هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق خدا باش،
او تنها کسی است که تو را ترک نخواهد کرد...
جز خدا کیست که در سایه مهرش برویم
رحمت اوست که هرلحظه پناه من و توست
خدایا شکرت برای حضورت ... 🍀
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#استوری #حیدری #غدیری
گفتمبرومسایهلطفشبنشینم
گفتاکهعلینوربودسایهندارد😌🤍:)
💖 فقط حیدر امیرالمومنین است
🌹 حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
مردم هیچ امری از امور #دین خود را
برای سر و سامان دادن به زندگی
#دنیوی شان کنار نمی گذارند، مگر اینکه
خداوند گرفتاری خسارت بار تری را
برایشان پیش می آورد.
📚 «نهج البلاغه» حکمت 106
💖 #فقطحیدرامیرالمومنیناست
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈┈•••❤️•••┈┈
#آیههایولایتعلی_ع #حتماببینید☝️
‼ #غدیر، یک اتفاق خطرناک است برای من و شما؛ که آنرا جشن میگیریم، و بزرگ میداریم!
آنقدر که میتواند تا تهِ باتلاقِ تاریکی، سقوطمان دهد!
⁉ خطــرِ «عیدالله الأکبر» ... کجاست؟
👤 استاد محمد شجاعی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
┈┈•••❤️•••┈┈
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 #موج_احکام #احکام_شرعی
#احکام تذکر دادن به افراد بزرگتر از خود در صورتی که احتمال دلخوری میرود، چگونه است؟
🔈 #گزیده_مراسم_حرم : حجت الاسلام فلاح زاده
📱تلفن پاسخگویی به سؤالات شرعی و اعتقادی حرم مطهر رضوی 👈 ۰۵۱۳۲۰۲۰
🤔 #بی_تفاوت_نباشیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🆔♡••♡••♡••♡••♡
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
📚#داستان_فوقالعادهحتمابخونید
یک جوان سنی(اهل سنت) آمد پیش علامه امینی و گفت: مادرم دارد می میرد!
علامه گفت: من که طبیب نیستم!
جوان گفت:
پس چه شد آن همه کرامات اهل بیت شما ...؟؟؟
علامه امینی با شنیدن این حرف،
تکه کاغذی برداشت و چیزی داخل آن نوشت و آن را بست.
سپس آن را به جوان داد و گفت این را بگیر و ببر روی پیشانی مادرت بگزار... ان شالله که خوب می شوند... اما به هیچ وجه داخل آن را نگاه نکن.
جوان کاغذ را گرفت و رفت...
چند ساعت بعد دیدند جمعیت زیادی دارند می آیند...
علامه پرسید چه خبر شده است؟
شاگردان گفتند: آن جوان به همراه مادر و طایفه اش دارند می آیند گویا مادرش شفا یافته است...
سپس آن زن داستان را چنین تعریف کرد:
زن گفت:
من درحال مرگ بودم و فرشتگان آماده ی انتقال من به آن دنیا بودند...
ناگهان مرد نورانی بزرگواری ( با وقار و شکوه غیرقابل وصفی) تشریف آوردند و به ملائک دستور دادند که من را رها کنند...
و فرمودند: به آبروی علامه امینی ، او را شفا دادیم... سپس اطرافیان اصرار کردند و از علامه پرسیدند که:
در آن کاغذ چه نوشته بودید؟
علامه گفت: چیز خاصی ننوشتم . باز کنید نگاه کنید..
کاغذ را باز کردند و دیدند علامه فقط این 3 جمله را نوشته بود:
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
از عبدالحسین امینی
به مولایش امیرالمومنین علیه السلام
اگر امینی آبرویی پیش شما دارد، این مادر را شفا دهید والسلام...
#مبلغ_غدیرباشیم نشر دهنده ی مطالب مولا باشید حیدر جبران میکنه براتون
#یامهدی_العجل
*اللهم عجل لولیک الفرج به حق خانم حضرت زینب کبری سلام الله علیها*
💖 #فقطحیدرامیرالمومنیناست
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃🌹🌸🍃🌹🌼🍃🌹🌸🍃
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 ها عَليٌّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَر
شخصیتِ ممتازِ
جهان است علی(ع)
حاکم به زمین
و آسمان است علی(ع)
در روزِ غدیرخم
محمّد (ص) فرمود:
مولایِ چو من،
به انس و جاناسٺ علی(ع)
💖 فقط حیدر امیرالمومنین است
🌹 عید سعید غدیر خم مبارک
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 ها عَليٌّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَر
#استوری_موشن |ویژه عید #غدیر
#امیرالمومنین
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹
#در_ثواب_انتشار_شریک_باشید
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
💕 داستان کوتاه
#شاگرد_زیرک
مرد خیاطی "کوزه ای عسل" در دکانش داشت.
یک روز می خواست دنبال کاری برود.
به شاگردش گفت:
"این کوزه پر از زهر است!
مواظب باش آن را دست نزنی!"
"شاگرد" که می دانست استادش "دروغ" می گوید حرفی نزد و ...
استادش رفت.
شاگرد هم "پیراهن یک مشتری" را بر داشت و به "دکان نانوایی" رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام "عسل" را با "نان" خورد و کف دکان دراز کشید.
خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با "حیرت" از شاگردش پرسید:
"چرا خوابیده ای؟!"
شاگرد ناله کنان پاسخ داد:
تو که رفتی من "سرگرم کار" بودم، "دزدی آمد" و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت.
وقتی من متوجه شدم، از ترس تو، "زهر توی کوزه" را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از "کتک خوردن و تنبیه" آسوده شوم! 😊
@tafakornab
@shamimrezvan
✨﷽✨
⛔️ شوخی با نامحرم ممنوع! ⛔️
✍ابوبصیر می گوید:
در کوفه برای زنی قرآن می خواندم، یک بار در موردی با او شوخی کردم. بعد از مدّتی خدمت امام باقر (ع) رسیدم، امام مرا مورد مؤاخذه و سرزنش قرار داد و فرمود:
«کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظر لطف نمی کند، چه سخنی به آن زن گفتی؟؟!! وی می گوید:از شرم و خجلت سر در گریبان افکندم و توبه کردم. امام باقر (ع) فرمود:«شوخی با زن نامحرم را تکرار نکن.»
📚بحارالانوار ج46 ص247
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#زن_بدکاره
در زمان حضرت صادق علیه السلام زن زانیه ای بود که هر وقتی بچه ای از طریق نا مشروع می زائید به تنور می انداخت. و آنها را می سوزاند، تا این که اجلش رسید و مرد.
اقربا و خویشان او زن را غسل و کفن کردند و نماز برایش خواندند و به خاکش سپردند، ولی یک وقت متوجّه شدند زمین جنازه این زن بد کاره را قبول نمی کند و به بیرون انداخت، آن عده که در جریان دفن این زن بد کاره شرکت داشتند احساس کردند شاید اشکال از زمین و خاک باشد جنازه را در جای دیگری دفن کردند، دوباره صحنه قبل تکرار شد، یعنی زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تکرار شد.
مادرش متعجب شد آمد محضر مقدّس آقا امام صادق علیه السلام و گفت: ای فرزند پیامبر به فریادم برس. . .
و جریان را برای حضرت بازگو کرد و متمسک و ملتجی به حضرت گردید، وجود مقدّس آقا امام صادق علیه السلام وقتی جریان را از زبان مادرش شنید متوجّه شد کار آن زن زنا و سوزاندن بچه های حرام زاده بود، فرمود:
هیچ مخلوقی حقّ ندارد مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط به دست خالق است.
مادر آن زن بد کاره به امام عرض کرد: حالا چه کنم. حضرت فرمود: مقداری از تربت جدّم سیدالشهداء ابی عبداللّه الحسین علیه السلام را همراه جنازه اش در قبر بگذارید زیرا تربت جدّم حسین علیه السلام مشکل گشای همه امور است مادر زن زانیه مقداری تربت کربلا تهیه نمود و همراه جنازه گذاشت، و دیگر تکرار نشد.
📚 كشكول النور ج 2 ص 18
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#قضاوت
📚وقتی که او مرد...
وقتی که مرد، حتی یک نفر هم توی محل ما ناراحت نشد. بچههای محل اسمش رو گذاشته بودند مرفه بیدرد و بیکس.
و این لقب هم چقدر به او میآمد نه زن داشت نه بچه و نه کسوکار درستی.
شنیده بودیم که چند تایی برادرزاده و خواهرزاده دارد که آنها هم وقتی دیده بودند آبی از اجاق عموجان و دایی جان برایشان گرم نمیشود، تنهایش گذاشته بودند.
وقتی که مُرد، من و سه چهار تا از بچههای محل که میدانستیم ثروت عظیم و بیکرانش بیصاحب میماند، بدون اینکه بگذاریم کسی از همسایهها بفهمد، شب اول با ترس و لرز زیاد وارد خانهاش شدیم و هر چه پول نقد داشت، بلند کردیم. بعد هم با خود کنار آمدیم که: این که دزدی نیست تازه او به این پولها دیگر هیچ احتیاجی هم ندارد. تازه میتوانیم کمی هم از این پولها را از طرفش صرف کار خیر کنیم تا هم خودش سود برده باشد و هم ما...
اما دو روز بعد در مراسم خاکسپاریاش که با همت ریش سفیدهای محل به بهشت زهرا رفتیم، من و بچهها چقدر خجالت کشیدیم.
موقعی که ١۵٠ بچه یتیم از بهزیستی آمدند بالای سرش و فهمیدیم مرفه بیدرد خرج سرپرستی همه آنها را میداده، بچههای یتیم را دیدیم که اشک میریختند و انگار پدری مهربان را از دست دادهاند از خودمان پرسیدیم: او تنها بود یا ما؟
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
══❈═₪❅❅₪═❈══