حسینجان!
فَكَيفَاَصبِرُعَليفِراقِك..؟
آقای¹²⁸؛
میدونیمحرفامونومیشنوی،دردامونومیدونی
ماوقتیازشمادوریمخیلیتنهامیمونیم..
دورازشمادلمونمیگیرهبدونشمانمیتونیم
زندگیکنیم💔.
مادلمونتنگشدهکنجِحرمبشینیمحرفامونو
بهتونبگیم،شماهمبهحرفامونگوشبدید
دلمونوآرومکنید
بعدشبیایموضریحتونوبغلکنیم!
آرامشروبهقلبمونتزریقکنید( :
آره،ماکارهرشبمونرویایکربلاست
شماهمعادتداریدبهاینحرفامون
خلاصهمیگمارباب؛مادلمونبراحرمتتنگشده
بطلببیایمدورتبگردیم.
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
گُفتَم:خِیلیدوست
دارَمبِرَمڪَربَلا
گُفت:کَربَلانَرَفتنیهدَردِه
کَربَلارَفتنهِزار،دَرد
گُفتَم:چِرا؟
گُفت:اَگِهبِرےدیگِهنِمیتونی
اَزَشدِلبِڪَنی):🥺💔
#امام_حسینم
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شمااگاعضایخانوادهتون
یارفیقودوستی
گمبشنچهمیکنید.؟
اولینکاریمیکنیدفکرکردن
وبرایچندلحضهچندتاسوالذهنتونو
بددرگیرمیکنه
مثلنالانکجاست؟
چکارمیکنه؟
پیشهکیهستش؟
یاخیلیسوالدیگه
وماخیلیوقتهکهیکگمشدهایداریم
کهحتیبهشفکرهمنمیکنیم
_شدهتاحالابه اقاصاحبالزمانفکرکنیبگی:
الانکجاست؟
چکارمیکنه؟
میدونیچیه
حتیچنددقیقهدرروز...
باقلبشکستهبشینپاسجاده💫🥲
ازمعبودمونبپرسالانکجاست؟
چیکارمیکنع؟
چشماشخیسع؟
و...
معجزهمیکنه✨🙃
نتنهاقلبتاروممیشهووجوداسمونی
شواحساسمیکنیبلکهبهتیجوری
ثابتمیکنهکحضورفیزیکیهمدارهکه
اصلنخودتمیمونی...
وهمونلحضهبهاحترامشقیاممیکنیوباچشمهایخیسبهشمیگیاومدیبالاخرهدورتبگردم؟،!
"اللهمعجللولیکالفرج"
🌱🙃●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
یکی از سربازان امیرالمومنینﷺ
در صفین زخمی شد.
او را به خیمه آوردند.
قطعا اگر ما در صحنه حضور داشتیم
با خود میگفتیم: سرباز حضرت
در راه او زخمی شده است
خوشا به سعادتش!
چه سعادتی بالاتر از زخمی شدن
در رکاب حق؟!
آیا میدانید آن سرباز چه کسی بود؟
شمربن ذیالجوشن!
عجيب است؛
انسان يك روزدر جبههي
اميرالمومنينﷺ باشد
و يك روز سر از كربلا در بياورد
و آنفجایع را بسازد.
از آن طرف جناب حرّ است!
درابتدا در لشكر ابن زياد است
و حكم جنگ با سیدالشهداﷺ را دارد
اما درآخر در راه حضرت شهید ميشود.
#عاقبتبخیری
_استادفاطمینیا
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌷شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوب شهر #معلم بود😊
🔹️مدیر مدرسه اش میگفت آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردان تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد.
🔸️چون آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند و اکثرا سر کلاس گرسنه هستند و بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد.
🌷ابراهیم هادی نه تنها معلم ؛ بلکه الگوی اخلاق و رفتار بچه ها بود.
طاق ابروی تـو سرمشق کدام استاد است
که خرابات دلـم در پی آن آباد است
#شهید_ابراهیم_هادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
24.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بچه تهرونی مثل کی❓
مردم تهران اگه بخوان خوب های خودشون رو یه نمونه مثال بزنن!
خوبه شهید_ابراهیم_هادی رو مثال
بزنن...
🎙استاد پناهیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
《حیا داشتن مردو زن نمیشناسد
چه در رفتار چه در گفتار
ما مردان نباید هر گفتاری
هر پوششی استفاده کنیم
جوان باحیا کسی است که
بالاتر مچ دستش رانامحرم نبیند..》
#شهید_حسین_عطری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این چهره یک جوان ۲۵ ساله است !!
بزرگان دفاع مقدس او را میشناسند، اگر حفظ خاک پاک ایران ،، مدیون ۱۱۰ فرمانده باشد، یکیشان، همین مرد🤞 است . سال ۵۶ در مسابقات، بر کشتی گیر آمریکایی غلبه کرد...
هرجا شناسایی دشوار میشد یا به مشکل برمیخورد ، او را میبردند! بعد از پیروزی میگفت؛ کار بچهها بوده! شیفته شهرتِ گمنامی بود. چندین ساعت درآب مخفی ماند او با نِی نفس، میکشید و زیر لب وجعلنا.. میخواند.
...پوتین هایش پر از خون بود، خوابیده نیروها را هدایت میکرد چون دژ شلمچه و نقاط اطراف را بخوبی میشناخت.تشنه بود و آب میخواست، به او آب ندادند ، یا حسین میکشید، تشنه لب آرام آرام، آسمانی شد
#سردار_شهید_حاج_غلامرضا_کیانپور
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
قوطی کامپوت🧃
وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.»
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ.
📚نقل از شهید حسین خرازی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
ده ماه بود ازش خبری نداشتیم.
مادرش میگفت: خرازی! پاشو برو ببین چی شد این بچه؟ زندهاس؟ مردهاس؟
میگفتم: کجا برم دنبالش آخه؟ کار و زندگی دارم خانوم. جبهه یه وجب دو وجب نیست. از کجا پیداش کنم؟
🥀رفته بودیم نماز جمعه حاج آقا آخر خطبه ها گفت: حسین خرازی را دعا کنید.
آمدم خانه.به مادرش گفتم.گفت: حسین ما رو میگفت؟
گفتم: چی شده امام جمعه هم میشناسدش؟
نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است.
راوی:مادرشهید
#شهید_حسین_خرازی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●