🔻زاهد خیالباف
آورده اند که مردی پارسا بود و بازرگانی که روغن گوسفند و شهد فروختی با او همسایگی داشت و هر روز قدری از بضاعت خویش برای قوت زاهد فرستادی. زاهد چیزی بکار بردی و باقی را در سبویی کردی و طرفی بنهادی. آخر سبو پر شد.
روزی در آن مینگریست. اندیشید که اگر شهد و روغن به ده درم بتوانم فروخت و آن را پنج گوسفند خرم، هر پنج بزایند و از نتایج ایشان رمها پیدا آید و مرا استظهاری باشد و زنی از خاندانی بزرگ بخواهم، لاشک پسری آید، نام نیکوش نهم و علم و ادب بیاموزمش و اگر تمرّدی نماید بدین عصا ادب فرمایم. این فکرت چنان قوی شد که ناگاه عصا برگرفت و از سر غفلت بر سبوی آویخته زد در حال بشکست و شهد و روغن بر روی او فرود آمد.
حکایتهای #کلیله_دمنه
#زاهد
#نصرالله_منشی
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل👆
🔻تقدیر
سعدی گوید: صیّادی تور صید ماهی را به دریا افکند تا ماهی بگیرد. از قضاء ماهی بزرگ به داخل تور افتاد و چنان ماهی بزرگ بود که تور را از دست صیّاد کشید و ربود.
دام، هر بار ماهی آوردی
ماهی این بار رفت و دام ببرد
صیّادان افسوس خوردند و او را سرزنش کردند که چنین صیدی از دستش رفت.
صیّاد گفت: «تقدیر این ماهی در من نبود و اجلش نرسیده بود که در آن جان دهد.»
📚حکایتهای گلستان، ص 169
حکایتهای #سعدی
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
5.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انگیزشی
آدما رو بخاطر نقاط ضعفشون کنار نذارید!
نقاط ضعفشون رو جبران کنید ...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#داستانکشب
💎 🦌گوزنی بر لب آب چشمهای رفت
تا آب بنوشد.
عکس خود را در اب دید،
پاهایش در نظرش باریک
و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد.
اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید
شادمان و مغرور شد.
در همین حین چند شکارچی
قصد او کردند.
گوزن به سوی مرغزار گریخت
و چون چالاک میدوید
صیادان به او نرسیدند اما وقتی
به جنگل رسید، شاخ هایش
به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست
به تندی بگریزد.
صیادان که همچنان به دنبالش بودند
سر رسیدند و او را گرفتند.
گوزن چون گرفتار شد با خود گفت:
دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم
نجاتم دادند،
اما شاخ هایم که به زیبایی آنها
میبالیدم گرفتارم کردند.
⏪ چه بسا گاهی از چیزهایی که
از آنها ناشکر و گلهمندیم
پلهی صعودمان باشد
و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم
مایهی سقوطمان باشد.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
↙️↙️↙️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل👆
به بزرگی آرزویت نیندیش
به بزرگى کسى بیندیش
که میخواهد آرزویت رابرآورده کند
براى برآورده شدن آرزوهایتان
خـــدا را براى شما آرزو میکنم
شب همگی بخیر…
#شب_بخیر
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
💗الهی به امید تو💗
🍃درسومین روز هفته
دل جان بسپاریم به تلاوت آیة الکرسی
ان شاالله حاجتتون روا
بیماری از شما و خانواده به دور
سلامتی و عافیت بر قرار باشد
در پناه خدا باشید 🍃
ان شاءالله 🤲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
753.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 سلام ✋
صبح دوشنبه تون معطر
به ذکر عطر خوش صلوات
بر حضرت محمد (ص)
و خاندان پاک و مطهرش
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌹وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
در پناه لطف حق تعالی و
عنایت اهل بیت علیهم السلام
عاقبت بخیر باشید ان شالله
🌹 دوشنبه تون پر از خیر و برکت
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#تدبردرقرآن #سنتهای_الهی
🌸در#قرآن_کریم زیاد با اصطلاح "کذلک"مواجه می شویم ،به این مــعنا که اگـــر یڪ چیزی گفتیم واسه تو هم همین است
🔸یعنی اگر #یوسف خودش را از شهوت نگه داشت و به او علم #تعبیر_خواب دادیم ، توهم اگرخودت راازخواهش های نفسانی
نگه داشتی به تــو هــم علم تعبــیر خواب خواهیم داد.
🔸 یا اگر #یونس را با"سبحانک انی کنت من الظالمین" نجات دادیم ،تو هم اگر #استغفار کنی، از مشکلات تو را نجات می دهیم.
🌸 كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنينَ؛ (اینچنین مؤمنان را نجات میدهیم)
❤ خــداوند همواره سنت های از پیش تعیین شده و تغییر ناپذیری دارد ،اگـر انــسان طبق آن ســـنت ها گام بــردارد ،محال است که درزندگی به بن بسـت برسد.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ویدئو_استوری (پروفایل)
در فریب آرزوها ،
عمرها به پایان مىرسد ...
👤 امام علی (ع)
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌺 هر وقت ناامید از همه جا شدی
بدون که کارت درست میشه
🌺 توو این دنیا
فقط رو یک نفر حساب کن
اونی که تو هیچ حالتی تنهات نمیزاره
بی منت، بی توقع، مهربانتر از مادر
قویتر از هر موجود و نیرویی در دنیا و حکیم تر از هر عالم و حکیمی
❤ خدا
همون رفیق کسایی که هیچ رفیق و پناهی ندارن
🌺 یا رفیق من لا رفیق له
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
روزی مردی به دربار کریمخان زند میرود و ناله و فریاد سر میدهد. کریمخان علت را جویا میشود، مرد با درشتی میگوید: دزد همه اموالم را برده است!
کریم خان میپرسد:
وقتی اموالت به سرقت رفت کجا بودی؟!
مرد میگوید خواب بودم! کریمخان میگوید خب چرا خوابیدی که اموالت را ببرند؟ مرد میگوید: من خواب بودم چون فکر میکردم تو بیداری! کریم خان سکوت میکند و سپس دستور میدهد خسارتش را از خزانه جبران کنند و در پایان میگوید:
این مرد راست میگوید، ما باید بیدار باشیم ...
📚 نامآوران دادگر
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
بیطاری از خر کور یاد گرفته
هر وقت كسی از روی نابلدی به كاری دست بزند و باعث خرابی و نابودی آن كارشود، مثل فوق را دربارهاش میگویند.
بیطاری بود كه كارش بیشتر معالجه چشم خر بود. هرگاه خری مبتلا به چشم درد میشد و از چشمش آب میریخت، او را پیش بیطار میبردند. او هم بلافاصله میلی در چشم خر میكشید و به صاحبش وعده خوب شدنش را
میداد و از این راه مبلغ هنگفتی میگرفت. نتیجه چی بود؟ خر بیچاره را كور كردن.
یك روز یک آدم بیچاره كه از درد چشم رنج میبرد، آوازه شهرت بیطار را از فرسنگها راه دور شنیده بود به راه افتاد تا خود را به محكمه او برساند. چشم بیطار كه به مریض افتاد طمع براو غالب شد كه پول زیادی از طرف بگیرد. مرد را به داخل محكمه تاریک خود برد و به خیال اینكه چشم آدم هم حكم چشم خر را دارد همان میلی را كه در چشم خرها میكشید توی چشم آن مرد بیچاره هم كشید، كه ناگهان مرد از درد شروع به ناله كرد: « آی به دادم برسید، كور شدم!» و گریان و نالان چشمش را گرفت و به طرف آبادی خود به راه افتاد در بین راه چند نفر به او رسیدند پرسیدند: « كجا بودی؟ پیش چه حكیمی رفتهای؟» وقتی آن مرد بدبخت نام و نشونی حكیم را داد فهمیدند حكیم از خدا بی خبر همان میلی را كه در چشم خرها میكشید توی چشم این بابا هم كشیده و باعث كوری او شده. گفتند: «بابا، مگر او را نمیشناختی؟ یارو بیطاری از خر كور یاد گرفته.»
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان