🌺سه جمله ارزشمند از حضرت علی(ع):
همواره در تنهایی مراقب افکارت
در خانواده مراقب رفتارت
و در جامعه مراقب گفتارت باش
اسباب رهایی در سه چیز است
🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقان وقت نماز است
اذان میگویݩد…
((•°~📿
#حَیعَلَیالبَندِگی 🕊
#نمازاولوقٺ 🌱
نمازت را که خواندی ،
سجاده ات را به شهادت بگیر که
هیچ نمازی را بدون دعا
برای تعجیل در ظهورش
تمام نکرده ای.....
اللهم عجل لولیک الفرج
11.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🅰️ فیلمی که در مجازی جریان ساز شد!
زن جوانی که در صفحه مجازی خود نان محلی آموزش میدهد اما بعلت داشتن زیبایی خدادادی ازطرف یکی از شبکه های ماهواره ای دعوت میشه
تا حجاب از سر برداره و جلو دوربین بره و #یک_میلیون_دلار بگیره!
❌ ولی خانم باحیا قبول نکرده....
#حرم_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیاد دور نیست
دوباره ۱۳ رجب بشه
دیوار ترک میخوره
#ماه_رجب
43.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 تا آخرین نفس ما ایستاده ایم...
📽 تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای حماسی و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙...تا آخرین نفر، تا آخرین نفس
ما ایستاده ایم ، ما ایستاده ایم
بهر بقای دین ، در راه انقلاب
ما سر نهاده ایم ، ما سر نهاده ایم
سالار عاشقان ، محبوب کبریا
سرمشق خون زده ، در دفتر بلا
فرزند فاطمه(س) با صوت دلربا
هر دم زند صلا ، از دشت کربلا
با پیر حق پرست ، از ساغر الست
ما مست باده ایم ، ما مست باده ایم
پیروزی حسین(ع) رمز شهادت است
فیض و وصال حق ، اوج شهادت است
سرمایه ی حیات در استقامت است
این سیر مکتبی ، تا بی نهایت است
آیینه ی دل از ، عشق تو یا حسین(ع)
ما جلوه داده ایم ، ما جلوه داده ایم
هرگز نمی شود ، فانی نوای خون
جاوید و استوار ، باشد لوای خون
هر لاله بشکفد ، در جبهه های خون
دارد پیامی از ، صوت رسای خون
فرموده است امام ، الحق که ما ز دست چیزی نداده ایم ، چیزی نداده ایم
تا آخرین نفر ، تا آخرین نفس
ما ایستاده ایم ، ما ایستاده ایم...
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
#سلام_علی_آل_یاسین 💙
#یا_مهدی_ادرکنی 💚
هدایت شده از خادمان منتظران ظهور (جمکران)
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
❤️🌸#علی_مرد_است🌸❤️
حاج آقای دشتی مترجم نهج البلاغه به آیتالله مرعشی گفتند: آقا دعا کنید ما در هزینه ی چاپ این کتاب دچار مشکل هستیم، آیتالله مرعشی نجفی فرمودند: آقای دشتی حکایت علی مَرده را شنیدی؟
شخصی بود در اصفهان، اوضاع مالی داغون...، یه خونهی کوچک که دو تا اتاق داشت. به همسرش گفت: بیا یکی از این اتاقها را خالی کنیم اتاق دوم را بکنیم محل پرورش مرغ و خروس
پذیرفت، قرار شد کف اتاق را بکنند تا قفسه بگذارند تعداد بیشتری مرغ و خروس جا بگیرد. مقداری کند دید چیزی برق میزند نگاه کرد دید الماسی از دل خاک آمد بیرون. سریع رفت بازار زرگرهای اصفهان، گفت این را کسی میخرد؟ گفتند: این خیلی قیمتی است این را فقط باید ببری بغداد آنجا از تو میخرند.
آمد وارد عراق شد چون محب امیرالمؤمنین بود گفت اول بروم نجف عرض ارادت کنم بعد بروم دنبال فروش الماس. روز آخر که میخواست خداحافظی کند و برود سمت بغداد دید خادم حرم دارد صدا میزند: (آن زمان حرم ضریح نداشت) ایها الناس، شیعیان مولا، کمک کنید مولا ضریح ندارد.
این بندهی خدا به عبارت ما امروزیها جوگیر شد گفت: ما که یک عُمر نداشتیم از این به بعد هم نداشته باشیم. خادم را صدا زد الماس را داد به خادم و گفت: این خیلی قیمتی است ضریح را درست کنید و به همهی کارهای حرم برسید همه را جواب میدهد خادم خوشحال رفت.
این شخص نشست گوشهی حرم، دیگر کاری نداشت بکند. یک لحظه پشیمان شد با خود گفت: عجب کاری کردم، کاش میفروختم و مقداری را میدادم حالا جواب زن و بچه را چه بدهم... در همین حالت که بوده به خواب فرو میرود در عالم خواب میبیند: آقا امیرالمؤمنین از داخل آن قبر که صندوق چوبی داشت آمدند بیرون و لاله گوشش را گرفتند و سه بار فرمودند:
حاجی الماسی (علی مَرد است)
زیر بار منت نامرد نمیرود
شخص از خواب بیدار شد و پشیمان شد... عرضه داشت: آقاجان غلط کردم نفهمیدم همه ی زندگیم فدای شما.
یک مرتبه دید پلیس وارد حرم شده و او را گرفتند، ترسید، فکر کرد اتفاق بدی افتاده! پرسید: چه شده؟ گفتند: ما اصفهان دنبالت میگشتیم؛ تلگراف زدیم گفتند آمدی نجف، آمدیم دنبالت؛ یک عموی بسیار پولدار داشتی در هندوستان از دنیا رفته وارثی ندارد جز تو، دنبالت میگردند بری اموال را تحویل بگیری.
با خود گفت: من نیم ساعت پیش الماس را دادم؛ این تلگراف بیشتر از بیست روز است دست به دست دنبال تو است اصلا قبل از اینکه الماسی پیدا کنی علی علیه السلام فکر تو را کرده است.
رفت هندوستان مال و اموال را تحویل گرفت؛ آمد در اصفهان بازار زرگری راه انداخت که مشابهش نبود در آن اطراف، اسمش را هم به برکت خطاب امیرالمؤمنین گذاشت: (حاجی الماسی)
آقای مرعشی فرمودند: آقای دشتی برای امیرالمؤمنین کار میکنید، نگران نباشید؛ «علی مَرد است».
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
📌در آستانه ولادت مولی الموحدین، امام المتقین، امیرالمومنین، با جان و دل، بانی سفرهی حضرت بشوید که:
❤️🌸#علی_مرد_است.🌸❤️
📌شماره کارت جهت مشارکت:
💳
6104338809999812🔺#رویشمارهبزنیدکپیمیشود. 🟢 به نام مسجد مقدس جمکران 🆔 @montazerane_zohur ❤️در ثواب نشر شریک باشید❤️
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادی کنیم از آتش زدن تفریحی نخلستانها در عراق توسط ارتش مزدور آمریکا❌
🔹 پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم .
شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى .
حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند.
او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت .
🔹 شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟
حكیم جواب داد: او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست ،
👈 همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد.
🌺🍃
بهلول با چوبی بلند
بر قبرهای گورستانی می زد
پرسیدند: چرا چنین می کنی؟
گفت: صاحب این قبر دروغگوست
چون تا وقتی در دنیا بود
دائم می گفت:
باغِ من، خانۀ من، زمینِ من و ...
ولی حالا همه را گذاشته و رفته است
و هیچیک از آنها مـال او نیـست
برای رسیدن به آرامش حقیقی
بایـد بـه این باور بـرسیم که
همۀ ما در این دنیـا فقط امـانتداریم...
🌺🍃