eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
❓چه بر سر آن جامعه آمد که حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، اوّلِ دنیای اسلام و پسر خلیفه مسلمین، پسر علی بن ‌ابی طالب (علیه‌الصّلاةوالسّلام)، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریده‌اش گردانده شد و ! پاسخ در کلام آقا ☝️ 📌 من یک آیه از قرآن را در پاسخ به این سؤال مطرح میکنم. قرآن، آن درد را به مسلمین معرفی میکند. 👈 آن آیه این است که میفرماید: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة واتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا. ⚠️دو عامل اصلی این و 👇 ❌یکی دور شدن از که مظهر آن نماز است . ❌دوم «واتّبعوا الشهوات»؛ دنبال رفتن؛ دنبال رفتن @tabyinchannel
🔵 مــهــــم 💜پیـــامبــرخـدا(ص): بـدتـرين امـور آن است كـه باشـــد. بدانيـد؛ هــر بـدعـتـــى؛ اســت. بدانيد كه هـر گمـراهى، فرجامش، است. 💜میزان الحکمه، ۲۱۹ 🔥 بـدعـــت؛ آوردن چیز یا روش جدیدی در دین اسلام و قرآن و راه، رسم، سنت و دستورات پیامبر(ص) است.
💥💫💥💫💥💫💥💫💥 💫 ⭕️ که باید نسبت به آن هوشیار بود 🔷یکی از فرهنگ و اندیشه اسلامی یا به عبارتی یکی از ارکان و شاخص‌های مباحث و مهدی باوری موضوع است، هر چند منجی باوری و مباحث آخر الزمانی مختص به آیین مقدس اسلام نیست و در بسیاری از مکاتب و مذاهب دینی به گوشه‌ای از آن اشاره شده، ولی با این وجود در آیین مقدس اسلام بخصوص در مذهب حقه اثنی عشری به این مسأله به طور تخصصی پرداخته شده است. در واقع یکی از است که دارای موضوعات تخصصی می‌باشد و باید به طور عالمانه به آن پرداخته شود و جامعه دینی و اسلامی را با آن آشنا کرد. از جمله مباحث مرتبط با مهدویت و مسأله انتظار، مناطق ممنوعه و یا به عبارتی آسیب‌های پیش روی مهدویت است 💠 🔷یکی از خطرناک‌ترین خطوط قرمز و ، مسأله است که در طول تاریخ با سوء استفاده از باورهای دینی مردم سعی داشته‌اند به نفع و دنیوی خود کیسه دوخته و را در یک و و اجتماعی گرفتار نمایند. تاریخ و پیشینه مدعیان دروغین را می‌توان در عصر حضور ائمه نیز مشاهده کرد، موضوعی که تا کنون ادامه داشته و هر از چند گاهی برخی به بهانه‌های جدیدی سعی دارند طیف وسیعی از مردم را دستخوش گمراهی و اغواهای نفسانی و شیطانی خود نمایند. 💠 و شیوع مدعیان دروغین 🔷محققان مهدویت پژوهی با تحقیق و واکاوی که در خصوص ماهیت و چرایی شکل‌گیری مدعیان دروغین در جامعه انجام داده‌اند، را در این خصوص ذکر کرده اند: به طور کلی می توان این عوامل را به دو دسته عوامل درونی و بیرونی تقسیم بندی کرد، در واقع مرتبط با است که ناقوس گمراهی و بیرق انحراف را در جامعه به دست می‌گیرند و و خواهش‌های شیطانی خط شکن این مسیر شده‌اند و به سلسله مؤلفه‌های حمایت‌گر و تقویت کننده اطلاق می‌شود که سعی دارند موتور پیشران گمراهی در جامعه باشند. 💠عوامل درونی 🔷 سستی ایمان، جاه طلبی و دنیا خواهی، رسیدن به شهرت و جایگاه اجتماعی و مردمی، انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی تنها گوشه‌ای از مؤلفه‌های درونی هستند که مهدوی پژوهان در خصوص انگیزه‌های درونی مدعیان دروغین به آن اشاره کرده‌اند، در واقع سستی باورهای دینی موجب می‌شود، طلب_برای تصاحب جایگاه و منزلت مادی و دنیوی دست به این گناه نابخشودنی زده و طیف وسیعی از مردم را آلوده توهمات و یاوه سرایی‌های خود نمایند. 🔗متن کامل را اینجا 👈 welayatnet.com/fa/news/151429 بخوانید @tabyinchannel
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️اسراف و تبذير در قرآن (بخش دهم) 💠صراط مستقيم 🔷 براساس نگرش خاص اسلام، بايد تمام حركت ها و روش ها در و ابعاد حياتی، در مسيری ويژه قرار گيرد كه در اصطلاح خاص مكتبی، از آن و طريقه وسطی، سواءالسبيل يا راه ميانه و خط عدالت تعبير مي‏شود. راهی است كه خداوند متعال برای ‌انسان در نظر گرفته و از اين راه است كه انسان مي‏تواند به خود برسد و گذشتن از آن، توام با سلامت و عافيت از در جهان ديگر است، و آن خط و مسيری است كه در دو لبه پرتگاه سقوط در دره هولناك بدبختی هلاك و عذاب واقع شده است. 🔷راهروان اين صراط به هر طرف بلغزند خواه چپ يا راست، به جانب افراط و تفريط، جلو افتادن از ديگر رهروان يا عقب ماندن، تهور و بی‌باكی يا جبن و ترس بی‌مورد، پرگويی يا سكوت و بالاخره خواه لغزش به سوی اسراف و اتراف و تبذير باشد، يا به سوی بخل و امساك و تقتير، در هر حال است و و . امام علی(ع) مي‏فرمايند: «راست و چپ گمراهی است و راه راست جاده‌‏ای است غيرقابل انحراف؛[۱] و به تعبير ديگر، رهرو واقعی اين طريق خود امیرالمومنین(ع) در جای ديگر مي‏فرمايد: «هر كس به سمت راست و چپ برود مذمتش كرده و از تباه شدن و مفسده برحذرش داريد».[۲] 🔷و نيز آن حضرت در مورد مفسده‏‌گران مي‏فرمايد: «و اخذوا يمينا و شمالا؛[۳] مفسدين با پيش گرفتن راههای گمراهی راست و چپ از هدايت، چشم پوشيده و محروم شدند». بنابراين روشن است كه و و بخل و تقتير در صراط مستقيم مكتب اسلام جايی ندارد و خروج از راه تعادل است. و ريخت‏ و پاش های متكبرانه بر روش مترفين و نازپروردگان، لغزش و انحراف به سمت راست‏ بوده و و تقتير و امساك، سقوط در جهت چپ و جذب شدن به اصحاب شمال مي‏باشد. ... پی‌نوشت‌ها [۱] نهج‌‏البلاغه، خطبه‏۱۶، ص‏۶۹ [۲] همان، خطبه‏۲۱۳، ص‏۷۰۴ [۳] همان، خطبه۱۸۰ نویسنده: محمدرضا عطايی - مجلة مشكاة، ش ۵۵ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات @tabyinchannel
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️جرعه ای از دریای بیکران در اندیشه (ع) - (بخش اول) 🔶یکی از مهمترین و اساسی ترین مبانی فکری و اعتقادی جامعه اسلامی بحث است؛ موضوعی بسیار مهم و راهبردی که بنیادی ترین مباحث فکری، اخلاقی، اعتقادی، فقهی و اجتماعی در گرو شناخت و آشنایی آن است. در اهمیت و جایگاه ممتاز در فرهنگ اسلامی، همین بس که در منابع روایی شیعه و سنی نقل شده است، هر گونه سهل انگاری و بی توجهی به این موضوع راهبردی موجب می شود، مرگ انسان مصادف با قلمداد شود. 🔷«حارث بن مغیره گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: پیغمبر فرموده است: هر که بمیرد و پیشوایش را نشناسد به مرده است؟ فرمود: آرى. عرض کردم: جاهلیت کامل یا جاهلیتى که امامش را نشناسد فرمود: و و ».[۱] از این رو بسیار لازم و ضروری است که انسان به این اهتمام جدی داشته باشد، و برای تحصیل معارف مرتبط با وقت بیشتری را صرف نماید. 🔷به همین منظور در این نوشتار تلاش داریم به مناسبت ولادت  (ع)، که از مهمترین اسناد ، یعنی را در اختیار جامعه بشری قرار دادند، خوشه ای از خرمن پر بار مباحث امام شناسی در اندیشه امام هادی (ع) برچینیم. 💠جامع ترین دانشگاه امام شناسی به روایت امام هادی(ع) 🔷در متون و منابع روایی و دینی هیچ آیه و روایتی در شأن و منزلت (ع) و شناخت زوایای وجودی حضرت، بالاتر از ، برای درک و فهم این مقام قدسی نمی توان یافت. برای درک بهتر و اهمیت معارفی که در زیارت جامعه کبیره بدان اشاره شده، باید این چنین یادآور شویم، که: 🔷اگر کسی بخواهد تحقیق جامعی در خصوص داشته باشد، باید کتاب ها و روایات فراوانی را مورد بررسی و  واکاوی قرار دهد، تا اینکه خوشه ای از دریای معارف اهل بیت (ع) را کسب نماید، ولی به اذعان منابع روایی، (ع) در عباراتی رسا و ارزشمند، کار محبان و شیعیان خاندان عمصت و طهار (ع)، بلکه تمام اسلام شناسان را راحت نموده اند و در مجموعه ای به یاد ماندنی و ارزشمند گوهر های نابی از  را در اختیار همه قرار داده است. ... پی‌نوشت [۱] الکافی، ج‏۱، ص۳۷۷، ح۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیطان چگونه باطل را برای انسان تزیین می کند؟ (بخش سوم) 🔹همچنین در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره زخرف، به صورت يك حكم كلّى، سرنوشت كسى را كه از ياد خدا، رویگردان مى شود بازگو مى كند؛ و مى فرمايد: «وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ؛ ما را بر او مسلّط مى سازيم كه همواره همنشين او خواهد بود‌. و آنها [شياطين] اين گروه را از راه [خدا] باز مى دارند، در حالى كه گمان مى كنند هدايت يافتگان [حقيقى] آنها هستند». 🔹مفسّران و ارباب لغت براى جمله «يَعْشُ» دو معنا ذكر كرده اند: بعضى گفته اند از مادّه «عَشَى» به معناى تاريكى خاصّى است كه در چشم پيدا مى شود، و بر اثر آن چشم بينايى خود را از دست مى دهد يا شب‌كور مى شود، لذا «عشوآء» به شترى گفته مى شود كه پيش روى خود را نمى بيند و به هنگام راه رفتن، پيوسته اشتباه مى كند (خبط عشوآء نيز اشاره به همين است) و «اعشى» به كسى مى گويند كه نابينا يا شبكور است. 🔹بنابراين معناى آيه شريفه اين است: كسى كه آيات الهى را با چشم خود در جهان آفرينش نبيند و از زبان پيامبران الهى نشنود، گرفتار دام شيطان و تسويلات (فریب، مکر و اغوا) او مى گردد. بعضى ديگر آن را از مادّه «عَشْو» (بر وزن نَشْو) دانسته اند كه وقتى با «الى» ذكر مى شود به معناى هدايت يافتن با چشمانى ضعيف است؛ و هنگامى كه با «عن» ذكر مى شود، به معناى اعراض و رویگردانى است. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: كسانى كه از ياد خدا رويگردان شوند؛ را بر آنها مسلّط خواهيم ساخت. [۱] 🔹امّا جمله «نُقِيَّض» از مادّه «قَيْض» (بر وزن فَيْض) در اصل به معناى پوست تخم مرغ است؛ سپس به معناى مسلّط ساختن آمده است. اين تعبير در مورد آيه بسيار قابل توجّه است، و نشان مى دهد كه چنان بر اينگونه افراد مسلّط مى شود كه از هر سو آنها را احاطه كرده و رابطه آنان را از جهان خارج به كلّى قطع مى كند، و اين بدترين حجاب براى يك انسان در برابر معرفت است. اين تعبير در كلمات عرب نيز به صورت ضرب المثل به كار مى رود كه مى گويند «اِسْتِيْلاءُ الْقَيْضِ عَلَى الْبَيْضِ؛ تسلّط پوست، بر تخم مرغ». از آن بدتر آنكه اين تسلّط و احاطه ادامه مى يابد و شيطان همچنان در كنار او است، و عاقبت او به جايى مى رسد كه به خود افتخار مى كند و گمان دارد كه در طريق هدايت است؛ «وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُّهْتَدُونَ». ... پی نوشت؛ [۱] به لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مكرم، دار صادر، بيروت، ۱۴۱۴ق، چ سوم، ج۱۵، ص۵۶؛ المفردات فی غريب القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، تحقيق: صفوان عدنان داود، دارالعلم - الدار الشامية، دمشق، بيروت، ۱۴۱۲ق، چ اول، ص۵۶۷؛ الجامع لأحكام القرآن، قرطبى، محمد بن احمد، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۶۴ش، چ اول، ج۱۶، ص۷۷؛ تفسير روح البيان، حقى بروسوى، اسماعيل، دارالفكر، بيروت، بى تا، ج۸، ص۳۶۹، سورة زخرف، آية۳۶؛ الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج۱۸، ص۱۰۲، بيان مراجعه شود. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از نعمت داده شدگان، مغضوبین و ضالین در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ 🔸قرآن کریم در این سوره، مردم را به سه دسته تقسیم مى‏ کند: ۱) کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند؛ ۲) غضب شدگان؛ ۳) گمراهان. 🔹الف. قرآن در تشریح و شناساندن این گروه ها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح می کنیم. در آیه ۶۵ سوره نساء مصادیقی برای گروه «نعمت داده شدگان» بیان شده است چنین است: «کسانى که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار مى‏دهد که خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند». این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى‏کند: پیامبران، صدیقان، شهیدان، و صالحان. اینان ویژگی های مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهم‌ترین آنها که مشترک بین آنها است، و است. 🔹ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند - راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الهی هستند - اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: ۱) از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى‏شود که مرحله‏اى سخت‏تر و بدتر از است، و به تعبیر دیگر «ضالین» گمراهان عادى هستند، ولی «مغضوب علیهم»، گمراهان لجوج و یا منافق اند؛ و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است. [۱] ۲) جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالین، منحرفان مسیحی و منظور از مغضوب علیهم، منحرفان یهودی هستند. 🔹این برداشت به دلیل موضع‏گیری­ هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى‏کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى‏دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان -  سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هر گونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما منحرفان مسیحی که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «ضالین» شده است. [۲] 🔹با این حال تعبیر از آنها به «مغضوب علیهم» بسیار صحیح به نظر مى‏رسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد مغضوب و ضالین افراد و گروه های بیشتری را شامل می شود. ۳) این احتمال نیز وجود دارد که به گمراهانى اشاره مى‏کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالى که کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراه‌گر، و با تمام قوا مى‏کوشند دیگران را همرنگ خود سازند! [۳] 🔹 ، خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر می کند که براى نمونه به موارد زیر اشاره مى‏شود: «مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که بر خدا بدگمانند عذاب کند. بر گردشان بدى حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت». [فتح، ۶] «آن کس که کفر را به جاى ایمان برگزیند، چون کسى است که راه راست را گم کرده باشد». [بقره، ۱۰۸] «آنان که درِ دل را به روى کفر مى‏گشایند، مورد خشم خدایند و عذابى بزرگ برایشان مهیاست».[نحل، ۱۰۶] قرآن این گروه را جزو و نام می‌برد که وجه مشترک در تمام آنها کردن از خداوند است، و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت، جزو و یا قرار می گیرند. پی نوشت‌ها؛ [۱] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۴، دار الکتب الإسلامیة، چ اول [۲] همان، ج ۱، ص ۵۵ [۳] همان، ج ۱، ص ۵۶ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
⭕️امام رضا (علیه السلام): 🔸«نَزَلَ جَبرئيلُ على النبِيّ صلى الله عليه و آله فقالَ: يا مُحَمّدُ، إنّ رَبَّكَ يُقرِئُكَ السلامَ، و يقولُ: إنّ الأبكارَ مِنَ النساءِ بمَنزِلَةِ الثَّمَرِ على الشَّجَرِ، فإذا أينَعَ الثَّمرُ فلا دَواءَ لَهُ إلّا اجتِناؤهُ و إلّا أفسَدَتْهُ الشَّمسُ، وَ غَيَّرَتْهُ الرِّيحُ، وَ إنّ الأبكارَ إذا أدرَكنَ ما تُدرِكُ النساءُ فلا دَواءَلَهُنَ إلّا البُعُولُ، و إلّا لَم يُؤمَنْ علَيهِنَّ الفِتنَةُ، فَصَعِدَ رسولُ اللهِ صلى الله عليه و آله المِنبَرَ فَجَمَعَ الناسَ ثُمّ أعلَمَهُم ما أمَرَ اللهُ عَزّ وّ جَلّ بِهِ». 🔹 بر صلى الله عليه و آله فرود آمد و گفت: اى ! پروردگارت تو را سلام مى رساند و مى فرمايد: همچون ميوه روى درخت هستند؛ ميوه چون برسد براى آن دارويى جز چيدن نباشد، وگرنه بر اثر آفتاب و باد خراب مى شود؛ نيز هرگاه به مرحله زنان برسند آنان را دارويى جز شوهر دادن نباشد وگرنه از و ايمن نخواهند بود. پس، رسول خدا صلى الله عليه و آله بر منبر رفت و مردم را جمع كرد و عز و جل را به آگاهى آنان رساند. 📕بحار الأنوار، ۱۶/۲۲۳/۲۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امتحان به غیبت امام زمان از شدیدترین امتحانات است؟ (بخش اول) 🔹یکی از حکمتها و و پنهان‌ زیستی (عج)، و آزمایش انسانها ـ به‌ خصوص شیعیان ـ است. آنان در این ابتلا و ، باید پایبندی و باور عمیق خود به و نیز میزان و علاقه‌‌ خود را نشان دهند. در غیبت شباهتهایی به پیشین وجود دارد؛ به‌ ویژه آنکه آنها نیز دارای ـ کوتاه مدت یا طولانی ـ بودند. همانطور که با غیبت پیامبران، امت آنان را کرده است، می‌خواهد امت اسلامی را نیز و شاید این برابری طول با غیبت مجموع پیامبران، برای این باشد که میخواهد این امت را با آزمایشهایی سخت‌تر از آزمون آنها، بیازماید. 🔹از روایات مختلف، به دست می‌آید که در ، گرفتار خواهند شد؛ چنانکه نیز دچار آزمونها و ابتلائات مختلفی بودند؛ در قرآن کریم، سوره عنکبوت، آيات ۲و۳ میفرماید: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَ‌کُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُون. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّـهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِین» 🔹[ترجمه آیات:] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها میشوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمیگیرند؟ در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش میشوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] گفته اند میشناسد، و قطعاً را نیز میشناسد). به سبب طولانی شدن ، عده‌ای از مردم دچار تردید، حیرت و می شوند و از باور به ، برمیگردند؟! این آسیبها و عوامل مشکل‌زا در ، عبارت است از: 1⃣حیرت و سرگردانی 🔹 (ع) فرمود: «بدانید که فرزندم خواهد داشت که ، در آن دچار میشوند و آنها که برای ظهورش از پیش خود وقت تعیین می‌کنند، به دروغگویی می‌افتند». [۱] ابن عباس نیز گفته است: «پس از یک و ، ظاهر می‌شود». [۲] 2⃣گمراهی و ضلالت 🔹در دوران پرآشوب ، عده‌ای از مردم از مسیر برگشته، دچار اختلاف و میشوند و از هدایتهای الهی باز می‌مانند. (ص) میفرمود: «تکونُ له غیبة و حیرة تَضِلُّ فیها الامم» [۳] (برای او و برای امت خواهد بود که خیلی‌ها در آن دوران خواهند شد). سدیر میگوید: (ع) فرمود: «...وای بر شما! در [۴] نظر انداختم... و در ولادت ما و غیبت او و طولانی‌ شدن آن و مدت عمر وی، تأمل کردم و دیدم که ، گرفتار و مصیبتها هستند و به‌ جهت طولانی‌ شدن ، در دلهایشان شک و تردید راه می‌یابد و بیشتر آنها از دینشان برمیگردند...». [۵] 3⃣برگشت از اعتقاد به مهدویت 🔹 (ع) از پدران بزرگوارش از (ع) نقل میکند: «در دوران غیبت جز ـ که در جانشان رسوخ کرده و خداوند از آنان بر ما پیمان گرفته و در جانشان ثابت کرده و به دم الهی یاریشان نموده است ـ کسی بر اعتقاد خود، استوار نخواهد ماند». [۶] به همین مضمون از امام عسکری و امام سجاد‌ (ع) نیز روایاتی نقل شده است. [۷] 4⃣قساوت و تیره‌شدن دل‌ها 🔹در روایت است: «به‌ جهت طولانی‌ شدن ، دلها سخت و تیره میشود و جز آنها که خداوند به او را در قلوبشان نشانده و به دم الهی یاریشان کرده است، کسی دیگر بر اعتقاد او باقی نماند». [۹] 5⃣عدم تحمل و برداری 🔹 (ع) نیز فرموده است: «شتاب مردم برای اینکار آنان را هلاک می‌سازد. خداوند برای شتاب مردم، شتاب نمیکند. برای این امر، مدتی هست که باید پایان پذیرد. اگر مدت آن سرآید، نه ساعتی جلو می‌افتد و نه ساعتی تأخیر میشود». [۱۰] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] اثبات‌الهداة، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۴۸۲، ح۱۸۹. [۲] یوم‌الخلاص، کامل سلیمان، ج۱، ص۳۴۶. [۳] بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۲. [۴]  عنوان کتاب حدیثی است که به املای (ص) و خط (ع) بر پوست بزغاله نوشته شد. کتاب از ودایع امامت و از  به شمار می‌آید که مطابق برخی از روایات، تنها پیامبر(ص) و اوصیای او می‌توانند به آن نگاه کنند. (ویکی شیعه). [۵] اثبات‌الهداة، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۴۷۵، ح۱۶۲. [۶] همان، ص۴۶۴، ح۱۱۷. [۷] ر.ک: همان، ص۷۹، ح۱۸۰؛ ص۴۶۷، ح ۱۲۷. [۸] همان، ص۴۸۸، ح۲۰. [۹] اصول کافی، ج۱، ص۳۶۹ منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مردم از نظر داشتن يا نداشتن علم و آگاهی به چند گروه تقسيم می شوند و كداميك برای جامعه خطرناکتر است؟ 🔹مردم از نظر داشتن يا نداشتن علم و آگاهی به چهار گروه تقسيم می شوند: «عالم»، «جاهلِ قاصر»، «جاهلِ مقصّرِ بسيط»، و «جاهلِ مُركّب». كسى است كه مطلبى را به طور اجمال يا به طور تفصيل مى داند، يعنى نسبت به چيزى گاه دارد و گاه . مثلا اجمالا مى داند شراب، حرام است و زيان هايى براى جسم و روح انسان دارد؛ يا به طور تفصيل دلايل حرمت شراب و مدارك آن را ديده و آثار زيانبار آن را در هر يك از اعضاء بدن مورد بررسى دقيق قرار داده است. 🔹 كسى است كه نمى داند، ولى دسترسى به علم هم ندارد، يا به خاطر دور بودن از مراكز علم و يا فرو رفتن در و سهو و خطا. كسى است كه دسترسى به اسباب علم دارد، اما بر اثر و و سهل انگارى به سراغ علم نرفته و در و بى خبرى مانده است؛ ولى با اين حال از جهل خود باخبر است! يعنى مى داند كه نمى داند. اما كسى است كه واقعاً در جهل فرو رفته و از حقّ و واقعيت به دور افتاده، امّا از خود خبرى ندارد، بلكه به عكس خيال مى كند آگاه و با خبر است و آنچه را فهميده، عين واقعيّت مى باشد، و به تعبير ديگر نمى داند كه نمى داند. 🔹در ميان اين گروهها خطر و مسئوليّت از همه كمتر است و بعد از آن، قرار دارد و سپس ، كه ممكن است به خاطر جهل مُركّبش خطراتى براى خود و ديگران ايجاد كند. امّا از همه خطرناكتر، است. آن كس كه آگاهانه راه خلاف مى رود و همچون دزدى است كه با چراغ آمده، به كاهدان نمى زند، بلكه كالاى گزيده تر را مى برد. تمام هايى كه بشر در طول تاريخ داشته، به خاطر همين بوده است. سرچشمه تمام جنگ ها و نابسامانی ها در جامعه بشرى چه در گذشته و چه امروز از همين گروه است. آنها هستند كه خطرناكترين سلاح هاى كشتار جمعى را براى محو و نابودى انسان هاى بى گناه مى سازند. 🔹آنها هستند كه را براى استثمار و استعمار ملّت ها مى كشند. آنها هستند كه براى حفظ و نامشروعشان آتش جنگ را به پا مى كنند و بالأخره آنها هستند كه براى دست يافتن به منافع بيشتر، مراكز حسّاس تبليغاتى را به دست مى گيرند؛ را مى پوشانند و با و ، انسانها را در بى خبرى فرو مى برند. آنها را به سگ هارى تشبيه كرده كه عطش نامحدود و پايان ناپذيرى بر او غلبه نموده، در هيچ حال سيراب نمى شود. اگر به او حمله كنى دهانش باز و زبانش بيرون است و اگر او را به حال خود واگذارى باز چنين است: «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتَرُكْهُ يَلْهَثْ». [۱] 🔹راستى اگر سؤال شود كه چه می شود كه با علم و در راه گام مى گذارد و اين تضادّ علم و عمل از كجا سرچشمه مى گيرد؟ جواب اين سؤال روشن است. گاه اين واقعاً پايه هاى ايمانش سست و ضعيف است، گرچه در ظاهر مسلمان است، و گاه در عين ايمان به خدا، آنچنان غلبه بر او شديد است كه سدّ ايمانش را كه معمولا چندان محكم نيست، مى شكند و سيلاب هوا و تمام وجودش را فرا مى گيرد و به قعر درّه هولناك و گمراهى پرتاب مى كند. 🔹اين سخن را با حديث زيبايى از (علیه السلام) پايان مى دهيم. حضرت مى فرمايد: «تورات با پنج جمله پايان يافته كه من دوست دارم در آغازِ هر روز آنها را از نظر بگذرانم. [سپس آنها را به اين صورت بيان مى فرمايد:] «اوّل: كه به علمش عمل نكند، با مساوى است»؛ «دوم: زمامدارى كه عدالت را درباره مردم رعايت نكند، با فرعون مساوى است»؛ «سوم: فقيرى كه در برابر غنى به خاطر طمع در اموالِ او ذليلانه خضوع مى كند، با سگ مساوى است»؛ «چهارم: ثروتمندى كه از مالش [براى خود و كمك به ديگران] بهره نمى گيرد، با فقير اجير مساوى است»؛ «پنجم: زنى كه براى هواى نفس و بدون نياز از منزل خارج مى شود، او با كنيزِ برده يكسان است، [چرا كه او هم برده هوس هاست])». [۲] پی نوشت: [۱] سوره اعراف، آيه ۱۷۶ [۲] الاثنی عشريه فی الرّدّ علی الصوفيه، حرّ عاملی، محمد بن محمد، علميه، قم، ۱۴۰۰ق، بی تا، ص ۲۰۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۴، ۶۳۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔹وَ إِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ (و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما آوردیم و چون با [که سرانِ شرک و کفرند] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره می کنیم). 🔹اللهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِی طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١٥﴾ ( آنان را [به کیفر این کار منافقانه در دنیا و آخرت] خواهد کرد، و آنان را در و مهلت می دهد تا [در گمراهی شان] و حیران بمانند). 🔹أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿١٦﴾ (آنان کسانی هستند که را به جای خریدند، پس تجارت شان سود نکرد و از راه یافتگان [به سوی حق] نبودند). 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور خداوند از اين که در قرآن می فرمايد «دروغگويان را هدايت نمی کند» چيست؟ 🔹خداوند در آيه ۳ سوره زمر مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفّارٌ». (خداوند كسى را كه و كفران كننده است [هرگز] هدايت نمى كند). همچنين در آيه ۲۸ سوره غافر می فرمايد: «اِنَّ اللهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذّابٌ». (خداوند كسى را كه اسراف‌كار و بسيار است هدايت نمى كند). از سوی دیگر، و به دست خدا است؛ حتى هم اگر بخواهد كسى را هدايت كند، تا خدا اراده نكند نمى تواند هدايت كند؛ «اِنَّكَ لا تَهْدِى مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللهَ يَهدِى مَنْ يَشاءُ» [۱] (تو هر كس را دوست بدارى نمى توانى هدايت كنى، ولى خداوند هر كس را بخواهد هدايت مى كند). 🔹ولى اين بدان معنى نيست كه خداوند گروهى را به اجبار هدايت و گروهى را به اجبار گمراه می كند، سپس گروه اول را در ميان نعمت هاى بهشتى غوطه ور ساخته و گروه دوم را در آتش دوزخ فرو برد، كه اين نه با و منطق، و نه با سازگار است، بلكه منظور اين است، هنگامى كه زمينه هاى هدايت و ضلالت از طريق فراهم شود، خداوند هر كس را مطابق و شايستگى هايش، مى دهد. 🔹دست گروهى را مى گيرد و به سرمنزل مقصود مى رساند، و لطف و عنايتش را از گروهی بر مى دارد، تا سرگردان شوند، و هرگز به سرمنزل سعادت نرسند. ، و ، از مهم‌ترين امورى است كه زمينه های را فراهم مى سازد. از تعبيرات دو آيه فوق می توان به خوبى دريافت، کسانی كه هدايت و ضلالت را امرى اجبارى مى دانند، تا چه اندازه در اشتباهند. در حقیقت، يكى از مهم‌ترين عوامل و انسان است. 🔹ممكن است مصداق اين دو آيه، دروغ بستن بر خدا، و انحراف از اصل توحيد باشد، لکن هرگز مُخَصِّص نيست، يعنى خصوصيت این موارد، مانع از عموميت حكم كلى كه در اين دو آيه وارد شده، نیست. ممکن است رابطه اى که ميان دروغ و كفران نعمت، در آيه اول آمده، از اين نظر است كه آنها نعمت وجود موسى (عليه السلام) را كه براى هدايتشان آمده، كفران كرده و به تكذيبش پرداختند؛ و رابطه ميان اسراف و دروغ از اين نظر است كه فرعونيان در مخالفت فرمان خداوند و ظلم بر بنى اسرائيل، و كشتن فرزندان آنها، راه اسراف را پيمودند و نبوّت موسى (عليه السلام) را تكذيب كردند. پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آيه ۵۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا طالبان بهشت و فراریان از دوزخ در خواب غفلت فرو می روند؟ 🔹 (علیه السلام) در فرازی از خطبه ۲۸ ، به همگان هشدار مى دهد و مى فرماید: «أَلا وَ إِنّى لَمْ أرَکَالْجَنَّةِ نامَ طالِبُها وَ لا کَالنَّارِ نامَ هارِبُها». (بدانید! من هرگز چیزى را مانند ندیدم که طالبانش [این گونه] به فرو رفته باشند، و نه همانند آتشِ [وحشتناکِ] که فراریان از آن [این گونه] به خواب فرو روند). 🔹افرادى را دیده ایم که وقتى سفر کوچکى در پیش دارند که مختصر منافع مادى در آن است، شبانگاه خواب از چشمشان مى پرد و بیدار مى مانند و یا هنگامى که خطرى جزیى آنها را تهدید مى کند، خواب به چشمانشان فرو نمى رود؛ با این حال چگونه ممکن است که انسانِ طالبِ در سراى جاودان باشد ـ نعمتى که بالاتر از آن تصور نمى شود، یا ترسانِ از آتش باشد، ـ درد و رنج جاودانى بى نظیرى که از آن رنجى برتر تصور نمى شود ـ ولى چنان به فرو رود که گویى، خبرى نیست که نیست؟! 🔹این پدیده ممکن است از نسبت به جهان دیگر سرچشمه گیرد، و یا از غرق شدن در و زرق و برق دنیا؛ هر چه باشد و وحشت‌زا است. به هر حال، وظیفه رهبران الهى است که مردم را همواره از این خواب غفلت بیدار کنند و با تقویت مبانى ایمان و زدودن آثار خودباختگى در برابر سود و زیان زودگذر دنیا، آنان را به وظایف اصلى و اهداف بزرگى که در پیش دارند آشنا و آشناتر سازند. 🔹سپس (علیه السلام) به مسأله مهم دیگرى در همین رابطه اشاره کرده، مى فرماید: «أَلاَ وَ إِنَّهُ مَنْ لاَیَنْفَعُهُ الْحَقُّ، یَضُرُّهُ الْبَاطِلُ وَ مَنْ لایَسْتَقیمُ بِهِ الْهُدَى، یَجُرُّ بِهِ الضَّلاَلُ إِلَى الرَّدَى» (آگاه باشید! آنها که از سود نگیرند، زیان دامنشان را خواهد گرفت، و آن کس که [انوار] او را به راه راست نبرد، [ظلمتِ] او را به وادى هلاکت مى کشاند). هدف اميرالمؤمنين (عليه السلام) از بیان این جمله علاوه بر توجه دادن به یک اصل کلّى که در سرنوشت انسانها بیشترین اثر را دارد، این است که به مردم بفهماند اگر از دستورات او که هماهنگ با و است پیروى نکنند، در چنگال و ستم گرفتار خواهند شد، و زیانِ باطل، تمام زندگى آنها را فرا خواهد گرفت، همان گونه که سرانجام نیز چنین شد. 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۱۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عاقبت بخيرى» 🔸«قال مولانا الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف: أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ، وَ مِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الْهُدى، وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِياتِ الْفِتَنِ» [۱] (از پس از بينايى، و از پس از هدايت، و از رفتار هلاكت بار و فتنه‌ هاى‌ نابود كننده، به خدا پناه مى برم). 💠شرح 🔹عبارت فوق بخشى از توقيعى است كه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نايب نخست و دوم خود، عثمان بن سعيد عمرى و فرزندش محمّد فرستاده است. (عليه السلام) بعد از سفارش به امورى در امر و تثبيت قلوب شيعيان در اين امر مهم، از چند چيز به خدا پناه مى برد كه هر كدام از آن ها براى ما درسى عظيم است: 1⃣حضرت‌از بعد از به خدا پناه مى برد؛ زيرا اگر كسى «هدايت» شود و و را درك كند، ولى پس از مدّتى دست از آن بردارد، بر او تمام شده و قطعاً، خسارتى جبران ناپذير را متحمل مى شود. چنين كسى را پس از شناخت و معرفت، ترك كرده و را بر جان خود خريده است. 2⃣همچنين‌حضرت‌از كه انسان را به و نيستى مى رساند، به خدا پناه مى برد؛ زيرا انسان هميشه در خطر از دست دادن خويش است. هوا و و وسوسه‌ هاى‌ ، انسان را تا دَم مرگ رها نمى كنند. از اين بخش، اهمّيت و دشوارى را مى توان فهميد. 3⃣آن حضرت از و مهلك كه انسان را از اوج عزّت به ذلّت مى كشانند، به خداوند پناه مى برد. طبق نصّ صريح ، انسان در معرض است. خداوند متعال مى فرمايد: «أَحَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ...» [۲] (آيا مردم چنين پنداشتند كه به صِرف اين كه گفتند ما به خدا آورده ايم رهايشان كنند و بر اين ادعا هيچ شان نكنند؟ ما امّت هايى را پيش از اينان امتحان نموديم...). اين گوناگون اند و شدّت و ضعف دارند. گاهى مربوط به بدن و مال و گاهى مربوط به دين است و... در همه‌ى اين ، چه كوچك و چه بزرگ، بايد به خدا كرد و با سرافرازى بيرون آمدن را از او خواست. پی نوشت‌ها: [۱] كمال الدين، ج۲، ص۵۱۱، ح۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۱۰؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۹۰ و ۱۹۱، ح۱۹ [۲] سوره عنكبوت، آيات ۲و۳ نویسنده: علی اصغر رضوانی - شرح چهل حديث حضرت مهدی(عج) منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دنیا و آخرت مردم در دست دو دسته از امامان 🔹، یک مسئله‌ی مخصوص مسلمان ها یا مخصوص شیعیان نیست؛ یعنی یک ، یک بر یک جامعه‌ای می کنند و جهت حرکت آنها را در امر ، و در امر معنویت و مشخص می کنند. این یک است برای همه‌ جوامع بشری. خوب، این دو جور می تواند باشد: یک امامی است که خدای متعال در قرآن می فرماید: «و جعلنا هم یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و کانوا لنا عابدین؛ و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌ کردند؛ و انجام و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت می‌کردند». 🔹این است که به امر پروردگار، مردم را میکند؛ مردم را از خطرها، از سقوط گاه‌ ها، از عبور می دهد؛ آنها را به و مطلوب از حیات دنیوی انسان - که خداوند این حیات را به انسان داده، برای رسیدن به آن مقصود - می رساند، و به آن سمت هدایت می کند. این یک جور است که مصداق آن، اند؛ مصداق آن، است که امام باقر (عليه السلام) در منا مردم را جمع کرد و فرمود: «انّ رسول الله کان هو الامام». اولین امام، خود است. الهی، ، ، از این دسته امام های نوع اولند؛ 🔹که اینها کارشان است، از سوی خدای متعال رهنمایی می شوند، این را به منتقل می کنند: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان است، «و اقام الصّلوة»؛ نماز را برپا می دارند - که نماز رمز ارتباط و اتصال انسان به خداست - «و کانوا لنا عابدین»؛ بنده‌ خدا هستند، مانند همه‌ انسان ها که بندگان خدا هستند. عزت دنیوی آنها کمترین آسیبی به بندگی خدا در وجود آنها و در دل آنها نمی زند؛ این یک دسته. 🔹یک دسته‌ی دیگر: «و جعلنا هم یدعون الی النّار؛ و آنان [فرعونیان‌] را قرار دادیم که به (دوزخ) دعوت می‌ کنند؛ و روز رستاخیز یاری نخواهند شد»؛ که در قرآن درباره‌ وارد شده است. فرعون هم است. به همان معنا که در آیه‌ اول استعمال شده بود، در اینجا هم امام به همان معناست؛ یعنی دنیای مردم و دین مردم و آخرت مردم - جسم و جان مردم - در قبضه‌ قدرت اوست، اما «یدعون الی النّار»؛ مردم را به دعوت می کنند، مردم را به دعوت می کنند. 🔹سکولار ترین حکومت های دنیا هم، علیرغم آنچه که ادعا می کنند، چه بدانند، چه ندانند، و مردم را در دست گرفته‌اند. این دستگاه های عظیم فرهنگی که امروز را در چهار گوشه‌ی دنیا به سمت و و تباهی دارند حرکت و سوق می دهند، همان هستند که «یدعون الی النّار». دستگاه‌ های قدرت‌اند که به خاطر ، به خاطر حاکمیت های ظالمانه‌ شان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون سیاسی‌ شان مردم را می کشانند؛ هم دست آنهاست، هم دست آنهاست، جسم و جان مردم در اختیار آنهاست. بیانات‌مقام‌‌معظم‌رهبری‌ ۸۹/۰۹/۰۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ ونشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اهل سنت منظور از «صراط المستقيم» در سوره فاتحه چيست؟ 🔹در «ششمين آيه » كه شبانه روز در نمازها قرائت می شود به خداوند عرضه مى داريم: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ»؛ (ما را به هدايت كن)، راهى كه ما را به تو و به آنچه موجب تو است برساند، راهى جداى از راه كسانى كه تو آنها را فرو گرفته و همچنين جداى از راه . آری خدايا ما را هم به اين راه هدايت فرما و هم در اين راه ثابت و پايدار و برقرار دار. 🔹بى شك مفهوم بسيار وسيع و گسترده اى دارد و لذا بعضى آن را به معنى و بعضى و بعضى (ص) و (علیهم السلام) و بعضى به و بعضى به معنى «راه و روش انبياى الهى (علیهم السلام)» تفسير كرده اند كه هر كدام از اينها مى تواند بخشى از مفهوم وسيع آيه را تشكيل دهد. ولى در روايات متعّددى كه به طرق مختلف از (ص) نقل شده است، انگشت روى يكى از بارزترين مصاديق آن گذاشته شده؛ و آن راه و روش (ع) و يا و (ص) است. 🔹حاكم حسكانى در «شواهد التّنزيل» از جابر بن عبدالله انصارى از (ص) نقل مى كند كه فرمود: «اِنَّ اللهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ اَبْنائَهُ حُجَجُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ وَ هُمْ اَبْوابُ الْعِلْمِ فى اُمَّتى، مَنْ اِهْتَدى بِهِم هُدِىَ اِلى صِراط مُسْتَقيم»؛ [۱] (خداوند (ع) و همسرش [فاطمه زهرا (س)] و فرزندان او را بر خلقش قرار داده و آنها در من هستند؛ هر كس به وسيله آنها شود، به هدايت شده است). 🔹و در حديث ديگرى از ابن عبّاس از (ص) چنين نقل مى كند كه به (ع) فرمود: «اَنْتَ الطَّريقُ الْواضِحُ وَ اَنْتَ الصِّراطُ الْمُسْتَقيمُ وَ اَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤمِنينَ!»؛ [۲] (تو راه روشن و و رهبر مؤمنان هستى). همچنین در حديث سوّمى از ابن عبّاس نقل مى كند كه در تفسير «اِهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقيم» مى گفت:  «قُولُوا ـ مَعاشِرَ الْعِبادِ ـ اِهْدِنا اِلى حُبِّ النَّبِىِّ وَ اَهْلَ بَيْتِهِ!»؛ [۳] (اى بندگان خدا بگوئيد خدايا ما را به پيامبر و او هدايت كن). 🔹در حديث چهارمى از ابوبريده در ذيل اين آيه نقل مى كند كه گفت: «منظور، (ص) و او است». [۴] اين حديث را علامّه ثعلبى در تفسيرش نيز آورده است. [۵] شيخ عبيدالله حنفى در كتاب «ارجح المطالب» نيز آن را از ابوهريره نقل كرده است. [۶] در حديث پنجمى كه در «شواهد التّنزيل» آمده از عبدالرّحمن بن زيد از پدرش در تفسير آيه «صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نقل مى كند كه گفت: «هَوَ النَّبِىُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب وَ شيعَتُهُ». [۷] 🔹در منابع شيعه و پيروان مكتب اهل بيت نيز روايات متعدّدى در اين زمينه وارد شده، از جمله در روايتى از امام صادق (ع) در تفسير «صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» آمده است كه فرمود: «يَعْنى مُحَمَّداً وَ ذُرِّيَّتَهُ»؛ [۸] (مقصود (ص) و او (عليهم السلام) است). به اين ترتيب و روشن‌ ترين مصاديق ، (ص) و (ع) و فرزندان او از نسل (س) است كه هر كس دست به دامن ولاى آنها زند و در خطّ آنها حركت كند، قدم در گذارده است كه او را به خدا نزديك و از و انحراف دور مى سازد. ● 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ششم، ج ۹، ص ۴۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آنحضرت باقى مانده، یعنى . 🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و کرد». سپس اشاره به بخشى از آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]). 🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت در خانه کعبه فرو ریختند، خاموش شد، که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر و مبارزه با بود. 🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند، 🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، گفته میشود، و و را نیز به همین جهت میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!». 🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: و که اگر به این دو جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار نزد من آیند». به هرحال دلسوزى نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون و سرپرست و ، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏ ج۱ ص۲۲۸ منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه روشی را برای مواجهه با دشمن پیشنهاد می کند؟ 🔹 (علیه السلام) زمانى كه در ماجراى شنيد بعضى از يارانش به اهل «شام» مى كنند، فرمود: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ، وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ، كانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ، وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ». (من دوست ندارم كه شما باشيد؛ ولى اگر را شرح دهيد و احوال آنها را بيان كنيد به گفتار صحيح نزديك تر و براى اتمام حجّت رساتر است). 🔹 به كسى گفته مى شود كه زیاد مى كند و حقيقت «سبّ» بدگويى كردن و توأم با طرف است؛ مانند خطاب كردن طرف به احمق، بى شعور، پست، رذل و امثال آن. (عليه السلام) در خطبه ۲۰۶ يارانش را از اين كار باز مى دارد، هر چند حق داشتند را به اين گونه خطابها مخاطب سازند، و به جاى آن دستور مى دهد و آنها را مورد قرار دهند و را بر آنها تمام كنند، كه هم بيشترى دارد و هم به دست براى مقابله به مثل نمى دهد. 🔹سپس (عليه السلام) در ادامه اين سخن با بيان مصداق روشنى، شيوه برخورد با را در اين گونه موارد تعليم داده و مى فرمايد: «وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ: اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ، وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ، وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ، حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ، وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ». (شما بايد به جاى چنين مى گفتيد: پروردگارا خون ما و آنها را حفظ كن! ميان ما و آنها را فرما! و آنان را از گمراهيشان نما، تا كسانى كه را بشناسند و آنها كه و بر دشمنى با حق اصرار می ورزند از آن دست بردارند و [به راه راست] بازگردند). 🔹حضرت در اين عبارت پرمعناى خود فرموده و يا به تعبير ديگر سه تقاضا از پيشگاه خدا دارد: نخست اينكه خاموش گردد و ريخته نشود. ديگر اينكه علاوه بر ، و دوستى در ميان دو گروه، برقرار گردد، و مسلمين و يكپارچه شوند. سوم اينكه هايى كه دامان آنها را گرفته و آنان را از رسيدن به حق باز مى دارد از ايشان دور شود؛ را بشناسند و از ستيزجويى و با حق دست بردارند. 🔹اين دعاها به خوبى نشان مى دهد كه تا چه حد (عليه السلام) داراى سعه صدر بوده و و رحمت حتّى نسبت به خود داشته است، و با آن همه و جنايتى كه در حق امام و يارانش روا داشتند، كمترين سخنى كه دليل بر باشد، بيان نمى فرمايد و حتّى دوستانش را از سبّ و و بدگويى به ، نهى مى كند. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف زندگی انسان 🔹مبدأ و نقطه آغاز تمام و و های معنوی انسان، عدم درک صحیح در این دنیا است. و اگر نداند یا فراموش کند که او را برای چه و در این سرای به او بخشیده و این همه در اختیارش نهاده است، زمینه چالش های بعدی را فراهم می سازد. از دیدگاه و مقصد عالی زندگی و ، « و و آمادگی برای و لقای الهی و و وصول به مبدأ نور هستی» است؛ 🔹همان‌گونه که جنین در رحم مادر، خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده می‌کند، نیز باید خود را برای زندگی در و ، کامل و آماده سازد. در چندین آیه اولاً را می‌داند: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً»؛ (آیا می‌پندارید که شما را آفریده‌ایم؟). و ثانیاً هدف‌ نهایی‌ را به سوی خدا دانسته و فرموده است: «وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الْمُنْتَهى‌»؛ «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»؛ یعنی انتهای سیر ، به سوی است. 🔹البته به دلیل اینکه پروردگار عالم را به واسطه پرورش می‌دهد، و او توسط صفات انجام می‌پذیرد؛ لذا می‌توان گفت: هدف نهایی ، «نزدیک شدن یا آراسته شدن به و دور شدن از » است، و در این راستا نیز تعبیراتی همچون به رسیدن، به خدا، به خدا رسیدن، مظهر خدا شدن و به رنگ خدا درآمدن که در جای‌جای ادبیات دینی و آموزه‌ های اخلاقی مطرح می‌شود، همه در نهایت به همین حقیقت - آراسته شدن به صفات و و دور شدن از - بازمی‌گردد و خلاصه می‌شود. 🔹همچنین از استفاده می‌شود که این ، محقق و میسر نمی‌شود، مگر با عبودیت و خدای متعال: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ»؛ (و جن و انسان را نیافریدم، جز آنکه مرا ). «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ»؛ (در حالی که نیافته بودند، جز آنکه را ، و و را برای او از هرگونه شرکی کنند، و باشند». 🔹پس اگر کسی به و حیات پس از مرگ معتقد شد، و فهمید که ، آراسته شدن به صفات و و آمادگی برای سفر و زندگی در عالم و سپس در قیامت و رسیدن به و ، و خود را در مسیر بندگی و حق‌تعالی قرار داد، چنین فردی به راستی از بیدار شده است، آنگاه تمام زندگی‌اش به‌ و در همین راستا می‌یابد، و از حیرت و و سرگشتگی نجات خواهد یافت، و به می‌رسد، ولی اگر چنین نشد، پایانی برای سرگشتگی و بی‌قراری انسان متصور نیست. 🔹بنابراین تنها کسانی که در مسیر عمل به و حفظ و تخلق به صفات الهی و حرکت و تلاش می‌کنند، از منظر و ، فرد بیدار و تلقی می‌شوند، و سایر مردمان که تلاش و کوشش آنان، تنها در محدوده پرورش تن و بهره‌مندی از و وصول به منافع و مطامع و و و و شهرت خلاصه می‌شود و نسبت به و کمال انسانی و انجام فردی و اجتماعی و عبادی و آماده شدن برای سفر آخرت بی‌توجه‌اند، در خواب و بی‌خبری زندگی خود را سپری می‌نمایند. منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن چگونه «غرور» قوم یهود را نکوهش می کند؟ 🔹قوم يهود بر اثر و امتيازات نامعقولى براى خود قائل بودند، و همين سبب و آنها شد. در مى‏ فرمايد: «ذَلِكَ بِاَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ اِلّا اَيَّاماً مَعْدُودَاتٍ وَ غَرَّهُمْ فِى دِينِهِمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ»؛ [۱] (اين [اعراض و رویگردانى آنها از آيات الهى] به خاطر آن است كه مى‏ گفتند: جز چند روزى به ما نمى ‏رسد [و مجازات ما به خاطر گناهان سنگين مان بسيار كم است چون قوم برترى هستيم!] اين افترا و دروغ [ى كه به خدا] بسته بودند آنها را در دينشان ساخته بود). 🔹تاريخ ‏‌اسرائيل نشان مى‏ دهد كه آنها از و اقوام بوده‏اند، و يكى از دلايل عمده آن همان و نخوت آنها بوده است. متأسّفانه هنوز گروهى از آنها به نام از باده سرمستند، و هر روز مرتكب تازه‏ اى مى‏ شوند كه چهره تاريخ‌شان را سياه ‏تر از سابق مى ‏كند. آنها همه چيز را براى خودشان مى‏ خواهند و براى ديگران حقّى قائل نيستند خود را مى‏ شمرند و ديگران را با ديده حقارت مى‏ نگرند. پی نوشت: [۱] سوره آل عمران، آیه ۲۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۲، ص ۱۵۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️راهکار شناخت امام زمان واقعی از دروغین 🔸 (علیهم‌ السلام) با ارائه صفات و نشانه‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به پیروان خود راهکار را ارائه کردند. 🔹باور به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اساسی‌ترین باورهای می‌باشد. این باور افزون بر آنکه در ریشه دارد، دارای پشتوانه حدیثی از (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) و (علیهم‌ السلام) می‌باشد. اقتضا می‌کند که در دنیا بتوانند در زندگی کنند که هیچ و آنها را آزار ندهد. بی‌تردید این هنگامه با رهبری محقق خواهد شد. 🔹یکی از شرایط و زمینه‌های باور به (علیه‌ السلام) آن است که با و آن حضرت آشنا باشند. اهمیت این آشنایی به دلیل آن است که با از باور به ، مردم غافل و ساده‌اندیش را به می‌کشانند. امروز و مکاتب فراوانی هستند که به ترویج اندیشه می‌پردازند، بنابراین شیعیان برای شناخت از منجی غیر واقعی و ، لازم است از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خوبی آگاهی داشته باشند. [۱] 🔹امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) فرمودند:‌ «بی‌تردید خداوند باید در روی زمین برای مردم یک و قرار دهد تا برای مردم واضح باشد. اگر این و در باشد، او در قالب و که در جاری و ساری است، به مردم می‌رسد». [۲] 💠صفات و ویژگی‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور کلی بر دو دسته تقسیم می‌شود: 1⃣صفاتی که در تمام (علیهم‌ السلام) مشترک می‌باشد؛ 🔹 ، از و و ارائه از مهم‌ترین ویژگی‌های (علیهم‌ السلام) می‌باشد. 2⃣صفات منحصر به فرد علیه‌ السلام؛ 🔹بر اساس احادیث، بیشتر این ویژگی‌ها در بستر واقع می‌شود و آن حضرت در دنیا و رخ می‌دهد که آمدن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشارت می‌دهد، همانند فریاد شدید و ، و در دنیا، و مبارزه با . [۳] 🔹پیامد این دو گونه صفات آن است که هر انسان و با در نظر گرفتن هر دو نوع ویژگی می‌تواند از امام غیر واقعی را تشخیص دهد. بنابراین اگر کسی کرد که امام زمان است، باید ابتدا از او درخواست داشت و سپس ایشان را نیز در نظر داشت. فقدان یکی از این ویژگی‌ها و نشانه‌ها نتیجه‌ای جز بودن ادعای مهدویت ندارد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] اصفهانی، محمدتقی، مكيال المكارم، ج‏۲، ص۱۲۳، مؤسسة الإمام المهدي (عج)؛ [۲] صدوق، محمد، كمال الدين، ج‏۱، ص۳۰۲، اسلامیة؛ [۳] نعمانی، محمد، ‌الغيبة، ص۲۵۲، نشر صدوق نویسنده؛ عبد آبق منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️امام‌ علی عليه السلام:  🔸«انْظُـرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّـكُمْ فَالْزَمُـوا سَمْتَهُمْ، وَاتَّبِعُـوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى، وَ لَنْ يُعيدُوكُمْ فِيرَدًى، فَإِنْ لَبَـدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنْ نَهَضُـوا فـَانْهَضُـوا. وَ لاَ تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَ لاَ تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا». 🔹 را به دقت بـنگريد و خود را به با آنان ملزم كنيد، و گام بـه گام از آنان كنـيد، زيـرا كه آنان هرگز از راه بيرونتان نمى كنند، و ديگر بار به پرتگاه شما را نمى افكنند. پس اگر نشستند، همراه آنان بنشينيد و اگر برخاستند با نهضـت شان هماهنگ شويد، نه بر آنان پيشى گيريد كه به درافتيد و نه از آنان واپس مـانيد كه شـويد. 📕نهج البلاغه، الخطب ۹۶ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «استکبار و تکبّر ورزی» چیست؟ 🔹 چه در برابر خالق باشد، چه در برابر خلق و چه در مقابل حقايق (انسان از تسليم در برابر حقّ رویگردان باشد) از اسباب سقوط در است. (خود برتر بينى) كه سرچشمه اصلى بسيارى از جنايات، ظلمها، ستمها و حقّ كشى هاست نيز همانند است كه آدمى را در اين كانون قهر و غضب وارد مى سازد. 🔹 در «آيه ۶۰ سوره زمر» مى فرمايد: «اَلَيْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ» (آيا در جايگاهى براى نيست؟). و در «آيه ۳۶ سوره اعراف» مى فرمايد: «وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها اُولئِكَ اَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» [۱] (كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و در برابر آن ورزيدند، اهل آتش‌اند و هميشه در آن خواهند ماند). 🔹همين معنا در آيات ديگر «قرآن مجيد» نيز آمده است. در «آيات ۱۵ و ۱۶ سوره ابراهيم» درباره مى فرمايد: «وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبّارٍ عَنِيدٍ - مِنْ وَرآئِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقَى مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ» (آنها [رسولان الهى] از خدا تقاضاى پيروزى كردند [و دعايشان مستجاب شد] و هر و زيانكار گشت - [سرانجام] پیش روی او است، و او را از آبی چرکین و متعفّن می نوشانند!!). 🔹 معانى مختلفى دارد: يكى از آنها قهر، غلبه، سلطه و نفوذ است، منتها اين امر گاه دارد مانند: و سلطه او بر عالَم هستى بر همه چيز، و گاه دارد، مانند: سلطه، غلبه و نفوذ و . به گفته «لسان العرب» به معناى كسى است كه از مسير حقّ منحرف مى گردد و آگاهانه حقّ را انكار مى كند، 🔹و اينها همه از آثار و و است، و اگر كمى دقت كنيم مى بينيم اين يكى از حجاب هاى مهم معرفت و از عوامل انسان و حقّ كشى و تعدّى و نسبت به حقوق ديگران و انواع ديگر است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره غافر، آيات ۶۰ و ۷۲ و ۷۶؛ سوره اعراف، آيات ۴۰ و ۴۱؛ سوره نبأ، آيات ۲۱ و ۲۲؛ سوره نازعات، آيه ۳۷؛ سوره ص، آيات ۵۵ و ۵۶ آمده است. [۲] شبيه همين تعبير در سوره ق، آيه ۲۴؛ سوره مدّثر، آيه ۱۶ آمده است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) «انسان های گمراه» چه اوصافی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۳ «نهج البلاغه»، از سخن مى گويد و چهار وصف از اوصاف آنها را بيان مى دارد، مى فرمايد: «وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللهِ يَهْوِی [۱] مَعَ الْغَافِلِينَ، وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ، بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ، وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ» (او [انسان گمراه] در اين چند روزى كه به او داده [تا با اعمال صالح، سعادت جاويدان را براى خود فراهم سازد] پيوسته با به سوى مى رود و همه روز با به سر مى برد، بى آنكه در طريقى گام نهد كه او را به برساند، يا برگزيند كه قائد و راهنماى او باشد). 🔹آرى! او در اين چهار امر خلاصه مى شود، با همراه بودن و كردن و با همنشين شدن، از راه راست حركت نكردن و برنگزيدن. تعبير به «امام قائد» ممكن است اشاره به (عليهم السلام) باشد، يا هر پيشواى عالم و با تقوايى كه پيرو معصومين (عليهم السلام) است و در هر حال، نقش «رهبرى صالحان» را در و نجات انسان ها مشخص مى كند؛ همان گونه كه نقش «همنشينى با غافلان و گنهكاران» را در و سقوط انسان روشن مى سازد. پی نوشت: [۱] «يهوى» از ماده «هوى» (بر وزن تُهى) در اصل به معناى سقوط كردن از بلندى است و «هوى» (بر وزن هوا) به معناى تمايل به چيزى است و معمولا در مورد تمايلات نفسانى به امور باطل به كار مى رود و در جمله بالا به همان معناى اوّل است؛ يعنى شخص دنياپرست همراه غافلان در وادى بدبختى سقوط مى كند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel