[ تائب ]
-
منبیچارهفقطداروندارمغمتوست
غیرازآنباهمهیثروتعالمچهکنم؟💔
-128
[ تائب ]
-
- به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
بریده ام ز همه دل، رقیه شد کس کارم :)
[ تائب ]
- مگر تا کجا میتوان در محاق غفلت و کوری فرو رفت که خورشید را نشناخت؟! [ شهید آوینی ]
- نه عجب که در شهر کوران
خورشید را دشنام دهند و تاریکی را
پرستش کنند! [ شهید آوینی ]
[ تائب ]
-
تنم ز پیش تو دور و ولی دلم با توست
نگـاهدار دلـَم را ، که سوختی جگرم..
[ تائب ]
- نه عجب که در شهر کوران خورشید را دشنام دهند و تاریکی را پرستش کنند! [ شهید آوینی ]
- خورشید را نمیشود انکار کرد، حتی اگر چشمها را ببندی؛ نور، راه خودش را پیدا میکند؛ این ماییم که خودمان را به خواب بزنیم یا نه.