eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
مردى مجوز مهاجرت از آلمان به روسیه را کسب کرد. هنگام خروج از آلمان در فرودگاه مامور وسایل او را چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید: این چیه ؟ مرد گفت: شکل سوالت اشتباهه آقا ؟ بپرس این کیه، این مجسمه هیتلر مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمه اش همیشه همراهمه... مامور گمرک گفت درسته آقا، بفرمایید. در فرودگاه روسیه مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از مرد پرسید: این چیه ؟ مرد گفت : بگو این کیه ؟ گفت این مجسمه مرد منفور و دیوانه ای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون. مجسمه اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم. مامور گمرک گفت : بله درسته آقا، بفرمایید چند روز بعد که آن مرد توی خونه اش همه فامیل را دعوت کرد؛ پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید وپرسید: این کیه ؟ مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه ، بپرس این چیه؟ این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم !!! «سیاست یعنی اینکه یک حرف را به مردم به صورتهای مختلف بیان کنی»‌ !!! 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
حکایت کنند مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت. همسرش او را تحریک کرد به دریا برود، شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند. مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد. قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد. او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد. او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند؟ همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد، پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود. پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟ او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است، پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد. او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود. پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است. همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد... پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت. پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد. وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد... پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است. پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند. بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد. پادشاه به او گفت: -آیا مرا میشناسی...!؟ -آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی. -میخواهم مرا حلال کنی. -تو را حلال کردم. -می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟ گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم : پروردگارا! او قدرتش را به من نشان داد، تو هم قدرتت را به او نشان بده! این داستان تاریخی یکی از زیباترین سلاحهای روی زمین را به ما معرفی میکند، این سلاح سلاح دعا است! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
آنجا که کنیز رقاصه ، عابد ساجد می شود❗️ امام موسی بن جعفر(ع ) را هارون رشید با طرز بدی از مدینه به بغداد آورد و زندانی کرد و هر کاری کرد که امام تابع او شود ، امام (ع ) قبول نکرد . سرانجام برای این که قوه شهوانی امام را برانگیزد و بعدا امام را (نعوذ بالله ) رسوا کند ، یکی از کنیزهای رقاصه و زیباروی خود را به عنوان خدمتگزار به زندان فرستاد و از طرفی یکی از خادمان خود را ماءمور کرد تا گزارش بر خورد آن کنیز زیباروی را با امام (ع ) برایش شرح دهد . کنیز اول که رفت با حالات زنانه و عشوه گری مخصوص خود همانطور که ماءمور بود خواست دل امام را برباید اما . . . روزی ماءمور خلیفه به زندان آمد و دید کنیز به سجده افتاده و با حال خاصی می گوید : قدوس سبحانک سبحانک ای خدا تو از هر عیبی پاک و منزهی و سر از سجده بر نمی دارد . ماءمور این جریان را به هارون گزارش داد . هارون دستور داد کنیز را نزدش آوردند . در حالی که به آسمان می نگریست و بدنش به لرزه در آمده بود ، هارون گفت : چگونه هستی ؟ حالت چطور است ؟ کنیز گفت : من در زندان کنار امام ایستاده بودم . او شب و روز به نماز و عبادت مشغول بود و تسبیح خدا می گفت و به من اعتنایی نمی کرد و . . . مقام والای او مرا تحت تاءثیر قرار داد ، به سجده افتادم و تسبیح خدا می گفتم که این ماءمور آمد و مرا به اینجا آورد . هارون او را تهدید کرد که جریان را به کسی نگوید ، اما او در هر فرصتی از عبادت بنده صالح خدا امام هفتم سخن می گفت و آنچنان منقلب شده بود که همواره در یاد خدا بود تا چند روز قبل از شهادت امام هفتم (ع ) از دنیا رفت. 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
﷽ ✅داستان ڪوتاه پند آموز ✍ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﮔــــﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍﻣﯽﮔـــــﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧـﺮ کاﺭ! ﻣﯽگـفت: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧـﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﻫﻤﯿـــﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔـــــﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـــــﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔـــــﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸــــــﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧــــﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾـﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﮔـﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـﺮﻏﺶ..! 🔻ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧـﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸـﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤـﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷــــﯿﻢ! ﻫﻤﻪ ﯼ ﺧــﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ میکنیم ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ گـرم کرﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ مشکﻼﺕ ﺍﺳﺖ. یڪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧـــﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤـــــﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﭘُــلوی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔــﯽ ﻣﺎﻥ ﺑــﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔـــــﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ. ‌http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🔴 سعادت ابدی در زمان رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در شهر مدينه، شخصى بود بسيار ظاهر الصلاح، به طورى كه كسى در حق او در هيچ موردى، گمان سوء و ظن خلاف نداشت. شايد بسيارى از مردم در برخورد با او از وى طلب دعا مى‌كردند، ولى او بدون توجه به ظاهر آراسته خويش، در بعضى از شب‌ها به خانه مردم مدينه، دستبرد مى‌زد!! شبى براى دزدى از ديوار خانه‌اى بالا رفت، اثاث زيادى در آن خانه بود و در ميان خانه به غير از يك زن جوان تنها كسى نبود، عجيب خوشحال شد كه امشب علاوه بر به چنگ آوردن مال فراوان، در رختخواب عيش و عشرت هم شركت خواهم كرد. همان طور كه در دل تاريكى بر سر ديوار، منظره فريبنده اثاث خانه و چهره دلرباى زن را مى‌نگريست، به فكر فرو رفت: دزدى تا كى، ننگ تا چه مدت، براى چه بايد زحمات انبيا و اوليا را از ياد برد، عاقبت اين همه گناه و فساد چه خواهد شد، مگر براى من مرگ و برزخ و قيامت و محاكمات الهيه نيست، در پيشگاه حق و در دادگاه عدل، جواب اين‌ همه ظلم و جنايت را چگونه بايد داد؟!! آرى، با ادامه اين اعمال به روزى خواهم رسيد كه براى من راه گريز و فرار از چنگال عدالت نخواهد بود، آن روز پس از اتمام حجت حق، مبتلا به غضب خداوندى مى‌شوم و از پس آن به زندان آتش خواهم افتاد و در آن صورت انتقام آلودگى‌هايم را پس خواهم داد!! ادامه در پست بعد... ➥ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
پس از اندكى تأمل و فكر، از دزدى و تجاوز به آن زن، سخت پشيمان شد و با دست تهى به خانه بازگشت. به وقت صبح خود را به لباس آراستگان و صلحا آراست و به مسجد به محضر مقدس رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمد و در حضور آن جناب نشست! ناگهان ديد، زن صاحب خانه‌اى كه شب گذشته براى دزدى اثاث آن، در نظر گرفته بود به محضر رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمد، عرضه داشت: اى رسول خدا! زن بى‌شوهرى هستم همراه با ثروتى زياد، پس از چند ازدواج ديگر قصد شوهر كردن نداشتم، اما ديشب به نظرم رسيد كه دزدى به خانه‌ام راه پيدا كرده، گر چه چيزى نبرده، ولى مرا وحشت زده كرده، از اين پس مى‌ترسم در تنهايى ادامه زندگى دهم، اگر صلاح مى‌دانيد براى من همسرى انتخاب كنيد. حضرت اشاره به آن مرد- يعنى به دزد شب گذشته- كردند و فرمودند: اگر ميل دارى، تو را به آن شخص تزويج كنم، زن به چهره مرد خيره شد، او را پسنديد و نسبت به او اظهار ميل و رغبت كرد. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله عقد آن زن را براى آن مرد بست، سپس هر دو به منزل آمدند، دزد در كمال نشاط و شادى داستان خود را براى آن زن تعريف كرد و به او گفت: اگر شب گذشته ثروتت را مى‌بردم و دامن عفتت را آلوده مى‌كردم، علاوه بر اين كه يك شب بيشتر در كنار تو نبودم، آتش غضب هميشگى حق را، براى خود برمى‌افروختم، ولى در عاقبت كار فكر كردم و بر هجوم هواى نفس صبر و استقامت ورزيدم و در نتيجه براى هميشه به ثروت حلال و زوجه صالحه و عاقبت خوش و سعادت ابد رسيدم!! ➥ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 🔴این متن عالیه با اوضاع الانمون کاملا همخوانی داره!!😂👌 در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!! 🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.لطفا خبرهای بد را نشر ندهیم و تلاشمان فقط آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد. یک عزم همگانی برای عبور از این بحران لازم است. بیایید خودمان به فکر باشیم و فقط اخبار و اطلاعات درست را نشر دهیم. برای شروع همین متن را برای دیگرانی که دوستشان داریم بفرستیم🌹🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🕎گل گاو زبان معجزه دارويي !👌🏻 ▫️دارا بودن مقادير زياد كلسيم و پتاسيم ▫️آرامش بخش ▫️خواص ضد سرطان به دليل داشتن آلكوالوئيد ▫️ضد حساسيت، ضد رماتيسم و ضد التهاب ▫️تصفیه كننده خون @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
تامین امنیت درسفرها 🌸✨ هرکس درسفرهایش۱۲ مرتبه 《 آیة‌الڪرسے 》 را خوانَد مانند این است که 👈 دوازده لشگر مجهز ازجانب خداوند براے حفاظت از اوگماشته شده است.💫 📚لالی مخزونه @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ دقایقی را که به عیب جویی، دیگران می گذرانیم، اگر صرف، اندیشیدن به عیبهای خود کنیم، فایده های زیادی می بریم، که کوچکترین آن خودشناسی است❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌️‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅•| |•❅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°~🌿💚 | نام‌تورادواى‌درداست‌حسین بى‌یادتوبین‌که‌چهره‌زرد‌است‌حسین عشق‌تومرازخویش‌بیگانه‌نمود بى‌عشق‌توبین‌که‌سینه‌سرداست‌حسین ⊱• @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
⭐️ الهی در این شب عزیز به حق امام حسین علیه السلام آرزوی همه برآورده بشه مشکلات همه حل بشه دردها و بیماریها درمان بشه غصه و اندوه همه به شادی وقهرها به آشتی تبدیل شه و الهی که امشب همگی حاجت روا باشید و زیارت امام حسین علیه السلام در دنیا و آخرت نصیبتون بشه اَللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن 🌹 🌹 ⭐️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺣﺴﻴﻦ،ﻧﻮﺭ ﺩﺍﻭﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺩﻟﺎﻭﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﻴﻠﺎﺩ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺳﺖ و ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺭﺷﻴﺪ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺗﻮ ﺑﺮ اﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺻﻠﻮﺍﺕ 💖 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد 💖وعلی آلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سومین روز شعبان  چون برآمد خورشید سومین شمس ولایت  ز افق چهره گشود روز میلاد همایون حسین بن علی است باد بر خلق جهان مقدم پاکش مسعود 🌹 سلام روز زیباتون بخیر 🌹 فرخنده میلادباسعادت امام حسین 🌹 علیه‌السلام بر شما مبارک @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" "! 🌸 وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا / و فرشتگان، گروه گروه متّقین را بسمت بهشت هُل می‌دهند! 📖 سوره زمر۷۳ 👌 اولین لحظه‌ی ملاقات اهل بهشت با حضرت علیه‌السلام 👤 استاد محمد شجاعی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌎اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 5 اسفند ماه 1401 🌞اذان صبح: 05:16 ☀️طلوع آفتاب: 06:39 🌝اذان ظهر: 12:17 🌑غروب آفتاب: 17:55 🌖اذان مغرب: 18:13 🌓نیمه شب شرعی: 23:35 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 🌹 امام حسین علیه السلام فرمودند: ایمان بنده مومن کامل نمی شود مگر اینکه در او چهار خصلت باشد: 🔸اخلاقش نیک باشد؛ 🔸بخشنده باشد؛ 🔸 از سخن گفتن زیادی خودداری كرده 🔸 و زیادی مالش را انفاق نمايد. 📚 ارشادالقلوب، ج ۱، ص 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌹 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺 «تولّد شخصي» و «تولّد شخصيّتي» امام حسین علیه السلام 🌹 امام حسین (علیه ‌السلام) دو تولّد دارد. حضرت یک تولّد شخصی دارد و یک تولّدش، «شخصیّتی» است . تولّد شخصی اش، بنابر مشهور سوم شعبان و در مدینه بود. 🔹تولّد شخصیّتی اش  هم، عجیب است كه  سوم شعبان است . هر دو، است. 🔹اگر به تاریخ مراجعه کنید،می بینید مشهور است که امام حسین (علیه‌السلام)، روز سوم شعبان از مدینه به سوی مکه حرکت کرد. این مبدأ و این حرکت، ظاهرا ًآغاز ِبروز شخصیّتی حسین (علیه‌السلام) است. 🌷 مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی 🌹 اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یٰااَبٰا عَبْدِاللهِ،وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِکَ،عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداًمابَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهٰارُ، @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ؛ روز دلاورانی که با پروانه حضورشان به دورشمع وطن غیرتی حسینی را از کــــربلا تا قلّه های دماوند به دوش می کشند. 🌹ولادت امام حسين(ع) 🌹 و روز پاسدارمبارک باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✔️مواد غذایی و نوشیدنی هایی که می توان با آن ها به درمان فشارخون بالا در خانه پرداخت عبارتند از : 📌سرکه سیب 📌عرقیات گیاهی 📌شکلات تلخ 📌موز 📌آبلیمو 📌شیر کم چرب 📌آب گوجه فرنگی 📌آب چغندر 📌زرشک 📌آب الو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌹 روز فدائیان مردم و وطن بر عزیزانی که از جنس شهیدان و هم پیمان با امام حسین علیه السلام و از نسل فصل سرخ استقامتند. 🌹 ولادت امام حسين(ع) 🌹 و روز پاسدار مبارک باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال هم محمد،هم امیرالمؤمنین هم مجتبی است چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین (ع) کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست 🌹 ميلاد پربرکت و باسعادت 🌹 امام حسین (ع) مبارک باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👈 🌴احمد پسر داود می گوید: همسایه ای داشتم، به نام علی پسر محمد، نقل کرد: ماهی یک مرتبه از کوفه به زیارت قبر امام حسین علیه السلام می رفتم، چون پیر شدم و جسمم ناتوان شد، نتوانستم به زیارت امام بروم. یک بار پای پیاده به راه افتادم، پس از چند روز به زیارت قبر مطهر امام مشرف شدم و سلام کردم و دو رکعت نماز زیارت خواندم و خوابیدم. 🌴در عالم رؤیا دیدم امام حسین علیه السلام از قبر بیرون آمد و فرمود: ای علی! چرا در حق من جفا کردی؟ در صورتی که تو به من مهربان بودی؟ عرض کردم: سرورم! جسمم ضعیف شده و پاهایم توان راه رفتن ندارد و احساس می کنم عمرم به پایان رسیده است و اکنون که آمده ام چند روز در راه بودم و با سختی بسیار به زیارتت مشرف شدم، دوست دارم روایتی را که نقل کرده اند از خود شما بشنوم. 🌴حضرت فرمود: بگو کدام است؟ عرض کردم: روایت کرده اند؛ که فرموده اید: هر کس در حال حیاتش مرا زیارت کند، من او را پس از وفاتش زیارت خواهم کرد؟ 🌴امام علیه السلام فرمود: بلی من گفته ام. (افزون بر این) هرگاه ببینم زوار من گرفتار آتش جهنم است، او را از آتش جهنم بیرون می آورم. 📚 بحار ج 46، ص 68 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh