همسر شهید مدافع حرم شهیدذوقی برامون تعریف میکرد:
وقتی پسر کوچولوم سه ساله بود،همسرم شهید شد
این بچه بعد از اینکه فهمید باباش شهید شده تب کرد
و هرکار میکردیم خوب نمیشد.
بردیمش بیمارستان، دکتر گفت
علت فیزیولوژیک نداره.
احتمالا شوکی به بچه وارد نشده؟
من دیگه نگفتم باباش شهید شده
(اون زمان تهمت میزدن شهدای مدافع حرم برای پول رفتن و…)
خلاصه برگشتیم خونه و من خیلی ناراحت بودم، به حالت گلایه به همسرم گفتم:
خوبه تو که رفتی و راحتی.
من و با این بچهها گذاشتی و تازه الان اول سختیهامونه.
شب خوابیدم وصبح دیدم پسرم کنارم نیست.
رفتم تو هال دیدم اونجا روی مبل خوابیده و تبش قطع شده.
بیدار که شد گفتم
چرا اینجا خوابیدی مامان؟
گفت:
بابا دیشب اومد بیدارم کرد
گفت بیا تو هال باهم کشتی بگیریم،
کلی بازی کردیم بعد بغلم کرد گفت:
دیدی دیگه تب نداری.
به مامان سلام برسون بگو من مراقبتونم💔
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
♦️ #حاج_قاسم_سلیمانی : هروقت در سختی های جنگ مضطر میشدیم پناهگاهی جز زهرا سلام الله علیها نداشتیم!
هدیه به روح مطهرش صلوات 📿
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
418_55953002962288.mp3
4.33M
پاشو از تو بسترت واسه دلخوشی ِمن ؛
چند دقیقه راه برو مادرم منم حسن💔 .
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●