هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
زاغی بالای شاخه درختی لانه داشت. هربار که جوجه هایش سر از تخم بر می آوردند، ماری می آمد و جوجه ها را می خورد و داغی بر دل مادرشان می گذاشت.
زاغ که دید توانایی مقابله کردن و درگیر شدن با مار را ندارد، برای حل مشکلش چاره ای اندیشید.
از این رو به خانه حاکم شهر رفت و جواهر زن حاکم را بر دهان گرفت و به سمت لانه اش پرواز کرد.
مردم به امید پس گرفتن جواهر به دنبال زاغ رفتند.
زاغ جواهر را نزدیک لانه مار بر زمین انداخت.
مار از لانه اش بیرون آمد.
مردم مار را کشتند و جواهر را برداشتند.
✨آری دوستان، آنچه را که با عقل می توان کرد، با زور نمی توان انجام داد.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
AUD-20220302-WA0002.mp3
2.67M
🎵ترانه بسیار زیبای
#امد_بهار_جانا
با صدای #محسن_چاووشی
#بزن_رولینک👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم🌈
من سرشار از انرژی هستم.من در آرامش و سلامت کامل به سر میبرم و همه چیز عالی پیش میرود.من بهترینم و بهترینها از آن من است.
خدایا سپاسگزارم❣
🌹24سفندماهتون زیبا و شیرین🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
خانواده❤️❤️
دیروز به پدرم زنگ زدم، هر روز زنگ میزنم و حالش را میپرسم.
موقع خداحافظی حرفی زد که حسابی بغضی شدم
گفت: "بنده نوازی کردی زنگ زدی".
وقتی که گوشی را قطع کردم هق هق زدم زیر گریه که چقدر پدر خوب و مهربان است.
دیشب خواهرم به خانهام آمده بود، شب ماند، صبح بیدار شدم و دیدم حمام و دستشویی
را برق انداختهاست.
گاز را شستهاست، قاشق و چنگالها و ظرفها را مرتب چیده است و... وقتی توی خیابان ماشینم خاموش شد اولین کسی که به دادم رسید برادرم بود...
و منو از نگاه ها و کمک های با توقع رها کرد.. امروز عصر با مادرم حرف میزدم ,
برایش عکس بستنی فرستادم .مادرم عاشق بستنیست گفتم بستنی را که دیدم یادت افتادم .
برایم نوشت: "من همیشه به یادتم...چه با بستنی...چه بی بستنی". و من
نشستهام و به کلمهی "خانواده" فکر میکنم،
که در کنارِ تمامِ نارفاقتیها،
پلیدیها و
دوروییهای آدمها و روزگار،
تنها یک کلمه نیست،
بلکه یک دنیا آرامش و امنیت است.
«قدر خانواده را بدانید»
کیومرث_مرزبان
___________________________
پنج شنبه و جمعه یاد اقوام کنیم خوبه🌷🌷
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
لحظه تحویل سال 1402
ساعت 00 و 54 دقیقه و 28 ثانیه بامداد
روز سه شنبه1فروردین1402 شمسی
بفرست واسه همه تا اولین نفر باشی.
خرگوش نماد موفقیت،
عشق،
شانس،
سرعت،
خجالتی بودن،
تولد دوباره،
رشدهارمونی
و اهمیت به خانواده است.
شعار خرگوش
«من عقب نشینی نمیکنم»
چیزی تا پایان سال باقی نمونده،
آماده ای؟
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
"معرکهگیری" به عنوان یکی از روشها و ابزارهای رسانهای برای سرگرمی و اطلاعرسانی تا زمانهای نه چندان دور بسیار کاربرد داشته است.
افرادی در نقش "درویش،""پهلوان یا" "شعبدهباز" در معابر عمومی سفرهای پهن میکردند و مردم در نقش تماشاچی با هدف سرگرم شدن یا از روی کنجکاوی با فاصلهای از سفره، "دایرهوار" میایستادند و "گفتهها و حرکات" را میشنیدند و میدیدند.
وقتی تعداد تماشاچیان زیاد میشد، معرکهگیر صفهای جلویی از تماشاچیان را مجبور میکرد که بنشینند تا بقیه تماشاچیان که عقبتر ایستادهاند، بتوانند "بساط" معرکهگیری را ببینند.
گاهی اتفاق می افتاد؛ یکی از تماشاچیان که در صف جلو نشسته بود با اطرافیان اختلاف پیدا میکرد و یا رفتاری از او سرمی زد که موجب "حواسپرتی" معرکهگیر و "اختلال نظم" میشد.
در این موقع یکی از تماشاچیان به منظور "دفع شر،" کلاه (که در زمانهای قدیم استفاده از آن نزد مردم بسیار رایج بود) آن شخص "مخل و مزاحم" را که در صف اول نشسته بود بر میداشت و به "خارج از دایره،" یعنی پس معرکه "پرتاب میکرد."
شخص مزاحم که "کلاهش" پس معرکه افتاده بود برای بدست آوردن کلاهش اضطراً ازمعرکه خارج می شد و سایرین جایش را می گرفتند و دیگر نمی توانست به "صف اول بازگردد."
«کلاهش پس معرکه است»
"از این رهگذر و بساط معرکهگیری به صورت ضرب المثل درآمد."
این "ضربالمثل" ناظر بر شخصی است که؛
در اموری که دیگران نیز شرکت دارند تنها او با وجود تلاش و فعالیت "خستگیناپذیر" به مقصود نرسد و از تلاشها و زحمات خویش بهره نگیرد یا در زمانی که گفته میشود:
«فلانی کلاهش پس معرکه است»
"یعنی وضعش طوری است که احتمال موفقیت نمیرود."
👈 کانال حکایت نامه
🆔 @hekayatnameh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث💎امام علی (ع)
✅ برترین بخشندگی،بخشیدن داشته موجود است.
برای بخشش،منتظر ثروتمند شدن نباشیم،از هر آنچه داریم ببخشیم!
📙میزان الحکمه،ج۲،ص۳۸۹
#نیکوکاری_واحسان
#فقرارافراموشنکنیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی #ردمظالم
⁉️ رد مظالم را توضیح دهید ؟
📚آیت الله سیستانی:
✏️اموال و بدهىهایى است که شخص یا از روى ظلم از دیگران گرفته و یا بدیهی های که ضایع نموده و به آنها نپرداخته یا بدهی های که امکان پیدا کردن صاحبش نیست
حکم شرعى آن این است که چنانچه صاحب آن را بشناسد باید به او برگرداند ،
و اگر نمى شناسد یا از پیدا کردن او مأیوس است به فقیر متدین صدقه بدهد
و براى این کار بنابر احتیاط باید از مرجع تقلید یا نماینده او اجازه بگیرد .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ﴿۱۷۳﴾
✨ خدا ما را بس است
✨و نيكو حمايتگرى است (۱۷۳)
📚سوره مبارکه آل عمران✍بخشی از آیه ۱۷۳
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
❤️ برآوردن حاجت مردم
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
ميمون بن مهران گفت : نزد امام حسن عليه السلام نشسته بودم كه مردي آمد و گفت : اي فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله فلان شخص از من طلبي دارد ولي من پولي ندارم ، براي همين او مي خواهد مرا زنداني كند .
امام فرمود : در حال حاضر مالي ندارم كه بدهي تو را بدهم ؛ او عرض كرد : پس شما كاري كنيد كه او مرا زنداني نكند .
امام در حالي كه در مسجد مشغول عبادت (اعتكاف ) بود ، كفشهاي خود را به پا كرد . من گفتم اي فرزند رسول خدا مگر فراموش كرديد كه در حال اعتكاف هستيد (و نبايد از مسجد خارج شد) ؟ فرمود :
فراموش نكرده ام اما از پدرم شنيده ام كه رسول الله مي فرمود : كسي كه در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بكوشد ، مانند كسي است كه نه هزار سال ، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بوده است.
📚روایت ها و حکایت ها122
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
كسي كه حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد، مانند كسي است كه عمر خود را به عبادت گذرانده باشد.
أمالي شيخ طوسي، ص 481
➥@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
22.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 داستان خارکن عاشق و شیر و گرگ
از زبان شهید کافی
➥ @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستانواقعیآموزنده
🌷آیت الله مجتهدی ره:
💠در بنی اسراییل عابدی بود. شب خواب دید، در خواب به او گفتند؛ تو هشتاد سال عمر می کنی، چهل سال در رفاهی و چهل سال در فشاری. کدام یک را اول می خواهی؟ چهل سال زندگی خوب را یا چهل سال در فشار را؟ او گفت: من عیال مومنی دارم، با او مشورت می کنم. ببینم او چه می گوید؟ از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟ زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه می خواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست می زد طلا می شد.
💠زنش هم می گفت: فلانی خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر می خواهد عروسی کند ندارد، فلان دختر می خواهد شوهر کند ندارد و... همسرش به او دستور می داد و او هم تا می توانست کمک می کرد. سر چهل سال خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا می خواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی، می خواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
💠ما این را تجربه کرده ایم. کسانی که اول عمر کمک مالی به دیگران می کنند، در آخر عمر هم خوبند، ولی کسانی که اول عمر دارا بودند و کمکی نکردند، آخر عمر ورشکست می شوند و به گدایی می افتند ما این را تجربه کرده ایم...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh