📝 فردوسیپور و مدیریت ترسو و محافظهکار
چنانچه موضوع برکناری عادل فردوسیپور از برنامهی نود تلویزیون صحت داشته و در مقام عمل تحقق یابد، این موضوع به معنای باز پس گیری یکی از تریبونهای پرمخاطب رسانهی ملی از جریان غربگرای واداده ی پرمدعا خواهد بود.
برای مقابله با غربزده های لانه کرده در سیستم که با بودجهی بیتالمال جمهوری اسلامی تیشه به ریشه میزنند علاوه بر فکر و تدبیر، "اعتماد به نفس و شجاعت" هم لازم است.
البته شکل گیری پدیدههایی چون فردوسیپور در عرصههای گوناگون فرهنگی، هنری، اجتماعی، رسانهای و... تا حد زیادی مدیون مدیریت های غربزده، ترسو، منفعل و محافظهکار است. مدیریتی که در گام دوم انقلاب باید از کشور زدوده شود.
🆔 @tabyinehagh
📝 حکومت اسلامی و دینداری مردم
به این دو فراز دقت کنید:
«من خودم بارها به شورای انقلاب فرهنگی در دورههای مختلف گفتم که شما نمیتوانید خود را از متدین کردن مردم و وظیفهای که در این راه دارید، برکنار نگه دارید... آن جریانهای بداخلاق مخالف بودند، میگفتند نه، این دینِ دولتی میشود. من معتقدم دولت در این زمینه وظیفه دارد، اما وظیفهی دولت چیست؟ وظیفهی دولت درست کردن عقاید مردم است؟ نه، وظیفهی دولت زمینهسازی است؛ وظیفهی عملیاتی و میدانی به عهده روحانیت، زبدگان، نخبگان حوزه و دانشگاه است. این وظیفهی میدانی است.» ۱۳۸۹/۰۶/۲۵
«اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمیآید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراینباره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوهی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمیها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.» ۱۳۹۷/۱۱/۲۲
فراز اول به یکی از بیانات آیتالله خامنهای در سال ۸۹ برمیگردد و فراز دوم بخشی از بیانیهی «گام دوم انقلاب» است. غرض اینکه این نوع نگاه به وظیفهی حاکمیت در قبال اخلاق، معنویت و دینداری مردم در اندیشهی آیتالله خامنهای مسبوق به سابقه است و در این بیانیه صرفا مورد تأکید دوباره قرار گرفته است.
در این نگاه نمیتوان با قدرت قاهرهی حکومتی مردم را دیندار کرد اما در عین حال حکومت اسلامی در قبال دین و اخلاق مردم و جامعهی اسلامی مسئول است. وظیفهی حکومت اسلامی از طرفی مقابله با گناه و حرام و از طرف دیگر زمینهسازی و حمایت از فعالین و نخبگان فرهنگی و اجتماعی در این زمینه است.
در هر حال حکومت در این عرصه سلباً و ایجاباً مسئول است و وظایف مهمی برعهده دارد.
🆔 @tabyinehagh
📝 احمدی نژاد در مصاحبه با "بهار جاودانه": حکومت دینی نداریم
"ما اصلا حکومت دینی نداریم. این واژه ای غلط و من درآوردی است. دین برای رهایی انسان آمده است، نه برای حاکمیت بر انسان. دین که نیامده خودش را غلبه دهد. البته دین خدا بر همه دینها غلبه میکند؛ اما آن دین غلبه گر چیست؟ نجات و رهایی و رشد و کرامت و کمال و خلیفةاللهی انسانهاست. این می آید و تمام دینهایی را که موجب له کردن و حقیر کردن و ظلم بر انسان و سرکوب کردن حقیقت اوست، همه را کنار میزند؛ البته به دست خود مردم و انتخاب خود مردم. این نقطه کلیدی است.
ما حکومت دینی نداریم؛ بلکه هدایت دینی، کمال آفرینی دینی و ارزشهای دینی داریم."
🔴 سوال:
چرا فردی که اصل حکومت دینی را نفی میکند انتظار دارد برای رییسجمهور شدن در یک حکومت دینی از سوی نهادهای حاکمیتی تایید شود؟
🆔 @tabyinehagh
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
✅ والله العلی العظیم در عالم اسلام نظیری برای #مقام_معظم_رهبری، سراغ ندارم.
۹۷/۱۲/۴
✔️ @mesbahyazdi_ir
📝 منطق تذکر رهبری به مسئولان
«من اگر یک وقتی توی نماز جمعه یک حرفی میزنم، این ابتدا به ساکن نیست؛ حرف خصوصی، پیغام خصوصی، نصیحتِ لازم انجام میگیرد، وقتی انسان ناچار میشود، یک حرفی را میآورد در علن بیان میکند.» ۱۳۸۸/۰۸/۰۶
«خود بنده هم به دولتهای گوناگون انتقادهایی داشتم، این انتقادها را همواره هم تذکّر دادهام، در هیچ موردی از آنچه به نظر من عیب بوده و جای انتقاد بوده است، از تذکّر خودداری نکردم؛ منتها این تذکّرات را در وضع مناسب و در موقعیّت مناسب و با شکل مناسب دادیم؛ یا پیغام دادیم، یا حضوری گفتیم، یا اصرار کردیم. تذکّردادن هیچ اشکالی ندارد امّا این تذکّر بایستی جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد.» ۱۳۹۴/۰۱/۰۱
«بعضیها گله میکنند که چرا فلانی تذکّر نمیدهد؛ نخیر، بنده زیاد تذکّر میدهم. اینکه میبینید من گاهی علناً یک چیزی میگویم، این یکدهمِ تذکّرات و اوقاتتلخیها و هشدارهای ما با این آقایان نیست. در جلسات حکومتی، بنده غالباً تذکّر، هشدار و مطالبه، زیاد دارم... آنچه من گاهی علنی میگویم، یکدهم آنچه در جلسات خاص با آقایان عرض میکنیم هم نمیشود؛ گاهی هشدار میدهیم، گاهی دعوا میکنیم؛ معمولاً مسائل گوناگون را تذکّر میدهیم.» ۱۳۹۶/۱۰/۱۹
🆔 @tabyinehagh
📝 آیتالله خامنهای: «تحول و دگرگونی یک امر قهری است؛ پیش میآید. منتها این تحول و تغییر را یا مدیریت میکنیم، آن را هدایت میکنیم، یا نه، رها میکنیم. اگر رها کردیم، باختهایم.» ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
🔴 خبر کوتاه بود:
"حدادعادل، رئیس «شورای وحدت راهبردی» شد
جلسات وحدت نیروهای انقلاب تحت عنوان «شورای وحدت راهبردی» با حضور بزرگان و شخصیتهای اصلی جریان انقلابی ادامه دارد."
❇️ خدایا "عقلی" به یاران و دوستداران انقلاب و نظام عطا کن تا "تحول" را درک کنند قبل از آنکه کار از کار بگذرد.
"صبری" هم به جوانان انقلابی عطا کن که بتوانند "کم عقلی" بعضیها را "تحمل" کنند.
آمین
🆔 @tabyinehagh
📝 درباره مباحثه علی مهدیان و صدرالساداتی
آیتالله خامنهای: «هرکس که بخواهد در محیط زندگی مردم منشأ عدالت شود، اوّل باید در درونِ خود تقوای الهی را رعایت کند.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶
«اگر به نام عدالتخواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم.» ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
اخیرا مباحثهای مکتوب میان حجتالاسلام علی مهدیان و حجتالاسلام صدرالساداتی در فضای مجازی صورت گرفت. ماجرا از یادداشت مهدیان پیرامون دو شیوهی عدالتخواهی آغاز شد، سپس با پاسخ صدرالساداتی و پاسخ متقابل مهدیان ادامه یافت و برخی مباحثات در فضای مجازی و حقیقی را نیز به دنبال داشت.
فارغ از محتوای این مباحثه که در جای خود حاوی نکات مهم و بصیرتبخشی پیرامون اصول و چارچوب حرکت عدالتخواهانهی انقلابی است (و در اینجا قصد ورود به آن را ندارم) یک نکته از حیث روش و ادبیات این مباحثه برایم جالب و درسآموز بود:
مهدیان در نقد خود نسبت به مُدل عدالتخواهی صدرالساداتی، ضمن اشاره به دلسوزی صدرالساداتی روش عدالتخواهی او را را فاقد هماهنگی لازم با رویکرد راهبردی انقلابی و نتیجهی آن را بهنفع پازلِ دشمن دانسته بود و در متن دوم خود نیز از صدرالساداتی با عناوینی چون سید عزیز و برادر بزرگوار یاد میکند. اما در نقطهی مقابل صدرالساداتی بدون پاسخ استدلالی به اشکالات مطرح شده در نقد، عباراتی چون تزویر و مقدسین جاهل و... را حوالهی مهدیان میکند.
سوال این است: فردی که برادر دینی و مومن به آرمانهای انقلاب را که نقدی از حیث روشی بر او دارد با بداخلاقی تمام اینگونه مینوازد در مقابل دیگرانی که به زعم او ایراد یا فسادی دارند چه انصاف و عدالتی دارد؟!
🆔 @tabyinehagh
📝 دعوا دقیقا این است: اصول چیست؟ اصولگرا کیست؟
۱- اول کار شهادتین رو بگوییم:
تک روی، نگاه جبههای نداشتن و تبدیل مسائل فرعی به نقطهی کشمکش و اختلاف و افتراق بین خودی ها را قبول ندارم. انقلابی بودن جلوتر از رهبری را هم اساسا نمیفهمم هرچند نشستن و اقدام نکردن و تحلیل نداشتن را هم عقب افتادگی می دانم. اما مسالهی امروز ما در جریان انقلابی اینها نیست. آدرس غلط ندهیم.
۲- شما لطفا این یک فقره را توضیح دهید: طبق کدام اصول و در چارچوب کدام اندیشه و آرمان انقلابی می توان کاندیدای وزارت اقتصاد دولت روحانی را در شورای مرکزی جریانی قرار داد و همزمان ادعای علمداری و پرچمداری جبههی انقلاب را بر دوش کشید؟
این چگونه اصولگرایی ای است که شیفتگان نظام تحزب به سبک غربی از بزرگان و رهبران آن محسوب میشوند؟ چگونه می توان معتقدان به نگاه اعتدالی و مدل سیاست ورزی حسن روحانی را اصولگرا دانست؟
۳- کلمات و تعابیر تا جایی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند که به رسایی مفاهیم و معانی را نمایندگی کنند. چه کنیم که کاری با اصول و اصولگرایی کردهاید و کردهاند که لفظ از معنا تهی شده؟!
۴- آینه شکستن خطاست برادر. از تجربهی شکست سنگین در چند انتخابات اخیر درس بگیرید. آن برادر عزیز "اصولگرا" که به قهوه خوردن با فرانسویها افتخار میکند هرچند در داخل جبههی انقلاب است اما علمدار و راهبر جریان انقلابی و نمایندهی تفکر و کنش انقلابیها نیست. آن برادر عزیز دیگر که عمری نان انقلاب و اصولگرایی خورده و امروز در راس مجلس شورا این بلایا را بر سر انقلاب و ارزشها و منافع ملی میآورد علمدار جریان انقلابی نیست. همفکران و اذناب اینان نیز همچنین.
اینها خیلی حرف های پیچیدهای نیست.
۵- بفهمیم تحولات زمانه را. فرزند زمانه ی خود باشیم.
دوگانهی اصولگرا / اصلاحطلب مرد. زنده باد انقلابی / غیرانقلابی!
🔻🔻🔻
❇️ «تبیین اساس کار ما است.»
➕ @tabyinehagh
تبیین | مهران کریمی
کنایه و تمسخر اصولگرایان برای برخی بچه حزباللهی ها نوعی پرستیژ دانستن و پز استقلال شده است. البته
نقدی بر یادداشت آقای عبدالله گنجی 👇👇
کنایه و تمسخر اصولگرایان برای برخی بچه حزباللهی ها نوعی پرستیژ دانستن و پز استقلال شده است.
البته این منش میراث دوران "همه یک طرف و من یک طرف "است.
پس از اشباع شدگان این کنایه و تمسخر، در گام بعدی به کسانی می رسیم که دنبال زدن آخرین سنگرند
به نام #عدالتخواهی کسانی پیدا می شوند که در انقلابی بودن جلوتر از رهبر و در عدالتخواهی جلو تر از علی (ع)و در تقسیم بندی انتصابی-انتخابی جلوتر از تجدیدنظر طلبانی هستند که جلای وطن کرده اند
🔗 @Dr_A_Ganji
📝 نقد ضرغامی بر جمنا و چشماندازی برای سیاستورزیِ جریان انقلابی
«ایدهام این است که جبهه مردمی نیروهای انقلاب، قبل از اینکه بخواهد صرفا در مقاطع انتخاباتی فعال باشد و یک سری تصمیمات مکانیکی بگیرد که بسیاری را هم راضی نمیکند، وظیفه جبههای خود که کادرسازی، نزدیکی تفکرات به یکدیگر و دادن خوراک فکری به اعضاست را انجام دهد که متاسفانه در این حوزه کاری انجام نشده است. یعنی پس از انتخابات، شما یک بیانیه نمیبینید که درباره یک موضوع مهم سیاسی در کشور، جمنا به هوادارانش، خط سیاسی داده باشد.
مثلا در برههای، موضوع نظام پارلمانی مطرح شد؛ خوب بود که جمنا هم نظرش را درباره این مساله بیان میکرد. اصلاح طلبان موضع گرفتند که ما مخالف نظام پارلمانی هستیم؛ من خودم موافق نظام ریاستی هستم چون ما احزاب قوی نداریم، در نتیجه لابیها زیاد شده و اُلیگارشی شکل گرفته، قدرتمندتر می شود و در نتیجه لابیگرها پیروز میشوند و در نهایت، همین انتخابات مستقیمی که مایه نشاط مردم است و میتوانند رئیس جمهور را خودشان، مستقیم انتخاب کنند را از دست میدهیم.
آیا یک جریان سیاسی نباید نظرش را درباره موضوع این چنینی بیان کند؟ لااقل ابعاد آن را تبیین کند؛ این ضعف جمناست. قبل از انتخابات هم همین بود؛ من به برخی دوستان که قبل از انتخابات نزد من میآمدند، میگفتم که باید برای انتخابات، به نیروهای انقلاب خوراک فکری بدهید.
من به دوستان میگفتم، مگر شما در یک جبهه نیستید؟ خب بروید نگاهتان را در اقتصاد، سیاست و هنر یکی کنید. نه قبل از انتخابات این اتفاق افتاد، نه پس از انتخابات.
شما ببینید سازمان مجاهدین انقلاب پس از تحولاتی که در زمان مرحوم «آیت الله راستی کاشانی» داشت، آن جریان ۵ نفره ای که سعید حجاریان می گفت در یک فولکس هم جای میگیرند؛ آمدند نشریه ای به نام «عصر ما» راه انداختند و برای هواداران خود به طور مرتب خوراک فکری تهیه میکردند.
جبهه مردمی در زمان انتخابات یک کانال تلگرامی راه انداخت که تا ۴۰ هزار member داشت؛ اما الان به کمتر از ۱۴ هزارتا رسیده است؛ شما فقط به این کانال نگاه کنید، من چیزی نمی گویم!»
(متن کامل گفتگو: yon.ir/hF5d4)
⚠️ پینوشت:
1️⃣ گفتگوی اخیر ضرغامی با خبرگزاری مهر حاوی نکات مهمی است و بصیرتهای خوبی در کلام او دیده میشود. این صحبتها نشان میدهد ضرغامی به درک خوبی از رویکرد ناکارآمد و فشل جماعت موسوم به اصولگرا رسیده و به کُنشِ خلاقانهی متفاوت و مورد نیاز کشور (حداقل براساس برداشت خود) دست زده است. به غیر از جمنا دربارهی فضای مجازی، دوگانههای ناکارآمد و... هم حرفهای خوبی مطرح شده است. اینکه اساسا درک روشنی از پدیدهی «اُلیگارشی» دارد و درک میکند که نظام پارلمانی طرحی برای نهادینهسازی و قدرتمندسازی این الیگارشیِ چپ و راست در ساختار سیاسی و حاکمیتیِ جمهوری اسلامی است مغتنم است. اینها نقطه تمایزات خوب او با بعضیهاست!
2️⃣ با این همه این سخنان کافی نیست و جریان انقلابی در سیاستورزی باید گامهای بُنیادین و مهمتری بردارد. همین «پراگماتیسم انتخاباتی» و بر صدر نشستن «لابیبازها» دردی است که باید عوامل و ریشههایش شناخته و شناسانده شود. سوالات مهمی پیشروی جریان انقلابی است:
چرا بسیاری از نخبگان و فعالین دردمندِ انقلابی نقشی در معادلات ندارند و برخی «حزببازها» و «انتخاباتکارها» بر سر گردنه نشستهاند؟ عقبهی تئوریک جریان انقلابی (فراتر از بیانات امام (ره) و رهبری بهعنوان منشور و خط اساسی) کجاست؟
اگر از بازسازی سازمان مجاهدین مثال زده میشود باید دلایل آن نیز مورد توجه قرار گیرد. اینکه جریان غربگرا توانست بعد از قضایای ۸۸ خود را بازسازی کرده و با قدرتی قابل توجه نهادهای انتخاباتی را در اختیار بگیرد اما جریان انقلابی همچنان آسیبشناسی، چارچوب نظری و طرح عملیاتیاش برای آینده روشن نیست، بهنوبهی خود سوالات رادیکالی را پیشروی انقلابیها قرار میدهد.
3️⃣ نکتهی آخر اینکه کُنش اجتماعی - سیاسی امثال ضرغامی و سعید جلیلی در حال حاضر به طرز محسوس و غیرقابل مقایسهای از بیعملی و رکود بسیاری از مدعیان اصولگرایی و «انتخاباتکارها» بیشتر به سود بازسازیِ اجتماعی - سیاسی جریان انقلابی است. با اینحال همچنان بعضیها بر سر گردنه نشستهاند و ۲ ماه مانده به انتخابات پیدایشان میشود!
برای بازسازیِ سیاسی انقلابیها کنشهای فردی بهتنهایی کفایت نمیکند. باید این تحرکات بههم متصل شده و با بهمیدان آوردن نسل جدیدِ انقلابیهای حوزه و دانشگاه به چشمانداز، گفتمان و طرحی روشن تبدیل شود.
برای غلبه بر «انتخاباتکارها» و ایجاد «هوایی تازه» کارهای بیشتری باید کرد؛ کارهایی از جنس همافزایی مخلصانهی انقلابی و شکلدهیِ مناسبات و ساختارهای تازه. باید از برخیها بُرید و به برخی دیگر پیوست!
🔻🔻🔻
❇️ «تبیین اساس کار ما است.»
➕ @tabyinehagh