eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شادباشی یاغصه بخوری ,راضی باشی اززندگیت یا نه لحظه هامیگذرن پس تصمیم بگیر از امروزبرای هرچیز بیخودی خودتو داغون نکنی... 👇 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 آورده اند که پدری از رفتار بد پسرش رنجور شد ، و او را بسیار ملامت کرد، و بگفت : بی سبب عمرم را به پای تربیت تو هدر کردم ،... فرزند افسوس که ادم شدنت را امیدی نیست..... پسر رنجید و ترک پدر کرد، و در پی مال و منال و سلطنت چند سالی کوشید وتحمل رنج کرد.... عاقبت پسر به سلطنت رسید و روزی ، پدر را طلبید ، تا جاه وجلال و بزرگی خود،را به رخ او بکشد، ...چون پدر به دستگاه پسر وارد شد ، پسر از سر غرور روی بدو کرد و بگفت : اینک جایگاه مرا ببین ، یاد ار که روزی بگفتی ،هر گز ادم نشوم ، اینک من حاکم شهر شدم.... پدر بی تفاوت روی برگرداند و بگفت : من نگفتم که تو حاکم نشوی // من بگفتم که تو ادم نشوی مُلا شدن چه مشکل آدم شدن محال است خدایا کمکمان کن آدم شویم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃⇨﷽ 🌷حکایت ✨⇐ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ(ع) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ... ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎد!!! ✨⇐ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎل... ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک ﻭ ﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !! ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟ ✨⇐ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ ﺭﻭﺯی ﻣﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ... ﻭلی وقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی!! ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ كنم......... 💟← « بہ ما بپیونید » → http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌸🍃🌸🍃 روزي مردي ثروتمند، پسر کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد مردمي که در آنجا زندگي مي کنند، چقدر فقير هستند. آن دو، يک شبانه روز در خانه محقر يک روستايي مهمان بودند. در راه بازگشت و در پايان سفر، مرد از پسرش پرسيد: «نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟» پسر پاسخ داد: «عالي بود پدر!» پدر پرسيد: «آيا به زندگي آن ها توجه کردي؟» پسر پاسخ داد: «بله پدر!» و پدر پرسيد: «چه چيزي از اين سفر ياد گرفتي؟» پسر کمي انديشيد و بعد به آرامي گفت: «فهميدم که ما در خانه يک گربه گران قيمت داريم و آن ها 6 تا، ما در حياطمان يک فواره داريم و آن ها رودخانه اي دارند که نهايت ندارد. ما در حياطمان فانوس هاي تزييني داريم و آن ها ستارگان را دارند. حياط ما به ديوارهايش محدود مي شود، اما باغ آن ها بي انتهاست! من چند مربي خصوصي دارم اما بچه هاي آن ها در مسير زندگي و مواجهه با مشکلات چيزهايي ياد مي گيرند و...» با شنيدن حرف هاي پسر، زبان مرد بند آمده بود. پسر بچه اضافه کرد: «متشکرم پدر، تو به من نشان دادي که ما چقدر فقير هستيم!» http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
👌بخاطر سه چیز دیگران را ↫مسخره نکنید: ➊✨چــهـــره ➋✨پــدر و مــادر ➌✨ زادگــاه ❌چون انسان ها هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارند ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدايا❣ بگيردستانى كه بسوى توبلنداست  مستجاب كن دعاى كسى كه با اشكهايش توراصداميزند حامى دلى باش كه تنهاشده دستگيركسى باش كه بی کَس شده.🙌 ✨🌙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸چہ زيباست صبح وقتی روی لبهايمان 🌸ذكرمهربانی بہ شكوفہ مینشيند وباعشق،روزمان آغاز میشود 🌸خدايا... روز‌‌مان راسرشارازآرامش کن 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌹 ✍🌹امام صادق(ع) بین دعاواستجابت آن پرده اے قراردارد تا اینکه دعاکننده برمحمدو آل آن صلوات🌹فرستد پرده ها ازبین میروند Ⓜ️اصول کافی ح۳۱۵۰ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 جزء4 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه
#حدیث_روز👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران ☀️امروز #سه_شنبه30مردادماه1397 🌞اذان صبح:04:57 ☀️طلوع آفتاب:06:28 🌝اذان ظهر:13:07 🌑غروب آفتاب:19:47 🌖اذان مغرب:20:06 🌓نیمه شب شرعی:00:22 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🌸✨هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره تین توحیدفلق ناس @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh