eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️احساس نیاز به منجی 🔹شاید در تاریخ بشر کمتر دوره‌ای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری، در همه جای عالَم، به قدر امروز احساس نیاز به یک داشته باشند - چه نخبگان که آگاهانه این نیاز را احساس می کنند، چه بسیاری از مردم که احساس نیاز می کنند، ولی در ناخودآگاهِ خودشان - احساس نیاز به یک ، احساس نیاز به ، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک ، احساس نیاز به ، به ؛ در کمتر دوره‌ای از تاریخ، انسان این همه احساس نیاز به این حقیقت والا سراغ دارد. بیانات مقام معظم رهبری ۹۹/۰۱/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در كتب روايی برای وجود نازنين امام زمان (عج) چه خصوصیات و ویژگی هایی ذکر شده است؟ (بخش سوم) 🔸سیرت‌ (عج) در چند بُعد قابل توجه و بررسی است؛ ۱) سیرت دینی. ۲) سیرت خلقی. ۳) سیرت عملی. ۴) سیرت انقلابی. ۵) سیرت سیاسی. ۶) سیرت تربیتی. ۷) سیرت اجتماعی. ۸) سیرت مالی. ۹) سیرت اصلاحی. ۱۰) سیرت قضایی. 5⃣سیرت سیاسی‌ 🔹به هنگام (عج)، حکومت جبّاران و مستکبران و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان نابود گردد. [۱] شهر مکه، قبله مسلمین، مرکز حرکت انقلابی امام مهدی (عج) شود. نخستین افراد قیام او، در آن شهر، گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند. امام عصر (عج)، به نفوذ یهود و مسیحیت در جهان خاتمه دهد. از غار «انطاکیّه»، «تابوت سکینه» را بیرون آورد. نسخه اصلی تورات و انجیل در آنجاست، و بدین گونه در میان اهل تورات با تورات و در میان اهل انجیل با انجیل حکم کند و آنان را به متابعت خویش فراخواند. برخی به او بگروند.‌ [۲] با دیگران جنگ کند و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی (چه از اهل کتاب و چه از دیگر مسلک‌ ها و مرام‌ ها) باقی نماند، و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی، جز حکومت حقّه اسلامی و سیاست عادله قرآنی، در جهان جریان نیابد. بدین گونه (عج)، شرق و غرب عالم را فرا گیرد. 🔹حضرت عیسی (ع) از آسمان فرود آید و پشت سر امام مهدی (عج) نماز گزارد و فریاد زند که در بیت المقدس را باز کنید! در را باز کنند. در این میان، دجّال با هفتاد هزار یهودیِ مسلّح پدیدار شود... و چون عیسی (ع) آهنگ کشتن «دجال» کند، «دجال» بگریزد. حضرت عیسی (ع) بگوید: من تو را با یک ضربت بکشم و چنین شود. او را بگیرد و بکشد. یهودیان در گوشه و کنار و در پناه هر سنگ و درخت و جانور و چیز دیگری پنهان شوند؛ اما همه چیز به سخن آید و بانگ بردارد: ای بنده مسلمانِ خدا، اینجا یک یهودی است بیا و او را بکش؛ [۳] و این‌ چنین جهان از وجود یهود پاک گردد. آری، چون (عج) قیام کند، زمینی نماند، مگر این که در آنجا گلبانگ محمدی: «أشهد أن لا إله إلّا اللّه و أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه» بلند گردد. [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] المهدی الموعود المنتظر(عج) عند علماء اهل السنة و الامامیه، عسکری، نجم الدین، ج ۱، ص ۲۵۲ [۲] همان، ج ۱، ص ۲۵۴ – ۲۵۵ [۳] همان، ج ۲، ص ۵، ۷ [۴] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۵۲، ص ۳۴۰ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۵۹۶ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شيرازى (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) درمورد محدوده «حُبّ و بُغض» چه بیانی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از در بيان اوصاف آنها می فرمايد: « به كسى كه با او دشمنى دارد، روا نمى دارد و به خاطر كسى كه دوستش دارد نمى كند». (علیه السلام) در اين دو فراز اشاره به دو مطلب مهم مى كنند، يكى اينكه اگر به واسطه معيارهاى انسانى اسلامى با كسى عداوت و پيدا كرد بر او روا نمى دارد، با اينكه زمينه و انگيزه ظلم كه بُغْض و عداوت است موجود است؛ و ديگر اين كه اگر برحسب همان معيارها با كسى ورزيد به خاطر دوستى مرتكب نمى شود و براى رضا و خشنودى او پا روى اصول اعتقادى خود نمى گذارد. 🔹معمولا اگر انسان با كسى شد، وسوسه مى كند كه به او ضربه اى زند، و توجيهاتى نيز در جلو پاى او مى گذارد كه چنين و چنان كن، او بود كه به تو اهانت كرد، او بود كه حق تو را پايمال كرد، او بود آبروى تو را بُرد، او بود كه به تو ستم روا داشت... حتى اگر خودش نتواند در برابر او بايستد، مى گويد دوستان ديگر خود را ببين و وادارشان كن او را تنبيه كنند و گاهى مى گويد او را ادب كنند، يعنى وجهه اخلاقى به مسئله مى دهد، در حالى كه عمل خود و دوستانش است. از طرف ديگر وقتى انسان پيدا كرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گويد انجام دهد، و اين در بين دو بيشتر است؛ 🔹خدا نكند پسرى عاشق دخترى نااهل يا برعكس دختری عاشق پسرى نااهل شود، كه چه بسا اين عشق و محبت كاذب انسان را كور و كر مى كند، و حتى پا روى و مسلم و پذيرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد و دست به آلوده مى كند و محدوديت هاى مرزهاى الهى را مى شكند. چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فكر مى كند اگر در برابر اين دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دين را رعايت كند، اُمّل و غير مترقى است، و چه بسا دختر بواسطه اين كه پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى كشد و حريم عفّت را مى شكند! 🔹 (عليه السلام) در اين دو فراز، مرز و را مشخص مى كند كه نبايد از خارج شود. مثل بعضى قضات و يا اُمراءِ جور مباش كه وقتى بغض كسى را به دل گرفتند، در صدد ظلم به او هستند، و نه مثل كسى باش كه به خاطر دوست داشتن كسى، اگر خلاف كرد حكم شرعى او را نگويد. به خاطر به همسرش، دلش نمى آيد بگويد: چادر نازك و جوراب نازك مپوش چون رنجيده خاطر مى شود، بدين ترتيب را مى رنجاند، تا همسرش رنجيده نشود! 🔹حكماء گفته اند: پنج نوع است: ، مثل محبت اولاد؛ ، مثل محبت دوستان و ياران؛ (از روى شهوت و ميل درونى)، مثل محبت همسران؛ ، مثل محبت انعام كنندگان؛ و ، مثل محبت اهل خير. [۱]  به خاطر هيچكدام از اين محبت ها و دوستى ها مرز و حدود را نمى شكند. به خاطر خلاف مكن، را ناحق مكن و به ديگرى منما. و دو نيرو در روان آدمى است كه يكى جذب و ديگرى دفع مى كند. 🔹در صورتى اين دو نيرو خوب عمل مى كنند كه برآيند حاصل از اينها تحقق باشد، و نبايد انگيزه اى براى و شكستن حدود باشد، بلكه بايد وسيله اى براى سرعت دادن به باشد. به خاطر بغض ديگرى ظلم به او مكن، كه (عليه السلام) فرمودند: «البَغْىُ سَائِقٌ اِلَى الحِينِ» [۲] ( و تجاوز انسان را به مى برد). فكر مكن اگر به او كردى هنرى كرده اى و پيروزى و افتخارى نصيب خود كرده اى، كه (عليه السلام) فرمودند: «لَاظَفَرَ مَعَ البَغىِ» [۳] (با ، پيروزى حاصل نمى شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] اخلاق محتشمی، طوسی، نصيرالدين محمد بن محمد، دانشگاه تهران، چ سوم، ‏ص ۳۳ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية چ چهارم، ج ‏۸، ص ۱۹ [۳] مطلوب كل طالب من كلام أمير المؤمنين على بن أبى طالب، رشید وطواط، بی جا، ج ۱، ص ۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«عَجَبا لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ مَخافَةً مِنَ الدّاءِ، كَيْفَ لا يَحْتَمى مِنَ الذُّنُوبِ مَخافَةً مِنَ النّارِ».  🔹شگفت از كسى كه از بيم مرض و ، از پرهيز مى كند، ولى از ترس ، از پرهيز نمى كند! 📕مكارم اخلاق، ص ۱۴۷ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️اسلام در صدد تربیت انسان در همه ابعاد 🔹اگر مثل سایر حیوانات تا همان حدی که حیوانات رشد می‌ کردند بود، انبیا لازم نبود؛ انبیا می‌ خواستیم چه کنیم؛ انسان می‌آید اینجا مثل حیوانات زندگی میکند و مثل حیوانات می‌ خورد و مثل حیوانات می‌ خوابد تا می‌ میرد. اینکه احتیاج به انبیا ما داریم برای این که انسان مثل حیوانات نیست که یک حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود. انسان یک حد ما فوق حیوانی و یک مراتب ما فوق حیوانی، ما فوق عقل [دارد] تا برسد به مقامی که نمی‌ توانیم از آن تعبیر کنیم؛ و [از] آن آخرْ مقام مثلًا تعبیر می‌ کنند [به‌] «فنا»، تعبیر می‌ کنند «کالالُوهِیه»؛ 🔹یک تعبیرات مختلفی [می کنند] چون که به همه ابعادش، هم تربیت جسمی و هم روحی و هم عقلی و هم ما فوق آن، نمی شود در عهده بشر باشد، برای اینکه بشر اطلاع ندارد از احتیاجات انسان و کیفیت تربیت انسان نسبت به ماورای طبیعت. تمام قوای بشر را روی هم بگذارید، همین طبیعت را و خاصیت طبیعت را می‌ تواند بفهمد؛ منتها باز همه خاصیت های طبیعت برای بشر هم کشف نشده است، تا حدودی کشف شده است؛ اخیراً خوب، زیاد پیشرفت کرده است، لکن مانده است خیلی چیزها که بعدها کشف خواهد شد؛ اما تا آخر هر چه بشود مال طبیعت است، مال این عالَم است؛ و هر چه بشود مال این ورق است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانیان مقیم خارج ۵۷/۰۸/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ایمان داشتن به «عواقب گناه» چه نقشی در درمان بیماری زبانِ آلوده به گناه دارد؟ 🔹ایمان داشتن به نقش مهمی در درمان دارد. مثلاً شرابخوار اگر بداند اين ماده سست كننده اى كه مى نوشد از فرق سر تا ناخن پا در او و حتى در نسل هاى بعدى او اثر سوء دارد، يا يك فرد معتاد اگر دقيق به عاقبت اعتياد به مواد مخدر بنگرد و به آن ايمان داشته باشد كه چه زندگى نكتب بار و فلاكت بارى در انتظار او است، فقر، بيمارى، متلاشى شدن زندگى، محروميت و غيره، همين موجب وى از اين راه كثيف و ظلمانى خواهد شد. 🔹اگر گفته شود آنها اين مسئله را مى دانند، هم شرابخوار مضرات شراب را مى داند و هم معتاد خسارت هاى ناشى از اعتياد را، مى گوئيم آنها علم دارند ولى باور يعنى به اين مسئله ندارند. علم به مضرات غير از باور كردن آن است. شما مى دانيد و علم داريد كه مرده ذره اى تحرّك از خود ندارد و حتى اگر موقع زنده بودن از قدرت او مى ترسيديد، مى دانيد الان ديگر قدرت ندارد، ولى چرا يك شب نمى توانيد تا به صبح در كنار او در اتاقى بياراميد؟ زيرا هنوز باور نكرده ايد. 🔹اگر آن معتاد به مشروب و مواد مخدّر همچنان كه باور دارد كه تكه اى ذغال برافروخته قدرت سوزندگى دارد و لذا آن را در دهانش نمی گذارد، اگر باور كند اين مشروب و مواد مخدّر هم آتشى است كه خود به جان خود مى زند، هرگز نزديك دهانش نمى برد و اگر باور داشت كبريتى كه به مواد مخدر يا سيگار مى زند، در واقع به حيات خود مى زند و پس از چندى خاكسترى هم از او به جا نمى ماند، هرگز چنين نمى كرد و اگر باور داشت كه كبريت را زير پول اين مواد بزند، بهتر است تا زير خود مواد، هرگز دست به چنين عمل كثيفى نمى زد، زيرا در صورت اول فقط پول را از دست مى داد و در صورت دوم هم پول و هم زندگى و عمر كه سرمايه اصلى او است. 🔹بايدمثل اولياء‌ خدا و (عليهم السلام) بود كه اين باور را داشتند كه (چيزهايى كه مورد نهى الهى است) همچون است؛ مثلاً براى آنها تصرّف به ناحق در مال يتيمان و خوردن آن همچون آتشى مى ماند كه انسان به درون شكم خود داخل كند. قرآن مى فرمايد: «اِنَّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَمْوَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنَّمَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»؛ [۱] (كسانى كه را به ظلم مى خورند در واقع در شكم هاى خود آتش فرو مى برند و به زودى در فروزان دوزخ قرار خواهند گرفت). 🔹در بحث ما هم كسى كه سركشى مى كند و رام نمى شود، بايد به و سرانجام رام نكردن زبانش بنگرد و متوجه و آن باشد و باور كند كه به اين مضرات و عقاب ها منتهى مى شود؛ اگر چنين شد محال است را كه همچون اسب وحشى و چموشى است در ميان انسان هاى آبرومند جامعه بدون لجام رها كند، تا عِرض و آبروى افراد را زير سُمّ هایش پايمال كند، همچنان كه محال است آتشى را بر زبان گذارد. پی نوشت؛ [۱] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چاپ اول، ج ۱، ص ۱۰۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️سرمایه‌ منحصر به فرد انقلاب 🔹به ملّت ایران عرض می کنم که عزیزان من!  ، سرمایه‌ ممتاز و منحصر به‌ فرد ما و کشور ما است. برای به‌ دست آوردن   هزینه داده‌ایم؛ هم پرداخت شده است، امّا صدها برابرِ آن هزینه‌ ها، منافع وجود دارد؛ این یک تجارت پرسود است برای ملّت. بله، هشت سال هزینه بود، ها هزینه بود، ها هزینه بود - اینها همه هزینه‌  انقلاب است - امّا صدها برابر این هزینه‌ ها، سود  در این راه  وجود دارد؛ 🔹هزینه‌ها و منافع و سودها از اوّل با هم همراه بودند؛ هم هزینه دادیم، هم سود بردیم. در جنگ، ما رفتند و به شهادت رسیدند، امّا و  مجموعه‌ جوان کشور دستاوردهای بزرگی را از همان جنگ پرهزینه به‌دست آوردند. از اوّل، این هزینه‌ ها و منافع با هم همراه بوده‌اند، منتها هرچه جلو آمدیم، هزینه‌ ها سبک‌تر و  قابل‌ تحمّل‌تر، امّا منافع کلان‌تر و بیشتر شده است. امروز روزی است که ما می توانیم، می تواند بدون اینکه هزینه‌ زیادی را متحمّل بشود، منافع بزرگی را از انقلاب به‌ دست بیاورد؛ 🔹امروز این توانایی وجود دارد.  ریشه دوانده است، درخت نظام اسلامی مستحکم شده است، حقایق بسیاری روشن شده، راهکارهایی به وجود آمده؛ امروز اوضاع برای ملّت ایران  و زمینه آماده‌تر و راه هموارتر است از گذشته؛ هزینه هست، باز هم هست امّا هزینه‌ها سبک‌تر و قابل دفع‌تر و قابل اجتناب‌تر از گذشته است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۵/۰۳/۱۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد «سؤال کردن» چیست؟ 🔹هر انسانى در برابر انبوهى از و درباره خود و ديگران قرار دارد، كه گاه مربوط به مسائل است و گاه و كليد حلّ آنها غالباً از و انديشمندان است. به همين دليل، در عالَم تكوين و تشريع، درهاى را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه به هر كس و درباره هر چيز داده شده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است‌. در دو آيه مى فرمايد: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» [۱] (از كنيد اگر نمى دانيد). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) در بعضى از كلمات پرمعنايش در ميفرمايد:  «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ‏ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ» (هيچ گاه كسى در فراگيرى و از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد). آرى، كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در و نادانى باقی بماند. جالب اين است كه در خطبه ۱۶۲ كردن را براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد و بسيار مهم‌تر است، چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان از نظر تكوين و هستند. 🔹خداوند نیز، و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. ، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حسّ در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى شان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند. 🔹بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است، در حالى كه اين پرسش ها براى بيشتر و استحكام بخشيدن به است. و آگاهان، به ويژه وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از استقبال كنند و فراموش نكنند كه بر اساس روايتى كه از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده، چنين وظيفه اى بر دوش دارند:  «خداوند از ، پيمانِ فراگيرى علم نگرفته، مگر آنكه پيش از آن از ، پيمان آموزش گرفته است». [۳] 🔹اين بحث را با ذكر چند حديث پر معنا پايان مى دهيم؛ (عليه السلام) يكى از يارانش به نام «حمران بن أعين» را تشويق به سؤال كرد و فرمود: «مردم به اين علت، و گمراه مى شوند كه نمى كنند». [۴] (عليه السلام) مى فرمايد: «دلها قفل شده است و كليد آن، است». [۵] از (صلّی الله علیه و آله) روايت شده كه: «، خزانه هايى است و كليدهاى آن است. خدا شما را رحمت كند، همواره سؤال كنيد؛ چرا كه چهار گروه براى آن پاداش داده مى شوند: سؤال كننده، پاسخ گوينده، كسانى كه در آنجا مستمعند و آنها كه بدان ها علاقه مندند». [۶] 🔹در تاريخ آمده كه: «در روز جنگ جمل، مرد عربى به (عليه السلام) عرض كرد: اى اميرمؤمنان! تو مى گويى خداوند يگانه است؟ [منظور از اين يگانگى چيست؟] مردم از هر سو به او حمله كردند. گفتند: اى مرد عرب، نمى بينى تمام فكر اميرمؤمنان متوجّه جنگ است؟ [هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد!] (عليه السلام) فرمود: او را رها كنيد. چيزى كه اين مرد عرب مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين قوم مى خواهيم [ما هم از اين گروه، توحيد و يگانگى مى طلبيم و جنگ براى فراگيرى اين تعليمات مقدّس است]». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] نحل، آيه ۴۳؛ انبياء، آيه ۷. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۸۲، حکمت ۸۲. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۴۱. [۴] الكافی، همان، ص ۴۰. [۵] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۷۶، حکمت ۱۴۶۵. [۶] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، صفوة الس مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۳۰، ح ۲۸۶۶۲. [۷] شرح آن را در كتاب التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ص ۸۳، باب ۳ (معنى الواحد و التوحيد و الموحد) مطالعه فرماييد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️تداوم مراقبت، لازمه‌ی دوام ذکر 🔹لازمۀ دوام ، تداوم است، و نخستین مرتبۀ ، این است که در حال ، برای او (نمازگزار) و دلگرمی پیدا می‌شود و بالاترین مرتبۀ لقاءالله، حالتی است که در حدیث ، به آن اشاره شده... ؛ ، انسان را به می‌رساند. 🔹آیا ممکن است کسی باشد و (اهل یقین) نباشد؟! ابتدا انسان، خیال می‌کند مشکل است، چو کوهی در برابر او، امّا به تدریج می‌فهمد که نه! چندان هم مشکل نیست. با دیگران حرف می‌زند؛ ولی دلش پیش خداست. 📕زمزم عرفان، ص ٣٧۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج‌ البلاغه «سختی های سکرات موت» را چگونه توضیح داده است؟ 🔹حضرت در بخشی از خطبه مذکور، شرح بسيار گويا و تكان دهنده اى درباره بيان فرموده است. نخست میفرمايد: «سكرات و شدائد و حسرتِ از دست دادنِ همه چيز، بر آنها هجوم آورده است». در واقع دو هجوم سنگين در آستانه به انسان ميشود؛ نخست: هجوم است، و آن حالتى است شبيه به گيجى مستى كه بر اثر فرا رسيدن مرگ، به انسان دست میدهد و گاه بر عقل او چيره ميشود و او را در اضطراب و فرو می‌برد، و ديگر: از دست دادن تمام چيزهايى است كه در يك عمر طولانى براى گردآورى آنها زحمت كشيده و رنجها تحمّل نموده است. 🔹امورى كه سخت به آن دلبستگى دارد و گويى جزو وجود او شده و در يك لحظه می‌بيند، بايد با همه آنها وداع كند و بگذارد و بگذرد، و اين بر هيجان و او مى افزايد. سپس به شرح آن پرداخته میفرماید: «به خاطر آن، اعضاء و پيكرشان سست ميشود و در برابر آن رنگ خود را مى بازند؛ سپس تدريجاً در آنها نفوذ ميكند و ميان آنها و زبانشان جدايى مى افكند؛ در حالى كه ميان خود قرار دارند، با چشم خود به آنها نگاه ميكنند و با گوش سخنانشان را می شنوند و عقلشان سالم و فكرشان برجاست». از اين تعبير به خوبى استفاده میشود كه معمولا اوّلين چيزى كه از كار مى افتد است. 🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: (در اين هنگام كه سيلى بر صورت او نواخته مى شود، از بيدار مى گردد و عميقاً به فكر فرو مى رود) «فكر ميكند كه را براى چه چيزهايى بر باد داده، و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است!». در ادامه حضرت می فرمايد: «به ياد هايى مى افتد كه گردآورى كرده است؛ در جمع آورى آن چشم بر هم گذارده و از حلال و و [هرچه به دستش آمده] در اختيار گرفته است، و جمع آورى آن بر دامان او نشسته و هنگام جدايى از آنها فرا رسيده است». آرى او بيدار ميشود و نخستين كابوسى كه بر وجود او سايه مى افكند كابوس اوست! 🔹اموالى كه به خاطر دلباختگى و دلبستگى به دنيا در فكر حلال و حرام آن نبود؛ يا با توجيهات نادرست، اجازه تملّك آن را به خود داده بود. اينجاست كه زحمت گردآورى آن اموال و تبعات و همه بر دوش او سنگينى ميكند، ولى او ناچار است از همه چشم بپوشد و ديگران از آن بهره گيرند. لذا در ادامه اين سخن ميفرمايد: «تَبْقَى لِمَنْ وَرَاءَهُ يَنْعُمُونَ فِيهَا، وَ يَتَمَتَّعُونَ بِهَا فَيَكُونُ الْمَهْنَأُ لِغَيْرِهِ، وَ الْعِبْءُ عَلَى ظَهْرِهِ، وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِهَا» [۱] (اين براى او به جاى میماند و از آن بهره ميگيرند و متنّعم میشوند. لذّت و آسايش آن براى است و سنگينى بر دوش او! و او گروگان اين اموال است!». 🔹تعبير به «رُهُون» در جمله اخير اشاره به اين است كه او در گرو است كه از ديگران گرفته، كه تا گروگان را نپردازد خلاصى و رهايى نمی‌یابد. به همين دليل در جمله بعد ميفرمايد: «او در اين حال، به خاطر امورى كه به هنگام براى او روشن شده، دست خود را از می‌گزد [و انگشت ندامت به دندان ميگيرد!] و نسبت به آنچه در تمام عمر به آن علاقه داشت، بى اعتنا میشود!». در اين حال او به ياد اين مطلب می‌افتد كه در دوران زندگى غالباً در برابر حسودان قرار داشت؛ حسودانى می خواستند اموال و ثروتها را به چنگ آورند و به او اجازه تملّك آنها را ندهند؛ 🔹ولى او با زيركى و تلاش و فعاليّت، جلو آنها را گرفت و به آنها اجازه نداد ثروت هايى كه می بايست نصيب او بشود، به چنگ حسودانش بيفتد؛ ولى اكنون كه سرنوشت خود و اموال خود را در آستانه مرگ مى بيند: «آرزو ميكند اى كاش اين اموال به دست آنكس می رسيد كه در گذشته به ثروت او غبطه می خورد و بر آن حسد می‌ ورزيد [تا وبال جانش نگردد]». (علیه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده، انسان هايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز بيدار ميكند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و لازم را براى اين سفر خوفناك و طولانى فراهم سازند. پی نوشت: [۱] جمله «وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِها» اشاره به اين است كه تمام وثيقه هاى معنوى وجود انسان گويى گروگان اموال او میشود؛ اموالى كه حلال و حرام در آن به هم آميخته است. سعادت انسان، نجات او و سرنوشت آينده او همه در گروِ آن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ۱، ج۴، ص۵۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) با مقداری تلخیص @tabyinchannel
⭕️اميرالمؤمنين امام علی عليه السلام:  🔸لَوِ اعتَبَرتَ بِما أضَعتَ مِن ماضی عُمرِكَ لَحَفِظتَ ما بَقِيَ.  🔹اگر از گذشته خود كه تلف كرده اى گيرى، بى گمان باقيمانده عمرت را پاس دارى. 📕غرر الحكم، ح ۷۵۸۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «راستگویی» و «امانتداری» می تواند ملاکی برای سنجش ایمان محسوب شود؟ 🔹 به عنوان يكى از بارزترين نشانه هاى شخصيت انسانى، هرگاه با همراه شود، به عنوان و مطرح گردد و مجموعه را نشان مى دهد، به گونه‌اى كه نمى توان نام انسان واقعى را بر افرادی كه از اين دو ویژگی بى بهره اند گذارد. اين دو دارای ريشه مشتركى هستند، زيرا چيزى جز «امانت در گفتار»، و امانت چيزى جز «صداقت در عمل» نيست، از این رو در كلمات پيشوايان اسلام «صدق الحديث» و «اداء الامانة» با هم ذكر شده، همان گونه كه در گفتگو هاى عادى نيز، همواره و را در کنار یکدیگر می آورند. 🔹در كنار اين صفت، صفات ممتاز ديگرى قرار دارد كه در واقع لازم و ملزوم يكديگرند، چه اينكه غالباً افرادى شجاع، صريح اللّهجه، كم طمع، با اخلاص و دور از حب و بغض هاى افراطى و تعصبند؛ در حالى كه معمولا افرادى ترسو، رياكار، متعصب، لجوج، طمّاع و يا گرفتار حب و بغض هاى غلط مى باشند. در زندگى خود پايبند به هستند، در حالى كه ابن الوقت و منافقند. در يك كلمه مى توان گفت: و «دو كليد براى كشف‌ باطن‌ اشخاص در جنبه هاى مختلف» است. در كلمات (عليهم السلام)، اين دو ویژگی، دو ابزار در شناسایی دانسته شده كه اگر مى خواهيد خوبى و بدى كسى را بشناسيد او را در و آزمايش کنید. 🔹 (صلى الله عليه و آله) در حديثی می فرماید: «لا اِيْمانَ لِمَنْ لا اَمانَةَ لَهُ» [۱] (كسى كه را رعايت نمى كند ايمان ندارد). در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً اِلاّ بِصِدْقِ الْحِدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ» [۲] (خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه و نسبت به نيكوكار و بدكار جزء تعليمات او بود). اين تعبير نشان مى دهد كه در تمام اديان آسمانى و جزء مهم‌ترين تعليمات بوده و از اصول ثابت شمرده مى شود. 🔹همچنين در راستای آزمايش ايمان مردم، (عليه السلام) می فرماید: «لا تَنْظُرُوا اِلَى طُوْلِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئْىٌ اِعْتادَهُ فَلَو تَرَكَهُ اِسْتَوْحَشَ لِذلِكَ وَلكِنْ اُنْظُرُوا اِلى صِدْقِ حَدِيثِهِ وَ اَداءِ اَمانَتِهِ» [۳] (نگاه به ركوع و سجود طولانى افراد نكنيد [و تنها آن را نشانه ديانت آنها ندانيد] چرا كه اين چيزى است كه ممكن است به آن عادت كرده باشد و هرگاه آن را ترك كند نگران مى شود، ولى نگاه به و آنها كنيد). هدف از اين تعبير اين نيست كه نماز و روزه و حج و انفاق سبك شمرده شود، بلكه هدف آن است كه اينها تنها نشانه ديندارى افراد معرفى نگردد، بلكه به دو ركن اساسى دين يعنى و بيشتر توجه شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، چ ۲، ج ‏۷۲، ص ۱۱۶، باب ۵۰ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، چ ۴، ج ‏۲، ص ۱۰۴ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ‏۶۸ ص ۸، باب ۶۰ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، قم‏،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۹ و ۱۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ما درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان هستیم... 🔹ما این واقعیت و حقیقت را در و بین الملل بارها اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش در جهان و کم کردن بوده و هستیم. حال اگر نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم. 🔹ما در صدد ریشه‌های فاسد ، و در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‌ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام‌هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده‌اند نابود کنیم؛ و - صلی الله علیه و آله و سلم - را در جهان استکبار نماییم؛ و دیر یا زود ملت های در بند شاهد آن خواهند بود بیانات حضرت امام ۶۷/۰۴/۱۳ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جايگاه ويژه پیامبر اکرم (ص) در قرآن 🔸جایگاه و مقام بلند ملکوتی و الهی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) برای هیچ عالم و انسان منصف و حق مداری پوشیده و پنهان نیست، حقیقتاً تاریخ نگاران در کتب خود، به نکات و ظرایف ارزشمندی از سیره و منش (ص) اشاره کرده اند، ولی آنچه برای ما از همه این موارد باارزش‌تر و زیباتر می‌باشد، وصف این پیامبر الهی در کلام خداوند بلند مرتبه است. جایگاه رفیع این پیام آور صلح و دوستی تا به چه اندازه رفیع و بلند بوده که خدا هم به دنبال توصیف جاه و مقام ایشان برای بشریت است؛ در این مقاله سعی بر این است که به خاطر طولانی نشدن بحث تیتروار به این اشارات و توصیفات  زیبای الهی  بپردازیم؛ 💠«آخرین پیامبر»؛ «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَ لَٰكِنْ رَسُولَ اللهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كَانَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا؛ [احزاب، ۴۰] محمّد (ص) پدر هیچ یك از مردان شما نبوده و نیست، ولى رسول خدا و ختم کننده و آخرینِ پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است!». 💠«فروتنی در برابر خدا و بندگان خدا»؛ «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ؛ [فتح، ۲۹] محمد (ص) فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند». 💠«دلسوز و غم‌خوار امّت»؛ «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ به یقین، رسولی از خود شما به سوی‌تان آمد، که رنج های شما بر او سخت است، و اصرار بر هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است». [توبه، ۱۲۸] 💠«بشارت دهنده و انذار کننده»؛ «یا اَیُّها النَّبی اِنَّا اَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً اِلَی اللهِ بِاِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً‌؛ [احزاب ۴۵، ۴۶] ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده! و تو را دعوت کننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش». 💠«امان اهل زمین»؛ «وَ مَا كَانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ؛ [انفال، ۳۳] ولى (اى پیامبر!) تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نیز) تا استغفار می‌كنند، خدا عذابشان نمی‌كند». 💠«بهترین الگوی زندگی»؛ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللهَ كَثیراً؛ [احزاب، ۲۱] یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد می کند». 🔹از مهربانی و دلسوزی (ص) آنکه وقتی مشرکان مکه آن حضرت را سنگباران می‌کردند، به جای نفرین می‌فرمود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ قَوْمی؛ فَاِنَّهُم لایَعْلَمُونَ؛ خدایا! قومم را ببخش، زیرا آنها [نسبت به مقام من نادانند»! [منتخب میزان الحکمه، ص ۴۹۹] امیر مؤمنان امام علی (ع) در جای دیگر فرمود: «پیامبر (ص) دنیا را کوچک می‌شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه می‌داد، آن را خوار می‌شمرد و در نزد دیگران خوار و بی‌مقدار معرّفی می‌فرمود. او می‌دانست که خداوند برای احترام به ارزش او، دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. (ص) از جان و دل به دنیا پشت کرد و یاد آن را در دلش میراند. او دوست داشت زینت های دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن، لباس فاخری تهیّه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نکند». [نهج‌البلاغه، خطبه ۱۰۹، ص ۲۰۸] 🔹سخن پایانی اینکه به حق و انصاف برای هر یک از این آیات از کلام الهی مجید، در تفاسیر بزرگان دین، تفسیر های طولانی و ارزشمندی ارائه شده که حق مطلب هم این بود که برای هر آیه در توصیف حضرت، به تفاسیر ارزشمند علمای تفسیر اشاره می کردیم، ولی به خاطر پرهیز از طولانی شدن بحث و امکان آزرده شدن خوانندگان از آوردن مطالب شرح و توضیح خوداری می‌کنیم. منبع: وبسایت رهروان ولایت به نقل از گروه رهپویان قرآن @tabyinchannel
⭕️دین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زنده شده‌ی حسین بن علی (علیه السلام) 🔹کسی مثل علیه‌السّلام که خودش تجسّم ارزشهاست، می‌کند، برای این‌که جلوِ این را بگیرد؛ چون این انحطاط می‌رفت تا به آن‌جا برسد که هیچ چیز باقی نماند؛ که اگر یک وقت مردمی هم خواستند خوب زندگی کنند و مسلمان زندگی کنند، چیزی در دستشان نباشد. 🔹 می‌ایستد، قیام می‌کند، حرکت می‌کند و یک‌تنه در مقابل این سرعت سراشیب سقوط قرار می‌گیرد. البته در این زمینه، جان خودش را، جان عزیزانش را، جان علی اصغرش را، جان علی اکبرش را و جان عباسش را فدا می‌کند؛ اما نتیجه می‌گیرد. 🔹«و انا من حسین»؛ یعنی ، زنده شده است. آن روی قضیه، این بود؛ این روی سکه، حادثه عظیم و حماسه پُرشور و ماجرای عاشقانه است که واقعاً جز با منطق عشق و با چشم عاشقانه، نمی‌شود قضایای را فهمید. 🔹باید با چشم عاشقانه نگاه کرد تا فهمید در این تقریباً یک شب و نصف روز، یا حدود یک شبانه‌روز - از عصر تاسوعا تا عصر عاشورا - چه کرده و چه آفریده است! لذاست که در دنیا باقی مانده و تا ابد هم خواهد ماند. خیلی تلاش کردند که حادثه را به فراموشی بسپارند؛ اما نتوانستند. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۷۷/۰۲/۱۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در منابع اهل سنت چه روایاتى درباره امام حسن (ع) از رسول خدا (ص) نقل شده است؟ 🔸کتاب هاى اهل سنّت سرشار از فضائل و مناقب (علیه السلام) از زبان (صلى الله علیه وآله) است؛ به عنوان نمونه: 1⃣ترمذى به سندش از ابن عباس نقل کرده: «کان رسول الله (صلى الله علیه و آله) حامل الحسن بن علىّ على عانقه فقال رجل: نعم المرکب رکبت یا غلام، فقال النبى: و نعم الراکب هو». [۱] (روزى رسول خدا (صلى الله علیه و آله) را بر دوش خود سوار کرده بود. شخصى عرض کرد: اى پسر! خوب مرکبى را سوار شده اى. پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: او نیز خوب راکبى است). 2⃣ابن کثیر به سندش از جابر بن عبدالله نقل کرده که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «من سرّه ان ینظر الى سیّد شباب اهل الجنّة فلینظر الى الحسن بن على». [۲] هر کس دوست دارد تا به آقاى جوانان اهل بهشت نظر کند، باید به نظر نماید). 3⃣متقى هندى به سندش از عایشه نقل کرده که گفت: «پیامبر (صلى الله علیه و آله) همیشه (علیه السلام) را مى گرفت و او را به خود مى چسبانید، آن گاه مى فرمود: «اللّهم انّ هذا ابنى و أنا أحبّه فاحبّه و احبّ من یحبّه». [۳] بار خدایا! همانا این فرزند من است و او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار و نیز هر کس که او را دوست مى دارد دوست بدار). 4⃣مسلم در صحیح خود از ابوهریره نقل کرده که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) درباره (علیه السلام) فرمود: «اللّهم انّى اُحبّه فاحبّه و أحبب من یحبّه». [۴] بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار، و هر کس که او را دوست دارد، دوست بدار). 5⃣همچنین او از براء بن عازب نقل کرده که گفت: را بر دوش پیامبر (صلى الله علیه و آله) مشاهده کردم در حالى که حضرت مى فرمود: «اللّهم انّى اُحبّه فاحبّه». [۵] بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، تو نیز او را دوست بدار). 6⃣از پیامبر (صلى الله علیه و آله) در حدیث روایت شده که فرمود: «لو کان العقل رجلا لکان الحسن». [۶] اگر قرار بود عقل در شخصى مجسّم گردد آن شخص بود). 7⃣براء بن عازب از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نقل کرده که درباه (علیه السلام) فرمود: «هذا منّى و أنا منه و هو یحرم علیه ما یحرم علىّ». [۷] این از من و من از اویم و آنچه بر من حرام است بر او نیز حرام مى باشد). پی نوشت‌ها؛ [۱] سنن ترمذى، ج ۵، ص ۳۲۷؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۷۰ [۲] البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۳۵ [۳] کنز العمال، ج ۱۳، ص ۶۵۲، رقم ۳۷۶۵۳ [۴] صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۹؛ صحیح ترمذى، ج ۵، ص ۶۶۱ [۵] صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۹؛ صحیح ترمذى، ج ۵، ص ۶۶۱ [۶] فرائد السمطین، ج ۲، ص ۶۸ [۷] کنز العمال، ج ۷، ص ۱۰۷؛ ذخائر العقبى، ص ۱۲۳ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۱۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel