eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
4_695743491741366013.mp3
10.3M
💕‌هر روز یه آهنگ تقـدیم ڪن به ڪسی ڪه دوسـش داری💕 ❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆
درویشی از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ‌ای به او کرد. کریم خان گفت: این اشاره‌ های تو برای چه بود؟ درویش گفت: نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود، گفت: چه می‌ خواهی؟ درویش گفت: همین قلیان مرا بس است. درویش قلیان را به بازار برد و بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس قلیان نزد کریم خان برد. روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو، کریم، فقط خداست که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش است! 👇 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم💗 امروز همه چیز عالی،و تمام عیار است.به هرکاری دست بزنم براستی کامیابم و من از انجام کار دلخواهم به شادمانی و شادکامی میرسم خدایاسپاسگزارم❣ @tafakornab داستان وضرب المثل
🍒سرگذشت و غم انگیز دختری بانام 👈 🍒 👈 پدرم یک روز با خوشحالی به خانه آمد و گفت: »زود باش آماده شو. می خوام ببرمت جایی تا از نزدیک و با چشمای خودت واقعیت رو ببینی! « نمی دانستم پدر چه در سر دارد. »سمانه«، دوست صمیمی مادرم که هنوز با هم رابطه داشتند هم همراهمان بود. پدر ما را به شمال شهر برد. روبروی یک خانه شیک و مجلل پیاده شدیم. سمانه زنگ در را به صدا درآورد. دقایقی بعد مادرم در آستانه در ظاهر شد. او از دیدن من و پدر از تعجب خشکش زد. حسابی گیج شده بودم و نمی دانستم چه خبر است. پدر بی آنکه منتظر تعارف باشد، داخل شد وخطاب به من گفت: »بیا تو تا خودت شوهر مادرت رو ببینی! « آنجا بود که همسر مادرم را دیدم 💥همان مرد همسایه!😱 دنیا داشت رو سرم خراب میشد پدر پوزخندی زد و گفت: » حالا باورت شد که من حرف مفت نمی زدم؟ این دو تا از همون موقع با هم درارتباط بودن. پدرم با بغض گفت از همون زمانی که مادرت قسم می خورد که عاشق من و تو زندگی مونه. می دونستم هر چی بهت بگم باور نمی کنی. واسه همین هم از دوست مادرت خواهش کردم همراهمون بیاد چون اگه مادرت از پشت مانتیور کوچیک آیفون هر کسی جز دوستش رو می دید، از ترس اینکه مبادا کسی شوهرش رو ببینه در رو باز نمیکرد! « بغض راه گلوی پدر را سد کرد. دیگر نتوانست چیزی بگوید و با چشمانی پر از اشک فوری از آن خانه بیرون رفت. مادر همچنان قسم می خورد که با او قبل از ازدواج رابطه ایی نداشته و ازدواج شان کاملا اتفاقی بوده! شما اگر جای من بودید چنین اتفاقی را باور می کردید؟ آن لحظات که مادر سعی می کرد خودش را نزدم تبرئه کند، احساس بدی داشتم. حس می کردم حسابی باخته ام، همه چیز را باخته ام!... ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ 👇 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" بهترین آهنگ زندگی من تپش قلب توست و قشنگ ترین روزم روز زمینی شدنت." 💐🎊تولدت مبارک مهرماهی جان🎊💐 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 انرژی مثبت ،داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆
#حدیث_روز 🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) : 🔹 إنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ يُبغِضُ رَجُلاً يُدخَلُ عَلَيهِ في بَيتِهِ ولا يُقاتِلُ؛ 🔸 كسى را كه به خانه اش يورش بَرَند و او [در دفاع از خانواده اش] نجنگد ، دشمن مى دارد. 📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 28 ح 24 #هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆🌙🛎ادامه حرکت دسته های عزاداری در شب های محرم تا نصف شب همراه با استفاده از طبل و نی چیست؟ #ا➖➖➖➖➖➖ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#هرروزیک_آیه ✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ✨اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر ازخدا پروا داريد براى شما نيروى تشخيص حق از باطل قرار مى دهد و گناهانتان را از شما مى زدايد و شما رامى آمرزد وخداداراى بخشش بزرگ است 📚سوره مبارکه الأنفال ✍آیه ۲۹ @shamimrezvan
کلافه نشید، وقتی که پدر و مادرتون ازتون میخوان، کار با موبایل و ابزارهای جدید رو بهشون توضیح بدید!! اونام یه روزی به شما یاد دادن چجوری از قاشق استفاده کنید ...
🍃🍂🌟🍃🍂🌟🍃🍂 💙در زمان عمر غلامي كه مولاي خودش را كشته بود پس از اقرار عمر امر به او كشتن نمود 💫.حضرت اميرالمومنين علي (ع) از غلام پرسيد چرا مولاي خودت را كشتي؟ عرض كرد به زور با من لواط كرد پس او را كشتم آن حضرت از اولياي مقتول پرسيد آيا او را دفن كرده ايد؟ گفتنند: آري هم اكنون از دفنش مي آئيم پس به عمر فرمود غلام را تا سه روز نگهدار و پس از سه روز اولياي مقتول حاضر شوند. پس از گذشتن سه روز آن حضرت به اتفاق عمر و اولياي مقتول بر سر قبرش آمدند از اوليايش پرسيدند اين قبر صاحب شماست؟ گفتند آري سپس فرمودند قبر را بشكافيد تا به لحد برسيد چون به لحد رسيدند و آنرا برداشتند جنازه را نديدند پس آن حضرت تكبير گفت و فرمود به خدا قسم دروغ نگفتم شنيدم از رسول خدا (ص) فرمود هر كس از امت من عمل قوم لوط را مرتكب شود و بدون توبه از دنيا برود پس در قبرش بيش از سه روز نمي ماند تا اين كه زمين او را فرو مي برد و بجائي كه قوم لوط هستند و هلاك گرديده اند ملحق مي نمايد پس در زمره ايشان محشور ميشود. 📚بحار ج ۵ http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
هر رنگ🌶فلفل1خاصیت فلفل⚫️سیاه ضدبلغم،ضد برونشیت وادرارآور فلفل🌶قرمزمفید براکمردرد، دیابت وتقویت لثه‌ها فلفل❇سبزحافظ جوانی کاهش کلسترول وضدپیری پوست @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#درسنامه خوشحالی و خوشبختی چیزی نیست که مالکش باشید ، خوشبختی یک مهارت است خوشبختی را نمی توانید به چنگ آورید خوشبختی را هنگامی تجربه خواهید کرد که بیاموزید در هر لحظه چگونه زندگی کنید … اللهمَّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌ِالفَرَج‌💫 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
شب بخیر یعنی سپردن خود به خدا وآرامش درنگاه خدا یعنی سیراب شدن در دستان وآغوش خدا شب بخیر یعنی شکوفایی روزت سرشار ازعشـق به خـدا شبتــ🌙ــون الــهی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❁﷽❁الهی به امیدتو 🔹امام موسی کاظم ع «هیچ کس راغمی نرسیدکه روبه آسمان کندو۳مرتبه بگوید: ✿﷽✿خداونداندوهش رافرج دهد.» 📚ختوم واذکار۱/۸۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔹━━⊰✹🔷✹━━⊰🔹 🌹گردیده شعار هر مسلمان صلوات   ❤️تاریخچه عترت و قرآن صلوات 🌹برشیعه بودنشانه حق طلبی   ❤️از اول عمرتا به پایان صلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🔹━━⊰✹🔷✹━━⊰🔹
🔹━━⊰✹🔷✹━━⊰🔹 🌹گردیده شعار هر مسلمان صلوات   ❤️تاریخچه عترت و قرآن صلوات 🌹برشیعه بودنشانه حق طلبی   ❤️از اول عمرتا به پایان صلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🔹━━⊰✹🔷✹━━⊰🔹
به رسم ادب و دست به سینه سلامی میدهیم به آقا وسرورشهیدان‌ آقا اباعبدالله اَلسلام علی الحُسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الـحسین وعلی اصحاب الحسین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#آیه_روز👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز #دوشنبه2مهرماه1397 🌞اذان صبح:04:30 ☀️طلوع آفتاب:05:54 🌝اذان ظهر: 11:56 🌑غروب آفتاب:17:59 🌖اذان مغرب:18:17 🌓نیمه شب شرعی:23:14 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#ذکرروز👆یاقاضی الحاجات×صد #نماز_روز_دوشنبہ ✍هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره برایش نوشته شود 2رکعت ؛ درهر رکعت بعدازحمد یک آیة‌الکرسی ،توحید ،فلق وناس بعدازسلام۱۰ استغفار @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔶کله پاچه بدترین صبحانه برای افرادزیر 🔴بیماران قلبی 🔴افرادی که عضوپیوندی دارندوتازه جراحی کردند 🔴افراد دارای قند،چربی وکلسترول بالا 🔴افرادعصبی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پـــــاییز جـــــان🍁🍂 زیبایی هایت را عـزیز میداریم تو نیز دعـــــا ڪن چـرخ روزگارمـــــان در حضـــــور تــــــــو به سلامتی و خیر بگردد🍂🍁 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍒سرگذشت و غم انگیز دختری بانام 👈 🍒 👈 آن لحظات که مادر سعی می کرد خودش را نزدم تبرئه کند، احساس بدی داشتم. حس می کردم حسابی باخته ام، همه چیز را باخته ام!. مادر از چشمم افتاده بود. دیگر نه می خواستم او را ببینم و نه صدایش را بشنوم. باور نمی کردم که او تا این حد بی عاطفه باشد. در چنین اوضاع و احوالی نه انگیزه درس خواندن داشتم و نه شوقی برای زندگی. دلم می خواست به جایی بروم که هیچ کس نباشد و آن وقت زار زار به حال خودم گریه کنم. خودم را از همه چیز و همه کس کنار کشیدم. احساس کمبود می کردم و خودم را پائین تر از دیگران می دیدم. به همین خاطر هم در مدرسه با دوستانم قطع رابطه کردم. نمی خواستم کسی به راز زندگی مان پی ببرد. آنقدر آشفته و بهم ریخته بودم که یک شب قرص های آرام بخش مادربزرگ را در یک لیوان آب حل کردم و سرکشیدم. دلم می خواست بمیرم و از آن همه فکر مشوش رهایی بیابم اما از بدشانسی ام پدرم که آن روزها تلاش می کرد خودش را بیشتر به من نزدیک کند، متوجه شد و فوری مرا به بیمارستان رساند. بعد از آن اتفاق رابطه ام با پدر بهتر شد. پیدا بود که او بیشتر از مادر مرا دوست دارد. و من چقد در اشتباه بودم یک شب به او گفتم: »مادرم هرچقدر ازت کتک خورد نوش جونش، مادر به خاطر اون مردک زندگی مون رو بهم زد و منو به این حال و روز انداخت. تو جوونی بابا، دلم نمی خواد تنها باشی. دلم می خواد ازدواج کنی. اصلا خودم برات یه مورد خوب درنظر گرفتم! « پدر آن شب هر چند با ازدواج مجدد، مخالفت کرد اما از حرف هایش می فهمیدم که آنچنان بی میل هم نیست. من سمانه را که زنی مطلقه بود برای پدر انتخاب کرده بودم. ظاهرا پدر هم او را پسندیده بود. پدر و سمانه خیلی زود با هم ازدواج کردند. سمانه اوایل با من مهربان بود و سعی می کرد رابطه ایی دوستانه با من برقرار کند اما رفته رفته او هم چهره واقعی اش رانشان داد..... ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ @tafakornab @shamimrezvan http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌
هدایت شده از خانواده بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شادباشی یاغصه بخوری راضی باشی از زندگیت یانه لحظه ها میگذرن پس دوست من ازامروز تصمیم بگیر برای هرچیزبیخودی خودتو داغون نکنی @zendegiasheghaneh💞
🌸 🔸گفتند سلسله اعصابش ضعیف شده، باید یک دکتر خوب او را ببیند. دکتر خوب در لندن او را دید. داروهایی برای سلسله اعصابش نوشت و وقتی چشم‌هایش را معاینه کرد، گفت: پرده‌ای روی آن‌هاست که باید جراحی کرد و برداشت وگرنه دید از بین می‌رود. قرار شد همان روزها و همان‌جا عملش کنند. مثل هر جراحی‌ای در هر جای دنیا، دکتر گفت او را بی‌هوش کنند اما اجازه نمی‌داد بی‌هوشش کنند و کسی نمی‌دانست چرا. می‌گفت: من خودم هر چند دقیقه که لازم باشد، چشمم را باز نگه می‌دارم، بدون پلک زدن. موضوع را به دکتر گفتند ولی راضی نمی‌شد. بعد سعی کردند برایش توضیح بدهند که این پیرمرد با آدم‌های دیگر فرق دارد. گفتند او حکیم است، philosopher است. دکتر این را که شنید، لبخند زد و گفت: اگر فیلسوف است، بی‌هوشی لازم نیست. 🔸می‌گفت: " لباس را هیچ وقت پرت نکنید بیفتد یک گوشه، حتما آویزان کنید یا تا کنید. " کلی از این کارهای ریز ریز هست که مقید بود آن‌ها را انجام دهد و دست‌هایش را قبل از کار و قبل و بعد از غذا بشوید. قبل از غذا کمی نمک بخورد، بعدش هم همین‌طور. وقتی سرش را شانه می‌کند، بنشیند و چیزی پهن کند. ایستاده چیز نخورد. توی در ننشیند. سبزه و گیاه _ اگر شده کم _ دور و برش باشد و …. به بچه‌ها می‌گوید: " کسی که مقید باشد به چیزهای کوچک، کم کم آماده چیزهای بزرگ هم می‌شود. این‌ها خودش آدم را می‌کشد به سمت حقیقت. " 🔸فقط روز عاشورا دست از کار می‌کشید. حتی هر صفحه از تفسیر را که می‌نوشت بدون نقطه بود. نقطه‌ها را بعدا می‌گذاشت چون این‌طوری هر صفحه یکی‌، دو دقیقه جلو می‌افتاد اما وقتی خان جون(همسرش) مریض شد کارها را رها کرد و نشسته بود بالاسرش. 👈اینها همه ی محمد حسین طباطبایی نبود، علامه ای واقعی و بدون ادعا، آرام بود و خداپرست. تا جایی که میتوانست با قلم نی مینوشت. میگفت: "قلم آهنی از تاثیر مطلب کم میکند، چون بنای آهن بر جنگ و خونریزی است. و انزلنا الحدید فیه باس شدید. بہ ڪانـــال ღگشا بپیوندید 👇 👇 👇 👇 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
شلغم یک آنتی بیوتیک طبیعی است ! امادقت کنید ،👇 درپخت شلغم به هیچ عنوان سر و ته آن را نزنید چون خاصیت آنتی بیوتیکی آن ازبین میرود ! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh