eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رذیله اخلاقی سخن چینی و آثار آن 🔹 و انتقال مسائل افراد به دیگران با هدف کوبیدن شخصیت و بردن آبروی آنها، از صفات رذیله و بسیار ناپسند است. در نکوهش سخن چینی می فرماید: «وَیلٌ لِکلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ؛ [همزه، ۱] وای بر هر بدگوی عیب جوی». همچنین می فرماید: «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ؛ [قلم، ۱۱] (و از هر فرومایه ای فرمان مبر) که عیب جوست و برای خبرچینی گام بر می‌دارد». رسول خدا (ص) فرمود: «آیا شما را از بدترین افرادتان آگاه نکنم؟ عرض کردند: چرا ای رسول خدا! حضرت فرمود: بدترین افراد آنهایی هستند که می کنند و میان دوستان جدایی می افکنند و در جستجوی عیب برای افراد صالح و پاکدامن هستند». [بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۶] 💠آثار سخن چینی 🔹آثار شوم و عواقب وخیم - چه برای فرد و چه اجتماع - روشن است. فرد سخن چین نزد همه خوار و خفیف است و کسی حاضر به دوستی و معاشرت با او نیست؛ در نتیجه روح و روانش همیشه خسته و وجدانش در عذاب است، به علاوه در اولین مرحله پس از مرگ، با عذاب الهی مواجه می گردد. امام علی (ع) می فرماید: «سخن چینی، غیبت و دروغ، موجب عذاب قبر است». [همان، ص۲۷۶] رسول اکرم (ص) نیز می فرماید: «سخن چین، وارد بهشت  نمی‌شود. [همان، ص۲۶۸] آفات اجتماعی نیز بسیار زیاد و گاهی جبران ناپذیر است. سخن چینی سبب دو دستگی و جنگ و جدال در جامعه می گردد و محبت ها به کینه تبدیل شده و همکاری های اجتماعی از بین می رود. 💠انگیزه های سخن چینی ⬅️«کینه و دشمنی»؛ به خاطر کینه ای که از همکار یا دوست خود در دل دارد، تلاش می کند تا با سعایت و بدگویی او را بدنام کند و از نظرها بیندازد. ⬅️«هرزه گویی و مجلس آرایی»؛ یکی از انگیزه های سخن چینی، تفریح و سرگرمی ناسالم است. بسیاری از افراد، چون سخنی برای گفتن در مجالس و شب نشینی ها ندارند، مسائل زندگی دیگران را نُقل مجلس می کنند، تا بدین وسیله هم وقتی بگذرانند و هم خود را مطرح کنند. ⬅️«اضافه خواهی و حسادت»؛ انگیزه دیگری که ممکن است سبب سخن چینی شود، طمع مالی و بدست آوردن موقعیت های اجتماعی و سیاسی یا حسادت نسبت به سایرین است. کارمند یا کارگری که نسبت به موقعیت همکار خود حسادت می ورزد، تلاش می کند با سخن چینی موقعیت او را متزلزل کند، و یا بدین وسیله خود را به شخص مورد نظر نزدیک و از این راه موقعیتی کسب کند. اینجاست که مسئولین باید هوشیارانه عمل کنند و تحت تأثیر واقع نشوند. امام علی (ع) می فرماید: «هرگز سخن چین را تصدیق مکن، گرچه خود را در لباس خیرخواهی جلوه دهد». [نهج‌البلاغه، نامه۵۳] منبع: راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداوند با چه تعابيری پيامبر (ص) را از «سخن چينان» برحذر داشته است؟ 🔹خداوند در آيه ۱۰ تا ۱۳ سوره قلم خطاب به پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله)، مى فرمايد:  «وَ لاتُطِعَ كُلَّ حَلاّف مَهِيْن هَمّاز مَشّاء بِنَمِيم؛ از آنها كه بسيار سوگند ياد مى كنند و افراد پستى هستند و عيب جو و مى باشند اطاعت مكن». به دنبال اين صفات زشت، در آيات بعد صفات زشت ديگرى را براى آنان ذکر مى کند؛ مانند ممانعت از كار خير، تجاوزگرى، كينه توزى، خشونت، و كفر به آيات الهى. به دنبال آن مى فرمايد: «ما بر بينى او داغ ننگ مى نهيم [سَنَسِمُهُ]، [و او را در دنيا و آخرت رسوا مى سازيم]». ذكر و نمامى در رديف صفات زشتی همانند كفر بر آيات الهى، دليل بر زشتى فوق العاده اين عمل است! 🔹تعبير به «مَشّاء بِنَمِيم» به صورت صيغه مبالغه، اشاره به كسانى است كه پيوسته در بین مردم و مى كنند و آنها را نسبت به يكديگر کرده و تخم عدوات و را در دلها مى كارند. اين يكى از مهمترين است.  «حَلاّف» به كسى گفته مى شود كه بسيار سوگند ياد مى كند و معمولا كسانى هستند كه نه مردم به آنها اعتماد دارند و نه خودشان نسبت به خودشان، و توصيف آنان به «مَهِيْن»؛ (پَسْتْ)، گواه ديگرى بر اين معنى است، آنان به خاطر و پستى، بر ديگران عيب گذاشته و پيوسته و مى كنند؛ گويى از محبت و الفت مردم نسبت به يكديگر رنج برده و مى خواهند همانگونه كه خودشان از چشم مردم افتاده اند مردم نيز نسبت به يكديگر چنين شوند. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، چاپ اول‏، ج ۳، ص ۲۹۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«سخن چينی» در چه مواردی جایز شمرده شده است؟ 🔹حرام بودن به عنوان ، و زشتى آن از نظر علم اخلاق يك اصل اساسى است كه بايد هميشه مورد توجه باشد، لکن ممكن است اين حكم نیز مانند ساير احكام شرع هايى داشته باشد كه در آن موارد، نقل كردن حرف اين براى آن يا بالعكس نه تنها جايز است، بلكه گاه واجب نیز می باشد؛ 🔹مثلا زمانی كه احساس كنيم فرد يا گروهى قصد كشتن يا ضربه زدن به فردى را دارد و مسأله جدى است، سخن آنها را براى فرد مورد نظر نقل كنيم تا در محافظت از خويشتن بكوشد يا از منطقه خطر دور شود، نظير آنچه در مورد (عليه السلام) واقع شد. پس از داستان كشتن قبطى متجاوز، كسى نزد (عليه السلام) آمد و گفت: «اِنَّ الْمَلاَ يَأتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرجْ اِنّى لَكَ مِنَ النّاصِحينَ»؛ [۱] (اين جمعيت براى كشتن تو به مشورت نشسته اند فوراً از شهر خارج شو كه من از خيرخواهان تو هستم). 🔹گاه مى توان به وسيله «سخن چينى» راست يا دروغ در اختلاف افكند؛ اين نيز از موارد يا است، نظير آنچه درباره «نعيم بن مسعود» و نقل شده كه در ميان دو گروهى از اختلاف افكند و آنها را نسبت به يك ديگر بدبين و در امر جنگ سست نمود؛ [۲]  🔹ولى اين گونه نادر، هرگز نبايد بهانه اى براى آلوده شدن به اين يا استقبال از گفته های سخن چينان شود. بلکه با آنها باید مثل حکم جواز اکل میته (خوردن مردار) در برخورد کرد. (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «لا تَعْجَلَنَّ اِلى تَصْدِيْقِ واشٍ وَ اِنْ تَشَبَّهَ بِالنّاصِحِيْنَ» [۳] (در تصديق سخنان افراد عجله نكن هر چند خود را در لباس خيرخواهان درآورند). پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آيه ۲۰ [۲] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ ۱، ج ‏۱۷، ص ۲۵۹ [۳] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبليغات‏، چ ۱، ص ۲۲۲ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۳۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه های درمان «سخن چينی» چيست؟ 🔹براى مبارزه با اين پديده شوم و قطع ريشه هاى آن از درون جان آدمى، قبل از هر چيز بايد به سراغ انگيزه هاى آن رفت؛ به يقين تا عواملی همانند: ، ، ، و (سادیسم)، كه از عوامل اصلى پديده شوم نميمه و مى باشد، از بين نرود، اين از وجود انسان برچيده نمى شود. ممكن است با اراده و تصميم هاى قوى، مدتى محدود يا منتفى گردد، لکن در موقعیت های مناسب خود را نشان خواهد داد. 🔹فراموش نكنيم بسيارى از فضايل و يا رذايل اخلاقى، در يكديگر تأثير متقابل دارند، هر كدام مى تواند سبب و یا مسبّب ديگرى گردد، و اين در حالات و شرايط مختلف روى مى دهد. از سوى ديگر دقت در پيامدها و آثار سوء نمّامى، و سعايت، و نقش ويرانگر آنها در سطح و درون ، و عواقب ناگوارى كه از اين رهگذر دامن همه را مى گيرد، عامل بازدارنده ديگرى است. به ويژه كسانى كه به آن عادت كرده اند، بايد آثار شوم اجتماعى و اين عمل را هر روز از نظر بگذرانند، و سرانجام نمّامى و را پى در پى به خود یادآوری كنند، وگرنه و هوا و هوس آنها را آسوده نخواهد گذاشت. 🔹برخورد مردم با ايمان با و سخن چين مى تواند عامل بازدارنده ديگرى باشد. زيرا هنگامى كه به گفته هاى آنها اعتنا نشود، و از سوی مردم نیز شوند، به زودى در مى يابند كه سخنان آنها نه تنها خريدارى ندارد، بلکه سبب بدبينى و نفرت مردم مى شود. همين امر اراده آنها را در اين كار زشت تضعيف مى كند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى میفرماید:  «اَكْذِبِ السِّعايَةَ و الَّنميمَةَ باطِلَةً كانَتْ اَوْ صَحِيحَةً» [۱] (سعايت و را تكذيب كن، خواه باطل باشد يا صحيح). یعنی اگر دروغ باشد بايد تكذيب شود، و اگر راست باشد با بى اعتنایی روبرو گردد. 🔹در حديث ديگرى نقل شده، مردى نامه اى را به (عليه السلام) تقدیم کرد كه در آن درباره كسى شده بود. امام به او فرمود: «اِنْ كُنْتَ صادِقاً مَقَتْناكَ وَ اِنْ كُنْتَ كاذِباً عاقَبْناكَ وَ اِنْ اَحْبَبْتَ الْقِيلَةَ اَقَلْناكَ، بَلْ تُقيلُنى يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ» [۲] (اگر آنچه را نوشته اى باشد ما تو را مى داريم، و اگر باشد ما تو را مى كنيم، و اگر توبه كنى توبه تو را مى پذيريم؛ آن مرد عرض كرد توبه مى كنم اى اميرمؤمنان توبه مرا بپذير». 🔹اين نكته نيز قابل توجه است؛ كسانى كه ديگران را نزد تو مى كنند، درباره تو نزد ديگران نيز سخن چينى خواهند كرد. همان گونه كه (عليه السلام) می فرماید: «وَ مَنْ نَمَّ اِلَيْكَ سَيَنُمُّ عَلَيْكَ» [۳] (كسى كه نزد تو كند، بر ضد تو نيز سخن چينى خواهد كرد). سخن آخر: بسیاری از ، از ضعف ايمان ناشى مى شود، و هر قدر پايه هاى ايمان به در دل محكمتر گردد، اين كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر خواهد شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۴۶، قصار ۲۱۶؛ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۷، ص ۷۸؛ [۳] تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، چ ۲، ص ۳۱۶؛ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«سخن چينی» با چه انگيزه هايی صورت می گيرد؟ 🔹اين مانند سایر هم نوعانش پيوند ناگسستنى با بسيارى از رذائل اخلاقى دارد، از جمله ، زيرا شخص نمى تواند آرامش زندگى ديگران را تحمل كند، و از اين كه دوستان دست به دست هم داده و كارهاى خود را به سرعت پيش مى برند، و يا از محبت و پیوند قوی در بین خانواده ها و همسران، رنج مى برد، سعى مى كند از طريق آنها را نسبت به يكديگر کرده و به جان هم بيندازد. 🔹، از انگيزه های ديگر است، چرا كه شخص دنياپرست مى خواهد با در بين ديگران، کار و كسب آنها را به ركود و ورشكستگى بكشاند تا زمینه بهره برداری خودش را فراهم نماید. عامل مهم ديگرى در سخن چينى است. درباره مى گويد: «اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ»؛ [بقره، ۱۲] (آنها [منافقان] واقعى هستند، و لكن نمى فهمند). براستی كار آنها ايجاد ، به هر طريق ممكن است، (علیه السّلام) در حديثى مى فرمایند: «يكى از نشانه هاى اصرار بر است». [۱] 🔹فرد نزد اين طرف مى آيد و به عنوان خيرخواهى، از طرف مقابل مى كند، و سخنان زهرآلودى از وى نقل مى نمايد، و نزد طرف مقابل نيز همين عمل را تكرار مى كند. اين شخص دو چهره و ، هدفش ، و كشمكش هاى اجتماعى است تا در آن ميان نفس راحتی بكشد. عامل ديگر ، همان چيزى است كه امروزه به عنوان بيمارى اخلاقى آزاردهى يا معروف است. بعضى هستند كه بر اثر ، و يا انحرافات ديگر روانى، از اذيت و آزار ديگران لذت مى برند، و از خوشى آنها ناراحتند. 🔹اين گونه افراد به و سعايت پرداخته، تا مردم را به هم بريزند و خود در گوشه اى بنشينند و از جنگ و دعواى آنها لذت ببرند. از بعضى از روايات استفاده مى شود ناپاكى نطفه نيز از عوامل گرايش به سعايت و سخن چينى است. (البته زمينه ساز است نه اين كه افراد را مجبور به اين كار كند) (صلی الله علیه و آله) در حديثى می فرمایند: «اَلسّاعى بِالنّاسِ اِلَى النّاسِ لِغَيْرِ رُشْدِهِ» (كسى كه نزد مردم بر ضد ديگرى (سخن چینی) مى كند در مسير صحيح نيست). [بعضى در تفسير جمله لغير رشده گفته اند يعنى لَيْسَ بِوَلَدِ حَلال؛ چنين كسى حلال زاده نيست]». [۲] 🔹عادت به یکی دیگر از عوامل است. شخص اصرار دارد كه سخن اين شخص را به شخص دیگر برساند و ميان آنها كند هر چند سخنانش دروغ باشد. (صلی الله علیه و آله) در حديث مفصّلى درباره نشانه هاى صفات خوب و بد می فرماید: «اَمّا عَلامَةُ الْكَذَّابِ فَاَرْبَعَةٌ... اِنْ قالَ لَمْ يَصْدُقْ وَ اِنْ قِيلَ لَهُ لَمْ يُصَدِّقْ وَ الَنميمةُ وَ الْبُهْتُ» [۳] (نشانه چهار چيز است: هرگاه سخنى بگويد راست نمى گويد، و اگر سخنى به او بگويند تصديق نمى كند، و و بهتان). يعنى هرگاه صفت رذيله در درون جان انسان متمركز شود، اين چهار عمل از او آشكار مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی،، چ دوم، ج ‏۶۹، ص ۲۰۷، باب ۱۰۶، ح ۸ [۲] إحياء علوم الدين، الغزالي، دارالمعرفة، بيروت، بی تا، ج ۹، ص ۷۵ [۳] بحارالأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۱۲۲، باب ۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel