eitaa logo
محبان امام رضا علیه السلام
59 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
716 ویدیو
136 فایل
آوردن مطالب اعتقادی اخلاقی سیاسی اجتماعی و بیان احکام شرعی و مطالب حقوقی ارتباط با مدیر: رسول رسا شماره همراه ۰۹۱۰۲۰۴۴۱۳۶ @chmail.ir" rel="nofollow" target="_blank">rasa.r@chmail.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️معاونت امور زنان و خانواده، یا ⁉️ 📌بین اینهمه مسائل زمین‌مانده زنان و خانواده، چقدر سخیف است که دغدغه‌شان شده حذف نام پدر یا درج نام مادر در کارت ملی‼️ ✍ویراست محمد جوانی 🧠⚔علوم و جنگ شناختی @Cwarfare 🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم ✍@tahlile_siasi@tahlile_siasi
هدایت شده از کانال انقلابی
✍امام جواد(ع): اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانى است و نردبان رسيدن به هر بلندايى 📚ميزان الحكمه ج 13ص 459 ☑️به کانال انقلابی بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
هدایت شده از سعیدیسم ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یادی کنیم از جلسه ی مخصوص خواهران که عبدالحمید برگزار کرد تا به مشکلات آنها رسیدگی شود. 🔹تا آخر ببینید،ما با همچین آدمهایی طرفیم 🔹آقا ابراهیم ✅ با : @saeedism
هدایت شده از مفاخر گیلان
💠حکیمی که در گیلان هنوز هم غریب است ☑️ 4 اردیبهشت نوزدهمین سالروز رحلت حکیم و فیلسوف بزرگ، عسکری گیلانی ✍️شهید مطهری (ره): اکثر فلاسفه از سرزمین گیلان و مازندران بوده اند؛ بسیاری از این علماء و حکماء، گمنام زیستند و گمنام مُردند. 🔸علامه بزرگوار حکیم و فقیه ربانی حاج شیخ زین‌العابدین حکیم عسکری گیلانی در سال 1308 شمسی در بخش لشت نشاء از توابع شهر رشت چشم به جهان گشود. وی علوم حوزوی را در رشت،آستانه اشرفیه و قم نزد اساتید فرزانه با موفقیت به اتمام رساند و دروس خارج فقه، اصول و فلسفه را نزد بزرگان نامداری هم چون: آیات عظام، سیدحسین طباطبایی بروجردی ، امام خمینی‌، سیدمحمد رضا موسوی گلپایگانی... و علامه سیدمحمد حسین طباطبایی‌ بهره‌مند شدند و به مدت 30 سال به تدریس کتب فلسفه پرداخت و شاگردان زیادی را در مکتب علمی خود تربیت کردند که هم اکنون از اساتید حوزه می باشند. 🔹ایشان در باره استادش حضرت امام خمینی‌ می گوید:«بعضی از عرفا فقط گلیم خود را از آب در می‌آورند، ولی حضرت امام خمینی یک ملت و امت را به سوی خدا سوق داد». ▪️وی پس از سال‌های تدریس و تبلیغ، روز یکشنبه 4 اردیبهشت 84 در سن 76 سالگی حین تدریس در مدرسه فیضیه دچار عارضه قلبی شد و عصر همان روز دارفانی را وداع گفت، پیکر پاکش بعد از تشییع در قم، به گیلان منتقل شد و در روستای سیاهگواراب لاهیجان به خاک سپرده شد. 📚منابع: افق حوزه/ شماره 608 /محمدتقی ادهم‌نژاد - سید اصغر سعادت میرقدیم/وبلاگ حکیم عسکری https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
هدایت شده از پاسداران انقلاب
🚨🚨سردار رادان: با حمايت‌های مجلس، دولت و قوه‌قضائيه و همراهی مردم اجرای طرح نور را با قوت، دقت و هوشمندی ادامه خواهيم داد. ♻️👇🏻 ⚠️کانال : 🚨 https://eitaa.com/joinchat/2162098380Cd100c9cb52
هدایت شده از آیت الله محسن فقیهی
📌 دیدار محمد بنان رئیسی نماینده قم در مجلس شورای اسلامی با حضرت آیت الله محسن فقیهی (دامت برکاته) 📅 ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ 🆔 @mohsenfaghihi
هدایت شده از خبرگزاری رسا
12.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره مدیر حوزه از شکنجه توسط ساواک 🔹️آیت الله علیرضا اعرافی مدیر حوزه های علمیه در سومین همایش خاطره گویی کارمندان ایثارگر مرکز مدیریت حوزه علمیه که دوشنبه شب در مدرسه علمیه امام کاظم (ع) برگزار شد، خاطره‌ای از دستگیری خویش توسط ساواک بیان داشت. شما را به دیدن این کلیپ دعوت میکنیم. ،،،_____________________،،، 》ما صدای رسای حوزه‌ایم 》  ✔️👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/1150418947C7628f364a3  👈
هدایت شده از آنتی سکولار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴وفات حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه‌السلام تسلیت ▪️رویای زندگیم ▪️یار همیشگیم صلی الله علیک یا سید الکریم 🌐 را دنبال کنید👇🏻 🆔 @antisecular_ir
به دزفول که رسیدم موشک زده بود. اولین بار بود از نزدیک چنین صحنه هایی می دیدم. خانه ها که هیچ، محله ها صاف شده بود. قیامتی بود برای خودش. ماشین را کناری زدم و مثل بقیه مردم رفتم کمک. لابلای آوارها زن جوانی افتاده بود. چند جای بدنش زخمی بود. چشمانش باز بود و تقریبا بیهوش. فریاد زدم. چند نفر آمدند کمک. او را بلند کردیم و گذاشتیم عقب یک وانت. ناگهان دیدم دستش را قدری بالا آورد و لباش آرام شروع کرد به تکان خوردن. تمام حواسم متمرکز دستش بود. لبه ی بلند و گشاد پیرهنش را گرفته بود لای انگشتان خونینش. انگار تمام توانش را ریخته بود توی آن دست نیمه جان ، تا کاری کند. نمی فهمیدم دنبال چه کاری است؟ لبانش هنوز می جنبید. نزدیک تر رفتم تا سرم را به دهانش نزدیک تر کنم. در این بین دیدم با آن دست زخم خورده، لبه ی پیراهنش را قدری بالا آورده و انداخت روی سرش. دلم ریخت. آتش گرفتم. مثل زلزله وجودم لرزید و همانجا زدم زیر گریه. آن زن جوان، در آن حال و روز ، داشت موهایش را با لبه ی پیراهنش می پوشاند. نزدیک تر که رسیدم و گوشم را به دهانش نزدیک تر کردم، دیدم دارد شهادتین می خواند. لبه ی پیراهن لای انگشتانش خشکید و سرش افتاد روی گردنش و شهید شد. حرف های راننده که به اینجا رسید، شهید طهرانی مقدم هم داشت گریه می کرد. راننده گفت: اگر زن ها و دختران دزفولی اینچنین حیا و شرم دارند که نمی توانند بدون حجاب بمیرند، دختران امام حسین در کربلا . . .  بیایید با هم برویم به ۲۲ آذرماه ۵۹ . حوالی ساعت ۱۱ صبح. همان روز که توپ خورد وسط آسفالت روبروی مسجد میان دره و بازار شلوغ دزفول ، قیامت شد. پیرزنی کنج خیابان افتاده بود و ناله می کرد. لبه ی چادرش را با دندان محکم گرفته و چادر را دور خود پیچانده بود.مدام به مردم التماس می کرد که «دا کُمکُم کُنِه وِرسُم . . » مردی در برزخ رفتن و نرفتن در حکم محرم و نامحرم مانده بود.بی خیال افکارش دوید و زیر بغل های پیرزن را گرفت تا از زمین بلندش کند. پیرزن دندان هایش را بیشتر به چادر فشار می داد، تا چادر از سرش نیفتد. مرد چندین بار او را از زمین جدا می کرد، اما پیرزن سُر می خورد و برمی گشت سر جای اولش. پیرزن وحشت زده و التماس کنان با صدایی که رمقش لحظه به لحظه کمتر می شد، با چادر به دندان گرفته اش نامفهوم زمزمه می کرد: «دا برارُم … عزیزُم … راسُم کن . . . » در آن غبار و سیاهی و آتش، ناگهان ردی از خون از زیر چادر پیرزن چشمان مرد را به حیرت وا داشت. اضطراب سرتا پای مرد را گرفت و دستانش لرزید. پیرزن زخمی بود. زیر این چادر سیاه رنگی که پیرزن به دندان می کشید و با دست محکم دور خود پیچیده بود، چه اتفاقی رخ داده بود؟ مرد دست لرزانش را دراز کرد و لبه چادر را از لای انگشتان پیرزن بیرون کشید و از آنچه که دید ، تمام سلول های بدنش آتش گرفت. آنگار آن توپ لعنتی در وجود مرد منفجر شده بود. وحشت در چشم های مرد پنجه می کشید. پیرزن جفت پاهایش قطع شده بود و اصلاً پا نداشت. پیرزن همچنان کنج چادر را به دندان می فشارد. انگار تمام قدرتش را ریخته بود توی همان نیمچه دندان هایی که محافظ لبه ی چادرش بودند. رنگ صورتش رو به سفیدی می رفت. مرد شانه های پیرزن را روی زمین گذاشت و فریاد زد: «کمک . . . کمک . . . » چه شرم مقدسی داشت پیرزن. لبه ی چادرش ، عقب وانت در دست باد بود و روحش را ملائکه داشتند بالا می بردند ، اما آن مرد دید که هنوز لبه ی چادر پیرزن شهید، لای دندان هایش گیر است. جانش رفت، اما دندان هایش هنوز دست بردار چادرش نبودند.   روضه ی بابابزرگ تمام شده است و روضه هایی که مکرر از ذهن من عبور کرده اند هم. ملاکاظم هنوز کنار منبر دارد مویه می کند. با دست می زند روی پایش و گریه کنان می گوید امان از حیای فاطمه ی صغرا. امان از غریبی زینب. مجلس هنوز گرم گریه است و من هم هنوز گرم روضه هایی که از پیش چشمم گذشته است. کاش می شد جایی برای دختران سرزمینم این روضه ها را می خواندم و از این حیای مقدس و آن عفاف آسمانی و از آن شرم سترگ می گفتم.  کاش جایی بود که مجال روضه خواندن به من می دادند تا به دختران سرزمینم بگویم، چادر، قیمتی ترین پوشش عالم است. ما برای این چادر، برای آن حیا و عفاف و شرم مقدس ، عزیزترین سرمایه هایمان را داده ایم. عصمت را ، مرضیه را، ناهید را و حتی آن پیرزنی را که پاهایش قطع شده بود، اما پس از شهادت هم چادر به دندان می کشید. این چادر برای ما خیلی گران تمام شده است. به قیمت خون. خون جوانانمان! خون ۲۰۰ هزار شهید. خون دختران مظلوم و عفیف و نجیب و بی نام و نشان شهرمان! مراقب حیا و حجابتان باشید! کاش قدر این ارثیه فاطمه زهرا را بیشتر می دانستیم. به قول شهید محمود نژاد میراث دار شهیدان باشید نه میراث خوار شهیدان.  بیایید لبخند شهدا را بخریم، چرا که با لبخند شهدا می شود تا انتهای بهشت را خرید.  
هدایت شده از راهیان ولایت
سلام علیکم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 با عرض سلام و تسلیت سالگشت شهادت جانسوز حضرت حمزه سید الشهدا و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 رسول خدا صلی الله علیه و آله : «اَحَبّ اِخوانی اِلَیَّ علّی بن أبی طالب و أحَبّ أعْمامی اِلیَّ حَمْزةَ؛  محبوب ترین برادران نزد من علی بن ابی طالب ( علیه السلام)و محبوب ترینِ عموهایم، حمزه( علیه السلام) است.» رسول خدا صلی الله علیه و آله: «اَمَا انّ حَمزةَ عمّی یُنَحّی جَهَنّم مِن مُحِبِّیه؛ همانا در قیامت عمویم حمزه( علیه السلام) جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد.» 🖤🖤🖤 امام هادی علیه السلام: که هر کس قبر حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) را زیارت کند، خداوند بهشت را به او پاداش می دهد! 🖤🖤🖤 تقدیم به ارواح طیبه و پاکشان 🖤حمد و سوره و صلوات🖤
هدایت شده از نخل سیاست
10.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یهود داخلی را بشناسیم! در نزاع و مبارزه با یهود، شکست عمربن عبدودها و مرحب ها یک جهت قضیه ست کعب الاحبارها و شریح قاضی های درون را باید مواظب بود و الا کعب الاحبار ها علی را زمین گیر و شریح قاضی ها حسین را به عاشوراء می کشاند