eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
✍امام سجاد(ع): اما حق زبانت بر تو آنست که از فحشا و منکرات دورش نگهداری و به گفتن کلمات خوب و نافع عادتش دهی و وادارش کنی که با ادب و خوب سخن گوید و از زیاد گفتن و بیخود چرخیدن در دهان منعش نمایی تا سکوت را رعایت کند مگر در جایی که نیاز به تکلم باشد و نفعی برای دنیا و آخرت داشته باشد و نگذاری سخنی که فایده و نفعی ندارد و جز ضرر و زیان حاصلی در آن متصور نیست؛ از دهان تو خارج شود بعد از آنکه عقل و نقل بر مضر بودن و بد بودن آن دلالت دارد؛ زیرا که زینت عاقل به عقلش در خوبی گفتار و درست سخن گفتن است و حول و قوه‌ای نیست مگر به حول و قوه خداوند بزرگ. 📚منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش چهارم 🌹یواش لای درو باز کرد ..در حالیکه خم شده بود سرشو کرد تو و پرسید چرا چراغ رو روشن نمی کنی ؟ داری غصه می خوری نخور بیا بریم شام بخوریم اینا رو باریتم گفت که من خندم گرفت .. گفتم الان زود نیست ؟ اومد تو و خودش چراغ رو روشن کرد گفت : چرا شاهزاده تشریف آوردن دستور دادن امشب زود شام بخوریم ….. 🌹گفتم شاهزاده کیه ؟ حضرت والا شاهزاده ایرج تجلی …. و خودش خنده ی بلندی کرد و گفت: بیا.. بریم..خدمت حضرت والا …. حوصله ام سر رفت…. اینا رو همون جور بالحن خنده داری می گفت و تعظیم می کرد و ادا در میاورد ….گفتم میشه تو بری من لباس عوض کنم خودم میام باز دستشو گذاشت روی سینه و تعظیم کرد و گفت به روی چشم دختر چمدون قرمزی و با چند حرکت دیگه رفت بیرون و درو بست من با عجله رفتم و سر و صورتم رو شستم و وضو گرفتم اومدم…… 🌹یک بلوز زرد رنگ که دور یقه اش تور زیبایی کار شده بود و یک شلوار مشکی پوشیدم و کفش راحتی که عمه برام خریده بود پام کردم و موهامو محکم دم اسبی کردم و نماز نخونده رفتم پایین نمی خواستم معطل من بشن همون شب اول تازه دلم می خواست ایرج رو ببینم…. 🌹از پله ها که داشتم می رفتم پایین دیدم تورج منتظر منه سرشو چند بار تکون داد و چشمهاشو باز و بسته کرد و پرسید ببخشید شما ؟ احتیاطا رویا رو ندیدین ؟ من تورجم خوشبختم از زیارت شما …..آهان … رویا رو ولش کن تو بیا بریم شام بخوریم . 🌹اون طوری رفتار می کرد که انگار از بچگی با هم بزرگ شدیم …. با هم رفتیم آشپز خونه سلام کردم ایرج و عمه سر میز بودن ولی علیرضا خان نیومده بود … چشمم که به اون افتاد انگار یک لحظه سرجام میخکوب شدم …سلام نکردم و نگاهم تو نگاهش موند احساس کردم اونم همین طور شده …. سلام کرد و دست داد و گفت : خیلی خوش اومدی .. 🌹گفتم سلام ممنونم …و چند بار دست منو تکون داد. دختر دایی …من دایی رو ندیدم کاهلی از مامان بوده که ما نتونستیم خدمت ایشون برسیم .. من خودم شخصا خیلی مایل بودم که دایی و خانمشونو ببینم ولی ….تورج وسط حرفش پرید که یا خیر خدا یادش نندازداداش…. الان گریه اش میندازی سر شام…. رویا جون بشین تا ایرج یک نطق دو صفحه ای برات نخونده بشین…. بشین … داداش جان توام کوتاه بیا ما باید کاری کنیم اون فراموش کنه… 🌹ایرج به روی خودش نیاورد و گفت مامان هر چی گفتی کم گفتی رویا خانم واقعا خوش اومدی …. من واقعا دلیلش رو نفهمیدم چرا ما تا حالا همدیگر رو ندیدیم شما حتی حرفشو نمی زدی ….. تورج گفت: آخه می دونی چیه رویا ؛ مامان بعد از این همه سال یک دفعه گوش همه ی ما رو گرفت و نشوند و بیست و چهار ساعت از تو تعریف کرد و آخرش گفت می خواد تو بیای پیش ما…… تو باشی تعجب نمی کنی ؟ @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
‍ 🕋✨🕋 🕋 وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّاتُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُود ِ🕋 ✨ و (یاد کن) هنگامی که مکان خانه را برای ابراهیم آماده ساختیم (و به او گفتیم:) هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف کنندگان و (به نماز) ایستادگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاک و پاکیزه کن✨ 📚سوره مبارکه حج ✍آیه ۲۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅برای تقویت حافظه مصرف کدو سبز را فراموش نکنید، ترکیبات ضد پیری و آنتی اکسیدانهاي آن موجب تقویت حافظه و کاهش مشکلات وابسته به سن میشود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌱داستان کوتاه انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و ... او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت. به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
✨﷽✨ ✨ انسان های خوب، خوشبختی را تعقیب نمی‌کنند زندگی می کنند.. و خوشبختی، پاداش مهربانی، صداقت ، درستکاری و گذشت آنهاست ... خوب بودن را تمرین کنیم ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از بنرها
سلام دوستان تصمیم گرفتیم که کانال ذکر روزانه وتعقیبات نماز را در ایتا برپاکنیم لطفا باجوین شدن ماروحمایت کنید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1501757468C885d27dfb4 👆 هم اکنون دعا وزیارت واعمال روز سه شنبه وتعقیبات نمازمغرب وعشا لطفا حمایت کنید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امشب جهان از خرمی مانند رضوان می‏‌شود نور خدا در طور جان امشب فروزان می‏‌شود از آسمان مکرمت، تابنده گردد اختری روشنگر دنیا و دین ز آن روی تابان می‏‌شود. 🌸 🌸 🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍🌸اول کار است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌸باب اسرار است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌸نغمه جان است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸 ازهم بگشای دیده را با صلوات با خنده بگو شکرخدا را صلوات برگی بزنی بار دگر دفتـر عمـر صبحست و بگو محفل ما را صلوات 🍃🌸اَللّهمّ صلِّ علی محَمّد وآل مُحَمَّد وَعجِّّل فرجهُم🌸🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼السلام علیک یا صاحب الزمان عج مولای مهربان غزل های من سلام! سمت زلال اشک من آقای من سلام! نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز؛ آبی ترین بهانه ی دنیای من سلام! 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 🕊 هرصبح چشمِ دِلم به💛 سَمتِ حرمت باز ميشود🕌 اَلسَّلامُ عَلَى الحسین 🖐 وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الحسین وَعَلىٰ اَوْلادِ الحسین وَعَلىٰ اَصْحٰابِ آل ْحُسَيْن صبحتون حسینی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ١۵ مرداد ماه ١٣٩٩ 🌞اذان صبح: ٠۴.۴٠ ☀️طلوع آفتاب: ٠٦.١٦ 🌝اذان ظهر: ١٣.١٠ 🌑غروب آفتاب: ٢٠.٠٦ 🌖اذان مغرب: ٢٠.٢۴ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.٢٢ 💚 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
میلاد نور مبارک💚 امام هادی(ع) : ” هرکس بذر خوبی بکارد، شادمانی درو می کند.” @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🎊🎉 🌺 چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه 🌼اى زنده ، اى پاينده 🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم 🌼این ذکر موجب عزت دائمی میشود ۴شنبہ ✍هرڪس این نماز راروز4شنبه بخواندخداوندتوبه اورا ازهرگناهےباشد مے‌پذیرد4رکعتست درهر رکعت بعدازحمد1توحیدو1قدر 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👈 بسیاری از بیماری های پوستی ناشی از بدکاری کبد است! ✅مصرف خاکشیر ناشتا، مخصوصا اگر به همراه ترنجبین باشد، ✅اثر معجـــــزه آسایی در پاک سازی کبد و شفاف سازی پوست دارد 👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹چهارشنبه تون بینظیر 🍃روزی که شروع آن 🌹با یاد خدا باشد 🍃بی شک بهترین 🌹روزخواهد بود 🍃🌹15تیرماه🌹🍃 🍃🌹روزتون پرازعطرگل محمدی🌹🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از عرش خدا 🎊بانگ منادی آمد 🌸یعنی که 🎊 زمان عیش 🌸وشادی آمد 🎊نور دل حضرت جواد 🌸آمده است 🎊میلاد امام دهم 🌸هادی (ع) برهمه 🎊عاشقانش مبارک باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ # " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش اول 🌼🌸عمه کاملا دستپاچه شده بود و مجبور شد طفره بره و گفت : چه می دونم داداشم همیشه کار داشت ، منم که سرم شلوغ بود علیرضا بیا دیگه شام سرد شد آخه …….. علیرضا خان خودش داشت میومد پیپش هم دستش بود یک پک محکم دیگه بهش زد و رفت کنار ظرف شویی اونو خالی کرد… من سلام کردم و نگاهی به من انداخت و دوباره چشمشو تنگ کرد ببینم تو شبا خوشگل تر میشی؟ یا یک کاری کردی ببینم آرایش کردی ؟با سادگی گفتم نه به خدا کاری نکردم … 🌸🌼عمه با صدای قاطعی گفت: صد دفعه گفتم چند روز صبر کنین بعد سر شوخی رو باز کنین ببینم می تونین فراریش بدین … گفتم که با هزار مکافات آوردمش اگر شما گذاشتین …. همه خندیدن و منم به حماقت خودم خندیدم توی محیطی بسیار خوب و شاد شام خوردیم من سعی کردم اون نگاه اول رو به ایرج فراموش کنم و از خودم خجالت کشیدم حالا اون در مورد من چی فکر می کنه …. نباید این طور میشد ، باید مراقب خودم باشم و دیگه از این غلطا نکنم ….. تمام مدتی که شام می خوردیم ایرج و علیرضا خان داشتن در مورد کار حرف می زدن و منم تو فکر بودم … 🌼🌸اتفاقی که برام افتاد تازگی داشت و این برای من که اولین روزم بود که اومده بودم اینجا خوب نبود با خودم گفتم: رویا تو که اهل همچین کارایی نیستی پس تموم شد این آخرین بار بود گفته باشم بهت …. حالا این اول کاری ماجرا درست نکن ….. بعد از شام علیرضا خان گفت: بیان اتاق من چایی بخوریم رویا تو بیا با من بریم …. گفتم چشم شما تشریف ببرین من الان میام پرسید چیکار داری ؟ گفتم خوب می خوام به عمه کمک کنم … زیر بازوی منو گرفت و کشید ….. بیا بریم مرضیه هست شکوه توام بیا … 🌸🌼تورج هنوز داشت می خورد گفت : تا من نیومدم کاری نکنین الان منم میام …. ایرج بهش خندید و گفت مگه می خوان چیکار کنن ؟ بوی چایی تازه دم توی اتاق پیچیده بود علیرضا خان اول پیپ شو برداشت … عمه با اعتراض گفت یک دقیقه اونو بزار کنار الان بوش بلند میشه نفسم می گیره و رو کرد به من که کار دست ما دادی …. ایرج پرسید : برای چی رویا خانم ؟ عمه گفت ایشون از بوی پیپ خوشش میاد حالا باباتم ما رو آورده اینجا که بوی اونو بلند کنه ……. دستپاچه شدم و گفتم نه به خدا همین طوری گفتم برام فرق نمی کنه ….. 🌼🌸علیرضا خان مثل اینکه خیلی دوست داشت چایی درست کنه و برای همه بریزه …. ایرج با کت و شلوار بود و به سختی نشسته بود رو پشتی گفت بابا من خسته ام اگه میشه زودتر بریز که کار دارم اونم گفت چشم … چشم الان میدم خدمت شما …. و برای همه تو یک سینی قشنگ چایی ریخت و گذاشت وسط …..ایرج یک چایی برداشت و داد به من و یکی هم خودش برداشت …. سریع اونو خورد و گفت ببخشید من هنوز لباس عوض نکردم باید برم اجازه میدین …. و رفت . 🌸🌼کمی بعد منم گفتم عمه من فردا چه طوری برم مدرسه از اینجا خیلی دوره ….. عمه گفت : نگران نباش عزیزم صبح گفتم اسماعیل تو رو برسونه خودشم میاد دنبالت …. گفتم من برم درس بخونم ؟ علیرضا خان گفت : خدا رو شکر؛ سالهاس این حرفو از کسی نشنیدیم فقط حمیرا همیشه نگران درسش بود مثل اینکه دخترا این طورین …….. 🌼🌸تورج گفت :خوب برای همینه که حال و روزش اینه …. و با چشم غره ی عمه خودشو جمع و جور کرد … من بلند شدم و تشکر کردم و رفتم بالا ایرج داشت میرفت دستشویی ته راهرو؛؛ اونم منو دید فورا رفتم به اتاقم و درو بستم و نشستم رو تخت انگار داشتم خواب می دیدم …. بر عکس این احساس رو روزی که چشممو تو بیمارستان کرج باز کردم داشتم …. روز قبل با پدر و مادرم شاد و سر حال می رفتیم شمال و اون روز بدون اونا تو بیمارستان در حالیکه همه چیز رو از دست داده بودم تا کمر توی گچ بودم …. نمی فهمیدم ….. الانم یک طوری این تغییر مثل اون موقع بود شب قبل توی انباری خونه ی هادی و حالا با این هم امکانات اینجا و اینطوری …… 🌸🌼ترسیدم از اینکه دوباره به طور برق آسا همه چیز خراب بشه ……. از ترس از دست دادن اونا به نماز وایسادم و از خدا خواستم بهم رحم کنه و دیگه بزاره همین جا بمونم و اونارو ازم نگیره … @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
💎امام کاظم علیه السلام: 🔸مصیبت برای صابر، یکی است و برای آنکه بی طاقتی کند، دوتاست 🔹أَلْمُصيبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ إِثْنانِ تحف العقول صفحه 414 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 💎امام رضا عليه السلام: 🔸هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد، 🔹خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد 📚ميزان الحكمه جلد 5 صفحه 280 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 🔅 : 🔸 من أطاعَ هَواهُ أعطى عَدُوَّهُ مُناهُ. 🔹 آن كه از هوسش پيروى كند ، آرزوى دشمنش را برآورد. 📚 اعلام الدین، ص۹۰۳ 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎امام هادی علیه السلام: 🔸شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است 🔹چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است 📚تحف العقول ص۴۸۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا ✨خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ ✨خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ ✨بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلَا ✨فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ ✨مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا ✨وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ✨وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۱﴾ ✨اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد ✨پاى از پى گامهاى شيطان منهيد ✨و هر كس پاى بر جاى گامهاى ✨شيطان نهد بداند كه او به زشتكارى ✨و ناپسند وامى دارد و اگر ✨فضل خدا و رحمتش بر شما نبود ✨هرگز هيچ كس از شما پاك نمى ‏شد ✨ولى اين خداست كه هر كس ✨را بخواهد پاك مى‏ گرداند ✨و خداست كه شنواى داناست (۲۱) 📚سوره مبارکه النور ✍آیه ۲۱ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی زیبا و آموزنده از مردی که صاحب گسترده‌ترین فروشگاه‌های زنجیره‌ای در جهان است پرسیدند : «راز موفقیت شما چه بوده؟» او در پاسخ گفت : زادگاه من انگلستان است. در خانواده‌ی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر می‌دیدم، هیچ راهی به جز گدایی کردن نمی‌شناختم. روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافه‌ای مظلوم و رقت‌بار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت : به جای گدایی کردن بیا با هم معامله‌ای کنیم. پرسیدم : چه معامله‌ای؟ گفت : ساده است. یک بند انگشت تو را به ده پوند می‌خرم. گفتم : عجب حرفی می‌زنید آقا ، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم؟ بیست پوند چطور است؟ شوخی می کنید؟ بر عکس، کاملا جدی می گویم. جناب من گدا هستم، اما احمق نیستم. او هم‌چنان قیمت را بالا می‌برد تا به هزار پوند رسید. گفتم : اگر ده هزار پوند هم بدهید، من به این معامله‌ی احمقانه راضی نخواهم شد. گفت : اگر یک بند انگشت تو بیش از ده هزار پوند می‌ارزد، پس قیمت قلب تو چقدر است؟ در مورد قیمت چشم، گوش، مغز و پای خود چه می‌گویی؟ لابد همه‌ی وجودت را به چند میلیارد پوند هم نخواهی فروخت؟ گفتم : بله، درست فهیمیده‌اید. گفت : عجیب است که تو یک ثروتمند حسابی هستی، اما داری گدایی می‌کنی. از خودت خجالت نمی‌کشی؟ گفتۀ او همچون پتکی بود که بر ذهن خواب‌آلود من فرود آمد. ناگهان بیدار شدم و گویی از نو به دنیا آمده‌ام. اما این بار مرد ثروتنمدی بودم که ثروت خود را از معجزه‌ی تولد به دست آورده بود. از همان لحظه، گدایی کردن را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم زندگی تازه‌ای را آغاز کنم.... ✍ ؛ مجموعه حکایات و سخن بزرگان @tafakornab @shamimrezvan
🍹اگردچاراضطراب یاافسردگی هستید"چای زعفران"بنوشید ! 👈🏻شادی آور 👈🏻ضد آلزایمر 👈🏻پیشگیری از سرطان 👈🏻تسکین دردهای شکمی 👈🏻ضداضطراب وافسردگی 👈🏻پیشگیری ازفشارخون بالا @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh