🔸 می گفت در هر قضیه ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛
🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت.
📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص 6.
🌷#شهید_دکتر_شهریاری
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_حسن_اکبری
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#ظهرتون_شهدایی📿
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀
شهید حاج قاسم سلیمانی:
من قدرت او را
، محبت مادری او را در هور دیدم.
در قلب کانال ماهی دیدم.
در وسط میدان مین دیدم.😭
#فاطمیہ🖤
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🍂 گلستان یازدهم
نام کتابیست برای شهید چیت سازیان
از زبان همسر شهید به نویسندگی بهناز ضرابی زاده
┄═❁❁═┄
👈 بلطف الهی این کتاب جذاب از امروز تقدیم نگاه شما خواهد شد.
در وصف این کتاب کافیست بخشی از یادداشت مقام معظم رهبری را بر این کتاب بخوانیم:
"این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاص مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزت رسید. هنیالک"
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🍂
🔻 گلستان یازدهم / ۱
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔸 خواستگاری با چشمهای آبی
اسفندماه ۱۳۶۴ بود. از پشت شیشه اتوبوس به درختهای لخت و خشک کنار پیاده رو و برفهایی که غباری از دود و خاک رویشان نشسته بود و آرام آرام آب میشدند نگاه میکردم. آسمان صاف و آبی بود و گاهی دستهای پرنده وسط آسمان به پرواز در میآمدند. اتوبوس ترمزی کرد و راننده توی آینه نگاه کرد و با صدای بلند گفت: «هنرستان!» دختری که صورتی گرد و سفید و چشمهایی سبز و زیبا داشت و به نظر من، از همه دخترهایی که دیده بودم قشنگتر بود از اتوبوس پیاده شد. همیشه با دوستانش ته اتوبوس مینشستند و با هم ریزریز تعریف میکردند میدانستم مثل من سال دومی است. اسمش مریم بود. از دوستانش شنیده بودم اما همکلاسی نبودیم. روبه روی هنرستان شهیدان دیباج اتوبوس ایستاده بود. چادرش را روی سرش مرتب کرد. رویش را کیپ گرفت و از پله های اتوبوس پایین رفت. از پشت شیشه اتوبوس برای چندمین بار با دوستانش خداحافظی کرد و برایشان دست تکان داد. اکثر مسافرهای اتوبوس دانش آموزان هنرستان تهذیب بودند. اتوبوس از خیابان میرزاده عشقی که خانه ما آنجا بود عبور میکرد. هر روز من در ایستگاه بیمارستان امام خمینی پیاده میشدم. آن موقع اسم کوچه ما مهرگان بود؛ روبه روی کوچۀ قاضیان از خیابان رد شدم. وقتی وارد کوچه خانه مان خودمان شدم، وانتی را دیدم که جلوی در پارک شده بود.
چند مرد رفتند توی حیاط و کمی بعد با چند دبۀ بزرگ برگشتند و آنها را پشت وانت گذاشتند.
وقتی جلوی حیاط رسیدم کناری ایستادم تا مردها از حیاط بیرون آمدند و دوباره چند دبه ترشی را پشت وانت گذاشتند. حیاط کوچکمان شلوغ بود و پُر از بوهای جورواجور. گوشه و کنار زنها گله گله نشسته یا ایستاده مشغول کاری بودند. یک عده کنار اجاق گاز ایستاده بودند و توی قابلمه بزرگی مربا می پختند.
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
بروجردی همواره از مصاحبههای مطبوعاتی و دوربین تلویزیونی گریزان بود. میخواست از هیاهوها و جنجالها دور بماند و گمنام باشد. همیشه اصرار میکرد که از من فیلمبرداری نکنید؛ بروید از این بچههایی که میجنگند، فیلم بگیرید.
یک بار هنگام پاکسازی محور بانه_سردشت و حضور ایشان در شهرستان سردشت، یک فیلمبردار، دوربین خود را به طرف او گرفت و فیلم تهیه کرد. محمد با نهایت ادب نزد وی رفت و آن قطعه فیلمی را که مربوط به خودش بود، پس گرفت و پاره کرد. چنان نفس امارهی خویش را سرکوب میکرد که حاضر بود برای اسلام به هر خدمت و مسئولیتی تن بدهد. برای او علیالسویه بود که بگویند تو فرماندهای یا مسئولیت پایینتری بر عهدهات گذاشته شده است.
#شهید_محمد_بروجردی
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🌿بر مهدی و آن هاله نورش صلوات
🌿بر خال لب و جام ظهورش صلوات
🌿بی پرده همه ی انس و ملک می گویند
🌿بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات
🍃به رسم ادب عرض ارادت کنیم خدمت محضر ملکوتی ارباب بی کفن
✨ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن
🍁وَعَلى عَلی بْن الْحُسَيْن
✨وَعَـلـى اَوْلاد الْحُسَيْن
🍁وَعَلى اَصْحاب الْحُسَيْن
🕊🍃السلام علیک یا صاحب العصر والزمان
السلام علیک یا شریک القرآن 🕊🍃
هر صبح دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب
🍀اللهم عجل لولیک الفرج به حق عمه جان حضرت زینب س🍀سه مرتبه🍀🌿
🍃به نیت فرج با حضور قلب (( 5 صلوات با وعجل فرجهم ))🍃
🍃 ☘الّلهُمَّ
🍃🍀صلّ
🍃 ☘علْی
🍃 🍀محَمَّد
🍃 ☘وآلَ
🍃 🍀محَمَّدٍ
🍃 ☘وعَجِّل
🍃🍀فرَجَهُم
🕊🍃 #سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊همیشه بهترین آدم ها اگر بدترین همراه هارو داشتند شکست خوردند و بالعکس بدترين آدم ها بهترین همراه ها رو داشتند و پیروز شدند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
او فرمانده گردان بود؛ ولی تا وقتی بچهها از سر کلاسهای آموزشی و عقیدتی برگردند، ظرفها را میشست و کف چادرها را جارو میکرد و همهچیز را مرتب و منظم سر جایش میگذاشت. تا مدتها نمیدانستیم چه کسی ظرفهای ما را میشوید و همهجا را پاکیزه میکند. از هر کسی هم که میپرسیدیم، نمیدانست؛ حتی وقتی از خودش سوال میکردیم، ابراز نمیکرد این کارها کار اوست؛ تا وقتی که بچهها کشیک کشیدند و او را در حال جارو کردن و ظرف شستن دیدند. آن موقع فهمیدیم همهی اینها، کار اوست. مدام در پی آسایش و راحتی رزمندگان بود. یک بار از ایشان پرسیدم: چرا اینقدر مراقب رزمندهها و بسیجیها هستی؟ گاهی وقتها واقعا سر از کارهایت درنمیآورم. علت اینهمه بها دادن چیست؟ گفت: اینها برای ما به جبهه نیامدهاند؛ برای خدا آمدهاند. آنها راحت و آسایش خانه را رها کردهاند تا به اینجا بیایند و به وظیفهشان عمل کنند. آنجا، یعنی وقتی در خانه بودند، پدر و مادرشان برایشان سفره پهن میکردند و هزار جور وسیلهی راحتی آنها را فراهم میکردند. چه کسی حاضر است از این همه آسایش دست بکشد و وسط میدان مشکلات بیاید؟ پس وظیفهی من است که تا میتوانم، کاری کنم که به آنها بد نگذرد و امکاناتی را که میتوانم، در اختیارشان بگذارم.
برای همین، در هر چیز کوچکی رعایت حال آنها را میکرد. حتی وقتی شبها با موتور میتوانست به جلسه برود، اگر مقدور بود سعی میکرد به جای استفاده از موتور، پیاده برود تا موقعی که دیروقت برمیگردد، صدای موتور باعث بیدار شدن آنها نشود. واقعا سعی میکرد مثل پدر برای آنها باشد. اگر جایی میرفت و برایش خوردنیای فراهم میشد، به خاطر بچهها به آن خوردنیها دست نمیزد.
#شهید_محمود_پایدار
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🔹هر خانمی که چادربهسر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا میکنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حقتعالی قرار گیرد
#شهیدحسینمحرابی
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید