eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️ 💥 ⭕️ 🔶 همان عليه السلام بودند که بر اثر و و ناداني، در مساله موضع گرفتند و سرانجام همه آنها ـ جز اندکي در يک جنگ شديد (جنگ نهروان) به دست سپاه امیرالمومنین عليه السلام کشته شدند. 🔷قبل از جنگ، از راه هاي گوناگون با آنها تماس گرفت تا با مذاکره و مناظره گردد و کار به جنگ نکشد، ولي آنها گوش به نصايح امام علي عليه السلام ندادند و آتش جنگ را شعله ور ساختند. 🔷يکي از راهها اين بود که امام، پسر عمويش را، که به خوبي آنها را ميشناخت، چندين بار بين خود و آنها قرار داد، ولي از آنجا که آنها در حصار و خود محبوس بودند، گاهي قبل از آن که با ابن عباس سخن بگويند، به ذکر مسائل جزئي مي پرداختند، مثلاً در حالي که ريختن خون بهترين بندگان خدا مانند «عبدالله بن خَبّاب» و همسر باردار او را جايز مي دانستند[۱] به ابن عباس که براي مناظره نزد آنها مي آمد، ميگفتند: «اين لباس زيبا چيست که پوشيده اي؟!...». 🔷امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ يَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ يَجِدُوا عَنْهَا مَحِيصاً؛ به وسيله با خوارج ، زيرا قرآن کتابي است که مي توان آياتش را با احتمالات و توجيهات گوناگون معني کرد، تو چيزي ميگويي و آنها چيز ديگر (و سخن به جايي نميرسد) ولي با (ص) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخي نخواهند يافت».[۲] 💠توضيح اين که: مثلاً ابن عباس، شاگرد هوشيار و آگاه امام علي عليه السلام ميخواست از آيات قرآن، صحت اصل حکميت را (صرف نظر از کيفيت آن) براي آنان ثابت کند، ولي آنها بر اثر و کوته فکري و و مفاهيم قرآن، با و سخن ابن عباس را رد ميکردند و مي پنداشتند که بايد براي هر موضوعي، آيه بخصوصي باشد و چون قرآن درباره «حکميت سياسي دو گروه» چيزي نگفته است، پس حکميت دو گروه مسلمانان باطل است. 🔷دانشمند معتزلي، ابن ابي الحديد ميگويد: سخن فوق (که امام، به ابن عباس فرمود) در جاي خود بي نظير است و مفهوم بسيار عالي دارد...؛ سپس ميگويد: اگر سئوال شود که پس ابن عباس با کدام سنت بايد با خوارج گفتگو کند، در پاسخ گوييم: منظور امام، (و توجيه ناپذير) (ص) است مانند اين که پيامبر اکرم فرمود: «علي مع الحق و الحق مع علي، يدور معه حيثما دار؛ با است و حق با علي است و هر جا که باشد، علي نيز همراه و به هم پيوسته با حق است». 🔷و يا مانند که پيامبر (ص) فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره و اخذل من خذله؛ خداوندا، دوست بدار آن که علي را دوست بدارد، و دشمن بدار آن که علي را دشمن بدارد، و ياري کن آن که علي را ياري کند، و واگذار آن کس را که علي را واگذارد». 🔷و امثال اين گونه روايات را که اصحاب از پيامبر اکرم (ص) شنيده بودند و مورد قبول همه بود، و اگر حتي در مقابل اين نيز سرباز ميزدند، براي امام علي علیه السلام ثابت ميشد که خوارج هدف ديگري دارند، نه اينکه حسن نيت داشته ولي نميفهمند. هر چقدر علي (ع) در اين مورد کوشش کرد و نمود، آنها بر خود افزودند، سرانجام علي امام ناگزير شد با آنها پيکار کند و آن چنان با آنها بجنگد که همه آنها ـ جز اندکي ـ را به هلاکت رسانده و سر به نيست نمايد.[۳] [۱]. شرح نهج البلاغه خويي، ج ۴، ص ۱۲۸ [۲]. نگاه کنيد به نهج البلاغه نامه ۷۷ [۳]. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج ۱۸، ص ۷۲ ـ در نامه ۷۸ نهج البلاغه نيز مطالبي در مورد خوارج آمده است. منبع: وبسایت اندیشه ی قم @tabyinchannel
با قرآن را و قرآن را روزبه‌روز بیشتر کنید؛ قرآن را فراموش نکنید، در قرآن را فراموش نکنید. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فرمود: ما جالَسَ اَحَدٌ هذَا القُرآنَ اِلّا قامَ عَنهُ بِزیادَةٍ اَو نُقصانٍ زیادَةٍ فی هُدًی وَ نُقصانٍ عَن عَمًی؛ وقتی پای قرآن نشستیم و ازکنار قرآن بعداز بهره‌گیری از آن برخاستیم، باید ما پیدا کرده باشد و ما پیدا کرده باشد؛ ما باید بیشتر بشود، ما با معارف حقّه بیشتر بشود، ما به خدای متعال بیشتر بشود، ما به عبادت افزون‌تر بشود. ۱۳۹۷/۰۲/۲۷ @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️موانع فهم قرآن (بخش اول) 🔹خدای سبحان می‌فرمايد «سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ؛ [اعراف، ۱۴۶] بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق تکبّر می‌ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف می‌سازم!». «ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللهُ قُلُوبَهُمْ» [توبه، ۱۲۷] چون آنها نخست به دليل ضعف درونی خود از آيات الهی رويگردان شدند، خدا نيز قلوب آنان را از ادراك مفاهيم قرآن منصرف كرد، و چنين گروهی نه قرآن را می‌فهمند و نه بر فرض فهميدن، از آن بهره‌مند ميشوند. آنها هميشه در فكر متاع زودگذر دنيا هستند. «يَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى» [اعراف، ۱۶۹] يعنی متاع پست دنيا را می‌گيرند و در مقابلش عقل و فطرت پاك و الهی را می‌دهند و به مبتلا می‌شوند. 🔹قرآن كريم به همه‌ انسان‌ها هشدار می‌دهد كه اگر غرق در امور مادی باشيد، جان پاك خود را در طبيعت دفن كرده و خسران ديده‌ايد. اگر كسی عقل و فطرت خود را در غريزه‌ها و هدف‌ های طبيعی دفن كند، منبع الهام درونی و تشخيص حق و باطل و تقوا و بدی را نيز دفن كرده است. «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛ [شمس، ۸] سپس فجور و تقوا (شرّ و خيرش) را به او الهام كرده است». و هيچ‌گاه نمی‌تواند معارف جدای از طبيعت و بلند قرآن كريم را بفهمد. كسانی كه لزوم وحی را نمی‌فهمند و در برابر انبياء مقاومت می‌کنند؛ جاهلان و تكبّر كننده‌گانند. چون جاهلند، ذهن علمی ندارند و اهل تفكّر نيستند، و به همين جهت قابليت فهم ره‌آورد انبياء را ندارند، و چون تكبّر كننده‌گانند، در ساحت حق فروتنی و تواضع ندارند و در برابر آن قيام می‌کنند. 🔹چنين كسانی نه زبانشان به علم و حق گوياست و نه گوش شنوايی برای شنيدن حق دارند، و نه تنها خود به آيات زنده كننده‌ قرآن كريم گوش فرا نمی‌دهند، بلكه ديگران را نيز از گوش دادن به آن باز میدارند «وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنْؤَوْنَ عَنْهُ؛[انعام، ۲۶] آنها ديگران را از آن باز می‌دارند؛ و خود نيز از آن دوری می‌کنند». هم ديگران را از فيض الهی نهی می‌کنند و هم خود آنان محرومند؛ «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ؛ [فصلت، ۲۶] كافران گفتند گوش به اين قرآن فرا ندهيد و به هنگام تلاوت آن جنجال كنيد». به اين قرآن گوش ندهيد و اين سخنان را نپذيريد و در آشوبگری و ياوه سرايی و بيهوده گويی بكوشيد و به اين وسيله به مبارزه با قرآن برخيزيد. 🔹خدای سبحان اينان را كسانی می‌داند كه از درون تهی هستند و جوشش درونی ندارند، و از بيرون نيز كانال ورودی قلبشان به منبع زندگی بسته است، و لذا تهی مغز و درون پوچند؛ «وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ؛ [ابراهیم، ۴۳] دلهايشان (فرو می‌ریزد، و از انديشه و اميد) خالی می‌گردد». تمام سعی انبيای الهی اين بوده كه با شكوفا ساختن فطرت مردم به آنها دلی عميق، ذهنی علمی، گوشی حق شنوا، و زبانی حق‌گو بدهد. كافران می‌گفتند: «وَ قالُوا قُلُوبُنا فِی أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِی آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ؛ [فصلت، ۵] قلب ما در غلاف و در پوشش است نسبت به آنچه تو ما را بدان می‌خوانی، و در گوشهايمان وقر و سنگينی وجود دارد و منطق تو را نمی‌فهمیم؛ بين ما و بين تو حجاب و پرده ای است كه رابطه‌ تفهيم و تفاهم دو طرفه را قطع می‌كند». 🔹حضرت نوح (ع) نيز از اين كبر ورزيدن و نفهمی كافران زمان خود، به درگاه خدای سبحان شكايت ميکند: «وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً؛ [نوح، ۷] و هر چه آنان را به مغفرت و آمرزش تو خواندم انگشت بر گوش نهادند و جامه به رخسار افکندند (تا مرا نبینند و سخنم را نشنوند) و (بر کفر) اصرار و لجاج ورزیدند و سخت راه تکبر و نخوت پیمودند». ... 📕قرآن در قرآن (آیت الله جوادی آملی) منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel