اعتماد
شبیه شیشه است...
یک بار که شکسته شد
هرگز دوباره مانند
قبل نمی شود...!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
در دوران طلایی و شیرین کودکی. روزهای پایانی اسفند بود، مدرسه تعطیل شدهبود و داشتیم لیلی کنان و سرخوش برمیگشیم سمت خانه، پیک شادی توی دستهای کوچکمان و زیر نور جاندار آفتاب، میدرخشید، عطر تازگیِ رنگ و کاغذش مشام خام کودکیمان را نوازش میداد و یکجور عجیبی حال و هوای تازگی و بهار را تداعی میکرد. چه شوقی داشتم زودتر برسم خانه، یک شبه تمامش کنم و کل تعطیلات عید را بدون دغدغهی پیک نوروز و تکالیف انجام نشده شیطنت کنم و خوش باشم.
من دلم میخواهد برگردم درست به همان روزها, همان روزهای شیرینی که به خانه بر میگشتم و توی حیاط چرخ میزدم و قهقههی شادی سر میدادم و مدام تکرار میکردم که "تعطیل شدیم هورا" جوری که انگار دنیا را به من دادهاند و تمام آرزوهایم را بر آوردهاند و دیگر جای هیچ نگرانی نیست. مامان توی این هوا، فرش پهن کرده بود توی حیاط و به جان تار و پود و ریشههایش افتاده بود و بینی و گونهاش از سردی هوا و وزش بادهای بهاری، قرمز شده بود، سرش را بالا میگرفت و میگفت؛ "چهخبره کوچه رو روی سرت گذاشتی! غذات روی اجاقه، دست و روتو بشور و بخور تا من میام" کاش مامان میدانست شادترین دوران زندگی نسل من همان روزهاست و میگذاشت صدای خندهام تمام کوچه را بردارد، میگذاشت تا فرصت هست بالا و پایین بپرم و به اندازهی تمام عمرم شیطنت کنم. از رختخوابها بروم بالا و سقوط کنم روی فرش، پایم درد بگیرد و از خنده ریسه بروم، لواشکهای روی پشت بام را قبل از خشک شدنشان تمام کنم و روی درخت بادام، آواز شاد "بازباران" بخوانم و حالم خوب باشد.
کاش به ما سخت نمیگرفتند و میگذاشتند تا جایی که میشد بچگی کنیم و خوش باشیم. مایی که قرار بود جوانیمان در دل طاعون قرن بیست و یک باشد و اضطراب را به نقطهی جوش برسانیم.
چشمانم را میبندم و خودم را در همان حیاط صمیمی و سرسبز تصور میکنم، اواخر اسفند است، مامان دارد فرش میشوید، بابا از سر کار برگشته و یک دستش کلوچه و پشمک و دست دیگرش آجیل و پرتقالهای عید است. خواهرم دارد پنجرهها را پاک میکند و مدام غر میزند که چرا من کاری نمیکنم و من هم بدون توجه به حرفهای او، مینشینم و مثل همیشه چوب توی لانهی مورچهها میکنم تا بریزند بیرون و با آنها بازی کنم.
خدایا، تو مرا به کودکیام برگردان، من قول میدهم کاری به کار مورچهها نداشتهباشم، پیک نوروزیام را یک روزه تمام نکنم، به خواهرم کمک کنم و کمی آرامتر بالا وپایین بپرم. دورت بگردم خدا، من این روزها را دوست ندارم بیزحمت مرا برگردان به همان روزها.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞فیلم :
داستان عجیب
#مقدس_اردبیلی
زمان: 7 دقیقه و 4 ثانیه
این کلیپ و از دست ندهید
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ورود كاروان امام حسین علیه السلام به كربلا
🏴امان ازدل زینب...🏴
گرچه رسیده اند
پایانِ این سفر شده،آغاز مرثیه
زینب به خویش گفت،
بوی فراق مےرسد از سمتِ بادیه...
#تاکهخاکینشدهمعجرزینببرگرد...😔😭
#ورود_ڪاروان
#خدا_رحم_کند😔💔
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️دوم محرم است
💚از امروز عباس علی
▪️سقای حرم شده است
💚میگن پیش خدا عزیزه
▪️میگن خدا حرفشو زمین نمیندازه
🏴👇🏴
خدایابه حرمت عباس (ع)حاجت دوستانم را براورده کن
✨آمین✨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃❤️🍃
🌹امام حسین (ع) می فرمایند :
چیزی که از ارزشتان بکاهد
بر زبان جاری نکنید ...
📚جلا العیون ج ۲ ص ۲۰۵
💚 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و
💚 علی آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌹روزتون امام حسینی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💠 گوش دادن به موسیقی غیر مبتذل در ایام عزاداری
♻️ شایسته نیست مومنان در ایام عزاداری اهل بیت علیهم السلام به شادی بپردازند و اگر به گونه ای باشد که عرفا توهین به حضرات معصومین علیهم السلام محسوب شود باید از آن اجتناب شود.
--------------
سایت آیت الله خامنه ای
#احکام_شرعی #احکام_عزاداری
--------------------------------
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ
✨صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۶﴾
✨و در حقيقت انسان را از گلى خشك
✨از گلى سياه و بدبو آفريديم (۲۶)
📚سوره مبارکه الحجر✍آیه ۲۶
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احسن_القصص
💎حضرت عیسی (ع) و زن زناکار
♥•٠·
سران قوم و فریسیان زنی را که در حال زنا گرفته بودند، کشان کشان به مقابل جمعیت آوردند
و به عیسی (ع) گفتند: «استاد، ما این زن را به هنگام عمل زنا گرفته ایم.
او مطابق قانون موسی باید سنگسار شود.
ولی نظر شما چیست؟»
آنان می خواستند عیسی (ع) چیزی بگوید تا او را به دام بیاندازند و محکوم کنند. ولی عیسی (ع) سر را پایین انداخت و با انگشت بر روی زمین چیزهایی می نوشت.
سران قوم با اصرار می خواستند که او جواب دهد.
پس عیسی (ع) سر خود را بلند کرد و به ایشان فرمود:
«بسیار خوب؛ آنقدر بر او سنگ بیاندازید تا بمیرد.
ولی سنگ اول را کسی به او بزند که خود تا به حال گناهی نکرده است».
سپس دوباره سر را پایین انداخت و به نوشتن بر روی زمین ادامه داد.
سران قوم از پیر گرفته تا جوان، یکیک بیرون رفتند تا اینکه در مقابل جمعیت
فقط عیسی (ع) ماند و آن زن.
آنگاه عیسی (ع) بار دیگر سر را بلند کرد و به زن گفت:
«آنانی که تو را گرفته بودن کجا رفتند؟ حتی یک نفر هم نماند که تو را محکوم کند؟»
زن گفت: «نه آقا»
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
#خواص_شیر_شتر🥛🐪
❇️⇦#درمان⇩
🔻دیابت
▫️سرطان
▫️بـواسیر
▫️کمخونی
▫️فشارخون
▫️زخم مـعده
▫️گرفتگی عروق
▫️پوکی استخوان
▫️بیماریهای عفونی
▫️خاصیت لاغرکنندگی
🔺خاصیت ضد میکروبی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞فیلم :
داستان عجیب
#مقدس_اردبیلی
زمان: 7 دقیقه و 4 ثانیه
این کلیپ و از دست ندهید
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
یک چیزایی قابل جبران نیست
مثل حرمت هایی که شکسته شد💔
دل هایی که شکست 💔
شخصیت هایی که خورد شد ...! 💔
و اعتمادی که دیگه نموند 💔
اینا قابل بخشش نیست ..
قابل جبران هم نیست ...! 😔
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان