eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.2هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱حکایت حکمت خداوند حضرت موسي عليه السلام فقيري را ديد كه از شدت تهيدستي ، برهنه روي ريگ بيابان خوابيده است . چون نزديك آمد ، او عرض كرد : اي موسي ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكي به من بدهد كه از بي تابي ، جانم به لب رسيده است . موسي براي او دعا كرد و از آنجا (براي مناجات به كوه طور) رفت . چند روز بعد ، موسي عليه السلام از همان مسير باز مي گشت ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتي بسيار اجتماع نموده اند ، پرسيد : چه حادثه اي رخ داده است ؟ حاضران گفتند : تا به حال پولي نداشته تازگي مالي بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجويي نموده و شخصي را كشته است . اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند ! خداوند در قرآن مي فرمايد : (اگر خدا رزق را براي بندگانش وسعت بخشد ، در زمين طغيان و ستم مي كنند) پس موسي عليه السلام به حكمت الهي اقرار كرد ، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود. 📚حکایتهای گلستان ص161 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی زیبا و آموزنده از مردی که صاحب گسترده‌ترین فروشگاه‌های زنجیره‌ای در جهان است پرسیدند : «راز موفقیت شما چه بوده؟» او در پاسخ گفت : زادگاه من انگلستان است. در خانواده‌ی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر می‌دیدم، هیچ راهی به جز گدایی کردن نمی‌شناختم. روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافه‌ای مظلوم و رقت‌بار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت : به جای گدایی کردن بیا با هم معامله‌ای کنیم. پرسیدم : چه معامله‌ای؟ گفت : ساده است. یک بند انگشت تو را به ده پوند می‌خرم. گفتم : عجب حرفی می‌زنید آقا ، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم؟ بیست پوند چطور است؟ شوخی می کنید؟ بر عکس، کاملا جدی می گویم. جناب من گدا هستم، اما احمق نیستم. او هم‌چنان قیمت را بالا می‌برد تا به هزار پوند رسید. گفتم : اگر ده هزار پوند هم بدهید، من به این معامله‌ی احمقانه راضی نخواهم شد. گفت : اگر یک بند انگشت تو بیش از ده هزار پوند می‌ارزد، پس قیمت قلب تو چقدر است؟ در مورد قیمت چشم، گوش، مغز و پای خود چه می‌گویی؟ لابد همه‌ی وجودت را به چند میلیارد پوند هم نخواهی فروخت؟ گفتم : بله، درست فهیمیده‌اید. گفت : عجیب است که تو یک ثروتمند حسابی هستی، اما داری گدایی می‌کنی. از خودت خجالت نمی‌کشی؟ گفتۀ او همچون پتکی بود که بر ذهن خواب‌آلود من فرود آمد. ناگهان بیدار شدم و گویی از نو به دنیا آمده‌ام. اما این بار مرد ثروتنمدی بودم که ثروت خود را از معجزه‌ی تولد به دست آورده بود. از همان لحظه، گدایی کردن را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم زندگی تازه‌ای را آغاز کنم.... ✍ ؛ مجموعه حکایات و سخن بزرگان @tafakornab @shamimrezvan
🤔❓ جديدا بر روی پيراهن عزاداری نام مبارك ائمه و شعارهای ديگر چاپ می‎شود، مسح آنها در هنگام سينه زنی و غيره، بدون وضو چه حكمی دارد؟ 🔹✍️ آيات عظام امام، خامنه‌اي، مكارم، صافي، سبحانی، بهجت، مظاهری: كسى كه وضو ندارد بنابر احتياط واجب حرام است اسم مبارك ائمه را مس نمايد. 🔹✍️ آيات عظام سيستاني، تبریزی، نوري، وحید،شبیری، فاضل: احتیاط مستحب است که اسم مبارک ائمه را بدون وضو لمس ننماید. 👌👌تبصره: 1. 🍃 کودکان در این مورد تکلیفی ندارند و لمس اسماء متبرکه برای آنها اشکال ندارد. 2. 🌿 مس شعارهای که اسماء متبرکه ندارند، مانند هیهات منا الذله، اشکال ندارد. 3. 🌾 مس اسامی غیر ائمه مانند یا علی اکبر، یا علی اصغر، یا ابوالفضل، اشکال ندارد. 4. 🍀 مس کلمه «اللَّه» بدون وضو جايز نيست؛ هر چند جزئى از اسمی باشد مانند یا اباعبداللّه. 📚 توضيح المسائل مراجع م 319؛ آقا اجوبه، س 164 --------------------------------  🔖 به بگذارید👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
بازرگانی غلامی نیرومند دید و به هوای جثه تنومندش او را خرید و از فروشنده عیبش را پرسید. فروشنده گفت: فقط یک عیب دارد آن اینکه اول باید سر غیرتش آورد تا دلاوری کند. بازرگان مال التجاره اش را بار زده و به همراه غلام به راه افتاد و هنوز یک منزل راه نرفته بود که راهزنان به کاروان حمله کردند و بازرگان هر چه غلام را به دفاع فرا خواند جز داد و فریاد هنری از غلام ندید. رئیس دزدان دستور داد تا صدایش را قطع کنند و بی حرمتش کنند، پس سی و نه تن از راهزنان به ترتیب خدمت غلام رسیدند و چون نوبت به چهلمین دزد رسید غیرت غلام جنبید و برجسته چوبی برداشت و همه دزدان را تار و مار کرد. بازرگان در برگشت به بازار برده فروشان رفت و غلام را پس داده و گفت: مال بد ، بیخِ ریشِ صاحبش، من از کجا همیشه چهل دزد حاضر داشته باشم که او را سر غیرت بیاورند ! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌱حکایت زاهدی مهمان پادشاه شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بيش از آن کرد که عادت او تا ظن صلاحيت در حق او زيادت کنند. چون به مقام خويش آمد سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت گفت : ای پدر باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت : در نظر ايشان چيزی نخوردم که بکار آيد . پسرگفت : نماز را هم قضا کن که چيزی نکردی که بکار آيد.... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🔅ملانصرالدین وارد طویله میشد به خرش سلام میکرد! 🔅گفتن: ملا این که خره نمیفهمه که سلامش میکنی؟ 🔅ملا میگه: اون خره ولی من آدمم، من آدم بودن خودم رو ثابت میکنم، بذار اون نفهمه! ❗️حالا اگه به کسی احترام گذاشتی حالیش نبود، ناراحت نباشید، شما آدم بودن خودتون رو ثابت کردید، بذار اون نفهمه @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💎امام کاظم علیه السلام: 🔸مصیبت برای صابر، یکی است و برای آنکه بی طاقتی کند، دوتاست تحف العقول صفحه 414 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 💎امام رضا عليه السلام: 🔸هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد، 🔹خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد 📚ميزان الحكمه جلد 5 صفحه 280 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 🔅 : 🔹 آن كه از هوسش پيروى كند ، آرزوى دشمنش را برآورد. 📚 اعلام الدین، ص۹۰۳ 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎امام هادی علیه السلام: 🔸شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است 🔹چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است 📚تحف العقول ص۴۸۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
▪️🍃▪️ 🍃▪️ ▪️ : ⁉ آیا چاپ و نوشتن آیات قرآن و اسامی معصومین (علیهم السلام) روی لباس، مخصوصاً لباس مشکی، با توجه به این که دست و بدن به آن برخورد می کند، جایز است؟ استفاده از این لباس ها چه حکمی دارد؟ : 🔹 اشکال ندارد، ولی است احکام شرعی در مورد آن رعایت شود و از بی احترامی و و دست زدن بدون به نوشته های آن خودداری شود. 📚استفتائات مقام معظم رهبری @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ▪️ 🍃▪️ ▪️🍃▪️
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا ✨خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ ✨خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ ✨بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلَا ✨فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ ✨مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا ✨وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ✨وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۱﴾ ✨اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد ✨پاى از پى گامهاى شيطان منهيد ✨و هر كس پاى بر جاى گامهاى ✨شيطان نهد بداند كه او به زشتكارى ✨و ناپسند وامى دارد و اگر ✨فضل خدا و رحمتش بر شما نبود ✨هرگز هيچ كس از شما پاك نمى ‏شد ✨ولى اين خداست كه هر كس ✨را بخواهد پاك مى‏ گرداند ✨و خداست كه شنواى داناست (۲۱) 📚سوره مبارکه النور ✍آیه ۲۱ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت خانه اش: میگوید نه و چیز بهتری را به شما میدهد میگوید بله و آنچه که خواستید را به شما میدهد میگوید صبر کن و بهترین را به شما میدهد... آتش گرفت و سوخت. رفت و خانه دیگری با قرض و زحمت خرید. بعد از مدتی سیلی در شهر برخاست و تمام سیلاب شهر به خانه او ریخت و خانه‌اش فرو ریخت. شیخ را ترس برداشت و سراغ عارف شهر رفت و راز این همه بدبیاری و مصیبت را‌ سوال کرد. ابو سعید ابوالخیر گفت: خودت می‌دانی که اگر این همه مصیبت را آزمایش الهی بدانیم، از توان تو خارج است و در ثانی آزمایش مخصوص بندگان نیک اوست. شیخ گفت: تمام این بلاها به خاطر یک لحظه آرزوی بدی است که از دلت گذشت و خوشحالی ثانیه‌ای که بر تو وارد شده است. شیخ گفت: روزی خانه مادرت بودی، از دلت گذشت که، خدایا مادرم پیر شده است و عمر خود را کرده است، کاش می‌مرد و من مال پدرم را زودتر تصاحب می‌کردم. زمانی هم که مادرت از دنیا رفت، برای لحظه‌ای شاد شدی که می‌توانستی، خانه پدری‌ات را بفروشی و خانه بزرگتری بخری. تمام این بلاها به خاطر این افکار توست. مرد گریست و سر در سجده گذاشت و گفت: خدایا من فقط فکر عاق شدن کردم، با من چنین کردی اگر عاق می‌شدم چه می‌کردی؟ سر بر سجده گذاشت و توبه کرد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍹اگردچاراضطراب یاافسردگی هستید"چای زعفران"بنوشید ! 👈🏻شادی آور 👈🏻ضد آلزایمر 👈🏻پیشگیری از سرطان 👈🏻تسکین دردهای شکمی 👈🏻ضداضطراب وافسردگی 👈🏻پیشگیری ازفشارخون بالا @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ 🌱زندگی را می گویم: اگر بخواهی از آن لذت ببری، همه چیزش لذت بردنی است و اگر بخواهی از آن رنج ببری همه چیزش رنج بردنی است، کلید لذت و رنج دست توست ! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh