eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
✨💫✨💫✨💫✨ 💢سوال : ✴ حکم ارتباط در فضای مجازی با جنس مخالف چیست ؟ ✴ ✅ پاسخ: 👇👇 ارتباط با نامحرم 👈(حضوری، ارسال پیامک، و تلگرام و اینستاگرام و ...) ◀ در صورتی که قصد لذت باشد ( حتی عاطفی )، ◀ یا ترس و خوف به گناه افتادن باشد ( حتی در آینده نزدیک ) ◀یا مفسده ای داشته باشد حرام است. ❌ ترس به گناه افتادن در ارتباطات مجازی یعنی اگر بترسید در ادامه به گناه آلوده شوید. ممکن است در ابتدا شرایطی که گناه محسوب می شود را نداشته باشد؛ ولی مشخص باشد و به صورت معمول افرادی که اقدام به ارتباط با نامحرم در فضای مجازی می کنند، در ادامه و بعد از مدتی به گناه آلوده می شوند، در این صورت نیز این نوع ارتباط حرام است و نباید آن را آغاز نمود . 🚫غالبا این نوع روابط باعث گناه کشیده می شود و حرام است .🚫   *ء*------------------*ء* 📚 منبع: استفتاء از سایت مراجع منتشر کنید👇
قرآن کريم : نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيكَ نَبَاَهُمْ بِالْحَقِّ اِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً؛ [سوره كهف، آيه ۱۳] ما خبر آنان (اصحاب كهف) را بر تو درست حكايت مى كنيم، آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم
حکایت این روزهای ما یه بنده خدایی از روستا گوسفندی برای فروش به شهر می برد .. به گردن قوچ زنگوله ای آویزان کرد و با طنابی گردن قوچ را به دم خرش بست و حرکت کرد.. بین راه دزدان زنگوله را باز کردند و به دم خر بستند و قوچ را بردند.. خر هم با چرخاندن دمش و صدای زنگوله خرکیف شده بود.. بعد از چند متر یکی از دزدان جلوی مرد روستایی را گرفت و گفت : چرا زنگوله به دم خر بستی کدام عاقل این کار را میکند.. روستایی ساده پیاده شد دید ان مرد درست می گوید.. گفت : من زنگوله را به گردن قوچ بسته بودم.. دزد گفت : درست میگویی قوچی را در دست یک نفر دیدم به ان سوی می برد خر را به من بسپار و برو به دنبال گوسفندت... مرد روستایی خر را به دزد سپرد و مدتی را به دنبال گوسفند گشت اما خسته و نا امید به جایی که خر را به دزد داده بود برگشت دید اثری از خر و ان مرد نیست با دلی شکسته و خسته به سمت روستا حرکت کرد بعد از طی مسافتی چند نفر را در حال استراحت در کنار چاهی دید داستانش را برای انها بازگو کرد یکی از انها گفت : ان شاالله جبران میشود و ادامه داد ما چند نفر تاجریم و تمام سکه های ما در کیسه ای بود که افتاده در چاه چنانچه شنا بلد باشی در چاه برو و کیسه را بیرون بیاور ما هم در عوض پول قوچ و خر را به تو میدهیم.. روستایی ساده دل بار سوم هم گول دزدان را خورد و لباس خود را به دزدان داد و به ته چاه رفت بعد از کمی جستجو بیرون امد ولی نه اثری از دزدان بود نه از لباس‌هایش. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
همسر پادشاه دیوانه‌ی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی می‌کرد و با انگشت بر زمین خط می‌کشید. پرسید: چه می‌کنی؟ گفت: خانه می‌سازم… پرسید: این خانه را می‌فروشی؟ گفت: می‌فروشم. پرسید: قیمت آن چقدر است؟ دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد. هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانه‌ای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست. ☀️روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصه‌ی آن دیوانه را تعریف کرد. پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی می‌کند و خانه می‌سازد. گفت: این خانه را می‌فروشی؟ دیوانه گفت: می‌فروشم. پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟ دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود! پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروخته‌ای! دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده می‌خری. میان این دو، فرق بسیار است… دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد! حقیقتی را که دلت به آن گواهی می‌دهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی! گاهی حقایق آن‌قدر بزرگ‌اند و زیبا که در محدوده‌ی تنگ چشمان ما نمی‌گنجند... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از بنرها
سلام دوستان تصمیم گرفتیم که کانال ذکر روزانه وتعقیبات نماز را در ایتا برپاکنیم لطفا باجوین شدن ماروحمایت کنید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1501757468C885d27dfb4 👆 دعا وزیارت واعمال روز شنبه وتعقیبات نماز مغرب لطفا حمایت کنید🙏
💠عشقی که عاشقش را کافر کرد💠 ✅ این داستان سرنوشت کسیست که با نگاهی عاشق شد و این عشق او را به جایی رساند که با حالت کفر از دنیا رفت: 🔲 شيخ بهائى (ره ) در "كشكول" ذكر نموده كه مرگ شخصى از ثروتمندان فرا رسيد، در حال احتضار به او شهادتين تلقين كردند و او در عوض شهادتین اين شعر را خواند : 🚫 يا رب قائلة و قد تعبت 🚫 أين الطريق الى حمام منجاب 💦 ️چه شد آن زنى که خسته شده بود و می‌پرسید راه حمام منجاب کجاست؟ و سبب خواندن شعر این بود که: ✳️ روزى زن عفيفه و زیبا قصد رفتن به حمام معروف منجاب را داشت ولی مسیر را گم کرد و حمام را پيدا نكرد و از راه رفتن خسته شد، ❓ تا اینکه مردى را بر در منزلى ديد و از او پرسيد كه حمام منجاب كجاست؟ 📛 آن مرد اشاره به منزل خود كرد و گفت حمام همینجاست، آن زن به خيال حمام داخل خانه آن مرد شد و آن مرد فورا در را بر روى او بست و خواست كه به زن خیانت کند. 🔻 زن وقتی دید گرفتار شده و راه فراری ندارد با خود اندیشید که فقط با حیله و تدبیر می‌تواند خود را نجات دهد، به همین جهت با خوشرویی به مرد اظهار میل و محبت کرد و گفت: 🔻 من چون بدنم كثيف و بدبو بود میخواستم به حمام بروم، خوبست كه يك مقدار عطر و بوى خوش براى من بگيرى كه من خود را براى تو خوشبو كنم و قدرى هم غذا بگيرى كه با هم بخوريم، و زود بيا كه من مشتاق تو هستم. 🚫 آن مرد چون رغبت زیاد آن زن را ديد مطمئن شد که زن راست می‌گوید و او را در خانه گذاشت و براى گرفتن عطر و غذا از خانه بيرون رفت و زن هم بعد از رفتن مرد سریع از خانه فرار کرد. چون مرد برگشت زن را نديد و حسرت زیادی کشید که چرا چنین فرصتی را از دست داده است. و الان كه لحظه احتضار آن مرد است به یاد حسرت آن روز خود افتاده و به جای اینکه شهادتین بگوید، به یاد آن زن شعر همان روز را میخواند. 💢 شیخ عباس قمی بعد از نقل این حکایت چنین میگوید: ✴️ اى برادر در اين حكايت تأمل كن و ببين چگونه اراده يك گناه اين مرد را به هنگام مرگ، از شهادتين منع كرد در حالى كه كارى جز قصد زنا به آن زن نداشت(یعنی زنا را هم مرتکب نشده بود) 📕 منازل الاخره، شیخ عباس قمی 👇
🍶شیر داغ بخورید تا راحت بخوابید 😴 🥛نوشیدن شیر داغ قبل از خواب ، برای داشتن خوابی آرام به شما کمک میکند، شیر،آجیل ،موز و عسل حاوی تريپتوفان است که ماده ای خواب آور محسوب میشود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
✨﷽✨ ✨ وقتی حضرت آدم ‹ع›، از بهشت به زمین هبوط میکرد، جبرئیل به او گفت؛ ای آدم، اگر میخواهی دوباره به بهشت برگردی، «اهل سکوت باش» و «از زبانت مراقبت کن.!»
ای در جگـر شیعه شررهای غم تو ای ارث تـو از مادر تو عمر کم تو با آنکه بـوَد عـرش به ظلِّ علم تو خـم شـد کمـر چـرخ ز بار الم تو
شیعیان بر سر زنید، شد عزای دیگری کشته ی زهر جفا شد امام عسکری از جفای معتمد، پر زخون دل ها شده در عزای عسکری، سامره غوغا شده
🍀تو اگر دلگیری لحظه ای چشم ببند اندکی اشک بریز و بخوان نام مرا به تو من نزدیکم نام من یزدان است لقبم ایزد پاک تو مرا زمزمه کن … خواهم آمد سویت بی صدا یادم کن یا که فریادم کن که منم منتظر فریادت ...🍀 ✨💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله النور ✨ بسم الله علی کل النور ✨ خدایا🤲 ذکرت،نامت سپریست‌ که تمام دردهایمان را پس میزند وتمام نداشته‌هایمان را پایان میدهد وتمام داشته‌هایمان را اعتبارمیبخشد پس با نام وذکرت آغازمیکنیم روزمان را ❣بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ❣ ❤️الهی به امیدتو❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سلام روزتون بخیر و نیکی 🌹 یکشنبه خود را معطر  می کنیم به عطر دل نشین صلوات بر حضرت محمد و آل مطهرش 🌸 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ 🌸 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹 در پناه لطف خدا و عنایت حضرت محمد(ص) و خاندان پاکش علیهم السلام روزتون پر خیر و برکت ان شاءالله 🌹زیارت معصومین علیهم السلام روزی دنیا و آخرت شما ان شاءالله 🌹 یکشنبه تون پر خیر و برکت
▪آجرک الله یا ▪صاحب الزمان (عج) هشدار که ماتم عظیم است امروز دلها همه با غصه ندیم است امروز بر صاحب عصر تسلیت باید داد کان درّ گرانمایه یتیم است امروز ▪شهادت امام حسن ▪عسکری(ع) تسلیت باد. تعجیل درفرج صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برعسکری آن نور ولایت صلوات   بر آن گلِ گلزار  رسالت صلوات خواهی که خدا گناہ تو عفو کند بفرست بر آن روح کرامت صلوات  اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ▪فرارسیدن سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بر صاحت مقدس امام زمان (عج) و شیعیان آن حضرت تسلیت باد.▪️ _ ‎‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌
☝️۰۰۰❌ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ۴ آبان ماه ١٣٩٩ 🌞اذان صبح: ٠۴.۵٦ ☀️طلوع آفتاب: ٦.٢٠ 🌝اذان ظهر: ١١.۴٨ 🌑غروب آفتاب: ١٧.١٦ 🌖اذان مغرب: ١٧.٣۵ 🌓نیمه شب شرعی: ٢٣.٠٦
یـاذالجـلال والا کرام... یکشنبـه ... صدمرتبه... 🌸 یکشنبه ۱۰۰ مرتبه 💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐 🌸ای صاحب جلال و بزرگواری 💗این ذکر موجب فتح و نصرت می‌شود 👇 ✍هرڪس این نماز را در روز1شنبه بخواند از آتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛ رکعت اول⇦حمد و 3 ڪـوثر رکعت دوم⇦حمد و 3 توحید 📚جمال الاسبوع۵۴ 🏴
👈لبو: 🌰پاك كننده معده، درمان كم خونى و يبوست و درد مفاصل، كاهنده چربى خون ، دفع كننده سنگ كيسه صفرا و همچنين مفيد براى قلب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌
▪سلام بر امام عسکری_ع ▪سلام و عرض تسلیت ▪به امام زمان عزیزمان سلام به شما روزتون بخیر عزاداری هاتون قبول حق شهادت امام حسن عسکری تسلیت در پناه خدا و معصومین روزتون پرخیر و برکت ▪زیارت امام عسکری علیه السلام ▪ روزی دنیا و آخرت شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سلام شهادت امام عسکری تسلیت امروزتون پر از معجزه الهی دعای من برای تک تک شما خوبان لبخند به لبهاتون آرامش در دلهاتون و امید رسیدن به آرزوها و برآورده شدن دعاهاتونه 🌹یکشنبه تون پر از استجابت دعا
هدایت شده از بنرها
دعایی قوی برای خرید خانه 🏡 به استناد ایه های قرآن شما هم امتحان کنید .ان شا الله صاحبخونه بشید🙏 من که امتحان کردم جواب گرفتم😘☺️ 🌸❖جهت خواندن ذکر روے لینک ڪلیڪ کنید👇👇همه ذکرها اینجاست بعد ورود سرچ کنید😍 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ 😍 💸
هدایت شده از بنرها
سلام دوستان تصمیم گرفتیم که کانال ذکر روزانه وتعقیبات نماز را در ایتا برپاکنیم لطفا باجوین شدن ماروحمایت کنید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1501757468C885d27dfb4 👆 هم اکنون دعاوزیارت و اعمال روزیکشنبه وتعقیبات نماز ظهر وعصر لطفا حمایت کنید❤️
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی و هفتم✍ بخش دوم 🌸تا آخر شب با پذیرایی گرم عمه و علیرضاخان اونجا موندن و بعد سه تایی رفتن به خونه ی خودشون پشت سرشون هم تورج رفت …. من و عمه اونا رو که بدرقه کردیم نشستیم و دعا کردیم امشب حمیرا دسته گل تازه ای به آب نده……….. با رفتن اونا دیگه توی خونه جز عمه و علیرضاخان و من هیچ کس نبود…. سوت و کور کنار هم نشستیم …. حرفی برای گفتن نبود ولی معلوم بود دل اونا هم مثل دل من گرفته……. بالاخره من بلند شدم و رفتم بالا ….. 🌸شب قبل چون فرودگاه بودم نتونستم با ایرج حرف بزنم و اون شب منتظر تا صبح چشم به تلفن دوختم ولی اون زنگ نزد ….. و نزدیک صبح یک ساعتی خوابیدم و رفتم دانشگاه … اون روز باز من با دکتر جمالی درس داشتم ….و باز دیدم حین درس گاهی نگاه های بدی به من می کنه که داشت حالم بهم می خورد علت اونو نمی دونستم طوری رفتار می کرد که انگار منم با اون موافقم بعد از کلاس منو صدا کرد با اکراه رفتم جلوی میزش نیشش تا بنا گوش باز شد و گفت : حال حمیرا خانم چطوره ؟ گفتم : خوبن مرسی از این که پرسیدین … دکتر ما همه از شما ممنونیم الان با شوهر و دخترش خونه ی خودشون هستن ولی من الان از ایشون خبر ندارم …. 🌸گفت : این که بدون ترس و با اشتیاق رفته؛؛ خودش علامت خوبیه تا چهارشنبه که بیاد پیش من انشالله خبر های خوبی داشته باشه ….گفتم بله انشالله …. باز خنده ی چندش آوری کرد و با نگاه مسخره ای به من گفت : در ضمن پیغامتون رسید …. گفتم چه پیغامی دکتر من برای شما پیغام نفرستادم دلیلی نداره اگر با شما کاری داشتم خودم بهتون میگم چرا پیام بدم ؟ 🌸سرشو چند بار تکون داد وگفت : باشه … باشه . فهمیدم نفرستادین……………. و باز با یک خنده ی احمقانه به من کرد . که اون خنده آدم رو یاد چشمک می انداخت … و رفت … من مونده بودم اون چی گفت؟ و منظورش چی بود ؟ بقیه اون روز رو به حرکات دکتر جمالی فکر می کردم و می ترسیدم کار دستم بده ….. 🌸وقتی رسیدم خونه از عمه پرسیدم شما از قول من به دکتر جمالی چیزی گفتین ؟ گفت : وا چه حرفا؛؛ نه عمه جون مگه چی شده؟ چی دارم بگم ؟… از بس ذهنمو مشغول کرده بود جریان رو به عمه گفتم … اونم رفت تو فکر رو گفت نه به خاطر اینکه آشنا بودی و ما پول خوبی بهش دادیم این طوری بوده …. نگران نباش… مردم پولکی هستن دیگه وقتی بفهمن پول داری دم تکون می دن …… گفتم عمه داشت حالم بهم می خورد دیگه دوس ندارم برم سر کلاسش … خیلی جلوی دوستام بد رفتار کرد ….عمه گفت : ولش کن چیکار می خواد بکنه تو بهش محل نزار ….. 🌸پرسیدم از حمیرا خبر ندارین ؟ گفت : چرا زنگ زد و خیلی خوشحال بود امشب میان اینجا برای فردا شب هم ما رو به هتل شرایتون دعوت کرده ……. پرسیدم کِی ؟ حمیرا دعوت کرده ؟ گفت نه بابا رفعت ….. حالا چرا از راه نرسیده می خواد ما رو ببره بیرون نمی دونم …… رفتم تو اتاقم ….. و پشت پنجره وایستادم ساعتی بود که ایرج هر روز از اون در میومد تو حالا به درِبسته ای نگاه می کردم که می دونستم اگر هم باز بشه ایرج ازش تو نمیاد ….صدای زنگ تلفن اومد … مرضیه گوشی رو برداشت و من روی تختم دراز کشیدم که مرضیه از همون پایین داد زد …. رویا خانم…. ایرج خان بر دار گوشی رو … از جام پریدم و گوشی رو برداشتم …. و با شنیدن صدای اون دوباره از دل تنگی به گریه افتادم …. همش می پرسید چیزی شده؟ 🌸ناراحتی ؟ کسی اذیتت کرده ؟ گفتم نه دلم تنگ شده پس کی میای الان نزدیک یکماهه …..گفت : الهی فدات بشم دیگه داره تموم میشه چیزی نمونده … نمونه ها که درست بشه بر می گردم یک کم دیگه صبر کن ولی تا برسم باید عروسی کنیم که من دیگه طاقت ندارم ….ببخشید دیشب زنگ نزدم چون تو گارگاه بودیم برای همین امروز زودتر زنگ زدم که خیلی دلم برات تنگ شده بود و می خواستم صداتو بشنوم …………. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
🌹 امام حسن عسکری(ع): با دوست و دشمن خوش گفتار وخوش برخورد باشید. با دوستان بعنوان یک وظیفه و با مخالفین برای مدارا و جذب ایشان به اسلام. ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰 🔅 🔸 شيعَةُ عَلِيٍّ عليه السلام هُمُ الَّذينَ يُؤثِرونَ إخوانَهُم عَلى أنفُسِهِم ولَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ . 🔹شيعيان على عليه السلام، آن كسانى‌اند كه برادرانشان را بر خودشان مقدّم مى‌دارند، هرچند خودشان نيازمند باشند . 📚التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام : ص ٣١٩ ح ١٦١ ▪شهادت امام حسن عسکری(ع) تسلیت باد.
👩 وظایف زن در خانه 🏠 ✅ سوال:☘🌸 🚦شوهرم به من دستور می دهد باید کارهای خانه را انجام بدهی و باید غذایش سر وقت حاضر باشد و لباسش اتو باشد آیا از نظر شرعی انجام این کارها بر زن واجب است؟⁉ 🔹پاسخ:☘🌸 🖋همه مراجع: خیر مرد حقّ ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور كند. 🖋ایت الله مظاهری: چون عقد ازدواج معمولاً مبنى بر خانه دارى زن و بچه دارى و شيردادن او انجام میگيرد، بنابراين خانه دارى و بچه دارى و شيردادن مطابق معمول به عهده زن میباشد، مگر اينكه در ضمن عقد شرط كند كه چنين وظيفه اى نداشته باشد يا حق الزحمة خود را در برابر اين كارها بگيرد. 📚 منبع: مسأله 2414 رساله 12 مرجع ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ منتشر کنید👇