#دوست_حسود
روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور
از سرزمینی با دو دوست جوان
ملاقات كرد.
این دو دوست بینوا كه تا آن زمان
با گدایی امرار معاش میكردند.
همچون دو روی یك سكه جدا نشدنی
به نظر میرسیدند
پادشاه كه آن روز سرحال بود
خواست به آنها عنایتی كند
پس به هر كدام پیشنهاد كرد
آرزویی كنند.
ابتدا خطاب به دوست كوچكتر گفت:
به من بگو چه میخواهی
قول میدهم خواستهات را برآورده كنم
اما باید بدانی من در قبال هر لطفی
كه به تو بكنم دو برابر آن را
به دوستت خواهم كرد.
دوست كوچكتر پس از كمی فكر
با لبخندی به او پاسخ داد:
یك چشم مرا از حدقه بیرون بیاور.
یادتون باشه حسادت رفیق
از رقابت رقیب خطرناک تره.....
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
چوپانی تعریف می کرد:
سالها پیش من و چوپان دیگری به نام فتح اله که همسن پدر من بود، گله روستا را به چرا می بردیم. مرز ده ما با ده مجاور که یک رودخانه پر آبی بود.
بین دو ده از سالیان دور بر سر ورود گوسفندان به مراتع یکدیگر اختلاف زیادی بود که گاها به زد و خورد هم می کشید.
یک روز از سر غفلت گله ما از رودخانه گذشت و به مراتع دشمن رسیده بود. ناگهان غضنفر چوپان آن ده نمایان شد. گله ما را مصادره کرد. و گفت یکی از شما بیاید این ور آب تا گله را آزاد کنم. ما از نیت اصلی اش آگاه بودیم.
فتح اله به من گفت تو برو. من گفتم می ترسم مرا کتک بزند. فتح اله گفت: خودش و هفت جدش غلط می کند حتی اگر نگاه چپی به تو کند.
القصه من لرزان لرزان از رود گذشتم و به نزد غضنفر رسیدم ناگهان مرا گرفت و چوبش را به علامت زدن بالا برد. فتح اله از آن سوی رود داد زد و گفت اگر مردی بزنش تا ببینی چه سرت بیاورم.
غضنفر ترکه گز را چنان به پای من زد که جیغ من به هفت آسمان رسید.
غضنفر رو به فتح اله کرد و گفت دیدی زدمش و تو هیچ غلطی نکردی.
فتح اله گفت فلان فلان .... اگر یکبار دیگر بزنیش دودمانت را ریشه کن می کنم اینار غضنفز چنان با ترکه به پشت من کوبید که خون از پوستم بیرون زد. و گفت بفرما بازم زدمش فتح اله این بار گفت فلان فلان شده نخیر من دیدم اگر رجز خوانی فتح اله ادامه پیدا کند غضنفر مرا نابود خواهد کرد. شروع کردم به التماس که ببخش. و تعهد می دهم دیگر گله وارد مراتع شما نشود.
غضنفر آخرین ترکه را البته کمی آرام تر بر کفل ما کوبید و رفت. من، دست و پا و پشت شکسته گله را راندم و به نزد فتح اله آمدم.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
پادشاهی در شهر گذر میکرد.
مردی را دید که بزغالهای با خود میبرد.
شاه پرسید؟
بزغاله را به چند خریدهای؟
مرد گفت:
خانهای داشتم، سال پیش فروختم که خانهی بهتری بخرم.
امسال با پول آن خانه توانستم
این بزغاله را بخرم.
پادشاه گفت:
خانهای دادی!
و بزغاله گرفتی؟
مرد گفت: آری
به برکت پادشاهی شما،
سال دیگر با پول این بزغاله
مرغکی توانم خرید.
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
ابن سینا و گاو بیمار
یکی از فرزندان پادشاه آل بویه مالیخولیا گرفته بود و خیال میکرد که گاو شده است. همه روز فریاد میزد که «مرا بکشید که گوشت من بسیار لذیذ است» و ماااا ماااا میکرد. تا کار به جایی رسید که هیچ نخورد و هیچکس هم نتوانست او را معالجه کند. خبر به ابن سینا رسید و پادشاه از او خواست تا پسرش را معالجه کند. ابن سینا قبول کرد و سپس گفت: «به آن جوان بشارت دهید که یک قصاب میآید تا تو را بکشد». ابن سینا با لباس قصابی و یک ساتور به کاخ رفت و گفت: «این گاو کجاست تا او را بکشم؟» آن جوان هم “مااااااا” کرد یعنی من اینجا هستم. ابنسینا گفت: «به اینجا بیاریدش و دست و پای او را ببندید و بر زمین بزنیدش!» بیمار چون آن شنید دوید و به آنجا آمد، و بر پهلوی راست خوابید؛ پاهای او را سخت ببستند. ابن سینا آمد و چاقو ها را تیز کرد و دست بر پهلوی او گذاشت طوری که عادت قصابان بود. پس گفت: « این چه گاو لاغری است! این را نمیشود کشت، به او علف بدهید تا چاق شود» ابنسینا برخاست و بیرون آمد، و اطرافیانش گفت که: «دست و پای او را باز کنید و دارویی که میگویم پیش او ببرید و به او بگویید: بخور تا زود چاق شوی». آنچنان کردند که ابنسینا گفت. خوردنی پیش او بردند و او خورد؛ و بعد از آن هر چه از دوا و دارو ابنسینا تجویز کرده بود به او دادند و گفتند که «خوب بخور! که اینها گاو را چاق میکند». او شنید و خورد به آن امید که چاق شود تا او را بکشند. یک ماه بعد جنون آن جوان درمان شد. و این معالجه ار کسی برنمیآمد جز سرامد پزشکان دوران، ابن سینا
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌴 #حکایت_وصل_مهدی_عج🌴
#حکایات_ملاقات_باامام_زمان_عج_الله.
#ویژه_جمعه
علی ابن مهزیار اهوازی یکی از کسانی بود که سالهای زیادی برای تشرف به محضر حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف تلاش نمود تا جایی که بیست سال بدون وقفه خود را به مراسم حج می رساند به امید اینکه مولایش را زیارت کنداما موفق نمیشد.
سپس بعد از بیست سال تلاش و زحمت ؛ از ملاقات حضرت نا امید شد و به دوستانش خبر داد که امسال به مکه نمی آیم ؛ اما در خواب به او بشارت دادندکه امسال توفیق زیارت حضرتش را پیدا خواهی نمود. برای همین دوباره تصمیم گرفت خود را به مراسم حج برساند و به هر حال به سرزمین وحی مشرف شد.
در طول ایام حج به شدت انتظار میکشید تا ببیند این وعده چگونه محقق خواهد شد اما سفر رو به اتمام بود و خبری از وصال نشد. تا اینکه در پایان سفر جوانی در مسجد الحرام با علی ابن مهزیار قرار گذاشت تا او را خدمت حضرت ببرد .
علی ابن مهزیار اثاثش را جمع کرد و از دوستانش خداحافظی نمود و بدون اینکه دوستانش متوجه شوند ؛ با آن جوان به سوی کوههای طائف راه افتاد.
علی ابن مهزیار به همراه آن جوان ؛ قبل از طلوع آفتاب به خیمه حضرت رسید و بعد از کسب اجازه از محضرشان به خدمت حضرتشان نائل شد.
آن حضرت در بدو ورود فرمودند :
«علی ابن مهزیار!
من شب و روز منتظرت بودم
تا بیایی
اما نمی آمدی»
علی ابن مهزیار از این جمله حضرت تعجب کرد؛ چرا که فکر می کرد اوست که بیست سال به دنبال آن حضرت بوده است.
اما امام در ادامه فرمودند:
« #سهمانع در تو وجود داشت که نمی گذاشت نزد ما بیایی؛
بدنبال جمع آوری #مال بودی
به #فقرا رسیدگی نمی کردی
و #صلهرحم نیز نمی کردی»
✍️📚کتاب رزق ص 96 آیت الله مهدوی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
✅ خواص #باقالی
▫️تقويت مغز استخوان هاى ساق پا
▪️توان مغز را زیاد میکند
▫️خون تازه توليد مى كند
┅┅❅❈❅┅┅
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
#تفڪر
✨🌸✍🏻از یڪدیگر غیبت نڪنید
آیا یڪی از شما دوست دارد
ڪه گوشت برادر مرده اش را بخورد؟!
بی تردید نفرت دارید؟✨🌸
📚 سوره حجرات۱۲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#امیری_حسین_و_نعم_الامیر❤️
شفای هر مرضی
✨ گشت، خاک تربت دوست
چه ها کند نظرش
✨ آنکه تربتش این است
#امام_حسین
#منلیغیرکحسیـــــن...
شبتون حسینی🌙
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🌸به جهان خرّم از آنم
که جهان خرم از اوست🌸🍀
💖عاشقم بر همه عالم
که همه عالم از اوست💖
الهی به امید تو🤲
🌺 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃💚🍃
بر سجده #سجاد_ع
و به #احمد_ص صلوات
بر نور دو دیده
محمد صلوات
او زینت عابدان
اهل البیت است..
بر زینت عاشقان
سرمد صلوات..
▪شهادت امام سجاد
▪ علیه السلام تسلیت باد
🍃💚🍃
💚 سلام
عزاداریتون قبول باشه
صبح شنبه تون معطر
به ذکر عطر خوش صلوات
بر حضرت محمد (ص)
و خاندان پاک و مطهرش
💙الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💙
در پناه لطف حق تعالی و
عنایت اهل بیت علیهم السلام
عاقبت بخیر باشید ان شالله
💚 اول هفته تون پر برکت
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃◼🍃____🍃◼🍃____
▪#آجـرڬالله_یاصاحب_الزمان
بی فایده است روضه و ماتم بدون تو
بی فایده است اشک دمادم بدون تو
ای منتقم.... جان عمو جانتان بیا
بی فایده ست ماه محرم بدون تو
چنگی به دل نمیزند آقای غصه دار
بیرق علم سیاهی و پرچم بدون تو
💚 ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ الفرج
🍃◼🍃____🍃◼🍃____
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❤️ #سلام_اربابم❤️
از دور سلامم بہ تو اے #غریب_مادر
اے پیڪر صد پاره شده زخمے خنجر
جانم بہ فــدا ےتو و یاران شهیدٺ
لبیڪ #حسین_بن_علے ڪشتہے بےسر
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh