eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انتقاد آیینه است 🔹حال، اندکی درنگ کنیم و ببینیم که دقیقاً چیست و چه کاری انجام می‌دهد که این همه آن را ارجمند می‌سازد. به معنای داوری ناهمدلانه و قضاوت غالباً بی رحمانه درباره‌ی چیزی یا کسی و یا رفتاری است. هنگامی که - برای مثال - کسی از رفتار خاص ما انتقاد می‌کند، در حقیقت، ارزیابی خود را به گونه ای صریح و بدون ابهام آشکار می‌سازد و به ما نشان می‌دهد که رفتار ما را نادرست می‌شمارد. این داوری دو معنا می‌تواند داشته باشد: نخست آنکه رفتار مورد نظر، واقعاً نادرست و خلاف هنجار اجتماعی و اخلاقی است و باید اصلاح شود. معنای دوم این انتقاد آن است که آن شخص - به دلایلی آشکار یا نهان - می‌پندارد که رفتار ما نادرست است، هرچند واقعاً چنین نباشد. اینجاست که همچون آینه عمل می‌کند و گاه رفتار ما را به ما نشان می‌دهد و گاه آینه‌ی داوری کسانی می‌شود و ما می‌توانیم از طریق آن‌ها با قضاوت دیگران آشنا شویم. 🔹بدین سان، همواره موجب کشف ناشناخته های زندگی است و همچون جهانگرد ماجراجویی است که با انتقاد خود، نقاط ناآشکار و پنهان وجود ما را بر ما عیان می‌سازد و یا داوری های نهفته‌ی خود را برملا می‌کند. پس همواره بر دانش ما می‌افزاید، اما این دانش، دانشی بی خاصیت و به دور از عمل نیست، بلکه از آن دانش هایی است که مقدمه‌ی ضروری عمل به شمار می‌روند و بی آن هیچ اصلاحی ممکن نیست. این آگاهی را به ما می‌دهد که بدانیم در وجود یا رفتارمان چه کاستی هایی وجود دارد و ما را به اصلاح آن‌ها بر می‌انگیزد، یا آنکه ما را متوجه می‌سازد که دیگران درباره‌ی ما چه تصوراتی دارند و چگونه می‌اندیشند و داوری می‌کنند. این نقش آینه گون انتقاد را هرگز نمی‌توان از آن جدا ساخت و ارزش واقعی انتقاد نیز همین است. ما هرگز از نگریستن در آینه، زیان نمی‌کنیم و سودها می‌بریم، خواه این آینه شفّاف باشد و خواه زنگار بسته، خواه این آینه از آن خود ما باشد و خواه عاریتی. آینه، آینه است و بزرگ ترین کارکردش نمایشگری. 🔹 نیز بزرگترین فایده اش آن است که جنبه های ناشناخته‌ی رفتار ما را بر ما آشکار می‌سازد و به ما نشان می‌دهد که دیگران ما را چگونه می‌بینند و چه سان ارزیابی می‌کنند. در حقیقت، ما، آینه هایی می‌شوند تا ما خود را در آن‌ها ببینیم و کم و بیش خودمان را بشناسیم و نقاط نیازمند اصلاح را اصلاح کنیم. منتقدان خواسته یا ناخواسته لطفی را در حق ما می‌کنند و به ما اجازه می‌دهند تا از انتقاداتشان بدینگونه بهره مند شویم و خود را همواره بازسازی کنیم و در خود بنگریم و از خویش فراتر برویم و طرح تازه ای برای وجود خود دراندازیم. این هدیه‌ی کم بهایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، بلکه زمینه های رشد و شکوفایی ما را همین انتقادها فراهم می‌سازند. امام علی (ع) به ما می‌آموزد تا کسانی را به خود نزدیک سازیم و برتر نهیم که عیوب ما را به ما می‌نمایانند، و از کسانی برحذر باشیم که عیب های ما را از خود ما می‌پوشانند و ما را با این دشمنان ناشناخته و نهانی تنها رها می‌سازند؛ چرا که این کسان، دشمنان واقعی ما هستند: «مَن اَبانَ لک عیبَک فهو ودودُک، مَن ساترک عیبکَ فهو عدوُّک؛ [۱] آن که عیب تو را بر تو آشکار سازد، دوستدار تو است و آن که عیب تو را از تو پنهان دارد، دشمن تو است». 🔹احادیثی از این دست بسیارند. مضمون همه‌ی آن‌ها تأکید بر بیان به خود شخص و پرهیز از لاپوشانی های بی خاصیت و گاه خطرناک است. این توجه، گویای در زندگی انسان و ضرورت آن برای رشد آدمی است، رشدی که از طریق بیان عیب‌ها و رفتار آیندگان انتقاد به دست می‌آید. افزون بر این، ما از طریق دیگران است که به کشف خویش نائل می‌شویم و در هنگام رویارویی با اظهارات این و آن است که حدود و ثغور وجود خود را در می‌یابیم و به چند و چون آن پی می‌بریم. هیچ شناخت منفردی وجود ندارد و هیچ‌کس در خلأ به فهم خود دست نمی یابد. به گفته‌ی رومن رولان، متفکر فرانسوی، «آدمی از دریچه‌ی چشم دیگران می‌بیند و آنان او را می‌بینند؛ جز از راه انعکاس، نمی توان خود را شناخت». [۲] پی‌نوشت‌ها: [۱] میزان الحکمه، ج۳، ص۲۲۰۷ [۲]جان شیفته، ج۴، ص۱۶۷۹ 📕انتقاد و انتقادپذیری، سیدحسن اسلامی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق‌ های نامقدّس و مجازی می گویند؟ 🔹در «عشق‌هاى و »، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از در اينجا، است كه دو انسان را به و آلودگى و در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر ، و است. 🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه مى پذيرند و نه گوش به ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين هاى داغ و مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از و غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود. 🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و ، باز مى شود، گويى عاشقِ بى‌قرار از يك بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى نثار كرده و از دست داده است. اين گونه ، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست. 🔹بسيارى از ، و ، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به و و جاه و جلال و و برق نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از (عليه السلام) درباره نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است). 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى ورزد، نابينايش مى كند و را بيمار مى سازد، سپس با مى نگرد و با مى شنود». در حديث ديگرى كه از (علیه السلام) درباره از ديدن نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و ، از ديدن ، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛ 🔹و اينكه در بعضى از احاديث از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه شود و پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه شود و كتمان كند و و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel