بادنجان، بادروج، بادرنجبویه، بادآور، بابونه، اوکالیپتوس، انیسون، انگور، انجیر، انبه، انار، اسفناج، اسطوخودوس، اسپند، ارزن، آویشن کوهی، آویشن، آلو، آلبالو، آفتابگردان، برنج، برگ بو، باقالا، بخور مریم
بادنجان
امام صادق (ع) فرمود:« علیکم بالبادنجان البورانی، فانّه شفاء یؤمن البرص و المقلی بالزیت ». یعنی: بر شما باد بادنجان بورانی که شفایی است، از برص امان می دهد در حالی که مخلوط با روغن زیتون باشد.
امام صادق (ع) فرمود:« اکثروا من البادنجان عند جذاذ النخل، فانّه شفاء من کل داء، یزید فی البهاء الوجه و یبین العروق و یزید فی ماء الصلب». یعنی: بادنجان را وقت بریدن شاخه های درخت خرما بخورید که شفاست از هردرد، روشنایی صورت را زیاد میکند و رگها را آشکار می سازد و آب پشت را می زداید.
دانستنیهایی چند از بادنجان:
برای رژیم لاغری مفید است، به شرط آنکه آبپز خورده شود. اشخاصی که مبتلا به ورم کلیه و درد مفاصل هستند بهتر است کمتر میل نمایند.
بادنجان چون هنگام سرخ کردن زیاد روغن به خود جذب می کند هضم را مشکل می سازد و لذا برای کسانی که روده و معده حساس دارند، خوب نیست. بادنجان خام کرم کش است. خاصیت غذاییی بادنجان کم است، لینت می دهد و مدراست و اگر کاملاً نرسیده باشد دارای مقداری سولانین است،این ماده درساقه تاجریزی و برگ و میوۀ مرل نوار Morelle noere و در جوانه های سیب زمینی نیز یافت می شود وداروی آرام کنندۀ درد های معده، اعصاب و تسکین دهندۀ خارش اگزما ها و بیماریهای زیر جلدی است. مصرف آن ۵/۰ – ۲/۰ گرم به صورت قرص یا تزریقات زیر جلدی می باشد و بیش از این کشنده است. اگر بادنجان نارس زیاد خورده شود مسمومیت ایجاد می نماید.
تخم بادنجان برای نزله و تنگی نفس خوب است ولی خود بادنجان برای بیماریهای پوستی ممنوع است. صد گرم آن ۲۸ کالری گرما ایجاد می کند، برای پرخورها و فشار خونیها، بیماران اولسری و خازیری مفید است. بادنجان دارای ۶/۹۲ درصد آب، ۲۷/۱ درصد پروتئین، ۲۴/۰ چربی، ۳۷/۵ گلوسید و ۹۷/۰ درصد مواد معدنی می باشد.
آنچه از گیاهان گروه خانواده بادنجانیان اهمیت دارد، وجود الکالوئید های آنهاست که نیتروژنه آلی دارد.
بادنجان از رازی:
برای معده ای که غذا را نگه می دارد، خوب است، برای چشم و سر مضر است، خون سیاه کمی دربدن تولید می کند، از خوردن بادنجان بیماری بواسیر، لکه های جلدی قوبا، چشم درد و بیماریهای سوداوی عارض می گردد. سده کبد و طحال را می گشاید و چون با سرکه بپزند و بخورند دیگر ایجاد سر درد و چشم درد نمی کند و خاصیت معالجۀ سده کبد و طحال را در خود نگه می دارد، اگر پوست آن را بکنند و با روغن و سرکه یا روغن بادام بپزد تندی و تیزی او بر طرف می شود.
تندی و تیزی بادنجان بریان شده با پوست و بدون روغن باقی می ماند همچنین بورانی آن اگر با پوست باشد باز اندکی تندی و تیزی خواهد داشت. بورانی برای معده هایی که غذا را نگاه می دارند سازگار است و برای محرورین و صاحبان جگر گرم و طحالهای بزرگ بادنجان پخته با سرکه بهتر است بطوری که سود آن بطور وضوح در مزاج آنان محسوس می گردد. بادنجان پوست کنده را اگربا روغن بادام و سرکه بجوشانند بهترین غذاست.
امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود: علی بن الحسین (ع) در برابرش بادنجان مخلوط با زیتون بود و از آن می خورد در حالی که چشمهایش درد می کرد، راوی عرض کرد یابن رسول الله (ص) از آن می خوری در حالی که آن آتش است ؟! فرمود:« ساکت باش. پدرم از جدّم روایت کرده که فرمود: بادنجان از پیه زمینی است و در همه چیز که واقع شود پاک و نظیف است ».
روزی پیغمبر خدا (ص) در خانۀ جابر بود، بادنجان برایش آوردند. آن حضرت از آن می خورد، جابر گفت: در آن حرارت هست، فرمود: ساکت باش ای جابر، آن نخستین گیاهی است که به خدا ایمان آورده، آن را پاره پاره کنید و بپزید و زینت دهید و نرمش کنید که بر حکمت انسان می افزاید.
امام صادق (ع) فرمود:« کلوا البادنجان، فانّه یذهب بالدّاء و لا داء له ». یعنی: بادنجان بخورید که درد را می برد و مرضی در آن نیست.
در روایت دیگر امام صادق (ع) فرمود: « کلوا البادنجان، فانه جیّد للمرّه السوداء ». یعنی بادنجان بخورید که برای زهرۀ سیاه خوب است.
سیّاری، از بعضی از بغدادیین، از ابی الحسن ثالث امام علی النّقی (ع) که فرمود: بادنجان را بخورید زیرا در وقت گرمی، گرم و در وقت سردی، سرد و در همۀ وقتها معتدل و در هر وقت خوب است.
ابن ابی یغفور از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: « کلوا البادنجان، فانّه شفاء من کلّ داء ». یعنی:« بادنجان بخورید که شفاست برای هر درد ».
باز امام فرمود:« البادنجان جیّد للمرّه السوداء و لا یضر بالصفراء » یعنی بادنجان خوب است برای زهرۀ سیاه و به صفراء ضرری نمی رساند.
امام صادق (ع) فرمود:« اذا ادرک الرطب و نضج العنب ذهب ضرر البادنجان ». یعنی: « وقتی خرما رسید و انگور خوردنی شد ضرر بادنجان از بین می رود ».
توضیح: مقصود امام صادق (ع) شاید این باشد که وقتیس میوه های نام برده بوجود می آید ضرر بادنجان از بین می رود و یا هوا در این وقت در حد اعتدال می باشد.
بادنجان در بیشتر اوقات کمک گ
وشت و بیشتر خورشت را بطور دلمه و کوکو، قیمه و… تأمین می نماید امّا این میوه گیاهی و به عبارت دیگر از خانوادۀ سبزیجات است و دارای هیدرات دو کربن، آلبومین،چربی و مواد معدنی می باشد و لذا برای مبتلایان به نقرس و قند نیز خوردن آن تجویز شده است.
بادنجان دارای پتاسیم و کلسیم است و درجۀ قلیایی بدن را تأمین می کند و بر مبتلایان به فشار خون مفید می باشد. ویتامینهای ب ۱ و ب ۲ در آن موجود است.
بادروج
امام صادق (ع) فرمود:« حوک (بادروج) سبزی انبیاء است و درآن هشت خاصیت هست: غذا را هضم می کند، بند ها را باز می نماید، بوی بدرا پاک می گرداند، بر غذا اشتها می آورد، راه خون را آسان می سازد، از جذام خاطرجمع می نماید و موقعی که در درون آدمی برقرار گردید، مرض را از بین می برد ».
ایوب بن نوح از کسی که بر سفرۀ ابی الحسن اول (ع) حاضر شده نقل کرده که آن حضرت بادروج (ریحان کوهی) خواست، فرمود:« دوست دارم غذا را با آن آغاز نمایم زیرا آن بندها را باز میکند و بر غذا اشتها می آورد و سل را می برد ». بعد فرمود:« باکی ندارم از اینکه پس از آن غذا بخورم در حالی که اول با آن غذا خوردم زیرا از مرض و ناراحتی نمی ترسم ». راوی می گوید پس از غذا باز برگهایی از آن را می خورد و به من نیز می داد و می فرمود: غذا را با آن ختم کن که غذای قبلی را هضم می کند و برای غذای بعدی اشتها می آورد و سنگینی را می برد و بوی بد و غیره را پاک می گرداند.
پیغمبر خدا (ص): بادروج از گیاهان بهشت نامیده شده است.
شعیری گفته: محبوبترین گیاه نزد رسول خدا (ص) بادروج بود.
حماد بن عیسی گوید: از امام صادق (ع) دربارۀ حوک (بادروج) پرسیدند فرمود: آن دوست مردم است سپس فرمود: « انها تبخر والدّیدان تسرع الیها ». بادروج بخار می شود و کرمها به سوی آن به سرعت می آیند.
امام باقر (ع) و امام صادق (ع) هر دو فرمودند: بادروج از آن ماست و جرجیر از آن بنی امیه است.
علی بن ابی طالب (ع) از پیغمبر (ص) روایت می کند که فرمود: بادروج سبزی ما و سبزی پیامبران پیش از من است. من آن را دوست دارم و می خورم و ریشۀ آن ازبهشت است.
بادروج معرب بادرو فارسی است و به سریانی جوکا و تباری و حوک خوانند. بادروج نوعی از ریحان است که به فارسی ریحان کوهی می نامند، برگش ریزه و ساقش مربع، پرشاخ و کم بوتر از ریحان، گلش مایل به سرخی و درمصر ریحان احمر می نامند و برّی و بستانی می باشد و خریفی است نه ربیعی.
بادرنجویه
این گیاه را به عربی مفرح القلب می گویند. دکتر نفیسی معروف به ناظم الأطباء، مؤلف پزشکی نامه در باب تسمیۀ بادرنگبویه می نویسد: اگر برگ این گیاه را بین انگشتان فشار دهید بوی بادرنگ (لیمو) می دهد. عرق این گیاه درگزیدگی عقرب، مار، زنبور و غیزه مفید است. جالینوس گیاه فرانسیون را از لحاظ خواص مشابه بادرنجبویه می داند.
انگور
انگور میوۀ حیاتی، غذای کامل، شربت مقوی که به علت وجود اسید در آن، خاصیت ضد عفونی کننده نیز دارد. بچه های ضعیف و کم خون و بی اشتها را می توان به وسیله آن به نشاط و قدرت درآورد. زیرا مادۀ پتاسیم در آن وجود دارد.
انگور دارای مواد نشاسته ای و مقدار زیادی ویتامین A,C,B1,BوPP است. انگور دارای خاصیت ادرار آور است و سموم بدن را دفع می کند. انگور برای همۀ افراد خوب است جز مبتلایان به دیابت، بیماری روده، معده و…
دانشمندان گفته اند: انگور روی دستگاه های گوارشی و مجاری ادرار نقش مؤثری دارد. بقراط و گالی بر استعمال شیرۀ انگور در التهابات قسمتهای دستگاه گوارش اشاره کرده و در موارد درمانی چنی آن را تجویز کرده اند. بخصوص در ابتلای به ضعفهای عضلانی و استخوانی. متأسفانه برخی از افراد بجای اینکه انگور را در مواقع لزوم و صحت بدن بکار ببرند آن را به حالتی در می آورند و بکار می برند که عقل خدادادی را از بین می ب
رند (شراب) و ضررهای فردی و اجتماعی و جسمی و روحی دارد.
رسول خدا (ص) فرمود: «بهتری غذای شما نان است و بهترین میوه انگور » و فرمود: «خرما، انار و انگور از زیادی طینت و اصل آدم آفریده شده » و فرمود: «بهار امّت من هندوانه و انگور است».
حضرت علی (ع) فرمود: انگور خورشت، میوه، غذا و حلواست».
منصوربن یونس گوید: موسی بن جعفر (ع) فرمود:«سه چیز ضرر نمی رساند: انگور رازقی، نیشکر و سیب لبنانی».
از امام رضا (ع) از پدرانش از رسول خدا (ص) که فرمودند:«انگور را دانه دانه بخورید که گوارا و هضم کننده می شود».
«قال: شکی نوح الی الله الغم، فاوحی الله الیه ان یأکل العنب، فانه یذهب بالغم». پیغمبر (ص) فرمود: نوح (ع) به خدا شکایت نمود از غم و غصه، خدا به وی وحی نمود که انگور بخورد، زیرا انگور غصه را از بین می برد.
دکتر چهرازی می گوید:« انگور مقدار زیادی پتاس و فلزات دیگر مثل آهک، منیزیم، آهن، منگنز، کلر، ید، ارسنیک، فسفر و سیلیس دارد و دارای ویتامینهای A,B,C است ».
انگور ترشی خون و مایعات بدن را کم می کند، از سرطان جلوگیری می نماید و سموم بدن را خارج می سازد. انگور برای امراض قلبی سودمند است و برای بیمارانی که قادر به خوردن غذا نی
ستند، سِرُمی است مقوی.
از ترش کردن غذا، سوء هاضمه، خونریزی معده، پیدا شدن سنگ در کلیه و مثانه، مسمومیت جیوه و سرب، بعضی از امراض جلدی، بیماری سل، باد مفاصل از روماتیسم، امراض شریانی و وریدی، نقرس، فشار خون، زیاد شدن اوره در خون و… جلو گیری می نماید.
به نقل معروف بن خربوذ از یک راوی، امیرالمؤمنین (ع) نان را با انگور می خورد.
بکربن صالح در مرفوعۀ خود از امام صادق (ع) نقل می کند که پیامبری از پیامبران، به خدا از غم و حزن شکایت نمود، خداوند او را به خوردن انگور امر فرمود. و در روایتی از کتاب محاسن، آن پیغمبر نوح (ع) بود. و در روایتی این غم جهت دیدن استخوان پوسیده بود.
ابی ایوب از امام صادق (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: دو چیز با دست خورده می شود: انگورو انار.
در روایتی امام باقر (ع) به پسرش امام صادق (ع) فرمود: انگور را دانه دانه بخور و فرمود: شفا در میوه ای است که رسیده باشد، چنانکه خداوند فرموده:« کلوا من ثمره اذا اثمر » یعنی از میوۀ درخت بخورید وقتی که برسد.
در مکارم الاخلاق گوید: پیغمبر (ص) انگور را دانه دانه و گاهی از شاخه اش گرفته انگور را به طرف پائین می کشید و می خورد تا آنکه آبش مانند درّ از زیر پوستش ریخته می شد.
انجیر
قرآن کریم از برخی میوه ها نام برده که یکی از آن ها انجیر است، این مسأله نشان می دهد که چه حد با ارزش است. آنجا که فرمود:« والتین و الزیتون » سوگند به انجیر و زیتون.
و خوشبختانه علم روز نیز به این واقعیت صحه گذارده و انجیر را از لحاظ تأمین سلامتی برای همه ضروری می داند.
خواصی از انجیر:
انجیر خشک کمتر از انجیر تازه ملین است. اما قدرت غذایی بیشتری دارد و مقوی کودکان و ناقهین از بیماران است، انجیر با حرارت نباید خشک شود بلکه باید بوسیله ی آفتاب باشد ا دیاستازهای انجیر فرصت یابند قند انجیر را زیاد نمایند.
نسخه:
5-8 دانه انجیر خشک را از وسط نصف کرده روغن زیتون و چند قطره آبلیمو بیفزایند و صبح ناشتا بخورند وضع معده را مرتب می نماید.
از جوشاندن انجیر در شیر شربتی بدست می آید که برای تحیکات گلو و مخاط دهان و تورم لثه خوب است. جوشانده پوست انجیر برای اسهالهای خونی و جوشانده شاخه های جوان انجیر در استسقاء اثر خوب دارد. نان و شیرینی که با انجیر هم اکنون در شمال آفریقا تهیه می شود، سابقه بسیار قدیمی دارد. هومر شاعر یونان از شخصی به نام تانتال نامی یاد می کند که زخم داشته و برای شفای زخمش انجیر بکار برده است.
افلاطون به قدری انجیر را دوست داشت که بعضی انجیر را دوست فیلسوفان نامیدند. سقراط انجیر را رسانندۀ مواد نافع و دافع مواد مضر می دانسته، جالینوس رژیم مخصوصی از انج
یر برای پهلوانان منظور داشته است. به پهلوانان ر
وم و یونان قدیم انجیر داده می شد.
«پلین» گیاه شناس رومی از ۲۹ انجیر نام می برد. انجیر برای بیماران قندی و کسانی که زیاد چاق هستند. در اختلالات گوارشی مصرفش ممنوع است. کسانی که یبوست دارند، ورزشکارند، ضعف و پیری دارند. کودکان نیز می توانند انجیر بخورند. انجیر را باید چون از درخت چیده شد، خورد زیرا انجیر زود تخمیر می شود.
خیساندن انجیرهای خشک (۵-۱۰ عدد) در آب تمیز یا روغن زیتون در صبحانه مصرف نمودن به مدت دو ماه بنابر عقایدی بهترین درمان یبوست و خشکی مزاج است.
از شیرۀ انجیر می توان به عنوان قند طبیعی جهت کودکان استفاده نمود، زیرا انجیر دارای تمام خواص قندهای طبیعی است. وجود مقدار زیادی فسفر در انجیر در پرورش هوش و حافظه نقش مؤثری دارد. از طرفی دیگر انجیر چون سرشار از آهن و کلسیم است برای سلامتی کودکان ضعیف و کم خون توصیه می شود.
ارزش غذایی انجیر:
انجیر دارای ارزش غذاییی نسبتاً خوب است. دارای قند، مواد پروتئیک، نشاسته، مواد چرب، سلولز، مواد معدنی و آب می باشد (مواد پروتئینی ۸/۰ درصد). از لحاظ موادی که دارد غذای خوبی بوده و در شیرینی سازی و غیره موارد استعمال دارد.
ارزش غذایی انجیر خشک به مراتب بیشتر از انجیر تازه است، زیرا مقدار زیادی آب را که ارزش غذایی ندارد از دست داده است و با کم شدن نسبت مواد غیر مؤثر است ارزش غذایی آن بالا رفته است.
از انجیر الکل، قهوه و سایر کالاهای تجارتی تهیه می نمایند. صد گرم انجیر ۸۰ کالری حرارت ایجاد می نماید.
خواص دارویی انجیر:
درخت انجیر دارای پاپایین papaine و لاتکس Latex می باشد که بعضی از انواع آن را ترشح می کند و دارای یک نوع آنزیم است که خاصیت ضد کرم قوی دارد (آنزیم مذکور روی تریکو سفال و تری شین مؤثر بوده و لاتکس تازه خیلی مؤثر است).< /P>
ابی ذر گوید: انجیر برای رسول خدا (ص) هدیه آورده بودند، آن حضرت به اصحاب خود فرمود: بخورید، اگر بگویم میوه ای از بهشت نازل شده، آن انجیر است چون میوۀ بدون دانه است. انجیر بواسیر را قطع می کند و برای نقرس مفید است.
و در حدیث آمده:« هر کس بخواهد دلش رقیق و نرم شود همواره انجیر بخورد» و در حدیث دیگر وارد شده که رسول خدا (ص) فرمود: انجیر را خشک و تر بخورید که جماع را می افزاید، بواسیر را قطع می نماید، برای نقرس و سردی درون مفید است.
« قال: اکل التین امان من القولنج و اکل السفرجل یذهب ظلمه البصر » خوردن انجیر امان است از قولنج و خوردن به، تاریکی چشم را از بین می برد.
انجیر و زخم کبد: & lt;/o:p>
ثمالی از ابی جعفر (ع) نقل می کند که وقتی پادشاه قبطی خروج کرد و خواست بیت المقدس را خراب کند، مردم به اطراف حزقیل پیغمبر جمع شده به وی شکوه نمودند، حزقیل وقت شب با خدا مناجات کرد، خداوند به رئیس هوا وحی کرد که نفوس و ارواح آنان را بگیرد و همگی مردند، حزقیل بر قوم خود این موضوع را خبر داد، آنها بیرون رفتند دیدند همۀ آنها مرده اند، اما عُجب و خود پسندی بر حزقیل عارض شد و با خود فکر کرد که سلیمان پیغمبر (ص) بیش از من فضیلتی ندارد چون بر من نیز اختیارهوا داده شد. در این حال زخمی برکبد حزقیل عارض شد و او را اذیت نمود، با خدا مناجات و خشوع کرد و روی خاکستر نشست، خداوند بر وی وحی نمود که شیرۀ انجیر را بگیر و از بیرون بر سینۀ خود بمال، حزقیل چنین کرد و خوب شد.
در مخزن الأدویه آمده است: انجیر ملطف، محلل، جالی قوی، صرع را نافع، کثیرالغذاتر از سایر میوه ها، سریع الانحدار، مسکّن حرارت، تشنگی، معرّق، ملیّن طبع، مسهل به رفق، کاسر قوّت غضبی، مبرد دل و مسمن بدن است. خصوصاً اگر چهل صباح با قدری انیسون تناول نمایند، جهت خفقان، سرفه، درد سینه، خشونت قصبه الریه، تقویت کبد، رفع سده، ورم طحال، بواسیر، عسر البول مفید است. با بادام و پسته جهت اصلاح بدنهای ضعیف، زیاد کردن عقل، جوهر دماغ و با مغز گردو جهت امان از سموم قتاله وبا سداب، نائب مناب تریاق و چون ناشتا بخورند مجاری غذا را گشاد کند و بدن را فربه سازد. خوردن آن پیش از طعام تلیین بطن نماید. و چون بر طبع مکروه آید سکنجبین با آن بنوشند و ان
جیر خشک، ملطف و در جمیع افعال ضعیف تر از تازه آن، معطش، ثقیل، ملین طبع و دافع مواد عفنه به طرف جلد است. لهذا زیادی آن مولد شپش و جهت فالج، وجع ظهر، تقطیرالبول، نافع و منعظ است به سبب گرم کردن آن گرده را، با زوفای خشک جهت تنقیۀ فضول سینه، سرفۀ کهنه، و اوجاع مزمنۀ ریه، با مغز گردو جهت معتادین به قولنج و صاحبان یبوست طبع مفید است. چون انجیر را در سرکه انگوری قند نُه روز بخیسانند و هر روز ۵ عدد آن را با قدری سرکۀ آن بنوشند و بعضی را کوبیده ضماد نمایند جهت تحلیل سپرز مجرب دانسته اند و چون با مساوی آن مغز گردو کوبیده روزی بیست مثقال آن را بخورند باالخاصیه اطلاق می نماید و مجرب است. مضر جگر ضعیف، مصلحش گردو، صعتر انیسون و مصلح آن
انجیر تازه سکنجبین، شربت ترنج و ریباس می باشد. آنچه در تحفه حکیم مومن آمده است مختصری تفاوت دارد و لازم به تکرار نیست.
انجیر و روایات:
امام ابی الحسن رضا (ع) فرمود: اجیر بوی دهان را می برد، استخوان را محکم می کند، موی را می رویاند، درد را می برد که با آن احتیاجی بر دوایی نداشته باشد.
در ر
وایتی دیگر چنین است:« یشدّ الفم و العظم ». یعنی: دهان و استخوان را محکم می نماید.
باز در روایتی دیگر امام رضا (ع) فرمود:« هو جید للقولنج ». یعنی انجیر برای قولنج خوب است.
باز امام باقر (ع) که از امرالمؤمنین (ع) فرمود: انجیر را بخورید که برای قولنج نافع است. ولی گوشت ماهی را کم بخورید، که بدن را از بین می برد و بلغم را زیاد می نماید و نفس و روح را غلیظ می کند.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود:« اکل التّین یلیّن السدد و هو نافع لریاح القولنج ».
خوردن انجیر سده های بدن را نرم می کند. برای بادهای قولنج مفید است. بعد فرمود: شبها ا
ز آن کم بخورید.
دانشمندان طب می گویند: انجیر مزاج را لینت می دهد، دملهای چرکین را درمان می کند، شیرابۀ آن را اگر به ریشۀ دندان بمالند درد را ساکت می نماید.
انجیر غذای نرم، لطیف و دارویی بی ضرر و سودمند است. شربت آن با روغن بادام مسهل خوبی برای اطفال است. این میوه سینه را نرم و مضمضۀ آن لثه ها را محکم می نماید، حرارت و تشنگی را تسکین می کند، عرق را زیاد نموده، سموم و چربی بدن را با عرق بیرون می آورد.
دکتر جزایری گوید: « انجیر کبد را تقویت نموده، ورم طحال را فرو می نشاند و خوردن آن با گردو مقاومت بدن را در برابر سموم بالا می برد، بوی بد دهان را از بین می برد.
نسخه: سوختۀ میوۀ آن با روغن، خضابی است که موهای سفید را مشکی می نماید ».
انار
امیر المؤمنین (ع) فرمود: به کودکان خود انار بخورانید که به سرعت زبان را باز مینماید.
در قدیم برای بیماران کبدی، یرقانی، خفقان سینه و چاقی، تجویز می شدو در تبهای صفراوی، بیماریهای جلدی، مخصوصاً جرب مفید است.
آب انار شیرین را در بیماریهای ریه، خلط آور، صاف کردن صدا، و سرفه های شدید مصرف می نمودند. آب انار را مدر، قابض، ضد استفراغ، ضدتشنّج دستگاه گوارش، بادشکن و مقوی لثه می دانستند. گرد گل انار را جهت خونریزی های دندان و التیام جراحات مفید دانسته و خوردن جوشانده پوست انار را جهت بواسیر و خونریزیهای مقعدی بکار می بردند. رب انار ترش را جهت التهاب معده و تشنگی و ضد است
فراغ تجویز می نمودند. صد گرم آب انار ۶۰ کالری حرارت ایجاد نموده لذا ارزش غذایی دارد.
املاح آب انار چون به صورت ترکیببا مواد آلی است زود جذب شده و در راشیتیسم و کم خونی و ضعف اعصاب و ضعف عمومی بدن مورد مصرف دارد.
رسول خدا (ص) فرمود: هیچ اناری نیست مگر اینکه در آن یک دانه از بهشت وجود دارد و من دوست دارم حتی یک دانه از آن را ترک نکنم.
علی بن الحسین (ع) فرمود: دو چیز است داخل شکم نمی شود، مگر آن را فاسد می نماید و هم دوچیز آن را اصلاح می کند که دو اصلاح کننده انار و آب سرد شده و دو فاسد کننده پنیر و کباب خشک است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: انار را باپیه آن بخورید که معده را دباغی می کند. در هر دانه ای از انار، موقعی که درمعده مستقر گردید، حیات قلب روشنگر نفس و برنده وسواس، نیز شیطان را چهل روز مریض و ضعیف می نماید.
در روایت کافی چنین است: هر کس انار بخورد درد را از بدنش بیرون می کند. امام رضا (ع) فرمود:« حطب الرّمان ینفی الهوام». هیزم انار حشرات و حیوانات کوچک را دور می نماید.
امام صادق (ع) فرمود:« من اکل رمّانا فهو آمن فی نفسه الی ان یصبح ». هرکس انار بخورد پس جان او تا صبح در امان است.
انار و روشنایی دل:
داود بن سلیمان از امام رضا (ع)، از پدرانش از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود: انار بخورید زیرا هیچ دانه ای از آن بر معده نمی افتد مگر اینکه دل را روشن می کند و شیطان را چهل روز از بدن بیرون می نماید.
علی (ع) فرمود: انار را با پیه آن بخورید که معده را دباغی می نماید.
و در روایتی دیگر امام صادق (ع) فرمود: چهارچیز است که طبیعت را به حالت اعتدال در می آورد: انار سورانی، خرمای پخته، بنفسج و کاسنی.
رسول خدا (ص) فرمود: هرکس انار بخورد قلبش را روشن می گرداند و و وسوسه را از دلش برمی دارد تا چهل روز.
و در روایت امام صادق (ع) ناشتا بودن را قید کرده است. ههچنین در روایت ابی الحسن اوّل (ع) و در روایت ابن سنان از امام صادق (ع) شیرین بودن انار قید شده است.
انار و تعدیل مزاج:
امام صادق (ع) از پدرش نقل می کند که میوه یکصد و بیست رنگ است و آقای آنها انار است.
ابی الحسن «امام رضا» (ع) فرمود: حضرت آدم از وصیتهایی که برهبه الله نمود، یکی آن بود که بر تو باد خرما، زیرا اگر آن را در حالت گرسنگی بخوری بر تو کفایت می کند و اگر در حالت سیری بخوری غذا را هضم می کند.
امام صادق (ع) فرمود: اگردر عراق بودم، هر روز انار سورانی می خوردم، آنگاه در فرات زیر آب می رفتم.
امام صادق (ع) هر شب جمعه انار می خورد. & lt;/P>
انار و قوۀ باه:
خراسانی می گوید: « حضرت رضا» (ع) فرمود:« اکل الرّمان یزید فی ماء الرجل و یحسن الولد ». یعنی: خوردن انار نطفۀ مرد را زیاد می کند و فرزند را زیبا می گرداند.
انار و سرعت رشد:
امام صادق (ع) فرمود: « اطعموا صبیانکم الرّمان، فانّه اسرع لشبابهم ». به فرزندانتان انار بخورانید که به جوانی آنان سرعت می دهد.
انار و هضم غذا:
حارث بن مغیره گوید: به امام صادق (ع) شکایت کردم از سنگینی دل و هضم نشدن غذا در معده، فرمود: « انار شیرین را با پیه آن بخور که معده را دباغی می نماید. به هضم نشدن غذا شفا می بخشد، غذا را هضم می نماید و در ادرون انسان تسبیح می گوید ».
نظریۀ دانشمندان در بارۀ انار:
از دیر زمان در هندوستان مرتاضان، کرم کدو را با گل و پوست در خت انار دفع می کردند. اکنون کشف کرده اند که گل، پوست، ریشه و میوۀ اناردارای خاصیت مقوی، قبض کننده و بند آورندۀ خون است. به همین جهت در اسهال و خونریزی رحم مصرف می گردد. چون قند ادرار را کم می کند برای اشخاص مبتلا به بیماری قند و دیابت هم مفید است. همچنین برای ضد عفونی کردن و سرطان رحم مصرف می شود و میوۀ انار برای قلب مقوی است و خون را تصفیه می کند. پیش از غذا اشتها را باز می کند. گل انار را باید خشک کرد که قبض کننده ای قوی و آنرا گلنار می گویند. پوست ریشۀ انار بهترین داروی قطعی برای دفع کرم کدو است.
نسخه: ۱۲۰ گرم آن را در یک لیتر آب مدت ۲۴ ساعت
خیسانید و پس از آن روی آتش گذاشته ده دقیقه آن را جوشانید، بعد هر روز سه فنجان به فاصلۀ یک ساعت و نیم نوشید و به سرگیجه ای که می آورد اهمیت دا
ده نشود.
گل، پوست، ساقه و میوۀ آن دارای مقدار زیادی تانن است به همین جهت دم کردۀ ۲۰ تا ۳۰ گرم گل خشک انار و یا پوست ساقۀ آن در یک لیتر آب فوراً اسهال های معمولی و یا اسهال خونی را متوقف می سازد.
گل یا پوست انار را به مقدار سی تا چهل گرم در یک لیتر آب ده دقیقه بجوشانید و جوشاندۀ آن را غرغره کنید برای ورم لوزتین و آنژینهایی که همراه با تبخال است، مفید است و اگر جوشاندۀ آن را در دهان مضمضه کنند لثه ها را محکم کرده از خونریزی جلوگیری می کند. و نیز جوشاندۀ گل انار ترکهای پا را خوب می کند.
دانشمندان می گویند: انار و لیموترش برای سلامتی و جلوگیری از سرما خوردگی مؤثر هستند. این خاصیت بواسطۀ مقدار زیادی ویتامین ث و ویتامین ب۱ و ب۲ و پ و ب۶ می باشد. و بخاطر وجود پتاسیم و منیزیم در تصفیه خون بسیار مؤثر است. و چون فعالیت سلولهای کبدی را زیاد می کند، درناراحتی های کبدی و احتقان کبد بسیارمفید است، در رفع اوره، کلسترول و دفع سموم بدن نیز مؤثر است.
اینها خواصی است که علم قدیم برای ما به یادگار گذاشته است ولی اکنون علم جدید نیز به آن صحّه گذارده و ثابت می کند که انار ارای فسفر، آهن و منگنز می باشد که عامل تنظیم کننده و تعادل دهندۀ مایعات بدن بخصوص خون است.
اسپند
زید بن علی از پدرانش از رسول خدا (ص) نقل می کند: ” اسپند شاخه، برگ و میوه ای نمی رویاند مگر اینکه فرشته ای مأمور است که آن را به آنجایی که باید برسد، برساند و یا تا خشک شود، در اصل و شاخۀ آن تعویذ، در دانه اش شفا هست، از هفتاد مرض می رهاند. آن را با کندر استفاده می کنند. اسپند ضد کرم و خواب آور است.
پیغمبر اکرم (ص) فرمود:« هر کس چهل روز یک مثقال اسپند را بنوشد حکمت در دل او روشن می گردد و از هفتاد مرض نجات می یابد که کمترش جذام است ».
در روایت هست که پیامبری بر خداوند از ترسو بودن امتش شکایت نمود. خداوند به وی فرمود: به امت خود دستوربده که حرمل را بنوشند، زیرا حرمل برشجاعت مرد می افزاید.
به فارسی اسپند گویند و بعضی گفته اند حرمل، بخور مریم را گویند و این درست نیست. محل رویش آن در سواحل دریاهاست و در ایّام بهارمی روید و نبات آن شبیه به افسنتین است و برگ آن اندکی از برگ افسنتین بزرگتر وشکوفۀ آن در فصل تموز (پاییز) می روید و نوعی از آن در مرغزار ها می روید، شاخه های این نوع باریک و ضعیف، بوی آن خوشبو و شکوفۀ آن به سرخی مایل است و بعضی او را سداب دشتی گویند.
آویشن کوهی
آویشن کوهی نیز دارای خاصیت مقوی معده، نیرو بخش،خلط آور، عرق آور، قاعده آور، ضد درد، تشنج و برای سیاه سرفه، نزله برو
نشها، نفخ شکم و انواع سوء هضم، اختلالات روده، اسهال، روماتیسم و ورم مفاصل مفید است. جوشاندۀ آن را با عسل می خورند.
این گیاه بر روی تپه هاو جاده ها می روید. ساقه هایش نازک و کوتاه و گلهایش قرمز و برگهایش شبیه به برگ آویشن است. بدین جهت در فرانسه آن را آویشن قرمز می نامند زیرا خواص آن مثل خواص آویشن و معطر است.
کاکوتی در بند آمدن خونریزی بینی مؤثر است و عرق آن را به جای گلاب بطور مایع در دارو های چشمی استعمال می کنند، کاکوتی برای سیاه سرفه،برونشیت، روماتیسم و کرم شکم مفید است. بیست گرم آن را باید در یکلیتر آب جوشاند و مصرف کرد.
آویشن
امام صادق (ع) فرمود: « چهار چیز چشم را نور می بخشد، نفع داشته و ضرر ندارند ». از آنها سوال گردید، فرمود: ” سعتر و نمک اگر باهم جمع شوند و نانخواه و گردو اگر جمع شوند. ” گفته شد بر چه صلاحیت دارند اگر این چهارچیز باهم جمع شدند ؟ فرمود: نانخواه و گردو بواسیر را می سوزانند و باد را دور می نمایند، رنگ را زیبا می کنند و معده را زبر و درشت می کنند و کلیه ها را گرم نگه می دارند. سعتر و نمک نیز بادها را از قلب دور می سازند، بسته شدن اجزاء بدن را باز می کنند، بلغم را می سوزانند، آب را به جریان می اندازند، بوی بدن را خوب می نمایند، معده را نرم می کنند، بوی بد را از دهان می برند و بر نزدیکی می افزایند.
در روایت است که سعتر معده را دباغی می کند و
در حدیثی دیگر آمده که سعتر روی معده را می رویاند.
ابی الحسن الاول « موسی بن جعفر » (ع) فرمود: داروی امیر المؤمنین (ع) صعتر بود و می فرمود: آن در معده پنهان و منسوج می شود مانند پنهان کردن قطیفه.
رسول خدا (ص) در ضمن مطالبی فرمود: « الصعتر یقوی المعده و یقطع البلغم و هو امان من اللقوه ». یعنی صعتر معده را تقویت و بلغم را قطع می کند و از لقوه آسوده می گرداند.
توضیح: لقوه مرضی است که در صورت انسان به وجود می آید و گیجگاه انسان را به طرف گردن می گرداند.
برخی از واسطیها به امام ابی الحسن (ع) از رطوبت بدن شکوه نمودند، آن حضرت امر فرمود: گرد صعتر را ناشتا بخورند.
آویشن ملین و برای رفع تخمیر روده ها مخلوط با انیسون و ساریت مورد استفاده است. اسانس آن اثر ضد عفونی کننده قوی داشته و علاوه بر اینکه قدرت بیشتری از خاصیت ضد عفونی فنل دارد مانند فنل محرک و سمی نیست. تیمول روده ها را ضد عفونی می کند (استعمال کم)، دافع کرمها (اکسیور، تریکو سفال، آنکی لستوم)
می باشد.
با خمیر دندان به عنوان ضد عفونی و به صورت بخور در برونشیت مزمن، سل، سیاه سرفه و محلول با پانسمانها استفاده می شود (به علت خاصیت باکتری کشی که دارد).
تیمول اگر دو گرم مصرف شود تهوع، احساس درد معده و یا استفراغ ایجاد می نماید و لذا گاهی به منظور فوق تنقیۀ آن داده می شود و اگر همراه با تیمول الکل خورده شود مسمومیت ایجاد می نماید، زیرا تیمولدر الکل محلول بوده جذب شده و باعث مسمومیت می شود.
تیمول ۵-۱ در هزار به صورت غرغره، پماد (۲-۱ درصد) مصرف می شود.
گل های آویشن کوهی مقوی معده، خلط آور، ضد درد، تشنج، معرق و قاعده آور است.
نسخه: دم کردۀ آن (۳۰-۲۰) گرم در یک لیتر آب، نفخ شکم را ربر طرف می سازد.
برای آسم جوشاندۀ ۳۰-۲۰ گرم ساقۀ گلدار آویشن در یک لیتر آب با عسل روزانه ۵-۴ فنجان و در سیاه سرفه دم کرده ۳۰-۲۰ گرم ساقه گلدار با عسل روزانه ۴ فنجان و در ضعف زیاد نیزدم کردۀ آن خورده شود و در رگ به رگ شدن عضلات کمپرس پارچه خیس شده از دم کردۀ مذکور و در درد های معده و اختلالات کلیه و زکام نیز دم کرده آویشن مؤثر است و حتی می توان زخمها را با آن شستشو داد.
آویشن کوهی برای درد های مفاصل و روماتیسمی بصورت ضمادی ازگل و برگش که گرم باشد نافع است و آویشن شیرازی ضد سم، ضد تشنج، برای عفونت های ریوی و نارسایی کبد مؤثر است و جوشانده آویشن شیرازی از ریزش مو جلوگیری می نماید. جوشاندۀ آویشن و سیر در سیاه سرفه مؤثر است. در دردهای شدید نیمۀ سر، انواع تب، قاعده های اتفاقی، خستگی،کوفتگی دست و پا، دل درد ها و ورم امعاء، دم کردۀ آویشن و در آسم دم کردۀ گل آن نافع است (هر مورد ده گرم در یک لیتر آب).
تئوفراست آویشن را به کسانی که دچار بی خوابی می شدند یا به آنان که مالیخولیا داشتند و دیسقوریدوس به عنوان مدر و سنت هلید گراد در تشنج، تبخال، عفونت های کبد و اختلالات مغزی تجویز می کردند.
حیوانات مبتلا شده به برفک روزانه یک تا دولیتر آب جوشانده از آویشن خورانده شوند، بهبود می یابند.
آویشن در کلام مح
مد زکریای رازی:
صعتر (آویشن کوهی)، تمام انواع گوناگون این سبزی به بدن حرارت می بخشد و باد را خارج می کند و از چیزهایی که باید اشخاص سرد مزاج بخورند به هضم غذا کمک می کند .
آویشن و انواع آن را به
اسامی سعتر، آذربه،کلیک اودی، ندغ، زعتر و کاکوتی می نامند. پروفسور ” تروسو ” گوید: « آویشن دشمن سم است ».
در خواص طبّی آویشن گفته اند: خون را به جریان می اندازد، اعمال جنسی و تناسلی را در بدن تحریک و تقویت می کند، آویشن قابض و ضد درد و تشنج است و هوش و قوۀ ادراک را زیاد می کند و برای ضعف و نارسایی کبد و ریزش مو و برای تقویت پیاز های مو مفید است.
آویشن درعفونتهای ریوی، زکام و برونشیت، آسم، گریپ، آنژین، سوء هضم و تخمه، دل درد، ورم امعاء و اختلال قاعدگی بسیار خوب است.
آلو
آلو میوه ای است سرشار از ویتامین، املاح و اسیدها. شاه آلو، آلوچینی، آلو سمرقندی، آلو بخارا، آلو زرد و آلو سیاه از انواع آن است.
انواع آلو و روایات:
امام – علیه السٌلام – فرمود: « آلو را ناشتا خوردن، صفرا را ساکت می کند ولی بادها را در بدن به هیجان می آورد ».
امام – علی السٌلام – فرمود: « اجٌاص (آلو) کهنه را بخورید که ضررش از بین رفته و نفعش باقی است و آن راپوست کنده بخورید، اجٌاص بر هر صفرا و حرارت مفید است و گرمی و حرارت معده از آن به هیجان می آید ».
زیاد قندی گوید: به حضور حضرت امام رضا – علیه السٌلام – وارد شدم، در برارش ظرفی بود و در آن اجٌاص تازۀ سیاه که وقتش بود، موجود بود، فرمود: حرارت بر من روی آورده و می بینم که اجٌاص، حرارت را خاموش و صفرا را ساکت می کند و خشکش نیز خون را ساکن می نماید و مرض مشکل را به اذن خدا از بین می برد.
جابر گوید: مردی به امام باقر – علیه السٌلام – از هیجان مرٌه (زهره) شکایت کرد و عرض نمود کم مانده مجنون بشوم ! آن حضرت فرمود: آن را با اجٌاص معالجه کن.
ازرق بن سلیمان گوید: اجٌاص را از امام صادق – علیه السٌلام – پرسیدم ؟ فرمود: « نافع للمرارویلین المفاصل، فلاتکثر منه فیعقبک ریاحا فی مفاصلک » یعنی اجٌاص بر مرار مفید است و مفصلها را نرم می کند، اما زیاد از آن نخور که باد در مفصل تو می آورد.
برنج
در روایات متعدد از ائمه (ع) در خواص برنج چنین آمده است : برنج نافع سل ، درد و بدی گوارش است و غذای مناسبی برای بیماران می باشد . روایات مربوطه در محاسن ج ۲ ص ۵۰۲ ، کافی ج ۶ ص ۳۰۵ و مکارم الاخلاق ص ۱۷۸ موجود است .
برنج را به اسم علمی ORYZA SATIVA نوشته اند . مزاج برنج سرد ، خشک یا به قول بعضی گرم و خشک می باشد .
برنج دارای مواد : نیتروژن ، ئیدارت کربن ، چربی ، فسفر، آلبومین ، فیبرین ، نشاسته و ویتامین B است . در روایت آمده است که برنج ضرری ندارد و فقط در آن منفعت می باشد .
بخور مریم
عراقیها بدان عرطنیثا و بعضی حرفل گویند . گیاهی است تیره رنگ ، برگش مشابه برگ لبلاب ، ساقه اش به اندازۀ چهار انگشت ، گلهایش مانند گل سرخ ، بیخش مانند بیخ شلغم عریض و سیاه است . واین گیاه را شجر مریم نیز نامند و برخی شجرۀ مریم را به نام ققلامینس ، برخی به نام گل نگونسار ، برخیبه نام سیکلامن می نامند . ازخواص این گیاه ، مفتح ، محلل ، جاذب ، ملطّف ، مدرّبول ، حیض ، شیر ، عرق و مسقط جنین بودن آن است .
باقلا
باقلا را به عربی فول و جرجر می نامند . باقلا مقوی باه است و سریع الانحدار از معده ، غیر مسدّد ، با قوۀ محلّله و منضّجه ، با رطوبت فضلیه ، جهت قرحه امعاء ، اسهال ، قی ، تنقیه سینه ، شش و تقویت آن ، منع ریختن مواد رقیقه از دماغ ، تسکین سعال و آب طبیخش جهت خشونت حلق و جلاء رطوبات ، منع تولید سنگ ، تفتیح سده ، ضمادش با آرد جو جهت ضربه و ورم پستان که از انجماد شیر باشد خصوصاً هرگاه با سرکه و نعنا پخته باشند ، با حلبه و عسل جهت تحلیل دمل ، ورم بُن گوش ، با کندر و گل سرخ ، سفیدۀ تخم مرغ جهت برآمدگی حدقه ، با گل خطمی و امثال آن جهت ورم خ
صیه و اورام حارّه و پختۀ آن با سرکه جهت ورم حالبین ، کلف ، نمش و تحلیل خنازیر خصوصاً با آرد جو و با پیه جهت نقرس مفید دانسته اند . چون باقلای تازه را دو نصفه کنند و طرف اندرون آن را بر زخم زالو و امثال آن گذارند قطع سیلان خون نماید . بستن آن بر موضع گزیدۀ سگ دیوانه باعث جذب سمیّت آن و ضماد برگ و پوست آن جهت سوختگی آتش مجرب است . گلش ، مسکن حرارت دماغ و چون در هاون قلعی ساییده در آفتاب بگذارند ، خضاب نیکوست . خوردن باقلا مورث نفخ ، اختلاج ، ثقل دماغ و فساد ذهن است . مصلح آن جوشانیدن با روغن بادام و ادویۀ حارّه اضافه نمودن می باشد . خاکستر کاه باقلا جهت رفع آثار جرب سیاه نافع است .
باقلا قبطی ، باقلا نبطی : نوع ریزه باقلا معروف است به قدر ترمس و سیاه لون آن منتسب آن در آبهای ایستاده و بیخش ستبر مثل بیخ نی ، برگش بزرگتر از برگ باقلا بستانی ، گلش سرخ و به قدر گل سرخ بسیار قابض ، موافق معده و بهترین ادویه قرحه امعاء و اسهال مزمن است . در افعال بلیغتر از باقلا معروف است .
باقلا در روایت : < ;/SPAN>
امام (ع) فرمود :« منه اکل فوله بقشرها اخرج الله عزوجل من الداء مثلیها » یعنی : هر کس باقلا را با پوسن آن بخورد خداوند دو برابر آن درد را از بدن او بیرون می آورد » . فوله در لغت به معنی باقلا است و در المنجد نوشته نوعی از باقلا است .
امام صادق (ع) فرمود :« الباقلاء یذهب الداء و لا داء فیه » . یعنی :« باقلا درد را می برد و در آن مرضی نیست » .
محمد بن ابی نصر از ابی الحسن رضا (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود :« اکل الباقلا یمخ الساق و یولد الدم الطری » . یعنی :« خوردن باقلا مغز استخوان ساق را زیاد می کند و خون تازه ای بوجود می آورد » .
امام صادق (ع) فرمود :« اکل الباقلا یمخ الساقین و یزید فی الدماغ و یولد الدم » . یعنی : « خوردن باقلا مخ هر دو ساق پاها را زیاد می کند و بر دماغ می افزاید و خون تولید می نماید » .
امام صادق (ع) فرمود :« کلوا الباقلاء بقشره فانّه یدبغ المعده » . یعنی :« باقلا را با پوستش بخورید که معده را دباغی می نماید» .
انش از پیغمبر خاتم (ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود :« غذای حضرت عیسی (ع) باقلا بود تا وقتی که به آسمان می رفت و چیزی نخورد که آتش آن را تغییر دهد » .