eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه و اهمیت حجاب در عصر رسانه و ارتباطات (بخش اول) 🔹در و ارتباطات، جداسازی و دیوارکشی میان جامعه زنان و مردان در جامعه و به انزوا کشیدن قشر خاصی از آنها در روابط اجتماعی امری ناممکن یا بسیار سخت به نظر می رسد، از این رو برای در امان ماندن از برخی تبعات و آسیب های خطرناک روابط اجتماعی می بایست به دنبال و گسترش قوانین ایمنی بخشی همچون  و  در جامعه باشیم، تا اینکه گروهی از جامعه، مورد هدف آمال و زیاده طلبی های نفسانی گروه دیگر قرار نگیرد. در این بخش نوشتار و بخش‌ بعدی آن تلاش داریم به جایگاه و اهمیت قانون حجاب در عصر رسانه و ارتباطات بپردازیم و به برخی از آثار و برکات این فریضه الهی اشاره کنیم.     💠حصار و دیوارهای ترک برداشته   🔹با گسترش و پیشرفت فناوری‌ های ارتباطی و رسانه ای و تنوع شبکه های اینترنتی و مجازی، و از طرفی به واسطه فقدان‌ مهارت های‌ لازم‌ دینی و اجتماعی متأسفانه بسیاری از دیوارها و حریم های روابط اجتماعی دستخوش تزلزل و فروپاشی قرار گرفته است. نمود واقعی این آسیب خطرناک را می توان در پروفایل های غیر متعارف و غیر مذهبی کاربران اینترنتی مشاهده کرد، که هیچگونه رنگ و بوی محاسن دینی و اخلاقی را به همراه ندارند و تنها بازیگر فرهنگ منحط غربی شده اند؛ فرهنگ نامیمونی که آثار و تبعات آن را می توان در فروپاشی بنیاد خانواده به وضوح مشاهده کرد.   💠جلوه گری های شیطانی در فضای رسانه ای 🔹نباید از یاد ببریم که یکی از ترفندهای هزار ساله برای اغوا و گمراه کردن انسان ها، زیبانمایی است. [۱] در واقع شیطان تلاش دارد که با زیبا جلوه دادن و غربی در فضای رسانه‌ای و آسمانی افراد را به یغما برده و آنها را از بهشت واقعی دور نماید. «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ؛ [۲] گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد». تلاش می نماید افراد را مجاب نماید که بدون رعایت هیچ ضابطه و قانون شرعی و عقلی، مبادرت به اشتراک گذاری لایو، تصویر و فیلم های خصوصی خود در فضای مجازی نمایند؛ پروفایل هایی که بدون هیچ واهمه، جلوه ای از فرهنگ مبتذل غربی و غیر دینی را در فضای مجای به نمایش می گذارند. این چنین عقده گشایی های رفتاری، ریشه در یک نوع آلزایمر مزمن دینی و اخلاقی دارد، بیماری خطرناکی که هویت  واقعی و دینی و الهی  افراد را از یاد و خاطر آنها برده است. ... پی نوشت ها [۱] سوره مبارکه انفال، آیه ۴۸ «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم‏؛ و [یاد کن‏] هنگامى را که شیطان اعمال آنان را برایشان بیاراست‏». [۲] سوره مبارکه ص، آیه ۸۲ نویسنده: علی بیرانوند منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیطان چگونه باطل را برای انسان تزیین می کند؟ (بخش اول) 🔹خداوند در آیه ۴۳ سوره انعام سخن از گروهى از اقوام پيشين ميفرمايد كه پيامبرانى به سراغ آنها آمدند، ولى آنها از تسليم شدن در برابر حق سرباز زدند، خداوند آنها را براى بيدارى و آگاهى با مشكلات و حوادث سخت، با فقر و بيمارى و خشكسالى و قحطى و درد و رنج هايى رو به رو ساخت، امّا آنها به جاى بيدارى و توبه و بازگشت به راه حق، همچنان به راه انحرافى خود ادامه دادند. خداوند می فرماید: «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لَٰكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ چرا هنگامى که سختى [و عذاب] ما به آنان رسید، [تضرع نکردند و] تسلیم نشدند؟! بلکه دل‌هاى آنها قساوت پیدا کرد؛ و ، آنچه را انجام مى دادند، در نظرشان زینت داد». 🔹قرآن کریم در اين آيه مى فرمايد: چرا هنگامى كه سختى و عذاب ما به آنان رسيد، تضرّع نكردند و تسليم نشدند؟ بعد عامل آن را دو چيز مى شمرد: نخست اين كه دل‌هاى آنها تيره و سخت و انعطاف ناپذير شده بود؛ «وَ لَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ». ديگر اين كه اعمالشان را در نظرشان داد، به گونه اى كه كارهاى خلاف را صواب و زشتی‌ها را زيبا مى پنداشتند، و اين نفوذ شيطان از طريق استفاده از روح هواپرستى كه حاكم بر آنها بود، صورت گرفت؛ «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ». به تعبير ديگر، نه مواعظ لفظى پيامبران در آنها مؤثّر افتاد، و نه اندرزهاى عملى و تكوينى پروردگار؛ و عامل آن از يك سو قساوت و سنگدلى، و از سوى ديگر بود كه روح تضرّع و خضوع را از آنها سلب كرد. 🔹در اينكه منظور از تزيين شيطان در اينجا چيست؟ در ميان مفسّران گفتگو است. گاه گفته اند: منظور همان وسوسه هاى شيطان است كه زشت را در نظر، زيبا مى كند و يا با استفاده از عوامل مختلف خارجى، اعمال زشت را زينت مى دهد، همان گونه كه گاهى مواد كشنده را در پوشش هايى از شيرينى قرار مى دهند و انحرافات بزرگ را در لفافه هايى از قبيل عنوان تمدّن و روشنفكرى و آزاد انديشى و امثال آن مى پوشانند. ... 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیطان چگونه باطل را برای انسان تزیین می کند؟ (بخش دوم) 🔹آیه ۲۴ سوره نمل نیز به اشاره دارد؛ در این آیه چنین آمده است: «وَجَدتُّهَا وَ قَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ». این آیه از زبان هدهد است؛ هنگامى كه به سرزمين ملكه سبأ آمد و تمدّن عظيم و درخشان آنها و حكومت آن زن (بلقيس) را بر آنان مشاهده كرد، و مسائل را براى سليمان نبی (ع) بازگو نمود. سپس افزود: «او و قومش را ديدم كه براى خورشيد سجده مى كنند، نه براى خدا؛ و را در نظرشان داده، و آنها را از راه [حق] بازداشته؛ از اين رو هدايت نمى شوند». 🔹اين تعبير نشان مى دهد كه حتى هدهد، اين پرنده اى كه در عالم خود عقل و هوشى دارد، به مسأله حجاب هاى معرفت و شناخت اجمالا آشنا بود، و میدانست تزيين‌ هاى شيطانى مى تواند پرده بر فكر انسانى بيفكند، او را از شناخت حقيقت باز دارد، و درهاى هدايت را به روى او ببندد و از رسيدن به سر منزل مقصود مانع شود. همچنین در آیه ۳۸ سوره عنکبوت، سخن از قوم عاد و ثمود و سركشى ها و طغيانگرى ها و سپس نابودى آنها است. ضمناً شهرهاى ويران شده و مساكن نابود گشته‌ی آنها را كه اعراب حجاز در مسافرت هايشان به سوى يمن و شام از كنار آن مى گذشتند (يكى سرزمين قوم عاد، و ديگرى سرزمين قوم ثمود) به عنوان آيينه عبرت به آنها نشان مى دهد. 🔹سپس به علت اصلى هلاكت و نابودى آنها اشاره كرده مى فرماید: را براى آنها داده بود، و با اينكه ظاهراً چشم بينا و عقل و خرد داشتند، پرده بر ديد و دركشان افكند و از راه حق بازداشت؛ «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ كَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ». جمله «وَ كَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ»؛ (آنها بينا و آگاه بودند) به گفته بسيارى از مفسّران به اين معنا است كه آنها داراى عقل و شعور و قدرت استدلال بودند و مى توانستند حق را از باطل تشخيص دهند؛ ولى [بر اثر وسوسه هاى شيطان] غافل شدند و در حقايق تدبّر ننمودند. [۱] 🔹در تفسير الميزان نيز آمده است كه آنها با الهام فطرت، راه حق را مى دانستند، ولى ، اعمالشان را زينت داد و آنها را از راه حق بازداشت. [۲] بعضى نيز گفته اند منظور آگاهى از حق به وسيله دعوت انبياء و تعليمات آنها است. [۳] هر كدام از اين تفسيرهاى سه گانه مورد قبول باشد ـ و يا همه آنها، چون منافاتى در ميان آنها نيست ـ گواه بر مقصود ما است كه حجابى بر عقل و فكر انسان مى شود. ... پی نوشت‌ها: [۱] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، ج ۸، ص ۴۴۵؛ تفسير روح البيان، حقى بروسوى، ج ۶، ص ۴۶۸، سوره عنكبوت، آيات ۳۶ الى ۳۸ [۲] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، ج ۱۶، ص ۱۲۷ [۳] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، ج ۲۵، ص ۵۶، سورة العنكبوت، آيات ۳۸ الى ۳۹ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیطان چگونه باطل را برای انسان تزیین می کند؟ (بخش سوم) 🔹همچنین در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره زخرف، به صورت يك حكم كلّى، سرنوشت كسى را كه از ياد خدا، رویگردان مى شود بازگو مى كند؛ و مى فرمايد: «وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ؛ ما را بر او مسلّط مى سازيم كه همواره همنشين او خواهد بود‌. و آنها [شياطين] اين گروه را از راه [خدا] باز مى دارند، در حالى كه گمان مى كنند هدايت يافتگان [حقيقى] آنها هستند». 🔹مفسّران و ارباب لغت براى جمله «يَعْشُ» دو معنا ذكر كرده اند: بعضى گفته اند از مادّه «عَشَى» به معناى تاريكى خاصّى است كه در چشم پيدا مى شود، و بر اثر آن چشم بينايى خود را از دست مى دهد يا شب‌كور مى شود، لذا «عشوآء» به شترى گفته مى شود كه پيش روى خود را نمى بيند و به هنگام راه رفتن، پيوسته اشتباه مى كند (خبط عشوآء نيز اشاره به همين است) و «اعشى» به كسى مى گويند كه نابينا يا شبكور است. 🔹بنابراين معناى آيه شريفه اين است: كسى كه آيات الهى را با چشم خود در جهان آفرينش نبيند و از زبان پيامبران الهى نشنود، گرفتار دام شيطان و تسويلات (فریب، مکر و اغوا) او مى گردد. بعضى ديگر آن را از مادّه «عَشْو» (بر وزن نَشْو) دانسته اند كه وقتى با «الى» ذكر مى شود به معناى هدايت يافتن با چشمانى ضعيف است؛ و هنگامى كه با «عن» ذكر مى شود، به معناى اعراض و رویگردانى است. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: كسانى كه از ياد خدا رويگردان شوند؛ را بر آنها مسلّط خواهيم ساخت. [۱] 🔹امّا جمله «نُقِيَّض» از مادّه «قَيْض» (بر وزن فَيْض) در اصل به معناى پوست تخم مرغ است؛ سپس به معناى مسلّط ساختن آمده است. اين تعبير در مورد آيه بسيار قابل توجّه است، و نشان مى دهد كه چنان بر اينگونه افراد مسلّط مى شود كه از هر سو آنها را احاطه كرده و رابطه آنان را از جهان خارج به كلّى قطع مى كند، و اين بدترين حجاب براى يك انسان در برابر معرفت است. اين تعبير در كلمات عرب نيز به صورت ضرب المثل به كار مى رود كه مى گويند «اِسْتِيْلاءُ الْقَيْضِ عَلَى الْبَيْضِ؛ تسلّط پوست، بر تخم مرغ». از آن بدتر آنكه اين تسلّط و احاطه ادامه مى يابد و شيطان همچنان در كنار او است، و عاقبت او به جايى مى رسد كه به خود افتخار مى كند و گمان دارد كه در طريق هدايت است؛ «وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُّهْتَدُونَ». ... پی نوشت؛ [۱] به لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مكرم، دار صادر، بيروت، ۱۴۱۴ق، چ سوم، ج۱۵، ص۵۶؛ المفردات فی غريب القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، تحقيق: صفوان عدنان داود، دارالعلم - الدار الشامية، دمشق، بيروت، ۱۴۱۲ق، چ اول، ص۵۶۷؛ الجامع لأحكام القرآن، قرطبى، محمد بن احمد، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۶۴ش، چ اول، ج۱۶، ص۷۷؛ تفسير روح البيان، حقى بروسوى، اسماعيل، دارالفكر، بيروت، بى تا، ج۸، ص۳۶۹، سورة زخرف، آية۳۶؛ الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج۱۸، ص۱۰۲، بيان مراجعه شود. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیطان چگونه باطل را برای انسان تزیین می کند؟ (بخش چهارم) 🔹در آیه ۱۱۲ سوره انعام نیز سخن از گروه انس و جن است؛ آنها كه به كمر بسته اند و براى خنثى كردن تعليمات و تبليغات آنها آماده اند، يك مشت سخنان فريبنده و بى اساس را براى اغفال مردم و پرده پوشى بر حقايق به طور مرموز به يكديگر مى گويند و طرق فريب و نيرنگ را به هم مى آموزند تا پرده بر چهره حقايق بيفكنند و مردم را از تعليمات انبياء دور سازند. 🔹خداوند در این آیه می فرماید: «وَ كَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مَا يَفْتَرُونَ؛ اینگونه در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سرّى سخنان ظاهرفریب و بى اساس [براى اغفال مردم] به یکدیگر القا مى کردند؛ و اگر پروردگارت مى خواست، چنین نمى کردند؛ [ولى ایمان اجبارى سودى ندارد] بنابراین، آنها و تهمت هایشان را به حال خود واگذار». 🔹قابل توجّه اينكه در اين آيه «شياطين» به صورت جمع ذكر شده در حالى كه «عدوّ» به صورت مفرد است. اين تعبير ممكن است به خاطر آن باشد كه همه شياطين در طريق اغواى مردم متّحد و متفق اند؛ و همچون يك دشمن عمل مى كنند. بعضى نيز گفته اند كه «عدوّ» در اين جا به معناى «اعدا» است (معناى جمعى دارد). [۱] بعضى نيز تصريح كرده اند كه عدو بر مفرد و تثنيه و جمع هر سه اطلاق مى شود. [۲] ... پی نوشت ها [۱] روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، آلوسى، ج ۴، ص ۲۵۰، سوره أنعام، آيات ۱۱۱ الى ۱۲۸ [۲] تفسير القرآن الحكيم (تفسير المنار)، محمد رشيد بن علی رضا، ج ۸، ص ۵ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیطان چگونه باطل را برای انسان تزیین می کند؟ (بخش پنجم و پایانی) 🔹در سوره محمّد (ص) نیز به حجاب هاى متعدّدى از حجاب‌ هاى معرفت، اشاره شده است؛ گاهى فساد در ارض و قطع رحم را سبب كورى و كرى باطنى آنها مى شمرد (آيه ۲۳)، و گاه ترك تدبر در قرآن را هم رديف قفل بر دل ها (آیه ۲۴). در آیه ۲۵ این سوره، وسوسه ها و تزيينات و تسويلات‌ (فريب، مکر و اغوا) را سبب ارتداد گمراهان مى شمرد. به اين معنا كه در آغاز راه حق را پيدا مى كنند و بعد بر اثر تسويلات شيطانى منحرف مى شوند؛ تا آنجا كه انحراف را براى خود افتخار مى شمرند.‌ در این آیه چنین آمده است: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِهِم مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلَىٰ لَهُمْ؛ به یقین کسانى که بعد از روشن شدن راه هدایت براى آنها، پشت به آن کردند، اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فریفته است». 🔹در اينكه اين آيه اشاره به قوم يهود است كه قبل از قيام پيامبر (ص) به واسطه نشانه هايى كه از آن حضرت در كتب خود ديده بودند به او ايمان آوردند، امّا به هنگام ظهورش راه مخالفت پيش گرفتند و اين خود نوعى ارتداد محسوب مى شود، و يا اشاره به منافقانى است كه حق را در آغاز پذيرا شدند و بعد پشت كردند، يا در ظاهر پذيرفتند و در باطن مخالفت كردند، در ميان مفسّران گفتگو است. ولى با توجّه به اين كه آيات قبل و بعد بيشتر ناظر به منافقين است به نظر مى رسد كه اين آيه هم اشاره به منافقان باشد، منافقانى كه در آغاز حق را شناختند و بعد به آن پشت كردند. «اُمْلى لَهُم» از مادّه «املأ» به معناى طولانى كردن و مهلت دادن است [۱] و در اينجا منظور ايجاد طول امل و آرزوهاى دور و دراز از ناحيه شيطان است. آرزوهايى كه انسان را به خود مشغول مى دارد و باطل را در نظرش زينت مى دهد و از حق باز مى دارد. 🔹در آیه ۵ سوره فاطر نیز با آهنگى رسا به همه مردم هشدار مى دهد كه وعده خداوند حق است؛ سپس دو عامل براى انحراف از حق و فريب خوردن و بازماندن از معرفت ذكر مى كند. نخست دنيا است. مى فرمايد: «مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد» و ديگر شيطان است، مى فرمايد: «مبادا شيطان فريبكار شما را نسبت به [كرم] خدا فريب دهد [و مغرور سازد!]»؛ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِاللهِ الْغَرُورُ». گاهى شما را به كرم او اميدوار سازد و از خشم او بى خبر كند، و گاه آنچنان سرگرمتان سازد كه اصلا به خدا و فرمان او نينديشيد، يا دستورهاى او را دگرگون در نظرتان جلوه دهد. «غَرور» (بر وزن شرور) به هر چيز فريبنده، خواه مال و مقام و شهوات باشد، يا انسان فريبكار و شيطان اطلاق مى شود؛ ولى از آنجا كه فرد واضح آن است غالباً به او تفسير مى شود. [۲] 🔹تعبير به «لاَ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ» به اعتقاد بسيارى از مفسّران اشاره به مغرور ساختن انسان از سوى شيطان نسبت به عفو و كرم الهى است. آنچنان او را به عفو خداوند مغرور مى سازد كه آلوده هر گناهى مى شود، و عجب اين كه خيال مى كند اين دليل كمال ايمان و معرفت او است كه خدا را با اين صفات شناخته! اين درست به آن مى ماند كه انسانى را به اميد اين كه مزاج قوى دارد و انواع سم را دفع مى كند و يا ضد سم را در اختيار دارد بفريب اند و مسموم و هلاك سازند. اين نيز يكى از حجاب هاى معرفت است. پی نوشت ها؛ [۱] بايد توجّه داشت كه اين ماده از ريشه «مَلو» (بر وزن سرو) مى باشد نه از ريشه «مَلأ» (با همزه) [۲] «غرور» صيغه مبالغه است. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش و جایگاه خانواده در شیوع بی حجابی در جامعه (بخش اول) 🔹یکی از سوالات مهم و کاربردی که در عرصه  و  ذهن پژوهشگران و محققان علوم اجتماعی و اسلامی را به خود جلب کرده؛ چرایی و علت این پدیده اجتماعی یا ناهنجاری اجتماعی است؟ به راستی چه علت و یا عواملی موجب می شود افرادی در جامعه به مبانی و اصول ارزشی و دینی و اجتماعی خود پشت پا بزنند و با لجاجت و پافشاری سعی در ادامه دادن به رفتار خود در جامعه داشته باشند. برای دستیابی به این پرسش سعی داریم ریشه ها و عوامل تأثیرگذار در این امر را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. 💠ریشه و علت پیدایش بی حجابی در جامعه 🔹گاهی برخی افراد با دیدن صحنه هایی از در جامعه بدون بررسی مؤلفه های روانشناسانه و جامعه شناسی تمام علت و منشأ این رفتار غیر دینی را  برنامه های استکباری و استعماری می دانند، و چشم خود را بر روی سایر عوامل تأثیرگذار در شیوع بی حجابی در جامعه می بندند. این در حالی است که بسیاری از دست‌خوش یک سلسله علل تربیتی فرهنگی، سیاسی، علمی است، که باید هر یک از عوامل را در محیط های مختلف زندگی از جمله خانواده، محیط کار و آموزش مورد بررسی و تأمل قرار گیرد.   💠نقش و جایگاه خانواده در شیوع بی حجابی در جامعه 1⃣عدم پایبندی و عملکرد منفی والدین 🔹بدون شک اولین و مؤثرترین جایی که هویت دینی و اجتماعی انسان در آن شکل می گیرد است، از این رو اگر گرامی در خود کوتاهی نمایند، و هیچ گونه دغدغه و یا برنامه ای برای هدایت و سالم سازی رفتار کودکان و فرزندان خود نداشته باشند، فرزندان آنان عملکرد منفی، و در مواردی خلاف عرف و اخلاق را از خود بروز خواهند داد. «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتَّى یَکُونَ أَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ؛ [۱] همه با فطرت پاک متولد می شوند، این و اویند که او را یهودی، مسیحی می کنند». 🔹در مسأله نیز به همین منوال است، در واقع وقتی ، فرزندان خود را از ابتدای طفولیت و کودکی با و غربی عجین می کنند و این چنین به او وانمود می شود که تو با بدن برهنه و عریان زیباتر به نظر می رسی، این چنین کودکی را به عنوان یک نازیبایی تصور می کنند، از این رو از آن گریزان می شود. در واقع این رفتار والدین به طور عینی مصداق بارز رفتار و عملکرد شیطان است که نازیبایی ها را زیبا و زیبایی ها را زشت جلوه می دهد. «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم؛ [انفال، ۴۸] و [یاد کن‏] هنگامى را که اعمال آنان را برایشان بیاراست‏»‌. حضور در مجالس مختلط و بدون ضابطه‌ی خانوادگی و همچنین شرکت در مجالس لهو و لعبی که فرهنگ برهنگی را با خود به همراه دارند، همه و همه در محیط خانوادگی می تواند موجب تغییر رویکرد فرزندان در سبک زندگی و پوشش دینی آنان شود. ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج۳، ص۲۸۱، ح۲۲ نویسنده؛ علی بیرانوند منبع؛ راسخون @tabyinchannel
تبیین
⭕️همه باید قد علم کنند و در مقابل شیاطین بایستند 🔹 ... آمده‌اند که آدمی که قسم خورده است که او را اغوا کند، اینها از کید این شیطان او را نجات بدهند، و به صراط مستقیم او را دعوت کنند، و خودشان هم عملًا نشان بدهند که راه چی است، چطور باید در مقابل ایستاد، چه شیطان های انسی و چه شیطان های غیر انسی. با در مقابل شیطان های غیر انسی و با و جدیت در راه پیشبرد مقاصد در مقابل انسانهای شیطانی. 🔹و من گمان نمی‌کنم که دنیا تا کنون به مثل این دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، داشته است. بوده است البته شیطان در همه وقت، در همه طول تاریخ بوده است، اما هر چه دنیا پیشرفت کرده است، هم در کارهای شیطانی شان پیشرفت کرده‌اند. امروز که به اصطلاح عصر تمدن و ترقی و است، . 🔹شما در سرتاسر دنیا اگر چنانچه ملاحظه کنید، دنیا در دست است، استثنایش بسیار کم است. اینها با آن حیله‌های شیطانی و با آن ابزار شیطانی که دارند، همه جا را قبضه کرده‌اند و در مقام پیشرفت هم هستند و هر روز یک هایی انجام می‌دهند. در مقابل یک همچه توطئه عظیم و یک همچه های تعلیم دیده و شیطان های عصر تمدن، باید انسان ها کنند. 🔹باید انسان ها همانطوری که و قیام کردند و جانفشانی کردند، باید در این عصر هم همه شما، همه ما، همه روحانیون، همه ملت‌ها، همه ستمدیده‌ های تاریخ باید قد علم کنند و جلوی این بایستند. اگر سستی بشود، شیاطین همه عالم را می‌بلعند. آنها با اسم صلح دوستی، اول جهانند؛ آنها با اسم ، بالاترین کسانی هستند که حقوق بشر را پایمال می‌کنند؛ آنها در عین ادعای خیرخواهی، آنچه را برای دیگران می‌خواهند جز نیست، برای خودشان هر چه هست می‌خواهند و دیگران را می‌کنند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۴/۰۲/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداى متعال چرا «شيطان» را آفريد؟ 💠بسيارى مى پرسند كه موجود اغواگرى است اصلاً چرا آفريده شد؟ و فلسفه وجود او چيست؟! در پاسخ مى گویيم: 🔹اوّلاً خداوند را، شيطان نيافريد، به اين دليل كه سال‌ها همنشين فرشتگان و بر فطرت پاك بود، ولى بعد از آزادى خود سوء استفاده كرد و بناى طغيان و سركشى گذارد، پس او در آغاز پاك آفريده شد، و انحرافش بر اثر خواست خودش بود. ثانياً از نظر سازمان آفرينش، وجود شيطان براى افراد باايمان و آنها كه میخواهند راه حق را بپويند، زيانبخش نيست، بلكه وسيله پيشرفت و تكامل آنها است، چه اين كه پيشرفت، ترقى و تكامل، همواره در ميان تضادها صورت می‌گیرد. 🔹به عبارت روشنتر انسان تا در برابر دشمن نيرومندى قرار نگيرد، هرگز نيروها و نبوغ خود را بسيج نمی‌كند و بكار نمى اندازد، همين وجود دشمن نيرومند سبب تحرك و جنبش هر چه بيشتر انسان و در نتيجه ترقى و تكامل او می‌شود. يكى از فلاسفه بزرگ تاريخ معاصر به نام «تواين بى» ميگويد: «هيچ تمدن درخشانى در جهان پيدا نشد، مگر اين كه، ملتى مورد هجوم يك نيروى خارجى قرار گرفت و بر اثر اين تهاجم نبوغ و استعداد خود را به كار انداخت و آنچنان تمدن درخشانى را پى ريزى كرد». 📕تفسير نمونه، جلد ۱، صفحه ۲۳۷ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️تسلیم فرمان و حکم الهی 🔹حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌ سره: ، باید و باشد؛ نه تابع خواسته‌ های خود و مطیع و . 📕در محضر بهجت، ج١، ص٣۴١ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۳ نهج البلاغه برای بیدار شدن انسان ها از «خواب غفلت» و یاد مرگ چه هشدارهايی داده است؟ 🔹(ع) در بخشی از خطبه ۱۵۳ به موعظه و نصيحت شنوندگان پرداخته و اندرزهاى بسيار سودمندى با عبارات كوتاه و پرمعنايى بيان میدارد و شنونده خود را مخاطب ساخته، ميفرمايد: «فَأَفِقْ أَيُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَكْرَتِكَ، وَ اسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ، وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِكَ؛ اى شنونده! از مستى خود به هوش آى و از بيدار شو و از عجله و شتاب خود [در امر دنيا] بكاه». اشاره به اينكه زرق و برق دنيا و مال و مقام و شهوت، انسان را مست ميكند و در ، فرو مى برد و او را بدون مطالعه به شتاب وا مى دارد و اين امور سه گانه موجب انواع اشتباهات و خطاها و گناهان ميشود. از آدم مست و خواب و شتابزده چه انتظارى جز اشتباه و خطا مى توان داشت؟! 🔹سپس مى افزايد: «وَ أَنْعِمِ الْفِكْرَ فِيمَا جَاءَكَ عَلَى لِسَانِ النَّبِىِّ الْأُمِّىِّ [۱] (ص) مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ، وَ خَالِفْ مَنْ خَالَفَ ذلِكَ إِلَى غَيْرِهِ، وَ دَعْهُ وَ مَا رَضِىَ لِنَفْسِهِ؛ در آنچه از زبان پيامبر اُمّی (ص) به تو رسيده و راه فرارى از آن نيست، درست بينديش [و دستورات آن بزرگوار را به كار ببند] و با كسى كه نسبت به اين دستورات مخالفت كند همراه مشو و او را به آنچه براى خود راضى شده واگذار نما!». در اين سه دستور نيز نخست به پيروى بى قيد و شرط از (ص) دعوت میكند؛ چراكه آنچه را او فرموده وحى الهى و سبب سعادت دنيا و آخرت و نجات انسان هاست و بعد ميفرمايد: اگر كسانى با اين روش مخالفت كنند، هرچند گروه زيادى از مردم باشند، با آنها مخالفت كن و در پيروى از حقّ، ترديد به خود راه مده! و آنها را به حال خود واگذار. و در ادامه اين نصايح ميفرمايد: «وَ ضَعْ فَخْرَكَ، وَ احْطُطْ كِبْرَكَ، وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ؛ را كنار بگذار، و از مركب تكبّر به زير آى و به ياد باش كه گذرگاهت به سوى است». 🔹در اين سه دستور امام (ع) نخست به خميرمايه شرّ و فساد يعنى و اشاره مى كند، كه تا انسان آنرا كنار نگذارد روى سعادت را نخواهد ديد و به همان سرنوشتى گرفتار خواهد شد كه متكبّر و فخرفروش گرفتار آن شد. سپس به يادآورى و اشاره میفرماید كه فراموش كردن آن موجب آرزوهای دور و دراز و غرق شدن در زرق و برق دنياست؛ همان قبرى كه سهميه و در آن يكسان است و چنان در كنار هم مى خوابند كه گويى هميشه با هم بوده اند. نه درويش بى كفن مى ميرد و نه ثروتمند يك كفن دارد بيش می برد. و در ادامه اين بحث، سه اندرز ديگر كه هماهنگ باهم است، بيان میكند و ميفرمايد: «[بدان] همانگونه كه جزا میدهى، داده خواهى شد و همان چيز كه زراعت میكنى درو خواهى كرد و آنچه امروز از پيش مى فرستى فردا بر آن وارد خواهى شد؛ پس براى قدوم خود در جايى فراهم ساز و براى آن روزت چيزى از پيش بفرست». چگونه انسان میتواند به ديگران ظلم و ستم كند و جزاى نيكى را به بدى بدهد، ولى از خداوند انتظار داشته باشد جزاى اعمال بد او را به نيكى بدهد؟ 🔹حضرت در پايان اين بخش به همان مطلبى كه در آغاز با آن شروع كرد باز میگردد و مخاطبان خويش را از بيدار ميكند و به جدّ و جهد وا میدارد و ميفرمايد: «به هوش باش، به هوش باش اى شنونده! و كوشش و تلاش كن اى و [بدان] هيچ كس مانند شخصِ آگاه، تو را از حقايق امور با خبر نمى سازد!». جمله اخير كه اقتباس از آيه ۱۴ «سوره فاطر» است اشاره به اين است كه هيچكس همچون گوينده اين سخنان، نمیتواند و زندگى و امروز و فرداى آدمى و سرنوشت او را در اين جهان بيان كند و به گفته يكى از شارحان «نهج البلاغه»، كسى كه در خطبه ها و نامه ها و كلمات قصار (ع) دقت كند، به يقين میداند هیچكس با اين دقت و ظرافت درباره دنيا و ماهيّت آن و آغاز و انجامش سخن نگفته، سخنى تكان دهنده و بيدارگر. پی نوشت: [۱]«اُمّی» منسوب به «اُمّ»؛ (يعنى مادر) به معناى درس نخوانده است. گويى به همان حالتى كه از مادر متولّد شده باقى مانده و مكتب استاد را نديده. بديهى است درس نخواندن پيغمبر اكرم (ص) به اين معناست كه علوم و دانش هاى آن حضرت همه الهى بود و به وسيله هيچ انسانى تعليم نيافته بود. به گفته شاعر: نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت، به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. در تفسير اين واژه ديدگاه هاى ديگرى هست كه شرح آن را در تفسير نمونه، ج۶، ص۳۹۵ به بعد مطالعه فرماييد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️توجه به معنویات منشا حفظ نظام اسلامی‌ 🔹مادامی که این ، این حالی که الآن دارند که‌ توجه به تا یک حدودی، و این جوانهای ما توجه‌ به‌ دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آنها که را با جان و دل می‌خرند، مادامی که این محفوظ است، این محفوظ است و هیچ کسی نمی‌تواند به او تعدی کند. 🔹آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن روز است که میتوانند در ما تاثیر کنند و کشور ما را به بکشند. همیشه این کشور به واسطه این تباهی داشته است. این سلاطین جور که همه کاخ‌نشین تقریباً بودند، اینها به فکر مردم نمی‌توانستند باشند، 🔹احساس نمی‌توانستند بکنند یعنی چه، احساس نمی‌توانستند بکنند یعنی چه، اینها اصلًا احساس این را نمی‌توانستند بکنند. وقتی کسی احساس نکند که معنایش چی است، معنایش چی است، این نمی‌تواند به فکر گشنه‌ها و به فکر باشد. 🔹لکن آنهایی که در بین همین جامعه بزرگ شده‌اند و احساس کردند فقر چی است، دیدند، چشیدند فقر را، احساس می‌کردند، ملموسشان بوده است که فقر یعنی چه، اینها می‌توانند به حال برسند. کوشش کنیم که این وضعیت در همه ما محفوظ باشد. در ما، در ما، در ما، در ما، در ، در باید این محفوظ بماند؛ توجه به خدا محفوظ بماند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد سخن گفتن پنهانى در جمع چیست؟ 🔹این عمل، از نظر فقه اسلامى احکام مختلفى بر حسب اختلاف شرایط دارد، و به اصطلاح به تقسیم مى شود، یعنى: گاه است و این در صورتى است که موجب اذیت و آزار و مسلمانى گردد، و چنین نجوایی است که هدفش غمگین ساختن مؤمنان است. در مقابل، گاه حکم به خود مى گیرد، و این در صورتى است که لازمى در میان باشد که افشاى آن خطرناک، و عدم ذکر آن نیز موجب تضییع حق، و یا خطرى براى و است. 🔹و گاه متصف به مى شود و آن در جایی است که انسان براى انجام و بر و تقوا، به سراغ آن رود، و همچنین حکم و اباحه. ولى اصولاً، هرگاه هدف مهم‌ترى در کار نباشد، کار پسندیده اى نیست، و بر است؛ زیرا نوعى بى اعتنایی یا بى اعتمادى نسبت به دیگران محسوب مى شود، لذا در حدیثى از (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «إِذَا کُنْتُمْ ثَلاثَةً فَلایَتَنَاجَ اثْنَانِ دُونَ صاحِبِهُما، فَإِنَّ ذَلِکَ یَحْزُنُهُ» [۱] (هنگامى که سه نفر باشید دو نفر از شما جداى از شخص سوم، به نپردازد، چرا که این امر نفر سوم را مى کند). 🔹در حدیث دیگرى از «ابو سعید (خدرى)» مى خوانیم که مى گوید: ما براى اجراى دستورات پیامبر (صلى الله علیه و آله) در شبها ـ که گاهى مطلب لازمى پیش مى آمد ـ به تناوب در نزدیکى اقامتگاه آن حضرت، مراقب بودیم، یک شب عده زیادى گرد هم آمده بودند، و مى گفتیم، (صلى الله علیه و آله) بیرون آمد فرمود: «ما هذِهِ النَّجْوى أَ لَمْ تُنْهَوا عَنِ النَّجْوى» [۲] (این سخنان در گوشى چیست؟ آیا شما از نهى نشده اید؟!). 🔹از روایات متعددى نیز استفاده مى شود که براى غمگین ساختن مؤمنان، از هر وسیله اى استفاده مى کند، نه فقط از نجوا، بلکه گاه در عالم خواب، صحنه هايى در برابر چشم او مجسم مى کند، که موجب اندوه او شود و دستور داده شده است که مؤمنان در این گونه موارد، با پناه بردن به ذات پاک خدا و بر او این گونه را از خود دور کنند. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسير «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد بحث، و «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۱۸۴، و «اصول كافى»، ج ۲، ص ۴۸۳، احادیث ۱ و ۲، باب المناجات [۲] «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۱۸۴ [۳] براى آگاهى از اين روايات به تفسير «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۲۶۱ و ۲۶۲، احاديث ۳۱ و ۳۲ مراجعه شود. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۷، ج ۲۳، ص ۴۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روايات اسلامی چه مذمت هایی درباره افراد فحاش آمده است؟ (بخش اول) 🔸درباره مذمت از شخص «فَحّاش»، روايات زيادى آمده و به او وعده آتش داده شده است، مرحوم خوئى پنج روايت آورده است. 1⃣ابى بصير از (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمودند: «مِنْ عَلَامَاتِ شِركِ الشَّيْطَانِ الَّذِى لَا يُشَكُّ فِيهِ اَن يَكُونَ فَحّاشاً لَايُبَالِى بِمَا قَالَ وَ لَا بِمَا قِيلَ لَهُ» (از علامت هاى حضور و شرك كه شكى در آن نيست، اين است كه كسى باشد كه باكى از آنچه گويد و از آنچه درباره او گويند نداشته باشد [يعنى شيطان در نزد چنين شخصى حاضر و با او شريك است]). 2⃣ (عليه السلام) فرمودند: (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اِذَا رَأَيتُمُ الرَّجُلَ لَايُبَالِى مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ لَهُ فَاِنَّهُ لِغَيَّةٍ اَو شِركِ شَيطَانٍ» [۱] (هنگامى كه مردى را ديديد كه باكى ندارد در آنچه مى گويد و يا آنچه به او گفته مى شود اين بواسطه يا شركت است). 3⃣سليم بن قيس از امیر مؤمنان (عليه السلام) نقل مى كند كه: رسول الله (صلی الله علیه و آله) مى فرمودند: «خداوند را حرام كرده است بر هر بى آبرو و كم شرمى كه باكى از آنچه گويد و آنچه به او گفته شود ندارد؛ زيرا اگر از حالش بازرسى كنى يا از زنا است يا از شركت شيطان. به وى عرض شد: اى رسول خدا، در ميان مردمان شركت شيطان هم هست؟ فرمود: گفتار خداى عز و جل را نخوانده اى كه به شيطان فرمود: شركت كن با ايشان در مالها و فرزندان». 🔹همين راوى مى گويد: «مردى از فقيهى [مراد يكى از ائمه (علیهم السلام) است] سؤال كرد آيا در بين مردم كسى هست كه از آنچه درباره او گفته مى شود ناراحت نشود و باكى نداشته باشد؟ فرمود: كسى كه متعرّض مردم شود و به آنان گويد در صورتى كه مى داند كه آنها رهايش نمى كنند و تلافى مى كنند، او كسى است كه به آنچه مى گويد و يا درباره او گفته مى شود اهميت نمى دهد». 4⃣سماعه از (عليه السلام) نقل مى كند كه: «رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اِنّ مِن شَرِّ عِبَادِ اللهِ مَنْ تَكرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِهِ» (از خدا كسى است كه همنشينى با او به خاطر او ناپسند شمرده می شود). 5⃣ابى عبيده از (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمودند: «الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَ الْجَفَاءُ فِی النَّارِ» ( از جفاكارى است و جفاكار در است). 🔹امام باقر (عليه السلام) فرمودند: «سِلَاحُ اللِّئَامِ قَبِيحُ الكَلَامِ» [۲] (سلاح انسان هاى پَست، است). شايد ديده باشيد وقتى دو نفر با هم نزاع مى كنند و يكى قدرت مقابله با ديگرى را ندارد، شروع به اهانت مى كند؛ يعنى ، اسلحه انسان هاى ضعيف است. خدا به فرياد انسان هايى برسد كه به خاطر آنها، مردم از آنها كناره گيرى مى كنند؛ اين گونه افراد از در مكتب رسول الله (صلی الله علیه و آله) هستند. رسول خدا فرمودند: «اِنّ مِنْ شَرِّ النّاسِ مَنْ تَرَكَهُ النّاسُ اِتِّقَاءَ فُحْشِهِ» [۳] از كسى است كه مردم به خاطر دورى از او، او را ترك گويند). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] «لِغَيّةٍ» لام براى ملكيت مجازيه است كه بر سر «غَيّة» به كسر و فتح اول و فتح ياء مشدّده به معنى ضلالت و گمراهى است آمده است. گفته مى شود او ولد غيّه است؛ يعنى فرزند زنا است «الغيى» مثل «الغِنى»: پست و ساقط از اعتبار (الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۳۲۳ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۷۵، ص ۱۸۵، باب ۲۲ [۳] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، مؤسسة الرسالة، بيروت، ۱۴۰۱ق، الطبعة الخامسة، ج ۳، ص ۵۹۷، ح ۸۰۸۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چاپ اول‏، ج ۲، ص ۴۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش اول) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠شیطان دشمن آشکار 🔹 و دشمن آشکارِ انسان است. تعبیر عدوّ مبین بودنِ نسبت به را  در چندین آیه ذکر فرموده است. یکی از آن آیات این است: «وَ قُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِیناً» [اسراء، ۵۳] (و به بندگانم بگو: سخنی را که نیکوتر است، بگویند؛ زیرا میان آنان [به سبب سخنان زشت و بی منطق] و نزاع می افکند، زیرا همواره برای انسان است). ، هدفی جز ضرر و ندارد. برای رسیدن به یکی از اهداف خود که ضلالت و انسان است، با کردن تدریجاً و گام به گام انسان را به انحراف و  می کشاند. 💠نهی از پیروی از شیطان 🔹 و القائات به گونه ای نیست که  به آسانی بتواند آن را تشخیص دهد؛ او یک دفعه و ناگهانی انسان را منحرف نمی کند، بلکه او را می کند. این انسان را از و استغفار غافل می کند. ممکن است انسان در مراحل ابتدایی تصمیمی برای بازگشت به خدا بگیرد، اما به او می گوید: فقط یک بار دیگر، یک نگاه دیگر، یک گام دیگر، یک لقمه دیگر، یک سخن دیگر. 🔹 در چندین آیه از انسان را از پیروی از گام های نهی فرموده است. خداوند در سوره نور آیه ۲۱ می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَ مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ» (ای مؤمنان! از گام های پیروی نکنید؛ و هر که از گام های شیطان پیروی کند [هلاک میشود] زیرا به کار بسیار زشت و فرمان می دهد). 💠گام به گام و فریب 🔹او در اول راه، خود را به نشان نمی دهد، تا انسان بگوید که من آن جای دور که تو تصمیم بردنِ مرا داری به همراه تو نمی آیم، بلکه چون او شخص گناهکار را به سراشیبی می کشاند، انسان این سراشیبی را یکجا نمی بیند که از ادامه متوقف شود، لذا را می خورد و از گام های او پیروی می کند. او انسان است و هیچگونه نفع و نمی خواهد به او برساند، بلکه به انجام کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می دهد. 🔹خداوند رحمان را از پیروی گام های شیطان نهی می کند، لذا انسان نباید این پیروی و حرکت به سوی کجراهه را آغاز کند، اما اگر از دستور مولای خود سرپیچی کرد، باز هم از آن طرف، خداوند درِ رحمت، و را به روی بندگانش گشوده است، ولی اگر انسان در پیروی از گام های در هیچ مرحله و گامی، به سوی خدا توبه نکند، سرانجام شیطان او را به می رساند. ... منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش دوم و پایانی) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠از قله تا درّه 🔹فرض کنید شخصی در قله سراشیبی ایستاده است. سراشیبی به شکلی است که فقط یکی دو گام بعدی را می تواند ببیند، نه آنکه از قله سراشیبی بتواند با یک نگاه دره وحشتناک آن را مشاهده کند، لذا احساس ترس نمی کند و یک گام به سوی جلو برمی‌دارد، و برداشتن تک تک این گام ها برای او آسان است، چون پایان راه را نمی بیند، لذا گام به گام جلو می‌رود. 🔹وقتی به وسط سراشیبی رسیده آنگاه یک نگاه به عقب می‌کند و می بیند چه فاصله زیادی را از قله پیموده و بازگشت به عقب نیز کار دشواری است، لذا از بازگشت ناامید شده به راه خود ادامه می‌دهد. از طرف دیگر هنگام اولین گناه، او را بسیار سرزنش کرد و او نیز دچار شد، اما به خاطر دوباره را خورد و یک گام دیگر برداشت؛ اکنون دست برداشتن از آن لذت برایش کار سختی است، گام سوم را برداشت باز عادت او به لذت شدیدتر شد، به همین صورت وقتی تا وسط سراشیبی رفته آنقدر به عادت کرده که حاضر نیست گناه را ترک کند. 💠مانند زنجیر... 🔹 مانند زنجیری است که انسان هرچه بیشتر زمینه آن را فراهم کند، یعنی مرتکب شود، به همان مقدار آن زنجیر را محکمتر به دست و پای خود می‌بندد، و در هر بار بر ضخامت زنجیر نیز افزوده می‌شود. در ، زنجیر را با دست خود بر پای خود بسته بود، آن وقت می توانست با همان دستان خود زنجیر را از پاهای خود باز کند، اما با و بر پس از بستن پاها، اکنون زنجیرها را بر دستان خود نیز بسته است، یعنی با آنچه که می توانست باز کند، آنها را نیز به زنجیر کشیده است، اکنون با چه وسیله ای می تواند زنجیرها را باز کند؟ 💠از رحمت خدا ناامید نشوید 🔹در اینجا نیز جای نیست، نه آن فاصله زیاد تا قله او را از بازگشت و مایوس کند و نه این زنجیرهای ضخیم، بلکه او دارای است، که اگر آن تکیه گاه را در فاصله هر چند هزار کیلومتری به آن چنگ زند، دوباره به قله خواهد رسید، زنجیرها را می تواند بشکند و خود را از آنها رها ساخته، پیدا کند. آن تکیه گاه . 🔹 عظیم تر و پر برکت تر از ساعات و ایّام انسان وجود ندارد، سرمایه اى است که گاه بهره گیرى از یک ساعت آن، می‌ تواند انسان را از پست ترین حالات به اوج عظمت برساند و همچون «حرّ بن یزید ریاحى» از صف درآید و در صفوف بهترین و شهیدان جاى گیرد. [۱] در حالى که مدتى طولانى از عمرش در خدمت حاکمان ظالم بنى امیه بود، همین که در آخرین ساعات عمرش بیدار شد و شهادت در راه امام حسین (علیه السلام) را بر همه چیز ترجیح داد، نام او از فهرست شقاوتمندان حذف گردید و در فهرست سعادتمندان قرار گرفت. [۲] 💠مصادیقی از گام های شیطان از منظر روایات 🔹 و (علیهم السلام) می فرمایند: «إنَّ مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ الحَلْفَ بِالطلاقِ، و النُّذورَ فی المَعاصِی، و کُلَّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ تعالى» [۳] (سوگند خوردن براى طلاق، و نذر کردن براى گناه، و سوگند یاد کردن به غیر خدا، از است». (عليه السلام) هنگامی که آیه «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» را قرائت کردند، فرمودند: «کُلُّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ فهِی مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ» [۴] (هر سوگندى که به غیر خدا یاد شود، از است).   پی نوشت‌ها؛ [۱] پیام امام امیرالمومنین(ع)، آيت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۵۷ [۲] همان، ج۱۳، ص۲۶۳ [۳] میزان الحکمه، ج۵، ص۵۴۵ [۴] همان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا هر گونه «سخن درگوشى» در اسلام حرام است؟ 🔹 تنها به معنى «سخنان درگوشى» نیست، بلکه هر گونه و مخفیانه را نیز شامل مى شود؛ زیرا در اصل، از ماده «نجوة» - بر وزن دفعة - به معنى «سرزمین مرتفع» گرفته شده است، بدین جهت که سرزمین هاى مرتفع از اطراف خود جدا هستند، و از آنجا که و از اطرافیان جدا مى شود، به آن گفته اند. بعضى معتقدند: همه اینها از ماده «نجات» به معنى «رهایی» گرفته شده است؛ زیرا یک نقطه مرتفع از هجوم سیلاب در امان است، و یک «مجلس سرّى» یا از اطلاع دیگران برکنار مى باشد. 🔹به هر حال در «آیه ۱۱۴ سوره نساء» مى خوانیم: (در غالب جلسات محرمانه و مخفیانه آنها که بر اساس نقشه هاى شیطنت آمیز بنا شده خیر و سودى نیست)؛ «لا خَیْرَ فی کَثیر مِنْ نَجْواهُمْ». پس از آن براى این که گمان نشود هرگونه و یا جلسات سرّى مذموم و ممنوع است، به چند مورد به عنوان مقدمه بیان یک قانون کلى، به صورت استثناء در ذیل آیه اشاره کرده، مى فرماید: (مگر کسى که در خود، توصیه به و به دیگران، یا انجام ، و یا در میان مردم نماید)؛ «إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَة أَوْ مَعْرُوف أَوْ إِصْلاح بَیْنَ النّاس». 🔹و (این گونه اگر به خاطر و ریاکارى نباشد، بلکه منظور از آن کسب بوده باشد، خداوند براى آن مقرر خواهد فرمود)؛ «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیما». اصولاً «نجوا»، و «تشکیل جلسات سرّى» در قرآن (سوره مجادله آيه ۱۰) به عنوان یک معرفى شده است، مى فرماید: «اِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ»؛ (نجوا از است). زیرا این کار غالباً براى اعمال نادرست صورت مى گیرد، چرا که انجام کار خیر، مفید و مثبت معمولاً چیز محرمانه و مخفیانه اى نیست که مردم بخواهند با سخنان درگوشى آن را انجام دهند. 🔹ولى از آنجا که گاهى پیش مى آید که انسان مجبور مى شود در از روش استفاده کند، این استثناء مکرر در قرآن آمده است. در «آيه ۹ سوره مجادله» مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا اِذا تَناجَیْتُمْ فَلا تَتَناجَوا بِالإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که مى کنید براى گناه، ستم و نافرمانى پیامبر نجوا نکنید، و تنها براى و نجوا داشته باشید). اساساً اگر در حضور جمعیت انجام پذیرد، را برمى‌انگیزد، و گاهى حتى در میان دوستان ایجاد مى کند؛ به همین دلیل، بهتر است جز در موارد ضرورت از این موضوع استفاده نشود و فلسفه حکم مزبور در نیز همین است. 🔹البته گاهى ایجاب مى کند از استفاده شود، و از جمله است که در آیه فوق به عنوان از آن یاد شده است. و یا کردن که گاهى اگر آشکارا گفته شود، طرف، در برابر جمعیت شرمنده مى شود، و شاید به همین علت از پذیرش آن امتناع ورزد و مقاومت کند، که در آیه فوق از آن تعبیر به شده است. و یا در موارد «اصلاح بین مردم» که گاهى گفتن مسائل، جلو اصلاح را مى گیرد، و باید با هر کدام از طرفین دعوا جداگانه و به صورت صحبت شود تا پیاده گردد. در این سه مورد و آنچه مانند آن است، ضرورت اقتضاء مى کند کار مثبت در زیر چتر قرار گیرد. 🔹قابل توجه این که: موارد سه گانه فوق، همه در عنوان مندرج است؛ زیرا آن کس که امر به معروف مى کند، زکات علم مى پردازد، و آن کس که اصلاح ذات البین مى نماید، زکات نفوذ و حیثیت خود را در میان مردم اداء مى کند، چنان که از (عليه السلام) نقل شده: «اِنَّ اللهَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ جاهِکُمْ کَما فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ ما مَلَکَتْ أَیْدِیْکُمْ» [۱] (خداوند بر شما کرده است و خود را بپردازید، همان طور که بر شما واجب کرده زکات مال خود را بدهید). و از (صلی الله علیه و آله) نقل شده که به «ابو ایوب» فرمود: «آیا نمیخواهى تو را از صدقه اى آگاه کنم که خدا و پیامبرش آن را دوست مى دارند: هنگامى که مردم با یکدیگر دشمن شوند، آنها را ده و زمانى که از هم دور گردند آنها را به هم نزدیک کن». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعه، ج۱۶، ص۳۸۱، چ آل البيت [۲] كنزالعمال، ج۳، ص۵۹، مؤسسة الرسالة بيروت، ۱۶ جلدى 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی، مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیۀ، چ۳۶، ج۴، ص۱۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه، نسبت به دام های خطرناك ابليس چه هشدارهایی داده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۲ درباره دام های خطرناك میفرمايد: «فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللهِ عَدُوَّ اللهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ، وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ، وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ» (اى بندگان خدا! از اين [ابليس] بر حذر باشيد، نكند شما را به [كبر و غرور و تعصّب] مبتلا سازد و با نداى خود شما را تحريك كند و لشكريان سواره و پياده اش را فرياد زند و بر ضدّ شما گرد آورد). 🔹اين گفتار مولا برگرفته از آيه قرآن است كه مى فرمايد: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ» [۱] (هر كدام از آنها را مى توانى با صدايت تحريك كن و لشكر سواره و پياده ات را بر آنها گسيل دار). «خيل» هم به معناى اسب هاست و هم به معناى اسب سواران و در اينجا به معناى لشكر سواره است و «رِجِل» به معناى لشكر پياده است و اشاره به دستياران فراوانى است كه از جنس خود و از جنس دارد كه براى ساختن مردم به او كمك مى دهند؛ بعضى سريع تر (همچون لشكر سواره) و بعضى آرام تر همچون لشكر پياده. 🔹البتّه «صفات رذيله»، «عوامل گناه»، «مراكز فساد»، «تبليغات‌ گمراه‌ كننده» و «ابزار گناه» نيز به نوعى لشكر پياده و سواره كه امیرالمؤمنین (عليه السلام) را از همه اين امور بر حذر مى دارد. سپس براى تأكيد اين سخن، به جان خود سوگند مى خورد و مى فرمايد: «فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ، وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ، وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَان قَرِيب» (به جانم سوگند! او را براى شما آماده نموده، در گذارده، و با قدرت تا كشيده و از مكانى نزديك به سوى شما نموده است). 🔹آنگاه شاهد اين سخن را از كلام خود (طبق آيه هاى قرآن) چنين بيان مى كند: «فَقَالَ: قَالَ رَبّ‏ِ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» [۲] ( گفته است: پروردگارا! بدين جهت كه مرا اغوا كردى [و از رحمت خود محروم ساختى] زرق و برق را در چشم آنها جلوه مى دهم و همه را مى كنم [و از رحمتت محروم مى سازم]). 🔹اينكه (علیه السلام) به جان خود سوگند مى خورد نشان مى دهد كه است؛ چه چيز شريف تر از جان امام (عليه السلام) است و اينكه مى فرمايد: « تير تهديد را در چلّه كمان گذارده و آن را تا به آخر كشيده و از مكانى نزديك، شما را نشانه گرفته است»، اشاره به اين است كه خطر در شديدترين صورت كه كمتر خطا مى كند متوجّه شماست، و اين بدبخت بى نوا راه‌ نفوذ خويش را نيز نشان داده است، و آن آرايش‌ مظاهر مادّى‌ و زيباسازى زرق و برق مواهب مادّى و غرق ساختن در گرداب است. 🔹تعبير (عليه السلام) به اينكه تمام قوا و را براى حمله به شما آماده ساخته و از مكان نزديكى شما را نشانه گرفته و از هر نظر در او قرار داريد، اشاره به اين است كه عوامل‌ در درون و برون انسان فراوان است؛ از يك طرف و از سوى ديگر. جمله «لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» كه با «لام» قسم شروع شده و با «نون» تأكيد ثقيله و تصريح به واژه «اجمعين» پايان گرفته، شاهد بر اين است كه او در خود بسيار جدّى است، و به همين دليل بايد كاملا و باشند تا در دام هاى رنگارنگ او نيفتند. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره اسراء، آيه ۶۴ [۲] سوره حجر، آیه ۳۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۳۷۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) درمورد محدوده «حُبّ و بُغض» چه بیانی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از در بيان اوصاف آنها می فرمايد: « به كسى كه با او دشمنى دارد، روا نمى دارد و به خاطر كسى كه دوستش دارد نمى كند». (علیه السلام) در اين دو فراز اشاره به دو مطلب مهم مى كنند، يكى اينكه اگر به واسطه معيارهاى انسانى اسلامى با كسى عداوت و پيدا كرد بر او روا نمى دارد، با اينكه زمينه و انگيزه ظلم كه بُغْض و عداوت است موجود است؛ و ديگر اين كه اگر برحسب همان معيارها با كسى ورزيد به خاطر دوستى مرتكب نمى شود و براى رضا و خشنودى او پا روى اصول اعتقادى خود نمى گذارد. 🔹معمولا اگر انسان با كسى شد، وسوسه مى كند كه به او ضربه اى زند، و توجيهاتى نيز در جلو پاى او مى گذارد كه چنين و چنان كن، او بود كه به تو اهانت كرد، او بود كه حق تو را پايمال كرد، او بود آبروى تو را بُرد، او بود كه به تو ستم روا داشت... حتى اگر خودش نتواند در برابر او بايستد، مى گويد دوستان ديگر خود را ببين و وادارشان كن او را تنبيه كنند و گاهى مى گويد او را ادب كنند، يعنى وجهه اخلاقى به مسئله مى دهد، در حالى كه عمل خود و دوستانش است. از طرف ديگر وقتى انسان پيدا كرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گويد انجام دهد، و اين در بين دو بيشتر است؛ 🔹خدا نكند پسرى عاشق دخترى نااهل يا برعكس دختری عاشق پسرى نااهل شود، كه چه بسا اين عشق و محبت كاذب انسان را كور و كر مى كند، و حتى پا روى و مسلم و پذيرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد و دست به آلوده مى كند و محدوديت هاى مرزهاى الهى را مى شكند. چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فكر مى كند اگر در برابر اين دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دين را رعايت كند، اُمّل و غير مترقى است، و چه بسا دختر بواسطه اين كه پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى كشد و حريم عفّت را مى شكند! 🔹 (عليه السلام) در اين دو فراز، مرز و را مشخص مى كند كه نبايد از خارج شود. مثل بعضى قضات و يا اُمراءِ جور مباش كه وقتى بغض كسى را به دل گرفتند، در صدد ظلم به او هستند، و نه مثل كسى باش كه به خاطر دوست داشتن كسى، اگر خلاف كرد حكم شرعى او را نگويد. به خاطر به همسرش، دلش نمى آيد بگويد: چادر نازك و جوراب نازك مپوش چون رنجيده خاطر مى شود، بدين ترتيب را مى رنجاند، تا همسرش رنجيده نشود! 🔹حكماء گفته اند: پنج نوع است: ، مثل محبت اولاد؛ ، مثل محبت دوستان و ياران؛ (از روى شهوت و ميل درونى)، مثل محبت همسران؛ ، مثل محبت انعام كنندگان؛ و ، مثل محبت اهل خير. [۱]  به خاطر هيچكدام از اين محبت ها و دوستى ها مرز و حدود را نمى شكند. به خاطر خلاف مكن، را ناحق مكن و به ديگرى منما. و دو نيرو در روان آدمى است كه يكى جذب و ديگرى دفع مى كند. 🔹در صورتى اين دو نيرو خوب عمل مى كنند كه برآيند حاصل از اينها تحقق باشد، و نبايد انگيزه اى براى و شكستن حدود باشد، بلكه بايد وسيله اى براى سرعت دادن به باشد. به خاطر بغض ديگرى ظلم به او مكن، كه (عليه السلام) فرمودند: «البَغْىُ سَائِقٌ اِلَى الحِينِ» [۲] ( و تجاوز انسان را به مى برد). فكر مكن اگر به او كردى هنرى كرده اى و پيروزى و افتخارى نصيب خود كرده اى، كه (عليه السلام) فرمودند: «لَاظَفَرَ مَعَ البَغىِ» [۳] (با ، پيروزى حاصل نمى شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] اخلاق محتشمی، طوسی، نصيرالدين محمد بن محمد، دانشگاه تهران، چ سوم، ‏ص ۳۳ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية چ چهارم، ج ‏۸، ص ۱۹ [۳] مطلوب كل طالب من كلام أمير المؤمنين على بن أبى طالب، رشید وطواط، بی جا، ج ۱، ص ۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مردم از نظر داشتن يا نداشتن علم و آگاهی به چند گروه تقسيم می شوند و كداميك برای جامعه خطرناکتر است؟ 🔹مردم از نظر داشتن يا نداشتن علم و آگاهی به چهار گروه تقسيم می شوند: «عالم»، «جاهلِ قاصر»، «جاهلِ مقصّرِ بسيط»، و «جاهلِ مُركّب». كسى است كه مطلبى را به طور اجمال يا به طور تفصيل مى داند، يعنى نسبت به چيزى گاه دارد و گاه . مثلا اجمالا مى داند شراب، حرام است و زيان هايى براى جسم و روح انسان دارد؛ يا به طور تفصيل دلايل حرمت شراب و مدارك آن را ديده و آثار زيانبار آن را در هر يك از اعضاء بدن مورد بررسى دقيق قرار داده است. 🔹 كسى است كه نمى داند، ولى دسترسى به علم هم ندارد، يا به خاطر دور بودن از مراكز علم و يا فرو رفتن در و سهو و خطا. كسى است كه دسترسى به اسباب علم دارد، اما بر اثر و و سهل انگارى به سراغ علم نرفته و در و بى خبرى مانده است؛ ولى با اين حال از جهل خود باخبر است! يعنى مى داند كه نمى داند. اما كسى است كه واقعاً در جهل فرو رفته و از حقّ و واقعيت به دور افتاده، امّا از خود خبرى ندارد، بلكه به عكس خيال مى كند آگاه و با خبر است و آنچه را فهميده، عين واقعيّت مى باشد، و به تعبير ديگر نمى داند كه نمى داند. 🔹در ميان اين گروهها خطر و مسئوليّت از همه كمتر است و بعد از آن، قرار دارد و سپس ، كه ممكن است به خاطر جهل مُركّبش خطراتى براى خود و ديگران ايجاد كند. امّا از همه خطرناكتر، است. آن كس كه آگاهانه راه خلاف مى رود و همچون دزدى است كه با چراغ آمده، به كاهدان نمى زند، بلكه كالاى گزيده تر را مى برد. تمام هايى كه بشر در طول تاريخ داشته، به خاطر همين بوده است. سرچشمه تمام جنگ ها و نابسامانی ها در جامعه بشرى چه در گذشته و چه امروز از همين گروه است. آنها هستند كه خطرناكترين سلاح هاى كشتار جمعى را براى محو و نابودى انسان هاى بى گناه مى سازند. 🔹آنها هستند كه را براى استثمار و استعمار ملّت ها مى كشند. آنها هستند كه براى حفظ و نامشروعشان آتش جنگ را به پا مى كنند و بالأخره آنها هستند كه براى دست يافتن به منافع بيشتر، مراكز حسّاس تبليغاتى را به دست مى گيرند؛ را مى پوشانند و با و ، انسانها را در بى خبرى فرو مى برند. آنها را به سگ هارى تشبيه كرده كه عطش نامحدود و پايان ناپذيرى بر او غلبه نموده، در هيچ حال سيراب نمى شود. اگر به او حمله كنى دهانش باز و زبانش بيرون است و اگر او را به حال خود واگذارى باز چنين است: «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتَرُكْهُ يَلْهَثْ». [۱] 🔹راستى اگر سؤال شود كه چه می شود كه با علم و در راه گام مى گذارد و اين تضادّ علم و عمل از كجا سرچشمه مى گيرد؟ جواب اين سؤال روشن است. گاه اين واقعاً پايه هاى ايمانش سست و ضعيف است، گرچه در ظاهر مسلمان است، و گاه در عين ايمان به خدا، آنچنان غلبه بر او شديد است كه سدّ ايمانش را كه معمولا چندان محكم نيست، مى شكند و سيلاب هوا و تمام وجودش را فرا مى گيرد و به قعر درّه هولناك و گمراهى پرتاب مى كند. 🔹اين سخن را با حديث زيبايى از (علیه السلام) پايان مى دهيم. حضرت مى فرمايد: «تورات با پنج جمله پايان يافته كه من دوست دارم در آغازِ هر روز آنها را از نظر بگذرانم. [سپس آنها را به اين صورت بيان مى فرمايد:] «اوّل: كه به علمش عمل نكند، با مساوى است»؛ «دوم: زمامدارى كه عدالت را درباره مردم رعايت نكند، با فرعون مساوى است»؛ «سوم: فقيرى كه در برابر غنى به خاطر طمع در اموالِ او ذليلانه خضوع مى كند، با سگ مساوى است»؛ «چهارم: ثروتمندى كه از مالش [براى خود و كمك به ديگران] بهره نمى گيرد، با فقير اجير مساوى است»؛ «پنجم: زنى كه براى هواى نفس و بدون نياز از منزل خارج مى شود، او با كنيزِ برده يكسان است، [چرا كه او هم برده هوس هاست])». [۲] پی نوشت: [۱] سوره اعراف، آيه ۱۷۶ [۲] الاثنی عشريه فی الرّدّ علی الصوفيه، حرّ عاملی، محمد بن محمد، علميه، قم، ۱۴۰۰ق، بی تا، ص ۲۰۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۴، ۶۳۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز اول وقت 🔹سر اهمیت در توحیدی بودن و به نیت در اول وقت است. در «نماز اول وقت»، شما تمام انگیزه ها و گرایش ها و خواسته‌های نفس خود را فدای خواست مولی می کنید و از خودتان می گذرید، تا اراده و را اجابت کنید. وقتی کسی را به تاخیر می اندازد، معنایش این است که برخی خود را بر خواست خدا مقدم داشته، در حالی که و بندگی، تقدم خواست خدا بر خواست های نفسانی خود است. نزدیک بودن به و قابل مقایسه با نماز آخر و وسط وقت نیست. 🔹 (ره) می فرماید: مطلق تو را به درجات بالای بندگی می رساند، یعنی حتی نماز با خستگی و بدون رعایت مستحبات و حضور قلب کامل هم، اگر اول وقت رعایت شود است. سر این فرمایش ایشان در روح بندگی و عبودیت بیشتری است که در «نماز اول وقت» نهفته است، لذا حتی اگر با خستگی اقامه شود، موثر می شود و بر نماز با تاخیر اولویت دارد، زیرا «نماز با تاخیر» حتی اگر با شرایط کمال باشد، چنان که باید از و اخلاص برخوردار نیست. بعضی می گویند: الان خسته ام و حال ندارم و اگر نماز را از اول وقت آن به تاخیر بیندازم حال بیشتری خواهم داشت. 🔹بله ممکن است که شخص، واقعاً پس از استراحت مختصری نماز با حال تری بخواند، ولی باید توجّه داشت که این موضوع شاید به شکل عادت در بیاید؛ زیرا ممکن است به همین وسیله آدمی را فریب داده و از فیض محروم سازد. به لحاظ اجتماعی هم وقتی مقید به خواندن نماز در اول وقت باشند، در هر منطقه غالب مردم همزمان به می ایستند. این مسئله آمادگی آنان را برای و ایجاد صفوف گسترده و پر جمعیت بیشتر می کند، در حالی که نماز در غیر اول وقت، در بین زمان های مختلف پراکنده می شود و از اجتماع و و انس و در مراکز دینی می کاهد. 🔹 گفت‌وگو و دیدار با است، که جز حضرت حق، دوست و ولی نعمتی برای خود نمی شناسند، مشتاقانه در انتظارند تا در اولین فرصت، جسم و روح خسته از دنیای مادیت خود را جانی درباره بخشند. از این رو حتی قبل از رسیدن وقت ، با انجام مقدمات واجب و مستحب و با نظافت و معطّر نمودن بدن و لباس، خود را برای حضور در پیشگاه معشوق آماده می کنند. (صلی الله علیه و آله) وقتی هنگام می شد، چهره اش تغییر می کرد و به بلال می فرمودند: ارحنا یا بلال. ای بلال ما را با اذان به راحتی و آرامش برسان. 🔹گرچه برای هر یک از نمازهای یومیه، وقت موسّع و طولانی در نظر گرفته شده است، اما همانگونه که موذن بر آن دعوت می کند، (بشتابید به سوی نماز) تأکید بر این است که در ، با شتاب و عجله همگی به سوی حرکت کنند و در آن را اقامه نمایند، و هیچ کار و مشغله ای را بهانه برای تأخیر قرار ندهند. 🔹 (صلّی الله علیه و آله) فرموده اند که: نباشد نمازی که وقت آن برسد، مگر آنکه ملکی در برابر مردم (یعنی هرگاه وقت یکی از نمازهای پنجگانه، که عبارت از صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء است داخل شود، ملکی از ملائک آسمان در برابر مردمی که به دایره تکلیف در آمده اند) ندا کند: که ای ! برخیزید به جانب آتش هایی که به واسطه ارتکاب و مبادرت به امور ناشایست، بر پشته ی خود برافروخته اید، با گزاردن که پروردگار شما بر شما فرض کرده است، فرونشانید. [۱] 🔹 (علیه السلام) در میدان جنگ، آن هم در بدترین شرایط، را اقامه کرد و حاضر نشد که آن‌را از دست بدهد و حتی سه نفر از یاران آن حضرت برای دفاع، در مقابل تیرها ایستادند و شهید شدند. آن حضرت حتی و قتال با دشمنان را مانع نمی بیند؛ ایشان نمی گوید، وقت بسیار است، بگذارید اول تکلیف جنگ را معلوم کنیم، آن حضرت نمی گوید: هم اکنون وقت کار و جهاد است، بلکه می فرماید: ندای اذان سر دهید تا گزاریم؛ زیرا او برای می کند؛ همان کاری که پدرشان (عليه السلام) در کرد؛ همان کسی که فرمود: « را در وقت معین آن بخوان، و به خاطر اینکه بیکاری، پیش از وقت آن را به جا نیاور، و به بهانه کار داشتن، آن را به تأخیر مینداز». [۲] پی نوشت‌ها: [۱] اربعین شیخ بهایی، ص ۷۰۲ [۲] نهج البلاغه، نامه ۲۷ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️تهذیب نفس در جوانی 🔹شمایی که الآن هستید می‌ توانید خودتان را کنید؛ اگر پیر شدید، ضعیف می‌ شوید نمی‌ توانید. الآن قوای شما قوی است و در شما ضعیف. وقتی سن شما زیاد شد، قوای شما ضعیف می‌شود و شیطان در شما قوی. آن وقت دیگر نمی‌توانید، شکست می‌خورید. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟ 🔹مسأله مهم در زندگى ، این است که: را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید - آنچنان که هست - نگردد، و مهم‌ترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهم‌ترین تقاضاهایی که (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و آن را ادا کنم. 🔹و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، بزرگترین و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به ایمان ندارند، را براى آنها مى دهیم، و سرگردان مى شوند). در نظر آنها پاکى، نزد آنها زیبا، افتخار، و و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. 🔹واضح است وقتى کار زشت و را انجام داد، تدریجاً و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک دست مى دهد. 🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را در قرار داده که تدریجاً به آن خو مى گیرد، و او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید) 🔹و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت آمده، اشاره به این است که ، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد حالت، ، عشق و مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز و آلودگى و نیست. 🔹آنها لجام گسیختگى و را نشانه «آزادى»، و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و و را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!، 🔹اسارت در چنگال ، ، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، و و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول و داد و به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه و ننگین شان آنچنان در نظرشان داده شده است، که نه تنها از آن احساس نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقصود از «شيطان» در قرآن چيست؟ 🔹كلمه از ماده «شطن» گرفته شده و «شاطن» به معنى و آمده است، و «شيطان» به و متمرّد اطلاق مى شود، اعم از و يا و يا جنبندگان ديگر، و به معنى و دور از حق نيز آمده است كه در حقيقت همه اينها به يك قدر مشترك بازگشت مى كنند. بايد دانست كه اسم عام (اسم جنس) است، در حالى كه اسم خاص (علم) مى باشد و به عبارت ديگر به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش، خواه انسانى يا غير انسانى مى گويند؛ 🔹و نام آن شيطانی است كه را فريب داد و اكنون هم با لشكر و جنود خود در است. از موارد استعمال اين كلمه در نيز بر مى آيد كه به و مضر گفته مى شود، موجودى كه از راه راست بركنار بوده و درصدد است، موجودى كه سعى مى كند ايجاد دو دستگى نمايد و و به راه بياندازد، چنانكه مى خوانيم:  «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ...» [۱] ( مى خواهد بين شما و و كينه ايجاد كند...). 🔹با توجه به اينكه كلمه «يريد» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد، حاكى از اين معنى است كه اين اراده، اراده هميشگى است؛ و از طرفى مى بينيم كه در «قرآن مجید» نيز به موجود خاصى اطلاق نشده، بلكه حتى به و مفسد نيز اطلاق گرديده است؛ آنجا كه مى خوانيم: «وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّاً شَيَاطِينَ الْاِنْسِ وَ الْجِنِّ» [۲] (بدينگونه ما براى هر پيامبرى دشمنى از هاى انسانى و يا جن قرار داديم). 🔹و اينكه به هم شيطان اطلاق شده بخاطر و شرارتى است كه در او وجود دارد. علاوه بر اينها گاهى كلمه شيطان بر نيز اطلاق شده است. به عنوان نمونه (علیه السلام) مى فرمايد، «لَاتَشْرَبُوا الْمَاءَ مِنْ ثُلْمَةِ الْإِنَاءِ وَ لَا مِنْ عُرْوَتِهِ؛ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَقْعُدُ عَلَى الْعُرْوَةِ وَ الثُّلْمَةِ» [۳] (از قسمت شكسته و طرف دستگيره ظرف، آب نخوريد، زيرا بر روى دستگيره و قسمت شكسته شده ظرف مى نشيند). و نيز (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ لَا يُشْرَبُ مِنْ أُذُنِ الْكُوزِ وَ لَا مِنْ كَسْرِهِ إِنْ كَانَ فِيهِ فَإِنَّهُ مَشْرَبُ الشَّيَاطِينَ‏» [۴] (از دستگيره و قسمت شكسته كوزه آب مخوريد كه جايگاه آشاميدن است). 🔹از قول (صلی الله علیه و آله و سلم) مى خوانيم: «موهاى [سبيل] خويش را بلند مگذاريد؛ زيرا آنرا محيط امن براى زندگى خويش قرار مى دهد و در آنجا پنهان مى گردد!». [۵] به اين ترتيب روشن شد كه يكى از معانى ، ميكروب هاى زيانبخش و مضر است؛ ولى بديهى است منظور اين نيست كه: در همه جا به اين معنى باشد، بلكه منظور اين است كه: معانى مختلفى دارد كه يكى از مصداق هاى روشن آن و لشكريان و اعوان او است، و مصداق ديگر آن، و منحرف كننده و احيانا در پاره اى از موارد به معنى ميكروب هاى موذى نيز آمده است. (دقت كنيد). [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مائده، آيه ۹۱. [۲] سوره انعام، آیه ۱۱۲. [۳] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۶، ص ۳۸۵. [۴] الكافی، همان. [۵] الكافی، همان، ص ۴۸۸. [۶] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ ۱، ج ۱، ص ۱۹۱ 📕‌ ۱۸۰ پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، ‏چ چهارم‏، ‏ص ۵۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اگر انسان از مبدأ منقطع شود، شیطان او را به خود جلب می‌کند! 🔹اگر انسان طرفة العینی از منقطع شود، او را به خود جلب می‌کند. به خدا پناه می‌بریم از اینکه بخوریم و ندانیم که آب خورده‌ایم یا زهر؛ زیرا کسی که می‌خواهد را دهد، اول آب می‌دهد، بعد حلوا می‌دهد، بعد چیز دیگر، و خودش هم مقداری می‌خورد و در دهان می‌گذارد، به‌ طوری که وانمود می‌کند، مابقی مسموم نیست و بدین ترتیب هیچ منشأ شکی باقی نمی‌گذارد. 📕در محضر بهجت، ج ٢، ص ۱۹۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel