#زنگ_تفریح
دزدی نیمه شبی به خانه ای رفت. صاحب خانه در گوشه اتاق خوابیده بود. دزد خورجینی را که با خود داشت روی زمین انداخت تا اثاثیه خانه را در آن بگذارد و ببرد. امّا هرچه در اتاق گشت چیزی پیدا نکرد. دزد که ناامید شده بود به سوی خورجین برگشت تا آن را بردارد و برود. در همین موقع صاحب خانه غلتی زد و روی خورجین او خوابید! دزد که خیلی ناراحت شده بود با صدای بلند و عصبانی گفت: " عجب بخت و اقبالی دارم من! چیزی به دست نیاوردم، خورجینم را هم از دست دادم!" سپس راه افتاد تا برود. صاحب خانه با صدای بلند گفت: "آهای دزد، وقتی از خانه بیرون رفتی در را ببند تا دزد دیگری به خانه نیاید." دزد ایستاد و به صاحب خانه گفت: "من زیرانداز را برای تو آوردم و حالا در را باز می گذارم شاید دیگری رواندازت را هم بیاورد! تو از باز بودن در ضرر نکردی و نخواهی کرد!"
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت
#داستان_واقعی #کاشف_پنی_سلین
فلمینگ ،یک کشاورز فقیراسکاتلندی بود.
یک روز در حالی که به دنبال امرار معاش خانواده اش بود، از باتلاقی در آن نزدیکی صدای درخواست کمک را شنید،
وسایلش را بر روی زمین انداخت و به سمت باتلاق دوید. پسری وحشت زده که تا کمر در باتلاق فرو رفته بود، فریاد می زد و تلاش می کرد تا خودش را آزاد کند.
فلمینگ او را از مرگی تدریجی و وحشتناک نجات می دهد.
روز بعد، کالسکه ای مجلل به منزل محقر فارمر فلمینگ رسید. مرد اشراف زاده خود را به عنوان پدر پسری معرفی کرد که فارمر فلمینگ نجاتش داده بود. اشراف زاده گفت:
" می خواهم جبران کنم شما زندگی پسرم را نجات دادی".
کشاورز اسکاتلندی جواب داد:
" من نمی توانم برای کاری که انجام داده ام پولی بگیرم".
در همین لحظه پسر کشاورز وارد کلبه شد.
اشراف زاده پرسید:
" پسر شماست؟"
کشاورز با افتخار جواب داد: "بله"
با هم معامله می کنیم.
اجازه بدهید او را همراه خودم ببرم تا تحصیل کند. اگر شبیه پدرش باشد، به مردی تبدیل خواهد شد که تو به او افتخار خواهی کرد.
پسر فارمر فلمینگ از دانشکده پزشکی سنت ماری در لندن فارغ التحصیل شد و همین طور ادامه داد تا در سراسر جهان به عنوان سر الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین مشهور شد.
سال ها بعد، پسر اشراف زاده به ذات الریه مبتلا شد.
چه چیزی نجاتش داد؟
پنی سیلین...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔴داستانهایی از انبیا و اولیاءالله
🌹امام صادق(علیه السلام ) فرمودند :
مردی در میان بنی اسراییل ذکر"الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین" را زیاد بر لب جاری می ساخت . ابلیس از این کار او خشمگین شده بود یکی از شیاطین را مامور نمود تا به او القاکند که پایان خوش و عاقبت از آن ثروتمندان است .اما مامور ابلیس در ماموریت خود موفق نشد و کار به دعوا و مرافعه کشید تا اینکه تصمیم گرفتند برای پایان دادن به دعوا از کسی بخواهند که میانشان داوری نماید و هر کس مغلوب شد دستش بریده شود . آن دو، شخصی را به عنوان داور برگزیدند اما حق را به مامور ابلیس داد و پایان خوش را از آن ثروتمندان دانست بدین ترتیب یکی از دستان عابد بریده شد . ولی مرد عابد باز ذکر شریف را زمزمه نمود . مامور ابلیس که از سخت ورزی عابد خشمگین شده بود برای رهایی از دست او پیشنهاد کرد فردی دیگر را در میان خود حاکم سازند تا هرکس مغلوب شد گردنش زده شود . عابد نیز قبول کردو این بار مجسمه ای را میان خود به عنوان داور قرار دادند . در این هنگام مجسمه به اذن خدا بر محل بریده شدن دستان عابد دست کشید و دستانش را به او بازگرداند آن گاه ضربه ای سنگین بر گردن مامور ابلیس وارد کرد و او را به قتل رساند . مرد عابد با تماشای این حادثه گفت : این چنین است پایان خوش و عاقبت از آن متقین است
(📚برگرفته از کتاب قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری
#داستانهای_آموزنده
•✾📚@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#یک_داستان_یک_پند
✍کاروانی از حجاج در بازار مکه مشغول انتخاب کفن برای تبرک خود از مکه بودند. پیرمردی در بازار دنبال کفنی خاص میگشت و از صبح دنبال کفن بود، و هر کفنی را نمیپسندید چون از جهالت و حماقت فکر میکرد اگر روی کفناش دعا یا ذکر خاصی نوشته شده باشد بهشتی میشود، و باید کفن نیک با خود سوغات از مکه ببرد.
🌖نزدیک اذان ظهر در مغازهای مشغول خرید کفن بود، چون اذان ظهر زده شد صاحب مغازه دست حاجی از روی کفنها برداشت و گفت: حَیِّ عَلی خَیرِ العَمل وَ لَا حَیِّ عَلی خَیرِ الكَفَن.....
📿یعنی ای حاجی! مکه آمدهای میبینی منادی ندا میدهد بشتاب به سوی انجام بهترین عمل، ولی تو (از بس احمقی در این سن پیری) برای انجام خرید بهترین کفن شتافتهای و وقت عبادت خود را هدر میدهی که هیچ سودی برای تو ندارد.
🕋بهترین سوغات مکه خواندن چند رکعت نماز در کنار کعبه است نه پیدا کردن چند متر پارچه برای کفن که همه جای دنیا پیدا میشود.
مطالب مشابہ ↩️
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📝#داستان_آموزنده
نگاهِ پسرک محو تماشای کاپشنی زیبا در فروشگاه بود؛ خانمی که قصد ورود به فروشگاه داشت متوجه او شد ولی چیزی نگفت و داخل شد.
چند دقیقه بعد، در حالیکه آن کاپشن در دستانش بود بیرون آمد و پسر را صدا زد.
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت.
چشمانش برق میزد، وقتی آن خانم کاپشن را به او داد پسرک با چشمان خوشحال و صدای لرزان پرسید:
-ببخشید شما خدا هستید؟
-خانم گفت: نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم؛
-پسرک گفت: میدانستم که شما با خدا نسبتی دارید...!
🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: تو نیت را خالص کن، عملِ کم هم تو را کفایت میکند. (بحار، ج ٧٠، ص ١٧٥).
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨ #احسن_القصص
📘 #داستــان_کوتاه_آموزنده
✍🏻.روزی دو نـــــفـر ســـر یڪ شتــــری دعــوا ڪردند و هر یڪ ادعا ڪردند از بیابان به اشتباه وارد ، گله دیگری شده است. هر دو نزد نبی مڪرم اسلام ص برای قضاوت رسیدند. حضرت از آنها طلب سند و شهود برای مالڪیت نمودند.
✍🏻یڪی از آن دو گفــــت: من شهـــــادت می دهم ،شتر من در ڪبدش ( جگر) دو زخم دارد، شتر را نحر ڪنید اگر نبود، من شتر را به او می بخشم و از حقم می گذرم.
✍🏻حضـــرت، موافقــت فـرمودند و شــتر را ذبح کردند و ناگهان دو زخم در جگر شتر دیدند. حضرت به اعرابی روی ڪرده و سوال ڪردند، تو از ڪجا دانستی این شتر دو زخم در جگرش دارد؟؟!!
✍🏻عــــــرب گفــت: یـــــــاد دارم شمــــــا فرمودید: اولادنا اکبادنا ( فرزندان ما جگر های ما هستند) من دو بچه شتر این ناقه ( شتر ماده) را از چشم او دور ڪردم و ذبح نمودم.
✍🏻 این شتـــر ماههـا در بــــیابان اشــڪ ریخـــت و ناله ڪرد در حالی ڪه من نمی دانستم این قدر بچه هایش را دوست دارد، از این جهت، مطمین شدم دو زخم در جگرش دارد. مثـــلی زیبــــــای آذری می گویــــد: اولاد وقتی در شڪم توست خون تو را می خورد، وقتی بیرون می آید، جان تو را می خورد(با شیر مادر خوردن و غصهدادن به والدین)وقتی می میری مال تو را می خورد
📚ڪتاب راهنمای سعادت ص 563
↶【به ما بپیوندید 】↷
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
✅عادات سالم شبانه برای کاهش وزن👇
🔺خواب زود و کافی
🔺اجتناب از کافئین
🔺تنظیم دمای اتاق
🔺نوشیدن چای بابونه
🔺خاموش کردن گوشی
🔺نخوابیدن بلافاصله بعد شام
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
✅چهارنصیحت لقمان به فرزندش:
درحال نماز
مراقب دلت باش
سرسفره
مراقب شکمت باش
در خانه ی مردم
مراقب چشمت باش
درميان مردم
مراقب زبانت باش
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🔹#فراموشیروبلدباش؛ #بیخیالیروبلدباش!
زندگی همیشه هم به دونستن همه چیز، سر در آوردن از هر چیز و زیادی درگیر شدن نیست.
🔹گاهی هم به خودت یادآوری کن یه سری چیزا رو یادت بره؛
به یه سری حرفها اهمیتی نده؛ لبخند بزن وبگذر؛لبخندهم که نزدی به خاطرش غمگین نشو، بغض نکن!
🔹 گاهی هم بذار همهی دنیا در قطعه آهنگی که با لذت گوش میدی،
کتابی که با هیجان ورق میزنی، گلهای تازهای که تقدیم گلدونت میکنی،
🔹فیلم محشری که دلت نمیاد یه لحظه هم ازش چشم برداری،
آدم جذابی که وقتی صداش رو میشنوی کلی سر ذوق میای،
حتی صدای پرندهها،آبی آسمون، برات خلاصه بشه و بس.
👌 دنیای اختصاصی خودت رو خلق کن
و زندگیت رو خواستنیتر و زیباتر بساز …
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳⌛️⏳
⏳⌛️
⏳
⏳ساعت شنی به من یاد داد
باید خالی شوی تا پر کنی
دلی را… چشمی را… گوشی را…
خالی کنی خودت را از نفرت
تا پر کنی کسی را از عشق…💖
خالی کنی چشمت را از کینه
تا پر شود چشمی از آرامش…😇
یادت باشد ☝️
ساعت شنی روزی میچرخد⏳
و این بار این تو هستی که پر میشوی…🎈
از آنچه خودت پر کرده ای دیگران را …💎
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌛 #متن_شب🌜
امشب نگاه کن به اطرافت
به خوشبختی هایت
به کسانی که میدانی
دوستت دارند
و به خدایی که
هرگز تنهایت نخواهد گذاشت
#شبتونخوش🌟 #التماسدعا🙏🏻
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو
🌹امــام سجــاد علیهالسلام در نصیحت به یکی از یارانشان فرمودند:
🔸آگاه باش! بر توست که همه #مسلمانان را به منزله خانواده و خويشان خود بدانى
🔸 بزرگسالان را به منزله #پدرت
🔸 کوچکترها را به منزله #فرزندت
🔸 و همسالانت را به منزله #برادرانت بدانى.
❓در اين صورت، دوست داری به کدامیک از آنها #ستم کنى؟ و به کدام یک از اينان #نفرين کنى؟
و پرده کدام یک از آنان را #بدری؟
📚القطره،ج۲ص۵۵۵
🌹روزتون پر برکت با صلوات
🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
🌹وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh