eitaa logo
آموزش نظام قرآن | مصطفی دارابی
574 دنبال‌کننده
639 عکس
513 ویدیو
4 فایل
تدبر یعنی فهم منسجم، پیوسته و هماهنگ تدبر ابزار کشف نظام قرآن است که آن تنها راه سعادت انسان و جامعه است در این کانال فهم نظام‌مند قرآن را آموزش می دهیم و مواضعی نسبت به موضوعات جامعه از منظر نظام قرآن مدیر: مصطفی دارابی @mostafadarabi
مشاهده در ایتا
دانلود
همانطور که رئیس یک قوه یعنی چهارمین مقام ارشد کشور مفهوم را به پای یک مشت لابی گر ارشد رد صلاحیت شده تباه و ضایع میکند، اصلا تعجب نکنید اگر یک مقام ارشد دیگر مفهوم را هم به پای یک مشت دیگر قربانی کند! آن وقت "علی الاسلام السلام"
3دهه پیش سیاستی وضع شدکه باید خودروساز شویم نتیجه عملی آن سیاست شد تولید به دست حلبی سازان جاده مخصوص که ازجان ومال مردم برای خود کوهی ازثروت بسازند توقع دارم به جای اصراربرادامه آن سیاست،ق.ق مامورشودجان ومال ملت راازدست این نجات دهد
مسیری که در برای رسیدن به دیدم غیر مسیری ست که آقایان ترسیم می کنند! در قرآن ولایت عالی ترین ثمره توحید است مسلمانی از درک یکتایی خدا و دوری از شرک آغاز میشود و در سخت ترین و آخرین مرحله به پذیرش ولایت میرسد. نه برعکس! ولایت بدون توهمی بیش نیست!
🔸«هیئت آنلاین»: معنازدایی از آیین در فرایند دیجیتالی‌شدن🔸 ✍️محسن‌حسام مظاهری [قسمت 1 از 2] 🔻1 برای بسیاری از خانواده‌های مذهبی، شب قدر امسال، تجربه‌ی متفاوتی خواهد بود. شب قدری که برخلاف روال سال‌های قبل نه در حرم و مسجد و خیابان، بلکه در خانه سپری خواهد شد؛ و نه در اجتماع دیگر مؤمنان، بلکه در کنار خانواده؛ و نه پای منبر، بلکه پای تلویزیون و لپ‌تاپ. آیین شب قدرِ کروناییِ امسال، آیینی رسانه‌ای و دیجیتالی‌شده است. مشابه ایام البیض‌ای که گذشت، و مشابه نیمه‌شعبانی که گذشت، و شاید حتی مشابه محرم و صفری که در پیش است. اجرای زنده‌ی برنامه‌های مذهبی (سخنرانی، مناجات، مداحی) برای پخش از تلویزیون یا اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، قالبی است که در دو سه ماه اخیر و تعلیق مناسک و مجالس مذهبی رواج بسیاری یافته است. تا جایی که حتی بسیاری از وعاظ و مداحان و هیئت‌های سنتی هم پایشان به «آپارات» و «اینستاگرام» و «واتس‌آپ» و دیگر شبکه‌های اجتماعی باز شده است: پدیده‌ی هیئت‌ دیجیتال و مداحی لایو. پدیده‌ی آیینِ دیجیتالی‌شده. 🔻2 آیین‌های دیجیتالی‌شده، که این روزها کرونا بازارشان را پررونق کرده، البته ویژگی‌ها و جاذبه‌های خودشان را دارند؛ ازجمله آ‌ن‌که دردسترس و سهل‌الوصول‌اند و به راحتیِ فشردن یک دکمه می‌شود در آن‌ها شرکت کرد؛ بدون دغدغه‌ی ترافیک و جای پارک و دیر تمام‌شدنِ مجلس و نرسیدن به سحری. تازه می‌شود خانوادگی درشان شرکت کرد؛ نه آن‌که مادر و دختر بروند یک جا و پدر و پسر جای دیگر. برای خانواده‌هایی که فرزند نوزاد یا خردسال دارند هم دردسرش به‌مراتب کمتر است. تازه می‌توانی سخنران و مداح را از فاصله‌ی نزدیک ببینی، بدون آن‌که لازم باشد چند ساعت زودتر بروی و با مکافات جا رزرو کنی. نیاز به گفتن نیست که این "آپشن" خصوصاً برای خانم‌ها چقدر جذاب است. آن‌ها که همیشه در مجالس مذهبی حاشیه‌نشین‌اند و امکان حضور در "متن" مجلس را ندارند و در یک بی‌عدالتی ساختاری، تنها می‌توانند شنونده‌ی برنامه از پشت پرده یا حداکثر تماشاگر آن از پرده‌ی نمایش باشند، حالا موقعیت یکسانی با مردان یافته‌اند. آیین‌های دیجیتال از حیث امکان دسترسی و توزیع عمومی هم عادلانه‌ترند و همه می‌توانند از فرصتِ بودن در مجلس فلان سخنران محبوب یا مداح سلبریتی یا فلان مکان مقدس بهره‌مند شوند. دیگر مخاطب پای منبر شیخ‌حسین محدود به گنجایش فضای «حسینیه‌ی هدایت» و نهایتاً کوچه‌های اطرافش نیست. دیگر شنیدن روضه‌ی حاج‌منصور محدود به فضای کوچک «مسجد ارک» و خیابان‌های مجاورش نیست. دیگر شرکت در مراسم شب‌های قدر حرم امام‌رضا و ندبه‌های مسجد جمکران نیازمند سفر به مشهد و قم نیست. ‌ به‌علاوه‌ که آیین دیجیتالی‌شده حتی برخلاف سنت مونولوگی‌بودن منبر، قابلیت تعاملی‌بودن و ایجاد سطحی از دیالوگ را هم دارد. همه‌ی این‌ها به کنار، یک جذابیت مهم دیگرش این است که در لحظه امکان انتخاب داری. اگر از موضوع سخنرانی خوشت نیامد یا شعر و نوحه‌ی مداح را نپسندیدی، می‌توانی در کسری از ثانیه طی‌الارض کنی بروی پای منبری دیگر در شهری دیگر. می‌توانی بزنی شبکه‌ی بعدی یا کانال و اکانتی دیگر. اصلاً می‌توانی خوشه‌چینی کنی. از هر منبر یک تکه گوش کنی و از هر مداحی، یک برش. همچنین شرکت در مجلس هیچ تشریفات و "ادب"ای ندارد. می‌شود با همان لباس راحتی درمنزل و خانم‌ها بدون حجابِ بیرون نشست به تماشای مجلس. می‌شود حتی حین برنامه، با تنقلات و خوراکی‌های مختلف از خود پذیرایی کرد و حتی مثلاً‌ در اوج روضه، گفت و خندید. آیین دیجیتالی‌شده، همه‌ی مرزها را درنوردیده و همه‌ی قواعد و قوانین را درهم شکسته است. 🔻3 آیین دیجیتالی‌شده، آیینِ تکثیرشده، منتشَر و ازجاکنده است. رسانه‌ی مدرن، انحصار زمان ـ مکانیِ آیین را می‌شکند و آن را در شمارگان بی‌نهایت تکثیر می‌کند. و این تکثیر ناگزیر توأم با راززدایی است. ساده‌اندیشی است که گمان کنیم رسانه، تنها یک قالب یا ابزار انتقال است؛ ابزاری خنثی و صرفاً فنی. در فرایند انتشارِ آیین، که پیچیدگی‌اش به چشم نمی‌آید، آیین، قلب ماهیت می‌شود. از معنا و کانتکست طبیعیِ خود تهی شده و معنا و کانتکست دیگری می‌یابد. از میدانی به میدان دیگر می‌رود. فرایند تکثیر و انتشار، فرایند انحصارزدایی، فرایند ازجاکندگی، فرایند تبدیل امرِ یونیک به امرِ پابلیک، ثمره‌اش کالایی‌شدن آیین است. آیین تنها وقتی کالا شد، امکان «تولید انبوه» پیدا می‌کند. و در فرایند این کالایی‌شدن، این تبدیل به محصول شدن، آیین ویژگی‌های آیینی‌اش را از دست می‌دهد. ازجمله آن‌که دیگر ملازمِ «حضور» نیست. [ادامه 👇 ]
🔸«هیئت آنلاین»: معنازدایی از آیین در فرایند دیجیتالی‌شدن🔸 ✍️محسن‌حسام مظاهری [قسمت 2 و پایانی] 🔻4 در وضعیت طبیعی، آیین، محصول مشترک آیین‌گزار (واعظ، مداح و...) است و "حضار" (که ماهیتاً با "مخاطب" متفاوت است). فضای آیینی در تعامل مستقیم و بلاواسطه‌ی آیین‌گزار و حضار و در رفت‌وبرگشت کنش‌های آنان ایجاد می‌شود. در لحظه، در مکان. برای همین هر مجلس، هر هیئت، هر مراسم و آیین، یک ایونت (Event) منحصربه‌فرد است؛ یک اجرای زنده (Live) که قابل‌پیش‌بینی نیست چگونه پیش برود و برگزار شود. ازقضا همین انحصار در زمان ـ مکان است که آیین را مستعد تجربه‌ی قدسی مشترک می‌کند. "حضورِ" جمعی از آیین‌گزاران که پروتکل‌ها و تشریفات نانوشته اما پذیرفته‌شده‌ای را به‌عنوان "ادب" شرکت در آیین رعایت می‌کنند، امر قدسی را فراخوان می‌کند. هرچه طرفین، کارگزار و حضار، حضور و مشارکت بیشتر و باکیفیت‌تری در این داشته باشند، کیفیت این فراخوان نیز افزون خواهد شد و تجربه‌ی عمیق‌تری از امر قدسی را تجربه می‌کنند و درنتیجه با رضایت بیشتری از مجلس خارج می‌شوند. آیین، با حضور جمع است که ساخته می‌شود، در «آن»، در لحظه. آیین برای "مخاطب" اجرا نمی‌شود و آیین‌گزاران، اجراکننده نیستند. تفاوت تعزیه با تئاتر مذهبی و تعزیه‌خوان با بازیگر و حاضران در تعزیه با تماشاچیان تئاتر همین است. 🔻5 آیین، در یونیک و منحصربه‌فردبودنش است که آیین است. این محدودیت و انحصار، برای آیین خصلت کارکردی دارد. انتشار و تکثیر، سودای خام و فریبنده‌ای است که دنیای مدرن در دل آیین‌گزاران ‌انداخته است. مشابه «شهوت توسعه» که متولیان اماکن مقدس را به‌جای فراهم‌آوردن فضای مناسب و حفظ شرایط طبیعیِ تجربه‌ی آیینی و قدسی، به معمار و ساختمان‌ساز و دلال زمین بدل کرده است. آیینِ دیجیتالی‌شده، به‌همین‌دلایل، هرچه باشد، هرقدر هم جذاب و کاربردی، اما آیین نیست. روضه‌ای که از تلویزیون پخش می‌شود، مداحی‌ای که لایو اجرا می‌شود، دعاخوانی‌ای که آنلاین به شبکه‌های اجتماعی راه می‌یابد، آیین نیستند، کالای آیینی‌اند. همچنان‌که (پیشتر هم نوشته بودم) زیارت آنلاین، زیارت نیست، هیئت آنلاین هم هیئت نیست. چیز دیگری است، خوشایند باشد یا ناخوشایند، جذاب باشد یا ملال‌آور.
هدایت شده از توییتر انقلابی
⭕️ شما پول و قدرت داشته باش هم میتونی پراید ۲۰ تومنی رو بکنی ۱۰۰ تومن هم میتونی برخلاف کل دنیا کاری کنی که مشتریات بهت التماس کنند هم میتونی اگه کسی برات مستند ساخت،روز اول اکران بهش دستنبد بزنی و لپتاپشو توقیف کنی هم میتونی کاری کنی همه سایتا مستند رو از سایتشون حذف کنند 👤 Amin Mosavi 2 @TWTenghelabi
ما به درستی کردیم تا بر ما تسلط نداشته باشند. صدهزار شکر که امروز اشرار امنیتی بر ما تسلط ندارند که آن به برکت خون ست! اما انقلاب نکردیم که اشرار سیاسی و اشرار اقتصادی و اشرار اجتماعی بر ما تسلط داشته باشند! آیا زمان در شیوه نرسیده است؟
*روایتی از یک گفتگو در عید فطر* با یکی از علمای جوان که سالهاست در فقه و اصول کار کرده و مجتهد شده درباره قرآن و ضرورت محوریت قرآن صحبت می کردم. صحبت را از سوره ماعون شروع کردم. گفتم خدا در سوره ماعون کسی را که اهل انفاق نباشد یعنی یتیم نوازی نکند، به اطعام بینوایان بی رغبت باشد و حداقل های زندگی را از دیگران دریغ کند، مکذب دین دانسته! گفتم دینداری واقعی یعنی این! و باید نگران دینی باشیم که انفاق درش نیست. تا جزء مکذبان دین نباشیم. گفتم اما دین ما خلاصه شده در احکام و رسوماتش. بدون اینکه بدانیم این احکام چه نقشی در دینداری ما دارد؟ چه پیش نیازهای اعتقادی در فرد لازم دارد؟ و اجرایش در جامعه چه بسترهای اجتماعی لازم دارد؟ در نتیجه یک مساله روشن مثل عید فطر را تبدیل می کنید به یک مساله بغرنج! در نتیجه به جای اینکه تاکید و همتتان روی کاهش فقر و فلاکت و شکاف طبقاتی باشد ، تمام همتتان روی این است که مسائل ظاهری دین برپا باشد مثل رسم و رسومات و آیین های مذهبی. در نتیجه به جای اینکه به آرمان دین یعنی عدالت فکر کنید و برایش دغدغه داشته باشید، کارکرد دین را در جامعه به مخدری برای دردها و زخمهای مدرنیسم تقلیل داده اید. و نمی‌دانید این مدل دینداری چه کارکردی دارد و قرار است با این دین جامعه دیندار به چه سمتی برود! بعد از کلی صحبت در زمینه های مختلف و نشنیدن جواب به اشکالات گفتم فقط از تو یک چیز میخواهم اینکه به عدالت و راه رسیدن به عدالت فکر کنی. اما آخر صحبت گفت: دست از سر من بردار! من تمایلی به این بحثها ندارم! صحبت من با تو در حد معرفی مستند و این چیزها باشه کافیه. خیلی برایش متاسف شدم و گفتم: حیفه با این سواد و روحیه جهادی که داری فقط احکام گو باشی و دغدغه عدالت نداشته باشی! اما دیگر حرفهای من در گوشش فرو نمی رفت! تصمیم گرفتم دیگر با او درباره قرآن و آرمان های بلندش صحبتی نکنم تا راحت تر احکام شرعی بگوید که چگونه در روز عید فطر مردم خود را مسافر کنند! یا زنان چگونه ابروان خود را بپوشانند! و کاری نداشته باشد که چرا هر روز عده‌ای از این مردم دارند از اصل مسلمانی برمی‌گردند و به مرام کفر زندگی می‌کنند!
آیا هیچ به این مساله توجه کرده اید که همه شرایط نمایندگی به غیر مدرک تحصیلی سلبی هستند! یعنی برای نشستن روی صندلی تعیین سرنوشت مردم داشتن لیاقت، تدبیر، هوشمندی، کاردانی، قانوندانی و... شرط نیست! این ویژگی ذاتی است که بی مایگان را راحت تر از نخبگان به کرسی می نشاند!
اگر مسلمانی از غصه درآوردن یک خلخال از پای زن یهودی بمیرد بجاست! آن وقت زنی مسلمان از غصه تخریب خانه اش دق میکند میگوید تخریب قانونی بوده! بهتر! بود از راه بهتری وارد میشدند! قانونی که فقط علیه فقرا اجرا میشود! خدایا! از همه کسانی که این ظلم را به بار آوردند اعلام برائت میکنم!
قرآنی که تنها برای تبرک جستن است،کارکردی هم جز یادکرد اموات ندارد! بودن یا نبودن چنین قرآنی هم هیچ تفاوتی به حال جامعه ندارد! اما من قرآنی را یافتم که زنده، حیاتبخش و نشانگر است و نیز فاصله ما را با آن می نمایاند. کلمات و جملاتش با قبرستان یکی ست اما ماهیتش زمین تا آسمان با آن فرق میکند!
هدایت شده از توییتر انقلابی
⭕️ قانونی که فقط برای مستضعفان عادلانه اجرا شود، عدالت انتخابی است و تا با مفاسد ریشه‌ای و کلان برخورد نشود، عدالت بر جامعه مستقر نمی‌شود، زورمندی قانون صرفا برای مستضعفان، فقط مردم را از دستگاه قضا ناامید می‌کند 👤 مُصْطَفی اسدی @TWTenghelabi
می‌خواستم درباره افتضاح سیستم بنویسم که با دو رای کل امید ما از جدید را به باد داد که نطق و ارجاع اعتبارنامه دوباره یک امید تازه ایجاد کرد. فعلاً امیدواریم خداکند دوباره ناامید نشویم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 سخنرانی فوق العاده در تظاهرات آمریکا 🔥ما آتش زدن را از شما یاد گرفتیم. جورج فلوید مهم نیست داستان چیزی دیگری است.... بس کنید .... 🔥نکته مهم در وضعیت فعلی آمریکا این است که آرام آرام شاهد درگیری مردم با یکدیگر هستیم(کلیپ های آن را در استوری اینستاگرام گذاشتیم). از جهات متعدد این موضوع قابل توجه است. هم از ضعف رهبری تظاهرکنندگان و هم از قابلیت شدید جامعه آمریکایی به بازگشت به جنگ های داخلی خونین گذشته در آن کشور. 🔥هرگز فراموش نکنید ما کشور یکپارچه ای به نام نداریم. مجموعه ای از کشورها با پرچم و سیستم اداری مستقل خود هستند که متحد شده اند و بخش های زیادی نیز مثل کل ایالت کالیفرنیا و لس آنجلس و و بسیاری شهرهای دیگر در جنگ های شدید با همسایه ای چون در سال ها قبل به این اتحاد منضم شدند. @kharej2025
نمی دانم به مردمی که به خاطر ناکامی ها به زمین و زمان فحش می دهند، حق بدهم یا ندهم! حق نمی دهم چون این بساط نتیجه انتخاب خودشان است! اما از طرفی نمی توانم حق ندهم چرا که این انتخاب را نظام جلوی آنها گذاشت!
نامه ای که برای یکی از اساتید نوشتم: سلام و شب بخیر امیدوارم تلاش علمی شما در نگارش این مقاله اجر اخروی را به همراه داشته باشد به بهانه مطلب مفصلی که فرستادید چند نکته کوتاه به ذهنم رسید که به صورت تیتر وار عرض می کنم. امیدوارم در حد دیدن نمایی از دنیای ذهنی یک طلبه دور شده از فضای سنتی مفید باشد (ترتیب نکات از کم اهمیت به مهمتر است) - مسائل دنیای امروز به تبع مدرنیسم بسیار متنوع و متکثر شده . این تکثر در مدل دینداری دینداران جامعه دخیل بوده و شکل دینداری را دستخوش تغییر کرده اما مسائل حوزه سنتی هنوز همان مسائل دوره ماقبل مدرنیسم بوده و هیچ تلاشی برای درک اقتضائات دنیای مدرن در حوزه سنتی دیده نمیشود این عدم توجه به مسائل دنیای جدید ، از جانب حوزه یک نتیجه قهری بیشتر ندارد و آن دور افتادن حوزه از جامعه و مسائل این جامعه است. - در افقی بالاتر در یک نگاه قرآنی که عالی ترین نگاه به انسان و جامعه انسانی ست، مسائل جامعه ایمانی مسائل دیگری است. مسائلی که توجه یا عدم توجه به آن نتایج بزرگی را از سعادت تا شقاوت به همراه داره هم برای فرد هم برای جامعه. مسائل مهم در قرآن مسائلی هستند که مستقیما در سرنوشت انسان دخیل هستند. از مسائل اعتقادی زیربنایی مثل فلسفه آفرینش انسان و اصل ایمان به یکتایی خدا تا مسائل سیاسی اجتماعی مثل مدل حکومت در یک جامعه دینی و ساخت و سامان اجتماعی جامعه دینی. مسائلی که متاسفانه در یک سیر تاریخی از حوزه های دینی حذف شده و دغدغه ای برای یافتن پاسخ به سوالات متکثر این حوزه ها بر مبنای کتاب خدا دیده نمیشود. - نکته مهم در این زاویه این است که جامعه ما در روند شتابان مدرنیسم متوقف نمی ماند و وقتی حوزه ها بی توجه به این مسائل روزگار می گذرانند خواه ناخواه جامعه پاسخش را از دنیای مدرن میگیرد و در نتیجه فاصله این جامعه از دین و فضای دینی بیشتر و بیشتر میشود. - از این کلیات که بگذریم امروز در دهه پنجم انقلاب در مقطعی حساس به سر میبریم . مقطعی که مسائل حل نشده جامعه، جامعه ما و جامعه جهانی را به آستانه بحران کشانده. مهمترین این مسائل مساله عدالت اجتماعی است. عدالتی که بزرگترین آرمان اجتماعی دین است. عدالتی که آرمان پدران ما در چهار دهه پیش برای بزرگترین انقلاب در این کشور و جهان شد. عدالتی که در مقام توصیف زیباست اما در مقام تعریف بسیار مبهم و کلی باقی مانده و جز یک تصویر آرمانی درکی از آن نداریم. عدالتی که فقدانش در جامعه مشهود است اما مطالبه اش به حق باقیست. عدالتی که باید عالمان دین پیشرو تر از بقیه مطالبه گر آن باشند ولی میدان را در این عرصه به طور مطلق خالی کرده اند و امروز حوزه ما تقریبا هیچ نسبتی با مطالبه این آرمان بزرگ ندارد. عدالتی که اگر بر مبنای دین و کتاب خدا تعریف و تبیین نشود، جامعه هرگز به آرمان آن نخواهد رسید و در آن سو حوزه ای که تنها مرجع تعریف و تبیین آن است هیچ حرکت علمی در این باره ندارد و انرژی علمی خود را صرف حل هزار باره مسائل حل شده می کند. - از مقام توصیف که بگذریم امروز به برکت دولتی که یک روحانی برآمده از حوزه رئیس آن است مساله عدم تحقق عدالت به نقطه ای حاد رسیده نقطه حادی که فقدان عدالت را به عاملی مهم در دین گریزی و کفر بدل کرده و نفر به نفر از جامعه دینداران را به جامعه کفار ملحق می کند. آیا هیچ از خود پرسیده ایم تا کی می شود با تصور مرجعیت مراجع دینی در جامعه مشغول حل مساله نماز مسافر بود؟ تا کی میشود عده اندک مقلدانی که به دفاتر مراجع مراجعه می کنند را نمایی از جامعه ایران دانست؟ تا کی می شود به تحولات اجتماعی جامعه که ناشی از کم رنگ شدن دینداری و بسط مدرنیسم در جامعه است بی تفاوت بود و همچنان جامعه را به شکل جامعه دوران قاجار تصور کرد؟ - این جدایی حوزه از تحولات سرعت یافته جامعه، در آینده نه چندان دور کار را به جایی خواهد رساند که اتفاقی که بعد از رنسانس در اروپا افتاد در جامعه شیعی ایران به وقوع بپیوندد! اتفاقی تلخ، ناگوار و غیر قابل بازگشت! اتفاقی که ساده ترین وجه آن، کشیدن دیواری به دور شهر قم است تا مراجع و علمای آن با خیالی آسوده مشغول حل مسائل صوم و صلات و طهارت باشند در پشت دیوارهای بلند آن و در ورای آن، جامعه ایران مشغول طی کردن پله های مدرنیسم! و تلخ ترین وجه آن بی دینی عملی و حذف دین از تمام مناسبات اجتماعی استاد عزیز بهتر است بیشتر از این سر شما را با این غصه های عمیق درد نیاورم! غصه هایی که در کتاب خدا مساله است . اما در بین ما نیست ! غصه هایی که در کتاب خدا راه حل دارد اما ما از آن بی خبریم ! آرزومندم روزی برسد که حوزه ها دردمند دردهای این جامعه باشند و مساله شان مسلمان کردن مسلمانهای سابق بر چارچوب کتاب خدا باشد.
به بهانه سالگرد شهادت ابرمرد دوران مصطفی چمران ◾️شاید دیده باشید ویدئویی از مجلس اول که حسن روحانی پشت تریبون مجلس پیشنهاد می کند عناصر ضد انقلاب در نماز جمعه به دار آویخته شوند! حقوق بازنشسته های ارتش حتی آنها که افراد سالمی در داخل کشور هستند کم شود. زیرا معلوم نیست که در رژیم سابق خدمتی کرده باشند! در پیشنهاد بعدی طرح انحلال نیروی مخصوص ارتش (تکاوران) را مطرح می کند! ◾️بعد او شهید چمران پشت تریبون می آید و از این حرف به شدت انتقاد میکند و از خلوص و تقوا و معلومات دینی ارتشی ها مخصوصا صیاد شیرازی تعریف می کند. شهید چمران در مجلس ننشست به میدان جنگ رفت تا به لقای معبود رسید اما آن دیگری هر روز از پله های ترقی! بالا رفت و شد شخص دوم مملکت! با تغییری بنیادی و شگرف. با استحاله ای عمیق! ◾️اما مهتر از استحاله این فرد، روند استحاله آدمهاست. چه روندی طی می شود که یک آدم از آن نقطه به نقطه امروزی میرسد؟ فقط در قرآن می شود روند این تغییر را عمیقا کالبد شکافی و تحلیل کرد. اگر تحلیل نکنیم در پاسخی ساده انگارانه خواهیم گفت: همان طور که آن اولی و دومی به طمع حکومت خدمت پیامبر اظهار اسلام کردند، بی شک اینها هم به طمع حکومت با انقلاب همراه شدند و در طول انقلاب خواسته دشمن را تحقق بخشیدند. یک اشکال این نوع پاسخ این است که انسانها را به دو گروه خالص تقسیم میکند. در حالی که واقعیت چنین نیست! 🔹با یک مثال قرآنی شروع می کنم اگر به عصر رسالت بازگردیم در مقطع حساس هجرت که پیامبر اکرم (ص) باید تمام یاران و جبهه مومنین را گرد می آورد تا حرکت دهد به سوی مدینه، عده ای را می بینیم که سست شده اند. آنها قدرت دل کندن از خانه و زندگی جاری را ندارند. حتی با دشمن یعنی مشرکان قرار و مدار پنهانی گذاشته اند که ما با شماییم و در واقع از پشت در حال ضربه زدن به جبهه پیامبر و عملیات هجرت هستند. ◾️اگر با روش ساده بخواهیم درباره این عده حکمی صادر کنیم چه خواهیم گفت؟ خواهیم گفت اینها از اول هم ایمان نداشتند و منتظر یک مقطع حساس بودند تا ضربه کاری و اساسی خود را وارد کنند! اما خدا به این شکل حکم نمیکند! ◾️خدای حکیم در فصل دوم سوره نحل سراغ این عده می رود و می خواهد آنها را به مسیر ایمان و جبهه پیامبر بازگرداند! اما چطور؟! ما باشیم چطور وارد عمل می شویم؟ چند تا نصیحت می کنیم که ای آدمهای بریده و واداده! این تذهبون؟ آدم باشید! اما مدل حل مساله خدا با ما خیلی فرق می کند! مدل حل مساله خدا ریشه ای و بنیادی ست. ریشه این وادادگی و بریدگی چیست؟ ◾️در نظام قرآن ریشه این عقبگرد شرک است! عدم باور به توحید و یگانگی خدا و تدبیر خدا بر عالم! انسانی که ربوبیت (پروردگاری) و آفریدگاری خدا را درست درک نکند و به عمق جان نفوذ ندهد، قدرت های مادی را منشا اثر می داند و در نتیجه به آنها وزن و اعتبار می دهد و در یک بزنگاه حساس، این قدرت موهوم آنها مرعوبش می کند و در نهایت تسلیم می شود! ◾️در ادبیات قرآن این عین شرک است! و تنها راه بازگشت به مسیر توحید کلاس درس توحید است که خدا با ظرافت تمام در سوره نحل برای این جماعت برگزار می کند. در این کلاس درس، خدا جلوه های آفرینش و پروردگاری خویش را با ظرافت و لطافت می شمرد و حکمت تام خودش را در این پدیده ها به این بنده های جامانده نشان می دهد. ◾️مثلا در آفرینش زنبور عسل که عسل شفابخش تولید می کند، در آفرینش حیوانات اهلی که انسان از آنها غذا و لباس تهیه می کنند یا در آفرینش انگور که پر از شگفتی ست! اگر این بنده های جامانده و واداده در این کلاس درس با گوش جان حضور پیدا کنند و عقل را بر هوا و هوس حاکم کنند، قدرت مطلق و یگانه خدا را در تدبیر تمام هستی مشاهده می کنند و از مسیر اشتباه و باطلی که در پیش گرفته اند بازخواهند گشت. ◾️نکته دقیق و ظریف در طیف بندی انسان ها در ادبیات قرآن این است که انسانها بر اساس مقدار دوری از شرک و درک توحید خدا طیف بندی می شوند. در این مدل به تعداد تمام انسانها مراتب وجود دارد و هیچ انسانی حتی کسانی که رسما در جبهه شرک و کفر قرار دارند از دایره خطاب خدا در انتخاب مسیر توحید بیرون نیستند! ◾️در این طیف بندی منطقی، خدا از تمام انسانها دعوت می کند که با ابزار عقل جلوه های تدبیر و ربوبیت خدا را ببینند و درک کنند و در اثر این درک عقلانی و وجدانی مسیر حق را ببینند و طی کنند. مدل دعوتی که در هر عصر و زمان و هر ملت و کشوری جواب می دهد! ◾️حالا ما با این مدل طیف بندی می توانیم این عناصر بریده زمان خودمان را بسنجیم و درباره آن ها قضاوت کنیم. قضاوتی که به دروغ ممنوعش کرده اند! و البته بعد از سنجش می توانیم دعوتشان کنیم به بازگشت به مسیر حق به شرط درک و فهم درست قرآن! ◾️این روش عقلانی قرآنی قدرت تحلیل به ما می دهد. قدرت تحلیل چرایی انحراف، میزان انحراف و روش بازگشت از انحراف. 💬مصطفی دارابی - موسسه تدبر در کلام وحی
تا دو دهه پیش اگر بانک مرکزی می خواست نقدینگی خلق کند باید کلی کاغذ اسکناس تهیه می کرد و پول چاپ می کرد و اگر کم می آورد دستش بسته می شد. اما امروز خلق پول به راحتی چند کلیک است! کافی ست رئیس بانک مرکزی دستور دهد تا انبوهی عدد بی پشتوانه تولید شود و آوار روی سر ملت خراب شود. از جیب ملت
هر چقدر وسعت خاک کشوری بزرگتر باشد پیداکردن فصل مشترک بین مردمانش سخت تر است. مثلا در ایران خودمان بین مردم بلوچستان و آذربایجان جز در نام ایران هیچ اشتراکی نیست! نه قومی نه نژادی نه زبانی و نه مذهبی. حال این سرزمین را معادل نظام بگیرید. دایره را آن قدر گسترش داده ایم که جز در نام هیچ اشتراکی بین افراد داخل آن نیست!
وقتی یک نهاد بالادستی به وظیفه خودش درست عمل نکند، نهاد پایین دستی چقدر باید انرژی صرف کند که آن کوتاهی را جبران کند! تازه اگر بشود یا نشود! اگر دچار بیجا در تایید صلاحیت نشده بود امروز لازم نبود مجلس بالا و پایین بپرد برای رد