eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.2هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱حکایت مردی از کنار جنگلی رد می شد ، شیری را دید که برای شغالی را خط ونشان می کشد . شغال به خانه رفت و در را بست ولی شیر همچنان به حرکات رزمی اش ادامه داد و شغال را به جدال فرا خواند . مرد سرگرم تماشای آنان بود که کلاغی از بالای درخت از او پرسید چه چیز تو را این چنین متعجب کرده است؟ مرد گفت: به خط و نشانهای شیر فکر می کنم ،شغال هم بی توجه به خانه اش رفته بیرون نمی آید! کلاغ گفت ای نادان آنها تو را سرگرم کرده اند تا روباه بتواند غذایت رابخورد ! مرد دید غذایش از دستش رفته از کلاغه پرسید روباه غذایم را برد شیر و شغال را چه حاصل؟ کلاغه چنین توضیح داد : روباه گرسنه بود توان حمله نداشت ، غذایت را خورد و نیرو گرفت، شیرهم بدنش کوفته بود خودش را گرم کرد تا هنگام حمله آماده باشد و شغال هم خسته بود رفت خانه تا نیرویی تازه کند تا آن زمان که جلوتر رفتی هرسه بتو حمله کنند و تو را بخورند!؟ مردپرسید: از اطلاعاتی که به من دادی تو را چه حاصل؟ کلاغ گفت: آنها کیسه زر تو را به من وعده داده بودند تا تو را سرگرم کنم... 🖋☕️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💕خوشبختی دیگران، از خوشبختی توکم نمیکند وثروت آنان رزق تو راکم نمیکند وصحت آنان هرگز نمی گیردسلامتی تو را پس مهربان باش.. وآرزو کن برای دیگران آنچه راکه آرزو میکنی برای!خودت @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌸 که وقتی از کسی. و ای به دل می گیرم، درحقیقت ی او می شوم؛ او افکارم را تحت کنترل خود می گیرد؛ اشتهایم را ازبین می برد؛ آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من می گیرد؛ اعتقاداتم را ازبین می برد و مانع از استجابت دعاهایم می گردد؛ او آزادی فکرم را می گیرد و هرکجا که می روم برایم مزاحمت ایجاد می کند؛ هیچ راهی برای فرار از او ندارم. تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم می شود؛ وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنار م است؛ هرگز نمی توانم احساس شادی و راحتی کنم... او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر می گذارد؛ او مجبورم می کند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛ او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من می دزدد؛ 🌸 بنابراین دریافته ام اگر نمی خواهم یک باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم! خود را در آیینه نگریستم و دریافتم ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است. دانستم دلم جایگاه است که همواره مرا لبریز از و و می کند. ❤ پس دلم را برای او از هر چه غیر او بود خالی کردم. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸
✅ بهبود 🍌این میوه یکی دیگر از منابع غنی از پتاسیم است. یک مطالعه بر روی زنان نشان داد مصرف موز پیش از وعده‌های غذایی به کاهش نفخ شکم آن‌ها کمک کرد. 🍌 متخصصان می‌گویند این موضوع به این دلیل است که موز به باکتری‌های خاص دستگاه گوارش موادی را می‌رساند که به کاهش گاز تولید شده در شکم منجر می‌شود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❣یک دقیقه مطالعه روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی میکنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه‌روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟ پسر پاسخ داد: عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا، ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد، ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند، حیاط ما به دیوارهایش محدود می‌شود اما باغ آنها بی‌انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد: متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌱سوال هارون از بهلول روزي هارون الرشید که مست باده ناب بود در قصري مشرف به دجله بود و به تماشاي آبهاي خروشان دجله مشغول. در این حال بهلول بر هارون وارد شد. هارون الرشید خنده مستانه نمود و بعد از خوش آمد به بهلول امر نشستن داد و به او گفت: امروز یک معما از تو سوال می نمایم. اگر جواب صحیح دادي هزار دینار زر سرخ به تو می دهم و چنانچه از جواب عاجز بمانی امر می کنم از همین محل تو را به دجله اندازند، بهلول گفت من به زر احتیاجی ندارم ولی به یک شرط قبول می نمایم که اگر جواب معماي تو را صحیح دادم، باید صد نفر از اشخاصی که در زندانهاي تو و از دوستان من می باشند آزاد نمایی و اگر جواب صحیح ندادم مرا در دجله غرق نما. هارون قبول نمود و معما را بدین طریق طرح نمود: اگر یک گوسفند و یک گرگ و یک دسته علف داشته باشیم و بخواهیم این سه را به تنهایی و یک یک از این طرف رودخانه به آن طرف ببریم، آیا به چند طریق باید آنها را به آن طرف رودخانه بُرد که نه گوسفند علف را بخورد و نه گرگ گوسفند را؟ بهلول گفت: اول باید گرگ را بگذاریم و گوسفند را آن طرف رودخانه ببریم و بعد برگردیم علف را برداریم و ببریم و چون علف را آن طرف رودخانه بردیم باز گوسفند را برگردانیم به جاي اول و گوسفند را بگذاریم و گرگ را ببریم و بعد هم برگردیم و گوسفند را بر داریم و ببریم. پس اینها یک به یک برده می شوند و نه گوسفند می تواند علف را بخورد و نه گرگ می تواند گوسفند را بِدَرَد . هارون گفت : احسنت جوابصحیح دادي، بعد بهلول نام یکصد نفر از دوستان را که همه آنها از شیعیان علی (ع) بودند گفت و مُنشی همه آنها را ذکر نمودند و چون به نظر هارون رسید و آنها را شناخت از شرط خود سرباز زد ولی با اصرار بهلول فقط ده نفر را بخشید و از زندان آزاد نمود... 🖋☕️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا وقتی نخواهد عمر دنیا سر نخواهد شد، گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شد، و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد، باغی از هجوم بادها پرپر نخواهد شد، خدا وقتی نخواهد قطره ای کوچکتر از باران گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد، و کِرم کوچکی پروانه ای زیبا نخواهد شد، خدا وقتی بخواهد غیر ممکن می شود ممکن، ولی وقتی نخواهد واقعا دیگر نخواهد شد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـــ🌸ـــــلام دوستان گلم 🌸 چهارشنبه بهـاری 🌷24خرداد ماهـتون گـلبارون 🌸روزی پر از عشق و مـحبت 🌷روزى پر ازموفقيت و شادى 🌸روزى پر ازخنده و دلخوشى 🌷و روزی پر از خـبرهای خـوب 🌸براتون آرزومندم 🌷 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر وقت مشکلی توی زندگیم داشته باشم رو میکنم به خدا و بهش میگم خدایا تو تنها امید من هستی و من جز تو کسی رو ندارم منو هیچوقت با مشکلاتم تنها نزار الهی آمین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ‎‌‌‌‌‌‌
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همیشه حسن ظن به خداوند داشته باشیم و به معنای واقعی او را ارحم الراحمین بدانیم ‎‌‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🍃داستان قرآنی 🍃🍃 حضرت یوسف ع 🌺🌻گفتند پدرجان ، بصحرا رفتیم ، به گشت و گذار پرداختیم . تفریح کردیم . چه روز خوشی بود . 🌺🌻اما افسوس و هزار افسوس ، ما مسابقه دویدن ترتیب دادیم و چون یوسف کوچک بود و نمیتوانست در مسابقه شرکت کند ، 🌺🌻برای حفظ اثاث و اموالمان او را نزد آنها گذاشتیم . درست در همان زمان که ما از او دور شدیم ، گرگی درنده که در کمین بود ، باو حمله کرد و او را خورد . 🌺اینهم پیراهن خون آلود او ، سند صدق گفتار ما است . گرچه میدانیم که تو حرف ما را باور نخواهی کرد و ما را در حفظ و نگهداری یوسف متهم خواهی ساخت . 🌺🌻یعقوب آه سردی کشید و پیراهن یوسف را گرفت ، آنرا بوسید و بوئید و در حالیکه اشگ در چشمش حلقه زده بود گفت : چه گرگ عجیبی بوده ؟ 🌺🌻یوسف مرا پاره کرده ولی به پیراهن او آسسیبی نرسانیده است . برادران متوجه اشتباه بزرگ خود شدند که پیراهن را سالم با خود آورده اند ،و فقط آن را به خون گوسفند آغشته کردند اما دیگر دیر شده بود و راهی برای جبران اشتباه باقی نمانده بود . 🌻🌺یعقوب از همین نشانی ، به توطئه شوم فرزندانش پی برده بود و گفت : یوسف مرا گرگ نخورده بلکه عقده های درونی شما و نفس اماره شیطان طبیعت شما دست بدست هم دادند و کاری بس زشت و ناروا را در چشم شما پسندیده و زیبا جلوه دادند و با برادر کوچک خود کردید آنچه را کردید . 🌺🌻سپس آهی کشید و بی هوش روی زمین افتاد . برادران سخت به وحشت افتادند و آه و ناله سر دادند که وای برما ، هم برادر خود رااز دست دادیم و هم پدر پیر خود را کشتیم ادامه داستان در قسمت بعد ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ━َ━َ❥•🌷🌸🌷•❥•━┅┄💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امیرالمومنین عليه ‏السلام فرمودند: 📄أبخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ على نفسِهِ بمالِهِ و خلّفَهُ لِوُرّاثِهِ 📜بخيل‏ ترين مردم كسى است كه مال خويش را از خود دريغ دارد و براى وارثانش بگذارد. 📚(غررالحكم حدیث ۳۲۵۳) 📖 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh