🔹يكى از نقش آفرينى هاى درخشان (سلام الله علیها) بالا بردن ، رشد فكر و انديشه مردم و رفع مشكلات و شبهات آنان است. آن حضرت از مسائل ساده گرفته، تا پيچيده ترين مشكلات را بود، و اين ميسّر نبود، مگر با ، «قوت فكرى» و «همت بلند» ايشان. اين بانوى بزرگ اسلام، زجر تبليغ و رنج تعليم و تربيت را تحمل نموده، چون در راه ، نورافشانى كرده و با سوختن خود به دل و جان مردم، گرمى بخشيد و پاسدارى از ارزشها و مفاخر اصيل، مبارزه پيگير با بدعت‌ها، جهل، كجروى ها و ركود جامعه را خط مشى خود قرار داد. 🔹از اين رو نيز بايد، هر چه بيشتر به مقام و حقوق رهبر خود آگاه گردد و خود را چون شاگردى فروتن، در برابر او احساس كند، و به دامان او چنگ زند، از نقص به كمال، و از ضعف به قدرت، و از ظلمت به نور برسد. (سلام الله علیها) نمونه كامل اين مقصود است. ايشان از كودكى در متن اجتماع به سر برده، و با مردم و بوده است. اين بانو رابطه اى صميمانه و عالمانه با ياران خود داشت. زنى به خدمت (سلام الله علیها) رسيد و عرض كرد: مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مى كند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند. 🔹آن حضرت فرمود: «هر چه مى خواهى بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح كرد، تا به ده سؤال رسيد و حضرت، با روى گشاده جواب داد. زن از زيادى پرسش خود، شرمنده شد و گفت: شما را بيش از اين زحمت نمى دهم. حضرت فرمودند باز هم بپرس. آن گاه براى تقويت روحيه وى چنين فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، براى مثال از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كنند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند، آيا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى كند؟ زن جواب داد نه. آن حضرت فرمود: من در مقابل پرسشى كه جواب مى گويم، از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت مى كنم و هرگز ملول و خسته نمى شوم. 🔹از (صلی الله علیه و آله) شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدايت مردم داشته اند، از خداى خود پاداش مى گيرند». [۱] نتیجه اینکه براى رسيدن به كه در آن جامعه شخصيت ، به جايگاه حقيقى خود برسد، الگوى پذيرى از «اسوه زنان عالم» (سلام الله علیها) ضرورى است، تا با نگاه كردن به زندگى سراسر عبرت حضرت، مثل روش همسردارى، تربيت فرزندان، كيفيت برخورد با مردم و اجتماع، چگونگى حضور در جامعه و فعاليت هاى اجتماعى، خود را در راستاى رفتار آن بزرگوار قرار داده، تا به شأن و منزلت حقيقى نايل آيد.   پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۲، ص ۳ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel