eitaa logo
شهدا
378 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
49 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دعای شهید حسین ولایتی‌فر در پیاده روی اربعین 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● ‌
شهدا
_💔
این نامه برسه به جامونده ها💔:)! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
میگفت‌ڪہ‌: شهــدا‌به‌راحتی‌از‌راحتــی‌گذشتــن؛ +خیلــی‌قشنــگ‌میگفــت🙂❤️
بااینکه‌سنش‌کم‌بودولی‌خیلی‌زودمحافظِ‌ حاج‌قاسم‌سلیمانـی‌شدجهاددررکاب‌حاج‌قاسم‌ اورابه‌لحاظ‌معنوی‌در؛عالی‌ترین‌مرتبه‌قرارداد! بااینکه‌تازه‌داماد بودوهمسرش‌انتظارِ رفتن‌به‌خانه‌یِ‌بخت‌رامی‌کشید؛ترجیح‌داد به‌جایِ‌رختِ‌دامادی،درکنارحاج‌قاسم‌راه‌ آسمان‌راانتخاب‌کند((:❤️! -شهیدوحیدزمانی‌نیا🌷 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
•[🌹🌱]• شھید شدن دل میخواهد... دلے کہ آنقدر قوے باشد و بتـواند بریدھ شود از همہ تعلقات؛ دلے کہ آرام لہ شود زیر پایت و شھدا دلدارِ بےدل بودند :) 🌱 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
‍ ‍حکایت عجیب شهیدی که حر خراسان شد 😢 محمدعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به مندلی‌طلا معروف بود او اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکه‌ای می‌کرد، تا این‌که دستگیر و به شلاق محکوم شد و جلوی مسجد روستا در برابر مردم، حدّ شلاقش زدند. بعد از حد، پدرش گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی مندلی به دوستش گفته بود: حرف پدر، دلمو خیلی شکست. وقتی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به اباعبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم اما بسیج روستا و چند بسیج دیگر به‌خاطر سابقه خرابم، ثبت‌نامم نکردند. دوستش او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرد. وی می‌گوید: "مندلی‌طلا هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من ۲۷روز دیگه شهید می‌شم و بدنم۲۰روز تو بیابون می‌مونه. وقتی بعد از۴۷ روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطه‌ای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: مندلی‌طلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه. دقیقا۴۷روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا می‌آورند و تشییع می‌کنند مردم روستا می‌گویند: با این‌که پیکر این شهید۲۰ روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم می‌گفتن تو عطرزدی؟ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
خانه دوست.mp3
7.71M
•📻🌻• || به خونه برگردیم... خونه آغوش حسینه مگه نه؟🙂 _کربلا... دلتنگی بعد زیارت...💔 °پیشنهاد دانلود ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا