eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
16هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ همیشه تو اوج ناامیدی یه امیدی ته دلت رو روشن میکنه همیشه تو اوج ناامیدی نگاهت به خداست و معجزاتش همیشه و همیشه امید هست چون خدایی هست... و برای خدا هیچ کاری غیرممکن نیست❗️ چون خدا مُسبِبُ الاَسباب و فاتِحُ الاَبواب هست چون خدا خداست و تو فقط یه بنده کوچولو... پس باز هم، باز هم با یقین و امید توکل کن❣ توکلی که دلت رو قرص میکنه😇 که یکی حواسش به همه چی هست ... یکی هست که همیشه بهترین‌ها رو میخواد برای بنده‌اش توکل کن و از ته دل همه چیزو بسپار به خودش و آروم باش و امیدوار که خدا متوکلین رو خیــــلـــی دوست داره 💖 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️تو روز را برای همه زیبا وخیربخواه 🍁می‌بینی چطور کائنات جواب زیبایی 🍂برایت باز پس می‌فرستد 🍁هیچ کارنیکی دراین دنیا 🍂بی‌پاسخ نخواهد ماند 🌹سلام روز بخیر سه شنبه تون زیبا🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از عجایب هشتگانه هم زیباتر هستند!☝️ شما خیلی خوش شانس هستید که این کلیپ رو پلی می کنید! مناظری که تنها تعداد کمی از ۸ میلیارد جمعیت کره زمین، پیش از مرگ شانس دیدنش را دارند! این قدر زیبا و رویایی هستند که خودتان دوست دارید برای تمام مخاطب ها و گروهها ارسال کنید! ✔️Join 👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁✨🍁 🍁آرامش آدمها با ارزش ترین حس دنیاست براتون یک دنیا آرامش یک دنیا تندرستی و یک عالم خوشبختی و برکت از خدای بزرگ خواستارم لحظه هاتون زیبا☕️🍁 عصر تون سرشار از آرامش🍁 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌹استفاده بانوان از عطر👆 🔰سؤال: آیا استفاده از برای هنگام بيرون رفتن از خانه، حرام است؟ ✅ جواب: اگر به گونه ای باشد که موجب می شود، باید از آن اجتناب شود. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ منتشر کنید👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔅 : 🔸 أرضاكُم عِندَ اللّهِ أسبَغُكُم عَلى عِيالِهِ . 🔹 خوشايندترينِ شما نزد خداوند ، كسى است كه خانواده خود را بيشتر در رفاه قرار بدهد . 📚 الكافي : ج ٤ ص ١١ ح ١ 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 🔅 : 🔸 إنَّ أشَدَّ النّاسِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ عَبدٌ وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلى غَيرِهِ. 🔹 حسرت‌مندترين مردم در روز قيامت، بنده اى است كه سخن از عدالت گويد و با ديگران خلاف آن عمل كند. 📚 بحارالأنوار: ص78، ص179 〰〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 🔅 : 🔸 إذا جادَ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى عَلَيكُم فَجودوا ، وإذا أمسَكَ عَنكُم فَأَمسِكوا ، ولا تُجاوِدُوا اللّهَ فَهُوَ الأَجوَدُ . 🔹« هر گاه خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به شما بخشيد، شما هم ببخشيد، و هر گاه از [ دِهش به ] شما خوددارى كرد، شما هم خوددارى كنيد، و در بخشندگى، بر خدا فخر مفروشيد، كه او از شما بخشنده تر است.» 📚 الكافي : ج ٤ ص ٥٤ ح ١١ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ ✨كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا ﴿۵﴾ ✨به يقين ابرار و نيكان از جامى مى ‏نوشند ✨كه با عطر خوشى آميخته است (۵) 📚سوره مبارکه الإنسان ✍آیه ۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
غلام یهودی روزی امام حسين علیه السلام از جائی عبور ميكردند که ديدند جوانی به سگ غذا مي دهد. امام خو‌شحال شدند و فرمودند: چرا اين گونه به سگ مهربانی می كنی؟ جوان عرض كرد: غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودی گردد. اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودی هستم و می خواهم از او جدا شوم. امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودی بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودی داد، تا غلام را خريداري كرده و آزاد سازد. يهودی گفت: اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدی به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم. امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و دویست دینار را به او بخشيد. سرانجام آن مرد یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند. 📚مناقب آل ابی طالب ج۴ - ص۱۵ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مرد فقیر و بقال مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید. یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
"داستان افسانه ای قلعه ی زنان وفادار" در شهر وينسبرگ آلمان قلعه ای وجود دارد به نام زنان وفادار که داستان جالبی دارد و مردم آنجا با افتخار آنرا تعريف ميکنند. در سال 1140 میلادی شاه کنراد سوم شهر را تسخير ميکند و مردم به اين قلعه پناه می برند و فرمانده دشمن پيام ميدهد که حاضر است اجازه بدهد فقط زنان وبچه ها ازقلعه خارج شوند و به رسم جوانمردی با ارزش ترين دارایی خودشان را هم بردارند و بروند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشند قيافه فرمانده ديدنی بود وقتی ديد هر زنی شوهر خودش را کول کرده و دارد از قلعه خارج ميشود ...! زنان مجرد هم پدر يا برادرشان را حمل ميکردند شاه خنده اش ميگيرد، اما خلف وعده نمی کند و اجازه ميدهد بروند و اين قلعه از آنزمان تا به امروز به نام "قلعه زنان وفادار" شناخته ميشود اينکه با ارزش ترين چيز زندگی مردم آنجا پول و چیزهای مادی نبود و اينکه اينقدر باهوش بودند که زندگی عزيزان خود را نجات دادند تحسين برانگيز است! 👈 کانال حکایت نامه @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکم فرما شد، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: آری من مسلمانم. جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا...  پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند! جوان با اشاره... به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد... پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند! پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.  جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: آیا مسلمان دیگری در بین شما هست؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت: چرا نگاه میکنید، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود...! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
زن در حال قدم زدن در جنگل بود که ناگهان پایش به چیزی برخورد کرد. چراغ روغنی قدیمی ای را دید که خاک و خاشاک زیادی هم روش نشسته بود. زن با دست به تمیز کردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشی که بر چراغ داد طبیعتا یک غول بزرگ پدیدار شد زن پرسید : حالا می تونم سه آرزو بکنم ؟؟ غول جواب داد : نخیر به علت مشکلات اقتصادی و رقابت های جهانی بیشتر از یک آرزو اصلا صرف نداره زن اومد که اعتراض کنه که غول حرفش رو قطع کرد و گفت: همینه که هست حالا بگو آرزوت چیه؟ زن گفت: مایلم در خاور میانه صلح برقرار شود و از جیبش یک نقشه جهان را بیرون آورد و گفت: نگاه کن. این نقشه را می بینی؟ این کشورها را می بینی؟ اینها ..این و این و این و این و این … غول نگاهی به نقشه کرد و گفت: ما رو گرفتی؟ این کشورها بیشتر از هزاران سال است که با هم در جنگند. من که فکر نمی کنم هزار سال دیگه هم دست بردارند و بشه کاریش کرد. درسته که من در کارم مهارت دارم ولی دیگه نه اینقدر ها. یه چیز دیگه بخواه این محاله. زن مقداری فکر کرد و سپس گفت: ببین… من هرگز نتوانستم مرد ایده آل ام راملاقات کنم. مردی که عاشق باشه و دلسوزانه برخورد کنه و با ملاحظه باشه. مردی که بتونه غذا درست کنه و در کارهای خانه مشارکت داشته باشه. مردی که به من خیانت نکنه و معشوق خوبی باشه و همش روی کاناپه ولو نشه و فوتبال نگاه نکنه! ساده تر بگم، یک شریک زندگی ایده آل. غول مقداری فکر کرد و بعد گفت : اون نقشه لعنتی رو بده دوباره یه نگاهی بهش بندازم. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان