eitaa logo
شهدا
381 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7.3هزار ویدیو
49 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
رو سینه و جیب پیراهنش نوشته بود: "آنقدر غمت به جان پذیرم حسین تا عاقبت قبر تو را به بر بگیرم حسین" بهش گفتند: محمد چرا این شعر رو روی سینه ات نوشتی؟ گفت: میخوام اگه که قراره شهید بشم تیر از دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر وسط سینه و قلبم... بعد از عملیات والفجر هشت بچه ها دنبال محمد می گشتند تا اینکه خبر اومد محمد به شهادت رسید درست تیر خورده بود وسط این شعر ... ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شهیدی که دکترها می‌گفتند: با وجودی که در حالت کما بود، موقع اذان مغرب، چشم‌هایش را باز کرد و سه بار نام مادرش حضرت زهرا(س) را برد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. 🌹 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌷در سر برگ همه برگه‌های مدرسه، دانشگاه و کار می‌نوشت «بسم رب الشهدا و الصدیقین» و یک بار هم نوشتن این عبارت در ابتدای هر صفحه را فراموش نکرد و سه دعا و خواسته مهم داشت و اول فرج امام زمان (عج) سپس سلامتی مقام معظم رهبری و سوم آرزوی شهادت که به آرزویش رسید. 🌷دانشجوی الهیات دانشگاه آزاد بود که در دهم دی‌ماه سال ۸۸ برای مراجعه به مأموریت برای بسیج از دانشگاه خارج و در حالی که سوار بر موتورسیکلت در بزرگراه شهید شیخ فضل الله نوری در حال تردد بوده توسط فتنه گران مورد حمله قرار می‌گیرد و طبق اعلام پزشکی قانونی به دلیل شکستی دنده‌های سینه، پارگی طحال و پر شدن ریه‌ها از خون به شهادت می‌رسد. "شهیدامیرحسام ذوالعلی" ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
تا لباسی را پاره و نخ نما نمی‌کرد دست از سرش بر نمی داشت!! حتی در این عکس یادگاری که با حاج قاسم انداخته مشخص است عکسی که محمّد خیلی دوست داشت و به آن افتخار می کرد. در این عکس دکمه های پیراهنش لنگه به لنگه اند و با هم فرق می کنند..! از این لباس چند سال کار کشیده بود ولی رهایش نمی‌کرد..!! حاج قاسم در وصف او گفت : ساده بگویم ؛ محمد دوچیز را هرگز جدی نگرفت یکی دنیا را و یکی خستگی در دنیا را ، شوق دیدار بین او و خستگی فرسنگ ها فاصله انداخته بود.... ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔴دستور عجیب برای آزادی یکی از اشرار بزرگ ♦️ نقل می‌کند یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سال‌ها دنبالش بودیم هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت می‌کرد و هم تعداد زیادی از بچّه‌های ما را شهید کرده بود را با روش‌های پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آن‌ها او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. در جلسه‌ای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس‌العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند! من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم «آقا چرا؟ من اصلاً متوجه نمی‌شوم که چرا باید این کار را می‌کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» رهبری گفتند: «مگر نمی‌گویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد. البته ایشان فرمودند:«حتماً دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. مرام شیعه این است که کسی را که دعوت می‌کنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔻نامه دردناک شهید رستمعلی آقا باباپور در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت. صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد. ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود : رستمعلی جان، امروز پدر شدی، وای ببخشید من هول شدم، سلام عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟ از جهاد اومده بودن دنبالت، می خوان اخراجت کنن، خندم گرفته بود.‏ مگه بهشون نگفتی که جبهه ای ؟ گفتن بخاطر غیبت اخراج شدی، مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگیمون نمیده، همون بهتر که اخراجت کنن. عزیزم زود برگرد، دلم واست تنگ شده..🕊🕊🕊💔🥀🥀🥀 قرآن کریم «گمان نکنید شهدا مرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند» ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
معمولاً انگشترهایش را می‌بخشید به این و آن. برادرم یک انگشتر عقیق خیلی زیبا به من داده بود؛ من هم دادمش به عبداالله، اما شرط کردم که به کسی ندهد. گفتم: «این یکی را باید یادگاری نگه داری!» انگشتر مدتی تو دستش بود تا اینکه یک روز دیدم دیگر نیست. پرسیدم: «انگشتر چی شد؟» گفت: «حالا حتماً باید بدانی؟» اصرارم را که دید، گفت: «رفته بودم عیادت یک مجروح جنگی. انگشتر طلا دستش بود؛ آن را درآوردم، گذاشتم توی جیبش و انگشتر عقیق را دستش کردم!» راوی:همسر شهید ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
del-mizanam-be-darya.mp3
11.19M
دل بزنیم به دریا؟! :)))))))))))💔💔 :( ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید محمد بلباسی🌷 اینها رو که می نویسم بده نیـروها تهیه کنند بعد بیان برای اعـزام به جبهـه فرهنـگی ۱. توکـل ۲. توسـل ۳. غـیـرت ۴. تهذیـب نفـس ۵. فرمایشـات آقـا و از همـه مهمتـر ... اخـلاص ! ‎ 🌹 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●