eitaa logo
شهدا
388 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
34 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
میگفت.. امام‌زمان(عج) دنبال رفیق می‌گرده؛ خوب شو، خودش میاد پیدات می‌کنه...🍃 شیخ‌رجبعلی‌خیاط ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
# نا‌محرم🔥 🌸🌿پیامبرگرامی اسلام(ص) فرمودند: برا یک زن جایز نیست❌ مچ و پایش را برای مرد نامحرم آشكار سازد و اگر مرتكب چنین عملی شد 1⃣اول اینكه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت می كند🍂 2⃣دوّم اینكه : دچار خشم و غضب خداوند بزرگ می شود🍂 3⃣سوم اینكه : فرشتگان الهی هم او را لعنت می كنند🍂 4⃣چهارم اینکه: عذاب دردناكی برای او در روز قیامت آماده شده است🍂 📚 منبع روایت : مستدرك الوسائل ج 2 ص 549؛ با چاپ جدید ج 14 ص242 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
📌چم امام حسن(ع) 🖌حسين الله كرم ✍براي اولين عملياتهاي نفوذي در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم، جواد افراســيابي، رضا دستواره و رضا چراغي و چهار نفر ديگر انتخاب شدند. بعد دو نفر از كردهاي محلي كه راه‌ها را خوب ميشناختند به ما اضافه شدند. به اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سالح و مواد منفجره و مين ضد خودرو به تعداد كافي در كوله پشتيها بسته بندي كرديم و راه افتاديم.❄️ از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه امام‌حسن عبور كرديم. به منطقه چم امام حســن س وارد شديم. آنجا محل اســتقرار يك تيپ ارتش عراق بود. ميان شيارها و لابه‌لای تپه‌ها مخفي شديم. 🌱 دشمن فكر نميكرد كه نيروهاي ايراني بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند. براي همين به راحتي مشغول تهيه نقشه شديم.🍁 سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگي‌هاي شديد كمي جلوي كار ما را گرفت، اما با تلاش بچه‌ها نقشه‌هاي خوبي از منطقه تهيه گرديد. 🌺 ِ پس از اتمام كار شناسايي و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامي رفتيم. چندين مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهاي خودي برگشتيم. هنوز زياد دور نشــده بوديم که صــداي چندين انفجارآمــد. خودروها و نفربرهاي دشمن را ديديم كه در آتش ميسوخت. 🔥 مــا هم ســريع از منطقه خطر دور شــديم. پس ازچند دقيقه متوجه شــديم تانك‌هاي دشمن به همراه نيروهاي پياده، مشغول تعقيب ما هستند. ما با عبور از داخل شيارها و لابه لای تپه‌ها خودمان را به رودخانه امام حسن س رسانديم. با عبور از رودخانه، تانك‌ها نتوانستند ما را تعقيب كنند. محل مناسبي را در پشــت رودخانه پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. دقايقي بعد، از دور صداي هليكوپتر شنيده شد! 🥀 فكر اين يكي را نكرده بوديم. ابراهيم بلافاصله نقشه‌ها را داخل يك كوله‌پشتي ريخت و تحويل رضا داد و گفت: من و جواد ميمانيم شما سريع حركت كنيد. 💔 كاري نميشــد كرد، خشابهاي اضافه و چند نارنجك به آنها داديم و با ناراحتي از آنها جدا شديم و حركت كرديم. اصلاً همه اين مأموريت براي به دست آوردن اين نقشه‌ها بود. اين موضوع به پيروزي در عمليات‌هاي بعدي بسيار كمك ميكرد.📿 ⬅️ ادامه دارد... جلد اول ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
📌 ادامه چم امام حسن(ع)(قسمت‌دوم) ✍از دور ديديم كه ابراهيم و جواد مرتب جاي خودشان را عوض ميكنند و با ژ3 به سمت هليكوپتر تيراندازي ميكردند. هليكوپتر عراقي هم مرتب با دور زدن به سمت آنها شليك ميكرد. دو ساعت بعد به ارتفاعات رسيديم. ديگر صدايي نمي‌آمد. يكي از بچه‌ها كه خيلي ابراهيم را دوســت داشــت گريه ميكرد، ما هيــچ خبري از آنها نداشتيم. نميدانستيم زنده هستند يا نه.🥀 يادم آمد ديروز كه بيكار داخل شــيارها مخفي بوديــم، ابراهيم با آرامش خاصي مسابقه راه انداخت و بازي ميكرد. 🌺 بعد هم لغت‌هاي فارسي را به كردهاي گروه آموزش ميداد. آنقدر آرامش داشت كه اصلا فكر نميكرديم در ميان مواضع دشمن قرار گرفته‌ايم.🍀 وقتي هم موقع نماز شد ميخواست با صداي بلند اذان بگويد!🌼 امــا با اصرار بچه‌ها خيلــي آرام اذان گفت و بعد بــا حالت معنوي خاصي مشغول نماز شد💎 ابراهيم🌹در اين مدت شجاعتي داشت كه ترس را از دل همه بچه‌ها خارج ميكرد. حالا ديگر شب شده بود. از آخرين باري كه ابراهيم را ديديم ساعتها ميگذشت. 💔 به محل قرار رسيديم، با ابراهيم و جواد قرار گذاشته بوديم كه خودشان را تا قبل از روشن شدن هوا به اين محل برسانند. چند ساعت استراحت كرديم ولي هيچ خبري از آنها نشد. هوا كم كم در حال روشن شدن بود. ما بايد از اين مكان خارج ميشديم. بچه‌ها مرتب ذكر ميگفتند و دعا ميخواندند. آماده حركت شــديم کــه از دور صدايي آمد. 🌸 اسلحه‌ها را مسلح كرديم و نشستيم. چند لحظه بعد، از صداها متوجه شديم كه ابراهيم و جواد هستند. خوشحالي در چهــره همه موج ميزد.❣ با كمك بچه‌هاي تازه نفس به كمكشــان رفتيم. سريع هم از آن منطقه خارج شديم. نقشــه‌هاي به دســت آمده از اين عمليات نفوذي در حمله‌هاي بعدي بسيار كارســاز بود. اين جز با حماسه بچه‌هاي شجاع گروه از جمله ابراهيم و جواد به دســت نمي‌آمد. فردا ظهر ابراهيم و جواد مثل هميشه آماده و پرتوان پيش بچه‌هــا بودند. با رضــا رفتيم پيش ابراهيــم. گفتم: داش ابــرام، ديروز وقتي هليكوپتر رسيد چه كار كرديد؟ با آرامش خاص و هميشــگي خودش گفت: خدا كمك كرد. من و جواد از هــم فاصله گرفتيم و مرتب جاي خودمان را عوض ميكرديم و به ســمت هليكوپتر تيراندازي ميكرديم. 🔥 او هم مرتب دور ميزد و به سمت ما شليك ميكرد. وقتي هم گلوله‌هايش تمام شد برگشت. ما هم سريع و قبل از رسيدن نيروهاي پياده به سمت ارتفاع حركت كرديم. البته چند تركش ريز به ما خورد تا يادگاري بمونه!🌱 جلد اول ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
خیر مقدم به اعضای جدید 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ 🌹امام کاظم علیه السلام: مؤمن کم حرف و پر کار است و منافق پر حرف و کم کار تحف العقول، ص۳۹۷ 🌙✨🌙✨🌙✨ 🌹امام رضا عليه السلام: بهترین ثروت و ذخیره انسان صدقه ای است که در راه خدا می دهد 📚مسندالامام رضا علیه السلام، جلد2، صفحه208 ✨🌙✨🌙✨🌙 🌹امام جواد عليه السلام: هر كس بدون آگاهى كار كند، بيش از آنكه درست كند، خراب مى كند 📚حارالانوار جلد78 صفحه346 ✨🌙✨🌙✨🌙 امام هادی علیه السلام: شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است 📚تحف العقول، صفحه ۴۸۳ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا(24)اسرا ✨واز روی مهربانے ولطف،بال تواضع خویش رابراے آنان فرود آر و بگو: پروردگارا! آن دو را(پدرومادر) رحمٺ آور، همان‌گونہ ڪہ مرا در ڪودکۍتربیت ڪردند» 📖(اسراء۲۴) ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
♥️🍃 الهی، من به بهشت تو محتاجم و نیازمند گذشت توام. تو را می‌خوانم و هرگز از لطفت ناامید نمی‌شوم. 🌻🌞 ❤️ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔸در لغت‌نامه آمده است: پناه یعنی حافظ، حامی، پشتیبان؛ واژه‌ای که این روزها گم شده در میان مشکلات. من می‌گویم: پناه یعنی آنکه یا آنچه به آن دلت گرم می‌شود، میان تمام سختی‌ها، دردها، بلاها... هر کس باید یک پناه برای خودش داشته باشد که دلش به او گرم باشد؛ به اینکه در آغوش او مشکلات برایش کوچک می‌شوند؛ به اینکه به دست او سختی‌ها آسان می‌شود... با این تفاسیر، بی‌شک، پناه، نام دیگر توست! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
✍ سلیمان نبی، اسطوره ی ثروت و قدرت در جهان است. او هنگام دعا به خداوند می‌گوید: خدایا! به من ملکی عطا کن که تا به حال به کسی نداده ای و بعد از من هم به کسی عطا نخواهی کرد. او همه چیز را با هم می‌خواهد چون به قدرت نامحدود خداوند ایمان دارد. او باور دارد و دریافت می‌کند. ✍ پس تو هم باور کن و هنگام دعا کردن زیاده خواه باش، نترس! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●